.
✨﷽✨
✨ بهمناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها
#بخش_دوم
در متن پیشین، چنین گذشت که حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها، متنی را از رسولالله صلیاللهعلیهوآله در اختیار داشتند که مشتمل بر چند توصیهی اخلاقی و شرعی بود و ارزش آن متن مکتوب را معادل وجود مطهر حسنین علیهماالسلام بر شمردند.
حال پرسش مهم این است که چرا یک روایت از رسول اکرم، آن هم روایتی که مضمونش چندان مضمون پیچیدهای نیست، معادل وجود مطهر دو امام معصوم تلقی شده است؟
پاسخ این پرسش، کلید کشف رویکرد ویژهای است که حضرت زهرا سلاماللهعلیها در مواجهه با منافقان زمان خودشان بکار گرفته بودند.
توضیح اینکه پس از رحلت پیامبر اکرم، تلاش منافقان بر آن شد که حضرت رسول را صرفاً در قالب رییس حکومتِ چندساله معرفی کنند، که در اینصورت، قوانینش محدود به زمان ریاست خودش میشود و میتوان پس از او، قوانینش را نقض کرد.
تاریخ مربوط به سوزاندن روایات نبوی را میتوان در این قالب منافقانه توضیح داد. روایت مربوط به تحریم متعتین را نیز میتوان در همین قالب درک کرد، که خلیفه دوم خودش را قانونگذاری همچون پیامبر اکرم نشان میدهد.
در چنین روزگاری، حضرت زهرا سلاماللهعلیها سعی میکند کوچکترین و سادهترین قاعدههای شرعی و اخلاقی را مستند به وجود مطهر رسول اکرم نماید تا استناد قانون و شرع به پیامبر اکرم، به عنوان «تنها مستند معتبر» جلوه کند. بدین ترتیب، بقیه نیز موظفند برای قوانین ادعایی خویش، مستند نبوی نشان دهند، وگرنه جعلی محسوب خواهد شد.
این کیاست از وجود مطهر حضرت زهرای مرضیه در سن ۱۸ سالگی، برای خاندان عصمت و طهارت امر عجیبی نیست.
پ.ن: اینکه رهبر حکیم انقلاب هرگونه تدبیر و سیاست حکمرانی را مستند به دیدگاههای حضرت امام خمینی رضواناللهعلیه میکنند، بدین جهت است که تلاش میکنند قرائت امام از اسلام را به عنوان قرائت ناب اسلامی توصیف کنند تا همگان موظف به ارزیابی خود بر اساس آن قرائت باشند. همچنین، امام خمینی ره، امام انقلاب اسلامی است و توجه همهجانبه به ریشه و بازگرداندن فروع به این ریشه، محکم کردن ریشه و تقویت آن است، و تقویت ریشهی انقلاب اسلامی، مستلزم تنومند کردن بدنهی تنومند آن است.
#فاطمیه_اول
✍ سیداحمد غفاری
━━💠▪️💠━━
🆔 @ghafari_ir
.
⚜ جناب برهانی! امیدوارم مطالب اخیر شما به عنوان حقوق خوانده و مدرّس دانشگاه، برای لایک گرفتن و جذب فالوور نباشد!
۱. عبارت جواهر الکلام میگوید «محارب به هر کسی گفته میشود که حمل یا کشف سلاح کند بهقصد ترساندن حتی یک نفر از مردم.» آن فرد امنیتی یا انتظامی، در نگاه شمای حقوقدان، انسان نیست؟ از مردم نیست؟ از چه زمانی نیروی انتظامی، در نگاه شمای حقوقدان، دشمن مردم شد؟!
۲. سخن از شجاعکردن مردم توسط خیابانبستن و اسلحه کشیدن روی مأمور انتظامی طرح کردهاید!
واقعاً برای این سطح نازل از تحلیل یک استاد دانشگاه متأسف شدم!
خیابان بستن و اسلحه به روی مأمور انتظامی کشیدن، شجاعکردن اغتشاشگر است، نه شجاعکردن مردم! همان اغتشاشگری که اگر همین فعل را تکرار کند، او نیز محارب است.
#دعوت_به_مناظره
🆔 @ghafari_ir
.
▪️ مرحوم #اسفندیار_قرهباغی ، که امروز تشییع و تدفین شد: خیلی راحت بگویم؛ خاک بر سر آن ایرانی که به ضرر مملکت خودش در یک کشور دیگر، فعالیتی داشته باشد. این افراد فکر میکنند هنر کردهاند.
روحت شاد هنرمند باغیرت! تو این مطلب ساده را فهمیدی؛ ولی برخی سیاستزدهها نفهمیدند و هنوز که هنوز است، در روزهی سکوت هستند!
امشب #نماز_لیلة_الدفن را هدیه کنیم به روح #صدای_انقلاب که امروز تشییع و در وادی رحمت تبریز آرام گرفت.
🆔 @ghafari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🎥 اگر تاکنون شوکت و شکوه بانوی مقتدر و مظلوم ایرانی را ندیدهاید، مباد که از این چند دقیقه بیبهره بمانید!
#مادر_شهید_مدافع_امنیت شهید زینالزاده
🆔 @ghafari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
آقای جلیلی!
چرا شما در دولت آقای رئیسی ورود نکردید؟
🆔 @ghafari_ir
.
✨﷽✨
❓ پرسش مخاطب
لطفاً طبیعتگرایی متافیزیکی را توضیح دهید و بفرمایید آیا چنین رویکردی قابل دفاع است؟
✅ پاسخ:
✨ طبیعتگرایی متافیزیکی (metaphysical naturalism) که به آن طبیعتگرایی وجودشناختی (ontological naturalism) هم اطلاق می شود.
✨ این نوع طبیعتگرایی، یک نوع جهانبینی است که فقط وجود طبیعت و قوانین طبیعی را به رسمیت می شناسد. مطابق این دیدگاه، جایی برای ماوراء طبیعت و دخالت آن باقی نمی ماند.
✨ البته انواع دیگری از طبیعتگرایی هست مانند طبیعتگرایی روششناختی، که مورد پرسش شما نیست.
🌟 یکی از براهینی که بر نفی طبیعتگرایی متافیزیکی اقامه شده است، "برهان فرگشتی ضد طبیعتگرایی (Evolutionary argument against naturalism)" نامیده می شود که نخستینبار توسط فیلسوف آمریکایی الوین پلنتینجا ارائه شده است. همان طور که از نام برهان مشخص است، پایه استدلال بر مبنای نظریهی تکامل در علوم زیستی هست.
✨ البته شاید شکل اولیهی این بزهان، مربوط به چارلز داروین، طبیعیدان مشهور انگلیسی باشد. داروین در نامه ای به ویلیام گراهام، مینویسد:
with me the horrid doubt always arises whether the convictions of man’s mind, which has been developed from the mind of the lower animals, are of any value or at all trustworthy. Would any one trust in the convictions of a monkey’s mind, if there are any convictions in such a mind?
⬅️به این معنا که:
"این تردید نفرتانگیز همواره در من بوده است که اگر ذهن ما از حیواناتِ پستتر، توسعه یافته است، آیا احکام ذهنی ما از هیچ ارزش یا اعتمادی برخوردارند؟ آیا کسی به احکام ذهنی یک میمون، در صورتی که وجود داشته باشد، اعتماد میکند؟"
📜 برای مشاهده متن نامه میتوانید رجوع کنید به:
http://www.darwinproject.ac.uk/letter/DCP-LETT-13230.xml
🎗 موضوع فقط به خود داروین ختم نمیشود. سی.اس.لوییس (C.S. Lewis)، یکی از نویسندگان و اندیشمندان مسیحی نیز، اظهارات مشابهی در یکی از آثارش به نام "Miracles" دارد، که Argument from reason نام دارد.
✅ شکل بسیار ساده برهان این است که: "اگر در جهان انسان، عقلانیتی حاکم نباشد و تفکر انسان صرفا حاصل فرایندهایی مادی و در نتیجه بدونشعور باشد، آن گاه نمیتوان به هیچ اندیشهای اعتماد کرد".
