eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.8هزار دنبال‌کننده
978 عکس
55 ویدیو
48 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
من به متن‌خوانی اعتقاد جدی دارم. بعضی‌ها متن‌خوانی را تقلید صرف از گذشتگان مي‌دانند، ولي من معتقدم متن‌خوانی، ماده تفکر هست، ماده تعمق هم هست، همراهی با بزرگترین فیلسوفان هم هست. درست مثل اینکه به جایی برسيم که انگار ملاصدرا مستقیماً استاد ما بوده‌است. گاهی در سطح ما قرار می‌گیرند و به ما كمك مي‌كنند... موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی @fvtt_ir
🔷هوالعزیز قال علیه السلام: حب الله نار لا یمر علی شیء الا احترق و نور الله لا یطلع علی شیء الا أضاء. آتشی است که به هر چیز برسد، آن را بسوزاند و نور خدا به هر چه نزدیک شود، فروزانش کند. 📚مصباح الشریعه، ص ۵۲۱ موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 📌 eitaa.com/fvtt_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت نشست عدالت خواهی مطلوب بخش اول: #استاد_فلاح 🗓 تاریخ جلسه: ۱۵ آذر ۹۷ ⏱ زمان: ۳۳ دقیقه 📌موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی @fvtt_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت نشست عدالت خواهی مطلوب بخش اول: #استاد_نامخواه 🗓 تاریخ جلسه: ۱۵ آذر ۹۷ ⏱ زمان: ١ ساعت و ٣٢ دقیقه 📌موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی @fvtt_ir
🍃هوالحق بنیانگذار حکیم انقلاب اسلامی، : قرآن و حدیث برای طبقات مختلفه مردم آمده است، و در آن علومی است که برای یک طبقه عالی از دانشمندان است و دیگران از آن بکلّی بی بهره هستند؛ مانند براهینی که بر و اوست که شماها اگر تمام قرآن را بگردید نمی توانید اینگونه مسائل را از قرآن استفاده کنید؛ لیکن اهل آن، مانند فیلسوف بزرگ و شاگرد عالیمقدار آن، ، علوم عالیه عقلیه را از همان آیات و اخبار که شماها هیچ نمی فهمید، استخراج می کنند. آری؛ هر کس نباید در علوم قرآن و حدیث دخالت کند. قرآن و حدیث نیز نهی از این کرده است که شما بیخردان پا را از گلیم خود دراز نکنید. 📚کشف الاسرار/ ص ۳۲۳ 📌 eitaa.com/fvtt_ir
✅ ضرورت تعلیم فقه الدین اشتغال و چالش اصلی روحانیت - که در ادوار مختلف، حوزه‌های علمیه و علمای ما با آن مواجه بودند - تبیین و تعلیم دین به معنای واسع کلمه بوده است؛ تعلیم فقه‌الله، فقه‌الدین. فقه فقط فروع نیست؛ فقه اکبر، توحید و معارف است؛ چیزهایی است که با غور در مسائل عقلی باید آنها را به دست آورد و فهمید و با تهذیب نفس آنها را صیقل داد. میخواستند دین را فرابگیرند و آن را به مخاطبان خودشان تعلیم بدهند. 📚 بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان همدان‌ * ۱۳۸۳/۰۴/۱۵ 🍃معاونت تعلیم و تربیت موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی🍃 http://eitaa.com/joinchat/3629187084Cc175f1d128
هوالحی ✅ جایگاه توحید نطری از منظر « ، فقط اين نيست كه بگوييم خدايى هست، آن هم يكى است و دو نيست. اين، صورت توحيد است. ، اقيانوس بی كرانهایى است كه اولياى خدا در آن غرق می شوند. توحيد، وادى بسيار باعظمتى است؛ اما در چنين وادى باعظمتى، باز از مؤمنين و مسلمين و موحدين خواستهاند كه با تكيه به تفكر و تدبر و تعقل، پيش بروند. واقعاً هم عقل و تفكر می تواند انسان را پيش ببرد. البته در مراحل مختلف، به نور و نور معرفت و آموزشهاى اولياى خدا، تجهيز و تغذيه می شود؛ ليكن بالاخره آنچه كه پيش میرود، عقل است. بدون ، نمی شود هيچ جا رفت.» 📚حكم انتصاب حجة الاسلام و المسلمين محمد محمدى ری شهرى به سمت توليت آستان مقدس حضرت عبد العظيم حسنی، سال ۱۳۶۹ 📌 eitaa.com/fvtt_ir
✅ خودخواهی سبب انکار عارفان آنان كه انكار مقامات عارفان و منازل سالكان كنند، چون و هستند هر چه را ندانستند حمل به جهل خود نكنند و انكار آن كنند تا به خودخواهى و خودبينى شان خدشه وارد نشود. 📚صحيفه امام، ج ۱۸، ص ۴۵۴ 🍃معاونت تعلیم و تربیت موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی🍃 http://eitaa.com/joinchat/3629187084Cc175f1d128
عرفان و تصوف در گستره روایات.PDF
180.8K
مقاله: «عرفان و تصوّف در گستره روايات» نویسنده : نشریه معارف عقلی، شماره ۸ @fvtt_ir
#گزارش ✅ جمعی از برادران دوره های قبلی حکمت اسلامی به همراه چند دانشجوی دکتری علوم انسانی جلسه مباحثه هفتگی کتاب #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم را در محضر #استاد_فلاح برقرار می کنند که به مرور برخی از نکاتی که استاد در این جلسه می فرمایند خدمت عزیزان تقدیم می کنیم. 📌 eitaa.com/fvtt_ir
⚪️ (؟) 🔵 1⃣ 🔘 🔘 🔷 در جهان هستى كه داراى موجودات بسيار و پديده هاى بيشمار بوده و ما نيز جزئى از مجموعه آنها می باشيم بسيار می شود كه چيزى را راست و پا برجا پنداشته و موجود انگاريم و سپس بفهميم كه دروغ و بی پايه بوده است، و بسيار می شود كه چيزى را نابود و دروغ انديشيده و پس از چندى به ما روشن شود كه راست بوده و آثار و خواص بسيارى در جهان داشته است. ازاينرو ما كه خواه ناخواه غريزه بحث و كاوش از هر چيز كه در دسترس ما قرار بگيرد و از علل وجود وى داريم، بايد موجودات حقيقى و واقعى (حقايق به اصطلاح فلسفه) را از موجودات پندارى (اعتباريّات و وهميّات) تميز دهيم. و گذشته از اين كاوش غريزى براى رفع حوائج زندگى، دست به هر رشته از رشته هاى گوناگون علوم بزنيم اثبات هر خاصه از خواص موجودات به موضوع خود محتاج به ثبوت قبلى آن موضوع می باشد. 🔹يك سلسله بحث هاى برهانى كه غرض و آرمان نامبرده را تأمين نمايد و نتيجه آنها اثبات وجود حقيقى اشياء و تشخيص علل و اسباب وجود آنها و چگونگى و مرتبه وجود آنها می باشد «فلسفه» ناميده می شود.🔹 ☑️ 🔶 اینجا دغدغه محوری مرحوم علامه تعریف فلسفه است، هر چند که در ادامه از فرق علوم و فلسفه و اینکه فلسفه موضوع علوم را ثابت می کند هم بحث می کند، اما دغدغه اصلی این مقاله تعریف فلسفه است و اتفاقا بحث پراثری است، شاید همینطوری تا انتهای فلسفه آدم مشغول تعریف فلسفه باشد؛ هر چند که اول کار چند عبارت درست می کند، ولی همینطور که سفره بحث های فلسفی باز می شود احساس می کند که بهتر دارم می فهمم که فلسفه چیست. 🔶 در باب تعریف فلسفه این میزان از سخن خیلی کم است. تبیین خوبی از فلسفه صورت نمی گیرد. 