eitaa logo
استاد محمدی قائینی
800 دنبال‌کننده
165 عکس
26 ویدیو
206 فایل
✅ کانال اطلاع رسانی #دروس، #دیدگاه_ها و برنامه های آیت الله محمد محمدی قائینی (زید عزه) ✍️ مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم ✍️ مدرس خارج تفسیر و فلسفه 🆔 ادمین: @fotros313h @Moataghedi
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا مکتبی به نام و داریم⁉️ ♻️ ما مکتبی به نام یا نداریم که مثلاً در این ده قرن در این دو شهر با مؤلفه‌های شناخته شده، معین و ویژه ای وجود داشته باشد و به همان نام و نشان شناسنامه داشته باشد. چه بسا در شهری در دوره‌های مختلف مکاتب گوناگونی وجود داشته است. ♻️ در شهرهای مختلف تطور علوم گوناگون متفاوت بوده است. در قم، مشهد، تهران، نجف، کربلا و ... مکاتب علمی گوناگونی وجود داشته است. برای مثال در دوره ای دارای حوزه فلسفی بسیار قوی بود ولی در دوره ای دیگر که در دوران معاصر شاهد آن بودیم مشهد به شدت ضد فلسفه شد و مکتب حاکم شد. 🔻🔻 پس نمی‌توان به طور مطلق گفت یک شهر در طول تاریخ دارای مکتب علمی واحدی بوده است. 💢 در برخی شهرها در دوره‌های کوتاهی مکتب علمی خاصی حاکم بود و در دوره‌های قبل و بعد آن سابقه حکومت مکتب علمی ویژه ای در آن گزارش نشده است. برای مثال و یا این گونه بوده‌اند که تنها در برخی زمان‌ها شاهد وجود مکتبی مستقل و متمایز بوده‌اند. 💢 پس اگر مقصود از قم و نجف این است که یک رویکرد حاکم فقهی در طول کل تاریخ در آن شهر را شاهد باشیم و معرفی کنیم، چنین چیزی اشتباه است و واقعیت تاریخی ندارد. گاهی مکتبی بوده است، گاهی مکتبی نبوده است و گاهی هم ضد مکتب مرسوم آن شهر مکتبی پدید آمده است و حاکم شده است. 💢 اما اگر در برهه‌ها و بازه‌های معینی از تاریخ بخواهیم مکاتبی را معرفی کنیم، این معقول و مقبول خواهد بود. مثلاً در قرن اخیر می‌توان در قم و نجف ویژه ای را معرفی کرد که شاید تا پیش از آن با این شاکله قابل معرفی نبوده باشد. @ghaeeni 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/1631322177Cbbf2249cb6
💢 پیشینه شناسی مکتب قم ❇️ در برخی وجوه تکامل یافته و ادامه دهنده مکتب سامرایی به حساب می‌آید. مکتب فقهی وحید بهبهانی منشعب شد و شاخه ای از آن به سامراء رفت و بعدها امتداد آن در قم نضج می‌یابد و شاخه دیگرش در می‌ماند که همان مکتب شیخ انصاری (ره) است و توسط شاگردانش ادامه می‌یابد. ❇️ لذا عمدتاً همان مکتبی است که با ورود آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم (آیت‌الله مؤسس) شکل می‌گیرد. البته قم پیش از این و در سال‌های بسیار دور در دوران مغول مکتبی داشته است ولی دیگر پس از آن رونقی نداشت. اوج علمی در ایران در دوران در قم و با محوریت ایشان بود. در آن زمان قم حوزه ای دایر و پر رونق داشت. اما پس از میرزای قمی هرچند بزرگانی نیز آمدند ولی دیگر حوزه قم رونقی نداشت، تا اینکه حاج شیخ به قم آمدند. یعنی وقفه صد ساله ای در این بین بوجود آمد. ❇️ به هر حال آنچه مقصود ما از مکتب قم است، حوزه پس از حاج شیخ است که با ایشان شروع شده و با مرحوم آیت الله به اوج می‌رسد. البته باید توجه داشت بین روش حاج شیخ عبدالکریم حائری و مرحوم بروجردی تفاوت هایی وجود دارد و حاج شیخ بیشتر متاثر از سامرا است و مرحوم بروجردی مستقلا تاسیس مبانی و منهج دارد. به هر روی مکتب قم دارای تفاوت جدی در حوزه روش استنباط با مکتب نجف است. 🆔 @ghaeeni
