موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢جایگاه کتب فلسفی و عرفانی
🔺در هر حال كتب فلسفى خصوصاً از فلاسفه اسلام و كتب اهل حال و عرفان هر كدام اثرى دارد.
🔸اوّلى ها، انسان را ولو به طور دورنما آشنا مى كند با ما وراء طبيعت،
🔹و دوّمى ها خصوصاً بعضى از آن ها چون «منازل السائرين» و «مصباح الشريعه» كه گويى از عارفى است كه به نام حضرت صادق- عليه السلام- به طور روايت نوشته است، دل ها را مهيّا مى كنند براى رسيدن به محبوب
🔸و از همه دلانگيزتر مناجات و ادعيه ائمه مسلمين است كه راهبرند به سوى مقصود نه راهنما، و دست انسان حقجو را مى گيرند و به سوى او مى برند، افسوس و صد افسوس كه ما از آن ها فرسنگ ها دور هستيم و مهجور.
🌸دخترم!
⚠️سعى كن اگر اهلش نيستى و نشدى، انكار مقامات عارفين و صالحين را نكنى و معاندت با آنان را از وظايف دينى نشمرى.
🔸بسيارى از آنچه آنان گفته اند در قرآن كريم به طور رمز و سربسته، و در ادعيه و مناجاتِ اهل عصمت بازتر، آمده است و چون ما جاهلان از آن ها محروميم با آن به معارضه برخاستيم.
🔺گويند صدر المتألّهين ديد در جوار حضرت معصومه- سلام اللَّه عليها- شخصى او را لعن مى كند،
پرسيد: چرا صدر را لعن مى كنى؟
جواب داد: او قائل به وحدت واجب الوجود است،
گفت: پس او را لعن كن!
🔸اين امر اگر قصه هم باشد حكايت از يك واقعيت دارد. واقعيت دردناكى كه من خود قصه هايى را ديده يا شنيده ام كه در زمان ما بوده است.
🔹من نمى خواهم تطهير مدعيان را بكنم كه: «اى بسا خرقه كه مستوجب آتش باشد». مى خواهم اصل معنى و معنويت را انكار نكنى، همان معنويتى كه كتاب و سنّت نيز از آن ياد كرده اند و مخالفان آن يا آن ها را ناديده گرفته و يا به توجيه عاميانه پرداخته اند.
🔸و من به تو توصيه مى كنم كه اول قدم، بيرون آمدن از حجاب ضخيم انكار است كه مانع هر رشد و هر قدم مثبت است. اين قدمْ كمال نيست، لكن راهگشاى به سوى كمال است چنانچه «يقظه» را كه در منازل سالكان اول منزل محسوب شده است، از منازل نتوان شمرد، بلكه مقدمه و راهگشاى منازل سالكين است. در هر صورت با روح انكار نتوان راهى به سوى معرفت يافت.
🔹آنان كه انكار مقامات عارفان و منازل سالكان كنند، چون خودخواه و خودپسند هستند هر چه را ندانستند حمل به جهل خود نكنند و انكار آن كنند تا به خودخواهى و خودبينى شان خدشه وارد نشود «مادر بُتها بُتِ نفس شماست» تا اين بت بزرگ و شيطان قوى از ميان برداشته نشود راهى به سوى او- جلّ و علا- نيست، و هيهات كه اين بت شكسته و اين شيطان رام گردد.
📚صحيفه امام ج18 / 454
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢تفاوت علم و عرفان
🔺«عرفان» و «علم» و «شناسايى» و «دانايى» فرق واضح دارند
🔸و گويند «علم» در اصل لغت مخصوص به كليات است،
🔹و «معرفت» مخصوص به جزئيات و شخصيات.
🔸و گويند «عارف» باللّه كسى است كه حق را به مشاهده حضوريه بشناسد،
🔹و «عالم» باللّه كسى است كه به براهين فلسفيه علم به حق پيدا كند.
🔸و بعضى گويند علم و عرفان از دو جهت تفاوت دارند:
1️⃣يكى از جهت متعلّق، چنانچه ذكر شد.
2️⃣و ديگر، در «معرفت» سابقه فراموشى و نسيان مأخوذ است،
🔹پس چيزى را كه ابتدائا ادراك به آن متعلق شد، گويند «علم» به او حاصل شد، و چيزى را كه معلوم بوده و نسيان شد و ثانيا مورد ادراك شد، گويند «معرفت» به آن حاصل شد. و عارف را از آن جهت «عارف» گويند كه متذكر اكوان سالفه و نشآت سابقه بر كون ملكى و نشئه طبيعى خود شود.
📚شرح چهل حديث / 621
🔺در فرق بين عرفان و علم گفتهاند:
🔸عارف را از آن جهت عارف مىگويند كه عرفان به معناى دانستن بعد از نسيان آنچه مىدانست، مىباشد.
👈عارف بعد از آنكه به دار طبيعت آمد و حجابات طبيعيه اين دار دنيا را كه جلوى قلبش را گرفته با رياضت رفع كرده و سرادقات نسيان را برداشت، برايش عرفان حاصل مىشود. و عارف بعد از آنكه خودش را تهذيب كرد، كينونتهاى سالفه به يادش مىآيد.
📚تقريرات فلسفه ج3 / 116
🔺و بالجمله گفتيم: عرفان و علم از دو جهت فرق دارند،
🔸يكى اينكه معرفت آن است كه انسان شخص خارجى را بداند، گرچه نداند كه كدام مفهوم بر او صادق است، ولى علم آن است كه كلى من حيث هو كلى را بداند ولى مصداق كلى را به عين شهود نديده باشد.
🔹عرفان مانند اين است كه شخصى شكر را بخورد بدون اينكه اسمش را بداند؛ كامش شيرين مىشود اگر چه اسمش را ندانسته است، و علم مثل اين است كه شكر را بداند و اسمش را در ياد داشته باشد و مفهوم چيزى را كه ريز است و حلاوت دارد بداند، ولى خودش را نديده باشد.
