eitaa logo
آکادمی سواد رسانه‌ای گرالیت
746 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
111 ویدیو
44 فایل
آموزش تخصصی سوادرسانه‌ ای 🔖برگزارکننده کارگاه‌ های عمومی و تخصصی سواد رسانه‌ ای 🕹سرگرم آموزی 💡یک سواد بی‌مزه 📎#سوادرسانه_ای
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸تحلیل گفتمان انتقادی تحلیل گفتمان انتقادی، یک رویکرد بین‌رشته‌ای برای مطالعهٔ گفتمان است. تحلیل گفتمان انتقادی هم نگرش است و هم روشی از روش‌های کیفی و تفسیری. در این نوع از تحلیل؛ زبان به عنوان شکلی از کارکرد اجتماعی بررسی می‌شود. تحلیل گفتمان انتقادی بر نحوهٔ بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی به وسیلهٔ متن و گفتگو تأکید دارد. به عبارت بهتر تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی در تحلیل گفتمان است که هم رویه‌های گفتمانی و و هم غیرگفتمانی را به رسمیت می‌شناسد. بررسی متونی چون آگهی‌ها، پوسترها، تراکت‌ها و دیوارنوشته‌ها از جمله موارد طرف توجه تحلیل گفتمان انتقادی است. تا ایدئولوژی‌های طبیعی‌شده و پنهان شده در متون را کشف کرده وتبیین‌های اجتماعی از آن‌ها ارائه دهد. تئون ون دایک ، روث وداک و نورمن فیرکلاف از جمله چهره‌های برجسته آکادمیک در زمینه کاربردهای تحلیل گفتمان انتقادی هستند. @geraliit
🔸جامعه اطلاعاتی تئورى‌هاى مطروحه در قبال جامعه ‌اطلاعاتى از نوع تئورى‌هاى كلان هستند. در اين تئورى‌ها عده‌‏اى هستند كه را سرمنشاء خير و مطلوبيت قلمداد كرده و جمع ديگرى به عكس آن را سرفصل كنترل‌‏هاى بيرحمانه شهروندان معرفى مى‏كنند. معتقدان به دوران فراصنعتى نظير دانيل بل و لژيون پيرو او، پست مدرنيست‏هايى چون ژان بودريار و مارك پوستر و معتقدان به تخصص‌هاي انعطاف ‏پذير مثل ميشل پيور، چارلز سيبل و لارى هرش هورن و همچنين افرادى چون مانوئل كسلز كه بر وجه توسعه‌اطلاعاتى تأكيد مى‏ ورزند بر اين باور هستند كه آنچه امروز به نام جامعه‌اطلاعاتى با آن مواجه هستيم، يك جامعه جديد و متفاوت با گذشته است. اما گروه دوم با افراد و تفكراتى نظير نئوماركسيست‏ها مثل هربرت شيلر و يا پيروان نظريه مقررات‏ گذارى با افرادى مثل مايكل اگلى‏ تيا وآلن لى‏ پاتيز و يا معتقدان انديشه انباشت انعطاف‏پذير با چهره ‏هايى مثل ديويد هاروى و يا كسانى كه به دولت، ملت اعتقاد دارند نظير آنتونى گيدنز و يا پيروان نظريه گستره همگانى مثل يورگن هابرماس و نيكلاس گرانهام بر اين باور هستند كه اگر چه اطلاعات اكنون به يك پارامتر كليدى براى جوامع مدرن اطلاعاتى تبديل شده و حتى به عبارت جامعه اطلاعاتى هم معتقدند و آن را در ادبيات خود به كار مى‏ گيرند، اما مى‏ گويند مناسبات حاكم بر جوامع قبلى (پس از فئوداليسم) بر جامعه‌اطلاعاتى هم حاكم است. @geraliit
✅ نظریه اثر بومرنگ رسانه ◀️ این نظریه، تعبیری دیگر از مساله بازخورد پیام در فرایند ارتباطی است. بر پایه نظریه اثر بومرنگ، هنگامی که بومرنگ را به سوی هدفی یا فردی پرتاب می‌کنیم، در اثر ارتعاشی بودن، پس از رها کردن به سوی خود ما باز می‌گردد و به همان نسبت که ضربه بر دیگری سنگین بوده است؛ بر ما نیز ضربه سخت خواهد بود. ◀️ بر این اساس یک وسیله ارتباطی مانند ، و زمانی که اخبار نادرست پخش می‌کند، در درازمدت خود تحت تاثیر همان پیام‌ها و اخبار ارسالی قرار گرفته و هویت دیگر پیدا می‌کند که پاره‌ای از این فرایند به عنوان «انگ» استفاده می‌کنند. بنابراین حتی زمانی که همان وسیله ارتباطی اخبار درست و واقعی پخش می‌کند، تحت تاثیر هویت ثانوی (اثر بومرنگ)، اخبارش برای مخاطبان فاقد ارزش خواهد بود. @geraliit
🔸 نظریه انتقادی نظریه انتقادی (CRITICAL THEORY) جنبشی فکری-فلسفی است در نقد فرهنگ و جامعه که در سال ۱۹۳۰ در آلمان ارائه شد. این نظریه به نحوه توزیع قدرت در جامعه توجه دارد و اینکه چه عناصری در کنترل عده‌ای هستند. نظریه انتقادی در واقع از نظر رسانه‌ای مراقب این نکته است که رسانه‌ها چه نمادها و چه انگاره‌هایی را برای سلطه عده‌ای و برای سرکوب عده‌ای دیگر به کار می‌گیرند. ریشه اندیشه انتقادی در مکتب فرانکفورت و در راس آن تئودور آدورنو (۱۹۰۳- ۱۹۶۹) بود که معتقد بود صنایع فرهنگی (یا همان صنایع سرگرم کننده) ایجاد نیاز می‌کنند؛ بر کالاهای مادی تاکید می‌ورزند و به خاطر عده‌ای اندک اما ثروتمند به مصرف دامن می‌زنند. عکس | آدورنو - هورکهایمر @geraliit
🔸 مدار فرهنگ نظریه‌ای است که توسط پاول دوگی و همکارانش در سال ۱۹۹۷ ارائه شد. این نظریه چرخه مصرف فرهنگی را در پنج نقطه تعقیب می‌کند: تولید، مصرف، قاعده‌‌مند شدن، بازنمود و هویت‌. @geraliit
🔸 نظریه‌های تاثیرات ▫️نوشته سینتیا کارتر - ترجمه یونس شکرخواه: اگرچه مجموعه مطالعات ارتباطات جمعی در زمینه محتوای رسانه‌ها بر این نکته تأکید می‌کنند که محتوای رسانه بر مخاطبان می‌گذارد، با این همه، هنوز پژوهشگران در مورد ماهیت و گستره این اختلاف نظر دارند. امروزه بيشتر پژوهشگران حوزه رسانه‌ها معتقدند رسانه به تنهايي منشاء تأثيرات (effects) خاصي نيست و تعيين ميزان اثرگذاري آن نيز دشوار است. بحث در مورد تأثيرات رسانه‌ها، عمدتاً تحت تأثير گروه‌ها و گرايش‌های مختلف از جمله پژوهشگران رسانه‌اي، دولت، نظام اقتصادي، فناوري‌هاي نوين، تحولات تاريخي، گروه‌هاي فشار و نگراني‌هاي مردم درباره تأثيرات منفي رسانه‌ها بوده است. اگرچه تاريخ مربوط به پژوهش‌های متمرکز بر تأثيرات رسانه‌ها، تاريخي خطي نيست، همگان متفق‌القول هستند که دانش مربوط به تأثيرات رسانه‌ها در چند مرحله متراکم و گردآوری شده است. @geraliit
يکي از اين مراحل دوره موسوم به رسانه‌هاي کاملاً مقتدر است که در اوايل قرن بيستم مطرح شد و تا اواخر دهه ۳۰ ادامه يافت. در اين دوره، بسياری بر اين باور بودند که رسانه‌ها در کشورهاي صنعتي غربي قدرت فراواني در شکل‌دهي به افکار و رفتار مردم دارند. رسانه‌های نوين چون راديو و سينما نيز به سرعت، نفوذ و طرفداران فراواني يافتند (هم براي اهداف تجاری و هم اهداف سیاسی). از دهه ۳۰ تا ۶۰ عده‌ای ديگر مدعي شدند رسانه‌ها آنچنان که در آغاز تصور مي‌شد، قدرتمند نيستند. اين دوره با تحول تبديل پژوهش درباره وسايل ارتباط جمعي به رشته‌ای آکادميک همزمان شد. در اين دوران، کانون مطالعات مربوط به وسايل ارتباط جمعي بر تجربه‌گرايي متمرکز بود. اين تکيه شديد بر ارزيابي تأثيرات رسانه‌ها به دو بحث ديگر مرتبط شد که يکي از آنها علاقه فزاينده به بحث قدرت رسانه‌ها در متقاعدسازي و اقناع و ديگري دغدغه تأثيرات منفي رسانه‌ها بر مخاطبان بود. پژوهشگران عرصه ارتباطات جمعي، نظريه‌هاي ارتباطي را بر اساس مدل‌هاي رياضی که آنها نيز از نظریه اطلاع وام گرفته شده بودند، مطرح کردند تا بتوانند نحوه تعامل انسان و ابزارهای ارتباط جمعي را تبيين کنند. هدف اصلي آنان تبيين موارد موثر و غير موثر ارتباطات به مثابه پيامی بود که از فرستنده به سوي گيرنده مي‌رفت. در پايان اين دوران، يافته‌های تعدادی از پژوهش‌ها حاکي از اين بود که اگرچه رسانه‌ها تأثير می‌گذارند، اين تأثير در چارچوب ساختارهای مناسبات حاکم فرهنگي و اجتماعي عمل می‌کند و بايد آنها را به هنگام ارزيابي تأثيرات رسانه‌ها، در نظر گرفت. @geraliit
‌‎نظريه رسانه‌های کاملاً مقتدر در مرحله سوم، يعني از ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰، حياتي دوباره يافت. اختراع تلويزيون در دهه ۵۰ و افزايش نگراني مردم درباره تأثيرات احتمالي آن در اين حيات دوباره کاملاً نقش داشت. پژوهش‌هاي رسانه‌هاي جمعي به طرز فزاينده‌اي در بررسي ميزان استفاده مردم از رسانه‌ها، بررسي تغييرات رفتاري و نظريات آنها، از الگوهاي روانشناختي سود می‌‌بردند. عده‌ای در ساده‌ترين صورت، به اين نوع ارزيابي تأثيرات رسانه‌اي، نظريه تزريقي مي‌گويند. در اين دوره، پژوهشگران معتقد بودند، محتواي خشونت‌بار رسانه‌ها تأثيرات منفي بر مخاطبان و به ويژه بر کودکان مي‌گذارد. علاوه بر اين، پژوهشگران در اين دوره به مطالعه تغييرات بلندمدت، شناخت تأثيرات بافت اجتماعي، انگيزه‌ها و تمايلات موجود در مخاطبان، ايده‌ها و نهادهاي رسانه‌اي علاقه‌مند شدند. اما در مرحله چهارم که از ۱۹۷۰ تا به امروز ادامه دارد، شاهد بروز مدل انتقادی ساختارگرایی اجتماعی هستيم. بر اساس اين مدل، تأثيرات رسانه‌هاي جمعي هنگامي چشمگير است که توليدکنندگان آنها با استفاه از نظام‌های معنايي موجود در ساختار معنایی فردي و جمعي موجود در جمع مخاطبان، به توليد پيام اقدام مي‌کنند. در اين دوره از لحاظ روش‌شناسي، نوعي گرايش عمومي به استفاده از شيوه‌هاي کیفی نظير تحليل متن و مخاطب‌پژوهی، جايگزين شيوه‌های کمي و تجربي شده است. این گرايش به روش‌هاي کيفي در نظريه کشت (۱۹۷۳) ريشه دارد. بر اساس اين نظريه تنها رفتارها و ارزش‌های خاصي در درون بافت يک فرهنگ خاص کشت می‌يابند. نظريه کشت جورج گربنر يکي از نظرياتي بود که کاملاً توانست نظريه‌های مبتني بر تجربه‌گرايي و کميت را به چالش بکشاند. عده‌ای معتقدند کساني که روزانه ساعات زيادی را صرف تماشاي تلويزيون مي‌کنند، خيلي راحت‌تر از کساني که تلويزيون نمي‌بينند تسليم انگاره‌هاي واقعيت می‌شوند (انگاره‌هايي که به نفع نخبگان اقتصادي جوامع در تلويزيون‌‌ها عرضه مي‌شوند). پيروان اين نگرش معتقدند با اينکه برخي از تأثيرات رسانه‌ها را می‌توان اندازه‌گيري کرد، جهت اين ، درجه تأثيرگذاري ميزان پايايي و آينده آن را نمي‌توان پيش‌بيني کرد. آنها معتقدند تأثيرات را بايد به صورت موردی بررسي کرد و حتي در اين صورت نيز امکان تعميم يافته‌ها وجود ندارد. @geraliit
🔸 نظريه اشاعه نوآوری‌ها نظريه اشاعه نوآوری‌ها (Diffusion of Innovations) تئوری متعلق به اورت ام راجرز (۱۹۳۱-) پژوهشگر سرشناس عرصه ارتباطات است. 🔵این نظریه اشاعه فرآیند اجتماعی نوآوری‌ها را اعم از ایده‌ها و شیوه‌های جدید استفاده از وسایل و چگونگی دستیابی به آن‌ها و نحوه گسترش آن‌ها را  در  یک نظام اجتماعی بررسی می‌کند. این نظریه‌پرداز؛ نوآوری را به‌عنوان ایده، عمل، هدف، وسیله و یا انطباق با وضعیت متغیری که شخص آنرا نو فرض می‌کند تعریف کرده است. اشاعه از دیدگاه او نوع خاصی از ارتباط است که به گسترش نوآوری‌ها معطوف است.  
راجرز؛ فرایند اشاعه نوآوری‌ها را دارای ۵ مرحله می‌داند: ۱. مرحله آگاهی (knowledge): مواجهه با نوآوری و شناخت کارکرد آن، آگاهی از پدیده نو زمانی صورت می‌گیرد که فرد یا واحد تصمیم گیرنده، با نوآوری و کارکرد آن مواجه می‌شود. ۲. مرحله ترغیب (persuasion): در این مرحله نگرش مثبت یا منفی نسبت به پدیده جدید در ذهن فرد شکل می‌گیرد. ۳. مرحله تصمیم (Decision): در این مرحله فرد در ذهن خود به ارزیابی می‌پردازد و تصمیم نهایی را پذیرش یا رد نوآوری اتخاذ می‌کند. هر تصمیم تشریفاتی در این زمینه که مبتنی بر  دو مرحله قبلی نباشد به عنوان مانع عمل خواهد کرد. ۴. مرحله اجرا (Implementation): در این مرحله از نوآوری استفاده می‌شود. ۵. مرحله تثبیت (Confirmation): در این مرحله فرد پس از اتخاذ تصمیم، به دنبال اطلاعاتی می گردد که تصمیم او را تائید کند و در واقع افراد تصمیم خود را تقویت کند. اطلاعات منفی درباره تصمیم او می‌تواند روند کسب نوآوری را متوقف کند   *گونه‌های گزینش‌کنندگان: راجرز در همین حال گزینش‌کنندگان نوآوری‌ها را براساس میزان استقبالی که از نوآوری می‌کنند به چند گروه طبقه بندی کرده است: ۱. نوآوران (Innovators): (پنج درصد جامعه) افراد جسور و خطر پذیر که بیش از بقیه علاقمند به آزمایش اندیشه‌های جدید  هستند، اینها بیشتر به تکنولوژی می پردازند  و بیشتر برای پذیرش چیزهای جدید سعی می‌کنند. ۲. اقتباس گران اولیه (Early Adopters): (ده درصد جامعه) سریع وآگاهانه سازگار می‌شوند.   افراد محلی قابل احترام که در نظام اجتماعی بیشترین تعداد رهبران اجتماعی را شکل می‌دهند. ۳. اکثریت اولیه (Early majority): (چهل درصد جامعه) افراد با فکر و نکته سنج که در موقعیت رهبران فکری نیستند و در اخذ تصمیم ملاحظه کار بوده و با احتیاط عمل می‌کنند. ۴. اکثریت متأخر (Late majority): (چهل درصد جامعه) افراد مردد و شکاک که به خاطر ضرورت‌های اقتصادی و یا افزایش فشارهای محیطی و اجتماعی نوآوری را می‌پذیرند. ۵. عقب ماندگان (Laggards): (پنج درصد جامعه) افراد سنت‌گرا  و وابسته به محیط زندگی که اغلب گوشه‌گیر بوده و در گذشته سیر می‌کنند. @geraliit
🚀کارگاه تابستانی نامیلیت (نوجوان+ آموزش +مدیا + سواد) 🎯هدف کارگاه : آموزش سواد رسانه‌ای و روش تحلیل رسانه‌ها 👨‍🏫مدرس: شایان فخاری مدیر مجموعه آموزشی گرالیت کارشناسی ارشد فرهنگ و ارتباطات 🎲میزبان: موسسه خردمندی 🎬سرفصل‌های آموزشی دوره: 1- آموزش نحوه تعامل با رسانه‌ها 2-چالش‌ها و فرصت‌های رسانه‌ها 3- یادگیری نحوه کنشگری فعال در فضای رسانه 4-آشنایی با روش‌های تحلیل تصویر، ویدئو و اخبار 5- روش‌های تولید محتوای رسانه‌ای 🎉گروه سنی کارگاه :‌12 تا 20 سال 🛸تعداد جلسات:‌6 جلسه 2 ساعته 🏟نحوه برگزاری :‌آنلاین در محیط زوم 🕘زمان : پنجشنبه ها 9 تا 11 صبح 👁️‍🗨️شروع کارگاه: از 23 تیرماه 🔔ظرفیت دوره : 20 نفر 🧭مبلغ سرمایه گذاری:‌ 500000 تومان از طریق این لینک ثبت نام کنید! https://kheradmanditts.com منتظرتونیم. 😊🌹🌹
✅ درک رسانه ای و مواجهه هوشمندانه با رسانه ها 🔸رشد تکنولوژی های نوین ارتباطی، معنای با سواد بودن را در دنیای امروز تغییر داده است و در قرن جدید تنها به فردی که خواندن و نوشتن می داند، با سواد اطلاق نمی شود. بلکه پیام های رسانه ای، به همان اندازه سواد محسوب میشود که خواندن و نوشتن ضروری و مهم است. 🔹 ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که آشنایی هر چه بیشتر با مفهوم سواد رسانه ای موجب می شود که رسانه در خدمت افراد جامعه باشد نه اینکه آن ها در خدمت رسانه باشند. 🔸 اصولا سواد رسانه ای را برخورداری از مهارت های کافی برای دریافت سودمند اطلاعات و پیام های رسانه ای تعریف می کنند و مفهوم گسترده تر آن، به معنای دریافت، تجزیه و تحلیل، ارزشیابی و پردازش اطلاعات رسانه ای است . 🔹سطح سواد رسانه ای یک جامعه مهم ترین عاملی است که افراد را در مواجهه با رسانه ها در حالت یا قرار می دهد. 🔺درک سواد رسانه ای موجب می شود که مخاطبان رسانه ها با توانایی درک پیام های رسانه ای، به تعبیر و تفسیر آن ها پرداخته و از وضعیت مصرف کننده به مصرف کننده و رسانه ها تبدیل شوند و این همان مواجهه هوشمندانه با دنیای رسانه ای است. 🔻🔻 از همین منظر باید گفت که سواد رسانه ای، بلکه این پدیده عادات رسانه ای افراد را تغییر داده و با هوشیار کردن مخاطب به او می آموزد که چطور از رسانه ها استفاده کند. @geraliit
📚کتاب: مقدمه ای بر اصول و مبانی ارتباطات 🖌 دکتر غلامرضا آذری @geraliit
🖊 چگونه «ابتذال» در جوامع رواج گسترده می‌یابد؟ ‍میلان کوندرا در یکی از کتاب‌هایش به پدیده‌ای اشاره می‌کند به عنوان «جذابیت انکارناپذیر ابتذال»! او معتقد است که بسیاری از انسان‌ها، تمایل عجیبی به چیزهای سطحی و دم‌دستی دارند؛ مضامین کلیشه‌ای، امور سطحی ونخ‌نما، سریال‌های اشک‌آور، حاشیه‌های زندگی هنرمندان، چیزهایی که با احساسات ما بازی کند و شعورمان را به بازی بگیرد! ▫️ «ابتذال» از ریشهٔ بذل کردن است؛ به معنی بذل توجه بر چیزی که در ذات، ارزش آن را ندارد. بطور مثال شما اگر یک آفتابه را طلاکوبی کنید، کار مبتذلی کرده‌اید. برای اینکه آفتابه، آفتابه است؛ حتی اگر طلا باشد باز هم آفتابه است. ▪️ابتذال در تمام دنیا هواداران فراوانی دارد. موسیقی‌های نازل ولی پرطرفدار، فیلم‌های کم‌ارزش هنری ولی پرفروش. در واقع اکثر محصولات پرفروش از یک الگوی ثابت پیروی می‌کنند و تمایل به ابتذال در مردم را هدف قرار داده و معمولاً به جز مواردی استثنا، از ارزش هنری نیز برخوردار نیستند. ▫️ابتذال همواره دو سر دارد؛ آنها که آن را تولید می‌کنند و آنها که آن‌ را مصرف می‌کنند. تا زمانی که تقاضا برای ابتذال وجود دارد، عرضهٔ آن در دنیا ادامه خواهد داشت. شاید برای مقابله با ابتذال تنها راه، پرورده کردن سلیقهٔ جامعه باشد. ▪️در همین راستا نقل حکایتی از مثنوی معنوی چندان خالی از لطف نیست! مولوی داستان مردی را می‌گوید که هنگام عبور از بازار عطرفروشان، ناگهان بر زمین افتاد و بیهوش شد. مردم دور او جمع شدند و هر کسی چیزی می‌گفت، همه برای درمان او تلاش می‌کردند. یکی نبض او را می‌گرفت، دیگری گلاب بر صورت او می‌پاشید و یکی دیگر عود و عنبر می‌سوزاند. اما این درمان‌ها هیچ سودی نداشت. حال مرد بدتر و بدتر می‌شد و تا ظهر بیهوش افتاده بود و همه درمانده شده بودند. ▫️اما تنها برادرش فهمید که چرا وی در بازار عطاران بیهوش شده است؛ با خود گفت: من درد او را می‌دانم، برادرم دباغ است و کارش پاک کردن پوست حیوانات از مدفوع و کثافات است! او به بوی بد عادت کرده و مغزش پر از بوی سرگین و مدفوع است و با استشمام بوی خوب عطرها بیهوش شده است. سپس کمی سرگین بدبوی سگ برداشت و به بازار آمد. مردم را کنار زد و کنار برادرش نشست و آن مدفوع بد بوی را جلو بینی برادر گرفت؛ چند لحظه بعد مرد دباغ به هوش آمد! ▪️در حقیقت این تمثیل مردمی است که به فرهنگ نازل خو گرفته و از آثار اصیل، هنر والا و فرهنگ فاخر روی برگردان‌اند؛ تا جایی که آنها را خسته‌کننده، سخت‌فهم و یا غیرسرگرم‌کننده می‌دانند و از خواندن یک کتاب عالی، تماشای یک فیلم هنری و یا گوش‌دادن به یک موسیقی اصیل، نه تنها هشیار نمی‌شوند بلکه به بیهوشی عمیق رضایت می‌دهند! ✍️محمودوطن‌خواه @geraliit
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 معیار دوگانه رسانه‌های بیگانه در بازی با واژه‌ها و تصاویر! مصاحبه خبر 20:30 با آقای شایان فخاری، مدیر مجموعه آموزشی گرالیت @geraliit
⭕️ تاثیر وسایل ارتباط جمعی درباره نقش و تاثیر وسایل ارتباط جمعی به طور کلی سه دیدگاه نظری وجود دارد: ۱- دیدگاه افراطی ۲- دیدگاه تفریطی ۳- دیدگاه بینابین به نظر طرفداران دیدگاه اثرات مطلق و افراطی، وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه برای اولین بار در تاریخ انسان پدید آورند. به گفته ژان کازنو، این اندیشه در نظر مردم رواج یافته که وسایل ارتباط جمعی قدرتی فوق تصور دارند و می توانند افکار فلسفی و سیاسی را منقلب نموده، شکل تازه ای به آن بخشند و به اختیار، تمامی رفتارها را هدایت نمایند. طبق نظرات طرفداران دیدگاه تفریطی، وسایل ارتباط جمعی تاثیر چندانی بر مخاطبین خود ندارند و دیگر دوران سلطه وسایل ارتباطی و رواج عقاید تند و انتساب اثرات جادویی و خارق العاده به وسایل ارتباط جمعی پایان یافته است. این عده معتقدند که وسایل ارتباط جمعی با وجود تکنولوژی برتری که از آن استفاده می کنند، با موانع بسیاری در راه اثرگذاری بر دیگران مواجهند. در مقابل دو دیدگاه افراطی و تفریطی، دیدگاه سوم که بینابینی می باشد، نظر بر این دارد که باید پذیرفت که وسایل ارتباط جمعی، ابزاری اجتماعی- فرهنگی به معنی عالی آن هستند و از این جهت اثرات چشمگیری برجای می گذارند، اما این آثار نه آنچنان است که هیچ محدودیتی را نشناسند (دیدگاه افراطی) یا آنکه چنان ناچیز است که هیچ اعتنایی را شایسته نباشد (دیدگاه تفریطی)، بلکه باید دید حدود تاثیر این وسایل چیست و در چه شرایطی این تاثیرات محدود و یا تقویت می شوند. به نظر می رسد که دیدگاه سوم واقع بینانه تر باشد. @geraliit
🔹 رسانه در نگاه اندیشمندان 🔸ادگار مورن جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی در کتاب "روح زمان یا زمان‌زدگی" بیان می‌کند که جهان در پایان قرن ۱۹ به پایان استعمار مادی رسید و در قرن ۲۰ استعمار اندیشه انسانی انجام می گیرد. وی معتقد است که نظام موجود جوامع غربی به کمک رسانه‌های جمعی وابسته به سرمایه‌داری با عرضه کالاهای فرهنگی و آثار تخدیری، به پرداخته و به وسیله غیرسیاسی کردن بیشتر افراد، دوام خود را استوارتر کرده است. مورن معتقد است وجه اصلی فرهنگ وسایل ارتباط جمعی، است که معمولاً با سرگرمى‌هاى معمول و لذت حاصل از تماشاى تلويزيون، شنيدن برنامه‌هاى راديو، ديدن فيلم، خواندن داستان، روزنامه و مجله به دست می آید. 🔸هربرت مارکوزه ، فیلسوف آلمانی مکتب فرانکفورت نیز با طرح مفهوم تک ساحتی، نقش تشدیدی رسانه‌ها را در غرق شدن مخاطبان در فرهنگ بسته‌بندی می داند. مارکوزه معتقد است که رسانه‌ها نوعی شعور کاذب ایجاد می کنند که باعث می‌شود خلاقیت و اندیشه از بین برود و تقلید و یکپارچگی جای آن را بگیرد. مارکوزه پیامد چنین وضعی را سیاست زدایی جامعه و حذف مسایل سیاسی و اخلاقی از زندگی عمومی می‌داند. @getaliit
تاملی بر نظریه مارپیچ سکوت این روزها و در فضای غلبه رسانه ها، دو مساله فراموش شده است؛ نخست اینکه براساس استدلال، مطالعه و نتیجه گیری خودمان تحلیل کنیم و در واقع صاحب باشیم و نکته دیگر اینکه را انجام دهیم حتی اگر غالب جامعه یا براساس تعارف یا برای ترس از تنها ماندن و ... راه دیگری را بروند. نکته دیگر اینکه رسانه ها قدرت زيادي دارند تا آنجاكه مي توانند شما را جادو كنند و سررشته افكارتان را در دست بگيرند. اما اگر به آنها علاقه اي نداشته باشيد، اگر نتوانند شما را جادو كنند و اگر نتوانند در عقايدتان تغييري ايجاد كنند، بازهم مي توانند دست و پايتان را ببندند و به سكوت وادارتان كنند. نظريه چنين ادعايي دارد و مي گويد حاكمان رسانه ها با حذف تدريجي مخالفان خود، مي توانند هر روز تعداد بيشتري را به خاموشان جامعه اضافه كنند. خاموشانی که به دلایلی مثل طرد شدن، تنهایی، غلبه اکثریت و .... عطای «خود بودن» را بر لقایش می بخشند. در این سیطره رسانه ای، فرهنگ ها تغییر می کنند، ارزش ها به ضد ارزش تبدیل می شوند و برعکس و درنهایت و در اکثر مواقع جامعه ای تهی از صداقت و دانش و سرشار از آنچه رسانه ها تزریق کردند، باقی خواهد ماند. رسانه به ما می گوید ایران عصبانی ترین کشور دنیاست و همه متاثر از آن، باور می کنند اما همین رسانه به ما نمی گوید مثلا در صد روز گذشته 52 نفر در لندن با چاقو کشته شده اند. چرا؟ چون تصمیم بر این است ما خودمان را عصبی ترین مردم دنیا بدانیم و خارج همیشه برای ما خارج باشد؛ جایی که مهد خوشبختی و آرامش و ... است. این سطرها را نوشتم تا بگویم اول اینکه رسانه ها با و و و و جدیدا با ، فرصت تامل روی مسائل را ار ما می گیرند. در واقع ما در معرض بمباران خبری و اطلاعاتی هستیم و اساسا فرصتی برای تفکر درباره آنچه رخ می دهد، نداریم. حواسمان باشد نکند موج رسانه ما را با خود ببرد. نکند در مارپیچ سکوت صدایمان خاموش شود. نکند تسلیم سرعت اخبار شویم و فکر کردن به زوایای مختلف آن را فراموش کنیم. نکند به مخاطبانی که هر چه گفتند را باور می کنند، تبدیل شویم. قصد رسانه هراسی نیست؛ هدف تاکید بر مهمترین ویژگی انسان یعنی «تفکر» است. از رسانه نترسید چون ترس ممکن است باعث تسلیم شود، در برابر رسانه قوی ظاهر شوید. اگر او برای مدیریت کردن شما برنامه ریزی می کند، شما هم دروازه بانی خوبی در برابر محتواها داشته باشید. رسانه بدون شما هیچ است. پس قدرت خودتان را دو دستی تقدیم آن نکنید. قدرت شما «تفکر» شماست. منبع: عصر هوشمندی @geraliit
🌀علت تغییر ارزش‌ها چیست؟ «اقناع» غایت هر ارتباط، اعم از انسانی یا رسانه ای است. هزینه های هنگفت دستگاه های عظیم رسانه ای در این جهت انجام می شود که بر مخاطبان تأثیر گذاشته و رفتار آن ها را مطابق میل گردانندگان آن تغییر دهد که در این صورت می گوییم اقناع صورت گرفته است. برای رسیدن به این مرحله، نیاز است در کنار هزینه های فراوان مادی، اقدامات تکنیکی که اغلب مخاطبان از آن اطلاع ندارند اما از سوی گردانندگان رسانه ها، با برنامه ریزی مورد استفاده قرار می گیرد، صورت گیرد. تا به حال به این فکر کردید چطور موضوعی که تا دیروز در فرهنگ ایرانی به عنوان ضدارزش قلمداد می شد، امروز به ارزش تبدیل شده است و همه نیز آن را پذیرفته اند؟ یا چطور به یکباره در حالی که شما به هیچ عنوان موضوع ذهنتان فلان موضوع نبوده چون نه نیازتان بوده و نه برایتان اهمیت داشته، به نیازتان تبدیل شده و برایتان دارای اهمیت می شود؟ مساله ای که باید به آن توجه ویژه داشته باشید این است که شما فکر می کنید خودتان انتخاب کردید که چه چیزی برایتان مهم باشد یا چه چیزی اولویت امروزتان، اما باید بدانید متاسفانه شما فقط حس می کنید انتخاب کرده اید. شما از بین آنچه رسانه ها قبلا انتخاب و برایش برنامه ریزی کرده اند، انتخاب می کنید. به زبان ساده تر، شما از بین انتخاب رسانه ها، انتخاب می کنید. رسانه ها تنها از طریق اقناع می توانند انتخاب هایشان را به خورد مخاطب بدهند و در ضمن این حس را نیز ایجاد کنند که مخاطب خودش انتخاب کرده است. ❇️پس نکته اول : این شما نیستید که انتخاب می کنید. اینکه چگونه رسانه انتخابش را به انتخاب شما تبدیل می کند نکته مهم بعدی است. ❇️رسانه با استفاده از ، ، استفاده از معین، ، و ربط مسائل مختلف به موضوع مدنظر، استفاده از و ایجاد و.... موفق به جابه جایی اولویت مخاطبان و اقناع آنها می شود.(همه تکنیک ها قبلا در کانال منتشر شده است) ❌به قول برنارد کوهن، ممکن است رسانه های امروزی نتوانند به مردم بگویند چگونه فکر کنند اما به جرأت می توانند به مردم بگویند به چه چیزی بیاندیشند. با این توضیح کوتاه، به اخبار یک ماه اخیر شبکه های اجتماعی و ... توجه کنید و این پنج سوال کلیدی سواد رسانه‌ای را از خود بپرسند: 1️⃣سازنده این پیام کیست؟ 2️⃣برای جلب توجه مخاطب از چه فنون خلاقانه‌ای استفاده شده است؟ 3️⃣چطور درک دیگران از یک پیام، با درک من متفاوت است؟ 4️⃣از یک پیام چه ارزش ها، سبک زندگی، و عقایدی حذف یا به آن اضافه شده‌اند؟5️⃣ و چرا این پیام ارسال می‌شود؟ در صورتی که پاسخ مشخصی برای این سوالات یافتید، بعد قانع شوید و پیام رسانه را قبول کنید. بدترین مساله این است که اجازه دهیم بی اطلاعی و بی تحلیل بودن ما سکویی برای رسیدن عده ای به هدفشان شود. 🙏خواندن این متن را به دوستانتان نیز پیشنهاد بدهید. منبع: عصر هوشمندی @geraliit
رسانه‌ها و تبلیغ مصرف گرایی 🔹 رسانه‌ها اهرم فرهنگی قدرتمند و کسب‌وکار بزرگی در دنیا هستند که مدام سعی می‌کنند تا پیروان فکری و عملی بیشتری برای خود بیابند. 🔸 یکی از عقایدی که رسانه‌ها به تبلیغ آن می‌پردازند، مصرف‌گرایی است. 🔹 ایجاد سود در بیشتر رسانه‌ها یک هدف تعیین‌کننده است. 🔸 عموماً رسانه‌ها از طریق تبلیغات کسب درآمد می‌کنند؛ بنابراین منافع تجاری و تبلیغاتی می‌تواند در کنترل آن‌ها نقش به سزایی داشته باشد. 🔹 در همه جوامع، بازار مصرفی و بنگاه‌های اقتصادی و تولیدکنندگان محصولات مورد نیاز جامعه بسیار تعیین‌کننده هستند که ما چه چیزهایی در تلویزیون ببینیم، چه چیزهایی از رادیو بشنویم و یا چه چیزهایی در روزنامه‌ها و مجلات بخوانیم. 👈 درنتیجه رسانه‌ها برای کسب سود بیشتر در تلاش‌اند تا محصولات بیشتری در جامعه مصرف شود. 🔸 برخی از شاخص‌های جامعه مصرف گرا عبارتند از: 1️⃣ کالایی شدن هر چیز و بت شدن کالا 2️⃣ عمومیت یابی مصرف و ارزش شدن آن 3️⃣ تنوع یابی ساحت رفاه و رفاه طلبی زیاد 4️⃣ تبدیل شدن مصرف به عنوان مقوله‌ای فرهنگی: 👈 به جای اینکه مصرف صرفاً یک رفتار اقتصادی مطرح شود نشانگر شخصیت افراد است 5️⃣ نبود ارتباط بنیادین با نیازهای واقعی: 👈 افراد دیگر برای رفع نیاز مصرف نمی‌کنند بلکه صرف مصرف مهم است 🔹 در این میان فیلم‌های سینمایی و سریال‌ها نقش بیشتری را ایفا می‌کنند. 🔸 تبلیغ برای یک سبک زندگی مصرف‌گرا همواره یکی از اولویت‌های سینمای هالیوود بوده است، آنچنان‌که همواره خانواده را به این سمت تشویق می‌کند که اگر می‌خواهید به لذت واقعی زندگی تصویر شده در فیلم‌های سینمایی دست یابید باید از ابزارهای مادی استفاده کنید. منبع: عصر هوشمندی @geraliit
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون شک وظیفه اخبار انتقال درست وقایع و حوادث است ولی تفاوت ماهوی رسانه‌ها در نحوه بازنمایی، چارچوب سازی و زبان مورد استفاده است. در این ویدئو به این موضوع پرداخته‌ شده است! @geraliit
