eitaa logo
فِي الحِکمَة
965 دنبال‌کننده
54 عکس
11 ویدیو
100 فایل
ملخّص و زبده نظريات و ملزومات مباني در ساحتهاي الهي و طاغوتي به انضمام مطالب گوناگونِ مستفاد از منابع مستند. وجود شريعت بي حقيقت و اقامت حقيقت بي شريعت محال ميباشد. نشر بدون درج منبع بقصد "تقرّب" در صورت "توانايي تبيين"،مجزي بل منجّز است. @Mohammadds
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 : 📜 اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ. 🔹در تفسیر انفسی آیه ی فوق، به لسان عرفان چنین میتوان گفت که، این آیه اشاره به «خرق جامه ی عارضی متلبس اعیان دارد»، اعنی تلبس هر عین در سیر و سیاحت قوسین به احکام و صفاتی که عارضی ذات و عین ثابته ی آنان است، و آخرالامر خرق البسه ی بیگانه و تلبیس هر عین به خلعت ذاتی ابدی خود. 🔹به زبان ساده «ذات مومن در دو قوس نزول و رجوع، متلبس به لباس جامه هایی می گردد که با ذات او مناسبت و موافقتی ندارد پس ذات وی که طینت آن مطهر و منزه است، با غلبه به صفات عارضی که در این دو سیر عارض وجود وی گشته، جامه ی صفات عارضی را خرق می نماید.(در مورد کافر و فاسق نیز بر عکس این قضیه صادق است، اعنی «کل شئ یرجع الی اصله»). 🔹و اگر در آیات و شواهد قرآنی زیر بنگری، تفسیر فوق را تایید خواهی نمود، که این چه ظلمتی ست که مومن از آن خارج شده و این چه نوری ست که وجود کافر و فاسق از آن خلع خواهد شد؟؟ 1⃣قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ. 2⃣كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُون. 3⃣بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ. 4⃣ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ. 5⃣كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا. 🔹و در این آیات شریفه اشاره به رجوع هر شی به اصل ذاتی خویش دارد، هر چند که آن شی با دیگر اعیان و احکام آنان مختلط گردد چرا که از لحاظ ذات، برزخی مابین هر عینی حایل آنان است که هرگز حکم آن رفع نمی شود بلکه مخفی می گردد، برای اینکه در کشور وجود چیزی نیست مگر آنکه بین او و دیگر اشیاء مناسبتی الهی حاکم است که اقتضای اشتراک و اتحاد مابین آن دو شئ مینماید، و اموری دیگر هست که اقتضای جدایی و امتیاز بین آن دو میکند. لبّ کلام: «کل شی یرجع الی اصله»... انتهي ما اردناه من نقل کلامه. 📚فواکه العرفان ______________________________________ 🔰اقول: ((حبّ عليٍ حسنة لا يضر معها سيئة و بغضها سيئة لا ينفع معها حسنة))؛ به جهت عدم مجعوليت اعيان ثابته ((السعيد سعيد في بطن امه و الشقي شقي في بطن امه)) لذا المحب(لامير المومنين)محب في بطن امه و المبغض(لامير المومنين)مبغض في بطن امه؛ و اين حکمي است ازلي. مسئله و نشانه ي مهم محب اين است که به فرموده ي امام باقر(ع)در حديث طينت محب حضرت مولي اصرار بر گناه نميکند؛ گرچه ممکن است گناه کند. در مقابل مبغض حضرتش ممکن است فردي مبادي آداب و داراي اخلاق حميده باشد. نکته اي که هست اينکه در قيامت حسنات و اخلاق حميده ي مبغض(بجهت بغضش به لسان استعداد)از او ستانده ميشود و به محب داده ميشود و همچنين سيئات محب که در واقع بسانِ لباسِ عارضي بر تن او بوده، از او کنده ميشود(بجهت محبتش و لسان استعداد يا عين ثابتش) و به مبغض داده ميشود. و اينگونه حق متعال به وفق لسان استعداد هر شخص آنچه سوال(درخواست)کرده داده ميشود و اين استجاب سواله زبان عين ثابت اشخاص عين عدل است. آنچه گفته آمد به وفق معراج تحليل در قوس صعود و قاعده ي شريف (النهايات هي الرجوع الي البدايات) ميباشد. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠تفاوت های علم فلسفه و علم عرفان: 1⃣اولا؛ موضوع عرفان ذات احدیت است _از آنجا که هیچ علمی به اثبات موضوع خود نمی پردازد، بلکه آن را ثابت شده تلقی می‌کند و به عوارض موضوع می‌پردازد _ لذا صفات و تجلیات آن را مورد بحث قرار می‌دهد. موضوع فلسفه الهی وجود مطلق است و وجوب که از عوارض آن است در این علم مورد بررسی قرار می‌گیرد. ش 2⃣ثانیا؛ مقولات کلی یا معقولات ثانیه از دیدگاه فلسفه و عرفان کاملا متفاوتند. فیلسوف حقائق جهان هستی را به واحد و کثیر، واجب و ممکن، علت و معلول و... تقسیم می‌کند و هستی را چند گونه می‌شناسد در حالی که عارف به هستی چند گونه معتقد نیست. عارف هستی را یکتا و یگانه می‌بیند و جز وحدت و وجوب و وجود که عین یکدیگرند، به حقیقتی ورای ذهن معتقد نیست. 3⃣ثالثا؛ تفاوت در شناخت عنصر تداوم در هستی؛ بنابر تفکر رایج در فلسفه اسلامی قدیم، اگر علت موجودی باقی باشد، وجودش ادامه خواهد یافت و این تداوم وجود به معنای بودن یک چیز در بیش از یک زمان است. در این دیدگاه، اشیاء وجود همیشگی دارند و مادامی که علت آنها باقی است، آن وجود همیشگی نیز تداوم دارد. اما تفکر عرفانی، تداوم هستی را اینگونه نمی‌پذیرد و معتقد به خلق جدید یا پیدایش نو به نو است،لذا هیچ چیز نمی‌تواند در بیش از یک لحظه وجود داشته باشد. 4⃣رابعا؛ هرچند از حیث غایت و غرض فلسفه و عرفان اشتراک در دستیابی به سعادت ابدی و به تعبیر دیگر کمال انسانی دارند اما تفاوتشان به تصویر و تعریفی ست که هر کدام از انسان کامل ارائه می‌دهند. فیلسوف میگوید: «انسان کامل کسی است که درونش صورت کامل و جامعی از جهان بیرون باشد و البته راز سعادت ابدی انسان در همین است.» ولی عارف میگوید: «انسان کامل کسی است که به خدا پیوسته و در او فانی شده و جز او را نبیند و نخواهد.» 📚آيت اللّه اراکي، در آمدي بر عرفان اسلامي. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠کیفیت : 🔹سلوک الی الله با مراعات دستوراتی که در برای دستیابی به انقطاع رسیده است، همچون : توبه، انابه، محاسبه، مراقبه، صمت، جوع، خلوت و بیداری، آغاز می شود؛ و سالك با عمل به دستورات و انجام عبادات به مجاهدت با نفس می پردازد تا اینکه منجر به کامل و غفلت از نفس و توجه تام به خداوند سبحان می گردد... . 🔹در این هنگام طالعي از غیب درخشیدن می گیرد و به دنبال آن نفحات الهی و جذبات رحمانی پی در پی فرا می رسند و موجب محبت و گرایش بیشتر به معبود که همان ذکر و یاد خداست می شوند؛ سپس برقی می درخشد که هیچگاه فروکش نمی کند و ای طالع می گردد و اشتیاقی دست می دهد تا اینکه سلطان در دل استقرار می یابد و ذکرْ بر نفس مستولی و چیره می گردد، و به می رسد و امر پایان می یابد. 📚مجموعه رسائل علامه طباطبایی، ج2، ص86 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 🔹مزاج الجسم تابع لأخلاق النفس: 🔹ينبغي للطبيب أن يوهم المريض أبدا بالصحة و يرجيه بها، و إن كان غير واثق بذلك. فمزاج الجسم تابع لأخلاق النفس... . 🔸سزاوار است كه طبيب، هميشه بيمارش را به بهبودى اميدوار سازد؛ هرچند خود مطمئن نباشد؛ زيرا كه مزاج جسم تابع اخلاق نفس است. 📚محمد بن زكريا رازی، الحاوي، ج ۱۲، ص۱۹. 📚محمد بن زكريا رازی، الطب الملوكي، ص۷۰. 🔹چاره بسيارى از بيماريها تنها دارو نيست، بلكه تدبير نفسانى طبيب حاذق و روحانيت و تأثير كلام وى راه علاج آنست. 📚هزار و يك كلمه، ج1، ص15. ______________________________________ 🔰اقول: از لوازمِ جسمانيّتِ حدوثِ نفس، رابطه ي اتحادي نفس با بدن است؛ که اين اتحاد مستدعي تاثير و تاّثر نفس از بدنْ ميباشد. وگرنه اگر قائل به تجرد نفس و اضافه ي آن به بدن شويم، روا نيست بين نفسِ مجرّد از جسمِ مادي و بالعکس تاثير و تاثري باشد. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 : 🔹...أنّ الشرع و العقل متطابقان في هذه المسأله کما في سائر الحکميات، و حاشا الشريعة الحقة الالية البيضاء أن تكون أحكامها مصادمة للمعارف اليقينية الضرورية، و تبّأ لفلسفة تكون قوانينها غير مطابقة للكتاب و السنّة. 📚الحكمة المتعالية، السفر الرابع، باب سادس، الفصل الثاني. ______________________________________ 🔰اقول: 🔹شرع و عقل دو حجت الهي بر خلق اند و اعطاء دو حجتِ مخالفِ باهمْ بر خلق، محال است؛ و بين حجتين نه تنها تهافتي نيست بلکه تعاضد و توافق و هماهنگيِ کامل وجود دارد. 🔹به اين ترتيب عقل حجت مشترک بين خلق و خالق است؛ که هم به عقل يحتَجُ العبد علي المولي و هم به عقل يحتَجُّ المولي علي العبد. اما حجّت مخصوص خدا بر خلقْ نقل و وحي و رسالت ميباشد که از راهِ وحي يحتَجُّ المولي علي العبد. 