eitaa logo
فکر شنبه
43 دنبال‌کننده
28 عکس
21 ویدیو
0 فایل
صائب تبریزی: «فکر شنبه» تلخ دارد جمعهٔ اطفال را عشرت امروز بی اندیشه فردا خوش است می‌خوانم و می‌نویسم؛ شنبه زنگ حساب داریم! ادمین: @SafirAD
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸قاب عکسی در اتاق ملاقات مقام معظم رهبری 🔹 19 اردیبهشت سال‌روز درگذشت آیت الله سید عبدالحسین موسوی لاری معروف به مجتهد لاری است. او از شاگردان میرزای شیرازی صاحب فتوای مشهور بود که به در خواست تجار و مردم لار و برای مبارزه با ظلم و ستم از نجف به لار آمد. او به کمک مردم و عشایر منطقه علیه استعمار انگلیس و هم‌چنین ظلم خان‌های دست نشانده به پا خواست. در منابع تاریخی از این حرکت به« قیام و جنبش لاری» یاد می‌شود. 🔹 از مجتهد لاری تنها یک عکس باقی مانده و نکته جالب این که همین عکس در اتاق ملاقات مقام معظم رهبری نصب شده است. جالب‌تر و شنیدنی‌تر صحبت‌های رهبری در مورد این عالم وارسته است: « مرحوم آقاسید عبدالحسین در نوع خودشان، یک روحانی بی‌نظیرند؛ یعنی بنده شبیه ایشان را در بین روحانیون برجسته‌ی دوره‌های خودمان سراغ ندارم! آن جنبه‌ی علمی ایشان و آن جنبه‌ی آگاهی فکری و سیاسی ایشان است. از جنبه‌ی علمی هم ایشان جهاد و تشکیل حکومت و سکه و تمبر و از این کارها داشتند. این‌ها چیزهایی‌ است که من نظیرش را تا زمان خودمان -یعنی تا زمان امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه- واقعا در هیچ کس سراغ ندارم؛ با این عظمت مقام و شموخ آن مرتبه علمی و سیاسی و فرهنگی و آگاهی و شجاعت.» @fekreshanbe
▪️‏استخوان‌های کوروش در گور لرزید وقتی شاه مخلوع با افتخار تمام خاک وطن رو تحویل غیر داد! - 24 اردیبهشت سالروزِ عروس کردن ‎ توسط ‎ 🎨پیمان علیشاهی ✍ http://eitaa.com/joinchat/1664679936C1666571b75
واژه ها پاره پاره افتاده ست پلک ها از نظاره افتاده ست کلمات از شماره افتاده ست جگرم سوخته ست... آبی نیست؟
گعده مدادالفضلاء به میزبانی «صدای حوزه» برگزار شد ✍ در این محفل صمیمی، جمعی از اصحاب قلم حوزه با قرائت یادداشت خود، از مشاوره استاد کاویانی بهره بردند. 🌱 گعده یادداشت خوانی هر ماه با حضور نویسندگان رسانه ای حوزه برگزار می شود. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر نظر شما این هست که: "رأی نمی‌دهم، چون رأی دادن فایده‌ای ندارد" پس اوّل این کلیپ کوتاه را ببین تا یه وقت حداقل مدیون خودت نشی، بعد هر کاری خواستی بکن... ✍ http://eitaa.com/joinchat/1664679936C1666571b75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 توی کانال هر کلیپی قرار نمی‌دهم. چون معتقدم اکثر کلیپ‌ها دست به دست می‌شود و چه بسا مخاطبان کانال زودتر از من این کلیپ را دیده باشند؛ اما با این حال، نمی‌توانم از برخی کلیپ‌ها چشم‌پوشی کنم. چرا که اگر تکراری هم باشند ارزش دوباره دیدن دارند... @fekreshanbe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌اگر یک جمله بخواهید به آیت الله بگویید... 🎙 هارو دریابید... 🎙 طلبه ها به اسم و عشق سربازی امام زمان وارد میشوند اما... 🎙 کاری کنید که بهتر، راحتتر و سریعتر با شما ارتباط برقرار کنیم 💢 @sedayehowzeh
🔸از هواپیما تا کلیپ! 🔹فرض کنید الان با شما تماس می‌گیرند و می‌گویند باید دو ساعت دیگر در اهواز باشید، چگونه خود را از تهران به این شهر می‌رسانید؟ برای رسیدن به این شهر راه‌های گوناگونی وجود دارد: استفاده از ماشین شخصی، اتوبوس، قطار و هواپیما. قطعا همه موارد ذکر شده می‌توانند ما را به این شهر برسانند؛ اما ما زمان کمی در اختیار داریم. پس ناچارا باید سفر با هواپیما را انتخاب کنیم. 🔹جبهه انقلاب به دنبال پیروزی در انتخابات است. هر کدام از نیروهای انقلابی نیز تلاش می‌کنند تا به این نتیجه مطلوب برسند. سوالی که در این بین وجود دارد این است که بهترین و در عین حال کوتاه‌ترین راه برای دست یافتن به نتیجه مطلوب چیست؟ به صورت روشن‌تر، کدام یک از راه‌های تبلیغ، جبهه انقلاب را بهتر و سریعتر تقویت می‌کند؟ یکی از راه‌ها نوشتن است. بسیاری از دغدغه‌مندان دست به قلم شده و با یادداشت‌های خود تلاش می‌کنند تا غبار شبهه را از چهره نامزدهای انقلابی پاک کنند. هر چند این روش در جای خود نیکو و پسندیده است؛ اما بدون شک بهترین نیست! یادداشت در میان مدت کارگشاست ولی اکنون نه! این روش در این مقطع زمانی مانند این است که بخواهیم یک آتش شعله‌ور و گسترده را با بیل خاموش کنیم. باید پذیرفت که بخش بسیار کمی از مخاطبان اهل یادداشت‌خوانی هستند. با توجه به ذائقه مردم ایران در خواندن و اصل« بی حوصلگی مخاطب» باید به راه دیگری فکر کرد. بسیار از دوستان تمام انرژی خود را صرف نوشتن توئیت می‌کنند. مگر چند درصد مردم به تویتر دسترسی دارند؟ علاوه بر این کسانی که در این فضا حضور دارند افراد صاحب اندیشه‌ای هستند که با یک یا چند توئیت قافیه را نمی‌بازند و از سخن خود کوتاه نمی‌آیند.( البته انتشار عکس توئیت‌ها موثر و مفید است) 🔹چه باید کرد؟ یکی از روش‌هایی که امتحان خود را پس داده و به صورت تضمینی بازدهی دارد، تهیه کلیپ‌های کوتاه است. اگر به جبهه مقابل نیز دقت کرده باشید در این روزها بسیار از این روش استفاده می‌کنند. نگارنده به جد معتقد است یکی از عواملی که باعث شد رقیب گوی سبقت را از نیروهای انقلابی در سال ۹۲ و ۹۶ برباید، همین امر بود. جالب این جاست که هم اکنون نیز تمام توان خود را به این سمت بسیج کرده‌اند. حتما شما نیز کلیپ‌های جبهه مقابل را دیده‌اید. کلیپ چند ویژگی دارد که ضرورت سرمایه‌گذاری روی آن را دو چندان می‌کند. اولا این که حتما به دست قشر خاکستری جامعه می‌رسد. درصد قابل توجهی از رای‌ها در بین این قشر قرار دارد. ثانیا هر مخاطب بی حوصله‌ای آن را می‌بیند. ثالثا تاثیرگذاری عمیقی دارد. رابعا در زمان کوتاه مخاطب را اقناع می‌کند. @fekreshanbe
🔹امروز روبروی پاساژ قدس دو خانم چادری را دیدم که چهره به چهره برای شرکت در انتخابات تبلیغ می‌کردند. آنها از مخاطبان خود می‌خواستند تا از بین دسته‌ای از کارت‌ها یک کارت را تصادفی بیرون بکشند و به نیابت از شهیدی که عکس آن روی کارت قرار دارد در انتخابات شرکت کنند. در این بین، اگر مخاطب می‌گفت در انتخابات شرکت نمی‌کند تلاش می‌کردند با دلیل‌های منطقی او را قانع کنند تا با صندوق رای قهر نکند. 🔹دغدغه داشتن پسندیده است؛ اما مهم‌تر از دغدغه داشتن گام برداشتن در راستای این دغدغه است. این دو نفر این گونه تصمیم گرفته بودند که به دغدغه خود جامه عمل بپوشانند... ما چطور؟! @fekreshanbe