💢دو تجویز راهبردی برای ارتقای سواد رسانه‌ای ♨️همه ما باید سواد رسانه‌ای را در خود ایجاد و تقویت کنیم که نیازمند مطالعه و تمرین است. برای شروع به این دو اصل کلیدی پایبند باشیم: 1️⃣طراحی رژیم مصرف رسانه ای: به اینکه چه میزان اطلاعات مان را از کدام رسانه می گیریم حساس باشیم. کسانی که سواد رسانه ای دارند، رژیم مصرف متعادلی دارند و از منابع و رسانه های مختلف به میزان مشخصی اطلاعات می گیرند. آن ها رنگین کمان رسانه ای دارند. اگر رژیم مصرف رسانه ای به درستی طراحی نشود، در فضای اشباع رسانه ای و بمباران اطلاعاتی خفه خواهیم شد. 2️⃣از مخاطب منفعل به مخاطب منتقد: اگر باور کنیم که هیچ کدام از رسانه ها، هدف شان حقیقت نیست بلکه خدمت به گروه/اندیشه/طبقه خاصی است، از این به بعد، استراتژی مطالعه و تماشای انتقادی را در پیش خواهیم گرفت. برای تبدیل شدن به خواننده/تماشاگر منتقد همیشه این سه سوال را از خود بپرسید: ۱.چه کسی این پیام را خلق کرده است و چرا این پیام ارسال شده است؟ (هدف او چه بوده است؟) ۲.چه ارزش‌ها و دیدگاه‌هایی را در این پیام به صورت پنهان جاسازی و تبلیغ کرده اند؟ ۳.احتمالا چه بخش هایی از واقعیت حذف شده و چه بخش هایی از واقعیت برجسته سازی شده است؟ @geraliit
بازنمایی زن در رسانه ها 🔻بازنمایی یکی از تکنیک های رایج و مهم رسانه هاست. بازنمایی نوعی تصویر دستکاری شده از واقعیت است. 🔻نگاهی به تغییرات موجود در جامعه مثل علاقه به خانه های مجلل، لباس های مارک، پوشش های متفاوت، داشتن حیوانات خانگی، روابط افراد با یکدیگر و حتی زدن تست ها و داشتن همراه برای درس خواندن و .... همگی در بخش هایی متاثر از بازنمایی های رسانه ای بوده است. 🔻یکی از حوزه های مهمی که تعاریف آن را دستخوش تغییر کرده، تعریف از در جامعه است. 🔻تصویری که از «زن ایده‌آل» در شبکه‌های اجتماعی به خصوص اینستاگرام در سال‌های اخیر تعریف شده، تصویری پرزرق و برق از زنانی را نشان می‌دهد که به ظاهر خود توجه موشکافانه‌ای دارند و لزوما با ظاهر بسیاری از زنان در زندگی روزمره همخوان نیست. این تعاریف از «زن زیبا» با توجه به میزان چاقی و لاغری و شکل اندام و وزن زنان هم انجام گرفته است که بعضا توسط دنیای مد یا رسانه ها جنبه‌های اغراق آمیزی هم پیدا کرده است. 🔅این سوالات را خودتان بپرسید که شما به عنوان یک زن چقدر تلاش می کنید یا خودتان را مجاب می‌بینید که ظاهرتان را بر اساس معیارهای زیبایی در نگاه جامعه، دوستان و اطرافیان‌تان تغییر دهید؟ چرا؟ 🔅به نظر شما رسانه ها و به خصوص شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر در تغییر و تعریف مفهوم زیبایی زن چه نقشی داشته اند؟ 🔅تا بحال شده که به خاطر تفاوت ظاهر و اندام شما با آنچه که جامعه از «زن زیبا» تعریف کرده، سرخوردگی و افسردگی شده باشید؟ عصر هوشمندی @geraliit
| 🔸جامعه اطلاعاتی تئورى‌هاى مطروحه در قبال جامعه ‌اطلاعاتى از نوع تئورى‌هاى كلان هستند. در اين تئورى‌ها عده‌‏اى هستند كه را سرمنشاء خير و مطلوبيت قلمداد كرده و جمع ديگرى به عكس آن را سرفصل كنترل‌‏هاى بيرحمانه شهروندان معرفى مى‏كنند. معتقدان به دوران فراصنعتى نظير دانيل بل و لژيون پيرو او، پست مدرنيست‏هايى چون ژان بودريار و مارك پوستر و معتقدان به تخصص‌هاي انعطاف ‏پذير مثل ميشل پيور، چارلز سيبل و لارى هرش هورن و همچنين افرادى چون مانوئل كسلز كه بر وجه توسعه‌اطلاعاتى تأكيد مى‏ ورزند بر اين باور هستند كه آنچه امروز به نام جامعه‌اطلاعاتى با آن مواجه هستيم، يك جامعه جديد و متفاوت با گذشته است. اما گروه دوم با افراد و تفكراتى نظير نئوماركسيست‏ها مثل هربرت شيلر و يا پيروان نظريه مقررات‏ گذارى با افرادى مثل مايكل اگلى‏ تيا وآلن لى‏ پاتيز و يا معتقدان انديشه انباشت انعطاف‏پذير با چهره ‏هايى مثل ديويد هاروى و يا كسانى كه به دولت، ملت اعتقاد دارند نظير آنتونى گيدنز و يا پيروان نظريه گستره همگانى مثل يورگن هابرماس و نيكلاس گرانهام بر اين باور هستند كه اگر چه اطلاعات اكنون به يك پارامتر كليدى براى جوامع مدرن اطلاعاتى تبديل شده و حتى به عبارت جامعه اطلاعاتى هم معتقدند و آن را در ادبيات خود به كار مى‏ گيرند، اما مى‏ گويند مناسبات حاكم بر جوامع قبلى (پس از فئوداليسم) بر جامعه‌اطلاعاتى هم حاكم است. نویسنده : یونس شکرخواه @geraliit