🔹نسبت بين عقل و وحي کأنه نسبت بين چراغ و راه است؛ لذا هيچکدام از عقل و شرع به تنهايي کافي نيستند؛ چرا که اگر چراغ نباشد صراط مستقيم(شرع)از غير آن تشخيص داده نخواهد شد؛ و همچنين اگر وحي و شرع نباشد با داشتن چراغ مشکل حل نخواهد شد زيرا اين راه است که مسافر را به مقصد ميرساند نه چراغ. 🔹عقل يک شرعي است از درون و شرع يک عقلي است از بيرون لذا اگر کسي فاقد شرع الهي و دين خدا بود، در حقيقت ديوانه و مجنون است؛ و به همين دليل در لسان دينْ کافر، ديوانه و سفيه ناميده ميشود. 🔹حق متعال در قرآن فرموده است که:((وَ مَن يَرغَبُ عَنْ ملّةِ ابراهيمَ إلا من سفه نفسه...))، (بقرة، 130)؛ حق متعال در اين کريمه، اعراض از روش حضرت ابراهيم خليل(س) را دليل بر سفاهت معرفي فرموده؛ لاجرم اقبال کننده ي به اين روش عاقل و عالم خواهد بود. به بيان دوم ادبار از روش توحيدي نشانه ي سفاهت، و اقبال بدان نشانه ي عقل و علم خواهد بود که:((العقلُ ما عبد به الرّحمن...)). پس اگر عقل نباشد شرع نقشي ندارد زيرا((رُفِعَ القلم عن المجنون حتي يفيق))؛ و اگر شرع نباشد عقل اساسي ندارد. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
مراسم شب شهادت حضرت زهرا (س) 🔹️ جمعه ۱۹ بهمن، ساعت ۲۰ 🔸️ خیابان حافظ ، خیابان جامی خیابان شیخ هادی ، کوچه شریف ، علامت پرچم هیئت محترم عشاق الحسن (ع) هیئت مهدویون 🆔 @felhekmat
◾️به مناسبت سالگردِ ايامِ وقايعِ کوچه ي بني هاشم: 🔹من عرف فاطمة (سلام اللّه عليها) حق معرفتها فقد ادرک ليلة القدر. 🔹انا انزلناه في ليلة القدر... . 🔹نظر مفسران درباره مرجع ضمير هاء در واژه ي انزلناه گوناگون است. اما در اين بين حضرت آيت اللّه شاه آبادي(ره)مرجع ضمير را علم حق متعال ميدانند. به اين ترتيب شب قدر ظرف نزول علم حق متعال و قرآن صامت است. همينطور هم حضرت صديقه طاهره مطهره زکيه مبارکه رضيه مرضيه، عصمت اللّه الکبري فاطمة الزهراء که ابي و امي و اخي و مالي و روحي له الفداء، ظرف نزول يازده قرآنِ ناطق است لذا مروي است که((... لو لا فاطمة لما خلقتکما)). پس اگر چنانچه طبق فرموده ي حضرت آيت اللّه شاه آبادي(ره)مرجع ضمير را علم حق بدانيم مطلب اين چنين ميشود که شب قدر مجلايِ تمام فيض حق متعال از عالمِ اوليا به عالمِ دنيا ميشود که اگر شبِ قدري نبود هيچ فيضي نازل نميشد و اگر اين تنزلِ فيض تا اسفل رخ نميداد و قوس نزولي نبود طبيعتا عالمِ دنيايي هم وجود نداشت(تمام فيض حق دفعتا در شب قدر نازل ميشود و در طول سال تدريجا بين موجودات انتشا پيدا ميکند). همينطور مادر معصوم(سلام اللّه عليها) مجلاي تمام فيضي است که حق متعال به نحو انزال از عالَم اوليا به عالم سفلي نازل فرموده است که لولا فاطمه(سلام اللّه عليها)لما خلتکما.. . ◾️متن مشوش آمد تا بيروني بگريزد، اما چند نکته براي تانيس دلِ آشنا: 1⃣ تو ميداني که کلام شريف الهي در هر يک از عوالم وجوديه مطابق با آن عالم نامي دارد و در احديت مطلقه به آن قرآن گويند. 2⃣ تو ميداني که علم حق به ذات و صفات و اسماء و لوازم اسماء و لوازمِ لوازمِ اسماء عين ذاتش است، فثبت امران الاول انزالِ هويت غيبيه و سريانِ و ما امرنا الا واحدة و ظلّ هويت غيبيه؛ والثاني أنّ هي سلام اللّه عليها امّ أبيها. يتأمل. 3⃣گرچه زهراء و مضي است لکن فاطمه هم هست و کسي را به کنهش راه نيست؛ آري اينگونه جمع اضداد است. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠عنایت حضرت ولی عصر (عج) به انقلاب اسلامي: 🔹آیة الله سید علی اکبر قرشی: سال‌ها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شنیدم که آیة ‌الله خزعلی در یک سخنرانی عمومی گفته است: «امام زمان (عج) در جریان پیروزی انقلاب دوبار به امام خمینی پیام پیروزی داده و این دو پیام به وسیله شخصی بزرگوار و معنوی به نام ساکن تهران به امام خمینی ابلاغ گردیده است». چند ماه بعد در مجلس خبرگان آیة ‌الله خزعلی را دیدم و در آن مورد از ایشان سؤال کردم. آقای خزعلی مسئله را کاملاً تأیید کرد و با خط خود در جواب سوال من محتوای دو پیام را چنین نوشت: 1⃣پیام به پاریس که فرمودند: شاه می‌رود، نگران نباشید. امام راحل سؤال می‌کند: با خونریزی یا بی‌خونریزی؟ می‌گوید: امام زمان (عجّ) فرمودند: بی‌خونریزی. 2⃣روز بیست و دوّم بهمن [21]، پیام مبنی بر اینکه در خانه نمانید، بیرون بریزید وگرنه کشته خواهید شد. به وسیله‌ همین پیام، امام خمینی اعلام فرمود به حکومت نظامی اهمیت ندهید و بریزید بیرون. در نتیجه مردم تهران بیرون ریختند و توطئه رژیم خنثی شد. 📚خاطرات آیة الله سید علی اکبر قرشی، ص133. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠پيام رسان حضرت صاحب الامر و الزمان عجّ به امام خميني ره حاج قدرت الله لطیفی نسب فرمود: زمانی که در مشهد مقدس بودم دچار فقر مالی شدم. سه روز پی در پی فقط با آب روزه گرفتم. در غروب روز سوم که از زیارت برگشتم به سختی به حجره خود در طبقه فوقانی مدرسه داخل شدم و دراز کشیدم. چند ساعت گذشت. متوجه دق الباب شدم، پرسیدم کیست؟ جواب آمد میهمان. عرض کردم میهمان حبیب خداست. در را گشودند و کلید برق را زدند ناگهان با جمال عالم افروز قطب عالم امکان عج مواجه شدم. فرمودند: میهمان می شویم به شرط این که خودمان غذا بیاوریم. و به ملازم خود فرمودند که در پی غذا برود. آنگاه با من مشغول صحبت شدند. از جمله فرمودند: در این تنگدستی و عسرت چرا از نماز عمویم جعفر که کبریت احمر و اکسیر اعظم است غفلت کردی؟ پس از مدتی آن شخص آمد و نان و کباب و خرما آورد و افطار کردیم. پس حضرت دستور فرمود به عزم تاسیس مدرسه اسلامی رهسپار تهران شوم و فرمود از این غذا به کسی نده مگر به فلان عالم. سپس مقداری پول به من دادند و فرمودند: از این مصرف کن اما آن را مشمار. و تشریف بردند. 📚این شرح بی نهایت، شیخ خلیل مبشّر کاشانی. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💢گروه فِي الحِکمَة 🆔http://eitaa.com/joinchat/4043112461Cd441373875 🔸مخصوص مباحث فلسفي و عرفاني و همچنين تبادل اطلاعاتِ حاصل از "تحقيق و تتبع" بين اعضا.
💠شمّه ای از و : 🔹مرحوم آیة الله بهاءالدینی فرمودند: وقتی امام را دستگیر کردند علما به دیدن ایشان رفتند. روزی که من رفتم دیدن ایشان، گفتم: آقا؛ حرکت شما خوب است اما به نظر میرسد سریع است، جامعه این کشش را ندارد که با شما همراهی کند. 🔹امام در جواب فرمودند: همه چیز در یدِ قدرت من است، اما من در یدِ قدرت خودم نیستم. 🔸آیة الله بهاءالدینی جمله اول را تفسیر کرد و فرمود: ائمه هدی (ع) از ولایت تکوینی خودشان شمّه ای و جزئی به امام خمینی داده اند. و جمله دوم که من در ید قدرت خودم نیست یعنی من به امر الله حرکت می کنم و دیگری دارد من را حرکت میدهد. مرحوم بهاءالدینی با مرحوم امام غیر از رفاقت، در مباحث فقهی سالها هم مباحثه بودند. از ایشان درباره اعلم سؤال کردم فرمودند: به نظر من آقای خمینی اَعلم است و به نسبت دیگر آقایان اَفقه است. بعد فرمود: علما حرف علما را میفهمند، اما آقای خمینی سعی میکند ببیند امام صادق و امام باقر (علیهما السلام) چه فرموده اند. ⭕️آیة الله شیخ خلیل مبشّر کاشانی. ره 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
⭕️ 🔰 التجلی الذاتی فی النشأة الطبيعيّة 📜 و أمّا حال الخصوص من أهل اللّه كالكمّل و من يدانيهم و إن فازوا بشهود الحق و معرفته المحققة هنا، فإنّه إنما تيسر لهم ذلك بمعونة هذه النشأة الطبيعيّة حتى التجلى الذاتى الأبدى الذى لا حجاب بعده، و لا مستقرّ للكمّل دونه، فإنّه باتفاق الكمّل «من لم يحصل له ذلك فى هذه النشأة الطبيعية لم يحصل له بعد المفارقة»، و إليه الاشارة بقوله عليه السلام: إذا مات ابن آدم انقطع عمله، الحديث، و بقوله:صنف من أهل الجنّة لا يستتر الرّبّ عنهم و لا يحتجب. 📚 صدرالدین القونوی، شرح الاربعين حديثا. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🔰أقول: 1⃣انکشاف الحقيقة (تجلي) هم ميتواند به اعتبار قابليت سلوکي شخص باشد و هم ميتواند به اعتبار قابليت اشياء که مطابق نفس الامر اشياء است، باشد. از اولي تعبير به تجلي سلوکي و از دومي تعبير به تجلي وجودي ميشود. 2⃣تجلي سلوکي، يا ذاتي يا صفتي يا فعلي است که از آن تعبير به عطاياي الهي هم ميشود و عطاياي الهيه با قابليت قوابل مناسبت دارند لذا معرفت سلاک و غايت سلوکشان هم به همين ترتيب است. 3⃣((التجلي و هو عبارة عن انكشاف الحقيقة بمقدار قابلية كل من حصل له التجلي...)) (آية الله قاضي رحمة الله،شرح دعاي سمات،ص67)؛پس تجلي حق بر عبد در گرو تعالي و تصاعد و تقرّب عبد به حق و ازاله ي موانع و ظلوميّت و جهوليّت نفس انساني و گذر از جسم و جسمانيات و مشتهيات نفساني و تزکيه و تصفيه و موت و موت و است و تا پي به عزّ ربوبيّت و ذلّ عبوديت نبرده و اين اضافات که از آن تعبير به نوافل هم ميشود را مرتفع نکرده واصل به مقام نخواهد شد لذا در پي تحصيل مشتهيات نفسانيست و او را عايدي از معارف نخواهد بود،چه بداند و چه نداند.اما اگر به قرب نوافل واصل شد((فلما جاء موسي لميقاتنا و کلّمه ربه)) اميد تجلي ذاتي از مشکات محمدي(ص) که مستدعي اندکاک جبل أنائيت و وصول به مقام و اندکاک اراده ي تشريعيه و تکوينه است، برايش هست. 4⃣درعطای ذاتی چون معطي اسماي ذات است و اسماي ذات مطلق اند گیرنده نیز باید مطلق باشد(که اطلاقش نسبي است نه نفسي)لذا عبد باید به جائی برسد که از عبودیت همه اسمای جزئی برهد و عبد «اللّه» باشد و به تعبیر دعای ماه رجب که می فرماید:((لا فرق بینک و بینهم الا انهم عبادک و خلقک))؛ یعنی هیچ فرقی بین معطی و آخذ نیست مگر این که او مولاست و این عبد؛ و اگر اينطور نبود، دیگر عبدالله نخواهند بود. و نمی تواند از «اللّه»(که مطلق است) اخذ فیض نماید. 📋نکته: هرچه تاثير مرآتيتِ مرآت کمتر باشد، مستدعي تجلي کامل تر از متجلي است. و از اين مقام تعبير به ميشود. 📋نکته: بدين جهت به تجليات ذاتي تجليات برقي گويند که همچون برق آني بود و دوام ندارند. و عدم دوام اين تجليات به جهت ذو شأن بودن عبد است، که شأنيت خلقي عبد اجازه دوام را نميدهد. 📋نکته: هر شخص تحت سلطنت اسمي از اسماي حق است و هر اسمي بعد از نکاحات با اسماي ديگر، اسماي جزيي ديگري را ايجاد مينمايد و شخص پس از گذر از سلطنت اسماي جزئيه و رهايي از رب مقيّد، عبد اسمي از اسماء ذات و عبد مطلق ميشود(اين اطلاق نسبي است). 📋نکته: منظور از تجلي ذاتي،انکشاف هويت غيبيه نيست بلکه منظور تجلي اسماء ذاتي است زيرا انکشاف تام موجب انقلابِ ممکن به واجب و محال است. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 و غربي: عرفا در شناخت انسان و روانشناسى انسانى دومى ندارند، آنچه امروز به روانشناسى موسوم است در واقع است كه حركتهاى رفلكسى اساس آن مىباشد، و در ساحل انسان به كاوش و جستجو مىپردازد، اقيانوس روان و روح انسانى براى انسان مدرن امروزى مجهول و ناشناخته است، دانشمندان روانشناس كه خود به نپرداختند تلاش مىكنند، همه كردارهاى انسانى را با ملاكهاى اين سويى توزين كنند ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ . 📚نائيجي محمد حسين، ترجمه و شرح مصباح الانس، ج۱، ص۱۵۴ 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠وجوب رعايت حق ره براي ترقي در مسائل سلوکي و ظلمتِ مخالفين امام ره: 🔹فقیه عارف آیةالله نجابت می فرمودند: کسی به عرفان کامل نمی رسد مگر آنکه همه حقوق را رعایت کند، از جمله حق پیشوای مسلمان ها را . آن کسی که عَلَمِ اسلام را در دست گرفته و حرکت کرده حقش باید ادا شود. ّّ🔸مرحوم آیةالله نجابت می فرمودند: حضرت آیةالله العظمی آقای خمینی در خداشناسی از تمام اقران خودشان برتری داشتند. آن مقداری که بشر می تواند در معرفت خدای تعالی قدم بردارد ایشان برداشته بود. 🔹به گفته جناب حجة الاسلام دکتر کاکایی: حضرت استاد آیة الله نجابت از بسیاری از رفقای قدیمی خود که بعضا محضر آیة الله قاضی یا آیة الله انصاری را درک کرده بودند ولی باطنا به امام خمینی ارادت نداشتند و یا تبلیغ کسی دیگر را می کردند بریده بود. یک نمونه آن یکی از دوستانشان در مشهد مقدس بود که محضر آیة الله انصاری همدانی را درک کرده بود ولی پس از انقلاب در برابر امام خمینی خود را صاحب ادعا می دانست. 📚حدیث سرو، دکتر قاسم کاکائی. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠دريافتي از ع: 🔹نازل مِنَ السّماء و صاعد الي السّماء، عابر از هست؛ فوجب انبساط علي هذه الحضرة تا روح و جان شخص مشاهده کند معاني فائضه ي متجسده در صور مثاليه را و از آنها بهره ببرد و بوسيله آنها منتقل به شود. پس آغاز مسير منوط به است، زيرا آخرين مرتبه اي که فرشتگان الهي به آن تنزل ميکنند، عالم مثال مقيد است. لذا انبياء و اولياء الهي که و نصيبشان ميشود در ابتداي امر دارند و بوسيله اين مشاهدات به مقصود ميرسند؛ ((فهو اول مبادي الوحي الالهي..)) 🔹تنزل معانيه غيبيه در صور مثاليه موجب ميشود تا اين صور نياز به و داشته باشند. و چون عوالم مادون، مثالي از عوالم مافوق ميباشند، هيچ مادوني مستغني از تعبير و تاويل نيست. فثبت که عالم حس و هم نيازمند تعبير است. عالِم به تعبير صور محسوسات، همه ي موجودات را ميابد و از آنها به سمت مقصود رهنمون ميشود؛ لذا بعضي از اولياي الهي فرمودند:((شخص به جايي ميرسد ،که در و ديوار معلمش ميشوند)). 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠رابطه ي مستقيمِ تصفيه و تهذيبْ در فهم اصولِ فلسفي: و اعلم أن هذه الدقيقة وأمثالها من أحكام الموجودات لا يمكن الوصول إليها إلا بمكاشفات باطنية ومشاهدات سرية و معاینات وجودية، و لا يكفي فيها حفظ القواعد البحثية، و أحكام المفهومات الذاتية و العرضية، و هذه المكاشفات والمشاهدات لا تحصل إلا برياضيات و مجاهدات في خلوات مع توحش شديد عن صحبة الخلق و انقطاع عن أعراض الدنيا و شهواتها الباطلة، و ترفّعاتها الوهمية، و أمانيّها الكاذبة... . وأما الشيخ صاحب الشفاء فلم يكن اشتغاله بأمور الدنيا على هذا المنهاج، والعجب انه كلّما انتهي بحثه إلي تحقيق الهويّات الوجودية دون الامور العامة و الاحكام الشاملة، تبلّد ذهنه و ظهر منه العجز، و ذلك في كثير من المواضع. 📚صدر المتالهين، اسفار، ج9، ص95. ______________________________________ 🔰اقول: 🔹اساس فلسفه مبتني بر شناختِ عالم واقع است. واقعيتْ نه ماهيت است تا بشود معقول اولي، نه مفهوم است تا بشود معقول ثانيِ فلسفي يا منطقي و به ذهن آيد. قهرا واقعيتِ خارجي که در فلسفه از عوارضِ ذاتيه آن بحث ميشود، نه در دسترسِ انسانِ معمولي است و نه بوسيله ي مباحثِ حصولي و مفهومي کسب ميشود؛ بلکه نفس و ذهن بايد به حضورش برود؛ و نفسي که اسيرِ تنْ باشد، هرگز به خدمتِ حقيقتِ خارجي راهي ندارد؛ و همين عدمِ حضور، راجل بودن در مسائلِ اساسي فلسفه را موجب ميشود. فتحصل اينکه حضور و شهود براي فهم و درکِ صحيحِ اصولِ اساسيِ فلسفه بايسته است و لايکفي فيها حفظ القواعد البحثية، و شهود مبتني است بر سلوک. بر همين اساس صدرالمتالهين تمام ارباب معرفت و اولياي الهي را، حکيم ميداند:((کلّ وليّ حکيم من حيث المعرفة...))؛ (مفاتيح الغيب، ص493). 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
⭕️ 🔘 سرّ کبیر النجاسة من حکم الشرک و البعد و الجهل و القید و الامکان، و الطهارة من حکم الجمع و التوحید و الاطلاق و الوجوب و الایقان، و الحلّ یتبع الطهارة و الحرمة تتبع النجاسة، فافهم هذا الاصل الکلی فانّه ان فک لک معماه تحققت ان مدار احکام الشریعة علی ما ذکرنا، والله الهادی. 📚 صدرالدین القونوی، النفحات الالهیه. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
📢📢 #ثبت_نام سال تحصیلی 99-98 #دوره_جامع_حکمت_و_عرفان_اسلامی موسسه #فرهنگ_و_تمدن_توحیدی آغاز شد. تحت اشراف اساتید: #یزدانپناه #امینی_نژاد #فلاح_شیروانی 1⃣ مقطع تمهیدی - 1 ساله - با محوریت کتاب بدایه الحکمه 2⃣ مقطع عمومی - 2 ساله - با محوریت کتاب نهایه الحکمه 🔴برخوردار از مزایای طرح پایگاه هدایت تحصیلی 🌐#ثبت_نام : www.fvtt.ir ⛔️مهلت: 15 اردیبهشت 98 🔰دفترچه راهنما: http://yon.ir/SamVh 🔍پاسخ به سوالات: 🆔 @Admin_fvtt 📠 02532944703 - 02532944716 🕚ساعت تماس 11 الی 18 📌 موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی https://eitaa.com/fvtt_ir
#السلام_علیک_یا_علی_النقی_الهادی آن شـــربتی که داد به اجبــــار دشمنت گـــویا شرنگ مرگ بُد و آتـــش مذاب کاتش به جسم و جان تو پروانه سان فتاد وز سوز زهر جسم تو چون شمع گشت آب ✍شاعر:سیدمهدی رضایی 🆔 @felhekmat
💠 : 🔹جواز تردد ارواح بين الدنيا و الآخرة(تناسخ ملکي) مستلزم و منوط است علي أنّ العالم عالمان؛ و حال اينکه دنيا صنم و مثال و مظهري است مَر آخرت را؛ لا کما توهّم المبتدي که الدنيا عالمٌ و الآخرة عالمٌ اخري در عرضِ اين عالم. لذا هم اکنون هرکسي در قبر خويش است و اگر جز اين بودْ از براي فراغتِ مخلَصين از حضور و محاسبه ي محشر آفاقي_که منصوص به نصّ کتاب اللّه است_مَحمَلْ و توجيهِ وجيهي وجود نميداشت. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 : یکی از آفات «علم» و «تعليم» در تاریخ علم این بود که_شاید بسبب کثرت شاگرد_«استاد» به «درس آموز» بدل شد و شاگرد به «شنونده» و آن رابطه و اتصال معنوی که بصورت شیفتگی میان آندو لازم بود_حالتی که « محراب به فریاد» می آمد و استاد به رقص معنوی می پرداخت_از میان برخاست. دیگر آنکه روش تلمذ و شاگردی در روزگارهای پیشین _برخلاف امروز حوزه و دانشگاه_ تنها بشكل حضور در درس استاد نبود، بلکه تلميذ گاهی مانند عضوی از خانواده استاد، در حضر و در سفر، کنار او بسر می برد و استاد خود را در جای جای محیط به محک آزمایش و استفاده می آزمود و در گام گام خود از گفتار و رفتار وی درس می آموخت. از اینرو بود که _بنابر شیوه حکمت ایران باستان و برخی مکاتب شرقی که تا دیرباز در میان حکمای ایران و مصر و یونان و مدارس دیگر باقی مانده بود_ استادان در آغاز کار آموزش، به شاگردان خود، درس حکمت عملی و ریاضت و خلوت و ذکر و سیر و سلوک میدادند و چون از شایستگی و قدرت روحی و توان و بردباری او در داشتِ معارف و برداشت از آن مطمئن میشدند _و بتعبیر قرآن کریم او را «اولوالعزم» می یافتند_ درس نظری را به وی می آموختند و او را از اسراری که در زیر ظاهر کلمات بود آگاه می ساختند. شاید یکی از بدآموزیهای ارسطو و گمراهیهایی که برای اندیشه و روان بشری و نسل طيب دانش ببار آورد همین بود که «حکمت نظری» را مقدم بر «حکمت عملی» و جدای از آن دانست و مردم را به اندیشه و خیالپردازی و بازيهاي فکري و لفظي_که وي نام آن را فلسفه (مابعدالطبيعه) ميگذاشت سرگرم نمود، و دانش و حکمت را، بجاي آنکه با روح آدمي عجين و انباز کند با ذهن و مغز او آشنا کرد. بدين ترتيب، حکمت...جاي خود را به چيزي بنام فلسفه داد که مرکب از مشاهده طبيعت مادي و محاسبه ي مابعدالطبيعت بود، و همين اشتباه ارسطو سبب شد که بعدها در اقاليم غرب مابعدالطبيعت را نيز از فلسفه حذف کنند و آنچه را که از مشرق دميده و روزي و روزگاري جهان را گرم و روشن نگاه داشته بود، در مغرب به غروب بکشند و حتي در نهاد بسياري از فلسفه گران و فيلسوف نمايان نيز اثري از آن باقي نگذارند. ✍استاد سيّد محمد خامنه اي ادام اللّه تعالي ظلّه الشريف. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🌺🌸🌺🌸🌺🌸 🌸🌺🌸🌺🌸 🌺🌸🌺🌸 🌸🌺🌸 🌺🌸 🌸 🔱 🔱 💠عن مولانا أمير المؤمنين عليه السلام أنه خطب ذات يوم فقال بعد الحمد و الصلاة و ما يتبعهما من جوامع الكلمات: 🔹{{أنا الذي عندي مفاتيح[مفتاح] الغيب لا يعلمها بعد محمّد (ص) غيري، و أنا بكل شيءٍ عليم،أنا حجة الانبيا،أنا الذي أتولّي حساب الخلائق أجمعين،أنا اللوح المحفوظ،أنا جنب الله،أنا قلب الله. أنا الذي قال رسول الله (ص):الصراط صراطك،والموقف موقفك،أنا الذي عندي علم الكتاب ما كان و ما يكون،أنا نوح الاوّل،أنا إبراهيم الخليل،أنا موسي و أنيس المؤمنين،أنا فتّاح الأسباب،أنا منشّر السحاب،أنا مرعّد[مسمع]الرعد و مبرّق البرق أنا مطّرد الأنهار،أنا سمّاك السموات،أنا صاحب ايوب المبتلي و شافيه،أنا صاحب يونس و منجيه،أنا النور الذي اقتبس منه موسي فهدي،أنا معصوم من عند اللّه،أنا خازن علم اللّه،أنا ترجمان وحي اللّه،أنا المتكلّم بكل لغة في الدنيا،أنا حجة اللّه علي من في السموات و الارضين،أنا حجة اللّه علي الجّن و الإنس،أنا الراجفة،أنا الرادفة،أنا ذلك الكتاب لاريب فيه،أنا الأسماء ألتي أمر اللّه أن يدعي بها،أنا أقمت السموات و الأرض بنور ربّي و قررته[قدرته]،أنا ولي اللّه في أرضه و المفوّض أمره إليّ[أمري إلي اللّه] و الحاكم في عباد اللّه،أنا الذي دعوت الشمس و القمر فأجاباني،أنا الناقور الذي قال اللّه تعالي:((فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقور))،أنا صاحب النشر الأوّل و الآخر،أنا منبت الزروع و مغرس الأشجار و مخرج الثمار،أنا منشئ جوارالفلك في البحر،أنا صلوة المؤمنين و زكوتهم و حجّهم و جهادهم،أنا صاحب الكرّة و مديل الدولة،أنا صاحب الزلازل و الراجفة[الرجفة]،أنا الذي أهلك الجبّارين و الفراعنة المتقدمين بسيفي ذي الفقار،أنا مونس يوسف الصدّيق في الجّب و مخرجه،أنا صاحب موسي و الخضر و معلّمهما،أنا الباري،أنا المصوّر في الأرحام،أنا انبّئكم بما تأكلون و ما تدّخرون في بيوتكم،أنا حامل العرش،أنا أعلم بتأويل القرآن و الكتب السالفة،أنا الراسخ و المرسوخ في العلم،أنا صاحب الجبت و الطاغوت و محرّقهما[مخرجهما]،أنا المنتقم من الظالمين،أنا الذي أري دعوة الاُمم إلي طاعتي فكفرت و أصرّت فمسخت،أنا الذي اردّ المنافقين من حوض رسول اللّه(ص)،أنا باب فتح اللّه لعباده،فمن دخله كان آمنا،و من خرج عنه كان كافراً،و أنا الذي بيده مفاتيح الجنان و مقاليد النيران،أنا قائم مع رسول اللّه(ص)تحت ظلّة[ظلّ]خضراء حيث لا روح يتحرك و لا نفس تتنفّس غيري،أنا علم صامت و محمّد(ص)علم ناطق،أنا مع القرون الاولي،أنا جاوزت موسي البحر و أغرقت فرعون،أنا ذوالقرنين لهذه الاُمة،أنا كهيعص،أنا فرع من فروع الزيتون و قنديل من قناديل النبوّة،أنا الذي أري اعمال العباد لا يعزب عنّي شيء في الأرض و لا في السماء،أنا عالم بما في ضمائر الإنسان،أنا خازن السموات و الأرض،أنا قائم بالقسط،أنا عالم بتغيّر الزمان و حدثانه،أنا الذي ليس بشيء عمل عامل إلّا بمعرفتي،أنا أعلم عدد الرمل[الأشياء/النخل/النمل] و وزنها و حصّتها[خفتها] و مقدار الجبال و وزنها و قطر الأمطار،أنا أقتل قتلتين و أحيي مرّتين،أنا الذي رميت الكفّار بكّف تراب فرجعوا،أنا الذي عندي ألف كتاب من كتب الأنبيا(ع)،أنا الذي جحدوا ولايتي ألف اُمة فمسخوا،أنا الكعبة و بيت الحرام،أنا البيت العتيق،أنا الذي يملكني اللّه شرق الأرض و غربها أسرع من طرفة عين و لمح البصر،أنا محمّد المصطفي،أنا علي المرتضي،أنا ممدوح بروح القدس،أنا أظهر الأشياء كيف أشاء[أنا أظهر كيفيّة الأشياء]،أنا الموصوف بتسعمأة و تسع و تسعين صفات من أوصاف اللّه بغير الوهيّة،ألا له الخلق و الأمر،أنا عبد اللّه،و لا حول و لا قوة إلا باللّه العليّ العظيم}}. 📋اللعن الدائم علي القائلين باولوهيته من الدراويش و الغاليه،و الرحمة اللّه علي المومنين بتمام كلامه. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🌸🌸🌸🌸🌸 🌺🌺🌺🌺 🌸🌸🌸 🌺🌺 🌸 💠 از جلال الدين بلخي ره: 🔸آن شاه که با دانش و دين بود علي بود مسجود ملائک،ساجد و معبود علي بود 🔸خورشيد ضيا گستر و جمشيدِ دو کشور ماه فلک و موهبت و جود علي بود 🔸آن نکته ي تحقيق حقايق به حقيقت کز روي يقين مظهر حق بود علي بود 🔸آن بودِ وجودِ دو جهان کز ره معني بي او نشدي عالمِ موجود علي بود 🔸آن نور مجرد که به او در همه حالت با موسي و با عيسي و با هود علي بود 🔸آن روح مصفّا که خداوند به قرآن بنواخت به چند آيت و بستود علي بود 🔸هم صابر و هم صادق و هم قائم مشفق هم هادي هم شاهد و مشهود علي بود 🔸هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن هم موعد و هم وعده و موعود علي بود 🔸با ملک سليمان و با عصمت يحيي با منزلت آدم و داوود علي بود 🔸وجهي که بفرمود خداوند به قرآن آن وجه مکرم که بفرمود علي بود 🔸گويند ملک ساجد و مسجود بُد آدم از من بشنو ساجد و مسجود علي بود 🔸تا صورت و پيوند جهان بود علي بود تا نقش زمين بود و زمان بود علي بود 🔸شاهي که ولي بود و وصي بود علي بود سلطان سخا و کرم و جود علي بود 🔸هم آدم و هم شيث و هم ايوب و هم ادريس هم يوسف و هم يونس و هم هود علي بود 🔸هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم الياس هم صالح پيغمبر و داوود علي بود 🔸عيسي به زبان آمد و في الحال سخن گفت آن نطق و فصاحت که بِدو بود علي بود 🔸آن لحمک لحمي بشنو تا که بداني آن يار که او نفس نبي بود علي بود 🔸موسي و عصا و يد بيضا و نبوت در مصر که بنمود بفرعون علي بود 🔸آن معني قرآن که خدا در همه قرآن کردش صفت عصمت و بستود علي بود 🔸اين کفر نباشد سخن کفر نه اين است تا هست علي باشد و تا بود علي بود 🔸آن قلعه گشائي که در قلعه ي خيبر برکند به يک حمله و بگشود علي بود 🔸سرّ دو جهان جمله ز پيدا و ز پنهان شمس الحق تبريز که بنمود علي بود 🔸هارون ولايت ز پس موسي عمران باللّه که علي بود،علي بود،علي بود 🔸اين يک دو سه بيتي که بگفتم به معما حقا که مراد من و مقصود علي بود 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat