eitaa logo
فِي الحِکمَة
954 دنبال‌کننده
54 عکس
11 ویدیو
100 فایل
ملخّص و زبده نظريات و ملزومات مباني در ساحتهاي الهي و طاغوتي به انضمام مطالب گوناگونِ مستفاد از منابع مستند. وجود شريعت بي حقيقت و اقامت حقيقت بي شريعت محال ميباشد. نشر بدون درج منبع بقصد "تقرّب" در صورت "توانايي تبيين"،مجزي بل منجّز است. @Mohammadds
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ظهور توهم ضعيف و قشري مسلکيه جريان و در يوم الدين و تشابه سرگذشت معاندين و مستکبرين کنوني با قوم حضرت نوح(ع): همينطور که هم اکنون ضعفا در عقل و ايمان،به اولياي مسلم الهي مانند حضرت علامه ي ذوالفنون حسن حسن زاده آملي حفظه اللّه تعالي کج دهني ميکنند و عده اي از همه جا بي خبر را همراه خود کرده اند؛در قيامت که يوم التجلي و يوم غلبه ي اسم باطن بر اسم ظاهر است،حقيقت ولايت و وجهه ي يلي الحقي امامان حقه ظهور و بروز ميکند و اينان بجهت ضعف ايمانشان توانايي قبول و پذيرش آنها را ندارند،همانطور که در دنيا فرمايش اکابر عرفا و بزرگان را کفر ميپنداشتند.و آن را انکار ميکردند و از پذيرش آن استيحاش داشتند.لذا امام اينان در ليله ي دنيا ساخته و پرداخته ي وهم و خيالشان است و در قيامت که مسمي به يوم است و وجهه ي باطن غالب بر وجهه ي ظاهر ميشود و حقايق ظهور ميکند،اينان با وهم و خيال و گمان خود مواجه ميشوند و اولياي الهي با امامان حقه الهيه عليهم السلام محشور. 🔅بحق ميتوان گفت تمام کسانيکه جهل خود را حمل بر نصوص دين ميکنند، مصداق بارز صدوا عن سبيل اللّه و مايه وهن مذهب حقه ي شيعه ميباشند گرچه جاهل قاصر حکم جاهل مقصر را ندارد و شايد با تسامح بتوان جهل مرکب را در عصر کنوني مصداق جاهل قاصر دانست نه مقصر.اما بحث کسانيکه حلقومشان جز به فحاشي و ناسزا باز نميشود جداست و مثال اينان،مثال سرگذشت قوم حضرت نوح(ع)است که فرمود:((...إني لکم نذير مبين)) و ((...ربّ إني دعوت قومي ليلا و نهارا)) اما در نهايت((فلم يزدهم دعايي إلا فرارا)) و به جاي استفاده از نبي،مدام او را انکار ميکردند تا جايي که فرمود((کلما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا اصابعهم في آذانهم و استغشوا ثيابهم و اصّروا و استکبروا استکبارا)) و در نهايت سرگذشت اينان و تمام کسانيکه بجاي تمسک به حقيقت ولايت و سوار شدن بر کشتي ولايت آن را انکار کردند،غرق شدن در بحر ظلالات از مشتهيات دنيّ است،فتدبّر. واللّه الهادي و المضلّ. 💢فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠قسمتهايي از يک مقاله درباره در احکام عمليّه(فقه اصغر) و اصول علميه(فقه اکبر): 🔸پس از غيبت کبري،مرجع عباد، نصوص شريف ميباشد.بطور کلي اين گنجينه ارزشمند يعني نصوص شريف دو قسم هستند که يک قسم از آنها خاصيت عملي دارند و مربوط به ساحت عمل هستند و قسم اعظم ديگر خاصيت علمي دارند و مربوط به ساحت علم و نظر هستند.براي استفاده ي علمي و صحيح از نصوص(اعم از نصوص علمي و عملي)نياز به ابزار و علومي داريم تا بوسيله آنها بتوانيم استنباط کنيم مطالب علمي را از نصوصي که خاصيت علمي دارند و مطالب عملي را از نصوصي که خاصيت عملي دارند، و برخورد خشک چه در نصوصي که خاصيت علمي دارند و چه در نصوصي که خاصيت عملي دارند، مطلقا هيچ توجيهي نزد هيچ عاقلي ندارد.لذا هم نصوصي که خاصيت عملي دارند نياز به واکاوي دارند و هم نصوصي که خاصيت علمي دارند. 🔸بديهي است پس از پذيرش نياز به عقل و اجتهاد براي استفاده صحيح از نصوص(اعم از نصوصي که ناظر به ساحت علمي و عملي هستند)،بعنوان يک اصل عقلي و کلي نميتوان اين اصل را تنها تخصيص به نصوصي داد که ناظر به عمل عباد هستند و با قسمت عمده و اعظم نصوص که خاصيت علمي دارند و ناظر به ساحت علم و نظر هستند برخورد اخباري کرد زيرا تخصيص در قواعد عقلي،عقلا مجاز نيست. پس همانطور که در ساحت عملي دين نياز به ابزاري هست که بتوان بواسطه ي آن ابزار استنباط کرد اصول عمليه عباد را از نصوصي که خاصيت عملي دارند،همينطور در ساحت علمي نياز به ابزاري هست که بتوان بوسيله آن ابزار استنباط کرد اصول علميه را از نصوصي که خاصيت علمي دارند.با تفکيک و تباين علوم مختلف بر حسب موضوعات آنها ميابيم، عمده ابزاري که براي استنباط موقف عملي عباد به آنها نياز است،علوم شريف فقه و اصول فقه ميباشد،و عمده ابزاري که براي استنباط اصول علمي نياز به آنها است،علوم اشرف فلسفه و عرفان نظري ميباشد.زيرا متعلق علم فقه اعمال ارادي عباد است و موضوع علم فلسفه و عرفان،وجود که متن قرآن تکوين است. 🔸پس عقلا نميتوان براي يافتن اصول علمي به فقه بسنده و به فقيه،بما هو فقيه في النصوص العملي رجوع کرد،همانطور که نميتوان براي استنباط اصول عملي سراغ فلسفه و عرفان رفت. و منطقا ساحت کار فقيه در نصوص عملي و فقيه در نصوص علمي، غير هم است. همانطور که ساحت کار نجار بما هو نجار غير از ساحت کار بقال بما هو بقال است،و هر يک تخصصي مخصوص به خود را دارند. 🔸متاسفانه جريان حوزوي امروز فقط به بخشي کوچک از نصوص که البته اهميتي عظيم دارد با رويکرد اجتهادي ميپردازند و با بخش ديگر نصوص که اهميتي اعظم دارد،برخورد اخباري محض و نه اجتهادي ميکنند(به اين معني که نصوص علمي بوسيله ابزار مربوطه که فلسفه و عرفان باشد مورد واکاوي دقيق و نظر اجتهادي قرار نميگرند)و اين بزرگنمايي بخشي از دين و رها کردن بخش اعظم موجب شده تا چهره اي کاريکاتوري از دين به جامعه و جهان القا شود! 📋نکته: در نهايت،اين نظام ارزشي اسلام و اصول عمليه است که راه صحيح را به جامعه مينماياند لکن بايد توجه داشت که بناي نظام ارزشي دين اسلام بر نظام بينشي است لذا نياز به هر دو مسجل است. 📋نکته: حقيقت قرآن تکوين و قرآن تدوين وحدت دارد.و اين دو تنها از حيث نحوه ظهورشان در مجالي غير هم هستند. 📋نکته: اين نوشتار با تصرف و ويرايش نگارنده ي مقاله در کانال قرار گرفته و شايد ادامه اش هم بارگذاري شود. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠تشابه کلام افرادي که ميگويند به فلسفه نياز نداريم،با کلام و منطق دومي لعنة اللّه عليه: مطلب کسانيکه ميگويند ما به علوم عقليه و حکمت نياز نداريم(زيرا يا در اخبار هم آمده که بوسيله اخبار بي نياز از آن هستيم و يا در اخبار نيامده لذا به آن نياز نداريم)عينا مانند گفتار دومي لعنة الله عليه است که به عمرو عاص لعنة اللّه نوشت: أما الكتب التي ذكرتها،فإن كان فيها ما وافق كتاب اللّه، ففي كتاب اللّه عنه غني؛ و إن كان فيهما ما يخالف كتاب اللّه، فلا حاجة اليه؛ فتقدم باعدامها.فشرع عمرو بن عاص في تفريقها علي حمّامات الاسكندرية و احراقها في مواقدها(الغدير،ج6،ص298 و 300)؛اين گفتار سدّ باب تحقيق و تدقيق و نشر علوم و فرهنگ دنيا و آخرت است و عينا همان گفتار آخر دومي است که:حسبنا کتاب اللّه! ⭕️علامه محمد حسين حسيني طهراني ره. 🔸ترجمه: اما در مورد کتبي که ذکر کردي،يا موافق با قرآن هستند که بوسيله قرآن از آنها بي نيازيم،يا مخالف قرآن هستند که اساسا نيازي به آنها نداريم.پس اقدام به از بين بردن آنها کن... . 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 و کمَر رسول اللّه(ص): 1⃣[علامه طباطبایی]، بدگوئی‌ از فلسفه‌ و عرفان‌ را که‌ دو ستون‌ عظیم‌ از ارکان‌ شرع‌ مبین‌ است‌ ناشی‌ از جمود فکری‌ و خمود ذهنی‌ می‌گفتند؛ و می‌فرمودند: از شرّ این‌ جُهّال‌ باید به خداوند پناه‌ برد؛ اینان‌ بودند که‌ کمر رسول‌ الله‌ را شکستند. آنجا که‌ فرموده‌ است‌: قصَمَ ظَهْرِی‌ صِنْفَانِ: عَالِمٌ مُتَهَتِّکٌ وَ جَاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ. 2⃣و همچنین‌ نسبت‌ به کسانی که‌ دارای‌ قوّۀ عقلیّه‌ بوده‌ و حکمت‌ و فلسفه‌ را خوانده‌ بودند ولی‌ در امور شرعیّه‌ ضعیف‌ بودند، اعتنائی‌ نداشتند و می‌فرمودند: حکمتی‌ که‌ بر جان‌ ننشیند و لزوم‌ پیروی‌ از شریعت‌ را به دنبال‌ خود نیاورد حکمت‌ نیست‌. 📚مهرتابان. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat