eitaa logo
استاد محمدی قائینی
794 دنبال‌کننده
175 عکس
26 ویدیو
206 فایل
✅ کانال اطلاع رسانی #دروس، #دیدگاه_ها و برنامه های آیت الله محمد محمدی قائینی (زید عزه) ✍️ مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم ✍️ مدرس خارج تفسیر و فلسفه 🆔 ادمین: @fotros313h @Moataghedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💢نقد و بررسی و رویکردهای_تفقه 1💢 ♻️ علم فقه در پی بیان احکام و عوارض افعال و حالات و اوصاف مکلفین است. یعنی حتی منحصر در افعال نیست و گاه از اوصاف و عوارض نیز سخن می‌گوید. فقه می‌کوشد تا با تعیین وظائف و اختیارات مکلف، راه سعادت را به روی او بگشاید و کمال او را در دنیا و آخرت تضمین نماید. 🔰 : برخی با دیدگاه اصولی سراغ فقه می‌روند. یعنی با استفاده از قواعدی که قبلاً در اصول تنظیم و تمهید شده است، به عنوان مبادی تصدیقی سراغ فقه می‌روند. یعنی بر اساس این قواعد به بررسی فقهی می‌پردازند و می‌کوشند نحوه دلالت أدله بر احکام را تبیین کنند. اینکه باید در استنباط از اصول بهره گرفت، مفروغ عنه است دراین رویکرد سخن از غلبه نگاه اصولی و در آن است. 💢 : این مکتب نقطه قوتی دارد از این جهت که مبتنی بر پیش فرض‌های علمی ثابت شده حرکت می‌کند. یعنی با ابزار استدلال و قانون به خدمت فقه می‌رود ولی نقاط ضعفی نیز دارد. 🔹🔸 از جمله نقاط رویکردهای اصولی صرف کم توجهی به عرف است. در حالی که مخاطب اصلی معصومین (علیهم السلام) عرف عام هستند و عام بر اساس فطرت خویش مطالب را ادراک می‌کند و می‌فهمد. 🔹🔸 نقطه ضعف دیگر این مکتب این است که انسان از فهم دینی از راه ارتباط با کلام معصومین بوجود آمده عدول کرده و بخواهد آن را فرع قرار دهد. چه بسا بتوان از توجه به سنت نکته‌هایی را کشف نمود که تنها از راه قواعد به دست نمی‌آیند. ♻️ در واقع علم اصول ابزاری است که برای زمان جهل و شک و بن بست ها به کمک ما می‌آید. در بررسی‌ها و استنباط‌های فقهی گاه با شرایطی روبرو می‌شویم که دیگر نمی‌توان با مستفادات از ادله و روایات به نتیجه رسید. یعنی باید اصول را برای مرحله آخر گذاشت نه اینکه از ابتدا فرض کنیم همه مسائل فقه مشکل و لاینحل است و سریع سراغ اصول برویم. @ghaeeni 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/1631322177Cbbf2249cb6
💢 بررسی و رویکردهای تفقه 3💢 🔰 : سبک دیگر اینکه گفته شود نه باید دنبال قواعد اصولی رفت و نه در پی مبانی روایی برای فهم دین بود. بلکه فهم دین را به عهده بگذاریم که با فطرت زلال و صاف خود از متون برداشت نماید و عمل کند. این دین همان است که پیامبر (ص) فرموده‌اند و مردم همان زمان هم فهمیده‌اند. پس ما نیز می‌توانیم بفهمیم و عمل کنیم. در آن زمان هم این علوم وجود نداشت. این رویکرد است و سعی می‌کند اصل لزوم استفاده از قواعد علمی و اصولی را مخدوش سازد. 💢 : می‌توان وجه قوتی برای این رویکرد تصور کرد البته نه بالجمله که فی الجمله گفت نفس اعتنا به عرف و فهم آن از متون روایی قابل ستایش است. همین که عقل و فطرت را کنار نمی‌زنیم و برای آن در فهم دین سهمی قائل می‌شویم خوب است. بالاخره مخاطب قرآن و روایات عرف بوده‌اند البته با تفسیری که اهل بیت (علیهم السلام) می‌فرمودند معنا و مقصود بیشتر نمایان می‌شد اما به هر حال عرف بوده و متون. اما این رویکرد دارای بسیاری است و زمینه ساز انحرافات فکری جدی خواهد شد. فهم بشری معصوم نیست و دچار خطای کثیر می‌شود. از کجا بدانیم این حکمی که بشر کشف کرد از ناحیه عقل وی بوده یا عادت‌های بشری و قومی در آن فهم دخالت داشته یا پیش فرض‌های خاص در شکل‌گیری این فهم نقش آفریده‌اند؟ این معیار و می‌خواهد. چه بسا در هر جامعه ای چندین عرف و چندین فهم و برداشت وجود داشته باشد. حال کدام فهم را معیار قرار دهیم؟ حتی در بین متدینین عرف‌های متفاوتی وجود دارد و آداب و رسوم حتی در فهم دینی دین داران نقش بسزایی دارد. بسیاری از مسائل دینی و فهم آن‌ها ساده نیست و نیازمند طی مسیری علمی و بکارگیری قواعدی فنی است که با عقل عادی بدست نمی‌آید. دایره فهم عرفی محدود است و در همه مسائل امکان دستیابی به واقع را ندارد. ظرافت‌ها و دقت‌های علمی است که می‌تواند مجهولات را حل کند. استعداد قوی و تفقه و تمرکز و تلاش علمی است که در این مسیر راهگشا خواهد بود. البته بیان سبک‌های مختلف درس خارج به لحاظ شیوه تدریس که دارای سبک‌های مختلف است و نیز به لحاظ محتوا، به حسب چینش مطالب و به حسب سبک‌های متعدد در فقه و اصول فقه، مستلزم مقالتی دیگر و مستوفی است. @ghaeeni 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/1631322177Cbbf2249cb6
🔹🔸 مکتب نجف دارای ویژگی‌هایی است که گذرا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم. در مکتب نجف عمدتاً بحث‌ها بر اساس قالب‌ها و چارچوب‌های از پیش تعیین شده است. قالب‌ها و اسلوب‌های علمی که در علم اصول به اثبات رسیده‌اند. در مکتب نجف ابتدا به تأسیس اصولی می‌پرداختند و سپس سراغ فقه رفته و بر اساس قالب اصولی مسئله را حل می‌کردند. پس به یک بیان مکتب نجف است و استنباط بر مدار اصول دور می زند. 🔹🔸 یعنی از ابتدا با این پیش فرض سراغ فقه می‌رفتند که همه چیز باید بر اساس قالب‌های اصولی تفسیر و تعیین شود. لذا در حوزه نجف کسی را می‌دانستند که در اصول أعلم باشد. البته این نظر مخالفان جدی هم داشته است. 🔹🔸 در همین دوران معاصر بوده‌اند بزرگانی که أعلم را کسی می‌دانستند که او دقیق تر بوده و فهم عرفی وی أقوی باشد. لذا با این نگاه اگر کسی در اصول بسیار قوی باشد ولی فهم عرفی خوبی نداشته باشد و با آشنا نباشد، او را ترجیح نمی‌دادند بر کسی که فهم عرفی دقیق و استظهارات أقوی داشته باشد. 🔹🔸 میرزای شیرازی یکی از طرفداران این نگاه بود. لذا بعد از رحلت شیخ انصاری درباره معیار أعلم فرموده بود سراغ کسی بروید که از سیاست و اجتماع اطلاع کافی و اشراف دقیق داشته باشد. یعنی مرجع تقلید کسی است که می‌خواهد جامعه را اداره کند و با اجتماع سر و کار دارد. صرف دانستن قواعد اصولی کافی نیست. @ghaeeni 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/1631322177Cbbf2249cb6
استاد محمدی قائینی
#مکتب_شناسی_فقهی #مکتب_فقهی_قم1 #استاد_محمدی_قائینی 💢 پیشینه شناسی مکتب قم ❇️ #مکتب_قم در برخی وج