🔶 مرحوم شهید مطهری در کلیات علوم اسلامی می گویند فلسفه به کلیات مباحث هستی می پردازد، نگاه اندام وار دارد، علوم اینطوری نیستند، علم می رود روی چشم یا گوش تمرکز می کنند، اما فلسفه اینطوری نیست، به فیلسوف عضو نشان بدهی نگاه نمی کند، فیلسوف سراغ نگاه های گشتالتی و کل نگر می رود. به علوم اگر کل را ارائه بکنی نگاه نمی کند، می گوید من به این ها چه کار دارم؟! می خواهم روی گوش نگاه بکنم، اگر من را بگیری ببری روی کل پیکر من یک چیز دیگری می شوم. می خواهم روی مو کار بکنم، اگر سبد مطالعاتی من را شلوغ بکنی دیگر این تخصص نیستم. 🔸یک نکته دیگر هم می گویند که فلسفه به چیستی می پردازد، فلسفه چیستی و تعریف اشیاء را می گوید. مابقی علوم کاری ندارند، روان شناس می گوید ذهن بعد می گوید کارکرد های ذهن، انواع حافظه چیست و در هر حافظه چه خبر است، روانشناسی یادگیری و ... نگهش می داریم می گوییم این ذهن که می گویی چیست؟ می گوید نمی دانم، آن کار فیلسوف است، و دوباره در مورد ذهن می گوید. می گوید ذهن هر چه هست من در مورد کارکردهایش دارم بحث می کنم. من کاری ندارم که ذهن چیست. افق علم (ساینس) افق این دغدغه ها نیست. 🔶 یک بحث پیش می آید که این ها را بحث بکنیم چه فایده ای دارد؟ این سؤال برای این بنده خدا مطرح نشده بود، او تا الان چند تا هم کتاب در مورد روان شناسی یادگیری نوشته است. بفهمیم چه هست چه فایده ای دارد؟ به فرض که جهان را اندام وار فهمیدیم و چیستی ها را هم فهیدیم؛ فایده اش چیست؟ 🔸در یادداشت بعد در ذیل این بحث علامه که (فلسفه موضوع علوم را ثابت می کند) بخشی از این فایده را مطرح خواهیم کرد، که باعث روشن شدن تعریف خود فلسفه نیز خواهد شد. 📌 eitaa.com/fvtt_ir‌
⚪️ 🔴 🔵 2⃣ 🔘 توضیحی در مورد جمله ای از شهید مطهری: علم ارزش ذاتی دارد! 🔘 ☑️ نکته ای تربیتی ناظر به این بحث: نکته تربیتی این قضیه هم این است که یکی از اشتباهاتی که در تعامل با انسان ها می کنیم و عمیقا انسان را به فکر می برد این است که مقوله حقیقت جویی، یک مقوله فطری است. به بهانه یاد دادن سواد، بچه را می زنیم و او را لت و پارش می کنیم. در اینجا دیگر گم می شود. دیگر هر چه می گردد در وجود خودش نمی تواند پیدا بکند که ما یک موقعی آدم کنجکاوی بودیم. به جای اینکه بیاییم روحیه حقیقت جویی بچه را تقویت بکنیم آن را از بین می بریم. دو نوع تربیت داریم: فرهنگ گرا و ساخت گرا فرهنگ گرا می خواهد ارزش های بیرونی را به او بدهد، ساخت گرا می گوید خودش دارد، این را از درون بپرورانید. مثل کاری که یک خراط می کند یک اسبی که روی دو پا بلند شده را از درون چوب بیرون می آورد. اسم این صنعت است و تربیت نیست. تربیت کاری است که باغبان انجام می دهد. می گوید من نور و آب و کود می خواهم، همه را فراهم می کند. خود یک درخت می شود، و هنر های خودش را نشان می دهد. آدم وسوسه می شود که هنرهای خودش را در جان این الوار بریزد، ولی وقتی باغبان باشی شرایط را فراهم می کنی که هنرهای ذاتی خودش را به نمایش بگذارد. 🔷تفاوت بین مدیریت و رهبری در فرهنگ اسلامی همین است، همه برای کشور شاه می خواهند، ولی مسئله ی آقا ولایت است. در یکی از دهات ها آقا رفته بود سر بزند، پیرمرد گفت شما خیلی خوب هستید، ولی مملکت شاه می خواهد! ولی فقیه باغبان است و باید تربیت را بفهمد و اگر تنها فقیه باشد و تربیت را لحاظ نکند با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد. هر دو ولی فقیه که تا الان داشتیم به معنای واقعی کلمه باغبان بودند؛ و تربیت را به جد می فهمیدند. 📌 eitaa.com/fvtt_ir‌
⚪️ [دانشمندی که دستش در کار است و در وسط ماجرا واقعیت را با پوست و گوشت و استخوان خود درک می کنند منتظر نمی مانند تا دیگران بیایند برایشان موضوع علمش را اثبات کنند از آن طرف هم] اگر فیلسوف بیاید در صحنه سیلی اش را بزند، آن موقع چهره دانش را تغییر می دهد. مثلا اگر در باب حقیقت جامعه، یک تفسیر متفاوتی ارائه بکند هر چقدر بحث رابخواهی جلو ببری تو را نگه می دارد. یا در تعریف فرهنگ یک سرگردانی وجود دارد، که حقیقت فرهنگ چیست؟ اگر فیلسوف به حقیقت فرهنگ برسد و ان را تبیین کند اسمش اثبات موضوع است. ✅ اصل اثبات موضوع علم شهود عقلی آن است، و این بر عهده فیلسوف. فیلسوف می گوید من جامعه را دیدم، حقیقت نفس الامری و هستی شناختی جامعه این است، من در این جایگاه که بایستم احکام فلسفی جامعه را می توانم بگویم، و اگر این احکام فلسفی چترش باز شود کاملا بر ایده پردازی دانشمندان جامعه شناسی اثر می گذارد و مسئله ها را عوض می کند. [اینجا مشخص می شود که فلسفه چطور] در پارادایم تعریف جامعه دخالت می کند، ✅مرتبه فلسفه مرتبه خرق پارادایم در یک دانش است. 🔴موقعی که فلسفه این کار نمی کند، جامعه شناس یک ذائقه فلسفی برای خودش درست می کند، سپس کارش را انجام می دهد. اگرفیلسوف بیاید در موقف فلسفه بحث را ارائه بکند به خصوص اگر یک دستگاه نیرومند فلسفی که قدرت هلاجی داشته باشد، احساس می کنید [فلسفه فضای تنفس در آن علم را دگرگون کرده است] یک دسته نظریات دیگر نمی آید و یک دسته نظریات می آید. این بحث خیلی مهمی است. حتی در علوم ساده ملموس هم اثر دارد، جامعه شناسی که انگار بیشتر فلسفه است؛ مثلا اگر فیلسوف در مورد حقیقت بدن یک نظریه ارائه بکند. بعد می گوید سقم و بیماری چیست، سلامت چیست به صورت کلی تفسیرها دگرگون می شود. فهرستی از این طور بحث ها را با نگاه فلسفی بلند می کند و با چینش دیگری بر زمین می گذارد بعد طبیب را رها می کند تا با مسائل آن علم درگیر شود دیگر نمی تواند مثل قبل عمل بکند، تفسیرش از همه چیز تغییر کرده است. این است آن تأثیر فلسفه، تصور عامیانه از اثبات موضوع رهزن است، طبیب می گوید من دست زدم به موضوع ان را درک کردم اثبات شد، فیلسوف می خواهد چه چیزی را اثبات بکند؟ [اکتفا به مباحثی که علامه مطرح کرده و شهید شرح داده جفای به فلسفه است مساله بسیار مهمتر از این حرفهاست.] البته شهید مطهری تعابیری دارد مانند نگاه اندام وار به جهان هستی یا غور در چیستی شی ء اینها را ذائقه فیلسوف می داند. اما دغدغه های فیلسوف چیز دیگری است. یک دغدغه هایی دغدغه های مادرانه است پدر نمی تواند در آن وادی دوام بیاورد. یک سری دغدغه ها مدیریتی است، یک دانشمند آنجا دوام نمی اورد، مدیر را هم ببری در فضای علمی دوام نمی آورد؛ دغدغه فیلسوفانه اساسا باید درک بشود، و قدر و قیمت آن باید مشخص بشود، معلوم بشود من موقعی که در این افق می روم و از آن موقف می نگرم افق دیدم کجاست؟؛ اساسا بسیاری از کسانی هم که فلسفه می خوانند در دغدغه فیلسوفانه مستقر نیستند، فیلسوف کسی است که در دغدغه فیسلوفانه مستقر بشود. دغدغه فیلسوفانه معمولا درک نمی شود. دغدغه های فلسفی در افق هستی شناسی است. 📌 @fvtt_ir
امروز چهارشنبه ۲۸ آذر، جلسه درس اخلاق (حفظه الله) همزمان با نماز مغرب و عشاء در موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی برگزار می شود، ان شاء الله. ✅ این جلسه هر هفته برقرار است ان شاء الله. 🍃معاونت تعلیم و تربیت موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی🍃 http://eitaa.com/joinchat/3629187084Cc175f1d128
#درس_اخلاق #استاد_فروغی ۱۳۹۷/۰۹/۲۱
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت #درس_اخلاق #استاد_فروغی 🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۷/۰۹/۲۱ 📌موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی @fvtt_ir
#علامه_طباطبایی درس و تحصیل بی خدا، لا یزید السیر فیه الا الابتعاد ... موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی @fvtt_ir
📝 كسی است كه بدن او هم چون پيراهنی برای او است كه زمانی آن را كنار نهاده و زمان ديگر بكار می‌گيرد‌‌؛ هيچ انسانی نمی‌ تواند در زمره حكماء درآيد و از ايشان دانسته شود، مگر آنکه در زمره مقدس درآيد و پوشش بدن را گاهی بكار گيرد و گاه كنار نهد؛ اگر بخواهد به عالم عروج كند و يا به هر صورتی كه اراده كند، در آيد؛ نفس انسان نيز كه از جوهر قدسی تشكيل شده است ، آن‌گاه كه از عالم نور منفعل شود و لباس اشراق بپوشد ، همچون نور تأثير می‌كند و منفعل می‌سازد ، اشاره می‌كند و شئ با همان اشاره او ، وجود می یابد و تصور می‌كند و شئ بر حسب تصور او واقع می‌شود. 📚جلد اول مصنفات، ص ۱۲۹ 🔵موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 📌 eitaa.com/fvtt_ir
✅ عارف چیزی جز تفسیر آیه هو الاول و الآخر نمی گوید 《 هُوَ الأوَّلُ وَ اْلآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَليمٌ 》 عارف به معارف حقّه ارباب معرفت و يقين و سالك طريق اصحاب قلوب و سالكين مى داند كه منتهاى سلوك سالكان و غايت آمال عارفان فهم همين يك آيه شريفه محكمه است. به جان دوست قسم كه تعبيرى براى حقيقت توحيد ذاتى و اسمائى بهتر از اين تعبير نيست، و سزاوار آن است كه جميع اصحاب معارف براى اي.ن عرفان تام محمدى صلّى اللّه عليه و آله و كشف جامع احمدى و آيه محكمه الهى سجده كنند و در خاک افتند. به حقيقت عرفان و عشق قسم كه عارف مجذوب و عاشق جمال محبوب از شنيدن اين آيه شريفه اهتزازى ملكوتى و انبساطى الهى براى او دست دهد كه لباس بيان به قامت آن كوتاه و هيچ موجودى تحمّل آن ندارد. فسبحان اللّه ما أعظم شأنه و أجلّ سلطانه و أكرم قدره و أمنع عزّه و أعزّ جنابه. آنها كه به كلمات عرفاى شامخ و علماى باللّه و اولياى رحمان خرده گيرى می كنند خوب است ببينند كدام عارف ربّانى يا سالك مجذوبى بيشتر از آنچه اين آيه شريفه تامّه و نامه قدس الهى متضمن است بيانى كرده يا تازه اى به بازار معارف آورده؟ اينك اين كريمه الهيه و آن كتب مشحونه از عرفان عرفا. 📚امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص ۶۵۷ https://eitaa.com/fvtt_ir
🔴شهید مطهری چرا موفق شد؟ امروز ما ریزه خوار سفره انعام فکر او هستیم🔴 ❓❔ چرا موفق شد؟ چرا این اثر و را از جهت ایجابی و سلبی در ما گذاشت؟ چون برای آماده‌سازی خود، کرده بود؛ بعد هم برای خرج کردنِ این ذخیره‌ علمی، به هیچ‌وجه و نکرده بود. 📝🎙 مرحوم مطهری نداشت؛ مرتب مشغول یادداشت کردن، تنظیم یادداشت، مرتب کردن سخنرانیهایی که خود او انجام داده بود، به‌دست آوردن شوائبگوناگون و در زمینه‌های فکر و اندیشه‌ی مذهبی و دینی، و پاسخگویی به انحرافات بود. در این مرد اصلاً وجود نداشت؛ لذا با آن و توانست اثر بگذارد. امروز ما حقیقتاً شهید مطهری هستیم - در این هیچ تردیدی نیست - و فضای فکری جامعه همچنان مرهون او در زمینه‌های گوناگون، چه در زمینه‌های فلسفی، چه در زمینه‌های اجتماعىِ دینی، و چه در زمینه‌های سیاسىِ دینی است. ما امروز به ایشان داریم؛ ولی آن هم باز کافی نیست. خیلی از حرف‌ها جدیدتر و تازه‌تر است؛ خیلی از شائبه‌ها و اشکالات و شبهات بعد از حرف‌های شهید مطهری به‌وجود آمده، باید برای اینها بود؛ لذا حوزه‌های علمیه وظیفه‌ سنگینی برعهده دارند. بیانات مقام معظم‌ رهبری 🔷 ۱۳۸۴/۰۲/۱۱ 📌 @fvtt_ir
هویت طلبگی آن موقعی شکل می‌گیرد که طلبه دارای بُعد علمی باشد، و کسانی که به کار علمی نمی‌پردازند طلبه محسوب نمی‌شوند. شغل طلبه کار علمی کردن است. اگر کار علمی برداشته شود، دیگر طلبه نیست. البته شدت و ضعف دارد. اگر کسی کار علمی را شروع کرده و تلاش کند ولی به اجتهاد نرسد، به اعتقاد بنده در ملکوت عالَم این شخص جزء عالمان دینی و مجتهدان شناخته می‌شود. 🔵معاونت پژوهش 🔵مدرسه تخصصی حکمت و عرفان باقرین 📌 @bagherain
🔷چهارشنبه ۷ آذر در فضایی صمیمی گعده‌ای برای گفتگو و استفاده از محضر با حضور تعدادی از طلاب مقطع تمهیدی تشکیل شد. 🔷 این جلسه اولین جلسه از این سلسله نشست ها بود و ان شاء الله هر هفته به مدت ۲ ساعت برقرار خواهد بود. 🔷 عنوان جلسه انتخاب شده و بناست در آن و سؤالات طلاب گرامی؛ و در عصر کنونی، طرح و مباحثه شود و از حضور استاد محترم نیز بهره مند بشویم. ⚪️ در ادامه گزارشی از مباحث مطرح شده در جلسه اول تقدیم می گردد. 👇👇👇
📝 گزارش سلسله نشست های 🔹 🗓 ۷ آذر ۱۳۹۷ 🔸 🔷 ابتدای جلسه سؤالی در مورد اینکه اساسا با چه منطقی مسیری را برای خدمت به جامعه انتخاب بکنیم و چطور می شود این مسیر را کوتاه تر کرد پرسیده شد که استاد در پاسخ به این سؤال بحث دو نوع را مطرح فرمودند: 1⃣ جهت گیری تخصصی ببین استعداد ها و زمینه هایت چیست با سخت گیری کم خودت را گیر بینداز، اگر قرار باشد درب این تامل باز باشد اینقدر ناخن می زنی که دیگر در این موقف هم مستقر نیستی. یکی از رشته های تخصصی را انتخاب کن برو جلو به یک مدارجی برس، بعد آهسته آهسته صحبت از کار برایت می کنند. قبلش کسی تو را تحویل نمی گیرد. این الگو الان دارد اجرا می شود مراکز تخصصی ای زده می شود، مثلا ده نفر می روند یک رشته تخصصی را می خوانند دو سه نفری با شکست تحصیلی مواجه می شوند یک چند تایی هم آدم های معمولی هستند و یکی دو نفر هستند که استفاده های اساسی می کنند. می گویید نیاز جامعه چه می شود؟ می گوید اگر نیاز جامعه نبود اصلا به مرحله تخصص نمی رسید و یک مسیر سختی طول کشیده تا آمده یک رشته تخصصی شده است. این را الان یک عده بیرون منتظر آن هستند. 2⃣ جهت گیری تخصصی یک الگوی دیگر این است که ما ضمن اینکه این تحصیلات عمومی را داریم می کنیم یکی از گره های نظام را انتخاب بکنیم روی آن متمرکز بشویم بعد از این بگوییم حالا چه باید بخوانم؟ اگر لازم باشد دو سه تخصص بگیرم. یک ماموریت انتخاب می کنی و هر چیزی که برای آن ماموریت لازم است را جمع می کنی. این ها انصافا خیلی هم سریع به موقف هایی مثل رهبری انقلاب نزدیک می شوند. این ها مجبور هستند که دانشمند بشوند، مجبور هستند که تیمی کار بکنند. 🔷 بعد از طرح این بحث، سؤالی در مورد پرسیده شد، که استاد پاسخ دادند که در این مدل باید در ابتدا و یا همان اوایل ماموریت باید انتخاب بشود و سه جور می شود این اتفاق رخ بدهد: 1⃣ نظام آموزشی که در آن هستید خود او یک مشت گره را شناسایی کرده، او منتظر است ببیند چه زمانی من می توانم با تو حرف بزنم، وقتش که شد می گوید بیا اینجا این قضیه را شنایایی کردیم تو هستی این را به عنوان ماموریت انتخاب بکنی؟ این یک الگوی متینی است و اصلش این است که ما باید اینطوری باشد که ما زجر نکشیم. الان حتی مجموعه های تربیتی هم اینطوری است که فقط تربیت می کنند و رها می کنند. 2⃣ و بدون منطق مشخص همینطور یک کسی فی البداهه ماموریتی پیشنهاد می دهد، مثلا می گوید فناوری فرهنگی چند نفر می آیند دور هم جمع می وشوند و مطالعه و مباحثه و ... تا یک گروه شکل می گیرد و زندگی این ها می شود فناوری فرهنگی. یا بعدی اخلاق پزشکی و ... 3⃣ خود فرد طوری تربیت شده است یا تربیت می کنیم که دنبال رصد گره ها و نیازهای اساسی نهضت اسلامی است نه اینکه دنبال تخصص ها باشد. به او می گوییم گردن خود تو است، باید شناخت از خود و اطلاعاتت از جامعه را بالا ببری؛ تحصیلاتت را بر اساس قدر متیقن ها انجام بدهی ولی در نهایت باید نتیجه این شناخت ها و رصدهایت، انتخاب یک گره به عنوان ماموریت باشد. [توسط استاد وعده داده شد که این قسمت را می توان مفصل تر هم بحث کرد] ⚠️ اگر ما بتوانیم محیط آموزشی خودمان را پر از جو ماموریت و احساس مسئولیت کنیم و از طرف دیگر پر از اطلاعات و آگاهی کنیم می شود توقع داشت که گروه های ماموریتی که گره های راهبردی نهضت اسلامی را هدف گرفته اند که حل کنند، را پدید آورد. ⚠️ در واقع خود همین نبود یک محیط آموزشی ماموریت گرا که دارد به همه ضربه می زند را یکی ماموریت خودش قرار بدهد. 📌 @fvtt_it
📝 گزارش سلسله نشست های 🔹 🗓۷ آذر ۱۳۹۷ 🔸 🔷 در ادامه چند نفر از طلاب بر اهمیت اینکه چه ماموریتی توسط طلاب انتخاب شود و سطح آن چه میزان باشد تاکید کردند که استاد با تایید این سخن فرمودند: «من موافقم که ما در واقع مسئله های مان از گره های سرنوشت ساز باید شروع شود، بسم الله. خود همین را در یک فضایی که یک غنای تحلیلی اطلاعاتی دارد می توانید ابعادش را به درستی تشخیص بدهید. اگر آن محیط را فراهم کنید آن مسئله ها به تدریج خود را نشان می‌دهد. بعد از آن نمی توانید به مسأله‌های درجسۀ پنجم بپردازید. مورد شماتت قرار خواهید گرفت.» استاد از طلاب خواستند که خود همین می تواند یک مطالبه ای از خود شما باشد، فضایی در همین جا درست کنید که اطلاعات و مسئله های در سطوح بالا و هیجان مسئولیتی بالا بیاید و مطرح شود و در چنین فضایی است که مسئله های اصلی کشور را می توان مطرح کرد. و فرمودند: «من سال ها است که به طلبه ها می گویم که اگر خودتان بسم الله بگویید می شود یک چنین فضایی برایتان فراهم کرد ولی باید خیز بردارید و پای تلاش جهت برآوردن این نیاز بایستید.» 🔷 سپس مطالبه داشتند که تعدادی از این مسائل که در سطح گره های جدی نهضت اسلامی است مطرح شود. استاد بعد از بیان اینکه باید مسئله هایی که طلاب دردمند دنبال حل آن می افتند در سطح باشند، فرمودند: «خود مجموعه ما احساسش این است که موارد متعددی از این مسأله‌های تمدنی را شناسایی کرده و بعضی ها را هم ورود کرده است.» و سپس به دو نمونه از این مسائل اشاره فرمودند: 1⃣ ما به خاطر هم حضور و زندگی در دانشگاه و هم به خاطر این که از این جا دانشگاه را رصد کردیم یکی از مسئله هایی که متوجه شدیم این بود که ما در ایده ی دانشگاه خودمان نبوده ایم و نیستیم. این چیزی که الان به عنوان دانشگاه در کشور ما است غیر بومی و غیر دینی است (نه ملی است و نه آیینی). مراد صرفاً دانشگاه علوم انسانی نیست، کلا دانشگاه در ایده ای تعریف شده که به اندیشه و اقلیم ما تعلق ندارد. انبوهی از دانایی پشت ایده دانشگاه است که به ما ربطی ندارد. ما شروع کردیم با این مسئله درگیر شدن. حضورمان در دانشگاه در واقع و به صورت بنیادین به خاطر این بود. این که کادر تربیت کنیم و فرهنگسازی کنیم و ... سالاد کار بود. رفتیم درگیر شدیم دیدیم که این معضل یک مقدار رستم تشریف دارد. خود این فهم برای ما بسیار مغتنم بود. حالا دورخیز کردیم، ولی ول کن قضیه نیستیم. حرف من این بود که اگر من فرزند امام خمینی هستم من حق ندارم بروم دانشگاه صرفا منبر بروم و یا بروم صرفا یک گروه مطالعات نهج البلاغه راه بیندازیم. علت ایجاد حوزه دانشجویی هم این بود که تمرین کنیم که آیا می‌توانیم در محیط خودمان یک دانشگاه بزنیم. ما رفتیم درس های حوزه را آن جا تدریس کردیم و بنای بر توسعۀ کار داشتیم. پس از مقداری کلنجار رفتین با موضوع متوجه دشواری کار و نارسایی فکری و نیرویی برای این عملیات شدیم. الآن با درد فراوان در حال دورخیز برای خیز دوباره به سمت مسأله هستیم. باید هجمه در این فضا را زنده نگه بداریم. باید نیرو جذب بکنیم یک دفعه می بینیم صد نفر هستیم داریم به ویرایشهای اساسی در این باب فکر می کنیم. مسئله ما نباید چیزی کمتر از این باشد ولو خیلی‌ها از نفس افتاده باشند و دیگر روزنۀ امیدی هم نبینند. ما اگر با متانت و حوصلۀ کامل به تعداد قابل توجهی از حوزویان مستعد بیاموزیم که به این مسأله فکر کنند و برایش نقشه بکشند و این درد را وارد خونشان کنیم، آخرش کار خودشان را می کنند. 2⃣ یک ماموریت دیگر که ساعت های زیادی برای آن وقت گذاشته‌ایم، یک گروهی هم پای آن هستند؛ مقوله گفتمان سازی مکتب امام است. چند ساعت باید در این زمینه حرف بزنم که شما بتوانید تشخیص بدهید که چه دارد گفته میشود و تایید بکنید که ضریب اهمیت راهبردی آن خیلی بالا است. اگر کسی به طور حرفه ای وارد این فضا بشود فضا او را می بلعد و باید برود به صورت حرفه ای در این فضا کار بکند. تردید ندارم که این یکی از ماموریت هایی است که سرنوشت کشور را عوض می کند. استاد فرمودند: مکتب امام باید برای تان تقریر شود. دارایی ها و ویژگی های مکتب امام و نسبت امام با مکتب امام توضیح داده بشود که گفتمان چیست و اقتدار گفتمان چیست بعد پیوند این دو تا گفتمان مکتب امام چه می شود و با این چه کار می شود کرد؟ بعد بر اساس همین می شود تحلیل کرد که علت شکست ها و کندی ها و تشتت ها این است که مکتب امام را گفتمان نکردیم. توضیح معرفی این ماموریت ها طول می کشد. 3⃣ حکمت عملی را گروهی درگاه تولید علوم انسانی اسلامی می دانند. ما در موسسه یک مجموعه حرفه ای ۷ نفره درست کردیم. @fvtt_ir