💬 توئیت همراه با لطافت و حکمت سید حسن نصرالله... . @fekreshanbe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نور باشد سایه‌ای در پای دیوار شما کور بینا می‌شود با یاد دیدار شما با کلاف جان به بازار محبت بسته صف صد هزاران یوسف مصری خریدار شما 💬 شب میلاد علی بن موسی‌الرضا ع حالی عوض کنیم...(مداحی دلنشین حاج علی ملائکه) @fekreshanbe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت ولادت امام رضا(علیه‌السلام)؛ شعر فوق العاده زیبای سید حمید برقعی از زبان ایران👌 شکوه تخت جمشید اشک شد از چشم من افتاد از آن وقتی که خاک پای سلطان خراسانم ✍ http://eitaa.com/joinchat/1664679936C1666571b75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسی هست بیدار باشد؟ کسی هست؟ چو قلبم گرفتار باشد؟ کسی هست؟ کسی هست از خاطراتِ دل من خبردار باشد؟ کسی هست؟
14.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹خدا هست ... بدجوری هم هست...! 🔸داستان زندگی جوانی به نام «عزیز» از زبان یک معلم در برنامهٔ کتاب‌باز. @fekreshanbe
🔹چنان باش که ... 🔹دیشب طلبۀ رزمی‌کاری را دیدم که به شاگردانش با شور و نشاط حرکات رزمی آموزش می‌داد. من هم رفتار آنها را زیر نظر داشتم. استاد برای ایجاد شوق و انگیزه بیشتر یک لحظه تمرین را متوقف کرد و گفت: « وقتی طلبه شدیم به ما گفتند به گونه‌ای رفتار کنید که اگر مردم شما را دیدند بگویند ما هم دوست داریم طلبه باشیم؛ من به شما می‌گویم چنان تمرین کنید که اگر شخصی شما را دید بگوید:” من هم دوست دارم رزمی‌کار باشم“ هم توصیه‌اش به دلم نشست هم حُسن استفاده‌‌اش! @fekreshanbe
🔹پیاز، گربه و کانال 🔹هر کسی در زندگی خود از برخی چیزها بدش می‌آید. مثلا من دوستی دارم که از پیاز سرخ شده متنفر است. اگر توی غذایش یک تکه پیاز ببیند، لب به آن نمی‌زند. حاضر است به شکمش سنگ ببندد و گرسنگی را تحمل کند؛ اما له شدن پیاز را زیر دندانش تجربه نکند. یا دوست دیگری دارم که وقتی گربه می‌بیند، بدنش مور مور می‌شود. گربه‌های شهری را دیده‌اید که دُم خود را بلند می‌کنند و خیلی با ناز و عشوه، سلانه سلانه نزدیک می‌شوند و خودشان را به آدم می‌مالند. این لحظات برای رفیقم حکم مرگ و زندگی دارد. همین هم باعث می‌شود تا گاهی اوقات به فلسفۀ خلقت گربه اشکال کند و بگوید: «مگر قرار نبود گربه‌ها موش بگیرند؟! پس اینجا چه می‌کنند...؟!» حال این دوستانم برایم قابل درک نبود تا این که من هم نسبت به برخی چیزها همین حس را پیدا کردم. یکی از این موارد، کانال‌هایی است که امور مربوط طلاب را اطلاع‌رسانی می‌کنند. از آنها متنفرم، چندشم می‌شود، بدم می‌آید، بدنم مور مور می‌شود، دندان‌هایم قریچ قروچ می‌کند، حالت تهوع پیدا می‌کنم و ... 🔹حالا چرا؟ اول به خاطر اینکه مثل قارچ زیاد شده‌اند. آنقدر زیاد که وقتی منوی«ایتا»یم را نگاه می‌کنم، سرگیچه می‌گیرم. تعداد این کانال‌ها را نشمردم ولی حدس می‌زنم به اندازه دانه‌های یک تسبیح باشند! آنقدر زیاد که مطمئن باشید اگر قبل از کلمۀ «طلاب» یک کلمه اضافه و جست‌وجو کنید، کانالی با این نام در ایتا خواهید یافت. کلماتی مانند: شهریه، استخدام، مسکن، امور، معیشت، زبان، ماشین، موبایل، دیوار... . هر روز از چند تای آنها لفت می‌دهم؛ اما دوباره به بهانه‌ای مجبور می‌شوم عضویت یکی از آنها را قبول‌کنم. آرزو دارم روزی از همه آنها خارج شوم ولی انگار مثل بختک به زندگی‌ام چسبیده‌اند. یکی نیست بپرسد کند این همه کانال برای چیست؟! شاید کسی در پاسخ به اعتراض من بگوید بالاخره این تعداد کانال لازم است و هر کدام باری از دوش طلاب برمی‌دارند ولی دلیل دوم من این ادعا را رد می‌کند. 🔹دوم نیز به این دلیل است که بیشتر مطالبی که در این کانال‌ها منتشر می‌شود، تکراری است. مثلا ثبت نام شهرک مهدیه، خبری بود که تقریبا در تمامی این‌کانال‌ها بازتاب داشت. سوال این جاست اگر هر کدام رسالت و هدف معینی را دنبال می‌کنند و زمینه فعالیت‌ آنها مشخص است، چه دلیلی دارد که هر نخودی را به آش کانال خود اضافه کنند؟ نکتۀ جالب توجه این که شنیده‌ام که در پشت پردۀ برخی از آنها یک نفر قرار دارد! 🔹اما آن دلیلی که باعث شد من نسبت به این کانال‌ها حساسیت بیشتری پیدا کنم این بود که مدیران آنها تلاش می‌کنند به هر وسیله‌ای مخاطب جذب کنند. من که خودم وقتی پیام تبلیغی در یکی از این کانال‌ها می‌بینم حس می‌کنم عنکوبتی تار تنیده و من را وسوسه می‌کند تا در دام او بیفتم. چه بسیار پیام‌های تبلیغی که در این کانال‌ها دیدم که اگر نگویم دروغ بود، راست هم نبود. بگذارید یک شبیه‌سازی از این کانال‌ها داشته باشم. برای اینکه به کسی هم برنخورد از کلمه پیاز به جای نام حقیقی آنه استفاده می‌کنم. مثلا در کانالی که «اطلاع رسانی پیاز» نام دارد پیامی می‌بینم که نوشته است:« توزیع پیاز به قیمت مناسبت» چون بازار این صیفی همه جا لازم، نابه‌سامان است، روی لینک می‌زنم و وارد کانال دیگری می‌شوم که« اطلاع رسانی پیاز و سیب زمینی» نام دارد. پیامی که به بهانه آن وارد کانال شده بودم فیک از آب در می‌آید و متوجه می‌شوم که پیام، مربوط به توزیع پیاز در مریخ است. از اینکه گول خورده و به این کانال وارد شده‌ام به خودم ناسزا می‌گویم. حال من در این مواقع، حال تاجری است تمام سرمایه‌اش را در یک قمار از دست داده است. در همین کانال، پیامی سنجاق شده که به چند«پیازکارِ ماهر نیازمندیم» روی لینک می‌زنم. پیام روی صفحه گوشی نقش می بندد:«آیا می‌خواهید به ”کانال کاشت پیاز“ بپیوندید؟» پاسخ مثبت می‌دهم؛ اما هر چه می‌گردم خبری از پیامی که به خاطر آن وارد آن کانال شده بودم، نمی‌یابم. این‌بار به خودم قول می‌دهم دور هر کانالی که با پیاز خط و ربط دارد نزدیک نشوم. چند روزی می‌گذرد و من یکی از رفقا را می‌بینم که یک کیسه پیاز به دست دارد. از او می‌پرسم: «پیاز از کجا؟» می‌گوید در کانال «امور پیاز و مشتریان» پیامی گذاشته بودند که فلان جا پیاز کیلویی هزار! دوباره به کانال بر می‌گردم و این حکایت هم‌چنان باقی است... . @fekreshanbe
🔹آنتن صدا و سیما کجا افتاده؟! 🔹می‌گویند شخصی تلویزیون را روشن کرد تا برنامه‌های آن را دنبال کند. در اولین شبکه، با راز بقا روبرو شد. به کانال دیگری زد. در آن کانال نیز میمون‌ها در حال بالا و پایین پریدن بودند. چند شبکه دیگر عوض کرد و دید همۀ آنها به نوعی حیات وحش را به نمایش گذاشته‌اند. پسرش را صدا زد و گفت: «پسرم برو ببین آنتن تلویزیون توی باغ وحش نیفتاده؟! آخه همش داره حیوانات را نشون می‌ده!» 🔹حال و روز صدا و سیما گاهی اوقات چیزی شبیه این‌ لطیفه است. نمونه داغ و تنوری آن، پخش مجدد سریال پایتخت از شبکه یک است. انگار سوزن صدا و سیما روی این سریال گیر کرده است و ول کن هم نیست. این سریال در حالی روز عید قربان روی آنتن پخش رفت که در سال‌های گذشته بارها و بارها از همین شبکه و شبکه‌های دیگر سیما نمایش داده شده است. طبیعی است که صدا و سیما با در نظر گرفتن شرایطی از قبیل درخواست مخاطبان، پرکردن لیست پخش و... مجبور به تکرار برخی از برنامه‌ها باشد، ولی این امر نباید به شوری یا بی‌نمکی بینجامد. به نظر می‌رسد تکرارهای این چنینی که دلیل کارشناس پسندی آن را تایید نمی‌کند، پیامدهایی از قبیل ذائقه سازی کاذب برای مخاطب، ریزش مخاطبان، بی‌اعتمادی به صدا و سیما و از همه مهم‌تر سرمایه سوزی را در پی‌ داشته باشد. 🔹برای نهادینه سازی یک چیز روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از راحت‌ترین آنها تکرار کردن است. تکرار یک چیز باعث می‌شود تا مخاطب ناخواسته به آن تن بدهد. روشی که بنگاه‌های بازاریابی از آن به وفور استفاده می‌کنند. بسیار می‌بینیم که یک کالا آنقدر تبلیغ می‌شود که در نهایت مخاطب آن را به سبد کالای خود اضافه می‌کند. در این‌که سریال پایتخت در سال‌های گذشته توانسته بود مخاطبان زیادی را با خود همراه کند تردیدی نیست؛ اما مدیران سازمان باید به این سوال پاسخ قانع‌کننده‌ای بدهند که چه مزیت افزوده‌ای در تکرار این سریال نهفته است که به بازپخش آن رضایت می‌دهند؟ این سریال چه گره‌ای از مشکلات این کشور باز کرده که تکرار آن توجیه پذیر باشد؟ بر کارشناسان پوشیده نیست که سریال‌های از این دست فارغ از سر گرم کننده بودن آن، ذائقه مخاطب را دستخوش تغییر داده و به هنجارهای دینی آسیب می‌زنند. برای نمونه بهتاش، مادر و زن دایی خود را دائم با اسم کوچک صدا می‌زند که با هنجارهای ایرانی- اسلامی ما سازگاری ندارد. آمیختگی و شوخی‌های پی در پی با نامحرم از دیگر ذائقه سازی‌های نامطلوب سریال‌های از این دست است که اثرات خزنده آن به خوبی در جامعه قابل مشاهده است. 🔹علاوه بر آنچه گفته شد، ریزش و بی‌اعتمادی مخاطبان از دیگر پیامدهای تکرارهای ملال آور است. در سال‌های گذشته ساخت و پخش سریال‌های نمایش خانگی رشد روزافزون داشته است و بسیاری از مخاطبان به آن روی خوش نشان داده اند. هر چند علت العلل رشد قارچ‌گونه سریال‌های نمایش خانگی عملکرد صدا و سیما نیست؛ اما این سازمان هم بی تقصیر نیست. بدیهی است که اگر صدا و سیما خود را به روز رسانی نکند، سریال‌های نمایش خانگی گوی سبقت را خواهند ربود؛ البته اگر نگوییم تا الان ربوده‌اند. 🔹آنچه باعث نگرانی دلسوزان نظام می‌شود این است که صدا و سیما در حال فرصت‌سوزی است. صدا و سیما به قول امام خمینی(ره) قرار بود دانشگاه باشد. دانشگاهی که به دانسته‌های مخاطب بیفزاید و از جهلش بکاهد. با وجود این، در بازپخش سریال پایتخت در روز عید قربان که « سه ساعت و دوازده دقیقه» وقت مخاطب را گرفت چه ره‌آوردی وجود داشت؟ شبکه یک، شبکه‌ای ملی است و شعار« شبکه هر ایرانی» را یدک می‌کشد. بر همین اساس توقع این است که در سطح ملی و شعارش ظاهر شود. این نیز گفتنی است که صدا و سیما نشان داده که ظرفیت جذب مخاطب را دارد که نمود آن را در سریال‌هایی مانند گاندو می‌توان دید. از همین رو انتظار این است که در طراز انقلاب اسلامی‌ گام برداشته و از پخش فیلم‌های که کلیشه شده‌اند بپرهیزد. @fekreshanbe
🔹انسان است دیگر...عجول و لجوج! 🔹انسان موجود عجیبی است؛ آنقدر عجیب که شاید تنها موجودی باشد که دامنۀ تناقضات رفتاری‌اش این‌قدر زیاد است. ادعا می‌کند روشن‌فکر است؛ اما در همان حال چراغ عقلش را خاموش می‌کند، بر طبل می‌دانم می‌دانم می‌کوبد؛ اما سرنا را از سر گشادش می‌نوازد، و یا با اینکه وانمود می‌کند به امور مسلط است، قیمه‌ها را توی‌ ماست می‌ریزد. نمونه روشن این تناقضات را در واکنش‌های مردم به طرح صیانت فضای مجازی می‌توان دید. 🔹در یکی از کانال‌های پر مخاطب تلگرام که بیش از یک میلیون عضو دارد، پیامی دربارۀ طرح صیانت فضای مجازی دیدم. به قسمت نظرات مخاطبان رفتم تا واکنش‌های آنها را دربارۀ این طرح ببینم. تقریبا اکثریت نظر منفی به این طرح داشتند. برخی گله می‌کردند که چرا می‌خواهند بین مردم دیوار بکشند! برخی دیگر نیز از تعطیلی کسب و کارهای می‌گفتند و شکوه‌هایی از این دست. تا اینجای کار من به آنها حق می‌دادم؛ اما آنچه باعث شگفتی‌ام شد این بود که در بین اعضای کانال افرادی بودند فارغ از این که چه گفت‌وگویی در جریان است، لینک فیلم‌های مستهجن به اشتراک می‌گذاشتند و برای این که در باغ سبزی هم نشان بدهند عکس‌های کاملا برهنه در صفحه شخصی خود به نمایش گذاشته بودند. با خود گفتم‌ آفتاب آمد دلیل آفتاب! اگر مردم دنبال دلیلی می‌گردند که فضای مجازی آلوده است، همین نمونه‌اش! اگر بازهم دلیلی می‌خواهند برای ضرورت سر و سامان دادن فضای مجازی بازهم همین دلیلش! با اینکه مخاطب امروزی به وضوح آسیب رها بودن فضای مجازی را در مقابل چشمان خود می‌بیند؛ اما بازهم در واکنش به طرحی که اصلا از آن آگاهی ندارد، نالۀ می‌کند که وای اینترنت از دست رفت! در این بین، برخی نیز هستند که همه چیز را به این طرح ربط می‌دهند از واکسن و کرونا و آب و برق گرفته تا نظامی بودن فروغی مدال آورنده المپیک! @fekreshanbe
🔹خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد 🔹«زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست/ هر کسی نغمه‌ی خود خواند و از صحنه رود/ صحنه پیوسته بجاست/خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد» بدون تردید این شعر دربردارنده یکی از بهترین درس‌ها برای این روزهاست. روزهایی که قدرت‌ در حال دست به دست شدن است؛ پاستور‌نشین سابق جای خود را به رئیس جمهوری فعلی می‌دهد، شخص جدیدی به عنوان شهردار تهران راهی خیابان بهشت می‌شود و صدها نفر که در سرتاسر کشور به صندلی‌های شورای شهر و روستا تکیه می‌زنند. چه زود گذشت. انگار همین دیروز بود که رئیس جمهور اسبق و سابق آمدند و قیل و قال کردند و رفتند. همین یک درس کافی است تا همه کسانی که گوی قدرت به دامن آنها افتاده فراموش نکنند که این فرصت کوتاهی است که در اختیار آنها قرار داده شده است تا صحنه هنرمندی آنها باشد. کاش که بدانند آن همه گذشت و این نیز بگذرد. و ای کاش به خاطر داشته باشند شنبه‌ای در پیش است که زنگ حساب دارد... فاعتبروا یا اولی الابصار! @fekreshanbe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 شب سوم محرم همیشه برایم رنگ و بویی متفاوتی داشته و دارد. شب سوم، شب سه‌ساله است. شنیده‌ام ورودی حرمش این تک بیت را نوشته‌اند: «آن کو در این مزار شریف آرمیده است/ام‌البکاء رقیه محنت کشیده است» 🔹 امشب روضۀ سه ساله خواندم. پیرغلامی بعد جلسه به من گفت: «در حرمش نیاز به روضه‌خوان نیست؛ فقط باید نشست و گریست»... اللهم الرزقنا حرم... . @fekreshanbe
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺کتاب خوانی از کارهای اصلی زندگی است. این را باید همه مان بفهمیم و باور کنیم. ١٣٨٩/٠٢/٢٢
ورود به دروازه ساعات 🌑🌑🌑 هی سنگ هاست بر سرِ سرها یکی یکی ...وقتی که می برند ز درها یکی یکی خم گشته ست قامت زنها دو تا دو تا وقتی که می رسند شررها یکی یکی هر سنگ اگر که بر سرِ سرها نیامده ست پس سوی ست ثمرها یکی یکی چون سرو می روند به میدان کارزار مثل سینه سپرها یکی یکی پوشانده اند در دل نامردمان شام با آستین خویش قمرها یکی یکی آسان که نیست گفتن این حرفها... ببین بر روی بام هلهله گرها یکی یکی از بیست روز قبل به حالا چنین نبود از شهر می دهند خبرها یکی یکی باید که از میانه ی بازار رد شوند تاریک گشته اند قمرها یکی یکی «بابا سلام وعده ی ما مجلس حرام آنجا که خیزران و دُرر ها یکی یکی...» 🌑🌑🌑 استقبال https://eitaa.com/bedaheh_110
🔹خسته‌نباشی دلاور! 🔹چرا برخی از خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و سایت‌های خبری با اقبال عمومی روبرو می‌شوند و برخی دیگر نه؟ چرا مخاطبان به تعدادی از بنگاه‌های خبری روی خوش نشان می‌دهند و به تعداد دیگر نه؟ عوامل گوناگونی در موفقیت یک رسانه نقش دارند و بدون تردید، «تازگی خبر» یکی از این عوامل است. اهل فن ارزش یک خبر را به تازگی آن می‌سنجند؛ هر چه فاصلۀ انتشار خبر با زمان وقوع آن کمتر، ارزش آن بیشتر. این اصلی است که بسیاری از خبرگزاری‌های ریشه‌دار و غول‌های رسانه‌ای، آن را رعایت می‌کنند. این اصل برای برخی از خبرگزاری‌ها چنان مهم است که برای بازتاب یک رویداد خبرنگار اعزام می‌کنند و آن واقعه را به صورت زنده و مستقیم پوشش می‌دهند. در چند دهه قبل شاید روزها طول می‌کشید تا یک خبر از کشوری به کشور دیگر و یا شهری به شهر دیگر برسد؛ اما اکنون در عصری زندگی می‌کنیم که اخبار در کسری از ثانیه به دورترین نقاط دنیا مخابره می‌شود. با وجود این، برخی از خبرگزاری‌ها -مثلا آنهایی که اسم حوزه را یدک می‌کشند- اخبار را لاک‌پشتی منتشر می‌کنند. خبری که دو روز پیش منتشر شده و موج سینوسی آن نیز خوابیده، تازه نام‌بردگان یادشان می‌افتد که فلان اتفاق افتاده است! خبری که پیرزنان روستایی در دورترین نقاط آن را شنیده‌اند و لالایی اش را برای نوه‌های خود خوانده‌اند! گاهی نیز واکنش آنها به رویدادهای حوزوی مثل نوش دارو پس از مرگ سهراب است. چرا باید خبرگزاری‌های غیر حوزوی خبرهای حوزه را زودتر پوشش دهند و نسبت به خبرهای درون‌حوزوی واکنش سریع‌تری داشته باشند؟! یکی از استادان در کلاس‌های یادداشت‌نویسی روی این اصل بسیار تاکید می‌کرد. ایشان می‌گفت: در بین ما رسانه‌ای‌ها، در انتشار سریع‌تر یک خبر رقابت وجود دارد. هر کسی یک خبر را زودتر از دیگران منتشر کند، او برنده است. اگر کسی خبری را بعد از انتشارِ دیگری، روی رسانهٔ خود قرار دهد و گمان کند که خودش اولین کسی است که این خبر را منتشر کرده، با شوخی به او زنگ می‌زنند و می‌گویند: «خسته نباشی دلاور!» @fekreshanbe
🔺 سرانه مطالعه هر ایرانی در سال ۹۹ مشخص شد: روزی ۱۶ دقیقه و ۳۶ ثانیه!
🔹مرثیه‌ای از سرِ درد 🔹چند روزی است با طلبۀ باصفا و بااخلاصی هم‌کلاس شده‌ام. یک کوچه آن طرف‌تر ما زندگی می‌کند. در این مدت کوتاهی که با او هم‌نشین و هم صحبت شده‌ام، دریافتم طلبۀ فاضل و با‌سوادی است. از آن طلبه‌هایی است که «هر بیشه گمان مبر که خالی است، باشد که پلنگی نهفته باشد». چند سال ممتاز حوزۀ علمیه بوده و سطح چهار را هم تمام کرده است. جالب است که همه نمرات امتحان شفاهی درس خارج را ۱۸ و ۱۹ گرفته و پایان‌نامۀ سطح چهار را با نمره بیست دفاع کرده‌است. دوستانی که صابون امتحان شفاهی به تنشان خورده می‌دانند که نمره بالا گرفتن در امتحان شفاهی حکمِ دست ما کوتاه و خرما بر نخیل را دارد. از کسانی این نمرات را گرفته که نمرۀ قبولی گرفتن از آنها برای برخی آرزوست! دیروز در راه برگشت از کلاس جمله‌ای را با لحن و حس خاصی به زبان جاری کرد که تکانم داد. او در حالی که به روبرو خیره شده بود، گفت: «حاج آقا! من وظیفه‌ام را در قبال حوزه انجام دادم ولی حوزه وظیفه‌اش را نه!» ادامه داد که سال‌های قبل تدریسی داشتم که امسال آن را هم دریغ کردند. البته این را هم اضافه کرد که از تدریس در حوزه برای کسی ‌آبی گرم نمی‌شود؛ چون چیز دندان‌گیری در برابر آن نمی‌دهند. ولی با این حال، دلخوشی خود و همسرش همین تدریسی بوده که الان ندارد. به قول خودش تمام امید همسرش این تدریس بود و فکر می‌کرده بالاخره تدریس، گشایشی در زندگی آنها ایجاد می‌کند. حالا اما، این چراغ نیز خاموش شده است. در تمام مسیر همه گوش بودم و به حرف‌هایش فکر می‌کردم. خوش نداشتم این سوال کلیشه‌ای را بپرسم که چرا حوزه برای طلبه‌ها کاری نمی‌کند؛ اما تمام راهکارها و اشکالاتی که به ذهنم خطور می‌کرد به «دارالشفاء» ختم می‌شد. دارالشفایی که خواست طلاب این است که اگر درمان نمی‌کند، کور هم نکند! شاید این حرف به مذاق برخی تلخ و گزنده به نظر برسد ولی نباید به واقعیت نیز چشم بست. پدرم مثال زیبایی می‌زد. می‌گفت:«اگر بچه‌ای در بیرون خانه از دیگران کتک بخورد ولی پدرش در خانه حامی او باشد، شکست نمی‌خورد و دیر یا زود روی پای خود می‌ایستد؛ ولی بچه‌ای که در کوچه کتک بخورد و در خانه هم از تکیه‌گاهی چون پدر محروم باشد، محکوم به شکست و فناست.» درست یا غلط، بسیاری از طلاب بر این باورند که حوزه آنها را رها کرده است. اگر پای درد دل آنها بنشینی شاه بیت مرثیه آنها این است که بزرگان از حال ما بی‌خبرند و سری به ما نمی‌زنند. این نیز گفتنی است شاید برخی گمان کنند که مشکل طلاب معیشتی است. هر چند این نیز دردی از دردهای آنان است ولی دغدغه اصلی‌ آنها این است که چه خواهد شد؟ نگرانی آنها این است که برای خود مقصدی نمی‌یابند. اگر مقصدی برای آنها باشد با گام‌های لرزان هم که شده خود را به آن می‌رسانند؛ اما کو مقصد؟! همیشه به خود می‌گویند: کجا بروم؟ چکار کنم؟ کجا می‌توانم ثمرات تلاش این سال‌ها را ببینم؟ در یک کلام مشکل طلاب این است که اندک امیدی به برون رفت از مشکل خود ندارند. در این روزگار که جامعه نسبت به طلبه‌ها بی‌مهر شده، کمترین چشم‌داشت این است که حوزه آنها را از آغوش گرم خود محروم نکند. روزی جوانان و نوجوانانی به امیدی در این وادی گام نهادند و امروز با تک تک سلول‌های خود حس می‌کنند در جادۀ یک طرفه‌ای افتاده‌اند که نه راه پیش دارند و نه راه پس! @fekreshanbe