eitaa logo
حوزه علمیه تمدن ساز
4.5هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
566 ویدیو
93 فایل
فضایی طلبگی برای نگاهی راهبردی‌تر و عمیق‌تر ... ✏نقد تحجر ✏نقد التقاط @amin_dehghani ◾صوت @s_feghheakbar
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ انا لله و انا اليه راجعون روح بلند و ملكوتی حضرت آيت الله به لقای الهی پيوست. شادی روحشان فاتحه و صلواتی عنايت كنيد. ایشان عضو مجمع عالی حکمت اسلامی، مدرس اسفار و نویسنده آثار ارزشمندی مانند "شهود و شناخت؛ ترجمه و شرح صحیفه سجادیه" (۴جلدی) و شرح مصباح الهدایه امام خمینی بودند. ✅ t.me/Islamicphilosophy_ir
💢 مراد از حوزه انقلابی مطلوب و ایده‌آل ❌ شیرازی و صانعی مراد از حوزه انقلابی آن است که به خط و مشی (ره) توجه کرده و از کلام و رفتار ایشان محوریت و مسیر اصلی را بیابیم و در راستای همان حرکت کنیم. رفتار انقلاب کاملاً بر اساس شاخصه های حوزه انقلابی است. حوزه علمیه قم انقلابی هست، اما انقلابی مطلوبِ ایده آل نیست و باید تلاش کند سطح انقلابی گری خود را افزایش دهد. برخی جریانات همواره سعی می کنند تا حوزویان را از مسیر امام و رهبری دور کنند که جریان و از جمله این جریانات است. آیت الله توکل / آذر ۹۸ 🌐 rasanews.ir/002dg9 🆔 @rasanewsagency ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
هدایت شده از حوزه علمیه تمدن ساز
💢 طلبه موفق و کارآمد آیت الله (ره): آقایانی که مدیرند به فلسفه اهمیت دهند و بدانند که در معضلات کشور، طلبه‌هایی می‌توانند پاسخگو باشند که به علوم عقلی مسلط‌اند. اصل مثبت و تعارض متزاحمین و… به تنهایی کارساز نیست. من اعتقادم این است، طلبه‌ای که می‌خواهد در جامعه علمی موفق شود و جوابگوی مشکلات جامعه‌اش باشد، چه در اتوبوس و مترو و چه در دانشگاه و حوزه، یا اینکه اگر می‌خواهد درس‌هایش را متقن فرا بگیرد، باید فلسفه را خوب بخواند، هم فلسفه و هم و هم را. حتماً  را و و را بخواند. بعد از اینها یک دوره بخواند تا بتواند انسانی شود که خودش را جا بیندازد. 📃 رهنامه پژوهش، ش ۱۷و۱۸ ، ص۵۲ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
هدایت شده از حوزه علمیه تمدن ساز
💢 چه کسی می‌تواند حرف جهانی بزند و جهان را اصلاح کند و حرف حضرت حجت (عج) را به جهان برساند؟ 💢 طرح و اندیشه "حرم تا جمکران" یا طرح و اندیشه "حرم و جمکران تا جهان"؟! ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 علمای مسلط به حکمت متعالیه هنگام حمله‌ی به دین فقط غصه نمی خورند بلکه می زنند و می بُرند ... اما بقیه می‌مانند تویش! هیچی!! علامه : 🔶 آخر، حكمت يعنى درس كلام؛ كلام اسلامى يعنى پشتيبان مسائل اعتقادى، پشتيبان امامت، پشتيبان معاد، پشتيبان توحيد، ردّ نصارى، ردّ كمونيست ها، و ردّ ماديين همه با حكمت است ديگر! 🔶 والّا اين آقايانى كه حكمت نخواندند اگر مرجع هم بشوند ازشان بپرسيد: فلان مسأله؟ می مانند تويش! هيچى!! و [اگر] يك قضیه هایى پيش بيايد، يك سر و صدايى يكجا بشود بر عليه دين، يك اقداماتى بشود، فقط همين [است که] آن ها غصّه می‌خورند؛ 🔶 و امّا نه، آنهايى كه درس (حکمت) خوانده هستند غصّه نمی خورند آنها می زنند و می بُرند، يا در سخنرانیشان يا در نوشته جاتشان يا بواسطه همان شاگردانشان قلبشان مطمئن است و انتشار می يابد. 📜 لوح فشرده: متن سخنراني هاى علامه طهرانى، ص: ۹۴۳ تا ۹۴۷ تحت عنوان«تغيير و تحول روش حوزه علمیه توسط استعمار» ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
انقلاب : شما آقایانی که این عمامه را  سرتان گذاشتید، از لحاظ مادّی و فیزیکی، چند سیر بیشتر جِرم و ثقل ندارد. البته بعضی ازعمامه‌ها الان که من دست میزدم، خیلی سفت و وزن‌دار بود؛ اما بعضی از آنها این‌طور نبود. خود عمامه، یک چند متر پارچه است که اگر در ترازو بگذاریم، چند سیری بیشتر نمیشود؛ اما ثقل معنوی این عمامه خیلی زیاد است. حقیقتاً یک گردنِ کلفت و قوی معنوی لازم دارد که بتواند زیر این تاب بیاورد. بعضی از گردن ها زیر بار عمامه می شکنند، بعضی هم اصلاً آن قدر تخدیر می شوند که آن بار را احساس نمی کنند. این ها درست نیست. بایستی ما واقعاً از لحاظ معنوی خودمان را قوی کنیم. بنیه‌‌ی معنوی قوی لازم دارد. ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
آیت الله : علم النفس بايد در حوزه تدریس شود. ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
چرا باید امام راحل فریاد بزند و در نامه‌ای به گورباچوف تأکید کند که متفکران شما باید در حوزه‌های علمیه ما زانو بزنند و اگر خدا توفیق داد بفهمند عرفان الهی چه می‌شود. امام(ره) با این نامه حوزه را خطاب قرار می‌دهد که شما باید مرکز باشید و آن‌ها اینجا رفت و آمد کنند. امام خمینی(ره) کانون عرفان، فلسفه، فقه و علوم قرآن بودند ولی چرا با ایشان فاصله داریم و تربیتمان نسبت به ایشان اسوه نباشد؟ ایشان مگر اسوه نیستند؟! امام راحل عارف، فقیه و حکیم بودند ولی چرا تنها در فقه‌اش مانده‌اند؟ چرا ایشان در کشف اسرار اصرار می‌کند که ما سه فقه اصغر، اوسط و اکبر داریم که فقه اصغر فقه معمولی، فقه اوسط حکمت و فقه اکبر عرفان است؟! _ استاد یحیی ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
آیت الله #جوادی_آملی: علم النفس بايد در حوزه تدریس شود. ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
علامه : کتاب "دروس " را برای هشیارى و بيدارى جوانان گفته ام. 📗 کتاب گفتگو (مصاحبه ها با علامه حسن زاده)، ص۶۷ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💢 توصیه های آیت الله سیدرضی شیرازی به حوزه علمیه و طلاب/ تخصصی کردن علوم حوزوی / ۵ توصیه 👇👇👇 https://sayyedrazishirazi.ir/%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87-%D9%88-%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%A8/ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