💢 برخی مولفه های مکتب فقهی قم 🔻 ❇️ فهم عادی بشری از آیات و روایات را استظهارات عرفی می‌نامیم. یعنی عام از ظاهر همین آیات و روایات چه می‌فهمند و چه برداشتی دارند. در این مرحله نگاه می‌کنیم خود شنونده، فقیه و مجتهد چگونه با ذهن عادی و عرفی با متن روبرو می‌شود. هر چه فهم فقیه با برداشت عرفی جامعه نزدیک تر و با ذوق سلیم منطبق تر باشد، این نوع استظهار دقیق تر حاصل شده است. 🔻 ❇️ استظهارات فقهی یعنی مجتهد در رابطه با اقوال و آرای علمای گذشته چقدر دارای تبحر و تسلط است و تا چه میزان به ظهورات کلام ایشان اهمیت می‌دهد و این کلام را قرینه فهم کلام معصوم قرار می‌دهد. 🔻 اعتنا به شهرت و اجماع ❇️ به اجماعات، شهرت‌ها و فتاوای مشهور اهمیت می‌دادند. زیرا این موارد را کلام معصوم می‌دانستند و بر این باور بودند که از این طریق بهتر می‌توان پی به مراد روایت برد. لذا اگر در مسئله یا اجماعی وجود داشت، آن را قرینه بر فهم کلام معصوم قرار می‌دادند. 🔻 توجه به اصول ❇️ توجه به استظهارات عرفی و فقهی به معنای بی اعتنایی به مبانی و قواعد اصولی نیست. قمی‌ها با اصول آشنا و به آن مسلط و معتقد هستند ولی از اصول در موارد ضرورت بهره می‌برند و در مرحله اول تلاش می‌کنند مسئله را با قرائن و امور مربوط به متن آیه و روایت حل کنند. اما اگر در موردی روایتی نداشتند یا در دلالت با مشکل مواجه می‌شدند، سراغ اصول می‌رفتند. ❇️ حاج شیخ (ره) هرچند اهمیت ویژه ای برای استظهارات عرفی و فقهی قائل بود ولی در اصول نیز دارای خبرویت بودند. ایشان در اصول کتاب را دارند که در مرحله ای قرار بود حتی جایگزین کفایه آخوند خراسانی شود ولی بدلایلی این اتفاق نیافتاد. 🔻 آیت الله بروجردی، مؤسس مکتب جدید فقهی ❇️ پس از حاج شیخ (ره)، مرحوم آیت الله (ره) این روش را ادامه و بلکه توسعه دادند. روش ایشان دارای ابداعاتی است که گاهی نیاز را به اصول بسیار کاهش می‌دهد. آقای بروجردی (ره) متعلق به هستند و فرمودند هرچند به نجف رفتم ولی در آنجا چیزی به من اضافه نشد بلکه تنها بر تجربه من افزوده شد. ایشان اگر چه نجف دیده است ولی هنگامی به آنجا رفته است که شخصیت علمی‌اش شکل گرفته که بیشتر متأثر از برخی قدماء است و بعد از ورود به قم و بررسی کتاب درر الأصول، با نوآوری‌های خویش به تکمیل روش مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) می‌پردازد. ❇️ روش خاص ایشان که در برخی زوایا می‌توان و اختراع ایشان نامگذاری شود و از آن به عنوان مکتب فقهی جدیدی یاد کرد، اجمالا این گونه بود که برخی قرائنی را کشف می‌نمودند که تأثیر جدی بر فهم کلام متکلم می‌گذاشت. قرائن صدور روایت به حسب زمان، به حسب مکان، به حسب راوی به حسب شرایط محل صدور، طبقه بندی راویان، خصوصیات راوی، به حسب ناقل و شنونده روایت که فهمنده ها هم متفاوت و دارای فهم‌ها و ذائقه‌های گوناگون هستند. برخی دارای فهم فقهی یا فلسفی یا اجتماعی و غیره هستند. از نظر ایشان همه این مؤلفه‌ها در فهم و برداشت از کلام معصوم (ع) مؤثر است و بر اساس همین به تفسیر روایات می‌پرداختند. ❇️ این شیوه منحصر به فرد آیت‌الله (ره) مسیر جدیدی را گشود و مدرسه فقهی را در تراز یک مکتب مستقل و متفاوت ارتقاء داد و آثار آن حتی حوزه نجف را نیز تحت تأثیر قرار داد. لذا می‌بینیم مرحوم آقای خویی (ره) دسته بندی احادیث را از آیت‌الله بروجردی (ره) گرفته‌اند به خلاف آقای حکیم (ره). 🆔 @ghaeeni