💢 برخی مولفه های مکتب فقهی قم 🔻 ❇️ فهم عادی بشری از آیات و روایات را استظهارات عرفی می‌نامیم. یعنی عام از ظاهر همین آیات و روایات چه می‌فهمند و چه برداشتی دارند. در این مرحله نگاه می‌کنیم خود شنونده، فقیه و مجتهد چگونه با ذهن عادی و عرفی با متن روبرو می‌شود. هر چه فهم فقیه با برداشت عرفی جامعه نزدیک تر و با ذوق سلیم منطبق تر باشد، این نوع استظهار دقیق تر حاصل شده است. 🔻 ❇️ استظهارات فقهی یعنی مجتهد در رابطه با اقوال و آرای علمای گذشته چقدر دارای تبحر و تسلط است و تا چه میزان به ظهورات کلام ایشان اهمیت می‌دهد و این کلام را قرینه فهم کلام معصوم قرار می‌دهد. 🔻 اعتنا به شهرت و اجماع ❇️ به اجماعات، شهرت‌ها و فتاوای مشهور اهمیت می‌دادند. زیرا این موارد را کلام معصوم می‌دانستند و بر این باور بودند که از این طریق بهتر می‌توان پی به مراد روایت برد. لذا اگر در مسئله یا اجماعی وجود داشت، آن را قرینه بر فهم کلام معصوم قرار می‌دادند. 🔻 توجه به اصول ❇️ توجه به استظهارات عرفی و فقهی به معنای بی اعتنایی به مبانی و قواعد اصولی نیست. قمی‌ها با اصول آشنا و به آن مسلط و معتقد هستند ولی از اصول در موارد ضرورت بهره می‌برند و در مرحله اول تلاش می‌کنند مسئله را با قرائن و امور مربوط به متن آیه و روایت حل کنند. اما اگر در موردی روایتی نداشتند یا در دلالت با مشکل مواجه می‌شدند، سراغ اصول می‌رفتند. ❇️ حاج شیخ (ره) هرچند اهمیت ویژه ای برای استظهارات عرفی و فقهی قائل بود ولی در اصول نیز دارای خبرویت بودند. ایشان در اصول کتاب را دارند که در مرحله ای قرار بود حتی جایگزین کفایه آخوند خراسانی شود ولی بدلایلی این اتفاق نیافتاد. 🔻 آیت الله بروجردی، مؤسس مکتب جدید فقهی ❇️ پس از حاج شیخ (ره)، مرحوم آیت الله (ره) این روش را ادامه و بلکه توسعه دادند. روش ایشان دارای ابداعاتی است که گاهی نیاز را به اصول بسیار کاهش می‌دهد. آقای بروجردی (ره) متعلق به هستند و فرمودند هرچند به نجف رفتم ولی در آنجا چیزی به من اضافه نشد بلکه تنها بر تجربه من افزوده شد. ایشان اگر چه نجف دیده است ولی هنگامی به آنجا رفته است که شخصیت علمی‌اش شکل گرفته که بیشتر متأثر از برخی قدماء است و بعد از ورود به قم و بررسی کتاب درر الأصول، با نوآوری‌های خویش به تکمیل روش مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) می‌پردازد. ❇️ روش خاص ایشان که در برخی زوایا می‌توان و اختراع ایشان نامگذاری شود و از آن به عنوان مکتب فقهی جدیدی یاد کرد، اجمالا این گونه بود که برخی قرائنی را کشف می‌نمودند که تأثیر جدی بر فهم کلام متکلم می‌گذاشت. قرائن صدور روایت به حسب زمان، به حسب مکان، به حسب راوی به حسب شرایط محل صدور، طبقه بندی راویان، خصوصیات راوی، به حسب ناقل و شنونده روایت که فهمنده ها هم متفاوت و دارای فهم‌ها و ذائقه‌های گوناگون هستند. برخی دارای فهم فقهی یا فلسفی یا اجتماعی و غیره هستند. از نظر ایشان همه این مؤلفه‌ها در فهم و برداشت از کلام معصوم (ع) مؤثر است و بر اساس همین به تفسیر روایات می‌پرداختند. ❇️ این شیوه منحصر به فرد آیت‌الله (ره) مسیر جدیدی را گشود و مدرسه فقهی را در تراز یک مکتب مستقل و متفاوت ارتقاء داد و آثار آن حتی حوزه نجف را نیز تحت تأثیر قرار داد. لذا می‌بینیم مرحوم آقای خویی (ره) دسته بندی احادیث را از آیت‌الله بروجردی (ره) گرفته‌اند به خلاف آقای حکیم (ره). 🆔 @ghaeeni
