eitaa logo
فکرت
9.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
152 فایل
💡 فکرت؛ روایتگر اندیشه، پیشرو در گفتمان 💡 در جست‌وجوی حقیقت، باید متفاوت اندیشید...💎 📚نگاهی عمیق به: فلسفه، سیاست و جامعه www.Fekrat.net 📮شبکه‌های اجتماعی: 💠 https://zil.ink/fekratnet 📩 ارتباط با سردبیر: @Fekrat_Admin1
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 ♦️فریادهای سرکوب شده 🔹شهردار واشنگتن در توییتی غیر معمول از رییس جمهور در انتقاد کرد و گفت: «درحالیکه وی پشت حصار مخفی شده است و می‌ترسد من در کنار مردمی ایستاده‌ام که پس از مرگ جرج فلوید و صدها سال نهادینه، به طریقی مسالمت‌آمیز، اکنون دارند حق خود در اصلاحیه اول قانون اساسی را اعمال می‌کنند. 🔹هیچ سگ درنده یا تسلیحات شوم و خطرناکی وجود ندارد بلکه فقط یک مرد ترسو و تنها وجود دارد.» 🔹پیش از این در توییتی با تهدید معرتضانی که جلوی کاخ سفید جمع شده بودند گفته بود که کسی نزدیک حصارها شود با شرورترین سگ‌ها و شوم‌ترین سلاح‌هایی که تا‌کنون دیده‌ام از آن‌ها استقبال می‌شود. 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1205 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📝 ♦️فریادهای سرکوب شده 🔹درپنجمین روز قتل فجیع جورج فلوید به دست پلیس در مینیا پولیس ۳۰شهر مهم غرق در آشوب و اعتراض‌های گسترده خیابانی شده و معترضان با نادیده گرفتن مقررات منع آمد و شد و با وجود فشارها همچنان اجرای عدالت را خواستارند. 🔶هدف قرار دادن خبرنگاران با گلوله پلاستیکی 🔹«متیومبن» خبرنگار شبکه در مینیاپولیس اینگونه حوادث شهرش را روایت می‌کند: « معترضان به مقررات منع آمدوشد که از سوی مقامات ایالت مینه‌سوتا از ساعت‌۲۰ اعمال شده است توجهی ندارند. 🔹نیروهای پلیس به طور گسترده وارد عمل شده‌اند. نیروهای گارد ملی هم برای تقویت نیروها اعزام شده‌اند. 🔹دستورالعمل‌های سخت‌گیرانه‌ای از سوی شهردار و فرماندار اعلام شده است. از مردم مینیاپولیس خواسته شده است از ساعت‌۲۰ به خانه‌های خود بازگردند. 🔹نیروهای پلیس برای متفرق کردن معترضان از گاز اشک‌آور استفاده کردند. با این حال باید یادآور شد پلیس میان معترضان و ساکنان مینیاپولیس که قصد دارند به خانه‌هایشان بروند تمایز قائل شوند. 🔹اما این رفتار با خبرنگاران نمی‌شود و ما به وضوح هدف گلوله‌های پلاستیکی قرار گرفتیم. ما تنها نبودیم و تیم سی‌ان‌ان هم که در نزدیکی ما بود هدف قرار گرفت.» 🔶فلونیز فلوید: کاری که با برادرم کردند انسان با حیوان نمی‌کند. 🔹فلونیز فلوید، برادر جرج فلوید درگفت‌وگو با شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان گفت: نه، اصلاً، من برادرم را دوست دارم، همه برادرم را دوست دارند، هر کسی که برادرم را می‌شناخت دوستش می‌داشت. 🔹آن‌ها می‌توانستند اقدامات دیگری بکنند، اما در عوض زانوی خود را روی گردن برادرم گذاشتند و روی وی نشستند. اصلاً هم برایشان مهم نبود. وی فریاد می‌زد. 🔹«مادر، مادر نمی‌توانم نفس بکشم، نمی‌توانم نفس بکشم». آن‌ها باز هم اهمیتی ندادند. من نمی‌فهمم. ماموران نباید این کار را با او می‌کردند. او آدم خوبی بود و به کسی بدی نکرد. 🔹وی به کسی صدمه نزد. آن‌ها اصلاً اهمیتی ندادند. رفتاری که آن‌ها با او (جرج فلوید) کردند انسان با حیوان نمی‌کند. آن‌ها جان برادرم را گرفتند. آن‌ها به من و خانواده‌ام لطمه زدند. 🔹من نمی‌توانم برادرم را به زندگی بازگردانم. آن‌ها خودشان خانه دارند، در آن استراحت می‌کنند، همسر دارند، بچه دارند. 🔹اگر این اتفاق برای آن‌ها رخ می‌داد آن‌ها هم مثل من می‌شدند. من نمی‌دانم که آن‌ها دارند چه کار می‌کنند. 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1205 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📑 📰 ♦️ویژگی‌های عرفان (قدس سره) از منظر 🔸خصوصیت بارز امام (ره) این بود که از مرگ نمی‌ترسید؛ چون مرگ ارادی را تجربه کرده بود. 🔸وقتی مرگ ارادی را تجربه کرده بود، وقتی که ترس از مرگ نباشد، انسان چیزی کم نمی‌آورد و بقیه مسائل برای او حل است. 🔸از این رو در مورد تبعیدشان بعد از واقعه ۱۵ خرداد می‌فرمودند: اینها می‌ترسیدند، من نمی‌ترسیدم. 🔸همچنین در واقعه ۲۵ شوال که عوامل رژیم پهلوی بعضی از طلاب را مجروح کردند و بعضی را به شهادت رساندند و بسیاری از آقایان ترسیدند و گفتند: «وقت تقیه است» و ساکت شدند، اعلامیه امام در فردای آن روز که در آن خطاب به رژیم فرمودند: «شما روی مغول را سفید کردید!» کسی که از مرگ نترسد، چنین آثاری دارد و کسی از مرگ طبیعی نمی‌ترسد که بالاترش را تجربه کرده باشد و آن مرگ ارادی است. 🔸انسان وقتی امیالش را اماته کند، متحرک بالهواء نباشد، متحرک بالهوس نباشد، متحرک بالمیل نباشد، بلکه متحرک بالولایه باشد، از مرگ هراسی ندارد. 🔸وقتی که از مرگ هراسی نداشت، چنین می‌شود. در انجام وظیفه، آنچه جلوی دیگران را می‌گرفت و می‌گیرد، همان ترس از مرگ است. 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1186 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📑 📰 ♦️ویژگی‌های عرفان (قدس سره) از منظر 📅 به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) 🔸امام خصوصیاتی داشتند که در دیگر عارفان کمتر بود. 🔸البته دیگر عارفان نیز خصوصیاتی داشتند که در امام فرصت ظهور و بروز پیدا نکرد. 🔸هر یک از عرفا مظهر اسمی از اسماءالله هستند. 🔸کاری که دیگران کرده‌اند، این است که کتابهای مبسوطی در این زمینه نوشته‌اند، امام فرصت این کار را پیدا نکردند، اما نوشته‌های دیگران را از علم به عین و از گوش به آغوش آوردند؛ چیزی که نهایت سعی و تلاش دیگران بود. 🔸خصوصیت ممتاز امام این بود که اولاً ایشان در سیره و سنت‌شان بین «اخلاق» و «عرفان» کاملاً فرق گذاشتند. 🔸فرق اخلاق و عرفان این نیست که یکی پویاست و دیگری غیر پویا. اخلاق در مرحله خیلی نازل است و عرفان در اوج قرار دارد و بین اخلاق و عرفان، «فلسفه» فاصله است. اصلاً نباید گفت بین اخلاق و عرفان چه تفاوتی هست تا بگوییم یکی پویاست و دیگری غیر پویا. اصلاً اینها قابل قیاس نیستند، دو کلی اند. 🔸عارف کسی است که بتواند با موت ارادی بر بدن مسلط بشود. وقتی که این چنین شد، مرگ طبیعی را تجربه کرده است. 🔸وقتی که مرگ طبیعی برایش تجربه شد، آن وقت آن سخن بلند مرحوم بوعلی در نمط نهم «اشارات» خوب روشن می‌شود که: «عارف هشّ است و بشّ است و شجاع است، کیف و هو بمعزل عن تقیه الموت؟» 🔸استاد ما مرحوم آقای شعرانی می‌فرمودند: «عبارتهای مرحوم ابن سینا شبیه نصوص است، روایت است؛ مخصوصاً آن نمط نهم و دهم اشارات.» بعد معلوم شد این سخن مرحوم خواجه نصیر است در اول «منطقیات اشارات» که: «ابن سینا عباراتی دارد، جواهری دارد، فصوصی دارد و نصوصی که عبارات ایشان مثل نگین است، مثل گوهری است که شبیه روایات است.» این سخن خواجه نصیر در وصف عبارات مرحوم بوعلی است. 🔸او در «مقامات‌العارفین» اشارات در مورد عارف می‌گوید: «هشٌ بشٌ بسّام و هو شجاع و کیف لا؟ و هو بمعزل عن تقیه الموت.» عارف از موت تقیه ای ندارد. 🔻متن کامل در pdf زیر: 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1186 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