🔸و به عبارت ديگر: مثل آن است كه كسى خواب ديده باشد و بيدار شود و بداند كه چه خوابى ديده و آن را تصور كند، اين علم است كه فقط مفهوم ببيند، ولى عرفان آن است كه آن واقعه خواب را كه شخص اول ديده بود بالمشاهدة العينيه ببيند.
❇️و ديگر اينكه: عرفان بعد از نسيان است و چون شخص، مراتب نزولى خود را- در قوس نزولى- بعد از نسيان متذكر شود او را عارف گويند.
📚تقريرات فلسفه ج3 / 119
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢عامیانه نبودن معارف اهل بیت علیهم السلام
🔸گمان نشود كه مقصود ما از اين بيانات از حديث شريف به طريق مسلك اهل عرفان قصر كردن مفاد حديث است به آن، تا از قبيل رجم به غيب و تفسير به رأى باشد، بلكه دفع توهم قصر معانى احاديث وارده در باب معارف است به معانى مبذوله عرفيه.
🔹و عارف به اسلوب كلمات ائمه، عليهم السلام، مىداند كه اخبار در باب معارف و عقايد با فهم عرفى عاميانه درست نيايد، بلكه ادقّ معانى فلسفيه و غايت معارف اهل معرفت را در آنها گنجانيدهاند.
🔸و اگر كسى رجوع كند به اصول كافى و توحيد شيخ صدوق، عليه الرحمة، تصديق مىكند اين مطلب را.
🔹و منافات ندارد اين معنا با آنكه آن ائمه اهل معرفت و علماى باللّه كلام شريف خود را طورى جامع ادا كنند كه هر طايفهاى به حسب مسلك خود خوشهاى از آن خرمن بچيند.
⚠️و هيچيك از آنها حق ندارند منحصر كنند معناى آن را به آنچه فهميدند.
📚شرح چهل حديث/ 627
🔸 از غرايب امور آن است كه بعضى در مقام طعن و اشكال گويند كه ائمه هدى، عليهم السلام، فرمايشاتى را كه مىفرمايند براى ارشاد مردم بايد مطابق با فهم عرفى باشد، و غير از آن از معانى دقيقه فلسفيه يا عرفانيه از آن ها صادر نبايد شود.
🔹و اين افترايى است بس فجيع و تهمتى است بسيار فظيع كه از قلت تدبر در اخبار اهل بيت (ع) و عدم فحص در آن، با ضميمه بعض امور ديگر، ناشى شده است.
❗️فوا عجبا! اگر دقايق توحيد و معارف را انبيا و اوليا، عليهم السلام، تعليم مردم نكنند، پس كى تعليم آنها كند؟
⁉️آيا توحيد و ديگر معارف دقايقى ندارد و همه مردم در معارف يكسان هستند؟
‼️معارف جناب امير المؤمنين، عليه السلام، با ما يكسان است و همين معانى عاميانه است، يا آنكه فرق دارد؟ و تعليم آن لازم نيست، سهل است، حتى رجحان هم ندارد! يا هيچيك نيست و ائمه، عليهم السلام، اهميت به آن ندادند؟
📚شرح چهل حديث/ 627
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢فرق عارف وصوفی
🔺صوفيه و عرفا، و تصوف و عرفان كه كثيراً ما زبانزد ماست، بسا فرق بين موارد استعمال آن ها رعايت نمىشود، با اينكه تفاوت هست؛
🔸چون عرفان به علمى گفته مىشود كه به مراتب احديت و واحديت و تجليات به گونهاى كه ذوق عرفانى مقتضى آن است، پرداخته و از اينكه عالم و نظام سلسله موجودات، جمال جميل مطلق و ذات بارى است بحث مىنمايد و هر كسى كه اين علم را بداند به او عارف گويند.
🔹كسى كه اين علم را عملى نموده، و آن را از مرتبه عقل به مرتبه قلب آورده و در قلب داخل نموده است، به او صوفى گويند.
🔸مانند علم اخلاق، و اخلاق عملى كه ممكن است كسى علم اخلاق را كاملًا بداند و مفاسد و مصالح اخلاقى را تشريح نمايد، ولى خودش تمام اخلاق فاسده را دارا باشد به خلاف كسى كه اخلاق علمى را در خود عملى كرده باشد.
🔹لذا اهل اين فن به محيى الدين عربى محقق گويند و محقق گفتن آن ها به او، مثل محقق گفتن ما به صاحب شرايع نيست كه معنايش اين باشد كه مطالب علمى فقهى را تحقيق نموده است.
🔸بلكه مراد آن ها از اطلاق محقق بر محيى الدين، اين است كه او شرايط خلوات و تجليات و آن رشته سخنانى را كه دارند از مقام عقلانى به مرتبه قلب تنزل داده و در نفس خود به حقيقت رسانده است.
📚تقريرات فلسفه ج2 / 157
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢فرق عارف و حکیم
🔺فرق ديگر عرفان با علم كه در سياق وجه فرق بين حكيم و عارف گفته شده اين است كه:
🔸حكيم آن كسى است كه:
➖مفاهيم كليه را بداند
➖و با براهين، وجود صرف را اثبات كند
➖و براى او مفاهيم علم، قدرت، اراده، كرم، قِدَم، جمال و جلال را اثبات كند.
🔹و ليكن عارف آن كسى است كه:
➖كليات را نبيند، بلكه به مشاهده حضوريه، شخصيات را مشاهده كند؛
➖آنچه را حكيم با پاى چوبين خود اثبات كرده كه مفاهيم را برهانى نموده، و آنچه كليات به حمل شايع صناعى بر آن انطباق پيدا مىكند، عارف آن را به مشاهده حضوريه مىيابد؛
🔸گرچه عارف اين مفاهيم و برهان و صورت استدلال را نداند و ليكن نتيجه خارجى آن را مىبيند، بر خلاف حكيم كه از مفاهيم و صورت استدلال، صورت نتيجه را گرفته و از مفهوم، مفهوم اخذ مىنمايد و به همان كليات مفاهيم پيچيده اكتفا مىكند.
📚تقريرات فلسفه ج3 / 117
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢عمق ادعیه اهل بیت علیهم السلام
🔸تمام اين مسائلى که عرفا در طول کتاب هاى طولانى خودشان يا خودشان مى گويند در چند کلمه مناجات شعبانيه هست، بلکه عرفاى اسلام از همين ادعيه و از همين دعاهايى که در اسلام وارد شده است از اين ها استفاده کردهاند.
🔹و عرفان اسلام فرق دارد با عرفان هند و جاهاى ديگر.
🔸اين دعاهاست که به تعبير بعض از مشايخ ما مى فرمودند که «قرآن، قرآن نازل است، آمده است به طرف پايين و دعا از پايين به بالا مى رود، اين قرآن صاعد است.»
🔹معنويات در اين ادعيه -آنى که انسان را مى خواهد آدم کند، آنى که اين افرادى که اگر سر خود باشند از همه حيوانات درنده تر هستند- اين ادعيه با يک زبان خاصى که در دعاها هست اين ها اين انسان را دستش را مى گيرد و مىبردش به بالا، آن بالايى که من و شما نمى توانيم بفهميم، اهلش هستند.
📚صحيفه امام ج13 / 32
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢حجاب بودن علم بدون تزکیه
🌸دخترم! سرگرمى به علوم حتى عرفان و توحيد اگر براى انباشتن اصطلاحات است -که هست- و براى خود اين علوم است، سالک را به مقصد نزديک نمىکند که دور مى کند العلم هو الحجاب الاکبر؛
🔸و اگر حقجويى و عشق به او انگيزه است که بسيار نادر است، چراغ راه است و نور هدايت الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فى قَلْبِ مَنْ يَشاءُ و براى رسيدن به گوشه اى از آن تهذيب و تطهير و تزکيه لازم است،
❇️تهذيب نفس و تطهير قلب از غير او،
▫️چه رسد به تهذيب از اخلاق ذميمه که رهيدن از آن بسيار مجاهده مى خواهد،
▪️و چه رسد به تهذيب عمل از آنچه خلاف رضاى او- جلّ و علا- است،
▫️و مواظبت به اعمال صالحه از قبيل واجبات که در رأس است
▪️و مستحبات به قدر ميسور و به قدرى که انسان را به عُجب و خودخواهى دچار نکند.
📚صحيفه امام ج18 / 445
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢ضرورت تحصیل انگیزه الهی
🔸بعضى چيزها براى مردم خوب است، براى دانشگاه خوب است، بعضى از چيزها براى شما خوب است، بعضى چيزها براى هر دو خوب است.
🔹اگر موفق بشويد هم اين معنا را درست بكنيد كه انگيزه، انگيزه الهى و خدايى باشد، نه براى خودم يک كارى مى خواهم بكنم، براى خدا مى خواهم يک كارى بكنم، براى ملت هم نيست، براى خداست، اگر اين طور باشد موفقيد در كارتان راجع به اين جهت.
🔸در آن كار اگر هم -به حسب قاعده موفق خواهيد شد در آن كار هم- اگر هم خداى نخواسته، يک وقت چيزهايى آمد پيش، موانعى آمد پيش، نتوانستيد موفق بشويد، اين ديگر قدرت نداشتيد، خدا هم از شما قبول دارد، بيشتر از قدرت از شما نمى خواهد.
⚠️بنابراين، اين انگيزه را بايد ما حفظ بكنيم. يک كسى ممكن است درس بخواند، درس الهى بخواند، توحيد بخواند، عرفان بخواند و جهنم برود. ديگران از استفاده از او تو بهشت بروند، اين براى اينكه خودش انگيزه باطل داشته باشد جهنم برود.
📚صحيفه امام ج19 / 447
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢معنای عرفان حقیقی
⚠️خيال كردند يک دسته زيادى كه معناى عرفان عبارت از اين است كه انسان يک محلى پيدا بشود و يك ذكرى بگويد و يک سرى حركت بدهد و يک رقصى بكند و اينها، اين معنى عرفان است؟!
✅مرتبه اعلاى عرفان را امام على -سلام اللَّه عليه- داشته است و هيچ اين چيزها نبوده در كار.
⚠️خيال مى كردند كه كسى كه عارف است بايد ديگر بكلى كناره گيرد از همه چيز و برود كنار بنشيند و يک قدرى ذكر بگويد و يک قدرى تغنى بشود و يک قدرى چه بكند و دكاندارى.
✅امير المؤمنين در عين حالى كه اعرف خلق اللَّه بعد از رسول اللَّه در اين امت، اعرف خلق اللَّه به حق تعالى بود مع ذلک، نرفت كنار بنشيند و هيچ كارى به هيچى نداشته باشد، هيچ وقت هم حلقه ذكر نداشت، مشغول بود به كارهايش، ولى آن هم بود.
⚠️يا خيال مى شود كه كسى كه اهل سلوک است، اهل سلوک بايد به مردم ديگر كار نداشته باشد، در شهر هر چه مى خواهد بگذرد، من اهل سلوكم، بروم يک گوشه اى بنشينم و وِرد بگويم و سلوک به قول خودش پيدا كند.
✅اين سلوک در انبيا زيادتر از ديگران بوده است، در اوليا زيادتر از ديگران بوده است، لكن نرفتند تو خانه شان بنشينند و بگويند كه ما اهل سلوكيم و چكار داريم كه به ملت چه مى گذرد هر كه هر كارى مى خواهد بكند.
⚠️اگر بنا باشد كه اهل سلوک بروند كنار بنشينند، پس بايد انبيا هم همين كار را بكنند و نكردند.
✅موسى بن عمران اهل سلوک بود، ولى مع ذلک، رفت سراغ فرعون و آن كارها را كرد، ابراهيم هم همين طور، رسول خدا هم كه همه مى دانيم.
👈رسول خدايى كه سالهاى طولانى در سلوک بوده است، وقتى كه فرصت پيدا كرد، يک حكومت سياسى ايجاد كرد براى اينكه، عدالت ايجاد بشود. تبع ايجاد عدالت فرصت پيدا مى شود براى اينكه هر كس هر چيزى دارد بياورد.
❇️وقتى كه آشفته است نمى توانند، در يک محيط آشفته نمى شود كه اهل عرفان، عرفانشان را عرضه كنند، اهل فلسفه، فلسفه شان را، اهل فقه، فقه شان را، لكن وقتى حكومت يک حكومت عدل الهى شد و عدالت را جارى كرد و نگذاشت كه فرصت طلبها به مقاصد خودشان برسند، يک محيط آرام پيدا مى شود، در اين محيط آرام همه چيز پيدا مى شود
📚صحيفه امام ج20 / 116
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢اشاره به معارف عمیق قرآنی
🔺ياد روزى كه در ايام جوانى كتاب «فصوص الحكم» و ديگر كتب عرفانى را كه بزرگان مشايخ ارباب عرفان به يادگار گذاشته اند در خدمت بعض از مشايخ اهل عرفان -رضوان اللَّه عليه- استفاده نمودم و اكنون كه در اين سنّ كهولت و از پاى درآمدگى دختر عزيزم (فاطى) خانم فاطمه طباطبائى از اين بى بضاعت خواستند چيزى بنويسم.
🔸بايد بگويم كه كتب مذكور با همه قدر و منزلتى كه دارند و كمك هاى بسيار ارزنده اى به معرفت قرآن كريم سرچشمه فيّاض معرفة اللَّه و كتب ادعيه ائمه معصومين، صلوات اللَّه و سلامه عليهم اجمعين، كه آن ها را حقّاً قرآن صاعد بايد خواند و احاديث آن بزرگواران مى كنند، حلاوت و لطافت و جامعيت اسرار كتاب الهى را ندارند.
🔹فى المثل سوره مباركه حمد مشتمل جميع اسرار معارف الهيه است كه تحمل آن از عهده اين نويسنده دست و پا بسته خارج است، همين قدر بدان اى دختر عزيزم كه در
❇️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
🔸معارف و اسرار غير قابل تحمل براى ما است و اگر عارف صاحب سرى در الْحَمْدُ لِلَّهِ با قدم صاحب ولايت غور كند مىيابد كه در عالم هستى غير از اللَّه چيزى و كسى نيست كه اگر بود حمد مختصّ به ذات الوهى نبود (تو خود حديث مفصّل بخوان از اين مجمل) پس بايد قلم ها بشكنند اگر گمان شود وراى او هستند.
🔹تو نيز اى عزيز، كتب عرفا و اوليا را بخوان به قصد فهميدن يا ذوق كردن همين كلمه شريفه جامعه.
📚صحيفه امام ج21 / 238
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢سیره مخالفان فلسفه و عرفان
🔺ما بيچارهها كه از مشاهدات و تجليات بكلى محروميم از ايمان به اين معانى هم، كه خود يك درجه از كمال نفسانى است و ممكن است ما را به جايى برساند، دوريم. از مرتبه علم، كه شايد بذر مشاهدات شود، نيز فرار مىكنيم، و چشم و گوش خود را بكلى مىبنديم و پنبه غفلت در گوشها مىگذاريم كه مبادا حرف حق در آن وارد شود. اگر يكى از حقايق را از لسان عارف شوريده يا سالك دلسوخته يا حكيم متألهى بشنويم، چون سامعه ما تاب شنيدن آن ندارد و حبّ نفس مانع شود كه به قصور خود حمل كنيم، فورا او را مورد همه طور لعن و طعن و تكفير و تفسيقى قرار مىدهيم و از هيچ غيبت و تهمتى نسبت به او فرو گذار نمىكنيم. كتاب وقف مىكنيم و شرط استفاده از آن را قرار مىدهيم [كه] روزى صد مرتبه لعن به مرحوم ملا محسن فيض كنند! جناب صدر المتأهلين را، كه سرآمد اهل توحيد است، زنديق مىخوانيم و از هيچ گونه توهينى درباره او دريغ نمىكنيم. از تمام كتابهاى آن بزرگوار مختصر ميلى به مسلك تصوف ظاهر نشود- بلكه كتاب كسر اصنام الجاهلية في الردّ على الصوفية نوشته- [با اين حال] او را صوفى بحت مىخوانيم. كسانى كه معلوم الحال هستند و به لسان خدا و رسول، صلّى اللّه عليه و آله، ملعوناند مىگذاريم، كسى [را] كه با صداى رسا داد ايمان به خدا و رسول و ائمه هدى، عليهم السلام، مىزند لعن مىكنيم! من خود مىدانم كه اين لعن و توهينها به مقامات آنها ضررى نمىزند، بلكه شايد به حسنات آنها افزايد و موجب ارتفاع درجات آنها گردد، ولى اينها براى خود ماها ضرر دارد و چه بسا باشد كه باعث سلب توفيق و خذلان ما گردد.
📚شرح چهل حديث / 456
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢 شرایط سخت فلاسفه (تقيه و رمز در كلمات پيشينيان)
🔺مرحوم آخوند رحمه الله مىفرمايد: افلاطون و ارسطو و ديگر قدما هم به همين قول اعتقاد داشتند و چون در زمان خودشان گرفتار تقيّه بودند، نتوانستند با صراحت لهجه، مراد و مقصود خودشان را بيان كنند، بلكه طبق عقيده و اعتقاد عامه مردم سخن گفتند؛ چنانكه هم اكنون در قلوب مسلمانان همين معنى راسخ است كه نفس قبل از بدن وجود داشته و سپس وارد بدن شده است، با اينكه اين عقيده از آنِ مسلمين نيست، بلكه از قديم در قلوب مردم ارتكاز داشته است و عدهاى از روضهخوانها به چند روايتى كه سند مشخصى نداشته و در كتب شيعه هم نمىباشد بلكه متّخَذ از روايات عامه است و معنايش را هم درست تلقّىنكرده و نفهميدند، براى اثبات اين ارتكاز عمومى تمسّك جستند و به عنوان روايات نقل كردند و گويا از ضروريات دين شمرده مىشود.
🔺اكنون هم بين عامه مردم، بلكه حتى بين علما هم نمىشود گفت كه مرحوم آخوند رحمه الله چه گفته است، پس به نظر مىرسد كه افلاطون و ارسطو هم در زمان خودشان گرفتار تقيه بودند و لذا كلماتشان را طورى ادا مىكردند كه اگر مخالفين قصد مؤاخذه مضامين كلماتشان را داشته باشند، آنها بتوانند محاجّه كنند و در عين حال مرادشان را هم با اشاره و ايماء بيان داشتند كه اگر به دست اهلش افتد، بتواند مراد و مذاق آنها را دريابد.
📚 تقريرات فلسفه ج3 / 414
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_رهبری
💢 تجلیل از ملاصدرا
🔺 از تشكيل اين مجمع بزرگ علمي و فكري كه بر گرد انديشه و شخصيّت فيلسوف نامدار ايراني، حكيم صدرالمتألّهين شيرازي فراهم آمده، احساس افتخار و مسرّت ميكنم و خداي سبحان را سپاس ميگويم.
🔺 اگرچه دانسته هاي دنياي غرب و حتي بخشهايي از دنياي اسلام از اين شخصيّت كم نظير چندان وسيع نيست، ولي حوزه هاي فلسفي ايران لااقل در سه قرن اخير - يعني تقريباً از صد سال پس از تأليف كتاب اسفار تاكنون - يكسره از آراء فلسفي صدرالمتألّهين تغذيه شده و كتابها و آراء مهمّ او - كه بسياري از آنها حداقل در قالب استدلالي و عقلاني اش از ابتكارات اوست - محور درس و تحقيق و شرح و تنقيح بوده است. از طرفه هاي زمانه اين است كه صدرالمتألّهين، هم بيشترين پيروان و منتحلان فلسفي و هم بيشترين منتقدان و مخالفان را در مدت چهار قرن گذشته داشته است. در اين مدت بيشترين مشعلداران فلسفه ي الهي در ايران، دنباله روان و شارحان فلسفه يي بشمار ميروند كه او با نبوغ و ابتكار خود همچون ناسخ شيوه هاي معروف مشايي و اشراقي، و مشتمل بر همه ي برجستگيهاي آن، بنيان نهاد و مباني آن را در هزاران صفحه با تقرير رسا و پر جاذبه ي خويش، تبيين كرد. و باز در همين مدّت كسان زيادي از منتحلان عقايد او در ابواب وجود و الهيات خاص و معاد و غيره، به همان سرنوشتي دچار شدند كه وي در دوران زندگي اش آن را بتلخي آزموده و موطن مألوف را بخاطر آن ترك كرد. البتّه نقد علمي و تحقيقي آراء او بدور از توسّل به طعن و جنجال نيز از دوران يكي از دو شاگرد بلافصل و مقرّبش تا امروز ادامه داشته و نام آوراني چند از حكماي متأله، در برخي از اصليترين مباني دستگاه فلسفي شامخ صدرايي، مناقشات جدّي وارد كرده اند. ترديد نبايد كرد كه هم آن تاثير خاضع كننده بر روي بزرگاني از سرآمدان فلسفي، و هم اين برانگيختگي عقيدتي يا علمي از سوي منتقدان و مخالفان، به نقطه ي يگانه يي اشاره ميكند كه همانا جز عظمت فكري، و نيروي ابداع، و بنيان رفيع فلسفه ي اين حكيم بزرگ، چيز ديگري نيست.
📚 پيام به كنگره ي بزرگداشت صدرالمتألّهين (ملاصدرا) 01/03/1378
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢 شیوه برخورد با مخالف
🔺البته نبايد از شنيدن لفظ صوفيه فرار كرد كه ما با آنها نيستيم؛ چون اگر قومى با ما موافق نشدند، نبايد اگر يك جهت حقى را هم قائل شدند، ما به مناسبت احراز عداوت كلى، زمزمه مخالفت كلى با آنها سر داده و حرف حق را هم به جهت مخالفت با آنها، قائل نشويم. و الّا اگر بنا بر اين باشد بايد ما با تمام الهيين عالم بناى مخالفت گذاشته و اعتقاد به وحدانيت و توحيد را هم از دست بدهيم. بلكه لازم است انسان طريقى كه حق است با هر آشنايى مشى كند و تا وقتى كه مقصد يكى است با آنها همراه باشد و هر جا مقصد او با مقصد آنها تفاوت كرد و راه او از راه آنها جدا شد، او راه منزل خود را پيش گرفته و آنها را در راه خودشان واگذارد.
📚تقريرات فلسفه ج1 / 285
💢 شرط فهمیدن فلسفه و عرفان
🔺 از فلسفه و اصطلاحات اهل اللّه و اصحاب قلوب، تا آن مقدمات حاصل نباشد و انس تامّ و تمام و مزاولت بسيار و حسن ظن كامل به علماء باللّه نباشد، از اين بيانات چيزى حاصل نيايد و تحير بر تحير افزايد
📚شرح چهل حديث/ 611
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_رهبری
💢مكتب فلسفي صدرالمتألّهين
💠مكتب فلسفي صدرالمتألّهين همچون شخصيت و زندگي خود او، مجموعه ي در هم تنيده و به وحدت رسيده ي چند عنصر گرانبها است. در فلسفه ي او از فاخرترين عناصر معرفت يعني عقل منطقي، و شهود عرفاني، و وحي قرآني، در كنار هم بهره گرفته شده، و در تركيب شخصيّت او تحقيق و تأمّل برهاني، و ذوق و مكاشفه ي عرفاني، و تعبّد و تديّن و زهد و انس با كتاب و سنّت، همه با هم دخيل گشته، و در عمر علمي پنجاه ساله ي او رحله هاي تحصيلي به مراكز علمي روزگار، با مهاجرت به كهك قم براي عزلت و انزوا، و با هفت نوبت پياده احرامي حج شدن، همراه گرديده است.
🔺 همان گونه كه فلسفه ي صدرايي - كه خود او بحق آن را حكمت متعاليه ناميده - در هنگام پيدايش خود، نقطه ي اوج فلسفه ي اسلامي تا زمان او و ضربه يي قاطع بر حملات تخريبي مشكّكان و فلسفه ستيزان دورانهاي ميانه ي اسلامي بوده است، امروزه پس از بهره گيري چهار صد ساله از تنقيح و تحقيق برجستگان علوم عقلي، و نقد و تبيين و تكميل در حوزههاي فلسفه، و ورز يافتن با دست تواناي فلاسفه ي نامدار حوزههاي علمي بويژه در اصفهان و تهران و خراسان، نه تنها استحكام بلكه شادابي و سرزندگي مضاعفي گرفته و ميتواند در جايگاه شايسته ي خود در بناي فرهنگ و تمدن، بايستد و چون خورشيدي در ذهن انسانها بدرخشد و فضاي ذهني راتابناك سازد.
💠مكتب فلسفي صدرالمتألّهين همچون همه ي فلسفهها در محدوده ي مليت و جغرافيا نمي گنجد و متعلق به همه ي انسانها و جامعهها است. همواره همه ي بشريت به يك چهارچوب و استخوان بندي متقن عقلاني براي فهم و تفسير هستي نيازمندند. هيچ فرهنگ و تمدني بدون چنين پايه ي مستحكم و قابل قبولي نميتواند بشريت را به فلاح و استقامت و طمأنينه ي روحي برساند و زندگي او را از هدفي متعالي برخوردار سازد. و چنين است كه بگمان ما فلسفه ي اسلامي بويژه در اسلوب و محتواي حكمت صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه ي انسان اين روزگار ميجويد و سرانجام آن را خواهد يافت و در آن پابرجا خواهد گشت.
💠ما ايرانيان بيش از همه به اين فلسفه الهي وامدار و بيش از همه در برابر آن مكلّفيم. دوران ما با دميدن خورشيدي چون امام خميني كه يگانه ي دين و فلسفه و سياست و خود يكي از صاحبنظران برجسته در حكمت متعاليه بود، و نيز با حوزه ي درسي و تحقيقي پربركت حكيم علامه ي طباطبايي كه استاد يگانه ي مباني ملاصدرا در طول سي سال در حوزه ي قم به شمار ميرفت، و تلاش تلامذه و همدوره هاي آنان، بيشك دوره ي با بركتي براي فلسفه الهي است. و اكنون بر پايي اين گردهمايي بزرگ از فرزانگان ايراني و غير ايراني مژده ي آگاهيهاي ژرفتر و گسترده تري در باب فلسفه ملاصدرا ميرساند. شايد اين يكي از موجباتي شود كه مسير مستقيم و تكاملي و نامتناقض فلسفه كه از مميّزات فلسفه ي اسلامي بويژه پس از روشن شدن مشعل حكمت صدرايي است، در ذهن انديشوران و فيلسوفان غرب، با مسير پر تقاطع و پرتناقض و پرنشيب و فراز فلسفه ي غربي در همين چهار صد سال مقايسه شود و فرصت تازه يي براي نقد و بحث در باشگاه جهاني معرفت و استدلال عقلاني، فراهم آيد.
📚 پيام به كنگره ي بزرگداشت صدرالمتألّهين (ملاصدرا) 01/03/1378
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢 عباراتی از امام در تجلیل از جناب #ملاصدرا
💠قال صدر الحكماء المتألهين و شيخ العرفاء الكاملين قدس سره،
شرح دعاء السحر / 57
💠قال صدر الحكماء المتألهين و شيخ العرفاء السالكين، رضي اللَّه تعالى عنه،
شرح دعاء السحر/ 84
💠هذا حقيقة الامر بين الامرين الذي حققه السلف الصالح من اولياء الحكمة و منابع التحقيق كمولانا الفيلسوف صدر الحكماء و المتألهين، رضوان اللَّه عليه،
شرح دعاء السحر/ 95
💠قال صدر الحكماء المتألهين و شيخ العرفاء الشامخين، رضوان اللَّه عليه،
شرح دعاء السحر/ 119
💠جناب محقق فلاسفه، صدر الحكماء و المتألهين، قدّس اللّه سرّه و أجزل أجره،
شرح چهل حديث / 395
💠و جناب محقق فلاسفه و فخر طايفه حقه، صدر المتألهين، رضوان اللّه عليه،
شرح چهل حديث / 413
💠اعظم الفلاسفة على الاطلاق، حضرت صدر المتألهين، است.
شرح چهل حديث/ 528
💠از اساتيد بزرگ بخواهيد تا به حكمت متعاليه صدر المتألّهين - رضوان اللَّه تعالى عليه و حشره اللَّه مع النبيين و الصالحين- مراجعه نمايند.
صحيفه امام، ج21 / 224 پيام به آقاى ميخائيل گورباچف(دعوت به اسلام و پيشبينى شكست كمونيسم)
💠«قد أقام شيخ العرفاء الكاملين و أعظم الفلاسفة المعظّمين، صدر الحكماء و المتألّهين، قدّس اللّه نفسه الشريفة.»
مصباح الهداية إلى الخلافة و الولاية/ 60
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_رهبری
💢 فلسفه، پایه علوم
🔺يكى از آقايان راجع به مسئلهى توليد فكر مطلب بسيار مهمى گفتند؛ كاملًا درست است. پايه علم هم بر فلسفه است؛ فلسفه نباشد، علم وجود ندارد. اگر استنتاج فلسفى نباشد، اصلًا علم ميشود بىمعنا. توليد فكر خيلى مهم است. البته توليد فكر از توليد علم دشوارتر است. متفكرين و نخبگان فكرى در معرض آسيبهائى هستند كه نخبگان علمى كمتر در معرض آن آسيبها قرار ميگيرند. بنابراين كار، كار دشوارى است؛ اما بسيار مهم است. نكتهاى كه مطرح كردند، نكتهى درستى بود؛ بنده بهره بردم و اين را قبول دارم.
🔺 فلسفه مال ماست؛ #مهد_فلسفه، كشور ماست. آنچه كه در كشور ما به نام فلسفه وجود دارد، به عنوان فلسفه و به معناى فلسفه بسيار نزديكتر است تا آنچه كه در اختيار غربىهاست، كه امروز فلسفهى آنها سر و صدايش دنيا را پر كرده.
🔺حوزههاى ما مركز فلسفه است؛ پرورشيافتگان حوزهها، اساتيد بزرگ فلسفه هستند؛ در دانشگاهها هم خوشبختانه اين معنا رسوخ پيدا كرده؛ بنابراين در زمينهى توليد فكر- كه منبعث از نگاه فلسفى است- بايد كار شود.
📚بيانات در ديدار اساتيد دانشگاهها 14/6/89
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢 پرهیز از مطالعه کتب فلسفی بدون استاد
🔺في كلماته الشريفة [مقصود کلمات جناب فلوطین در اثولجیا است] ما يفيد مقصودنا و يشير إلى مطلوبنا فوق حدّ الإحصاء؛ خصوصا في «الميمر» العاشر في باب نوادره. فمن أراد، فليرجع إلى ذلك الكتاب الشريف؛ لكن بعد الفحص الكامل عن مرموزات القوم و الرجوع إلى أهله. فإنّ #لكلّ_علم_أهلا. و إيّاك و الرجوع إليه و إلى مثله بأنانيّتك و نفسيّتك. فإنّه لا يفيدك شيئا، بل لا يزيدك إلّا حيرة و ضلالة.
🔺ألا ترى أنّ الشيخ الرئيس، أبا عليّ بن سينا يقول: «إنّي ما قرأت على الأستاذ من الطبيعيّات و الرياضيّات و الطب إلّا شيئا يسيرا. و تكفّلت بنفسي على حلّها في مدّة يسيرة بلا تكلّف؛ و ظفرت على حلّها بغير تعسّف. و أمّا الإلهيّات، فما فهمت منها شيئا، إلّا بعد الرياضات و التوسّل إلى مبدأ الحاجات و التضرع الجبلّي إلى قاضي السؤالات. حتى أنّ في مسألة واحدة منها راجعت أربعين دفعة! فما فهمت منها شيئا؛ حتى آيست من حلّ ذلك العلم؛ إلى أن انكشف لي بالرجوع إلى مبدأ الكلّ و التدلّي إلى بارئ القلّ و الجلّ.»
🔺 مع أنّ خطاياه في ذلك العلم الأعلى أكثر كثير؛ كما يظهر بالمراجعة إلى كتبه.
🔺فإذا كان هذا حال الشيخ الرئيس، النابغة الكبرى و الأعجوبة العظمى، الّذي لم يكن له في حدّة الذهن و جودة القريحة كفوا أحد، فكيف بغيره من متعارف الناس! و هذه نصيحة منّي على إخواني المؤمنين لئلّا يهلكوا من حيث لا يعلمون.
📚 مصباح الهداية إلى الخلافة و الولاية / ص 68-69
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢مرتبه و ارزش #برهان
🔺 اگر همه عقلا بر امرى اجتماع كنند ولى برهان خلاف آن را گفت بايد همه عقلا را ترك گفته و نداى رسوايى آنها را سر داد. و اگر برهان از اوليات مركب بود و اساس و پايه آن اوليات بود و لو سنت و آيات و نصوص بر خلاف آن باشد بايد آنها را تأويل نمود؛ در صورتى كه نتوان در سند اشكال نمود. آيا نمىبينى كه نص قرآن «وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفّاً صَفّاً» (سوره مبارکه فجر آیه 22) مُأوّل است چون با برهان مخالف است، پس «إنّما المتّبع هو البرهان و بالجمله: اينجا جاى ظهور و تعبد و رجوع به عرف نيست، بلكه جاى تخطئه نمودن عرف است و اگر ظهور با برهان مخالف باشد طرح يا تأويل مىشود و بايد اساس تعبد را در جاهاى ديگر، مثل فقه و غير آن كه جاى رجوع به عرف و ظهور و تعبد است، محكم و مستحكم نمود.
📚تقريرات فلسفه ج2 / 299
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_امام
💢 ذوق عرفانی، شرط فهمیدن کلام عرفا
🔺 اكنون بنا بر عقيده حكما كه شايد بناى درستى بوده و حق هم با آنان باشد، وارد بحث مىشويم. البته قول عرفا باطل نيست، ولى ما نمىتوانيم قول ايشان را هضم كنيم؛ زيرا فهم قول آنها ذوق عرفانى لازم دارد. چنانكه كثيرى از ناس شعر مثنوى را جبر مىدانند و حال آنكه مخالف با جبر است و علت آن اين است كه آقايان معناى جبر را نمىدانند. و چنانكه مرحوم حاجى نيز در شرح خود بر مثنوى نتوانسته در شرح و تفسير، مرام مولوى را برساند؛ زيرا حكيمى قول عارفى را بيان نموده بدون اينكه حظ وافر از قريحه عرفانى داشته باشد و بلاتشبيه مثل اين است كه ملحدى، مرام نبى مرسلى را شرح كرده باشد. بيان مرام شخصى قريب الافق بودن با اعتقاد او را لازم دارد، براى شرح قول عارف رومى، مردى صوفى كه يك نحوه كشف ذوقى داشته باشد لازم است كه آن هم نه با نثر بلكه با نظمى كه از روى ذوق عرفانى برخاسته باشد مانند نسيمى كه از سطح آبى برمىخيزد، به شرح آن بپردازد.
📚 تقريرات فلسفه ج2 199
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_رهبری
💢 حکمت در قرآن
🔺قرآن مىفرمايد:
«ادع الى سبيل ربّك بالحكمة.»حكمت، حكمت، حكمت. انديشهى مستحكم را تعبير به حكمت مىكنند. حكمت، كه انبيا به آن ممتازند و از آنِ بندگان برگزيده و صالح است، همان فكر مستحكمى است كه هيچ ابزار عقلانى نمىتواند آن را نفى كند و از بين ببرد. هيچ استدلال و تجربهاى هم نمىتواند آن را خنثى كند. شما در قرآن به آياتى كه حكمت را معيّن مىكند، بنگريد، و ببينيد چه چيزهايى است:
«ذلك ممّا اوحى اليك ربّك من الحكمة.»چيزهايى است كه اگر بشريت تا ابد هم تلاش كند، نمىتواند آنها را رد كند. هيچ منكرى، هيچ مغرضى، هيچ معاندى نمىتواند در ردّ آنها بكوشد. حكمت يعنى مستحكمترين افكار و انديشهها. اينكه حكما، حكمت را
«صيرورة الانسان عالما مضاهيا للعالم الحسّى»مىگويند، همان است. يعنى چنان افكار برجسته و مستحكم و غير قابل خدشهاى در روح او- بندهى برگزيده و صالح- گسترش پيدا كرده است، كه خود تبديل به يك عالَم شده است و شما مىتوانيد كون را وجود را، و همهى گيتى را در سخن او، در اشارهى او و در اقدام او مشاهده كنيد. 📚بيانات در ديدار روحانيون و مبلغان، در آستانهى«ماه محرم» 26/2/75 💢 امام مصداق کامل یک حکیم 🔺او[امام خمینی] واقعاً حكيم بود و مصداق كامل
«صيرورت الانسان عالما عقليّا مضاهيا للعالم العينى»محسوب مىشد. انسان احساس مىكرد كه تمام حقايق عالم در وجود او منعكس بود. او چيزهايى را بوضوح و روشنى و با همان نورانيت نفسانى و نگاه رحمانى و حكمت خودش- نه با استدلال و تمهيد مقدمات معمولى- مىديد و مىفهميد كه ديگران عصازنان خودشان را به آن نقطه مىرساندند. 📚 سخنرانى در مراسم بيعت ائمهى جمعهى سراسر كشور به اتفاق رئيس مجلس خبرگان 12/4/68 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_رهبری
#امتداد_حکمت
#ریشه_داری_فلسفه_اسلامی
#استحکام_فلسفه_اسلامی
#قوی_تر_بودن_فلسفه_اسلامی_از_فلسفه_غرب
#عدم_امتداد_مشکل_فلسفه_اسلامی
بیانی از رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_رهبری
اهمیت پرداختن حوزه های علمیه به فلسفه و علوم عقلی
#حوزه_علمیه_قم_مرکز_فلسفه
بیانی از رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_رهبری
💢 فلسفه، نردبان معرفت الهی
🔺فلسفه، وسیله و نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا می رساند؛ پالایش می کند و در انسان اخلاق به وجود می آورد.
ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیات مجرد از معنویت و خدا و عرفان تبدیل شود. راهش هم تقویت فلسفهى ملاصدراست؛ یعنی راهی که ملاصدرا آمده، راه درستی است.
🔺آن فلسفه است که انسان را وادار می کند هفت سفر پیاده به حج برود و به همهی زخارف دنیوی بیاعتنایی کند.
🔺البته نمی خواهیم بگوییم هر کس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است.
🔺راه فلسفه باید راه تدین و افزایش ارتباط و اتصال انسان به خدا باشد؛
این را باید در آموزش فلسفه، در تدوین کتاب فلسفی، در درس فلسفی و در انجمن فلسفه -همین که به آن اشاره شد- رعایت کرد.
🔺اهل فلسفه ای که ما قبلا دیده بودیم، همه همین طور بودند؛ کسانی بودند که از لحاظ معنوی و الهی و ارتباطات قلبی و روحی با خداوند، از بقیهی افرادی که در زمینههای علمی حوزه کار می کردند، بهتر و زبده تر و شفافتر بودند.
📚بيانات در دیدار گروهی از فضلای حوزه ی علمیه قم 82
.............................
🔰جمع آوری: کارگروه تعلیم حکمت @talim_hekmat
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
#فلسفه_از_نگاه_امام_و_رهبری
#کلام_رهبری
💢 فلسفه برای نزدیک شدن به خدا
🔺 فلسفه اسلامی، پایه ودستگاه بوده که انسان را با دین، خدا و معرفت دینی نزدیک می کرده است.
🔺 فلسفه برای نزدیک شدن به خدا وپیداکردن یک معرفت درست از حقایق عالم وجود است؛ لذا بهترین فلاسفه ی ما مثل ابن سینا و ملاصدرا عارف هم بوده اند
🔉دیدار گروهی از فضلای حوزه علمیه قم 82/10/29
💢 فلسفه پاشخگو به شبهات
🔺 امروز اگر جامعه ونظام ما از فلسفه محروم بماند،درمقابل این شبهات گوناگون این فلسفه های وارداتی مختلف،لخت و بی دفاع خواهد ماند.
🔺 آن چیزی که می تواند جواب شماها را بدهد غالبا فقه نیست،علوم عقلی است ،فلسفه و کلام اینها لازم است. درحوزه این ها رشته های مهمی است.
🔈دیدار با فضلا واساتید حوزه علمیه قم 87/07/29
💢 فلسفه اسلامی فقه اکبر
🔺 فلسفه اسلامی فقه اکبر است؛ پایه دین است؛ مبنای همه ی معارف دینی در ذهن و عمل خارجی انسان است؛ لذا باید گسترش واستحکام پیدا کند و بروید واین به کار و تلاش احتیاج دارد.
🔈در دیدار گروهی از فضلای حوزه علمیه قم 82/10/29
...........................
🔰جمع آوری: کارگروه تعلیم حکمت @talim_hekmat
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac