eitaa logo
حوزه علمیه تمدن ساز
4.6هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
520 ویدیو
88 فایل
فضایی طلبگی برای نگاهی راهبردی‌تر و عمیق‌تر ... ✏نقد تحجر ✏نقد التقاط @amin_dehghani ◾صوت @s_feghheakbar
مشاهده در ایتا
دانلود
کسی مثل علامه (رضوان الله تعالی علیه) در حوزه علمیه ى قم پیدا شد؛ ايشان هم فقیه بود و هم اصولى؛ هم مى توانست درس خارج فقه مفصلی بدهد؛ هم مى توانست درس خارج اصول مفصلی ترتیب دهد و فضلا را جمع کند؛ اما او به کارى پرداخت که ان روز آن را لازم مى دانست. بعد هم حوادث و وقایع شهادت داد بر اين که اين ها لازم است. او گفت من مى بينم که دارند تفکرات و فلسفه ى کاذب مارکسیستی را در ذهن ها جا مى دهند؛ نمى شود با توضیح المسائل اين ها را پاسخ دهیم؛ توضیح المسائل جای خودش را دارد؛ جواب اين ها را با چیز ديگرى بايد داد. ايشان را نوشت. ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 جایگاه راهبردی فلسفه ▫️ موحد شدن یک ملحد (از سران الحاد) بعد از گفتگوی هشت ساعته با علامه _ علامه ♦️ حوزه علمیه تمدن‌ساز: ✅ @feghheakbar
29.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علامه : زنوزی، در مدار بسته بود. باید با روش علامه که است پیش رفت ... ♦️ حوزه علمیه تمدن‌ساز: ✅ @feghheakbar
علامه : 🔸 من‌ وقتی‌ از تبریز به‌ قم‌ آمدم‌ و درس‌ «أسفار» را شروع‌ کردم‌، و طلاّب‌ بر درس‌ گرد آمدند و قریب‌ به‌ یکصد نفر در مجلس‌ درس‌ حضور پیدا می‌کردند؛ حضرت‌ آیت‌الله‌ رحمت‌الله‌ علیه‌ اوّلاً دستور دادند که‌ شهریّۀ طلاّبی‌ را که‌ به‌ درس‌ «أسفار» می‌آیند قطع‌ کنند. و بر همین‌ اساس‌ چون‌ خبر آن‌ به من‌ رسید، من‌ متحیّر شدم‌ که‌ خدایا چه‌ کنم‌؟ اگر شهریّۀ طلاّب‌ قطع‌ شود، این‌ افراد بدون‌ بضاعت‌ که‌ از شهرهای‌ دور آمده‌اند و فقط‌ ممرّ معاش‌ آنها شهریّه‌ است‌ چه‌ کنند؟ و اگر من‌ بخاطر شهریّۀ طلاّب‌، تدریس‌ «أسفار» را ترک‌ کنم‌ لطمه‌ به سطح‌ علمی‌ و عقیدتی‌ طلاّب‌ وارد می‌آید!؟ من‌ همینطور در تحیّر به سر می‌بردم‌، تا بالاخره‌ یک روز که‌ بحال‌ تحیّر بودم‌ و در اطاق‌ منزل‌ از دور کرسی‌ می‌خواستم‌ برگردم‌ چشمم‌ به دیوان‌ حافظ‌ افتاد که‌ روی‌ کرسی‌ اطاق‌ بود؛ آن‌ را برداشتم‌ و تفأّل‌ زدم‌ که‌ چه‌ کنم‌؟ آیا تدریس‌ «أسفار» را ترک‌ کنم‌، یا نه‌؟ این‌ غزل‌ آمد: من‌ نه‌ آن‌ رِندم‌ که‌ ترک‌ شاهد و ساغر کنم محتسب‌ داند که‌ من‌ این‌ کارها کمتر کنم‌ من‌ که‌ عیب‌ توبه‌ کاران‌ کرده‌ باشم‌ بارها توبه‌ از مِی‌ وقت‌ گل‌ دیوانه‌ باشم‌ گر کنم‌ ... باری‌، دیدم‌ عجیب‌ غزلی‌ است‌؛ این‌ غزل‌ می‌فهماند که‌ تدریس‌ «أسفار» لازم‌، و ترک‌ آن‌ در حکم‌ کفر سلوکی‌ است‌. و ثانیاً یا همان‌ روز یا روز بعد، آقای‌ حاج‌ أحمد خادم‌ خود را به‌ منزل‌ ما فرستادند، و بدینگونه‌ پیغام‌ کرده‌ بودند: ما در زمان‌ جوانی‌ در حوزۀ علمیّۀ اصفهان‌ نزد مرحوم‌ جهانگیر خان‌ «أسفار» می‌خواندیم‌ ولی‌ مخفیانه‌؛ چند نفر بودیم‌، و خُفیةً بدرس‌ ایشان‌ می‌رفتیم‌، و امّا درس‌ «أسفار» علنی‌ در حوزۀ رسمی‌ به هیچ وجه‌ صلاح‌ نیست‌ و باید ترک‌ شود! 🔸 من‌ در جواب‌ گفتم‌: به‌ آقای‌ بروجردی‌ از طرف‌ من‌ پیغام‌ ببرید که‌ این‌ درس‌های‌ متعارف‌ و رسمی‌ را مانند و ، ما هم‌ خوانده‌ایم‌؛ و از عهدۀ تدریس‌ و تشکیل‌ حوزه‌های‌ درسی‌ آن‌ برخواهیم‌ آمد و از دیگران‌ کمبودی‌ نداریم‌. 🔸 من‌ که‌ از تبریز به قم‌ آمده‌ام‌ فقط‌ و فقط‌ برای‌ تصحیح‌ عقائد طلاّب‌ بر اساس‌ حقّ، و مبارزۀ با عقائد باطلۀ مادّیّین‌ و غیرهم‌. در آن‌ زمان‌ که‌ حضرت‌ آیت‌الله‌ با چند نفر خُفیةً به‌ درس‌ مرحوم‌ جهانگیرخان‌ می‌رفتند، طلاّب‌ و قاطبۀ مردم‌ بحمدالله‌ مؤمن‌ و دارای‌ عقیدۀ پاک‌ بودند؛ و نیازی‌ به‌ تشکیل‌ حوزه‌های‌ علنی‌ «أسفار» نبود؛ 🔸 ولی‌ امروزه‌ هر طلبه‌ای‌ که‌ وارد دروازۀ قم‌ می‌شود با چند چمدان‌ (جامه‌دان‌) پر از شبهات‌ و اشکالات‌ وارد می‌شود! 🔸 و امروزه‌ باید به درد طلاّب‌ رسید؛ و آنها را برای‌ مبارزۀ با ماتریالیست‌ها و مادّیّین‌ بر اساس‌ صحیح‌ آماده‌ کرد، و فلسفۀ حقّۀ اسلامیّه‌ را بدانها آموخت‌؛ و ما تدریس‌ «» را ترک‌ نمی‌کنیم‌. ولی‌ در عین‌ حال‌ من‌ آیت‌الله‌ را حاکم‌ شرع‌ می‌دانم‌؛ اگر حکم‌ کنند بر ترک‌ «أسفار» مسأله‌ صورت‌ دیگری‌ به خود خواهد گرفت‌. پس‌ از این‌ پیام‌؛ آیت‌الله‌ بروجردی‌ دیگر به هیچ وجه‌ متعرّض‌ ما نشدند، و ما سال های‌ سال‌ به تدریس‌ فلسفه‌ از «شفاء» و «أسفار» و غیرهما مشغول‌ بودیم‌. و هر وقت‌ آیت‌ الله‌ ‌برخوردی با ما داشتند بسیار احترام‌ می‌گذاردند، و یک‌ روز یک‌ جلد قرآن‌ کریم‌ که‌ از بهترین‌ و صحیح‌ترین‌ طبع‌ها بود بعنوان‌ هدیّه‌ برای‌ ما فرستادند.  📗 بیان فوق به نقل از علامه / مهرتابان، ص ۱۰۴ - ۱۰۶ ✅ @feghheakbar
‍💢 متاسفانه همیشه هجوم فرهنگی از سوی دشمن بوده است و ما فقط حرکتی انفعالی انجام داده ایم 💢 نباید به اسفار و شفا اکتفا کرد 💢 باید تلاش کرد تا علامه طباطبایی های دیگری ساخته شوند 💢 با تنبلی نمی‌توان علم را پیشرفت داد. علامه : متأسفانه هميشه هجوم فرهنگى از سوى دشمن بوده است و ما فقط براى مقابله و دفع آن حركتى انفعالى انجام داده ايم. با اين حال جاى شكر باقى است كه اين حركت در قم، به وسيله مرحوم علامه (رحمه الله) و پيشنهاد و همكارى امثال مرحوم شهيد (رحمه الله) انجام شد و به طرح مسائل عقلى كه در جهان غرب مطرح شده پرداخت و موجب شد كه طلاب جوان حوزه علمیه با مسائلى غير از و سنّتى نيز آشنا شوند. بتدريج، در اثر ارتباط با دانشگاه ها، زمينه فعاليت فرهنگى وسعت يافت و معلوم شد كه اگر وجود مجتهد و فقيه جامع الشرايط براى پاسخگويى به نيازهاى فقهى ضرورت دارد، وجود كسانى كه بتوانند جوابگوى شبهات اعتقادى و ساير مسائل باشند نيز ضرورت دارد. اكنون حركت فرهنگى در جامعه ما، بحمدالله، تحقق پيدا كرده است و روحانيان بايد آن را پی گيرى كنند و همانگونه كه امثال مرحوم علامه و شهيد به اسفار و شفا اكتفا نكردند، و نگفتند كه با وجود اسفار و شفا به چيز ديگرى نياز نداريم، بلكه آستين ها را بالا زدند و مشكلات را مطابق زمان پاسخ دادند؛ اكنون نيز روحانيان نبايد فكر كنند كه هر چه مرحوم علامه طباطبایی و شهيد مطهری نوشته اند حرف آخر است. نه، آن‌ها نيز مانند بقيه انسان بودند؛ بايد تلاش كرد تا علامه هاى ديگرى ساخته شوند. خداوند علم را وقف يك نفر يا يك نسل نكرده است و به هر كسى، به نسبت خود، عقل، فراست و هوش داده است. بايد كارى كرد كه هر روز نظرات بهتر و پخته ترى ارائه دهيم، بخصوص كه نيازها نو به نو مطرح مى شود. امروز مسائل جديدى مطرح مى شود كه در عصر مرحوم علامه مطرح نبوده است. گروهى از روى خامى و يا شايد خودخواهى، فكر مى كنند كه با خواندن همين كتب فلسفه رايج به هر سؤالى كه مطرح شود، مى توان پاسخ داد و ديگر نيازى به تحقيقات بيشتر نيست. خير، چنين نيست؛ مستشكلان نيز بشرند و از عقل برخوردارند. به فرض اينكه ۹۹% از آنچه در كتابهاى فلسفى نوشته شده باطل باشد ولى، دست كم، يك درصد از آن مطالب صحيح است. به دليل وجود همان ها ارزش دارد كه انسان آن كتابها را مطالعه كند. اگر كسى بخواهد علم پيشرفت كند با تنبلى نمى تواند، بايد وقت صرف كرد و تلاش نمود. صِرف داشتن منابع غنى كافى نيست، ابزار و آمادگى ذهنى لازم است. 📔 مباحثی درباره حوزه، ص۱۰۴ و ۱۰۵ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
علامه وقتى به غرب نگاه کرد و [از باب نمونه] با مارکسیسم استالین مواجه شد، به مخالفت و بیان شعار اکتفا نکرد، بلکه پرسید و اندیشید که غرب چه مى گوید و در گفته اش تأمل کرد. اردکانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 آزادی فکر علامه در نگاه پروفسور هانری _ استاد @fekrat_net
💢 بازخوانی رساله "امام علی(ع) و فلسفه الهی" تألیف علامه ▫️ بازنشر به مناسبت ولادت امام علی(ع) _ استاد برای مشاهده فایل جلسه اینجا کلیک کنید.
💢 روایات عقلی و حکمت متعالیه علامه : کافی است که ذخایر علمی اهل بیت علیهم السلام را با کتب فلسفی که با مرور تاریخ نوشته بسنجیم؛ عینا خواهیم دید که روز به روز فلسفه به ذخایر علمی نام برده نزدیک تر می شد تا در قرن ۱۱ هجری [ عصر ] تقریبا به همدیگر منطبق گشته و فاصله ای جز اختلاف تعبیر در میان نمانده است. 📔 شیعه در اسلام، ص۱۳۷ ✅ @feghheakbar
علامه : آيا نبايد در يك چنين جهانى- كه قدرت و استقلال مادى و معنوى به دست حريفان سرسخت ما افتاده است- به يارى حقايق اين دين پاك شتافته و در احياى كلمه‌اش بكوشيم؟ يا بايد اين امانت گران‌بهاى آسمانى را به دست افكار مخالف و زبان و قلم بيگانگان سپرده، و خود در خانه را بسته و به عيش تاجرى خود ادامه داده، و به عذر اين‌كه دين صاحب دارد! و خداوند عزّ اسمه حافظ و نگهدار و امام زمان (عج) صاحب و طرفدار آن است، آن را به خدا و امام زمان (عج) سپرده و به ساحت قدس امام عليه السلام عرض كنيم‌ «فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ»! حفاظت خدا و حمايت امام نسبت به دين، چه دخلى به وظيفه عبودى ما دارد؟! 📚شیعه (مجموعه مذاکرات با پروفسور کربن)، ص۱۸۷ ✍ پ‌ن کانال: بنیادین‌ترین راهبرد، تسخیر کرسی های علوم انسانی است (اینجا بخوانید) و راهکارش رشته‌های تخصصی در حوزه است (اینجا کلیک کنید). ♦️ کانال حوزه تمدن‌ساز: ✅ @feghheakbar
🔴 خروجی حوزه علمیه 💢 ضرورت تخصصی کردن علوم اسلامی-انسانی 💢 گفتگوی آیت الله سید رضی شیرازی با آیت الله خویی در مورد خروجی حوزه آیت الله سید رضی شیرازی: ما باید این مسأله راجدی بگیریم و برنامه‌ریزی کنیم. به گونه‌ای که طلاب، پس از گذراندن مرحله عمومی، به مراحل تخصصی، مطابق با استعدادی که دارند، راه یابند. برای این منظور، باید زمینه لازم را ایجاد کنیم، تا بتوانیم در رشته‌های مختلف، افراد قوی و کارآمدی تحویل جامعه دهیم. حدود سي سال پيش به مناسبت فوت مرحوم آقا ميرزا عبدالهادی شيرازی، به عتبات مشرف شدم. خدمت آيت‌الله خويي رسيدم. در اين باره با ايشان، صحبت مفصّلی كردم. از جمله: از ايشان سوال كردم: فايده حوزه چيست؟ ايشان با تعجب پرسيد: «اين چه سوالی است.» اشاره كرد به آقا سيد علاءالدين بحر‌العلوم، كه در آن جلسه حضور داشت و گفت: «فايده‌اش، تربيت دهها نفر مانند ايشان و نوشتن كتابها وتقريرها و ...» گفتم: پاسخ سوال من داده نشده. با اين همه كه فرموديد، ما چند نفر داريم كه بتواند اسلام را در دنيا، به صورت منطقي و درست تبليغ كند؟ فرمود: «زياد هستند.» گفتم: «ممكن است نام ببريد.» فرمود : «آقا سيد محمدباقر ، شيخ محمدرضا .» ايشان، ديگر اسم كسی را نبردند. گفتم: آيا اين افراد را برنامة‌ حوزه تربيت كرده است، يا خودشان انگيزه داشته‌اند؟ فرمود: «خودشان برنامه داشته‌اند.» گفتم: كار خوبی كرده‌اند؟ فرمود: «بله» گفتم: پس چرا شما آن را تعقيب نمي‌كنيد؟ فرمود: «نمی شود» گفتم: شما آقاي را می شناسيد؟ فرمود: «بله، از رفقاست.» گفتم: ايشان در قم همين روش را دارند. ايشان افرادي را كه پاسخگوي نياز زمان باشند، تربيت مي‌كند، به جای متخصص شدن در فقه و اصول گفت: « ايشان تك است و خود را تضحيه كرده است.» گفتم: پس ما از نجف مأيوس باشيم. فرمود: «نه. من به سهم خود، حاضرم هرچه را شما بگوييد، انجام دهم؛ ولي، مانعي وجود دارد و آن، متقدسين هستند. يك وقتي ما خواستيم يكي از همين افرادي را كه اهل تحقيق و نوشتن مقاله دربارة مسائل روز بود، [منظور ايشان آقاي محمدتقي بود] كمك كنيم و مورد توشيق قرار بدهيم، مورد اعتراض برخي از اين متقدّسين واقع شديم، به طوري كه گفتند: سهم امام را در ترويج غيرفقه و اصول به كار مي‌برد!» 🍀 👈 چهار توصیه آیت الله سید رضی شیرازی به حوزه علمیه و طلاب ✍ پ‌ن: دیدگاه علامه راجع به رشته‌های تخصصی را اینجا بشنوید. ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 حوض را جرم كش زدی؟ جناب علامه از مرحوم نقل می کند كه می‌فرمودند حوض را جرم كش زدی؟ گاهی مشاهده می كنی آب حوض صاف است ولی بو می دهد. اين برای آن است كه گوشه و كنار حوض هنوز آشغال است و آب را بودار می كند و اين آقا كه جرم كش انداخته آن كنار زاويه را نگرفت. آب صاف است ولی بو می دهد، چون درست آن زاويه ها را جرم كش نگرفته. آن زاويه نمی گذارد آب بی بو باشد. انسان نماز می خواند. روزه هم گرفته خلوتی هم دارد ولی می بينی به وقتش بو می دهد، چون روحش را خوب تطهير نكرده. شيخ می فرمايد علاوه بر رفض كه ترك كردن است نفض هم بكنيد. يعنی فرش را بتكانيد. تنها رويش را جارو زدن كافی نيست. جارو كشيدن رفض است تكان دادن نفض. سعدی حجاب نيست، تو آيينه پاك دار زنگار خورده چون بنمايد جمال دوست!؟
علامه : حقّاً انّه لَظلم عظیم أن يفرق بين الدین الالهى وبين الفلسفة الالهيه. 📔 رساله على(ع) و فلسفه الهى، ص۷ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
آیت الله حق شناس: از علامه - خدا رحمتش کند - پرسیدم: راه کدام است؟ فرمود: اولش مراقبه، وسطش مراقبه، آخرش هم مراقبه. 📔 زمهر افروخته، ص۱۷۴
💢 تاثیر بی‌عدالتی اقتصادی بر نابودی فرهنگ و اخلاق جامعه علامه : 🔶 مهم ترین چیزى که جامعه انسانى را بر اساس خود پایدار مى دارد، اقتصادیات جامعه است که خدا آن را مایه قوام اجتماعى قرار داده؛ و ما اگر انواع گناهان و جرائم و جنایات و تعدیات و مظالم را دقیقا آمارگیرى کنیم و به جستجوى علت آن بپردازیم خواهیم دید که علت بروز تمامى آنها یکى از دو چیز است: 🔸 یا فقر مفرطى است که انسان را به اختلاس ‌ اموال مردم از راه سرقت، راهزنى، آدم کشى، گرانفروشى، کم فروشى، غصب و سایر تعدیات وادار مى کند، 🔸 و یا ثروت بى حساب است که انسان را به اسراف و ول خرجى در خوردن، نوشیدن، پوشیدن، تهیه سکنى و همسر، و بى بند و بارى در شهوات، هتک حرمتها، شکستن قرقها و تجاوز در جان، مال و ناموس دیگران وامى دارد. 📚 تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۳۰
💢 کتاب معاد؛ بازگشت به جدی ترین زندگی اثر استاد اصغر استاد طاهرزاده: اگر یک روز علامه «رحمة‌الله‌علیه» می‌فرمودند: هنوز حوزه‌های علمیه آمادگی طرح بحث را آن‌طور که باید و شاید ندارد، با ظهور انقلاب اسلامی و رشد اندیشه‌های دینی بحمدالله در شرایط کنونی آنچنان اندیشه‌ ها آمادگی پیدا کرده‌ که نه‌ تنها در حوزه ‌های علمیه بلکه در سطح جامعه مردم آمادگی طرح معاد را به صورتی عمیق د‌ارند به طوری که اگر یک روز جناب صدرالمتألهین «رحمة‌ الله ‌علیه» با تدبّر در آیات معاد و طرح نظرات خود در مورد معادِ در غربت قرار گرفت، گویا او خوب می‌دانست که آینده از آن اوست و تفکرات عمیق او در مورد در آینده بشر، جایگاهی بس عظیم خواهد داشت و «رحمة‌الله‌علیه» در موقعی که مورد انتقاد بودند که چرا آنچنان از «رحمة ‌الله‌علیه» تجلیل می‌کنند فرمودند: «ملاصدرا! وَ ما اَدْریکَ ما ملاصدرا! او مشکلاتی را که بوعلی به حل آن در بحث معاد موفق نشده بود حل کرد». و امروز همان روزی است که ذهن‌های تشنه برای تدبّر در معاد از ما سخنانی دقیق ‌و عمیق‌تر می‌طلبند. امروز دیگر عموماً بحثِ بود و نبود معاد در میان نیست، بلکه بحث در چگونگی معاد مطرح است و این‌که با منظری باید به معاد نگریست که منجر به بهترین اعمال و کامل‌ترین سلوک‌ها گردد. کتابی که در اختیار عزیزان قرار گرفته سعی دارد تا با مبانی دقیق جناب صدرالمتألهین «رحمة‌الله‌علیه» این اندیشمند بزرگ اسلامی و متدبّر در آیات معاد، معاد را تبیین نماید که با دقت در آن؛ معارف دقیق و عمیقی در مقابل عزیزان گشوده خواهد شد و در عمل ما را به اعمال و اخلاقیاتی می‌کشاند که. عملاً بتوانیم در همین دنیا قیامتی زندگی کنیم و إن‌شاءالله حجاب‌های بین خود و عالم برتر را قبل از ورود به آن عالم مرتفع نماییم.
از بهترین آثار در حیطه می توان موارد زیر را نام برد: 🔸 _ کتاب فوق العاده ارزشمند رساله الولایه اثر علامه . این رساله توسط اشخاصی همچون استاد صادق حسن زاده و نیز استاد سیدعلی طباطبایی ترجمه و شرح شده. اما شیخنا العلامه در شرح آن داد سخن درداده و طی دو جلد به نام تحریر رساله الولایه آن را تفصیل و تشریح نموده. البته برای کسانی که حوصله این دو جلدی را ندارند همان نوشته های صادق حسن زاده یا سیدعلی طباطبایی توصیه می شود. 🔸 _ دروس معرفت نفس علامه . 🔸 _ برخی از کتب استاد اصغر . آثار وی در تنزّل معارف سنگین عرفان و حکمت و همگانی کردن آن موفق است (برای دانلود رایگان کلیک کنید).
💢 علامه طباطبایی و شهید مطهری؛ دانشمندان هوشمند ما ببینید، یک روز در این کشور ــ شماها البتّه آن روزها «لَم یَکُن شَیئاً مَذکورا» بودید؛ صحبتِ پنجاه شصت سال قبل است ــ توده‌ای‌ها فعّالیّت میکردند؛ فعّالیّت تبلیغی و غیره. ظاهر مطلب این بود که این یک جوانِ توده‌ای است، به منِ جوانِ آخوند یا غیر آخوند رسیده و مثلاً میخواهد حرف خودش را بر ذهن من غالب کند؛ این ظاهر قضیّه بود، امّا باطن قضیّه این نبود. باطن قضیّه این بود که حزب توده اساساً متّکی بود به یک دستگاه فکری و سیاسیِ گسترده‌ای به نام «شوروی»؛ توده‌ای‌ها اصلاً از آنجا تغذیه می شدند، ارتزاق مادّی و فکری میکردند؛ با منبع مارکسیسم مواجهید. لذا اینجا دانشمندان هوشمند آن روز ما، مثل مرحوم علّامه‌ی ، نرفتند سراغ اینکه جواب این‌ها (جوان توده‌ای) را بدهند، جواب مارکسیسم [را دادند]؛ این [کتاب] «روش رئالیسم» جواب مبانی فکری مارکسیستی است؛ مبنای فکری نقطه مقابل را پیدا کنند، آن را هدف قرار بدهند؛ بسیاری از کارهای مرحوم شهید از این قبیل است؛ یعنی صحنه را بشناسیم، بدانیم چه کسی با ما طرف است. بیانات رهبری در دیدار طلاب؛ ۱۴۰۲/۴/۲۱ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
برای صدور انقلاب فرهنگی باید در درون کشور، ها را پرورش داد و در بیرون کشور، ها را کشف کرد. در این صورت است که گفتمان های جریان ساز در سطح ملی و بین‌الملل شکل خواهد گرفت. ✍ حوزه علمیه تمدن ساز ✅ @feghheakbar
امروز به مناسبت روز بزرگداشت علامه :
علامه : وقتى به قم آمدم و به برنامه‏‌هاى حوزه نگاه كردم كمبودهايى را يافتم، وظيفه خويش را در رفع آن‏ها دانستم. مهم‏ترين آن كمبودها را تفسير و مباحث عقلى دانستم با آن كه تفسير گفتن در آن روز، نشانه كمى معلومات به حساب مى‏‌آمد ولى خود را در پيشگاه الهى معذور نمى‌‏دانستم و آن را ادامه دادم. 📚برگرفته از مجموعه کلمات و احوالات عرفا، تالیف حضرت آیت الله سعادت پرور(ره)🌱 🆔 @Nedayesaadat 🌐 Ketabrah24.ir ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 تاثیر بی‌عدالتی اقتصادی بر نابودی فرهنگ و اخلاق جامعه 👈 علامه : 🔶 مهم ترین چیزى که جامعه انسانى را بر اساس خود پایدار مى دارد، اقتصادیات جامعه است که خدا آن را مایه قوام اجتماعى قرار داده؛ و ما اگر انواع گناهان و جرائم و جنایات و تعدیات و مظالم را دقیقا آمارگیرى کنیم و به جستجوى علت آن بپردازیم خواهیم دید که علت بروز تمامى آنها یکى از دو چیز است: 🔸 یا فقر مفرطى است که انسان را به اختلاس ‌ اموال مردم از راه سرقت، راهزنى، آدم کشى، گرانفروشى، کم فروشى، غصب و سایر تعدیات وادار مى کند، 🔸 و یا ثروت بى حساب است که انسان را به اسراف و ول خرجى در خوردن، نوشیدن، پوشیدن، تهیه سکنى و همسر، و بى بند و بارى در شهوات، هتک حرمتها، شکستن قرقها و تجاوز در جان، مال و ناموس دیگران وامى دارد. 📚 تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۳۰
همانگونه كه امثال مرحوم علامه و شهيد به اسفار و شفا اكتفا نكردند، و نگفتند كه با وجود اسفار و شفا به چيز ديگرى نياز نداريم، بلكه آستين ها را بالا زدند و مشكلات را مطابق زمان پاسخ دادند؛ اكنون نيز روحانيان نبايد فكر كنند كه هر چه مرحوم علامه طباطبایی و شهيد مطهری نوشته اند حرف آخر است. نه، آن‌ها نيز مانند بقيه انسان بودند؛ بايد تلاش كرد تا علامه هاى ديگرى ساخته شوند. خداوند علم را وقف يك نفر يا يك نسل نكرده است و به هر كسى، به نسبت خود، عقل، فراست و هوش داده است. بايد كارى كرد كه هر روز نظرات بهتر و پخته ترى ارائه دهيم، بخصوص كه نيازها نو به نو مطرح مى شود. امروز مسائل جديدى مطرح مى شود كه در عصر مرحوم علامه مطرح نبوده است. گروهى از روى خامى و يا شايد خودخواهى، فكر مى كنند كه با خواندن همين كتب فلسفه رايج به هر سؤالى كه مطرح شود، مى توان پاسخ داد و ديگر نيازى به تحقيقات بيشتر نيست. خير، چنين نيست؛ مستشكلان نيز بشرند و از عقل برخوردارند. به فرض اينكه ۹۹% از آنچه در كتابهاى فلسفى نوشته شده باطل باشد ولى، دست كم، يك درصد از آن مطالب صحيح است. به دليل وجود همان ها ارزش دارد كه انسان آن كتابها را مطالعه كند. اگر كسى بخواهد علم پيشرفت كند با تنبلى نمى تواند، بايد وقت صرف كرد و تلاش نمود. صِرف داشتن منابع غنى كافى نيست، ابزار و آمادگى ذهنى لازم است. 📔 آیت الله ، مباحثی درباره حوزه، ص۱۰۴ و ۱۰۵ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 به بهانه‌ی "تنفر از شفاء" 🔸 یکی از اساتید محترم و محبوب فلسفه اخیرا فرمودند: "کار کم دیگر از فلسفه گذشته است. از شما چه پنهان که فلسفه برای من تمام شده است. تصمیم گرفته‌ام به طور کلی کتاب شفا را کنار بگذارم. اگر صفحات باقیمانده خطابه شفا و منظومه را تمام کنم، بعدش می‌خواهم «تفسیر مجمع‌البیان» را تدریس کنم. البته تا امروز یک جلد از آن را درس گفته‌ام؛ اگر عمری باشد، ۹ جلد دیگر را هم خواهم گفت و قصد دارم که دروس تفسیر و حدیث را جایگزین فلسفه کنم ... تمام این درس‌هایی که ما می‌خوانیم مقدمه‌ای هستند برای این ذی‌المقدمه؛ یعنی قرآن و حدیث. عمر من در مقدمه گذشته است و هنوز به ذی‌المقدمه نرسیده‌ام. همواره دعا کرده‌ام که: خدایا من را به این راه منتقل کن. الآن دیگر به شفای بوعلی فکر نمی‌کنم. فکر می‎‌کنم خدا اول تنفر شفا را به من داد، بعد به این طرف علاقه‌مندم کرد (متن کامل)" ❇️ صرفا نکاتی به بهانه گفتار فوق خدمت سروران عرض کنم: ۱. اول اینکه انسان باید آرام آرام برای خودش هدف لحاظ کند، وگرنه بعد از مدتی سرخوردگی رخ خواهد داد. ۲. فلسفه در بستر اسلام، مانند هر علمی در حال تکامل بوده است. همانطور که فیزیک مراحل گالیله و نیوتن و انیشتین را طی کرده و به کوانتوم رسیده، فلسفه نیز فارابی و ابن سینا و سهروردی را طی کرده و به صدرا رسیده است. از این رو اگر فلسفه سینوی را تاریخ فلسفه بدانیم، سخنی به دور از تحقیق نخواهد بود. ۳. جایگاه بین فلسفه صدرایی با فلسفه سینوی و نیز رابطه وثیق فلسفه ملاصدرا با قرآن را با عبارات برخی بزرگان می توان به خوبی بیان کرد: ◽️ الف: : هر کس رجوع کند به معارفی که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف و با معارفی که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامی و شامخ این ملت است، درست تصدیق می کند که این معارف از نور معارف شریف و احادیث نبی ختمی و او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا نموده اند. آن وقت می فهمد که حکمت و عرفان اسلامی از و یونانیین نیست، بلکه اصلا شباهت به آن ندارد. بلی، بعضی از حکمای اسلام به منوال حکمت یونانی مشی نموده، مثل ؛ ولی حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفةالربوبیه و مبداء و معاد رونقی ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشی از برای آن نیست. بالجمله، فلسفه امروز حکمای اسلام را و معارف جلیله اهل معرفت را به حکمت یونان نسبت دادن، از بی اطلاعی بر کتب قوم - مثل کتب فیلسوف عظیم الشأن اسلامی، قدّس سره و استاد عظیم الشأنش محقق داماد قدّس سره و تلمیذ بزرگوار او فیض کاشانی قدّس سره و تلمیذ عظیم الشأن فیض، عارف جلیل ایمانی، قاضی سعید قمی قدّس سره- و نیز از بی اطلاعی به معارف صحیفه الهیه و احادیث معصومین سلام الله علیهم است؛ پس هر حکمتی را به نسبت داده و حکمای اسلامی را تابع حکمت یونان انگاشته اند. / آداب الصلوة، ص ۳۰۴ ◽️ ب: علامه : کافی است که ذخایر علمی اهل بیت علیهم السلام را با کتب فلسفی که با مرور تاریخ نوشته بسنجیم؛ عینا خواهیم دید که روز به روز فلسفه به ذخایر علمی نام برده نزدیک تر می شد تا در قرن ۱۱ هجری [ عصر ] تقریبا به همدیگر منطبق گشته و فاصله ای جز اختلاف تعبیر در میان نمانده است. / شیعه در اسلام، ص۱۳۷ ◽️ ج: علامه : حکیم‌ عظیم‌الشأن‌ و فیلسوف‌ متفکر و متعبد ما ملاصدرالدین‌ شیرازی‌ أعلی‌ الله درجته‌ هرجا در کتبش‌ بالاخص در «أسفار أربعه‌» مطلبی‌ را از محیی‌الدین‌ نقل‌ می‌کند، نام‌ وی‌ را در کمال‌ عظمت‌ و جلالت‌ و منزلت‌ می‌آورد؛ و اگر مطلبی‌ را از بوعلی‌ سینا نقل‌ می‌کند کأنه‌ او را فیلسوف‌ نمی‌داند. / روح مجرد، ص ۴۳۱ ۴. البته برای فهم فلسفه صدرا باید مقداری به فلسفه ابن سینا آگاهی داشت و اساسا ابن سینا یک نابغه‌ی تمام عیار بوده و در آخر در حد بضاعت خود به عرفان منتهی می شود و حتی برخی اکابر فلسفه برای نظم ذهنی به توجه به آثار ابن سینا توصیه کرده اند ولی باید به جایگاه نسبی فلاسفه نسبت به هم و نیز توانایی آنان در وحدت برهان با قرآن توجه ویژه نمود. ۵. در نهایت به مطالعه کتب تفسیر اساتید بزرگ فلسفه مانند علامه به جدّ توصیه می‌کنم. به عنوان مثال در تفسیر موضوعی ایشان، جمع بین قرآن و برهان و عرفان را عیان خواهید یافت (ببینید). ✍ امین دهقانی ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar