11.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نسبت انقلاب اسلامی امام خمینی ره با پروژه فکری هانری کُربن https://eitaa.com/fotoooh
هدایت شده از اجتهاد
💢عقلانیت اسلامی
✔️استاد عبدالحسین خسروپناه🔻
حرف امثال منی که سالهاست داریم فریاد میزنیم این است که عقلانیتها مختلف است و ما یک عقلانیت ویژه خودمان داریم که نامش را عقلانیت اسلامی میگذاریم. همین ریشه انتقاد ما به امثال آیتالله صانعی بود. ایشان در یک مساله فقهی مثلا تساوی یا عدم تساوی دیه زن و مرد، میگفت عقل بشر حکم میکند دیه زن و مرد مساوی باشد. سوال ما این بود که کدام عقل و کدام بشر؟ اگر شما با جو غالب بشر امروز که در کانتکست لیبرالیسم زندگی میکند این حرف را میزنید، درست است اما آیا باید عقلانیت لیبرالیستی تبدیل شود به منبع تشخیص حکم شرع اسلامی یا وقتی شما میخواهید ببینید عقل بشر چه حکم میکند، باید در یک کانتکست اسلامی و با یک عقلانیت اسلامی به موضوع نگاه کنید؟ شما نمیتوانید فهم و عقلانیت یک فرد لیبرال را مبنا قرار بدهید بعد بر مبنای این نوع عقلانیت حکم فقهی بدهید.
👈 ادامه مطلب: https://b2n.ir/g07604
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
درباره رابطه نظام اصطلاحات با وحی ـ 4236.mp3
1.43M
نسبت مفاهیم فلسفی با وحی- گفتگوی مرحوم سیدمنیرالدین حسینی ره با استاد میرباقری https://eitaa.com/fotoooh
گفتگویی پیرامون فلسفه و وحی.docx
17.6K
گفتگویی میان استاد میرباقری و حجت الاسلام سوزنچی پیرامون برخی مباحث فلسفی و نسبت آنها با معارف وحی https://eitaa.com/fotoooh🏠
♦️ برای رسیدن به آرمانهای اسلامی ابزارهایی لازم است. آن ابزارها هم که ما را به آن آرمانها برساند، باز در خود منظومهی معرفتیِ اسلام بلاشک وجود دارد؛ چون امکان ندارد که مقصد را به ما بگویند و ما را تحریض کنند به رسیدن به آن مقصد امّا راه را جلوی پای ما نگذارند؛ چنین چیزی امکان ندارد.
💠 رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۱۳۹۹/۱۲/۴:
«نظام اسلامی که تشکیل شد، آرمانهایی را مطرح کرد که خود این آرمانها هم مربوط به اسلام بود و از قرآن گرفته شده بود. اینها قبل از تشکیل نظام اسلامی به صورت یک آرزو گفته میشد، یا ممکن بود به صورت آرزوی دستنیافتنی در ذهن کسی بیاید، مثل قیام به قسط مثلاً، مثل عدم تحمّل ظلم -انظلام- مثل عدم استکبار، عدم ظلم، نبود ظلم، یا حیات طیّبه، تعالیِ اخلاقی انسان، رواج فضایل و از این قبیل آرمانها -اینها آرمانهای اسلامی است؛ اینها آرمانهایی است که جمهوری اسلامی مطرح کرده- [امّا] چیزهایی نبود که در مرحلهی عمل بتواند مورد توجّه قرار بگیرد.
خب برای رسیدن به این آرمانها ابزارهایی لازم است. آن ابزارها هم که ما را به آن آرمانها برساند، باز در خود منظومهی معرفتیِ اسلام بلاشک وجود دارد؛ چون امکان ندارد که مقصد را به ما بگویند و ما را تحریض کنند به رسیدن به آن مقصد امّا راه را جلوی پای ما نگذارند؛ چنین چیزی امکان ندارد. بنابراین راهش هم در کتاب و سنّت هست.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47396
هدایت شده از نردبان فقاهت
✔️ استاد شیخ حسن میلانی:
🔸 فلاسفه بحث عقل دهم وفلک نهم را مطرح کردند، وفلک نهم را برای این میگفتند که زمین مرکز جهان است. وبعدها تسلیم کوپرنیک وامثال او شدند، وگفتند که دیگر اسم این ابواب فلسفه را نیاورید که به ما میخندند.
🔹 اما از روز اول که عالم را صادر از خدا دانستند، تمام انبیاء واوصیاء و اتباع انبیاء به آنها خندیدند ولی برایشان مهم نبود و همچنان همان حرفها را تکرار میکنند. ولی در مورد افلاک، خنده کوپرنیک وامثال او را نتوانستند تحمل کنند.
@Nardebane_feghahat
💥 نسبت به فلسفه اسلامی، افراطگرا یا تفریطگرا نباشیم. فلسفه اسلامی با فلسفه یونان تفاوت دارد. فلسفه اسلامی از فرهنگ قرآن و فرهنگ اهل بیت(ع) تأثیر پذیرفته است.
💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
«دو رويکرد در باب عرفان و فلسفه مسلمين و اسلامی وجود دارد که کاملاً مخالف هم هستند؛ يکي افراطگراست و ديگري هم تفريطگرا.
👈گروهي بينونت مطلق ميان اسلام و فلسفه و عرفان اسلامي قائلاند و فلسفه را ادامه همان حکمت يونان و عرفان را نيز ادامه عرفانهاي هندي و ايران باستان ميدانند؛ که اين يک غلو است.
👈از آن طرف هم اينکه ما بگوييم ادبيات اين فلسفه و عرفان، نازله قرآن است و لذا تنها راه دستيابي به قرآن و کليد گنج معارف قرآن است، اين هم در واقع نوعي مبالغه است.
البته اين بحث مربوط به جامعهشناسي علم است و نيازمند آن است که ما عوامل اجتماعيِ دخيل در فرايند توسعه فلسفه و حکمت و عرفان در دنياي اسلام را، هم از منظر فلسفه تاريخي و هم از منظر جامعهشناختي و انسانشناختي و حتي از منظر معرفتشناختي دنبال کنيم و به جواب روشني در اين حوزه برسيم.
آنچه که به ذهن ميآيد و مي توان به عنوان يک احتمال مطرح کرد و البته قابل نقد و بررسي است، اين است که بيترديد فرهنگ قرآن و فرهنگ اهل بيت(ع) در پيشرفت دانش عرفان و حکمت و نه فقط اين دو، بلکه در ساير دانشهاي تخصصي در دنياي اسلام بسيار مؤثر بودهاند؛ نه به اين معنا که تحريک به دانش و علمآموزي ميکردند بلکه فرايندي را براي تحقق دانش ايجاد ميکردند و قطعاً و بلاترديد فضايي را که اسلام و فرهنگ اهل بيت(ع) ايجاد کردهاند، فضايي اثرگذار بر فرهنگ عرفان و فلسفه بوده است و نظام موضوعات و مسائل مورد تحقيق در حوزه فلسفه را به شدت تحت تأثير قرار داده است. اگر چه حکمت و فلسفه ما متأثر از فلسفه يونان است، ليکن بيترديد توسعه مسائل و اولويتي که به نظام مسائل داده شده است، در دنياي اسلام کاملاً متفاوت با حوزه يونان است.»
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
تطورات فلسفه .pdf
2.41M
📝 استاد میرباقری | تحلیل فلسفه اسلامی از منظرِ فرایند پیدایش فلسفه (PDF)
( منتشرشده در کتاب «درآمدي بر چيستي فلسفه اسلامي»، پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی، ۱۳۸۹)
💥 پيدايش فلسفه، يك فرايند است؛ بايد فرايند آن را شناسايي كنيم. وقتي بخواهيم عوامل تأثيرگذار بر فلسفه را پيدا كنيم، #گاهي به روش انتزاعي عمل ميكنيم؛ يعني فيسلوف و محصول فكر او را بررسي ميكنيم. #گاهي هم فراتر از اين ميرويم و ميخواهيم #پيدايش_فلسفه را تحليل كنيم.
گاهي «فيلسوف و فلسفه» را، گاهي «جامعه و فلسفه» را و گاهي هم «تاريخ و فلسفه» را بررسي ميكنيم كه امروز در #معرفتشناسي و #جامعهشناسي معرفت بحث مي شود؛ حتي به نظر من بايد تاريخشناسي معرفت هم موضوع بحث قرار گيرد. البته #تاريخشناسي معرفت را نديدهايم، ولي بايد انجام گيرد. همانگونه كه جامعهشناسي معرفت از سنخ بحثهاي جامعهشناختی است، تاريخشناسی معرفت هم از سنخ بحثهای فلسفی تاريخ است.
به هر حال، فلسفۀ موجود تحت تأثير «آحاد، جامعه و تاريخ» بوده است؛ يعني عوامل تاريخي، اجتماعي و فردي، همه در فرايند پيدايش فلسفه تأثيرگذار بودهاند.
اگر بخواهيم چيستي فلسفه را به واقع بشناسيم، بايد يك پژوهش عميق نظري، كتابخانهاي و ميداني انجام دهيم. در اين صورت، به رگههايي از فلسفه ميرسيم كه به نظر من، ديگر يك فلسفه نخواهد بود، آنجا ميتوانيم بگوييم كه بهنسبت #فلسفه_اسلامي داريم. در اين صورت، ما #فرايند_پيدايش را تحليل كردهايم و اين كار، غير از آن است كه يك #تعريف_انتزاعی از آن به دست دهيم.
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir