eitaa logo
گنجینه نور دکتر علیرضا نصیری
191 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
1 فایل
تفسیر قرآن، اخلاق و نکاتی دیگر از آموزه های اسلامی دکتر علیرضا نصیری عضو هیات علمی دانشگاه
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 زندگی آرمانی در سایه ولایتمداری ▫️ داشتن محیطی امن و زندگی آرام و بی دغدغه، خواسته ای بایسته و شایسته برای همه انسان هاست. این حیات اجتماعی ایده آل و آرمانی، تنها در پرتو باورداشت و و از خدا و جانشینان او به دست می آید... . ▫️ قرآن حکیم، کامیابی آدمی را در سایه اطاعت وی از خدا و پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) می داند : ﴿و مَن یُطِعِ اللهَ و رَسولَهُ فَقَد فازَ فَوزًا عَظیما﴾ که براساس اصل هماهنگی و همتایی رسول و عترت (علیهم السلام)، بی گمان از اهل بیت وحی (علیهم السلام) و آنان نیز را هم دربرمی گیرد... . ▫️ آرمان گزینش جانشینان معصوم برای رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) از سوی خدا ، همان هدفِ اصیل بعثتِ نبوی (صلی الله علیه وآله وسلم) است؛ یعنی تعلیمِ کتاب و حکمت و تزکیه نفوس و تهذیب ارواح از یک سو، و فراخوان مردم به دادورزی و بهزیستی و رهایی آنان از تاریکی جهل علمی و تیرگی جهالت عملی ، از سوی دیگر است... . ▫️ در نیز رهیافت مردم به نظام یکپارچه و هماهنگ با ارزش های الاهی، نیز رهایی آنان از هر گونه پراکندگی و از هم گسیختگی در گرو پذیرش ولایت خاندان پاک پیامبر اعظم (علیهم السلام) و پیروی از آن هاست: «والطَاعَةَ نِظَاماً لِلمِلَّةِ وَ الإمامَةَ لمّٰا مِنَ الفُرقَةِ». ▫️ اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) هم جامعه اسلامی هستند و هم ؛ یعنی همه امور اجرایی جامعه باید مستقیم یا باواسطه زیر نظر آنان انجام شود؛ معصومانی که خود فرمانبردارترین انسان ها در پیشگاه خدای سبحان اند: «المُطِیعُونَ للهِ» و هرگز هوای نفس آنان را به نافرمانی و قانون شکنی وانمی دارد. 👈 براین پایه، پس شیعیان و شیفتگان آن ذوات نورانی باید با شناخت دقیق مقام امامت و ولایت که ره آورد نیک به آن ذوات قدسی است، زمینه را برای فرمانبری از آنان فراهم کنند. 📚 ادب فنای مقربان جلد 9 ، ص270 🔵@ganjinehnoorDrnasiri
💠 رحمت و رسالت ▫️ خدای سبحان سه صفت را برای خود قرار داده است: برای همگان برای مؤمنان و خشم در برابر کفار و منافقان ▫️ همین سه معنا را درباره رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) نیز بیان فرموده است: 1️⃣ تو مظهر رحمت مطلق من هستی، زیرا ﴿و ما أرسلناک إلاّ رحمه للعالمین﴾ 2️⃣ و نسبت به مؤمنان رحمت خاص داری: ﴿بالمؤمنین رؤوف رحیم﴾ 3️⃣ و نسبت به کافر غضب: ﴿یا أیّها النبى جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم﴾. ▫️ رحمت پیامبر همه ظرف های قابل را در هر درجه ای که هستند، پر می کند. خدای سبحان شئون رحمت آموز پیغمبر را براى جوامع بشری تبیین کرده، می فرماید: تو نسبت به مردم رهبری مهربان و رئوف هستی که نشان برخورداری از رحمت الهی است. شامل حال تو شده که نسبت به امت اسلامی نرم و مهربان شدی و اگر زمامداری خودسر، خودرأی، سرسخت و سنگ دل بودی، مردم از تو فاصله می گرفتند و تو را تنها می گذاشتند. ▫️ از نگاه قرآن، رحمت خاص حق در پیامبر تجلی کرده و او آن شده است، زیرا خدا با مؤمنان مهربان است: ﴿و کان بالمؤمنین رحیماً﴾ و پیامبر نیز چنین است: ﴿...بالمؤمنین رؤوفٌ رحیم﴾. پیامبر خداست؛ آیینه از خود نوری ندارد، رأفت خداست که در آیینه پیامبر منعکس شده و به دیگران می رسد، پس سایرین رحمت خاصه حق را از راه پیغمبر دریافت می کنند. ▫️ این معنا که پیامبر است، در آیات دیگر نیز بیان شده است: گویا داری از شدّت اندوه جان می سپاری! ﴿فلعلک باخع نفسک على اثارهم إن لم یؤمنوا بهذا الحدیث أسفا﴾؛ این اندازه بر خود سخت مگیر، گویا از شدت غم قالب تهی می کنی که اینان ایمان نیاوردند، تو برای هدایتشان تلاش کردی، باید هم کوشش کنی؛ اما چرا از غصه خود را هلاک می سازی؟ در جای دیگر نیز آمده است: ﴿فلاتذهب نفسک علیهم حسرات﴾؛ چنین نباشد که جانت در حسرت بی ایمانی آنها از دست برود، خدا می داند که این افراد چه می کنند! 👈 این روش رفتاری، تنها در محور قانون نیست، بلکه در محور است. مسائل اسلامی باید با رحمت و عاطفه حل شود؛ نه قانون خشک! ▫️ در جای دیگر نیز آمده است: خدای سبحان و فرشتگان بر مؤمنان صلوات می فرستند تا آنان را نورانی سازند، تو هم . «صلوات» همان است، برای آنها دعا کن تا رحمت خاصه تو روزی شان شود. تو مسیر و مجرای رحمتی، آنها را در برابر آیینه رحمت خویش قرار بده تا فیض خدا به واسطه تو بر آنان بتابد. # پیامبر رحمت ، ص144 🔵@ganjinehnoorDrnasiri
💠 توحید و وحدت‌گرایی ▫️ عامل وحدت و هماهنگی، و عامل تفرقه و پراکندگی است. ﴿واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا﴾، ﴿ولاتکونوا من المشرکین ٭ من الّذین فرّقوا دینهم وکانوا شیعاً کل حزبٍ بما لدیهم فرحون﴾؛ و از مشرکان نباشید، از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دسته ها و گروه ها تقسیم شدند و هر گروهی به آنچه نزد آنهاست خوشحال اند. ▫️ شرک، از آن جهت که ناشی از نه است، و هواپرستی همواره تابع شهوت و غضب است، و مولودی غیر از تعصب و جهل و کبر ندارد، هرگز نمی تواند عامل وحدت و همدلی باشد، تعدد معبودها با روش های متفاوت پرستش و تعصب گروه های مختلف نسبت به معبودها و روش های خود، بر عمق و گسترش اختلاف ها می افزاید و آنان را تا لبه هولناک جهنم جنگ و دشمنی به پیش می برد. تلاش و خواست شیاطین انس و جن هم ایجاد هر چه بیشتر عداوت و کینه است؛ ﴿إنّما یرید الشَّیطان أن یوقع بینکم العداوة والبغضاء﴾... . ▫️ هم تاریخ گواه است و هم در زمان خود شاهدیم که هرگاه زمام امور به دست مشرکان اعم از بت پرستان و اهل کتاب و منافقان باشد، آنان جز و عداوت بین مردم نکشته اند و جز جنگ و خونریزی ره آوردی برای بشریت نداشته اند. قرآن کریم نیز جامعه شرک آلود قبل از اسلام را این گونه وصف می کند: ﴿واذکروا نعمة الله علیکم إذ کنتم أعداءً فألف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته إخواناً وکنتم علی شفا حفرة من النّار فأنقذکم منها﴾؛ و نعمت خدای را بر خود یاد کنید، هنگامی که با یکدیگر دشمن بودید پس میان دل های شما همدمی و پیوند داد تا به نعمت وی با هم برادر گشتید؛ و بر لبه گودال آتش بودید پس شما را از آن رهانید. ▫️ تشتت عصر بت پرستی از دو جهت بود: 1️⃣ یکی از جهت ، که هر یک از افراد جامعه، معبود، بلکه معبودهای خاص خود را داشت. این تکثر موجب اختلاف و چندگانگی بین افراد جامعه می شد. 2️⃣ دیگر از جهت بود که هر قبیله برای دفاع از معبود و شیوه پرستش خاص خود، و دعوت دیگران به آن با قبایل دیگر به نزاع برمی خاست؛ و اگر گاهی چند قبیله برای تأمین منافع دنیوی و حفظ یا توسعه قدرت خود با یکدیگر هم پیمان می شدند، وحدت آنها ظاهری و ساختگی بود: ﴿بأسهم بینهم شدید تحسبهم جمیعاً وقلوبهم شتّی ذلک بأنهم قوم لایعقلون﴾؛ جنگشان میان خودشان سخت است. آنان را متحد می پنداری ولی دل هاشان پراکنده است؛ چون مردم بی خردی هستند. 