✨ شکل رسمی برهان را که پلنتینجا در سال ۱۹۹۳ ارائه داد، میتوان در چند بند زیر خلاصه کرد:
1⃣ اگر طبیعتگرایی صادق باشد و باور به خدا نفی شود، آنگاه طبیعت تحت ارادهی هیچ شعوری که غیر از طبیعت باشد، نیست (N).
2⃣ فرگشت انسان از جانوران دیگر (E) به بیان طبیعتگرایانه، تنها تحت کنترل طبیعت است که آن هم تحت نظارت هیچ شعوری نیست (N&E).
3⃣ اگر N&E صادق باشد، آن گاه قوای شناختی و ذهنی انسان، تنها به دلیل سازگاری بیشتر جاندار با محیط شکل گرفته و تغییر یافتهاند، نه به منظور شناخت هر چه دقیق تر و مطابق با واقع.
4⃣ شناخت حاصل از این قوا، باورهای ما را تشکیل می دهند.
5⃣ چون تنها معیار شکلگیری این باورها طبق N&E سازگاری بوده است، پس ممکن است این باورها لزوما مطابق با واقع نباشند و تنها محصول جانبی تکامل بشر باشند (همانگونه که اخیراً بارها شاهد این ادعا بودهایم که دین صرفا محصول تکامل بوده است؛ کاری با صحت این ادعا نداریم).
6⃣ طبیعتگرایی نیز حاصل شناخت قوای شناختی ماست. پس احتمال خطای مذکور علاوه بر باورها، در این نظریه نیز وجود دارد. پس قابل اعتمادبودن N نیز، تابع قابل اتکابودن قوای شناختی ما (R) است.
7⃣ اگر N&E صادق باشد، آن گاه احتمال اتکاپذیری شناخت ما، یعنی R|N&E، پایین میآید. به عبارت دیگر، هر چه احتمال N&E بیشتر باشد، احتمال R پایینتر میآید و طبق ۵ و ۶، احتمال صدق N نیز پایینتر میآید.
🔀 نتیجه بسیار مهم: از آنجا که احتمال N&E با N رابطهی معکوس دارد، پس میان فرگشت و طبیعتگرایی متافیزیکی، تناقض وجود دارد.
دقت شود: دلیل این نیست که احتمال R کاهش یافت؛ بلکه به این دلیل که با بالا رفتن احتمال N&E، احتمال صدق N به تنهایی، کاهش یافت، که در تضاد با فرض اولیه است.
↩️ بنابراین، طبیعتگرا به بنبست شدیدی بر میخورد؛ لذا یا باید نظریه تکامل (فرگشت) را طرد کند و طبیعتگرا باقی بماند، یا این که طبیعتگرایی را کنار بگذارد!
✍ سیداحمد غفاری
━━💠🍃🌺🍃💠━━
🆔 @ghafari_ir
.
☣ نشست علمی مشترک اندیشکده معنویت و معاونت علمی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
امروز شنبه مورخ ۱۴۰۱/۹/۲۶ از ساعت ۱۴:۰۰ الی ۱۶:۰۰ به صورت مجازی
آدرس سامانه مجازی نشست: theory.olgou.ir
بدون نیاز به رمز ورود است.
سخنران :
حجتالاسلام دکتر سید احمد غفاری قرهباغ
⚜ موضوع سخنرانی:
«بررسی انتقادی تأثيرات مدرنيته بر معنويت با تأکيد بر بنيادهای حکمت متعاليه و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»
🆔 @ghafari_ir
.
✨﷽✨
مصباح یزدی و مسأله #علوم_انسانی_اسلامی
#بخش_اول
در خبرها آمده است که شورای فرهنگ عمومی کشور به عنوان مرجع نامگذاری روزهای سال، روز دوازده دی، روز رحلت #علامه_مصباح_یزدی را به عنوان «روز علوم انسانی اسلامی» نامگذاری کرد.
احمد زیدآبادی، از عناصر اصلی جریان اصلاحات، در یادداشتی این نامگذاری را مورد نقد قرار داده است.
در ادامه، یادداشت او را منعکس میکنیم و سپس، نقد او را مورد نقد منصفانه قرار میدهیم.
___________
#متن_یادداشت_احمد_زیدآبادی 👇
نامگذاری روز فوت مصباح یزدی
گویا شورای فرهنگ عمومی کشور، دوازدهم دی ماه، روز فوت شیخ محمدتقی مصباح یزدی را به عنوان "روز علوم انسانی اسلامی" نامگذاری کرده و مصوبۀ مذکور را برای تأیید نهایی به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال کرده است.
قاعدتاً ما میتوانیم به چیزی تحتِ عنوان "علوم انسانی از نگاه متفکران مسلمان" قائل باشیم، اما این چیز نه جای "علوم انسانی" به معنای عام آن را میگیرد و نه به نظر من، آقای مصباح یزدی کمترین صلاحیتی برای نمایندگی آن دارد.
جعلِ ترکیب "علوم انسانی اسلامی" در کنارِ جنبههای بدفهمی ماهیت علوم انسانی و اسلامی، عمدتاً تلاشی برای سیطرۀ نوعی ایدئولوژی بر علوم انسانی در ایران است و پشت آن نیز علاوه بر تخصیص بودجههای کلان به پروژه های فاقد هر نوع ارزش علمی، ایجاد رانت برای برخی افراد بیاستعداد به منظورِ نشستن آنها بر کرسیهای دانشگاهی است. بنابراین، بیدلیل نیست که روز فوت آقای مصباح یزدی را برای نامگذاری روز "علوم انسانی اسلامی" انتخاب میکنند!
__________
🆔 @ghafari_ir
.
✨﷽✨
مصباح یزدی و مسأله #علوم_انسانی_اسلامی
#بخش_دوم
احمد زیدآبادی در نقد_غیرمنصفانهاش بر این نامگذاری، به سه نکته اشاره کرده است.
1⃣ شبههی «مغالطهی علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی مسلمانان»
نکتهی اول، عدم امکان وصف «اسلامی» برای «علوم انسانی» است. وی میگوید «علوم انسانی از نگاه اندیشمندان مسلمان» تعبیر معقولی است؛ ولی «علوم انسانی اسلامی» تعبیر معقولی نیست.
این اشکال، اختصاص به این شخص ندارد؛ تقریباً همهی مخالفان علوم انسانی اسلامی همچون دکتر پایا و دکتر سروش در ایران، چنین اشکالی را طرح کردهاند.
دکتر سروش، یکی از مدافعان این اشکال، در کتاب اوصاف پارسایان ص ۷۷-۷۹ میگوید:
«هنر اسلامی یعنی هنرِ کسی که مسلمان متعهد است و به ارزشهای دینی تعهد و بر معارف دینی تسلط دارد، همین و بس. هر چه از چنین هنرمندی زاده شود، هنر اسلامی است. هنر اسلامی چیز دیگری نیست. ... علوم اسلامی، علومی هستند که در دامن مسلمانهای مسلط بر معارف اسلامی و ملتزم به ارزشهای اسلامی میرویند، همین و بس، از فقه و تفسیر و اخلاق که بگذریم (که مأخوذ از متن وحی و معارف دینند) علم دیگری نداریم که بتوان آن را اسلامی (یعنی مأخوذ از وحی) دانست.»
2⃣ علامه مصباح یزدی به این اشکال توجه داشته و در کتاب رابطهی علم و دین ص ۱۶۸، این معنا از اسلامیشدن علوم انسانی را «معنای غیر حقیقی» و صرفاً مجازی انگاشته است.
آیا بهتر نبود که جناب زیدآبادی حداقل به کتاب در دسترس از علامه مصباح مراجعه میکرد و تلقی او از اسلامیشدن علوم انسانی را مورد نقد قرار میداد؟!
در فقرات آتی و به عنایت حضرت حق، به تبیین مقصود علامه مصباح یزدی از علوم انسانی اسلامی میپردازیم.
✍ سیداحمد غفاری
🆔 @ghafari_ir
.
✨﷽✨
مصباح یزدی و مسأله #علوم_انسانی_اسلامی
#بخش_سوم
#معانی_مردود_علم_دینی
گذشت که علامه مصباح یزدی نیز، آنچه زیدآبادی نام آن را علوم انسانی اسلامی مینهد، را لایق این عنوان نمیداند.
