eitaa logo
فقه ولایت
1.9هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
793 ویدیو
40 فایل
بیانات و مکتوبات استاد محقق حاج سیّد ابراهیم موسوی دام‌ظله‌ در کانال فقه ولایت کانالی برای درایت و فقاهت در ولایت مطلقه ائمه معصومین ع کپی مطالب تنها با ذکر منبع و بدون دخل و تصرف جائز است. ارتباط با ادمین: @fv_admin جهت سفارش آثار مکتوب: @sefareshat_fv
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اول صفر، سالروز ورود کاروان اهل بیت علیهم‌السلام به شهر شام تسلیت باد. 💬 امام صادق علیه‌السلام از پدرشان امام باقر علیه‌السلام نقل فرمودند: 📜لمَّا قُدِّمَ عَلَى يَزِيدَ بِذَرَارِيِّ الْحُسَيْنِ أُدْخِلَ بِهِنَّ نَهَاراً مَكْشُوفَاتٍ وُجُوهُهُنَّ فَقَالَ أَهْلُ الشَّامِ الْجُفَاةُ مَا رَأَيْنَا سَبْياً أَحْسَنَ مِنْ هَؤُلَاءِ، فَمَنْ أَنْتُمْ؟ فَقَالَتْ سُكَينَةُ بِنْتُ الْحُسَيْنِ: نَحْنُ سَبَايَا آلِ مُحَمَّدٍ؛ ▪️هنگامی که زنان و کودکان امام حسین علیهم‌السلام را وارد بر «یزید» زنازاده کردند، داخل شدند درحالی‌که روز بود و مخدرات ابی عبدالله علیه‌السلام روبند بر سیمای خود نداشتند. جفاکاران «شام» لعنهم‌الله‌‌تعالی گفتند: ما اُسرایی نیکوتر از اینان ندیده‌ایم! شما که هستید؟ حضرت سکینه بنت الحسین علیهماالسلام فرمودند: 😭ما اسرای آل محمّد صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم هستیم. 📚قرب الإسناد، ص ۲۶ #️⃣ 📌فقه ولایت در اینستاگرام و تلگرام 🆔 @feghhevelayat
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎊 ذکر انفسی زینب کبری علیهاالسلام 🎙گزیده‌ای از بیانات استاد محقق حاج آقای موسوی دام‌ظلّه‌الوارف 🗓 ولادت حضرت زینب علیهاالسلام/ ۱۴۰۱ #️⃣  📌فقه ولایت در اینستاگرام و تلگرام 🆔 @feghhevelayat
📝مرحوم آیت‌الله معظّم سید ابوالقاسم خویی رحمة‌الله‌علیه دربارۀ حضرت زینب سلام‌الله‌علیها می‌نویسد: 📜إنَّها شَريكَةُ أَخيهَا الحُسَيْنِ علیه‌السلام فِي الذَّبِّ عَنِ الإِسْلَامِ وَالجِهَادِ فِي سَبِيلِ اللهِ وَالدِّفَاعِ عَنْ شَرِيعَةِ جَدِّهَا سَيِّدِ المُرْسَلِينَ، فَتَرَاهَا فِي الفَصَاحَةِ كَأَنَّهَا تُفَرِّغُ عَنْ لِسَانِ أَبِيهَا وَتَرَاهَا فِي الثَّبَاتِ تُنْبِئُ عَنْ ثَبَاتِ أَبِيهَا، لَا تَخْضَعُ عِندَ الجَبَابِرَةِ وَلَا تَخْشَى غَيْرَ اللهِ سُبْحَانَهُ، تَقُولُ حَقًّا وَصِدْقًا، لَا تُحَرِّكُهَا العَوَاصِفُ وَلَا تُزِيلُهَا القَوَاصِفُ، فَحَقًّا هِيَ أُخْتُ الحُسَيْنِ علیه‌السلام وَشَرِيكَتُهُ فِي سَبِيلِ عَقِيدَتِهِ وَجِهَادِهِ؛ 🎖 او شریک برادرش حسین علیه‌السلام در دفاع از اسلام و جهاد در راه خدا، و پاسداری از شریعت جدش، سرور پیامبران، است. در فصاحت چنان است که گویی از زبان پدرش سخن می‌گوید و در ثبات و استواری چنان است که از استواری پدرش حکایت دارد. ✅ در برابر ستمگران سر خم نمی‌کند و جز از خداوند سبحان نمی‌ترسد؛ سخن حق و راست می‌گوید، بادهای سهمگین او را تکان نمی‌دهند و طوفان‌های شدید او را نمی‌لرزانند. به‌راستی او خواهر حسین علیه‌السلام و شریک او در راه عقیده و جهادش است. 📚معجم رجال الحدیث، ج ۲۴، ص ۲۱۹ #️⃣ 📌فقه ولایت در اینستاگرام و تلگرام 🆔 @feghhevelayat
فقه ولایت
🩸افتخار شهادت و غصۀ اسارت 💬امام سجاد علیه‌السلام فرمود: يَا ابْنَ زِيَادٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنَا عَادَةٌ وَكَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ؛ ای پسر زیاد! مگر نمی‌دانی کشته شدن، عادت ماست و شهادت، افتخار ما؟! 📚اللهوف، ص ۱۶۲. 📃 و در همین مقام نقل شده است: که هرگاه جناب ابوحمزۀ ثمالی به محضر امام سجاد علیه‌السلام می‌رسید، آن حضرت را با حال گریان مشاهده می‌کرد! روزی عرضه داشت: ای آقای‌من! این گریه و اندوه شما کی تمام می‌شود؟ حضرت فرمودند: 📜إِنَّ يَعْقُوبَ بْنَ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ كَانَ نَبِيّاً ابْنَ نَبِيٍّ، لَهُ اثْنَا عَشَرَ وَلَداً، فَغَيَّبَ اللَّهُ وَاحِداً مِنْهُمْ، فَشَابَ رَأْسُهُ مِنَ الْحُزْنِ، وَاحْدَوْدَبَ ظَهْرُهُ مِنَ الْغَمِّ، وَذَهَبَ بَصَرُهُ مِنَ الْبُكَاءِ، وَابْنُهُ حَيٌّ فِي دَارِ الدُّنْيَا، وَأَنَا رَأَيْتُ أَبِي وَأَخِي وَسَبْعَةَ عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي صَرْعَىٰ مَقْتُولِينَ، فَكَيْفَ يَنْقَضِي حُزْنِي وَبُكَائِي؟! فَقِيلَ: يَا سَيِّدِي، الْقَتْلُ لَكُمْ عَادَةٌ، وَكَرَامَتُكُم مِنَ اللَّهِ الشَّهَادَةُ. فَقَالَ: وَهَلِ السَّبْيُ لِلنِّسَاءِ لَنَا عَادَةٌ؟! يَا أَبَا حَمْزَةَ، وَاللَّهِ مَا نَظَرْتُ إِلَىٰ عَمَّاتِي وَأَخَوَاتِي إِلَّا ذَكَرْتُ فِرَارَهُنَّ فِي الْبَيْدَاءِ مِنْ خَيْمَةٍ إِلَىٰ خَيْمَةٍ، وَالْمُنَادِي يُنَادِي: "أَحْرِقُوا بُيُوتَ الظَّالِمِينَ! 🔍یعقوب، فرزند اسحاق، فرزند ابراهیم، پیامبری بود، فرزند پیامبری دیگر. او دوازده پسر داشت، و چون خدا یکی از آنان را از چشمش پنهان کرد، از شدت اندوه، موی سرش سپید شد، از غم، قامتش خمید، و از گریه، بینایی‌اش را از دست داد؛ با آن‌که پسرش هنوز زنده بود و در همین دنیای خاکی نفس می‌کشید. اما من، با دو چشم خودم پدرم، برادرم، و هفده تن از اهل‌بیت خویش را دیدم که بر زمین کربلا افتاده بودند، همه کشته، همه غرق در خون... پس چگونه اندوهم پایان پذیرد؟ چگونه اشکم خشک شود؟ 🩸ابوحمزه عرضه داشت: «ای آقای من! کشته شدن رسم شماست، و کرامت شما از سوی خدا، شهادت است.» ⛓در این هنگام امام سجاد علیه‌السّلام به او فرمودند: «آری، اما آیا اسیر شدنِ زنان ما هم رسم و سنت ماست؟!» 😭ای ابا حمزه! به خدا سوگند، هرگاه نگاهم به عمّه‌ها و خواهرانم می‌افتد، بی‌اختیار به یاد آن صحنه می‌افتم: که چگونه در بیابان سوزان، از خیمه‌ای به خیمه‌ای دیگر می‌گریختند، و فریاد جگرسوز دشمن بلند بود که: «خیمه‌های ستمگران را بسوزانید!» 📚سلسله مجمع مصائب اهل البیت علیهم‌السلام، ج ۱، ص ۱۰۳. ▪️خبر آن نیست که اموال به غارت رفته ▪️خبر این است که زینب به اسارت رفته #️⃣ 🆔 @feghhevelayat
فقه ولایت
💔مصائب اهل‌بیتِ امام حسین علیه‌السلام در کوفه 📝علامه مجلسی قدس‌سرّه می‌نویسد: 🔖 در بعضی از کتب معت
ادامۀ پست قبلی...👆🏻 مسلم جصّاص گوید: 📃 فبَيْنَمَا هِيَ تُخَاطِبُهُنَّ إِذَا بِضَجَّةٍ قَدِ ارْتَفَعَتْ فَإِذَا هُمْ أَتَوْا بِالرُّءُوسِ يَقْدُمُهُمْ رَأْسُ الْحُسَيْنِ علیه‌السلام؛ ▪️در آن حینی که آن بانو (حضرت ام کلثوم سلام‌الله‌علیها) آنان (زنانی که نان و خرما آورده بودند) را مخاطب قرار داده بود، ناگاه صدای ضجه بلند شد و سر شهیدان را که سر امام حسین علیه‌السلام در جلوی آنان بود آوردند. 📃 وَهُوَ رَأْسٌ زُهْرِيٌّ قَمَرِيٌّ أَشْبَهُ الْخَلْقِ بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَلِحْيَتُهُ كَسَوَادِ السَّبَجِ قَدِ انْتَصَلَ مِنْهَا الْخِضَابُ وَوَجْهُهُ دَارَةُ قَمَرٍ طَالِعٍ و الرُّمْحُ تَلْعَبُ بِهَا يَمِيناً وَشِمَالًا؛ ▪️سر آن حضرت، سری بود نورانی، نظیر ماه، و شبیه ترین مردم بود به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله. محاسن شریف امام حسین علیه‌السلام مشکی بود و رنگ خضاب از آن رفته بود. صورت آن حضرت مثل ماه تابان و گرد بود. نیزه سر و محاسن آن امام مظلوم را به طرف راست و چپ حرکت می‌داد. 🔹بر سَر نی زُلف رها کرده‌ای 🔸با دلِ زینب تو چه‌ها کرده‌ای 📃 فَالْتَفَتَتْ زَيْنَبُ فَرَأَتْ رَأْسَ أَخِيهَا فَنَطَحَتْ جَبِينَهَا بِمُقَدَّمِ الْمَحْمِلِ حَتَّى رَأَيْنَا الدَّمَ يَخْرُجُ مِنْ تَحْتِ قِنَاعِهَا وَأَوْمَأَتْ إِلَيْهِ بخرقة [بِحُرْقَةٍ] وَجَعَلْتْ تَقُولُ: 😭هنگامی که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها متوجه سر مبارک امام حسین علیه‌السّلام شد، پیشانی خود را به نحوی به جلوی محمل زد که دیدم خون از زیر مقنعه آن بانو خارج شد. سپس با یک قطعه پارچه به سر امام حسین علیه‌السلام اشاره کرد و این اشعار را خواند: 📃 يَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ كَمَالًا/ غَالَهُ خَسْفُهُ فَأَبْدَا غُرُوبَا ▪️ای ماه شب اول! اکنون که به سر حد کمال رسیدی، خسوف تو را به ناگهانی ربود و غروب تو را ظاهر نمود. 📃 ما تَوَهَّمْتُ يَا شَقِيقَ فُؤَادِي/ كَانَ هَذَا مُقَدَّراً مَكْتُوبَا ▪️ای پارۀ قلبم! من گمان نمی‌کردم که این مصیبت عظمی مقدر و نوشته شده باشد 📃يا أَخِي فَاطِمَ الصَّغِيرَةَ كَلِّمْهَا/ فَقَدْ كَادَ قَلَبُهَا أَنْ يَذُوبَا... ▪️ای برادر من! با فاطمه صغیره (حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها) تکلّم کن، زیرا نزدیک است که قلبش از مصیبت تو، ذوب بشود... 📚بحارالانوار، ج ۴۵، ص ١١۴ و ١١۵. 🔹سربلند است هر آن سَر که بلند است سَر نی 🔸بر سَر نی نبوَد منزل هر بی‌سر و پایی 🔹سزَد ای نیزه که بر کنگرۀ عرش بنازی 🔸که تو معراج سَر خامس اصحاب کسائی #️⃣ 🆔 @feghhevelayat
فقه ولایت
🥀مصائب و رنج‌های حضرت زينب علیهاالسلام ▪️مَغْلُولَةُ الأَيْدِي إِلَى الأَعْنَاقِ ▪️تُسْبَى عَلَى عَجَفٍ مِنَ النِّيَاقِ 🔗دست‌ها به گردن‌ها بسته و بر روى شتران مادۀ لاغر به اسارت برده مى‌‏شود. ▪️حَاسِرَةُ الوَجْهِ بِغَيْرِ بُرْقُعٍ ▪️لَا سِتْرَ غَيْرَ سَاعِدٍ وَأَذْرُعٍ 🕊‏روى او باز و بدون روبند بود، و پوششى غير از ساق دست و مچ‌های خود نداشت. ▪️قَدْ تَرَكَتْ عَزِيزَهَا عَلَى الثَّرَى ▪️وَخَلَّفَتْهُ فِي الْهَجِيرِ وَالْعُرْيِ ‏ ☀️عزيز خود را بر روى خاک گذارده و زير آفتاب سوزان با بدن برهنه او را ترک كرده بود. ▪️إِنْ نَظَرَتْ لَهَا الْعُيُونُ وَلْوَلَتْ ▪️أَوْ نَظَرَتْ إِلَى الرُّءُوسِ أَعْوَلَتْ 😢اگر ديده‌‏ها بر او افتد به ناله درآيد و اگر به سرهای بریده بنگرد صدای گریه او بلند می‌شود. ▪️تَوَدُّ أَنَّ جِسْمَهَا مَقْبُورٌ ▪️وَلَا يَرَاهَا الشَّامِتُ الْكَفُورُ 🍂 آرزو مى‌‏كرد كه ای‌کاش مرده بود و زير خاک پنهان مى‌‏شد و دشمنِ ناسزاگوى ناسپاس او را نمى‌‏ديد. 📜«علّامه مقرّم» رحمة‍‌الله‌علیه گويد: از مرحوم «شیخ ‌هادی كاشف الغطاء» أعلى‌اللّه‌مقامه سرايندۀ اشعار فوق شنيدم كه مى‌‏گفت: هنگامى كه مى‏‌خواستم اشعار فوق را پاک‌نویس كنم، وقتى به آخرين شعر رسيدم كه «تَوَدُّ أَنَّ جِسْمَهَا مَقْبُورٌ...» باشد، ديدم اين بيت به دنبالش نوشته شده است: ▪️وَهِيَ بِأَسْتَارٍ مِنَ الْأَنْوَارِ ▪️تَحْجُبُهَا عَنْ أَعْيُنِ النُّظَّارِ ✨او با پرده‌‏هاى نورى از چشمان بينندگان پنهان بود. 🌌از مشاهدۀ اين بيت تعجّب كردم و هنگامى بر تعجّبم افزوده شد كه پس از پاک‌نویس كردن، وقتى به‌ پیش‌نويس مراجعه كردم، آن شعر را نديدم و يقين كردم كه اين يک امر غيبى است كه اهل ايمان را توان انكارش نيست و از وجود مقدّس حضرت بقیةالله عجّل‌الله‌فرجه چندان به دور نيست كه چنين چيزى را خود حضرت نوشته باشد. 📚فاطمة الزهراء سلام‌الله‌علیها بهجة قلب المصطفی صلّی‌الله‌علیه‌وآله، ص ۶۴۷ #️⃣ 🆔 @feghhevelayat
فقه ولایت
🤲عبادات زینب کبری علیهاالسلام در معرکۀ مصائب ▪️در کتاب مثیر الأحزان، «شیخ شریف جواهری» از قول فاطمه، دختر امام حسین علیه‌السلام نقل می‌کند که فرموده است: 📃وَأَمَّا عَمَّتِي زَيْنَبُ، فَإِنَّهَا لَمْ تَزَلْ قَائِمَةً فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ فِي مِحْرَابِهَا، تَسْتَغِيثُ إِلَى رَبِّهَا، وَاللَّهِ فَمَا هَدَأَتْ لَنَا عَيْنٌ، وَلَا سَكَنَتْ لَنَا زَفْرَةٌ؛ 🌙و اما عمّه‌ام زینب علیهاالسلام، پس او در آن شب ـ یعنی شب دهم محرم ـ همچنان در محراب عبادت ایستاده بود و به درگاه پروردگارش استغاثه می‌کرد و نه چشمی از ما آرام گرفت و نه آهی ساکت شد. 📚مثير الأحزان، ص ۵۶؛ تاریخ امام حسین علیه‎‌السلام، ج ۱۰، ص ۵۵۴. 💬و امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: 📜مَا رَأَيْتُ عَمَّتِي تُصَلِّي اللَّيْلَ عَن جُلُوسٍ إِلَّا لَيْلَةَ الْحَادِي عَشَرَ، أَيْ أَنَّهَا سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْهَا، مَا تَرَكَتْ تَهَجُّدَهَا، وَعِبَادَتَهَا الْمُسْتَحَبَّةَ حَتَّى فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ الْحَزِينَةِ الَّتِي فَقَدَتْ فِيهَا كُلَّ عَزِيزٍ، وَ لَاقَتْ مَا لَاقَتْ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مِنْ مَصَائِبَ؛ 🕯من عمّه‌ام را ندیدم که نماز شب را نشسته بخواند مگر در شب یازدهم محرم؛ یعنی هرگز نماز و تهجد و عبادت مستحب خود را ترک نکرد، حتی در آن شب غم‌انگیز که تمام عزیزان خود را از دست داد و مصایب فراوانی را در آن روز دید. 📚تاریخ امام حسین علیه‌السلام، ج ۱۰، ص ۱۲۸. ▪️و نیز منقول است که حضرت زین‌العابدین، علی بن الحسین علیهما‌السلام، چنین فرموده‌اند: 📃إِنَّ عَمَّتِي زَيْنَبَ كَانَتْ تُؤَدِّي صَلَوَاتِهَا مِنْ قِيَامٍ: الْفَرَائِضَ وَالنَّوَافِلَ، عِنْدَ سَيْرِ الْقَوْمِ بِنَا مِنَ الْكُوفَةِ إِلَى الشَّامِ، وَفِي بَعْضِ الْمَنَازِلِ كَانَتْ تُصَلِّي مِنْ جُلُوسٍ، لِشِدَّةِ الْجُوعِ وَالضَّعْفِ مُنْذُ ثَلَاثِ لَيَالٍ، لِأَنَّهَا كَانَتْ تَقْسِمُ مَا يُصِيبُهَا مِنَ الطَّعَامِ عَلَى الْأَطْفَالِ، لِأَنَّ الْقَوْمَ كَانُوا يَدْفَعُونَ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنَّا رَغِيفًا وَاحِدًا مِنَ الْخُبْزِ فِي الْيَوْمِ وَاللَّيْلَةِ؛ 🕊همانا عمّه‌ام زینب علیهاالسلام، در طول مسیر حرکت ما از کوفه به شام، نمازهای واجب و نافله‌اش را ایستاده به‌جا می‌آورد. اما در برخی از منزلگاه‌ها، نماز را نشسته می‌خواند؛ به سبب شدت گرسنگی و ضعف که از سه شب پیش تاکنون بر او گذشته بود. چراکه غذای خود را میان کودکان تقسیم می‌کرد، زیرا سپاهیان تنها یک قرص نان در شبانه‌روز به هر یک از ما می‌دادند. 📚تاریخ امام حسین علیه‌السلام، ج ۱۰، ص ۱۴۴. #️⃣ 🆔 @feghhevelayat
فقه ولایت
🕊ورود حضرت زینب کبری علیهاالسلام به مجلس ابن زیاد ملعون 📜أُدْخِلَ عِيَالُ الْحُسَيْنِ عَلَى ابْنِ زِيَادٍ فَدَخَلَتْ زَيْنَبُ أُخْتُ الْحُسَيْنِ فِي جُمْلَتِهِمْ مُتَنَكِّرَةً وَعَلَيْهَا أَرْذَلُ ثِيَابِهَا تَسْتُرُ وَجْهَهَا بِكُمِّهَا لِأَنَّ قِنَاعَهَا أُخِذَ مِنْهَا، فَمَضَتْ حَتَّى جَلَسَتْ نَاحِيَةً مِنَ الْقَصْرِ وَحَفَّتْ بِهَا إِمَاؤُهَا؛ 🖋نوامیس سیّدالشّهداء علیه‌السلام را وارد مجلس ابن زیاد کردند. پس زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها در بین مخدّرات به صورت ناشناس وارد مجلس ابن زیاد شد. آن بانوی مظلومه، لباس مناسب شأنش را به تن نداشت و صورت مبارکش را با آستین، پنهان کرده بود؛ چون که مَعجرش را به غارت برده بودند. او پیش رفت تا گوشه‌ای از کاخ نشست و کنیزان دورش را گرفتند. 📜فَقَالَ ابْنُ زِيَادٍ مَنْ هَذِهِ الَّتِي انْحَازَتْ نَاحِيَةً وَمَعَهَا نِسَاؤُهَا فَلَمْ تُجِبْهُ زَيْنَبُ فَأَعَادَ ثَانِيَةً وَثَالِثَةً يَسْأَلُ عَنْهَا فَقَالَ لَهُ بَعْضُ إِمَائِهَا هَذِهِ زَيْنَبُ بِنْتُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ فَأَقْبَلَ عَلَيْهَا ابْنُ زِيَادٍ وَقَالَ لَهَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَحَكُمْ وَقَتَلَكُمْ وَأَكْذَبَ أُحْدُوثَتَكُمْ؛ 🖋ابن‌زیاد پرسید: «این کسی که به کناری رفته و زنانی همراه او هستند کیست؟» زینب سلام‌اللّه‌علیها پاسخ نداد. ابن زیاد دوباره و برای سومین بار درباره او پرسید. یکی از کنیزان به او گفت: «این زینب، دختر فاطمه، دختر رسول خداست علیهم‌السلام.» ابن‌زیاد به سمت او آمد و گفت: «حمد و سپاس خدا را که شما را رسوا ساخت و کُشت و دروغتان را برملا کرد.» 📜فَقَالَتْ زَيْنَبُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَكْرَمَنَا بِنَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ وَطَهَّرَنَا مِنَ الرِّجْسِ تَطْهِيراً وَإِنَّمَا يَفْتَضِحُ الْفَاسِقُ وَيَكْذِبُ الْفَاجِرُ وَهُوَ غَيْرُنَا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ؛ 🖋زینب سلام‌اللّه‌علیها فرمود: «سپاس خداوندی را که ما را به واسطۀ پیامبرش محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله گرامی داشت و ما را از پلیدی پاکیزه ساخت. همانا فاسق رسوا می‌شود و فاجر دروغ می‌گوید و او کسی غیر از ماست. و سپاس خداوند را.» 📜فَقَالَ ابْنُ زِيَادٍ كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَأَهْلِ بَيْتِكِ فَقَالَتْ مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا هَؤُلَاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلى‏ مَضاجِعِهِمْ وَسَيَجْمَعُ اللَّهُ بَيْنَكَ وَبَيْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَتُخَاصَمُ فَانْظُرْ لِمَنْ يَكُونُ الْفَلْجُ يَوْمَئِذٍ هَبَلَتْكَ أُمُّكَ يَا ابْنَ مَرْجَانَةَ. 🖋ابن‌زیاد پرسید: «کار خدا با برادرت و اهل بیتت علیهم‌السلام را چگونه دیدی؟» زینب سلام‌اللّه‌علیها پاسخ داد: «جز زیبایی ندیدم. ایشان قومی هستند که خدا قتل را بر آنها مقرر کرده بود، پس به سراغ جایگاه‌های خود رفتند. و خدا به زودی بین تو و آن‌ها جمع خواهد کرد تا مورد محاجه و جدال قرار گیری، پس بنگر که در آن روز حق با کیست، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه!» 📚الإرشاد، ج ‏۲، ص ۱۱۵. 📚المنتخب،‌ ص ۴۶۶. 📚اللهوف، ص ۱۶۰. #️⃣ 🆔 @feghhevelayat
فقه ولایت
🕊سرّ خلافت الهیّه و نیابت خاصّۀ حضرت زینب کبری علیهاالسلام ▫️زن مگو مردآفرین روزگار ▫️زن مگو بنت ا
ادامۀ پست قبلی...👆🏻 📖غرض اینکه اساساً نیابت و وصایت خاصّه از ناحیۀ معصوم، مبتنی بر مقام خلافت است. «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً؛ مسلماً من جانشينى در زمين قرار خواهم داد» (بقره/ ۳۰) و طبق موازین علمی، خلیفه صفتاً در حکم مستخلفٌ‌عنه می‌باشد، و لازمۀ این شأن، همانا تحقّق اضطرار وجودی خواهد بود. 🔰و از آن جهت که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «فَالِاضْطِرَارُ عَيْنُ الدِّينِ؛ اضطرار، عین دین است» (بيان السعادة، ج ‏۳، ص ۱۷۷) بزرگان اهل معرفت، اضطرار را فقرِ محض و عین‌الرّبط با مبدأ اعلی تعریف نموده‌اند. میزان فقرِ فُقرا، به قدرِ ظهور و بودنشان است؛ پس هر موجودی، رتبۀ وجودی‌اش اعلی و أشد باشد، لا مَحاله فقر و اضطرارش نیز بیشتر خواهد بود، تا اینکه منتهی به فقر محض گردد، همان‌گونه که حضرت ختمی‌مرتبت صلّی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «الْفَقْرُ فَخْرِي وَبِهِ أَفْتَخِرُ؛ فقر، فخر من است و به آن افتخار می‌کنم» (عدة الداعی، ص ۱۲۳). 🔖بنابراین، فقر محض، رتبۀ انسان کامل محمدی صلّی‌الله‌علیه‌وآله است که دارای عبودیّت بی‌قید و شرط است. «عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ؛ بندۀ او و فرستادۀ او است» (تفسير قمي، ج ۲ ، ص ۴۱۷) پس به این اعتبار در روایات، امام معصوم علیه‌السلام را به عنوان «المُضطر» یاد کرده‌اند. ✔️باری، انسان مُضطرِ بالفعل که شأنیّت امامت و خلافت را داراست، بین خود و مبدأ متعال هیچ واسطه و حجابی نمی‌بیند؛ بلکه چنان در لُجّۀ بحرِ اَحدیّت مستغرق است که حتّی خودیّت و انانیّت او مستهلَک می‌گردد. 🔻و این همان فقر تامّ و فوقُ التمام است که فرموده‌اند: «إِذَا تَمَّ الْفَقْرُ فَهُوَ اللَّهُ؛ هنگامی که فقر به کمال برسد، او همان خداست». یعنی چنان حجاب انانیّت که بالاترین حُجُب می‌باشد را خرق نموده و به علّت تامّۀ وجود متّصل شده که همۀ مراتب وجودی‌اش حضرتِ او سبحانَه و تعالی می‌شود. 🌌آری؛ خلیفۀ الهی، مُضطر به دنیا و عُقبی و حتّی به معنا و مقامات عالیه نیست؛ او فقط و فقط مُضطر به حضرت هویّت غیبیّه و غیبُ الهویّه است و تمامِ عزّت وجودی او به الصاق و اتصال همین مرتبه است؛ چنان‌که سیّدُ الأحرار در دعای عرفه فرمودند: «يَا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالسُّمُوِّ وَالرَّفْعَةِ وَأَوْلِيَاؤُهُ بِعِزِّهِ يَعْتَزُّونَ؛ ای آن‌که ذات خویش را به والایی و بلندمرتبگی مخصوص گردانید و دوستانش به عزّت او، عزتمند می‌گردند» (إقبال الأعمال، ج ‏۱، ص ۳۴۳). 🎇محصّلِ کلام اینکه جناب خلیفۀ الهی، به اضطرار وجودی وقتی بدین مرتبت واصل گردید، قهراً از جنابش کشف سوء می‌شود؛ که سوء همان حدود اعتباری و قیود امکانی باشد و به رفع و دفع آن‌ها، انکشاف نوری تحقّق می‌یابد، و به واقع، آن کشف نیز موطن قُرب او أدنایی خواهد بود که لایُدرَک و لایُوصَف است. 🪧به هر تقدیر نتیجۀ مطلب اینکه: حضرت عقیلۀ عقلاء، نائبة الزهراء، شریکۀ سیّدالشّهداء، زینب کبری سلام‌الله‌علیهم، به موجب حُزن خجستۀ حسینی، مضطرّ تام شدند و به این اضطرار وجودی، به فقر تام رسیده و در محضر ذات غیب‌الغیوبِ اُلوهی به سِرّ خلافت نائل آمده و طبق موازین سماوی، تصرّف و اِعمال ولایت نموده، و بنابر مصلحت الهی، مدّتی وصی و نائب خاصّ امام معصوم علیه‌السلام بودند. 🔸بی‌تردید، توصیف چنین وجود ذی‌جودی از مشعلِ عقولِ جزئیۀ ما خارج است. وه! که چه زیبا فرمود جناب خواجه: ▫️وصف رخسارۀخورشید زخفاش مپرس ▫️که در این آینه صاحب نظران حیرانند 🖋مکتوبات مخطوط استاد محقق حاج آقای موسوی طهرانی دام‌ظلّه #️⃣ 🆔 @feghhevelayat
🏴 اول صفر، سالروز ورود کاروان اهل بیت علیهم‌السلام به شهر شام تسلیت باد. 📝در کتاب کامل بهایی به نقلی آمده است: 😭در دروازهٔ شهر شام سه روز اسرای آل الله علیهم‌السلام را نگاه داشتند تا شهر را بيارايند و هر حُلّى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيين‌ها بستند به‌گونه‌ای كه كسى تابه‌حال چنین نديده بود: 📜ثمَّ اسْتَقْبَلَتْهُمْ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ زُهَاءُ خَمْسِ مِائَةِ أَلْفٍ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ مَعَ الدُّفُوفِ، وَخَرَجَ أُمَرَاءُ النَّاسِ مَعَ الطُّبُولِ وَالصُّنُوجِ وَالْبُوقَاتِ، وَكَانَ فِيهِمْ أُلُوفٌ مِنَ الرِّجَالِ وَالشُّبَّانِ وَالنِّسْوَانِ يَرْقُصُونَ وَيَضْرِبُونَ بِالدُّفِّ وَالصَّنْجِ وَالطُّنْبُورِ، وَقَدْ تَزَيَّنَ جَمِيعُ أَهْلِ الشَّامِ بِأَلْوَانِ الثِّيَابِ وَالْكُحْلِ وَالْخِضَابِ. 📯 قريب پانصد هزار مرد و زن با دف‌ها و اميران ايشان با طبل‌ها و كوس‌ها و بوق‌ها و دهل‌ها بيرون آمدند؛ چند هزار مرد و جوان و زن، رقص‌کنان با دف و چنگ و طبل‌زنان، به استقبال آمده بودند. همه اهل شام، دست‌وپای خود را از خوشحالی خضاب ‌کرده و سرمه در چشم كشيده و لباس‌های زیبا و رنگارنگ پوشيده بودند. 📚نفس المهموم، ص ۳۹۴ #️⃣ 🆔 @feghhevelayat
💬امام سجاد علیه‌السلام دربارۀ چگونگی بردن ایشان به سوى يزيد فرمودند: 📜حمَلَنِي عَلَى بَعِيرٍ يَظْلَعُ بِغَيْرِ وِطَاءٍ وَرَأْسُ الْحُسَيْنِ عَلَى عَلَمٍ وَنِسْوَتُنَا خَلْفِي عَلَى بِغَالٍ وَاكِفَةً وَالْفَارِطَةُ خَلْفَنَا وَحَوْلَنَا بِالرِّمَاحِ إِنْ دَمَعَتْ مِنْ أَحَدِنَا عَيْنٌ قُرِعَ رَأْسُهُ بِالرُّمْحِ حَتَّى إِذَا دَخَلْنَا دِمَشْقَ صَاحَ صَائِحٌ يَا أَهْلَ الشَّامِ هَؤُلَاءِ سَبَايَا أَهْلِ الْبَيْتِ الْمَلْعُونِ‏. 😭مرا بر شترى لَنگ و بدون جهاز سوار كردند و سَر حضرت حسين علیه‌السلام بر بالاى عَلَمى بود و زنانمان پشت سرِ من بر استرانى سوار بودند. كسانى كه ما را مى‏‌بردند، از پشت سر و گرداگردمان با نيزه ما را احاطه كرده بودند و آزار مى‏‌دادند. اگر اشكى از ديده يكى از ما فرو مى‏‌چكيد، با نيزه به سرش مى‏‌كوبيدند. آنگاه كه وارد شام شديم جارچى جار زد: اى شاميان! اينان اسيران اهل بيتِ ملعون‌اند. 📚إقبال الأعمال، ج‏ ۲، ص ۵۸۳؛ بحار الأنوار، ج ‏۴۵، ص ۱۵۴. #️⃣ 🆔 @feghhevelayat
فقه ولایت
🏴صورت ظاهری مَشایۀ کاروان اهل‌بیت امام حسین علیه‌السلام ⛓در ابتدای حرکت، اولین پذیرایی از آنان چنین بود: «أَيْدِيهِمْ مَغْلُولَةٌ إِلَى الْأَعْنَاقِ يُطَافُ بِهِمْ فِي الْأَسْوَاقِ»¹، دستانشان به گردن‌هایشان بسته شده، و آنان را در بازارها می‌گردانند. 🖤دست‌هایی که همگی دست در سلسلهٔ علل ایجاد موجودات داشتند، دستانی که متصل به عالَم انوار و ضیاءِ قدس بودند توسط دستانی ناپاک و ظلمانی بسته شدند. 🥀و اما طی طریقشان چنین بود: «فَوْقَ أَقْتَابِ الْمَطِيَّاتِ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُورُ الْهَاجِرَاتِ يُسَاقُونَ فِي الْفَلَوَاتِ؛ بر فراز جهازهای شتران سوار ‌شدند و باد داغ نيم روزى، صورت‌هایشان را مى‌سوزاند. آنان را در دشت‌ها و صحراها مى‌بردند».² با این وضعیت دلخراش، تنها مردِ کاروانِ اُسرای کربلاء امام سجاد علیه‌السلام بود؛ آن هم با دستانِ بسته و حالی توصیف‌نشدنی که احدی نمی‌تواند مظلومیت و غیرتِ به جوش‌آمدهٔ آن حضرت را در آن روزگار درک کند. 💔باری، ما تصویر و تصور دقیقی از آن فجایع نداریم و نمی‌توانیم لب بگشاییم. نهایتِ مطلبِ ما، جملهٔ مولی‌الموحدین، علی علیه‌السلام است که قبل از شهادت به دخترِ والاگهرشان فرمودند: «وَكَأَنِّي بِكِ وَبِنِسَاءِ أَهْلِكِ سَبَايَا بِهَذَا الْبَلَدِ أَذِلَّاءَ خَاشِعِينَ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَصَبْراً صَبْراً؛ گويا می‌بينم كه تو و دختران همراه تو، به صورت اسيران درآمده، خوار و منكوب مى‌گرديد، هر لحظه هراس داريد كه مردم شما را برُبايند! پس بر شما باد به صبر و شكيبائى».³ قلم بدین‌جا که رسید سر بشکست و ناله کرد و جوهرِ قلم اشک شد. 📝پایانِ این عریضهٔ جانسوز، همانا کلامِ نورانیِ خاتم‌الاوصیاء عجّل‌الله‌تعالی‌‌فرجه‌الشریف است که به تناسبِ مقام، در زیارت ناحیهٔ مقدّسه فرمودند: «وَبَعْدَ الْعِزِّ مُذَلَّلَاتٍ»⁴ حسین‌جان... اهل‌بیتت در حالی که با عزّت و شکوه بودند، بعد از شهادتت خوار و ذلیل شدند. ▪️عیال پیر خراباتیان خرابه نشین شد ▫️چگونه حال ما خراباتیان خراب نباشد 🖋گزیده‌ای از مکتوبات استاد محقق حاج آقای موسوی طهرانی دام‌ظله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. بحار الأنوار، ج ‏۹۸، ص ۲۴۱. ۲. همان. ۳. كامل الزيارات، ص ۲۶۶. ۴. بحار الأنوار، ج ‏۹۸، ص ۲۴۱. #️⃣ 🆔 @feghhevelayat