🌸 حیات و طراوت و شادابی حوزه‌های علمیه در تدریس فلسفه و عرفان است. ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
عمده نظر من به این است که حیف است یک دسته ای از اهل علم که مردم صالح و خوبی هستند این‌ها بمانند از یک مسائلی ... این موجب تاثر است که یک حوزه ای از یک خیراتی که هست، محروم بماند ؛ حتی فلسفه که یک امر عادی است. تابرسد به یک مسائل دیگر ... عمده نظر من به این بود که جلوی معارف گرفته نشود. اسلام فقط عبارت از احکام فرعیه نیست؛ فرعند اینها، . نباید ما اصل را فدای فرع بکنیم و بگوییم که اصل، از اساس بیخود(است). 🍃 تفسیر سوره حمد ، ص۱۸۷-۱۹۱ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💢 معترضان فلسفه برای اثبات مدعای خود چه ادله‌ای ارائه می‌دهند؟ 🍃 نقد و بررسی آراء و اندیشه‌های معترضان فلسفه از منظر آیت الله العظمی @e_sobhani ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
آیت الله العظمی ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشى از مصاحبه تعجب برانگیز و خلط‌های راهبردی آقای سیدجواد علوی بروجردی: ⭕️ ما اقتصاد اسلامی نداریم! ما چطور می‌آییم در اینجا، می‌خواهیم یک رشته‌ی اقتصاد اسلامی درست بکنیم؟ ما چندتا روایت و آیه داریم برای اینکه اگر تورم بالا رفت چجور بخواهیم کنترلش بکنیم؟ چندتا آیه و روایت داریم که رشد اقتصادی با چه فرمولی باید درست بشود؟ ⭕️ این مکاتب اقتصادی در دنیا هست، اقتصاددان‌ها هستند. اصلا اسلام نیامده است که علم بیاورد. ⭕️پیغمبر یک مرشد معنوی هست. آمده ارزش‌های معنوی جامعه را بالا ببرد. نه اینکه بیاید اقتصاد درست بکند، نه اینکه بیاید علوم درست بکند. اقتصاد اسلامی هم یک شوخی است. ✅ t.me/Islamicphilosophy_ir ❌ نقد این بیانات را در پست زیر بخوانید: 👇👇👇 @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
بخشى از مصاحبه تعجب برانگیز و خلط‌های راهبردی آقای سیدجواد علوی بروجردی: ⭕️ ما اقتصاد اسلامی نداریم
💢 نقدی بر سخنان آقای علوی بروجردی در چند بند، به نقد بیانات آقای علوی بروجردی می‌پردازیم: ۱. آقای علوی از طرفی دچار خلط بین علوم انسانی و علوم تجربی می‌شود؛ یعنی برای رد اقتصاد اسلامی مثال هایی تجربی می‌آورد و می‌گوید: همان گونه که فیزیک اسلامی و شیمی اسلامی و جراحی مغز اسلامی نداریم، اقتصاد اسلامی هم نداریم. در جواب باید گفت: از طرفی خلط علوم انسانی با علوم تجربی خطایی راهبردی است. و از طرف دیگر چه کسی گفته شیمی و فیزیک اسلامی؟! اگر منظور شما آن دیدگاهی است که کلیه علوم تکوینی را با یک شرط خاص (التفات به عین‌الربط بودن پدیده‌ها نسبت به واجب‌بالذات) اسلامی می داند، پس معلوم است که اساسا شما متوجه حرف و نظر آن ها نشده‌اید. که دست به این تمثیل زده‌اید! ۲. ایشان سپس دایره‌ی حرف خود را تعمیم می دهد و عمق فاجعه را بیشتر می کند و بحث را به علوم انسانی (مانند روانشناسی و جامعه شناسی) تعمیم می دهد. و آن‌ها را صرفا عقلایی می‌داند. در پاسخ به ایشان باید گفت: ضعف و استیصال خودتان را در