🔰اقول:
1⃣انکشاف الحقيقة هم ميتواند به اعتبار قابليت سلوکي شخص باشد و هم ميتواند به اعتبار قابليت اشياء و نفس الامر اشياء باشد که از اولي تعبير به تجلي سلوکي و از دومي تعبير به تجلي وجودي ميشود.
2⃣ #تجلي_سلوکي يا ذاتي يا صفتي يا فعلي است که از آن تعبير به عطاياي الهي هم ميشود و عطاياي الهيه با قابليت قوابل مناسبت دارند لذا معرفت سلاک و غايت سلوکشان هم مترتب بر همين ترتيب است.
📋نکته:
منظور از #تجلي_ذاتي،انکشاف هويت غيبيه نيست بلکه منظور تجلي اسماء ذاتي است زيرا انکشاف التام موجب انقلاب ممکن به واجب و محال است.
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
🔰أقول:
1⃣مقام و مرتبه ي شيعه ي مخلَص مولي امير الملت و الدين مقام #تجلي_ذاتي است،و اين مقام مخصوص امت محمدي(ص) است که ((...و خرّ موسي صقعا...)) اشاره به عدم قابليت دارد،چه اينکه بين عطاياي الهي و قوابل مناسبت است.
2⃣جمع غير از مجموع است،اولي ناظر به اندماج و دومي ناظر به اندراج است؛جمع زبده و عصاره است.
3⃣براي انبياء و اولياء عليهم السلام مراتبي است.حقيقت غير مجعوله هر يک و عين ثابت و اسم حاکم بر هر #نبي است که متعلق اراده ي الهي واقع ميشود،قوله تعالي:((اللّه اعلم حيث يجعل رسالته)) متعلق علم الهي و حيثيت،ناگزير از ثبوت هست،و اسماء را مراتبي است ، لذا #انبياء و #اولياء هم مراتبي دارند:
1)محدّث:آنکه به او خبر ميرسد و الهام ميگيرد.
2)نبيّ:آنکه به او خبر ميرسد و الهام ميگيرد و مامور به رساندن است و ممکن است صاحب کتاب نباشد.
3)رسول:آنکه خبر ميگيرد و بايد خبر را برساند و صاحب کتاب نيز هست.
4)اولوالعزم:تکليفي سنگين تر از رسول دارد که امام است.
5)ختم:عصاره ي همه ي آنچه گفته شد.
فرمود حضرتش(س)نه رقيقه بلکه حقيقت تمام انبياء #اولوالعزم است،الا خاتمهم(ص). پس به استمداد اين سياهه نيک بنگر جايگاه والايش را که فرمود:(#فداها_ابوها).
#طرح_درس
#شرح
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #عطایاي_ذاتی / #تجلي_ذاتي / #تجلي_برقي:
🔹درعطای ذاتی چون معطي اسماي ذات است و اسماي ذات مطلق اند گیرنده نیز باید مطلق باشد(که اطلاقش نسبي است نه نفسي)لذا عبد باید به جائی برسد که از عبودیت همه اسمای جزئی برهد و عبد «اللّه» باشد و به تعبیر دعای ماه رجب که می فرماید:((لا فرق بینک و بینهم الا انهم عبادک و خلقک))؛ یعنی هیچ فرقی بین معطی و آخذ نیست مگر این که او مولاست و این عبد؛ و اگر اينطور نبود، دیگر عبدالله نخواهند بود. و نمی تواند از «اللّه»(که مطلق است) اخذ فیض نماید.
📋نکته:
هرچه تاثير مرآتيتِ مرآت کمتر باشد، مستدعي تجلي کامل تر از متجلي است. و از اين مقام تعبير به #حبيب ميشود.
📋نکته:
بدين جهت به تجليات ذاتي تجليات برقي گويند که همچون برق آني بود و دوام ندارند. و عدم دوام اين تجليات به جهت ذو شأن بودن عبد است، که شأنيت خلقي عبد اجازه دوام را نميدهد.
📋نکته:
هر شخص تحت سلطنت اسمي از اسماي حق است و هر اسمي بعد از نکاحات با اسماي ديگر، اسماي جزيي ديگري را ايجاد مينمايد و شخص پس از گذر از سلطنت اسماي جزئيه و رهايي از رب مقيّد، عبد اسمي از اسماء ذات و عبد مطلق ميشود(اين اطلاق نسبي است).
#طرح_درس #حبيب #تجلي_برقي #تجلي_ذاتي #عطایاي_ذاتي #عرفان
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
🔰أقول:
1⃣مقام و مرتبه ي شيعه ي مخلَص مولي امير الملت و الدين(ع) مقام #تجلي_ذاتي است، و اين مقامْ مخصوصِ امت محمدي(ص) است که ((...و خرّ موسي صقعا...)) اشاره به عدم قابليت دارد،چه اينکه بين عطاياي الهي و قوابل مناسبت است.
2⃣جمع غير از مجموع است، اولي ناظر به اندماج و دومي ناظر به اندراج است؛ جمع زبده و عصاره است مع اضافةٍ؛ که به موجبِ اين جمع و آن اضافةٍ حضرت معصومه سلام اللّه عليها شافع في الجنة هستند؛ بقوت اين اشاره در معناي جنة تامل نما تا سرّ فداها ابوها برايت آشکار شود.
3⃣همچنين بدان که براي انبياء و اولياء عليهم السلام مراتبي است.حقيقت غير مجعوله هر يک و عين ثابت و اسم حاکم بر هر #نبي است که متعلق اراده ي الهي واقع ميشود،قوله تعالي:((اللّه اعلم حيث يجعل رسالته)) متعلق علم الهي و حيثيت، ناگزير از ثبوت هست تا اراده به آن تعلق گيرد؛ و آن امر ثابت اسم و عين هر نبي در علم الهي است و ميداني که اسماء را مراتبي است، لذا #انبياء و #اولياء هم مراتبي دارند:
1)محدّث:آنکه به او خبر ميرسد و الهام ميگيرد.
2)نبيّ:آنکه به او خبر ميرسد و الهام ميگيرد و مامور به رساندن است و ممکن است صاحب کتاب نباشد.
3)رسول:آنکه خبر ميگيرد و بايد خبر را برساند و صاحب کتاب نيز هست.
4)اولوالعزم:تکليفي سنگين تر از رسول دارد که امام است.
5)ختم:عصاره ي همه ي آنچه گفته شد.
حضرتش(س)نه رقيقه بلکه حقيقت تمام انبياء #اولوالعزم است، الا خاتمهم(ص). پس به استمداد اين سياهه نيک بنگر جايگاه والايش را که ساليانِ سال اولياي محمدي(ص) در گِردش جمع شده و به برکتشْ بدون نياز به خلع نعلين و انطواء قدمين و به راحتي طي منازل و سير در معارج علمي ميکنند.
#طرح_درس
#شرح
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
🔰أقول:
1⃣انکشاف الحقيقة (تجلي) هم ميتواند به اعتبار قابليت سلوکي شخص باشد و هم ميتواند به اعتبار قابليت اشياء که مطابق نفس الامر اشياء است، باشد. از اولي تعبير به تجلي سلوکي و از دومي تعبير به تجلي وجودي ميشود.
2⃣تجلي سلوکي، يا ذاتي يا صفتي يا فعلي است که از آن تعبير به عطاياي الهي هم ميشود و عطاياي الهيه با قابليت قوابل مناسبت دارند لذا معرفت سلاک و غايت سلوکشان هم به همين ترتيب است.
3⃣((التجلي و هو عبارة عن انكشاف الحقيقة بمقدار قابلية كل من حصل له التجلي...)) (آية الله قاضي رحمة الله،شرح دعاي سمات،ص67)؛پس تجلي حق بر عبد در گرو تعالي و تصاعد و تقرّب عبد به حق و ازاله ي موانع و ظلوميّت و جهوليّت نفس انساني و گذر از جسم و جسمانيات و مشتهيات نفساني و تزکيه و تصفيه و موت و موت و #موت است و تا پي به عزّ ربوبيّت و ذلّ عبوديت نبرده و اين اضافات که از آن تعبير به نوافل هم ميشود را مرتفع نکرده واصل به مقام #قرب_نوافل نخواهد شد لذا در پي تحصيل مشتهيات نفسانيست و او را عايدي از معارف نخواهد بود،چه بداند و چه نداند.اما اگر به قرب نوافل واصل شد((فلما جاء موسي لميقاتنا و کلّمه ربه)) اميد تجلي ذاتي از مشکات محمدي(ص) که مستدعي اندکاک جبل أنائيت و وصول به مقام #قرب_فرائض و اندکاک اراده ي تشريعيه و تکوينه است، برايش هست.
4⃣درعطای ذاتی چون معطي اسماي ذات است و اسماي ذات مطلق اند گیرنده نیز باید مطلق باشد(که اطلاقش نسبي است نه نفسي)لذا عبد باید به جائی برسد که از عبودیت همه اسمای جزئی برهد و عبد «اللّه» باشد و به تعبیر دعای ماه رجب که می فرماید:((لا فرق بینک و بینهم الا انهم عبادک و خلقک))؛ یعنی هیچ فرقی بین معطی و آخذ نیست مگر این که او مولاست و این عبد؛ و اگر اينطور نبود، دیگر عبدالله نخواهند بود. و نمی تواند از «اللّه»(که مطلق است) اخذ فیض نماید.
📋نکته:
هرچه تاثير مرآتيتِ مرآت کمتر باشد، مستدعي تجلي کامل تر از متجلي است. و از اين مقام تعبير به #حبيب ميشود.
📋نکته:
بدين جهت به تجليات ذاتي تجليات برقي گويند که همچون برق آني بود و دوام ندارند. و عدم دوام اين تجليات به جهت ذو شأن بودن عبد است، که شأنيت خلقي عبد اجازه دوام را نميدهد.
📋نکته:
هر شخص تحت سلطنت اسمي از اسماي حق است و هر اسمي بعد از نکاحات با اسماي ديگر، اسماي جزيي ديگري را ايجاد مينمايد و شخص پس از گذر از سلطنت اسماي جزئيه و رهايي از رب مقيّد، عبد اسمي از اسماء ذات و عبد مطلق ميشود(اين اطلاق نسبي است).
📋نکته:
منظور از تجلي ذاتي،انکشاف هويت غيبيه نيست بلکه منظور تجلي اسماء ذاتي است زيرا انکشاف تام موجب انقلابِ ممکن به واجب و محال است.
#تجلي_ذاتي #تجلي_برقي #عطاياي_ذاتي
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat