#نقل_قول_مستقیم
#بریده_کتاب
از نظر سیاسی حاج آقا روحالله سه سکوت معنادار داشت. سکوت اول مربوط به منش سیاسی آیتالله بروجردی بود. بعد از گذشت چند سال، اختلاف حاج آقا روحالله با ایشان در برداشت و موضعگیری سیاسی، بین خواص از شاگردان آشکار شد ...
سکوت دوم به مسأله فدائیان اسلام مربوط میشد. از نظر کلی، مشی حاجآقا روحالله با راهی که نواب صفوی و یارانش میرفتند، تفاوت بنیادین داشت ...
سکوت مهم دیگر او به جریان ملی شدن صنعت نفت برمیگشت...
#سیمرغ_سیمرغ
@gahnevis
آذری که برای «خدایی» همه ماههای سال است
#آدمهای_چهارباغ بهانه شد تا #علی_خدایی، عاشق پاک باختۀ نشسته در عکس بالا را به صورت مجازی ببینیم؛ من و اهالی #سهکتاب.
متولد ۳۷ بود ولی در عشقورزی جوانتر از سن و سال شناسنامهاش بود.
برایمان از کودکی و نوجوانی و جوانیاش گفت؛ از استادهایی که دیده بود؛ از نشست و برخواستهای ادبیاش؛ از هزار داستانی که نوشته بود و به امر استادش همه را پاره کرده بود؛ از سایهوار بودن پدر در زندگیاش؛ و در همه این گفتنها کوه بود. استوار؛ سینه ستبر؛ پرغرور.
اما به محض اینکه از «آذر» سفر کردهاش گفت، صورتش جمع شد، ابر شد، بارید. اِبایی نداشت تا یک مشت جوان اشکاش را ببینند. هرچند که در این شکستن و باریدن هم یک غرور شیرین موج میزد.
آذر برای ما، نام یک ماه از ماههای سال است اما برای او همه روزهای زندگیاش است؛ حتی الان. الانی که او هست و تخت خالی آذرش. آذرِ او دیگر جسم نیست تا در کالبد جسمانی، روی تخت جا بگیرد. آذر او الان برای خدایی هواست، او را در برمیگیرد. دیشب «خدایی»، در عشق ورزیدن خدایی کرد و ما نفهمیدیم یکساعتونیم گفتگویمان چگونه سپری شد. از او قول گرفتیم یک دیدار دیگر بنشیند تا از #آدمهای_چهارباغ برایمان بگوید. آدمهایی که حتما الان، یکی از مهمترینهایشان آذر است.
پیشنهاد میکنم #نزدیک_داستان علی خدایی را که به صدای خودش است، گوش بگیرید. زیباست.
سلامت باشی همقدم شب و روز #آدمهای_چهارباغ.
باغ عشقات آباد مرد.
@gahnevis
هدایت شده از بیرونیِ گروه سهکتاب
هیچ نبشته نیست که آن به یک بار خواندن نیرزد
📚تاریخ بیهقی
✍🏻ابوالفضل بیهقی
🖋️تصحیح جعفر مدرس صادقی
🖨نشر مرکز
📄خطبه دوم
#تاریخ_بیهقی
#نشر_مرکز
#سه_کتاب
@seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی
تبِ کودکان رفح را نه استامینوفن و پاشویه، که تنها و تنها و تنها کپسولهای اطفاء حریق میتواند پایین بیاورد.
#رفح_سرزمین_بیدفاع
@gahnevis
#نقل_قول_مستقیم
به دیدار مردم شدن عیب نیست
ولیکن نه چندان که گویند بس
اگـر خـویـشـتـن را مـلامـت کـنـی
مــلامـت نـبــایـد شنـیـدن ز کـس
#سعدی_میفرماد
گلستان سعدی، حکایت ۲۸
@gahnevis
هدایت شده از پستو
آقای رئیس جمهور، سلام!
یک هفتهای هست که میخواهم برایتان بنویسم و منصب عالی و منزل جدید را تبریک بگویم ولی دست و دلم به نوشتن نمیرود. کلمه های توی ذهنم با دکمههای کیبورد چفت نمیشوند. من هنوز نمیتوانم برایتان متن فاخر بنویسم. شاید هیچ وقت هم نتوانم. ولی اگر یک روز زورم در نوشتن زیاد شد یا اگر یک روز گذرم به رواق دارالسلام حرم افتاد برایتان خواهم گفت آن روز کنار ایستگاه صلواتی اداره برق، بر دلم چه گذشت...
#نقل_قول_مستقیم
زمانی که شخصی میمیرد، ارجمندترین و آبرومندترین حال و وضع دوران حیاتش را بازمییابد، اگر چه مرتکب جنونآمیزترین اعمال شده باشد. دست ناپیدای مرگ، آلایش گذشته را از دامن متوفی میزداید و یاد او را بَری از هر پلیدی و درخشان چون الماسی خوشتراش در اذهان باقی میگذارد.
#چند_از_چند
@gahnevis