تولید منظومه علمی اقتصاد اسلامی و منظومه علمی روانشناسی اسلامی و همین طور سایر علوم انسانی، به اسلام سرایت ندهید. ۳. وقتی حوزه‌ها برای تشریح یک روایت "لا تنقض الیقین" ده‌ها جلد کتاب (به تعبیر آیت الله جوادی آملی: ۵۰ جلد کتاب با حذف مکررات راجع به تفصیل این روایت نوشته شده) می‌نویسد اما همین روش را روی هزاران روایت اعمال نمی‌کند، این کاستی به خود حوزه بر می‌گردد. ما اکنون صدها روایت در حیطه نفس شناسی و روان‌شناسی داریم، چرا یکی از این روایات به صورت درس رسمی حوزویون مانند حدیث "لا تنقض" مورد بررسی و واکاوی قرار نمی گیرد؟! همین طور در سایر زمینه‌ها. ۴. خوب شد حداقل همین مباحث اصولی، مرسوم است، وگرنه آقای علوی برای همین مباحث الفاظ هم می‌فرمود ما چیزی نداریم و باید برویم از ویتگنشتاین و راسل و فرگه، واردات انجام دهیم. ۵. عجبا و اسفا، آیا پیغمبر صرفا یک مرشد معنوی است؟!! مگر می شود بدون ارائه یک سری قوانین الهی در حیطه‌های کلانی مانند انسان شناسی و جامعه شناسی و اقتصاد و ... جامعه و مردم را رشد معنوی داد؟ ۶. علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی غربی، تفاوت‌های اساسی و بنیادین دارد. و در نتیجه فروعات و نتایج آن ها هم متفاوت خواهد بود. آن ها می گویند مبدایی نیست و ما از خاکیم. ما می گوییم ما از ملکوتیم. آن ها می گویند انسان یک حیوان است با یک مغز پیچیده، ما می گوییم انسان علاوه بر مغز پیچیده دارای یک روح مجرد است. آن ها می گویید نهایت سیر انسان خاک است، ما می گوییم انسان با مرگ نمی‌پوسد بلکه پوسته عوض می کند. آن ها نه مبدا را قبول دارند و نه معاد را و جهان بینی آن ها یک جهان بینی ابتر و منقطع‌الاول و الآخر است، اما ما به قوس نزول و قوس صعود معتقدیم. بله، بدون تردید ما می توانیم از برخی از تحقیقات آن ها استفاده کنیم، اما چارچوب‌ها و خطوط کلی ما به طور کامل با آن ها متفاوت است. ۷. آیا می‌توان به طور کلی گفت علوم انسانی، عقلایی است؟!! مبانی و هسته و محور علوم انسانی مبتنی بر مسائل مهمی است مانند: وجود یا عدم وجود خدا، گذشته (مبدا و واجب‌بالذات) و حال (دنیا) و آینده (آخرت) انسان و هستی ... و مسائلی در زمینه سعادت و شقاوت ... آیا می توان علوم انسانی که ریشه‌ی آن‌ها در یک چنین مسائلی است را امری عقلایی دانست؟!! اگر به بناء عقلا باشد، که بسیاری از عقلاء، انسان و عالم را صرفا امری مادی تلقی می کنند و در نتیجه تمامی برداشت‌های روانشناسی و جامعه شناسی و اقتصاد و سیاست خود را بر انسان فیزیکالیستی و عالم ماتریالیستی بنا می‌نهند و مبتنی می کنند!! کاستی و ضعف خود در استخراج نظام‌مند علوم مختلف انسانی اسلامی را بر عهده دین اسلام نیندازید. گرچه در زمینه‌های علوم انسانی اسلامی هم آثار خوبی توسط محققان دغدغه‌مند و دین و دنیا شناس ما نگاشته شده است. خداوند حوزه‌ها و دانشگاه‌های ما را از دو خطر بزرگ التقاط (دگم روشنفکری) و تحجر (دگم تحجر) حفظ نماید. و ما را به صراط مستقیم اجتهاد صحیح، رهنمون فرماید. امین دهقانی ✅ @feghheakbar