👈 واقعیت دشمنی بین مشرکان در قیامت که روز ظهور حق است کاملاً آشکار خواهد شد؛ ﴿الأخلّاء یومئذٍ بعضهم لبعضٍ عَدوّ إلّا المتّقین﴾؛ در آن روز دوستان [دنیایی] با یکدیگر دشمن اند، مگر پرهیزکاران. ▫️ در آن روز تابع و متبوع از هم تبری می جویند و از ارتباط با یکدیگر شرمسارند و آرزو می کنند ای کاش چنین دوستانی نداشتند که آنان را گمراه کنند؛ ﴿یا وَیْلَتَا لیتنی لم أتخذ فلاناً خلیلاً ٭ لقد أضلّنی عن الذِّکر بعد إذ جاءَنِی﴾؛ ای وای بر من! کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم؛ او بود که من را به گمراهی کشانید، پس از آنکه قرآن به من رسید و گاه برخوردهای شدیدتری نسبت به یکدیگر پیدا می کنند و به خدا می گویند شیاطین انس و جنی را که موجب گمراهی ما شدند، به ما بنما تا آنان را زیر گام های خود بگذاریم تا فرومایه ترین زبونان شوند. # تفسیر موضوعی قرآن كریم، جلد 2 ، ص685 🔵@ganjinehnoorDrnasiri
💠 ولایت اهل بیت (ع) ▫️ بیعت با رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) چونان بیعت با خداست؛ یعنی بیعت کنندگان، متعهّد می شوند تا فرمانبر او باشند و اوامر و نواهی او را گردن نهند که این فرمانبرداری بی شک اطاعت خداست. از این رو با تعبیر ﴿یَدُ الله فَوقَ اَیدیهِم﴾ دست پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) را دست خدا نامیده است. ▫️ قرآن مجید بسیاری از شئونات پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) را به خدا نسبت داده است: ﴿مَن یُطِعِ الرَّسولَ فَقَد اَطاعَ اللهَ﴾ و ﴿فَاِنَّهُم لا یُکَذِّبونَکَ و لـٰکِنَّ الظّـٰلِمینَ بِـٰـآیـٰتِ الله یَجحَدون﴾ که نهایت قرب حضرت به خدا را می رساند و به تعبیر عرفا، بیانگر و صفاتی و افعالی حضرت ختمی نبوّت (صلی الله علیه و اله و سلم) است. ◀️ پس ولایت نبوی مَجلای ولایت الاهی است و منکران ولایت او، منکران ولایت و آیات خدایند و اطاعت او، فرمانبرداری حق. ▫️ خدای والا، اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) را اهل بیت خود خوانده است؛ یعنی از چنان تقرّبی در درگاه الاهی برخوردارند که آنان را با اضافه تشریفی به خود نسبت داده، همان گونه که کعبه را ﴿بیتی﴾ و جان انسانی را ﴿روحی﴾ نامیده است. پس آنان ﴿آل الله﴾ هستند و هرکس با ، در بیفتد با خدای قهّار در افتاده و سزاوار تعذیب است و هر که ولایت غیر ایشان را بپذیرد، ولایت غیرخدا را پذیرفته و مغضوب الاهی است. ناگفته پیداست که خوار داشتن آنان نیز اذیّت کردن خداست و سزای آن جهنّم سوزان! ▫️ بر پایه مباحث پیش گفته، جمله «من والاکم فقد والی الله و من عاداکم فقد عادی الله»؛ یعنی هر کس ولایت و سرپرستی شما را بپذیرد، ولایت و سرپرستی خدا را پذیرفته و هر که شما را دشمن بدارد، خدا را دشمن داشته است، چون پذیرفتن ولایت ﴿مظهر﴾، گردن نهادن به ولایت ﴿ظاهر﴾ و کینه توزی با ﴿مظهر﴾، عداوت با ﴿ظاهر﴾ است. ▫️ (علیهم السلام) در تمامی شئون (تکوینی و تشریعی و زمامداری) به نیابت از ﴿ولیّ﴾ اصیل و بالذّات است؛ یعنی همه ویژگی های ولایی ذات اقدس ربوبی برای ﴿مظاهر﴾ او هم ثابت است. از سوی دیگر، پذیرش ولایت امامان (علیهم السلام) مودّت و به ایشان را در پی دارد، چنان که شناسه پذیرش ولایت الاهی، دوستداری اوست. از این رو در فقره پسین، از محبّت خدا و امامان سخن رفته است. 👈 ولایت اهل بیت (علیهم السلام) بازتاب شعاع است، منکر نور و روز، از خورشید روی می گرداند، پس ولایت امامان (علیهم السلام) با ولایت خدا متلازم اند. آری فقط یک چیز قبول یا نکول می شود؛ چون فقط یک ولایت هست و لاغیر، ولایت حضرات ائمّه (علیهم السلام) ظهور ولایت خداست در جهان، نه ولایت هم عرض، نه در طول، نه مانند آن! # ادب فنای مقربان جلد 7 ، ص60 🔵@ganjinehnoorDrnasiri
💠 دفاع فاطمی ▫️ حضرت زهرا(علیها السلام) در دوران کوتاه زندگی پر برکت خویش نقش آفرینی منحصر به فردی را در دفاع از حریم ولایت و اثبات حقانیت امیرالمؤمنین و اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) ایفا نمود. آن حضرت پس از رحلت پیامبر بزرگوار اسلام و انحراف امت از مسیر هدایت با برافراشتن پرچم تا پای جان برای اصلاح این کج روی تلاش نمود. ▫️ پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) در مناسبت های مختلف؛ مانند حادثه اراده الاهی درباره امامت و ولایت و خلافت الاهی حضرت علی(علیه السلام) را به جامعه اعلام نمود و جای هیچ تردیدی را برای کسی باقی نگذاشت، لیکن جریان حاکم بر فرهنگ و آداب و رسوم جامعه عربی وقت که پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) با زحمت فراوان نهال نوپای اسلام را در میان آن ها غرس نمود، چیز دیگری را انتظار می کشید. ▫️ عوامل بسیاری باعث شد که امت اسلام پس از فوت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روی گردان شوند تا زمام خلافت را دیگران بربایند؛ مثلاً برخی از آن ها به دلیل تعصبات قومی و تفاخرهای قبیله ای حاضر نبودند بار دیگر فردی از بنی هاشم حاکمیت جامعه اسلامی را به دست گیرد. ▫️ برخی از مردم به ویژه قریشیان نیز روی شخص امیر مؤمنان علی(علیه السلام) حساسیت خاصی داشتند؛ چراکه آن حضرت در خلال جنگ های صدر اسلام بسیاری از سران کفار قریش را به هلاکت رسانده بود از این رو ، بسیاری از قریش حتی پس از فتح مکه و تسلیم شدن آن ها در برابر عظمت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) به ظاهر اسلام آوردند؛ اما از پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) کینه عمیقی به دل داشتند که در زمان حیات رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) به ابراز علنی آن جرأت نمی کردند ولی وجود چنین نگرشی زمینه ساز فتنه های بعدی نسبت به حضرت امیر(علیه السلام) بود. ▫️ فتنه انگیزی بنی امیه از یک سو و خطر ارتداد قبایل تازه مسلمان و امکان سرپیچی از حکومت مرکزی در صورت بروز هرگونه اختلاف و نزاع داخلی در بین امت اسلامی از سوی دیگر، راهی جز سکوت برای امیر مؤمنان(علیه السلام) باقی نگذاشت به ویژه این که هر اقدام حق طلبانه حضرت در آن بستر با کج فهمی عده زیادی بر قدرت طلبی و تلاش ایشان برای به دست آوردن قدرت و منفعت فردی حمل می شد. آن حضرت درباره خود چنین می فرماید: «فَرأَیْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَی ذَلِکَ أَفْضَلُ مِنْ تَفْرِیقِ کَلِمَةِ الْمُسْلِمِینَ وَ سَفْکِ دِمَائِهِمْ وَ النَّاسُ حَدِیثُو عَهْدٍ بِالإِسْلامِ وَ الدِّینُ یَمْخَضُ مَخْضَ الْوَطْبِ یُفْسِدُهُ أَدْنَی وَهْنٍ وَ یَعْکسهُ أَقَلُّ خُلْفٍ . . .»؛ دیدم بر این حادثه، بهتر از ایجاد میان مسلمانان و ریخته شدن خونشان است، در حالی که مردم تازه مسلمان اند و دین مانند مشک شیر به هم زده می شود و کوچک ترین سستی آن را فاسد و کم ترین پیمان شکنی آن را واژگون می سازد. ▫️ سکوت امیرالمؤمنین(علیه السلام) موجب و و کوتاه شدن دست بدخواهان گردید. ولی این سکوت اجباری و مصلحت آمیز نباید باعث شود که و اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) برای همیشه مکتوم بماند و آیندگان آن را فراموش نمایند. 👈 از این ره گذر، حضرت مسؤولیت هدایت گری و رسواسازی این انحراف مهلک را بر دوش گرفت؛ جایگاه اجتماعی و قداست بسیار بالای فاطمه در بین امت می توانست در آن جو خفقان، را برای حق طلبان روشن کند؛ آن حضرت با درک شرایط و راز سکوت امیرالمؤمنین(علیه السلام) غریبانه و به تنهایی وارد عرصه شد و با شیوه های مختلف حقیقت را آشکار ساخت و در عین مظلومیت و غربت چنان عالمانه و حکیمانه از سنگر ولایت دفاع نمود که تا روز قیامت کلام و برهان او چراغی برای هدایت حق جویان است. # فاطمه (ع) اسوه بشر ، ص161 🔵@ganjinehnoorDrnasiri