eitaa logo
قاب هشت
608 دنبال‌کننده
433 عکس
78 ویدیو
13 فایل
https://zil.ink/ghabe_hasht ارتباط با قاب هشت: @ghabehasht
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه اول.mp3
23.66M
🎙صوت جلسه شانزدهم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقت‌جویی» 🔹جلسه اول از جلد دوم 📆 ٨ اردیبهشت ماه ١۴۰۳ 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @astaneh_andisheh 🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه دوم.mp3
26.77M
🎙صوت جلسه هفدهم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقت‌جویی» 🔹جلسه دوم از جلد دوم 📆 ١۵ اردیبهشت ماه ١۴۰۳ 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @astaneh_andisheh 🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه سوم.mp3
24.48M
🎙صوت جلسه هجدهم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقت‌جویی» 🔹جلسه سوم از جلد دوم 📆 ٢٢ اردیبهشت ماه ١۴۰۳ 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @astaneh_andisheh 🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه نوزدهم.mp3
27.15M
🎙صوت جلسه نوزدهم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقت‌جویی» 🔹جلسه چهارم از جلد دوم 📆 ٢٩ اردیبهشت ماه ١۴۰۳ 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @astaneh_andisheh 🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه بیستم.mp3
19.26M
🎙صوت جلسه بیستم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقت‌جویی» 🔹جلسه پنجم از جلد دوم 📆 ۵ خرداد ماه ١۴۰۳ 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @astaneh_andisheh 🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
🔰 جلسه بیست و یکم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقت‌جویی» 🔸متن خوانی و گفت‌وگو با محوریت کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» 🔺جلسه ششم از متن‌خوانی جلد دوم 🔹مقاله پنجم: پیدایش کثرت در ادراکات 📆 شنبه، ١٢ خرداد ماه، ساعت ۱۴ ▪️ حضور برای عموم آزاد است. 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @astaneh_andisheh 🆔 @ghabe_hasht
🔰فصل سوم سلسله جلسات ما و تاریخ سینما 🔹️مطالعه مقاله《سینما و تأتر》،کتاب 《سینما چیست؟》 آندره بازن 📆 جلسه چهارم، شنبه ۱۲ خرداد ماه، ساعت ۱۶ 🕌 خیابان بزرگمهر، مادی شهرستانی، کوچه شهید سعید احمدی، آستانه قاب هشت ▪️حضور برای عموم آزاد است. 🆔 @ghabe_hasht
جلسه 17_زبان آوینی.mp3
36.06M
🎙 صوت جلسه هفدهم «زبان آوینی زبان سینما» 🔹 متن خوانی و گفت‌وگو با محوریت مقالات جلد اول کتاب «آینه جادو» 🔸 جلسه اول از مقاله «مونتاژ به مثابه معماری سینما» 📆 ١٠ خرداد ١۴٠٣ 🆔 @ghabe_hasht
▪️مبشر صبح 🔺امام خمینی (ره) در قلم سید مرتضی آوینی دیدیم که می‌شناسیمش... و تصویرش را از پیش در خاطر داشته‌ایم. دیدیم که می‌شناسیمش، نه آن سان که دیگران را... و نه حتی آن سان که خود را. چه کسی از خود آشناتر؟ دیده‌ای هرگز که نقش غربت در چهره‌ی خویش بیند و خود را نشناسد؟ دیدیم که می‌شناسیمش، بیشتر از خود… تا آن‌جا که خود را در او یافتیم؛ چونان نقشی سرگردان در آبگینه که صاحب خویش را باز یابد و یا چونان سایه‌ای که صاحب سایه را… و از آن پس با آفتاب خود را بر قدمگاهش می‌گستردیم و شب که می‌رسید به او می‌پیوستیم. آن صورت ازلی را چه کسی بر این لوح قدیم نقش کرده بود؟ می‌دیدیم که چشمانش فانی است اما نگاهش باقی؛ می‌دیدیم که لبانش فانی است اما کلامش باقی. چشمانش منزل عنایتی ازلی و دهانش معبر فیضی ازلی و دستانش... چه بگویم؟ کاش گوش نامحرمان نمی‌شنید. پهندشت «حدوث» افقی بود تا «طلعت ازلی» او را اظهار کند و «زمان فانی»، آینه‌ای که آن «صورت سرمدی» را. دیدیم که می‌شناسیمش و او همان است که از این پیش طلعتش را در آب و خاک و باد و آتش دیده‌ایم؛ در خورشید آنگاه که می‌تابد؛ در ابر آنگاه که می‌بارد؛ در آب باران آنگاه که در جست‌وجوی گودال‌ها و دره‌ها برمی‌آید؛ در شفقت صبح؛ در صراحت ظهر در حجب شب؛ در رقّت مه و در حزن غروب نخلستان؛ در شکافتن دانه‌ها و در شکفتن غنچه‌ها... در عشق پروانه و در سوختن شمع. دیدیم که می‌شناسیمش و آن «عهد» تازه شد. شمع می‌مرد و پروانه می‌سوزد تا آن عهد جاودانه شود؛ عهدی که آتش او با بال‌های ما بسته است. دیدیم که می‌شناسیمش و دوستش داریم؛ آن‌همه که آفتابگردان آفتاب را؛ آن‌همه که دریا ماه را... و او نیز ما را دوست می‌دارد؛ آن‌همه که معنا لفظ را. دیدیم که می‌شناسیمش؛ از آن جاذبه‌ای که بال‌ها را به‌سوی او می‌گشود؛ از آن قبای اشک که بر اندامش دوخته بود؛ از آن‌که می‌سوخت و با اشک از چشمان خویش فرو می‌ریخت و فانی می‌شد در نوری سرمدی؛ همان نوری که مبدأ ازلی آدم و عالم است و مقصد ابدی آن. آب می‌گذرد اما این نقش سرمدی فراتر از گذشتن برنشسته است. چشمانش بسته شد اما نگاهش باقی ماند؛ دهانش بسته شد اما کلامش باقی ماند. زمین مهبط است، نه خانه‌ی وصل. در این‌جا نور از نار می‌زاید و بقا در فنا است و قرار در بی‌قراری. زمین معبر است و نه مقر... و ما می‌دانستیم. پروانه‌ای دوران دگردیسی‌اش را به پایان برد و بال گشود و پیله‌اش چون لفظی تهی از معنا، از شاخه‌ی درخت فرو افتاد. رشته‌ی وحی گسست و ما ماندیم و عقلمان. عصر بینات به پایان رسید و این آخرین شب، دیگر به صبح نیانجامید. در تاریکی شب، سیر سیرکی نوحه‌ی غربت را زمزمه می‌کرد. خانه‌ی چشم بر زمین و آسمان بست و در ظلمت پشت پلک‌هایش پنهان شد. پرده‌ها را آویختیم تا چشمانمان به لاشه‌ی سرد و بی‌روح زمین نیافتد و در خود ماندیم و یتیمانه گریستیم. دیری نپایید که ماه برآمد و در آینه‌ خود را نگریست و شب‌پرک‌ها بال به شیشه کوفتند تا راهی به دشت شناور در ماهتاب بیابند. عزیز ما! ای وصیّ امام عشق! آنان که معنای «ولایت» را نمی‌دانند در کار ما سخت درمانده‌اند اما شما خوب می‌دانید که سرچشمه‌ی این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست. خودتان خوب می‌دانید که چقدر شما را دوست می‌داریم و چقدر دلمان می‌خواست آن که روز به دیدار شما آمدیم، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم. ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما بازیافتیم. لبخند شما شفقت صبح را داشت و شب انزوای ما را شکست. سر ما و قدمتان که وصیّ امام عشق هستید و نایب امام زمان(عج). ▪️سید مرتضی آوینی، کتاب «آغازی بر یک پایان»، مقاله «مبشر صبح»، صفحه ١٩ تا ٢١ 🆔 @ghabe_hasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 سینمای انقلاب داغی جبران‌ناپذیر دید 🔸نگاه ویژه شهید آیت‌الله آل هاشم به سینما و فیلم‌های سینمایی 🔹از دیدن فیلم در سینما تا معرفی فیلم در تریبون نماز جمعه 🔺 آپاراتچی آخرین توصیه سینمایی آیت‌الله آل هاشم 🆔 @ghabe_hasht
🔰 برنامه جلسات مدرسه قاب هشت 📆 پنجشنبه، ١٧ خرداد ماه ١۴٠٣ 📌 زبان آوینی زبان سینما، ساعت ١٣ ▪️متن خوانی مقاله «مونتاژ به مثابه معماری سینما» 📌 سینما و روایت قدس، ساعت ١۵ ▪️تماشای قسمت «یا ابالفضل العباس» از مجموعه مستند روایت فتح 📌 فکر کردن با زبان سینما، ساعت ١٧ ▪️بررسی و گفت‌وگو حول فیلم «پرندگان» از آلفرد هیچکاک 🕌 آستانه قاب هشت 📞 برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ٠٩٣٧٣۴٠١۴۴۵ تماس حاصل فرمایید. 🆔 @ghabe_hasht
17_1.mp3
2.22M
🔰تحقق سینما در برگ جدیدی از تاریخ 🔺برشی از جلسه «زبان آوینی زبان سینما» 🔸شهید آوینی در دفاع مقدس آغاز عصر جدیدی را می‌بیند. می‌گوید انسان این عصر، انسان جدیدی است که تاریخ تا به حال مانندش را به خود ندیده است. تمام حرف او در روایت فتح این است که انسان‌ این عصر راه‌گشای نور است و تاریخ را به سوی نور سوق می‌دهد. آوینی ظهور شخصیت امام خمینی را شاهدی بر آغاز این تاریخ جدید می‌داند. رابطه‌ای که او با امام دارد منجر به ایجاد تحولی در جانش شده و از نیست‌انگاری به سوی انقلاب هدایتش می‌کند. این تحول، متکی بر اطلاعات نیست و با درکی حضوری نسبت به این پیچ تاریخی شکل می‌گیرد. آوینی فریاد می‌زند که تاریخ در حال ورق خوردن است. این فریاد او در آن زمان خیلی سخت فهمیده می‌شود. 🔹درچنین زمانه‌ای باید به درک درستی از وضعیت تاریخی سینما رسید. می‌توان گفت در این صفحه از تاریخ، سینما در برخی از کشورها محقق شده و آمریکا و ژاپن و کره، هرکدام سینمای خود را دارند. اما با نگاه آوینی، سینمای ایرانی اسلامی در این زمانه به طور کامل محقق نشده و تنها اشارات کوچکی از آن ظهور می‌کند. با نظر به ورق خوردن تاریخ، می‌توان انتظار تحقق کامل زبان و ظهور این سینما را داشت. آوینی در مواجهه با فیلم‌هایی چون دیده‌بان و مهاجر نوید ظهور چنین پدیده‌ای را می‌دهد. 🆔 @ghabe_hasht
17_2.mp3
3.58M
🔺 برشی از جلسه «زبان آوینی زبان سینما» 🔸در مواجهه با پدیده‌های وارداتی مانند سینما، می‌توان دو نوع رویکرد داشت. اول اینکه بدون توجه به باورهای خود، تخصص را از افراد متخصص آموخته و به دیگران آموزش دهیم. راه دوم این است که به نسبت این تخصص با باورهای خود اندیشیده و در مواجهه با آن، اجتهاد کنیم. در این صورت متناسب با زیست بوم، باورها و در یک کلام چیزی که خودمان هستیم، در ابزار تصرف می‌کنیم. لب کلام آوینی این است: «سینما زبانی است که بخشی از ظرفیت‌هایش در طول تاریخ شکوفا شده» اما می‌شود ادعا کرد که سینما بیش از این ظرفیتی برای آشکار شدن ندارد؟ چرا باید همیشه از ظرفیت‌های آشکار شده در آمریکا و اروپا تقلید کرد؟ آیا می‌توان برای ظهور ظرفیت‌های نامکشوف سینما کاری کرد؟ 🔹برای مثال در فعالیت‌هایمان به طور مستمر به پیدا کردن نسبتی مابین سینما و روایتگری راویان پرداخته‌ایم. به نظر می‌رسد سینما ظرفیتی بومی در نسبت با روایتگری دارد که امکان تحقق تجربه‌های جدیدی را مهیا می‌کند. چه کسی می‌تواند ادعا کند که همه این راه‌ها تجربه شده؟ 🔸پس با نگاهی به تاریخ سینمای آمریکایی و اروپایی می‌توان گفت ظرفیتی که در آن قصه ارتباطی با واقعیت پیدا کند، وجود نداشته. با این وصف، آیا می‌توانیم آئینه‌وار به سمت واقعیت قدم برداریم و اتفاق جدیدی رقم بزنیم؟ آئینه‌داری رسمی است که از شهید آوینی آموخته‌ایم. رسمی که در آن بازتاب و کشف حقیقت از دریچه تکنیک اصالت دارد. این رسم سینمائی، وجه تمایز کار ما با کمپانی‌های آمریکایی و اروپایی است. 🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه بیست و یکم.mp3
28.69M
🎙صوت جلسه بیست‌ویکم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقت‌جویی» 🔹جلسه ششم از جلد دوم 📆 ١٢ خرداد ماه ١۴۰۳ 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @astaneh_andisheh 🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
🔰 جلسه بیست و دوم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقت‌جویی» 🔸متن خوانی و گفت‌وگو با محوریت کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» 🔺جلسه هفتم از متن‌خوانی جلد دوم 🔹مقاله پنجم: پیدایش کثرت در ادراکات 📆 شنبه، ١٩ خرداد ماه، ساعت ۱۴ ▪️ حضور برای عموم آزاد است. 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @astaneh_andisheh 🆔 @ghabe_hasht
🔰فصل سوم سلسله جلسات ما و تاریخ سینما 🔹️مطالعه مقاله《سینما و تأتر》،کتاب 《سینما چیست؟》 آندره بازن 📆 جلسه چهارم، شنبه ۱۹ خرداد ماه، ساعت ۱۶ 🕌 خیابان بزرگمهر، مادی شهرستانی، کوچه شهید سعید احمدی، آستانه قاب هشت ▪️حضور برای عموم آزاد است. 🆔 @ghabe_hasht
. سازمانی یا دانش بنیانی؟ ☘در دانش بنیان وارد قصه ای می شوید که آدم ها می توانند خودشان را پیدا کنند و در این مورد در دنیا هم بحث هایی مطرح شده است. اما در فرهنگ خودمان بیشتر می توانیم به این مسیر توجه کنیم. در اینجا پیوند بین آدم ها حول یک روایت یا قصه اتفاق می افتد. امروز پیوند بین آدم ها در یک سازمان شکل می گیرد، سازمان جایی است که آدم ها هیچ نسبتی با هم ندارند، اما این سازمان با مدیریتی که در آن است، آدم های مختلف را در کنار هم می چیند و از هر نفر برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب استفاده می کند. در دنیا اتفاقات اینگونه افتاده و اوجش در مسیری است که در شرکت هایی مثل فورد اتفاق می افتد و ظاهرا موفق هستند و مشخصه ی اصلی آن جنس کار، تقسیم کار و مدیریت نیروی کار است که می توانند در سازماندهی بزرگی به جای اینکه آدم ها معنی دار شوند در آن کار، می تواند از هر استعدادی در سر جای خودش استفاده کند. و آن نگاه ابزارانگارانه نسبت به انسان آنجا خیلی تقویت می شود و در واقع آدم ها برای هم نیروی کار هستند و کاری با هم ندارند و نمی توانند همدیگر را ببینند و نسبتی با هم ندارند و آن کارکردشان هست که آن ها را دور هم قرار می دهد. ☘اشکالی که اینجا پیش می آید در کشور هایی مثل کشور ما، آدم ها سعی می کنند کمترین کار و بیشترین سود را نصیب خودشان کنند. کار جدیدی شاید نتوانند انجام دهند و یک توانایی هایی است که آن را به هم می فروشیم. ولی اینکه ما با هم جمع شویم و حرکت جدیدی را بخواهیم انجام دهیم، این معنی ندارد. اگر دقت کنید در سازمان ها جوری مناسبات انسانی پیش می رود که اشتباهات را به دوش یکدیگر می اندازند و هر کسی می آید از کار خودش دفاع می کند و آخرش کار انجام نمی شود چون آنها نتوانستند پیوند کارهایشان را با هم پیدا کنند. و معمولا یک مقصر پیدا می شود و همه ی بار تقصیر به گردن او می افتد. در این نحوه، کاری ندارید. ☘ وقتی شما در مسیر دانش بنیان قرار می گیرید و آینده ی خودتان را با تعمیق دانش می خواهید طی کنید، نگاه دیگری هم بین خودتان و انسان های دیگر پیدا می کنید. آنجا در واقع نمی شود نگاه نیروی کار بهم داشته باشید، نمی شود نسبتمان بر اساس یک استعداد صرف باشد، بر اساس یک تخصص صرف باشد، آنجا پیوند های انسانی معنای جدی تری می تواند بگیرد و به این جهت اتفاقی که در مجموعه ی های دانش بنیان می افتد اگر راه خودشان را درست بروند، در واقع کاری که انجام می دهند یک شر واجبی نیست که آدم ها بخواهند از آن رها شوند، بلکه آن کار و آن عمل محیطی را شکل می دهد و محیط زندگی می شود و آنجا یک قصه ای پیدا می شود. وقتی افراد از محیط کارشان بیرون می روند آدم های زنده و پرنشاطی هستند نه آدم های خسته و کوفته ای که از کار فارغ شدند. نوع کار جوری است که در آن افسردگی نیست. بلکه در یک قصه ای است. ☘اگر در دانش بنیان با این نگاه جلو رویم، زندگی نقد می شود به جای آنکه نسیه باشد. خیلی وقت ها ما کار می کنیم و پول در می آوریم تا بعد از آن برویم تفریح کنیم، ولی اگر آنجایی که کار می کنیم خود زندگی شود دیگر آدم ها نیاز به آن معنا از تفریح ندارند، نمی خواهند با آن پولی که بدست آوردند مثلا زندگی کنند. خود کارشان بهترین زندگی و حیات است و آدم های این مسیر یک وارستگی نسبت به سود و پول برایشان پیش می آید، ناخودآگاه یک قناعتی هم دارند. چون آن نحوه ی زندگی که دائما به پول نیاز شدید پیدا می کنی و مرتب از آینده می ترسی و می خواهی خوشی داشته باشی، به آن علت است که خود زندگی را پیدا نکرده ای. ☘به تعبیری به آن پول ها نیاز داری تا خستگی آن روز را فراموش کنی. حال وقتی به این نحو زندگی می کنی، زندگی می کنی و دیگر نیاز به آن همه تجمل نیست. در عین حال شما به عنوان کسی که در حوزه ی فناوری هستید، واجد انجام پیشرفته ترین کارها و فناوری ها هم هستید. بچه های بهیار خودشان را سازنده ی هواپیما می بینند و به پیشرفته ترین وسیله در زمینه ی حمل و نقل می توانند فکر کنند. منتها نه به نحوی که یک نفر بخواهد وارد یک زندگی لوکس و لاکچری شود. ☘اتفاقی که در کشوری مثل کشور ما می افتد، حتی نسبت به کشور های اروپایی، ماشین برای ما یک کالای لوکسی است و اگر یک ماشین گران قیمت می خواهی بخری به جهت لوکس بودنش می خواهی بخری نه به جهت کارایی بیشتر. وقتی افراد وارد زندگی واقعی تری می شوند این هیجانات را نیاز ندارند تا پوششی باشد بر خستگی و بی نشاطی و بی روحی که دارند و می توانند به زندگی خودشان بیشتر فکر کنند. در اجمال می خواهیم بگوییم با دانش بنیان وارد یک نوع زندگی دیگر می شوید، شما مسیری را طی می کنید که نسبت شما با آن امور مشهوری که همه در ذهنشان است تغییر می کند. @behyaarstf_ir
🔰 برنامه جلسات مدرسه قاب هشت 📆 چهارشنبه، ٢٣ خرداد ماه ١۴٠٣ 📌 سینما و رمان، ساعت ١٧ ▪️ گفت‌وگو حول رمان «جنایات و مکافات» از فئودور داستایوفسکی 🕌 آستانه قاب هشت 📞 برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ٠٩٣٧٣۴٠١۴۴۵ تماس حاصل فرمایید. 🆔 @ghabe_hasht
🔰 برنامه جلسات مدرسه قاب هشت 📆 پنجشنبه، ٢۴ خرداد ماه ١۴٠٣ 📌 زبان آوینی زبان سینما، ساعت ١٣ ▪️متن خوانی مقاله «مونتاژ به مثابه معماری سینما» 📌 سینما و روایت قدس، ساعت ١۵ ▪️تماشای قسمت «تجدید پیمان» از مجموعه مستند روایت فتح 📌 درک سینما، ساعت ١٧ ▪️بررسی و گفت‌وگو حول فیلم «همه مردان رئیس جمهور» از آلن پاکولا 🕌 آستانه قاب هشت 📞 برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ٠٩٣٧٣۴٠١۴۴۵ تماس حاصل فرمایید. 🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از جبهه روایت قدس
از من سه پاره بردار که حق‌تعالی هلاکت جالوت را نهاده است بر دست تو 🎙 قسمت نخست 🎙 سنگ ‌🇵🇸 @Jebhe_revayate_Quds
هدایت شده از جبهه روایت قدس
پادکست رفح- قسمت اول- سنگ.mp3
45.14M
‌ ⚪️ قسمت نخست/ سنگ ‌🎙🎙🎙🎙🎙 ‌🇵🇸 @Jebhe_revayate_Quds
هدایت شده از جبهه روایت قدس
‌ ‌ سی سال پس از خیزش جبالیا مردی با لباس یقه‌دار سفید کت آبی کروات قرمز ماسکی مشکی رنگ و سنگی در دست روی یکی از صندلی‌های سازمان ملل نشسته است... . ‌ 🇵🇸 @Jebhe_revayate_Quds
هدایت شده از در آستانه اندیشه
🔰 جلسه بیست و سوم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقت‌جویی» 🔸متن خوانی و گفت‌وگو با محوریت کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» 🔺جلسه هشتم از متن‌خوانی جلد دوم 🔹مقاله پنجم: پیدایش کثرت در ادراکات 📆 شنبه، ٢۶ خرداد ماه، ساعت ۱۴ ▪️ حضور برای عموم آزاد است. 🕌 آستانه قاب هشت 🆔 @astaneh_andisheh 🆔 @ghabe_hasht