واکنش ها به بیان آقای علوی بروجردی: 👇👇👇 @rozaneebefarda
💢 خاطره جالب علامه از سفرش به کانادا: 👇👇👇 ⭕️ @mesbahedustan
ما که در حوزه هستیم نباید خود را کمتر از شیخ انصاری و آخوند خراسانی ببینیم. اگر کمتر از آن‌ها شدیم باید به حال خودمان اشک بریزیم؛ چون اینها جزء اوساط علما هستند. این که حوزه نمی تواند تربیت کند چون گرفتار این امور است که خودش را تامین کند. اتلاف عمر حقیقت شرعیه نمی‌خواهد که آیه‌ای درباره آن نازل شود. این وضعیتی که ما داریم اتلاف عمر است؛ با این همه علوم و نوآوری و ... باز ما درگیر تکرار هستیم. _ آیت الله ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💢 درسنامه مجمع عالی حکمت اسلامی _ قم / سال تحصیلی ۱۳۹۹_۱۴۰۰ ⭕️ جلسات صوتی غالب این دروس و دروس سال های قبل توسط مجمع عالی حکمت اسلامی تولید می گردد. جهت اطلاع، به سایت مجمع رجوع شود. 🍃 تهیه محصولات (مکتوب و صوتی) مجمع: 02537842658 💢 کانال رسانه حکمت اسلامی: 🆔 @mediahekmat ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💢 تحجر و التقاط 💢 از دو طرف فحش خورد _ استاد 👇👇👇 http://www.aviny.com/Article/Azghadi/Ejtehad.aspx مطهری مي‌دانست‌ كه‌ چون‌ حوزه‌ به‌ قدر كافي‌ اجتهاد نمي‌كند عملاً‌ روشنفكري‌ ديني‌ به‌ تلة‌ التقاط‌ مي‌افتد. تحجر و التقاط‌ در يك‌ سيكل‌ مشدد، يكديگر را تقويت‌ مي‌كنند. وقتي‌ اجتهاد نشد و تحجر، دامنه‌ پيدا كرد. زمينه‌ براي‌ التقاط‌ ايجاد مي‌شود وقتي‌ در التقاطها، افراط‌ شد، زمينه‌ براي‌ تحجر بعدي‌ آماده‌ مي‌شود. تنها يك‌ كليد، اين‌ دو قفل‌ را، قفل‌ التقاط‌ و تحجر را تواماً‌ باز مي‌كند و آن‌ كليد «اجتهاد درست‌ ديني» است. مطهري‌ را به‌ اين‌ مناسبت‌ است‌ كه‌ مي‌شود شهيد «نبرد تأويل» دانست. روايتي‌ است‌ از قول‌ نبي‌ اكرم(ص) خطاب‌ به‌ حضرت‌ امير(ع) كه‌ فرمودند: امروز (يعني‌ روز جنگ‌ بدر و احد) ما براي‌ «تنزيل» مي‌جنگيم‌ و وقتي‌ من‌ نيستم، تو بايد با بعضي‌ از همين‌هايي‌ كه‌ امروز با هم‌ در يك‌ جبهه‌ايد يعني‌ اصحاب‌ من، بر سر «تأويل» بجنگي. مطهري‌ شهيد «نبرد تأويل‌ دين» است ... من‌ به‌ ياد مي‌آورم‌ محافل‌ روشنفكري‌ ديني‌ آن‌ دوره‌ در مشهد را كه‌ نام‌ مطهري‌ را واقعاً‌ با عصبانيت‌ به‌ زبان‌ مي‌آوردند. مطهري‌ را سمبل‌ يك‌ آدم‌ متحجر و امل‌ كه‌ تاب‌ قرائت‌هاي‌ جديد از دين‌ ندارد، مي‌شمردند عيناً‌ در جلسات‌ امل‌ها، مطهري‌ متهم‌ و به‌ وهابي‌گري‌ و گرايش‌هاي‌ روشنفكري‌ مي‌شد. براي‌ اينكه‌ مي‌خواست‌ يك‌ خط‌ سومي‌ بين‌ التقاط‌ و تحجر باز كند و اين‌ كار را به‌ قيمت‌ خون‌ خودش‌ كرد و از هر دو طرف‌ هم‌ خورد. ✅ t.me/Islamicphilosophy_ir
💢 گذر از چیستی به چرائی 💢 ضرورت "درس رسمی" شدن فلسفه در حوزه ✍ مهدی شجریان مطالعه احوالات گذشتگان از سوئی و تجربه‌های شخصی در مواجهه با مخاطبان از سوئی دیگر، تغییر ماهیت سوال‌های دینی مردم را نشان می‌دهد و خبر از یک گردش بنیادین در این حوزه دارد. محور سوال‌ها هر چه جلوتر می‌رویم از «چیستی» به «چرائی» در حال تغییر است. آنچه دیروز در کانون توجه عموم مردم، حتی اقشار تحصیل کرده بود، پرسش از چیستی «وظایف شرعی»، چیستی «فعل اخلاقی» و چیستی «باورهای اعتقادی» بود و پاسخ‌های ما مقدمه‌ای بود برای التزام عملی و قلبی مردم، بدون کمترین چالش نظری. امروز اما وضعیت متفاوت شده است. سوالات مردم، حتی اقشار عمومی با تحصیلات آکادمیک کمتر، محوریت دیگری یافته است و عمدتا حول چرائی «وظیفه شرعی»، چرائی «فعل اخلاقی و غیراخلاقی» و چرائی «باور اعتقادی» است. در این مجال نمی‌خواهم علت این تحول را واکاوی کنم یا از بایستگی یا نابایستگی این چرخش سخن بگویم، بلکه نکاتی در شرایط فعلی به ذهنم مرور می‌کند که شاید برای طلبه امروز در مقام مواجهه با این دست مخاطب‌ها، خالی از فایده نباشد: ۱. تقویت روحیه تعبد مردم در «دستورات فقهی فردی» و «مناسک عبادی»، امری ضروری است. نباید ذائقه مردم در این خصوص را عقلی کرد. حکمت عقلی تراشیدن برای نماز و روزه و حج و ... مخاطب امروز را اقناع نمی‌کند. در باب این مسائل - که جنبه ثانوی دارند و متاخر از مسائل اعتقادی هستند - رجوع به آتوریته و التزام تعبدی به آن، عین تعقل است؛ اما متاسفانه برخی از ما طلاب به دنبال حل و فصل عقلی و برهانی این مسائل هستیم و طرفه آنکه در مسائل بعدی ـ که عقل در آن‌ها نقش محوری دارد ـ کمتر همراه عقلیم! ۲. بر خلاف مناسک عبادی و دستورات فردی فقهی، «فقه سیاسی و اجتماعی»، به فراخور پیدایی موضوعات مستحدثه و شکل گیری ساختارهای پیچیده و نوین در حیات اجتماعی، نیازمند اقناع اندیشه بیشتر و بهره‌گیری وافر از ظرفیت عقل است. عقل به عنوان یکی از چهار دلیل استنباط احکام فقهی، در تاریخ فقه ما کمتر مورد عنایت قرار گرفته است و امروزه در متن این تحول بنیادین، بیش از هر روز دیگری نیازمند به فعلیت رساندن ظرفیت‌های بالقوه عقل در این حوزه هستیم. ۳. در «مسائل اخلاقی» و «مسائل اعتقادی» اما، نیازمندی امروز ما به تلاش عقلی بسیار بیشتر است. طیف پربسامد مکاتب فلسفی در حوزه متافیزیک و فلسفه اخلاق و نیز مکاتب معرفت‌شناسی مختلف، رقبای جدی امروز ما هستند. اگر پرسشگر از چرائی را قانع نکنیم، به سمت یکی از این رقبا سُر می‌خورد و سَر سفره کانت، هیوم، راسل و امثالهم خواهد نشست. اگر عقل مستقل را در عداد راه‌های پاسخگویی به مسائل بنیادینِ «فقه اجتماعی»، «اصول اخلاق» و «باورهای اعتقادی» قرار ندهیم و به استظهار از کتاب و سنت بسنده کنیم، در این میدان رقابت، خواهیم باخت. باید رقبا را خوب بخوانیم و بشناسیم و با روش مناسب توان مواجهه با آن‌ها را کسب کنیم و این همه بدون تلاش عقلی و فلسفی و با فقه و اصول خواندن به تنهایی، میسر نمی‌شود. ۴. دفاع از فلسفه یعنی دفاع از روش فلسفی نه لزوما آراء فیلسوفان. آراء فیلسوفان مانند یافته های علمی هر بشر دیگری حتی فقیهان و متکلمان و ... باید محل نقض و ابرام قرار گیرد تا درخت علم میوه‌های بیشتری نثار کند. اما در این میان دفاع از روش فلسفی به معنای «معتبر شمردن عقل مستقل» در شناخت مسائل دینی، از بایسته‌ترین نیازهای امروز ما است. خلاصه اینکه بدون بهره گیری از عقل مستقل و روش فلسفی، توان مصاف با سوالات امروز مخاطبان خود با محوریت "چرائی" را نخواهیم داشت. دریغ که با این همه، هنوز در حوزه ما فلسفه درس جنبی است و در انگاره برخی اگر کفر و الحاد نباشد، دست کم لغو و بی فایده است! _ کانال استاد مهدی شجریان (مدرس حوزه و دانشگاه): @M_Shajarian@feghheakbar
علامه سید جلال الدین : در سنین جوانی «آن بهار زندگانی» باید یکی از آثار عرفانی از جمله اشعة اللمعات را نزد کسی که خوب بفهمد مقدمتاً خواند، بعد رفت سراغ و نزد معلم این فن. زیرا فراگیری دقیق اصطلاحات و مسائل آن در سنین بالاتر از سی سالگی ممکن نیست. پ ن: حداقل مقدمات ورود به فصوص: ۱. فلسفه مقدماتی یا بدائه الحکمه یا هردو ۲. نهایه یا امورعامه و الهیات اخص شرح منظومه یا هردو. اصول فلسفه و روش رئالیسم هم به شدت توصیه می شود (اول ج ۳و۴و۵ آن و سپس ۱و۲) ۳. مبانی و اصول عرفان نظری استاد یا حکمت عرفانی استاد . نوعا بعد از این تمهید القواعد هم الزامی می شود. نکته: با خواندن مورد سوم، از اشعةاللمعات بی نیازی حاصل می شود و نیازی به آن نخواهد بود. ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
هدایت شده از عبدالحسین خسروپناه
بسم الله الحکیم اقتصاد اسلامی جدی است نه شوخی مخالفت برخی از مدرسان حوزه علمیه سنتی با مکتب اقتصاد اسلامی عکس العمل یک واقعیت مهم در حوزه علمیه قم و مشهد است. این واقعیت عبارت از استقبال گسترده طلاب نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی به فلسفه های مضاف و فقه های تخصصی و فقه های نظام های اسلامی است که در مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام و مرکز جامع علوم اسلامی ولی امر عج و مدرسه عالی فقه و علوم اسلامی و مدرسه امام کاظم علیه السلام و مدرسه مشکات و پژوهشگاه های حوزه و دانشگاه، فرهنگ و اندیشه اسلامی، علوم و فرهنگ اسلامی و... تاسیس و توسعه یافته است. این واقعیت مبارک در دانشگاه های علوم انسانی هم در حال شکل گیری است و به همین دلیل سکولارها را داغ دیده کرده است. آری گرایش به فقه های تخصصی یک واقعیت جدی است اصلا شوخی نیست و شوخی بردار هم نیست. حال عده ای از دانشگاهیان شبه روشنفکری در قم از پیدایش استادان فاضل جوان در گرایش های فقه تخصصی همچون فقه اقتصاد و فقه سیاست و فقه فرهنگ و فقه تربیت و فقه مدیریت و فقه قضا و فقه امنیت و غیره نگران هستند و چماقی به نام ایدئولوژی بر سر این جریان می زنند تا مانع گسترش جریان عقلانیت اسلامی بشوند و جامعه را به سمت ایدئولوژی لیبرالیستی سوق دهند. مخالفان اسلام جامع نگر بدانند این واقعیت به لطف الهی با جدیت تمام در حال پیش روی در حوزه و دانشگاه است. عبدالحسین خسروپناه ۱۰ مهر ۱۳۹۹ حوزه علمیه قم 🆔 @khosropanah_ir