eitaa logo
فلسفه تابع وحی
268 دنبال‌کننده
41 عکس
41 ویدیو
71 فایل
معرفی اندیشه فلسفه تابع وحی (فتوح) ارتباط با مدیر کانال: @yahyaab
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتگویی پیرامون فلسفه و وحی.docx
17.6K
گفتگویی میان استاد میرباقری و حجت الاسلام سوزنچی پیرامون برخی مباحث فلسفی و نسبت آنها با معارف وحی https://eitaa.com/fotoooh🏠
♦️ برای رسیدن به آرمانهای اسلامی ابزارهایی لازم است. آن ابزارها هم که ما را به آن آرمانها برساند، باز در خود منظومه‌ی معرفتیِ اسلام بلاشک وجود دارد؛ چون امکان ندارد که مقصد را به ما بگویند و ما را تحریض کنند به رسیدن به آن مقصد امّا راه را جلوی پای ما نگذارند؛ چنین چیزی امکان ندارد. 💠 رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۱۳‌۹۹/۱۲/۴: «نظام اسلامی که تشکیل شد، آرمانهایی را مطرح کرد که خود این آرمانها هم مربوط به اسلام بود و از قرآن گرفته شده بود. اینها قبل از تشکیل نظام اسلامی به صورت یک آرزو گفته میشد، یا ممکن بود به صورت آرزوی دست‌‌نیافتنی در ذهن کسی بیاید، مثل قیام به قسط مثلاً، مثل عدم تحمّل ظلم -انظلام- مثل عدم استکبار، عدم ظلم، نبود ظلم، یا حیات طیّبه، تعالیِ اخلاقی انسان، رواج فضایل و از این قبیل آرمانها -اینها آرمانهای اسلامی است؛ اینها آرمانهایی است که جمهوری اسلامی مطرح کرده- [امّا] چیزهایی نبود که در مرحله‌ی عمل بتواند مورد توجّه قرار بگیرد. خب برای رسیدن به این آرمانها ابزارهایی لازم است. آن ابزارها هم که ما را به آن آرمانها برساند، باز در خود منظومه‌ی معرفتیِ اسلام بلاشک وجود دارد؛ چون امکان ندارد که مقصد را به ما بگویند و ما را تحریض کنند به رسیدن به آن مقصد امّا راه را جلوی پای ما نگذارند؛ چنین چیزی امکان ندارد. بنابراین راهش هم در کتاب و سنّت هست. https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47396
هدایت شده از نردبان فقاهت
✔️ استاد شیخ حسن میلانی: 🔸 فلاسفه بحث عقل دهم وفلک نهم را مطرح کردند، وفلک نهم را برای این میگفتند که زمین مرکز جهان است. وبعدها تسلیم کوپرنیک وامثال او شدند، وگفتند که دیگر اسم این ابواب فلسفه را نیاورید که به ما می‌خندند. 🔹 اما از روز اول که عالم را صادر از خدا دانستند، تمام انبیاء واوصیاء و اتباع انبیاء به آنها خندیدند ولی برایشان مهم نبود و همچنان همان حرفها را تکرار می‌کنند. ولی در مورد افلاک، خنده کوپرنیک وامثال او را نتوانستند تحمل کنند. @Nardebane_feghahat
💥 نسبت به فلسفه اسلامی، افراط‌گرا یا تفریط‌گرا نباشیم. فلسفه اسلامی با فلسفه یونان تفاوت دارد. فلسفه اسلامی از فرهنگ قرآن و فرهنگ اهل بیت(ع) تأثیر پذیرفته است. 💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: «دو رويکرد در باب عرفان و فلسفه مسلمين و اسلامی وجود دارد که کاملاً مخالف هم هستند؛ يکي افراط‌گراست و ديگري هم تفريط‌گرا. 👈گروهي بينونت مطلق ميان اسلام و فلسفه و عرفان اسلامي قائل‌اند و فلسفه را ادامه همان حکمت يونان و عرفان را نيز ادامه عرفانهاي هندي و ايران باستان مي‌دانند؛ که اين يک غلو است. 👈از آن طرف هم اينکه ما بگوييم ادبيات اين فلسفه و عرفان، نازله قرآن است و لذا تنها راه دستيابي به قرآن و کليد گنج معارف قرآن است، اين هم در واقع نوعي مبالغه است. البته اين بحث مربوط به جامعه‌شناسي علم است و نيازمند آن است که ما عوامل اجتماعيِ دخيل در فرايند توسعه فلسفه و حکمت و عرفان در دنياي اسلام را، هم از منظر فلسفه تاريخي و هم از منظر جامعه‌شناختي و انسان‌شناختي و حتي از منظر معرفت‌شناختي دنبال کنيم و به جواب روشني در اين حوزه برسيم. آنچه که به ذهن مي‌آيد و مي توان به عنوان يک احتمال مطرح کرد و البته قابل نقد و بررسي است، اين است که بي‌ترديد فرهنگ قرآن و فرهنگ اهل بيت(ع) در پيشرفت دانش عرفان و حکمت و نه فقط اين دو، بلکه در ساير دانش‌هاي تخصصي در دنياي اسلام بسيار مؤثر بوده‌اند؛ نه به اين معنا که تحريک به دانش و علم‌آموزي مي‌کردند بلکه فرايندي را براي تحقق دانش ايجاد مي‌کردند و قطعاً و بلاترديد فضايي را که اسلام و فرهنگ اهل بيت(ع) ايجاد کرده‌اند، فضايي اثرگذار بر فرهنگ عرفان و فلسفه بوده است و نظام موضوعات و مسائل مورد تحقيق در حوزه فلسفه را به شدت تحت تأثير قرار داده است. اگر چه حکمت و فلسفه ما متأثر از فلسفه يونان است، ليکن بي‌ترديد توسعه مسائل و اولويتي که به نظام مسائل داده شده است، در دنياي اسلام کاملاً متفاوت با حوزه يونان است.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
تطورات فلسفه .pdf
2.41M
📝 استاد میرباقری | تحلیل فلسفه اسلامی از منظرِ فرایند پیدایش فلسفه (PDF) ( منتشرشده در کتاب «درآمدي بر چيستي فلسفه اسلامي»، پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی، ۱۳۸۹) 💥 پيدايش فلسفه، يك فرايند است؛ بايد فرايند آن را شناسايي كنيم. وقتي بخواهيم عوامل تأثيرگذار بر فلسفه را پيدا كنيم، به روش انتزاعي عمل مي‌كنيم؛ يعني فيسلوف و محصول فكر او را بررسي مي‌كنيم. هم فراتر از اين مي‌رويم و مي‌خواهيم را تحليل كنيم. گاهي «فيلسوف و فلسفه» را، گاهي «جامعه و فلسفه» را و گاهي هم «تاريخ و فلسفه» را بررسي مي‌كنيم كه امروز در و معرفت بحث مي شود؛ حتي به نظر من بايد تاريخ‌شناسي معرفت هم موضوع بحث قرار گيرد. البته معرفت را نديده‌ايم، ولي بايد انجام گيرد. همان‌گونه كه جامعه‌شناسي معرفت از سنخ بحث‌هاي جامعه‌شناختی است، تاريخ‌شناسی معرفت هم از سنخ بحث‌های فلسفی تاريخ است. به هر حال، فلسفۀ موجود تحت تأثير «آحاد، جامعه و تاريخ» بوده است؛ يعني عوامل تاريخي، اجتماعي و فردي، همه در فرايند پيدايش فلسفه تأثيرگذار بوده‌اند. اگر بخواهيم چيستي فلسفه را به واقع بشناسيم، بايد يك پژوهش عميق نظري، كتابخانه‌اي و ميداني انجام دهيم. در اين صورت، به رگه‌هايي از فلسفه مي‌رسيم كه به نظر من، ديگر يك فلسفه نخواهد بود، آنجا مي‌توانيم بگوييم كه به‌نسبت داريم. در اين صورت، ما را تحليل كرده‌ايم و اين كار، غير از آن است كه يك از آن به دست دهيم. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
نقدی بر کتاب .pdf
414.3K
نقدی بر کتاب «جامعه شناسی متعالیه»
نقدی بر کتاب .docx
34.2K
نقدی بر کتاب «جامعه شناسی متعالیه»
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 هدایت قرآن مربوط به همه گستره زندگی بشر است 🔺 رهبر انقلاب، امروز در محفل انس با قرآن: خداوند متعال در میان امتیازات متعدد ماه مبارک رمضان امتیاز نزول قرآن را ذکر میکند... در میان همه اینها هدایت قرآنی را مطرح میکند. آغاز قرآن با ذکر هدایت قرآنی آغاز شده است و بعد از آن هم در جاهای متعددی ده ها مورد در قرآن هست که سخن از هدایت قرآن است و راهنماییها و دستگیری های قرآن. هدایت قرآن هم به یک منطقه محدودی از زندگی بشر اختصاص ندارد هدایت قرآنی مربوط به همه گستره عظیم زندگی بشر است. یعنی اینجور نیست که در یک بخشی انسان را هدایت کند قرآن در یک بخش دیگر از موارد مورد نیاز بشر و زندگی بشر انسان را مهمل بگذارد و بی اعتنا عبور کند، نه قرآن مشرف به همه گوشه و کنارهای صحنه زندگی بشر و میدان حضور بشر است. 🌒 🌙 @Khamenei_ir
هدایت قرآن به یک منطقه‌ی محدودی از زندگی بشر اختصاص ندارد؛ هدایت قرآنی، مربوط به همه‌ی گستره‌ی عظیم زندگی بشر است؛ یعنی این جور نیست که قرآن در یک بخشی انسان را هدایت کند و در یک بخش دیگری از مواردِ مورد نیاز بشر و زندگی بشر، انسان را مهمل بگذارد و بی‌اعتنا عبور بکند؛ نه، قرآن مشرِف به همه‌ی گوشه و کنارهای صحنه‌ی زندگی و میدان حضور بشر است؛ 1⃣ از عروج معنوی انسان و کمال معنوی انسان بگیرید -که بالاترین خواسته‌ی بشر همین عروج معنوی و قرب الهی و معرفت الهی و محبّت الهی و جوار الهی است: هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلَیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها اِلَیک؛ که بالاترین نیاز است- 2⃣ تا مسئله‌ی جوامع بشری و اداره‌ی جوامع انسانی و بشری و اقامه‌ی عدل و رفتارهای مدیریّتی برای اداره‌ی جوامع انسانی، 3⃣ و دفع دشمنان گوناگون -دشمنان باطنی و دشمنان ظاهری، دشمنان اِنسی و دشمنان جنّی- با مجاهدت و با جهاد، یا رفع دشمنی‌ها -که «فَاِذَا الَّذی بَینُکَ وَ بَینَه‌ عَداوَةٌ کَاَنَّه‌ وَلِیٌّ حَمیم»- همه‌ی این میدانها مورد هدایت قرآنی است؛ 4⃣ تا اخلاق، 5⃣ تا خانواده، [مثل] «رَبَّنا هَب لَنا مِن اَزواجِنا وَ ذُرِّیَّٰتِنا ‌قُرَّةَ اَعیُن» یا «وَ اَنکِحُوا الاَیٰمیٰ مِنکُم وَ الصٰلِحینَ مِن عِبادِکُم وَ اِمائِکُم اِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»،یا تربیت فرزند و امثال اینها، 6⃣ تا مسئله‌ی آرامش و سکون روحی، سکینه و آرامش روانی انسان که یکی از مهم‌ترین نیازهای انسان است، «فَاَنزَلَ اللهُ سَکینَتَه عَلیٰ رَسولِه؛ وَ عَلَی المُؤمِنین»، و فرو نشاندن تلاطمهای درونی‌ای که انسان در حوادث زندگی با آنها مواجه میشود، و 7⃣ تا توصیه‌ی به علم و شناخت طبیعت، «وَ استَعمَرَکُم فیها» که انسان بایستی به سمت علم، به سمت دانایی، به سمت کشف حقایق طبیعت و حقایق عالم وجود حرکت بکند، و 8⃣ تا رفتارهای فردی انسان، «وَ لا تُصَعِّر خَدَّکَ لِلنّاسِ وَ لا تَمشِ فِی الاَرضِ مَرَحًا» یا «وَ اقصِد فی مَشیِکَ وَ اغضُض مِن صَوتِک