💢 ویژگی های مکتب فقهی آیت الله بروجردی 🔻 طبقه بندی و تحلیل مجموعی روایات ❇️ آیت الله (ره) می‌فرمودند روایاتی که در یک مسئله آمده‌اند همه را یک جور معنی نکنید بلکه این‌ها به متعددی قابل دسته بندی هستند و هر یک ممکن است با لسان دیگری متفاوت باشد و در نتیجه معنای متفاوتی را نیز در پی داشته باشد. ❇️ نسبت به این روایات باید: 1) جداگانه هر یک را بررسی نمود. 2) از هر یک نتیجه گیری کنیم. 3) این نتیجه‌ها را باید یکدیگر مقایسه کنیم. 4) نتیجه کلی را در مرحله آخر از مجموع این‌ها اصطیاد کنیم. 🔹 این روش به طور روشن بر مشی آیت الله (ره) اثرگذار بوده است و در شیوه فقهی ایشان می‌بینیم که با همین سیر به بررسی روایات می‌پردازند. ❇️ پس را نمی‌توان مکتبی غیر اصولی نامید. زیرا این مکتب معتقد به اصول است ولی رسالت خود را به گونه ای دیگر تعریف کرده است و در از تمرکز بر تحلیل کلام معصوم (ع) آغاز می‌کند و در نهایت و پس از برخوردن به تنگنا، از اصول کمک می‌گیرد. پس میزان نقش آفرینی اصول در این مکتب یکی از تفاوت‌های آن با مکتب نجف به شمار می‌آید نه اصل اعتقاد به علم اصول مثل اخباری‌ها که در اصل اعتقاد به علم اصول با قم و نجف دارای اختلاف هستند. 🔻 تورم علم اصول ❇️ یکی دیگر از ویژگی‌های در نحوه نگاه به علم اصول، قائل به متورم بودن علم اصول است. زیرا بر این باورند که بسیاری از مسائل اصولی دارای نتیجه عملی در فقه نیست و بیشتر یک تمرین، ریاضت و ورزش ذهنی است. لذا در مکتب در علم اصول مسائلی مطرح می‌شود که به سختی در فقه مصداق پیدا می‌کند. اما قمی‌ها اصول را در بزنگاه‌های نیاز واقعی فقه به آن وسط می‌کشیدند. ❇️ البته این رویکرد در هم طرفدارانی داشت. از جمله آسید عبدالأعلی سبزواری (ره) 2 جلد اصول دارند که مجموعش به 500 صفحه نمی‌رسد. ایشان می‌فرمود این‌ها از واضحات است. 🔹 اما کتب اصولی آیت الله (ره) را نگاه کنید، می‌بینید در آخر بسیاری از مسائل می گویند این نتیجه عملی ندارد یا در برخی دیگر می گویند این مسئله را طرح کردیم که شاید روزی مصداقی برای آن در فقه پیدا شود. البته این روش در آنجا رسم شده بود که برای استنباط از اصول شروع می‌کردند که اگر در این مسئله أدله و روایات نداشتیم مقتضای أدله اصولی در مسئله چیست. وگرنه خود آقایان اقرار دارند که بسیاری از این مسئله‌ها نتیجه عملی ندارند. 🔻 توجه به فضای صدور روایات ❇️ اما آیت الله (ره) روش ویژه ای را بنا نهادند و آن اینکه علاوه بر اقوال شیعه، اقوال اهل تسنن و عامه نیز در مسئله دیده شود. زیرا جایی بوده است که دوران حاکمت بنی امیه و بنی مروان و بنی عباس است. اهل بیت (علیهم السلام) در چنین فضایی به بیان احکام می‌پرداختند. این فضای حاکم سیاسی – اجتماعی بی تردید بر صدور روایات و لسان آن‌ها و حتی راویان و پرسش کننده‌های از امام معصوم (ع) مؤثر بوده است. فتاوای حاکم بر فضای مسلمین نیز در آن دوره فتاوای خاص عامه بوده و در چنین فضایی که عموم جامعه مسلمین مشی دینی خاصی داشته‌اند و مردم هم چه سنی و چه شیعه با همان فتاوی آشنا بوده‌اند و حال می‌خواهد یک روایت فقهی صادر شود. این حتماً باید مورد بررسی و دقت قرار بگیرد. ❇️ آیت الله (ره) می‌فرمودند وقتی سائل خدمت امام (ع) می‌رسید متأثر از این فضا بوده است و امام (ع) نیز بر اساس این سعی می‌کرده نکته ای را بیان بفرماید. پس فضای حاکم، فضایی بسیط نبوده که کسی مسئله ای فقهی بپرسد و امام (ع) هم حکم آن مسئله را ساده و روان بیان بفرمایند بدون اینکه جوانب مسئله را در نظر گرفته باشند. 🆔 @ghaeeni
🔻 ضرورت فحص جامع از ادله ❇️ طبق مبنای آیت الله (ره) نباید تنها به وسائل الشیعه اکتفا کرد بلکه باید به منابع دست اول یعنی هم رجوع کرد و حتی اگر پیش از کتب أربعه به نیز دسترسی داریم باید به آن‌ها نیز مراجعه کنیم. بحمدالله امروز تعدادی از این أصول إحیاء شده‌اند. از طرفی در کنار این‌ها باید به منابع و متون فقهی نیز باید توجه داشت. لذا آقای بروجردی (ره) را نوشتند. 🔻 تفاوت منهج صاحب جواهر با آنچه امروزه به عنوان مکتب نجف خوانده می شود ❇️ روش استنباطی مرحوم نیز با مشی موجود که به مکتب نجف مرسوم است متفاوت بود. روش ایشان نیز اهمیت دادن به استظهارات بود. لذا برای ، و اهمیت خاصی قائل می‌شدند و به راحتی از کنار آن‌ها عبور نمی‌کردند. ایشان به راه حل‌های جمع بین روایات متعارض می‌اندیشد و بسیار تلاش می‌کند که به سادگی روایتی را کنار نگذارد و تا جای ممکن وجه جمع آن‌ها با هم را پیدا کنند. عمدتاً در موارد نهایی و خاص سراغ اصول می‌رفتند. ❇️ نتیجه اینکه روش فقهای نجف را در استفاده از علم اصول افراطی دانسته و برای نزدیک شدن به مراد معصومین (علیهم السلام) از تاریخ فقه و توجه به و در طول زمان و عنایت به اهل سنت، کمک می‌گرفت. اصول متلقات همان کتب فتوایی باقیمانده از فقهای متقدمین است که شهرت موجود در آن‌ها می‌تواند کاشف از قول معصوم (ع) باشد. 🆔 @ghaeeni
💢 جمع بندی بحث مکتب شناسی فقهی 🔰️ در یک نسبت به تفکیک این می‌توان گفت فقه و اصول شیخ انصاری تا حد زیادی انتزاعی است و علاوه بر انتزاعی بودن، به پیچیده گویی گرایش دارد. فقه آن است و بر پژورش مسائل اصولی تأکید دارد و در استنباط تکیه فراوانی بر علم دارد. 🔰️ سبک واقع گرایانه تر و محتاج تلاش و مطالعه بیشتر متون روایی و فقهی است. بیشتر به فهم عرفی از روایات و آیات تکیه دارد. پرهیز از توغل در علم اصول شعار ایشان است. ذوقیات تأثیر زیادی در استنباط احکام فقهی دارد و لذا منعطف تر از سبک نجف در استنباط است. مبتنی بر تدبر عمیق درنصوص و بررسی می‌باشد. مراجعه به متون عمیق و منابع دست اول را سر لوحه کار خود قرار می‌دهد. ملاحظه و مقارنه بین دو فقه را مهم می‌شمارد. ساده گویی و توضیح بلیغ و پرداختن به مسائل مبتلا به جامعه، جلوه درخشان و اصلی فعالیت‌های علمی آنان است. 🔰️ اختصاصات و امتیازات ویژه فقهی ندارد بلکه امتیاز اصلی آن در شیوه و سبک است. اما در روش تفقه پیروی از به چشم می‌خورد و از این حیث با دارای فاصله بوده و قرابت بیشتری با دارد. 🆔 @ghaeeni