هدایت شده از [ هُرنو ]
#چند_از_چند چیست و چرا؟.mp3
31.19M
چگونه در یک سال صد کتاب بخوانیم؟
یا
#چند_از_چند چیست و چرا؟
✅ اگر جزو یکی از سه دستهٔ زیر هستید، احتمالا شنیدن این صوت برایتان مفید باشد. در غیر این صورت پیشنهاد میکنم رهایش کنید. :)
۱. کسانی که #علاقمند به کتابخوان شدن هستند.
۲. کتابخوانها
۳. همراهان #چند_از_چند یا همان #یاران_چندان
🎧 اگر این ۳۵دقیقه را شنیدید و احساس کردید ممکن است شنیدنش برای افراد دیگری هم مفید باشد، برایشان بفرستید.
ارادتمند؛ مصطفا جواهری
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
#نقل_قول_مستقیم
و تو انگار کن
که هرگز نبودهایم
و من هرگز
به نبودن تو
بودن را
چنین حقیر نینگاشتهام
#نامههای_عاشقانه
#عباس_معروفی
ص۴۵
@gahnevis
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
#حال_نوشت
استاد پترزبورگ، ستوان بازنشسته مهندس داستایفسکی؛ هر جا میروم، هستی. راضیام ازت.
یادش بخیر؛ از شکارهای ۹ از ۷۲
#چند_از_چند
@gahnevis
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
هدایت شده از مهجور
هو الباقی« یک دفترچه یادداشت دارم که هر وقت برای چیزی دلم تنگ میشود، آن را توی دفتر مینویسم. طی این سالها توی دفتر بارها و بارها نوشتهام « دیدن و شنیدن دوبارهٔ خندهٔ بابا.» » 📚 آمیخته به بوی ادویهها: مریم منوچهری #جرعهای_کتاب @maahjor
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
#نقل_قول_مستقیم
اگر بهخوان دارید و دوست دارید یک یادداشت بخوانید، ارجاعتان میدهم به این نوشتۀ حبیبۀ جعفریان.
https://behkhaan.ir/post/1c9e9836-0193-4d4c-9a29-0f67c94ca995?inviteCode=4xSOOAed2Y1J
@gahnevis
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
13.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حال_نوشت
معلم بودن را همیشه دوست داشتم؛ بازی بچگیام بود. برای شاگرد خیالی معلمی میکردم.
خدا را شکر که معلمهای خوب زندگیام کم نبودند ولی از معلم بودن هم همیشه ترسیدهام؛ چرا که با خودم فکر کردهام اگر خط و خَشی به روح یک دانشآموز انداختم چه!
روز معلم، بر همه آنهایی که دقیقهدقیقه روی پا ایستادنهایشان را با خدا معامله میکنند و از او بخواهند که «مُبَدِّلَ السَّیِئات بِالْحَسَناتْ» باشد، مبارک.
بعدالتحریر: فیلم از اینجا
@gahnevis
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
#عکس_نوشت
مغز ما عجیب است. او به ما دستور میدهد چطور فکر کنیم، چطور ببینیم، چطور رفتار کنیم.
میگویید نه؟
پاسخ شما این عکس.
در این عکس هیچ رنگ قرمزی وجود ندارد و همهاش سیاه و سفید و آبی است؛ مغز دارد تصمیم میگیرد که آن بخش را قرمز درک کنیم.
زوم کنید متوجه میشوید.
کاش خواستههایمان را برای مغزمان جا بیندازیم.
@gahnevis
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
#فیلم_نوشت
دوست گرمابه و گلستانی دارم که بیشتر مواقع پیشنهادهای فیلمیاش عالی است. آخرین پیشنهادش، به حدودا نیمساعت قبل برمیگردد؛ مدیر مدرسه.
اگر پانزده دقیقه فرصت دارید، این فیلم کوتاه را در اینجا ببینید.
بعدالتحریر:
بعد از این پُست، چند بازخورد خوب نسبت به معرفی این فیلم داشتم؛ خدا را شکر.
قدردان لطفتان هستم.
@gahnevis
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
#خواندهها
«بیخود میگن قلب از گوشت و عضلهست، طاقتش از فولاد بیشتره»
کتاب را به توصیۀ گلشیری از نوع سیاوش خواندم. خواندن که چه عرض کنم! با صدای مسعود خان فروتن خطبَری کردم. کتاب تصویرسازی و توصیفات جالب بسیار دارد. دو داستان را خیلی بیشتر از بقیه دوست داشتم: روزهای پیشرو و درد که آمد.
در طاقچه بینهایت و نوار میتوانید کتاب را بخوانید و صوتیاش را گوش بگیرید.
#چند_از_چند
#نوزده_از_هفتادودو
@gahnevis
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
#عکس_نوشت
قرآن آغاز برنامه که تمام شد، با پیچیدن صدای طبل ابتدای سرود ملی، حضار به یکباره و تقریبا همزمان بلند شدند. مادری که در کنار کالسکه پسرش ایستاده بود، دست پسر آرامِ داخل کالسکه را گرفت و بلند کرد. حالا فرزند با اتکای به مادر به پا ایستاده بود. در دلم چنین مادری را که احترام به سرود ملی کشور را از همین ابتدا به کودکش میآموزد تحسین کردم.
#مامِ_وطن #مادرِ_فرزند
@gahnevis
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