eitaa logo
فیضِ فیض
104 دنبال‌کننده
262 عکس
19 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
25.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نام خدا. این کلیپ مربوط به هشتم اردیبهشت ۱۴۰۲ است. از من دعوت کردند در واقع در محله نیروگاه چند شعر طنز بخونم. وارد که شدم دیدم عه! حتی یک مرد هم نیست! فقط یک آقایی بود که ظاهرا تا حدودی مسئول جلسه بود و نیز مشاور روان شناسی ای دکتری چیزی. یک سالن کوچیک و خودمونی با جمعیت زیاد بود. میکروفون هم نداشتند البته خیلی احتیاجی هم نبود. در عین حال برنامه پخش زنده داشت. یک خانوم کارشناسی ظاهرا داشت درباره تربیت فرزند سخنرانی می کرد. بعدش مجری که یک خانم بود یه چیزی تو این مایه ها گفت: و حالا زمان اون بخش ویژه و فوق العاده و طنز که وعده ش رو داده بودیم رسید. شاعر طنزپرداز معروف ! تو عمرم کسی انقدر برای معرفی من سنگ تموم نذاشته بود! یادم هست گفته بودن شعرهایی درباره خانواده یا بخونم و البته اشعار دیگه. من هم شروع کردم: طنز یک ذهن باز می خواهد/ یک زبان دراز می خواهد/ بی گمان مرد خوب ایرانی/ زن خوب و بساز می خواهد/ زن خوب و بساز هم جز پول/ نان و مرغ و پیاز می خواهد/ چون که او دختر است پی در پی/ از پسر امتیاز می خواهد... و ادامه شعر که تو کلیپ هست. یکی دو تا از ۴ تا شعرمو که خوندم، خواستم ادامه‌ بدم اون آقا گفت شما مطمئنی از اینجا زنده بیرون میری؟!😄 تجربه جالب و متفاوتی بود ولی اگه می دونستم همه شون خانومن قطعا نمی رفتم. هر چند جدا از شوخی وجود این جلسات تربیتی و ان شاءالله مفید قطعا لازمه و متاسفانه بسیار کم. خدا دست اندرکارانشونو خیر بده. به قول علما کثّرالله امثالهم. @feyzefeyz   👈👈👈👈فیضِ فیض
معده ست رئیس کل و ما مرئوسیم با چنجه و شیشلیکمان مأنوسیم با مخالفیم و فردا صبحش پیشانی را می بوسیم! ! !!؟ @feyzefeyz   👈👈فیضِ فیض
🔴 غرب زدگی یا وادادگی؟! چن سال پیش یکی از اساتید دانشگامون می گفت حتی این کلاسی که میایم یعنی یک اتاق متشکل از چند صندلی بر اثر تهاجم فرهنگی و غرب زدگی صورت گرفته! راست می‌گفت. روش سنتی ایرانی ها تشکیل کلاس در مکتبه با استفاده از فرش و پُشتی بود و الانم تو بعضی کلاسا ادامه داره. البته من با این روش چندان موافق نیستم چون همین الانم رو صندلی خوابمون می گیره چه برسه رو فرش و پشتی! (: ولی وقتی اطرافمونو نگاه می کنیم گذشته از ریشه‌های تاریخی که کاری بهش ندارم می بینیم که ما چقدر شیفته غرب به معنای اروپاییش هستیم و گاهی حتی از اونم فراتر رفتیم. یعنی گاهی سر هیچ و پوچ عملا به فرهنگ خودمون خیانت می‌کنیم و به غربیا خدمت. این خیانت و خدمت تو زمینه های مختلفی انجام شده و میشه. از سبک لباس پوشیدن که دیگه شده نماد این قضیه بگیرید تا خونه و خونواده و مباحث علمی. بدیهیه که هر چی ما به سمت فرهنگ غربی پیش میریم به همون اندازه از فرهنگ اصیل خودمون عقب نشینی می‌کنیم. مثال زیاده. مثلا الان بعضی مراکز بزرگ خرید یا حتی مغازه های کوچیک فقط از کلمات لاتین برای معرفی خودشون استفاده می کنن در حالی که ما تو ایرانیم و فارسی حرف می زنیم. احتمالا چون کلاس داره! حالا اینکه چرا تو زمینه ذهنی ما ایرانیا غرب کلاس داره رو نمی دونم! اصطلاحات لاتین به شدت زیاده و یا از معادل فارسیش استفاده نمیشه چون جا نیفتاده یا کلاس نداره! یا اگه معادل داره معادل به دردنخور و سختی داره که بیشتر مردم ترجیح میدن فرنگیشو بگن. اینم از کم کاری فرهنگستان ادبه. خیلی از خونه ها به صورت آپارتمانی ساخته میشن بدون اینکه جای تنفس درست و حسابی به ساکنینش بدن. در حالی که خونه های قدیمی یک حیاط مناسب داشت و آدم با زندگی توش سرزنده می شد نه افسرده! جالب اینکه ایران به اندازه کافی زمین و بیابون داره اما باز هم رفتیم سراغ گزینه آخر. تازه همین آپارتمان ها رو هم میشه یه جوری ساخت که بشه توش با همسایه ها ارتباط و زندگی بهتری خوبی داشته باشیم و به طور کلی فضای اجتماعی و فیزیکی مناسبتری به خودش بگیره. تو خانواده هم بحث جایگزینی حیوان به جای فرزند پررنگ شده و این موضوع چیزیه که بعضی رسانه های غربی یا غرب زده خیلی تبلیغش می کنن درست مثل عدم تعهد به خانواده. گاهی این تبلیغات در قالب فیلم و انیمیشن صورت می‌گیره. یکی از موضوعات عجیب در زمینه غرب زدگی در موضوع مقالات علمیه. بعضی از دانشگاهها و مراکز علمی الزام کردن که دانشجوهای مثلا دکتریشون باید دو سه تا مقاله isi داشته باشن. حالا isi چیه؟ یک مرکز اطلاعات استنادی غربی! حالا چرا باید داده هامونو برای اعتبار بیشتر بدیم به یک مرکز خارجی معلوم نیست! قاعدتا باید اینجوری باشه که ما مقالاتمونو تو یک مرکز فارسی یا مثلا اسلامی بارگذاری کنیم و غربیا اگه خواستن زحمت بکشن بیان اونجا و بخونن. ما باید اونا رو مجبور کنیم بیان سمت ما و پای منبر ما بشینن نه اینکه داشته هامونو دو دستی تحویلشون بدیم و تازه بر اساسش امتیاز بدیم! این چیزی جز وادادگی علمیه؟ هنر کردن یه پایگاه ساختن به نام isc یعنی پایگاه استنادی جهان اسلام. اما خود مراکز علمی داخلی براش تره هم خورد نمی‌کنن! از این بدتر اینکه ما به تقلید از غربی ها حتی در شیوه نگارش مقاله از داشته های خوبمون استفاده نمی کنیم. مثل برخی مجلات علمی که نویسندگان رو مجبور می کنن مستندات یا همون رفرنس ها رو در وسط جملات تو پرانتز درج کنن که باعث میشه مخاطب هی حواسش پرت بشه. یا اینکه به جای اسم کتاب اسم مولف و تاریخ رو میارن که هزار جور مشکل درست می کنه از جمله سردرگمی بی جهت مخاطب. البته این آخری رو نمی دونم اول کار غربیا بوده یا نه. یعنی دارم میگم تو جزئیات هم میریم سمت کج راهه چون کج راهه مثلا اروپا یا آمریکاست و کلاس داره! جالب تر از همه اینا این بود که یکی از اعضای هیئت علمی یکی از دانشگاههای معتبر تهران بهم می گفت که علاوه بر دو مقاله isi باید پایان نامه ارشدمو به زبان انگلیسی توضیح بدم! چرا؟ نه واقعا چرا؟ وا بدید دیگه واداده ها! @feyzefeyz 👈👈فیضِ فیض
هدایت شده از طنزک
پوتین: بحران اوکراین درگیری سرزمینی نیست، روسیه علاقه‌ای به تسخیر هیچ سرزمینی ندارد. (ایسنا) وی افزود: خیلی سخته مجبور باشی یه کاری رو که بهش هیچ علاقه ای نداری انجام بدی😔 @feyzefeyz @tanzac
🔴 این داستان: واضحه که سیاست پدر و مادر نداره! عده ای از مردم تصور می کنن چون ایران با فلان کشور یا فلان گروه به اصطلاح روابط حسنه داره و دوسته پس باید اون دو کشور یا دو گروه حداقل در اصول عقاید سیاسی! با هم تفاهم داشته باشن. در حالی که اینطور نیست. ابدا اینطور نیست و تقریبا یا کلا هیچ وقت اینطوری نبوده. در سیاست، کشورها به فکر منافع خودشونن و گاهی برای جلب منفعت های بزرگتر از اصول اولیه انسانی هم عقب نشینی می کنن چه برسه به آرمان های بلندپروازانه سیاسی. البته گاهی هم سعی می کنن این حرکات رو توجیه عقلانی یا شرعی کنن. نمونه های زیادی حتی در زمان معاصر وجود داره. ایران با روسیه دوسته و تو خیلی از زمینه ها با هم هماهنگن. در عین حال ایران به غیر از روسیه با واسطه به اوکراین هم سلاح می فروشه! البته کمتر از فروش سلاح به روسیه. و از اون طرف روسا میان از ادعای امارات بر جزایر سه گانه و نیز از برخی از مواضع اسرائیل در سوریه حمایت می کنن در حالی که اسرائیلیا نظامیان ایرانی رو در سوریه به شهادت می‌رسونن و البته باز همین روسا بودن که تو عقب‌روندن دواعش از سوریه متحد ایران بودن. رابطه ایران با کشورهایی مثل سعودی و ترکیه و... هم به همین شکله همونطور که رابطه کشورهای دیگه با همدیگه هم همینطوره. به همین سادگی. پس وقتی کشور ما مثلا از سوریه و لبنان حمایت می کنه نباید توقع داشت کشور دوست، به هیچ عقیده مخالف عقاید ما پایبند نباشه. فقط مسأله اینه که ما به دلیل راه رفتن روی یک یا چند خط مشترک، اونا رو در زمره کشورهای دوست حساب می‌کنیم. مثلا تجارت، امنیت یا هم‌عقیده بودن برای مبارزه با دشمن مشترک. در واقع نکته مهم اینه که ما باید واقعیت های برخی عقاید یا حتی آرمان‌های کشورها یا ملت‌های دیگه رو بپذیریم یا حداقل سعی کنیم از کنار اونا برای رسیدن به مصلحت بالاتر -البته فقط در سیاست نه عقیده قلبی- عبور کنیم. نه اینکه کلا از بیخ انکارشون کنیم جوری که هیچ بنی‌بشری قبول نکنه و مسخره مون کنه! خصوصا جایی که اطلاعات غیر قابل انکاری از بروز اون عقیده در دسترس عموم باشه. همچنین نباید به خاطر وجود این عقاید بزنیم زیر میز دوستی سیاسی و مصلحت بالاتر رو قربانی کنیم! جالبه که هر دو مورد، طرفدارای خودشو داره. البته بدیهیه که اگه متحدین ما چیزی گفتن یا کاری کردن که ما نمی‌پسندیم و خط قرمز ما هم بود باید واکنش مناسب نشون داد. کاری که متاسفانه در بعضی موارد دولت‌های ما درست انجام نمیدن و تو این زمینه ضعف و کاستی نسبتا شدیدی احساس میشه. با آغاز نبرد دوباره این مسأله که فلسطینیا فلان عقیده رو دارن داغ شده. بحث اینکه اونا صدام رو دوست دارن یا اینکه شیعیان طبق اعلام یکی از سران جنبش جهاد اسلامی، حق عضویت در این گروه رو ندارن و موارد دیگه. اینجا باز دو جور برخورد می‌کنن. یه عده می‌خوان کلا بزنن زیرش و بگن مثلا دوست‌داشتن صدام مال گروهای مقاومت نیست و فقط مربوط به کرانه باختریه و مجاهدین مبرا هستن. این ادعا با واقعیات دیده شده حتی از سوی مجاهدین تطابق نداره و همه یا خیلی از فلسطینیای داخل و خارج این کشور صدام رو دوست دارن و گاهی با عکس صدام راهپیمایی می‌کنن. یه عده م از اونور بوم میفتن و میگن چون اینجوریه پس کلا نباید به فلسطینیا کمک کرد یا براشون اشک ریخت. اولیش به خاطر عدم اطلاع از ژست فلسطین‌دوستی صدام و موشک‌پرانیش به تل‌آویو وسط جنگ با کویت و کمک‌های ادعاشده دیگه صدامه و دومین موضع‌گیری هم به خاطر نفهمیدن دنیای سیاست و حتی در این مورد، انسانیته. در خباثت صدام هیچ بحثی نیست و ما هرگز نمی‌تونیم محبت یک انسان به یک دیکتاتور جانی رو قبول کنیم اگر چه گفته شده فلسطینیا از صدام فقط خیر دیدن! اما به هر حال، شکست اسرائیل مساله مهمتری برای ماست. بنابراین در عین حالی که این محبت عجیب رو نمی‌پذیریم اما این رو بهانه قرار نمیدیم که بهشون کمک نکنیم. از طرف دیگه دفاع از مظلوم واجبه و معصومان علیهم السلام هم همیشه از مظلوم دفاع می‌کردن حتی اگر یهودی یا کافر باشن یعنی معتقد به عقاید مخالف. در عین حال تعدی به خط قرمزها از طرف دولت‌ها و گروه‌های دوست مثل ادعای مالکیت بر جزایر سه گانه یا استفاده از ترکیب جعلی خلیج عربی باید محکوم بشه و باهاش برخورد مناسب صورت بگیره. به خصوص اگر از طرف دوستان! تجاوز نظامی صورت بگیره. سایر عقاید سیاسی و دینی کشورها و گروه‌های به اصطلاح دوست هم که ما نمی‌پسندیم یا اکیدا غیر قابل قبول می‌دونیم همین حکم رو داره. یعنی قبول واقعیت، نگاه به مصلحت بالاتر و محکوم‌کردن عبور از خط قرمزها. شوربختانه اینکه مسئولان ما هم گاهی تو این سه مورد لنگ می‌زنن و دنیای سیاست خارجی رو با آرمان‌گرایی ملی و دینی یکی تلقی می‌کنن. دنیای سیاستی که خودشون هم تو این زمینه کاملا از خطا مبرا نیستن. یاعلی. @feyzefeyz
هدایت شده از طنزک
📌گوترش: جایز نیست از بیش از یک میلیون فلسطینی در غزه بخواهیم به جنوب بروند و سپس آنها را بمباران کنیم. (اصل خبر) وی افزود: حتی بعضی از علما فتوا به حرمت می دهند! @tanzac
هدایت شده از طنزک
واکنش هیتلر وقتی آلمان از اسرائیل حمایت می کنه. @tanzac
در تاب و تب است قلب افروخته اش دریا شده چشمان به در دوخته اش آبان دگر گذشت اما نگذشت از خون پسر مادر دلسوخته اش @feyzefeyz
این داستان: حریفت اونه! سالها پیش خواب دیدم امام زمان ظهور کردن و من و یه عده پسر جوون دیگه تو یه خیابون‌ وایسادیم. شب هم بود. ما می دونستیم یا خبردار شدیم که امام چن تا خیابون اون ورترن. من و اون جوونا به سرعت رفتیم به سمت اون خیابون و من به عادت همیشگیم تو بیداری، برای سریع تر رسیدن به مقصد گام هام رو بلند بلند برمی داشتم. پیچیدیم تو یه خیابون دیگه و وقتی واردش شدیم یه دفعه دیدم چن تا گلوله از طرف دشمن داره به طرفم شلیک میشه که همه ش از سمت چپ و راستم رد شد. با خودم گفتم اوه! اینکه بازی کامپیوتری نیست واقعیه! بعد سریع پیچیدم پشت یه تیر برق قایم شدم و از دست گلوله ها در امان موندم. بعد که تصمیم گرفته بودم دیگه نرم اون خیابون موعود! گفتم خب حالا میرم تو بخش تدارکات! اونجا خدمت می کنم. تا آخر خواب هم همچین بخشی نرفتم‌ یا اصلا وجود خارجی نداشت! (خوابامونم مثل خودمون طنزه!) چرا این خوابو دیدم؟ احتمالا چون تو بیداری همه ش به وقت ظهور فکر می کردم و اینکه حضرت رو یاری کنم و البته همیشه هم با خودم گفتم که اصن معلوم نیست در زمان حضور چقدر یاریگر باشم و خدا نکرده برعکسش... پویش که خطاب به صهیون ها شروع شد دوباره منو به این فکر فرو برد. گذشته از بحث نمادین بودن این پویش، من و امثال من واقعا حریف این شیطون بچه (نوچه ی گنده ی شیطونا!) هستیم؟ یا بریم و بذاریم بقیه حریفش باشن؟ همونا که مخلصانه‌ پیامک دادن و واقعا مرد عملن... به نظرم مهمترین ملاک برای اینکه بفهمیم ما چقدر در زمان ظهور تابع امام زمان هستیم، عملکرد خودمون در زمان و مکان فعلی هست. یعنی هر چقدر تو زمان غیبت دل حضرت رو شاد می کنیم یا حداقل نمی شکونیم همونقدر هم در زمان حضور در خدمت حضرت هستیم. گر چه نَفَس کشیدن در کنار حجت خدا خودش کلی هدایت و معنویت میاره. "زید بن صوحان" وقتی تو جنگ جمل در حال شهادت بود امیر مومنان علیه السلام بهش فرمود: خدا رحمتت کنه زید! تو کم هزینه و پرکار بودی. یعنی چی؟ یعنی هی غر نمی زدی باید فلان قدر به من امکانات و امتیاز بدید تا بهتون یه کُمَکَکی بکنم و آخرشم چیز خاصی ازت درنیاد! حالا من اینجوری ام؟ به نظرم حداقل باید اینجوری باشم. حداقلی که خیلی حداکثره.‌ یا حق. واجعلنا من خیر اعوانه و انصاره بحقه علیه السلام ۱۰ آذر ۱۴۰۲ @feyzefeyz  👈👈فیضِ فیض
هدایت شده از طنزک
وی ضمن تاکید بر اینکه شهادت این عزیزان ربطی به امکانات ضعیف دفاعی و نظامی ندارد افزود: شهدای آینده از همین الان ساعتشان را دقیق کوک کنند! @tanzac
فیضِ فیض
🔴 این داستان: وعده اضافی نخوریم! وفای به عهد موضوعی نیست که کسی ندونه یا نفهمه. یک مسأله اخلاقی روشنه. با این حال تو آیات و روایات مضامین زیادی درباره این موضوع داریم. اولین مسأله وفای به عهد خداونده. یعنی خدا وعده‌ای میده قطعا بهش عمل می‌کنه. دومیش تأکید زیاد خدا به وفای به عهد توسط مؤمنینه. پیامبر (صلی الله علیه و اله) به عهد و پیمانش حتی با کفار و یهود وفا می‌کرد مگه اینکه اونا نقضش می‌کردن. وفای به عهد انقدر مهمه که حتی تو بعضی روایات سفارش شده اگه به بچه‌های خردسالتون وعده‌ای دادید بهش عمل کنید. حالا اگه کسی مسئولتی دستش بود و وعده‌ای داد قطعا باید بهش عمل کنه. خصوصا اینکه این وعده به یه نفر دو نفر یا یه گروه دو یه گروه نیست. وعده به یک ملت یا اهالی یک منطقه س. این موضوع تو وعده‌های انتخاباتی خیلی به چشم میاد. بدبختی اینجاست که معمولا نمیان بگن اگه تونستیم مثلا شغل یا ارزونی ایجاد می‌کنیم. مستقیم تو چشم ملت زل می‌زنن و میگن قطعا انجام میدیم و بعد بدون هیچ توضیحی ولش می‌کنن. حالا چه ریاست جمهوری چه مجلس چه شورا. حالا اگه توضیح می‌دادن چرا نتونستیم باز قابل درک بود. البته توضیح با توجیه متفاوته. گاهی وعده فراتر از دولته و موضوع حیثیتی میشه! یعنی بحث آرمان یک امت یا یک تفکر میاد وسط. چرا؟ چون اگه به وعده عمل نشه تو ذهن برخی افراد ممکنه اساس یک آرمان زیر سؤال بره. دشمن توی این همه سال دونه دونه دانشمندا و افراد رده‌دار نظامی ما رو زد. گاهی هم مرزدارا و پلیسای ما و حتی مردم عادی رو شهید کردن. دولت‌های ما به خصوص نظامیای ما مدام وعده انتقام یا گاهی دادند اما جز تو موارد اندک هیچ کدوم عملی نشد. فقط گاهی بحث صبر استراتژیک رو پیش می‌کشیدن یا اینکه حواله به زمان و مکان مناسب می‌دادن. زمان و مکان مناسبی که هیچ وقت سر نمی‌رسید. سؤال این نیست که چرا نمی‌تونید انتقام بگیرید؟ یا اگه می‌تونید چرا نمی‌گیرید؟ یا اگه گرفتید چرا نمیگید؟ سؤال اصلی اینه که وقتی نمی‌تونید یا نمی‌خواید انتقام بگیرید چرا اون همه وعده میدید؟ اگه واقعا نمی‌تونید کاری بکنید چرا لقمه گنده تر از دهنتون ورمی‌دارید که توش گیر کنید و یه ملت رو مسخره خودتون کنید؟ یعنی واقعا متوجه نیستید که اگه تو این موارد حرف نزنید خیلی سنگین‌تره؟ یعنی متوجه نیستید که عمل‌نکردن به وعده‌های سخت! اونم تو سطح ملی چه تبعاتی داره؟ چقدر مردمو مأیوس و ناراحت می‌کنه و اونا رو نسبت به حکومت و گاهی حتی دین و آرمان بدبین می‌کنه؟ تو فاجعه اخیر کرمان و شهادت شهید رضی باز هم سیلی از وعده‌های سخت از طرف بالاترین مسئولین نظامی و غیر نظامی سرازیر شد. واقعا ان شاءالله که به مرحله عمل برسه ولی با توجه به سابقه افتضاح آقایون چندان چشمم آب نمی‌خوره ولی به هر حال انسان به امید زنده س! خیلی برام جالب بود که مسئول یمنی به خطبه نهم امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) اشاره کرد و خودشو در امور نظامی اهل عمل دونست نه اهل حرف. این خطبه زیبا ظاهرا در توصیف اصحاب جمل بیان شده: «وَ قَدْ أَرْعَدُوا وَ أَبْرَقُوا وَ مَعَ هَذَيْنِ الْأَمْرَيْنِ الْفَشَلُ، وَ لَسْنَا نُرْعِدُ حَتَّى نُوقِعَ وَ لَا نُسِيلُ حَتَّى نُمْطِرَ.» ترجمه: «مانند رعد در تهدید می‌غرّند و مانند برق در توعید می‌جهند. با اين همه، ترسيدند و در كار بماندند. ما چون رعد نمى‌خروشيم، مگر آن گاه، كه خصم را فرو كوبيم و سيل روان نمى‌كنيم مگر آن گاه كه بباريم.» ان شاءالله که ما هم رعد و برق‌های بی باران با سِیلی از وعده وعید بی فرجام نباشیم. چه تو امور کلان و جمعی و چه تو امور جزئی و فردی. یاعلی. پ.ن: حدیث عکس نوشته، بخشی از عهدنامه مالک اشتر است. توصیه های مهم امیر مومنان علیه السلام به مالک برای حکومت بر مردم مصر. ! 19 دی 1402 @feyzefeyz
هدایت شده از طنزک
سخنگوی وزارت امور خارجه در خصوص نتایج انتخابات تایوان اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران احترام به تمامیت سرزمینی و حاکمیت ملی کشور‌ها را از مبانی سیاست خارجی خود می‌داند و در این چارچوب همواره حمایت خود را از اصل چین واحد اعلام کرده است. (اصل خبر) وی در پاسخ به سوال خبرنگاران که پرسیده بودند "مگه چین اخیرا درباره جزایر سه گانه ایران اظهارات اضافی نخورده بود پس این همه حمایت از چین برای چیه؟" افزود: چون چین قربونش بشم منه، فداش بشم منه، چییین خودمهههه! ! @tanzac