eitaa logo
گنجینه نور دکتر علیرضا نصیری
193 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
1 فایل
تفسیر قرآن، اخلاق و نکاتی دیگر از آموزه های اسلامی دکتر علیرضا نصیری عضو هیات علمی دانشگاه
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ✍تفسیر دقیق 💠وَقَالَ عَلَيهِ السَّلامُ ؛لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلاَمَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي. أَلْإِسْلاَمُ هُوَ التَّسْلِيمُ، وَالتَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ، وَالْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ، وَالتَّصْدِيقُ هُوَ الاِْقْرَارُ، وَالْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ، وَالْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ. (حکمت /۱۲۵) ترجمه: امام (عليه السلام) فرمود:اسلام را چنان تفسير مى کنم که هيچ کس پيش از من آن را چنين تفسير نکرده باشد؛ اسلام همان تسليم است و تسليم همان يقين و يقين همان تصديق است و تصديق همان اقرار و اقرار همان ادا و ادا همان عمل است. 👈امام(عليه السلام) در اين كلام پربار و حكيمانه اش، حقيقت اسلام را به گونه اى كه پيش از او هيچ كس تفسير نكرده، تفسير مى كند و مى فرمايد: «اسلام را چنان تفسير مى كنم كه هيچ كس پيش از من آن را چنين تفسير نكرده باشد»; (لاََنْسُبَنَّ الاِْسْلاَمَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي). سپس در ادامه سخن ضمن شش جمله پى در پى كه هر كدام با جمله قبل به صورت زيبايى گره خورده روح اسلام را با اين شش جمله مى شكافد و حقيقت آن را هويدا مى كند. 🔹نخست مى فرمايد: «اسلام همان تسليم است»; (ألاِْسْلاَمُ هُوَ التَّسْلِيمُ). تسليم در برابر فرمان خدا و دستورات پيغمبر اكرم و امامان معصوم(عليهم السلام) و تسليم در برابر فرمان عقل و فطرت. قرآن مجيد در آيه 83 سوره آل عمران مى فرمايد: «(وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِى السَّماوَاتِ وَالاَْرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ); و تمام كسانى كه در آسمان ها و زمين هستند، از روى اختيار يا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسليم اند و به سوى او باز گردانده مى شوند». 🔹در جمله دوم مى فرمايد: «تسليم همان يقين است»; (وَالتَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ). زيرا بدون ايمان و يقين، تسليم حاصل نمى شود و در واقع «تسليم» از لوازم «يقين» است كه امام(عليه السلام) در اينجا لازم و ملزوم را يكى شمرده و مى فرمايد: تسليم همان يقين است. 🔹در جمله سوم مى فرمايد: «يقين همان تصديق است»; (وَالْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ). منظور از «تصديق» در اينجا علمى است كه از مقدمات يقينى حاصل مى شود و تا اين علم حاصل نگردد «يقين» پيدا نمى شود و تا يقين حاصل نگردد، تسليم كه روح اسلام است نيز حاصل نخواهد شد و در واقع اعتقادى كه نام يقين بر آن گذارده ايم نتيجه علمى است كه به صورت تصديق در مى آيد و در واقع تصديق و يقين نيز لازم و ملزوم يكديگرند كه امام(عليه السلام) به واسطه شدت ارتباط اين دو با يكديگر آنها را يكى شمرده و فرموده: يقين همان تصديق است. 🔹در چهارمين جمله مى فرمايد: «تصديق همان اقرار است» (وَالتَّصْدِيقُ هُوَ الاِْقْرَارُ). اشاره به اين كه تصديق قلبى به تنهايى كافى نيست، بايد با زبان نيز اقرار شود و به صورت شهادتين كه بيان اركان اسلام است درآيد و به همين دليل تا افراد اقرار به شهادتين نمى كردند مسلمان شمرده نمى شدند. 🔹در پنجمين جمله مى فرمايد: «اقرار همان اداست» (وَالاِْقْرَارُ هُوَ الاَْدَاءُ). منظور از «اداء» در اينجا احساس مسئوليت و آماده شدن و عزم را جزم كردن بر انجام عمل است، زيرا اگر اقرار از دل برخيزد آمادگى براى انجام وظائف و اداى مسئوليت ها را ايجاد خواهد كرد. در غير اين صورت اقرار، اقرار دروغين است. 🔹آن گاه در ششمين و آخرين جمله مى فرمايد: «و ادا همان عمل است» .(وَالاَْدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ). زيرا كسى كه عزم خود را بر اداى مسئوليت ها جزم مى كند بلافاصله وارد صحنه عمل مى گردد و اعمال صالحى بر طبق احساس مسئوليت درونى برخاسته از اقرار واقعى و تصديق و يقين و تسليم انجام مى دهد. سخن امام(عليه السلام) در اين تفسير عميقى كه براى اسلام كرده اشاره به اسلام واقعى و حقيقى است كه در درون جان انسان نفوذ كند و آثار آن يكى پس از ديگرى ظاهر گردد. 👈نخست در مقام تسليم برآيد; تسليمى كه زائيده يقين است و يقينى كه مولود تصديق است و سپس اقرار از اين تصديق متولد مى شود و اين اقرار چون از عمق جان برخاسته ملازم با احساس مسئوليت در برابر فرمان الهى است و به دنبال اين احساس اعمال صالح يكى پس از ديگرى ظاهر مى شود و قلب و زبان و عمل هر سه هماهنگ مى گردند. 👌بنابراين اگر كسانى ايمان داشته باشند و اقرار به شهادتين كنند ولى در عمل كوتاهى نمايند چنان نيست كه مسلمان نباشند و گرنه اكثر مسلمانان از اسلام بيرون خواهند رفت، بلكه اسلامِ آنها اسلامى در مرحله پايين و ضعيف است و آنچه امام(عليه السلام) در اين كلام پربار بيان فرموده اسلام در درجات عالى وكامل است. 📚شرح از آیت الله مکارم شیرازی @ganjinehnoorDrnasiri
🚩 کربلا؛ نبرد اسلام و کفر، عدالت و ظلم ▫️ «أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا و اُجوركم بِمُصَابِنَا بِالْحُسَینِ(علیه السلام) وَ جَعَلَنَا وَ إِیاكُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ(علیه الصلاة و علیه السلام)». از ذات اقدس الهی مسئلت می کنیم آن توفیق را به ما عطا کند که همگان به این شعار عمل کنیم. ـ اولین شعار، درخواست است ـ و دومین شعار، اقتداء به سید و سالار شهیدان و است که «وَ جَعَلَنَا وَ إِیاكُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ(علیه الصلاة و علیه السلام)». ▫️ این شعار، هدف اقامه عزای سالار شهیدان(سلام الله علیه) را روشن می کند؛ یعنی عرض ادب به پیشگاه آنها، وظیفه اوّلی است؛ ولی هدف از اقامه عزا، گرفتن خونبهای آن حضرت است. ▫️ جریان سیدالشهداء فقط شبیه جریان مبارزات خود پیغمبر است؛ جریان مبارزه سیدالشهداء با مبارزه امیرالمؤمنین فرق می کند، با مبارزه امام حسن فرق می کند، با مبارزات سایر ائمه فرق می کند. ▫️ در جریان (سلام الله علیه)، اصل اسلام به حسب ظاهر مورد قبول طرفین بود؛ منتها آنها می گفتند که خلیفه ما هستیم، اهل بیت می فرمودند آنچه حق است این است که خلیفه ما باشیم. در جریان (سلام الله علیه) هم اصل اسلام را به حسب ظاهر آنها قبول داشتند؛ اما می گفتند که جانشین پیامبر ما هستیم و وجود مبارک امام مجتبی می فرمود جانشین پیغمبر من هستم. در جریان کربلا وجود مبارک می گوید حق است، باید «إلی یوم القیامة» بماند و محور نگهداری و خلافت و ولایتش ما اهل بیت هستیم؛ اما یزید می گفت که حق است، اسلام ـ معاذالله ـ باطل است و حکمران من هستم. سخن از اسلام نبود، سخن از نفی اسلام بود! یزید می گفت اسلام نیست: لَعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْكِ فَلَا ٭٭٭ خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْی نَزَلَ‏ ▫️ از مجموع گفته ها و رفتارها و اقوال و افعال اهل بیت(علیهم السلام) روشن می شود که اینها فقط اسلام می خواستند؛ از مجموع افعال و اقوال و اشعار آنها روشن می شود که آنها فقط کفر می خواستند. این هم در بیان معاویه ریشه دارد هم در تصریح خود یزید روشن است و هم در عملکرد اینها. یزید بالصراحه گفت: «لَعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْكِ»؛ معاذ الله وحی ای نیست قرآنی نیست، کفر است! بنابراین جنگ ایمان و کفر بود، جنگ اسلام و جاهلیت بود. 👈 وقتی دین باشد، در برابر باطل است، در برابر کذب است، در برابر ظلم است، و تفاهم اقتصادی در قبال تکاثر است، در مقابل تکاثر است، در مقابل شرّ است، در مقابل قبیح است؛ اما اساس کار سیدالشهداء این بود که فرمود: «وَ عَلَی الْإِسْلَامِ‏ السَّلَامُ‏ إِذْ قَدْ بُلِیتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یزِیدَ». @ganjinehnoorDrnasiri