ویژگی های عرفان امام خمینی (قدس سره) از منظر آیت الله جوادی آملی.pdf
152K
📑 📰 ♦️ویژگی‌های عرفان (قدس سره) از منظر 🔸خصوصیت بارز امام (ره) این بود که از مرگ نمی‌ترسید؛ چون مرگ ارادی را تجربه کرده بود. 🔸وقتی مرگ ارادی را تجربه کرده بود، وقتی که ترس از مرگ نباشد، انسان چیزی کم نمی‌آورد و بقیه مسائل برای او حل است. 🔸از این رو در مورد تبعیدشان بعد از واقعه ۱۵ خرداد می‌فرمودند: اینها می‌ترسیدند، من نمی‌ترسیدم. 🔸همچنین در واقعه ۲۵ شوال که عوامل رژیم پهلوی بعضی از طلاب را مجروح کردند و بعضی را به شهادت رساندند و بسیاری از آقایان ترسیدند و گفتند: «وقت تقیه است» و ساکت شدند، اعلامیه امام در فردای آن روز که در آن خطاب به رژیم فرمودند: «شما روی مغول را سفید کردید!» کسی که از مرگ نترسد، چنین آثاری دارد و کسی از مرگ طبیعی نمی‌ترسد که بالاترش را تجربه کرده باشد و آن مرگ ارادی است. 🔸انسان وقتی امیالش را اماته کند، متحرک بالهواء نباشد، متحرک بالهوس نباشد، متحرک بالمیل نباشد، بلکه متحرک بالولایه باشد، از مرگ هراسی ندارد. 🔸وقتی که از مرگ هراسی نداشت، چنین می‌شود. در انجام وظیفه، آنچه جلوی دیگران را می‌گرفت و می‌گیرد، همان ترس از مرگ است. 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1186 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📑 📰 📝 ♦️ جامع علم و عمل بود. 🔹امام خمینی فقیه و اصولی و مفسر و فیلسوف و عارف و کلامی بود اما آن همه، در وجود او در قوطی‌های جداگانه و بی‌ارتباط با هم بسته‌بندی نشده بود بلکه عرفان و فلسفه و تفسیر در وجود ایشان اساس بود و علوم فرعی همه به این‌ها بازمی‌گشت. 🔹یکی از همکاران اندیشمند من برای اینکه بر توجه و تعلق محی‌الدین ابن‌عربی به فقه تأکید کند می‌گفت: «من مدت‌ها گمان می‌کردم محیی‌الدین عارفِ فقیه است اما بالأخره فهمیدم که او فقیهِ عارف است». 🔹این عبارت چون به قصد نشان دادن اهمیت فقه در نظر ابن‌عربی گفته شده درست است اما شاید درست این باشد که بگوییم فقه را از عرفان محی‌الدین جدا نمی‌توان کرد. 🔹اگر مراد از فقیه عارف کسی باشد که عرفان را با فقه میزان کرده است، مشکل بتوان محی‌الدین و امام خمینی را مصداق فقیه عارف دانست. (زمانی کتابی از ابوالقاسم شعرانی می‌خواندم، فکرکردم که او فقیه عارف است، یعنی اولاً فقیه است و ثانیاً عارف.) 🔹این‌ها عارف فقیهند، یعنی عرفان و فقه را با هم جمع کرده‌اند و در این جمع، اصول را با میزان فروع نمی‌سنجند و تفسیر نمی‌کنند. ✍️نویسنده: رضا داوری اردکانی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1190 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📑 📰 📝 ♦️ جامع علم و عمل بود. 🔹بسیاری از سیاست‌مداران اهل علم و ادب و فرهنگ بوده‌اند یا هستند اما آن‌ها در وهله نخست سیاست‌مدارند و اگر در علم و ادب مقامی دارند، این مقام تحت‌الشعاع وجهه سیاسی آنان قرار دارد. 🔹حتی از زمانی که در عالم اسلام خلافت به سلطنت مبدل شد، کسانی که به نام خلافت سلطنت می‌کردند معمولاً سروکار چندانی با علم و فرهنگ نداشتند اما مردی که رسم دویست‌ساله سیاست رایج و غالب در غرب و در سراسر جهان- یعنی اصل استقلال سیاست از دین- را به مبارزه طلبید، سیاست‌مداری نظیر سیاست‌مداران دیگر نبود. 🔹او سیاست را پیشه خود نمی‌دانست اما از ابتدای جوانی راهی اختیار کرده بود که امکان داشت در پایان به رهبری انقلاب اسلامی و طرح سیاستی غیر از سیاست رایج مؤدی شود. مردی که از او سخن می‌گوییم امام خمینی(قدس‌سره)، رهبر و بنیانگذار عظیم‌الشأن جمهوری اسلامی است. گرچه این دو صفت اختصاص به سیاست‌مداران ندارد اما معمولاً صفت ایشان است. 🔹آیا ما هم امام خمینی را با سیاست می‌شناسیم و می‌شناسانیم؟ همه جهان آن بزرگ را رهبر انقلاب اسلامی می‌شناسند، یعنی اگر انقلاب پیش نیامده بود و مردمان جلوه شخصیت امام خمینی را در آیینه سیاست ندیده بودند قدر او مجهول می‌ماند. اگر امام در سیاست شناخته شد، این سیاست را چیزی زائد بر وجود او نباید دانست. 🔹یعنی امام خمینی فقیه و عارفی نبود که شصت سال به تحصیل و تعلیم و مجاهده نفس بگذراند و ناگهان به سیاست روی آورد و از عالم درس و بحث و تأمل و تفکر و تهذیب نفس به میدان سیاست و کسب قدرت وارد شود. 🔹سیاستی که امام خمینی به آن پرداخت مقتضای سیر طبیعیِ زندگی علمی و اخلاقی‌اش بود. این معنی را باید قدری توضیح داد. 🔹می‌دانیم که سیاست‌مدار بودن ربطی به تحصیلات علمی و علم اشخاص ندارد و به این جهت ممکن است یک پزشک یا مهندس، سیاست‌مدار قابل و لایقی باشد ولی یک استادِ علم سیاست بهره‌ای از تدبیر کار کشور و حکومت نداشته باشد. 🔹اگر این قضیه در سیاستِ جاری و رایج درست باشد، در مقام تأسیس، مطلب به گونه دیگری است؛ کسی که بنای سیاست و مدینه می‌گذارد باید از جهت روحی و فکری مهیای این مهم شده باشد اما مگر با خواندن ادبیات و فقه و اصول و حدیث و تفسیر و عرفان و کلام و فلسفه می‌توان طرحی نو در عالم درانداخت؟ این علوم را به دو نحو می‌توان آموخت. ✍️نویسنده: رضا داوری اردکانی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1190 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📍 📰 📝 ♦️رابطه معنویت و سیاست در مکتب امام 🔹معنویت و سیاست اگر در هم مندمج نشود، تبعات بدی خواهد داشت. 🔹اگر کسی برای رضایت خدا سیاست ورزی کند، خداوند شک و تردید او را تبدیل به یقین می‌کند، خوف و حزن از دل او بیرون میرود و هرگز خسته و ناامید نمی‌شود. 🔹تفکیک معنویت از سیاست همان است که امروز روح حاکم بر غرب است. 🔹غرب اساسا بویی از معنویت نبرده و استاد سیاست ورزی ضد معنویت است. 🔹جالب اینکه عده ای جماعت روشنفکر نیز کورکورانه پشت سر غرب می روند و از آن تبعیت می‌کنند. ✍️نویسنده: محسن مومنی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1171 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📍 📰 📝 ♦️رابطه معنویت و سیاست در مکتب امام 🔻(بخش اول) 🔹بی شک معنویت، جزء لاینفک مکتب امام است، از سویی دیگر سیاست نیز از مولفه‌های اصلی مکتب امام به شمار می‌رود که هر دوی اینها در کنار یکدیگر مکتب امام را شکل می‌دهند، معنویت و سیاست در مکتب امام در هم چنان تنیده شده که جداشدن هر یک از آنها از دیگری، ماهیت مکتب امام را با مشکل اساسی روبرو می‌کند. 🔹خوانش امام از معنویت به همان مقدار آغشته به سیاست است که سیاست در منظومه فکری ایشان آغشته به معنویت است، به گونه‌ای که اساسا خوانش هر یک بدون دیگری معنا ندارد. 🔹هنر اصلی مکتب امام در مواجه با مکاتب موجود در دنیا بوده است، در مکاتب سکولاریستی، نه تنها بین معنویت و سیاست تجانس و ارتباطی نیست بلکه در بسیاری از موارد، تضاد برقرار است و این تضاد میان معنویت و سیاست، تضادی ذاتی و ماهوی است نه تضادی صرفا در اَشکال و صور امور معنوی و سیاسی. 🔹برای درک هرچه بیشتر و بهتر رابطه معنویت و سیاست در مکتب امام، ابتدا باید نگاه حضرت امام از سویی و از سوی دیگر نگاه غرب به دو مقوله معنویت و سیاست را شناخت. 🔶مکتب امام و معنویت آسمانی 🔹یکی از مهمترین بخش‌های مکتب امام، خوانش نوین امام از سیاست و معنویت است، خوانشی نوین در عصری که ایسم‌های غربی، مکتب غرب را چنان شکل داده و در دنیا فراگیر کرده بودند که مبارزه با آن را امری غیر ممکن می‌نمایاند. 🔹برای درک هرچه بیشتر و بهتر نگاه امام و آشنایی با ابعاد آن، باید به سراغ ریشه های فکری این مرد بزرگ و آسمانی رفت. 🔹ریشه‌های فکری امام را می‌توان در سه حوزه فقه، فلسفه و عرفان (که امام در هر یک، صاحب نظر و سرآمد زمان خویش بودند) از آبشخور شریعت دانست. 🔹با مرور افکار و اندیشه های امام خواهیم دید که این شریعت اسلام است که در بن مایه‌های اندیشه امام رسوخ کرده و به تمام داشته های ایشان جهت می‌دهد. 🔹فقه جواهری در کنار فلسفه صدرایی و عرفان ابن عربی شاکله شخصیت امام را چنان شکل داده که معنویت و سیاست را نیز در امام باید در همین دستگاه فکری معنا کرد. 🔹در مکتب امام، سیاست از معنویت نه تنها جدا نیست بلکه جزئی از آن است و ریشه این قرائت را باید در دستگاه فکری امام که در ذیل شریعت اسلامی معنا می‌شود جستجو کرد. 🔹در اندیشه امام همه رفتارها و موضع گیری ها، چه در زمان تبعید و چه در زمان پیروزی انقلاب، همه و همه حول محور خدا و معنویت دور میزند. 🔹حضرت امام اراده خدا را فوق همه اراده ها میداند و به اراده تکوینی خداوند اعتماد و به اراده تشریعی خداوند اعتقاد دارد. 🔹به یک معنا حضرت امام نظام عالم را تکوینا و تشریعا تحت اراده مطلق خدا میدانند. 🔹بنابراین حاصل چنین نگاهی در عرصه معنویت، اخلاق، سیاست و حکمرانی کاملا مشخص و آشکار است. 🔹در چنین دستگاه فکری خداوند همیشه ناظر و حاضر است و با اراده اوست که عالم در گردش است و انسان نیز بخشی از این عالم است، به موازات این اندیشه، دستگاه فکری شیطانی غرب، انسان را همه کاره عالم می‌داند و برای خداوند ارزشی قائل نیست. 🔹امانیزم یا همان انسان خدا انگاری، تمامتار و پود غرب را فراگرفته است، در چنین مکتب انسان گرایانه‌ای، نه تنها جایی برای خدا نیست بلکه خدا موجود مزاحمی است که باید از مدار عالم حذف شود و جای آن را انسان بگیرد. ✍️نویسنده: محسن مومنی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1171 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
📍 📰 📝 ♦️رابطه معنویت و سیاست در مکتب امام 🔻(بخش دوم) 🔹در معنویت، اولویت با معنویتی است که در راستای عمل به تکلیف و وظیفه شرعی باشد، اگر وظیفه دفاع از حق در میانه کارزار باشد، معنویت و اخلاق نیز در همان راستا معنا می‌شود. 🔹معنویت رزمندگان اسلام در میدان نبرد، همان چیزی بود که امام راحل که خود در اوج قله فقاهت و عرفان است به آن غبطه خورده و از همین رو خواندن وصیت‌نامه شهدا را به همگان و حتی اهل سلوک بارها و بارها توصیه می‌کردند. 🔹عرفان مد نظر امام، عرفانِ ستیز است نه عرفان گریز، عرفانی که در وسط میدان مبارزه با نفس اماره و دشمن بیرونی معنا پیدا می‌کند، معنویتی که فرد را وا میدارد تا در دل شب با خدای خود راز و نیاز کند و در طول روز با دشمن، مردانه بجنگد. 🔹و چه زیبا وصیت کرد شهیدی از شاگردان مکتب خمینی، شهید گلستانه: آنجا که حسین نیست هر کجا خواهی باش، چه نشسته در شراب، چه ایستاده به نماز، هر دو یکی است. 🔹معنویت مکتب خمینی، معنویتی آغشته به شریعت است که سیاست را در تار و پود خود نیز به همراه دارد. 🔹معنویتی که از سخت ترین مراقبه ها و معاتبه ها تشکیل یافته و در عین حال فرمان گریز از سیاست و بیحالی و بیخیالی نسبت به ابعاد مختلف حکومت را بر نمی تابد و تحمل نمی‌کند. 🔹معنویتی که اخلاق را در سکوت و گوشه نشینی نمی‌بیند بلکه اخلاق واقعی را در اعتراض نسبت زالو صفتان سرمایه دار و گرگ صفتان درنده‌ای می بیند که بیت‌المال را بازیچه دست خود قرار داده‌اند و حق مظلومان و محرومان و پابرهنگان را پایمال می‌کنند. 🔹هنگامی که در جامعه اسلامی خطر جان و مال و ناموس مومنین را تهدید کند، سکوت و سازش نه تنها مذموم بلکه خیانت است. 🔹آنجا که دشمن در حال حمله به خیام ابی عبدالله است، قنوت گرفتن و سجود کردن هنر نمی‌باشد، هنر آن است که سلاح در دست‌گیری و پرده تزویر را از هم بدری تا چهره مظلوم حقیقت آشکار شود. 🔹معنویت و سیاست اگر در هم مندمج نشود، تبعات بدی خواهد داشت. اگر کسی برای رضایت خدا سیاست ورزی کند، خداوند شک و تردید او را تبدیل به یقین میکند، خوف و حزن از دل او بیرون میرود و هرگز خسته و ناامید نمی‌شود. 🔹تفکیک معنویت از سیاست همان است که امروز روح حاکم بر غرب است. غرب اساسا بویی از معنویت نبرده و استاد سیاست ورزی ضد معنویت است. 🔹جالب اینکه عده ای جماعت روشنفکر نیز کورکورانه پشت سر غرب می روند و از آن تبعیت می‌کنند. ✍️نویسنده: محسن مومنی 🔻لینک مطلب: 🌐 http://fekrat.net/?p=1171 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
♦️ و کاربرد‌های آن 🎙درسگفتار دکتر 🔻(جلسه دهم ) 🔰موضوع: معقول‌گرایی در برابر نسبی‌گرایی 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
جلسه دهم.mp3
10.61M
♦️ و کاربرد‌های آن 🎙درسگفتار دکتر 🔻(جلسه دهم ) 🔰موضوع: معقول‌گرایی در برابر نسبی‌گرایی 🔹این موضوع برای ایرانی‌ها موضوع مهمی است؛ چراکه این اصطلاحات، خصوصا نسبی‌گرایی در برابر مطلق‌گرایی، کاربرد های زیادی دارند. 🔹از لحاظ انگیزشی، انگیزه این نوع مناقشات در ایران و غرب، تفاوت هایی دارد. 🔹آنچه که بین ایران و غرب مشترک است، نگرانی از نسبی‌گرایی است؛ زمانی که باعث تزلزل و سستی در باور‌هایی که نسبت به جهان مدرن وجود دارد بشود، مانند ایجاد سستی در ایدئولوژی‌های بزرگ و یا باور‌هایی در خصوص علم‌گرایی. 🔹در ایران این نوع ترس از نسبی‌گرایی به شدت غرب نیست، اما نوع دیگری از ترس از نسبی‌گرایی در ایران وجود دارد و آن نسبی‌گرایی است که در برابر دین قرار می‌گیرد. 🔹عده‌ای گمان می‌کنند که نسبی‌گرایی به منزله نفی دین است؛ بنابراین نسبی‌گرایی دقیقا مخالف دین خواهد بود! 🔹از دلایل تاریخی که به این باور غلط دامن زده است، می‌توان به حضور شبه مارکسیسم‌هایی که در ایران وجود داشته و ایرانیان آنان را به نام نتوده‌ای» می‌شناسند، اشاره کرد. 🔻قسمت قبلی: 🆔 https://eitaa.com/fekrat_net/1146 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net