✨ علامه مصباح در کتاب نفیس «رابطهی علم و دین» قبل از تعیین معنای منتخب از علم دینی، احتمالاتی را طرح میکند و همهی آنها را مردود میداند؛ معانی محتمل و مردود برای واژهی علم دینی، از نظر علامه مصباح یزدی عبارتند از:
۱. رقيقترين مناسبت که دينی و اسلامیخواندنِ برخی از علوم را توجيه میکند، پيدايش و رشد يک رشتهی علمی يا يک نظريه در سرزمينی اسلامی است.
۲. اگر واقعيت مکشوف، با نظری الهی نگريسته شود و آن را مخلوق ارادهی خداوند دانسته شود، و با نظری طبيعی و مادی ملاحظه نشود، علم دینی شکل میگیرد.
۳. دانشی که موضوعش، سخن يا فعل خداوند باشد، علم دینی است.
۴. از معيارهای حداقلی مطرحشده برای دينیناميدن علوم، آن است که مبانی و اهداف و نظریات يک رشتهی علمی، با آموزههای دينی اسلام تنافی نداشته باشند.
۵. معياری دقيقتر از ملاکهای گذشته، آن است که علمی را دينی بناميم که نه تنها با دين مخالف نباشد، بلکه دين آنرا تأييد هم بکند.
۶. رشتهای علمی که پاسخ به مسائل خود را از منابع اصيل دينی ميطلبد و آنها را با روش نقلی صحيح به دست میآورد، علم دينی ناميده میشود.
۷. مناسبت روششناختی ديگر برای تجويز و توجيه دينیدانستن يک علم، آن است که روش آن علم مورد تأييد دين باشد، و اعتبار آن در آموزههای دينی به اثبات رسيده باشد.
۸. تنها ملاک برای اتصاف علم به دينیبودن، اين است که موضوع آن علم، از موضوعات دينی باشد، مانند خداشناسی و آخرتشناسی.
۹. اگر علمی، اصول موضوعهی دين را فراهم کند، شايستهی نام «علم دينی» است. بنابراین، علومی چون لغت و ادبيات عربی، علوم صرف و نحو عربی، معانی و بيان، و علوم مربوط به فصاحت و بلاغت عربی را باید از علوم دينی دانست.
✍ سیداحمد غفاری
🆔 @ghafari_ir
.
✨﷽✨
مصباح یزدی و مسأله #علوم_انسانی_اسلامی
#بخش_چهارم
#معنای_منتخب_علم_دینی
✨ علامه مصباح در کتاب نفیس «رابطهی علم و دین»، برای تبیین معنای منتخب از علم دینی، چند مقدمهی مهم دارد:
⚜ مقدمه اول: مهمترين انگيزه برای پرداختن به اين مبحث، آن است که آنچه به نام علم در محافل علمی و دانشگاهها آموزش داده و مطالعه میشود، برای خود نسبتی با دين تعريف کرده است که ناشی از مبانی سکولار، بلکه نگاه ضددينی پايهگذاران آن است. هدف از کنکاش در رابطهی علم و دين، و طرح علم دينی، آن است که اين رابطه، بررسی شود و خدمات متقابل علم و دين به يکديگر در قالب علم دينی به تصوير کشيده شود.
⚜ مقدمه دوم: «علم» برحسب تعريف مورد قبول، مجموعه مسائلی با محوريت موضوعی واحد است. بنابراين، «علم» به اين معنا شامل علوم نقلی مانند فقه، علوم عقلی مانند فلسفه، و علوم تجربی مانند پزشکی میشود.
⚜ مقدمه سوم: «دين» نيز در تعريف منتخب، اسلام ناب است و همهی تعاليم نظری و عملیِ معطوف به سعادت انسان را شامل است و محدود به آموزههايی نيست که از منبع يا روشی خاص به دست آمده باشند. منبع اين آموزهها به تناسب مسأله مورد بحث ميتواند خودِ واقعيت، عقل، وحی، يا طبيعت محسوس باشد. دستيابی به تعاليم دين اسلام دربارهی موضوعات مختلف نيز، به تناسب موضوع، ممکن است با روش شهودی، عقلی، نقلی، يا تجربی ميسر گردد.
🌟بر اين اساس، علم دينی (اسلامی) علمی است که مبانی عقيدتی و ارزشی دين را در سطوح مختلف اين علم، مد نظر قرار میدهد و با آن مطابقت دارد، يا دستکم با آنها تنافی ندارد.
در مقابل، نظرياتی علمی که يا بر مبانی ضدديني مانند ماترياليسم، انکار مجردات، و انکار روح مستقل از بدن مبتنیاند، يا روشها و رفتارهايی را پيشنهاد میکنند که با باورها يا ارزشهای دينی ناسازگار يا در تضادند، مصاديق علم غيردينی يا ضددينی به شمار میآيند.
🌟 تنافی داشتن با باورهای دینی بدين معناست که اين نظريات بر اصول موضوعهای مانند تساوی هستی با ماده يا محدود بودن زندگی انسان در اين جهان، مبتنی شدهاند که مورد قبول دين نيستند. دينی يا اسلامیکردن اين علوم، مستلزم کشف و ترويج نظريات و تفسيرها، و تجويز روشها و رفتارهايی است که با باورها و ارزشهای اسلامی سازگار باشند.
👈 البته بهنظر استاد مصباح، همهی علوم را نمیتوان به اين معنا به دينی و غيردينی تقسيم کرد. علومی که موضوع، مسائل، و اهدافشان با دين ارتباطی پيدا نمیکند، به دينی و غيردينی متصف نمیشوند. ولی علومی که در مبانی، ارزشها يا روشهايشان با يکی از مؤلفههای دين (باورها، ارزشها، و احکام) دارای مرز مشترک باشند، میتوانند دينی يا غيردينی باشند. اينگونه علوم، در صورتی دينی خواهند بود که در آنها نظرياتی را مبنا قرار دهيم که مورد تأييد دين باشند، يا دستکم دين آنها را نفی نکند.
🎗 بنابراین، رسالت دين اين نيست که مهندسی، آشپزی، خلبانی، کشتیرانی، يا ... به انسانها بياموزد، زيرا خداوند برای شناخت و انجام اين امور، ابزارها و راههای مناسبی را در اختيار بشر قرار داده است. آنچه هدف دين را تشکيل میدهد، مربوط به تأثير پديدههای مختلف در سعادت يا شقاوت انسان است.
✍ سیداحمد غفاری
🆔 @ghafari_ir
.
✨﷽✨
مصباح یزدی و مسأله #علوم_انسانی_اسلامی
#بخش_پنجم
✨ گفتیم که احمد زیدآبادی در نقدش بر نامگذاری روز ارتحال علامه مصباح به روز علوم انسانی اسلامی، به سه نکته اشاره کرده است. نکته اول، اشاره به مغالطهی علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی مسلمانان بود، که در فقرات پیشین، پاسخ داده شد.
⚜ و اما اشکال دوم:
2⃣ سلطهی ایدئولوژی بر علوم انسانی در سایهی «علوم انسانی اسلامی»
این اشکال از سوی زیدآبادی، همچون اشکال پیشینش، اختصاص به او ندارد.
برای نمونه، مقصود فراستخواه، جامعهشناس و مخالف نظریهی علم دینی، در این زمینه مینویسد: «بنده فکر میکنم در پشت گفتمانهایی مثل علم دینی، علم قدسی و علم بومی، یک ارادهی معطوف به قدرت است. این میل قدرت به کسوت گفتمانی و ایدئولوژیک پوشانده میشود چه در پاکستان و آرای ابوالاعلی مودودی، چه در کنفرانسی که در مکه در اوایل انقلاب برگزار شد. این تعبیرها مستقیماً و غیر مستقیم متعلق به بنیادگرایان و نحلههای سیاسی خاص و ارادههای معطوف به قدرت در جهان اسلام بودند و هستند.»
پاسخ: استدلال به ایدئولوژیک شدن علم در علم دینی، خود شکن است
در خصوص پاسخ به این اشکال، میتوان به چند استدلال اشاره نمود که سادهترین پاسخ، خودشکن بودن این اشکال است؛ بدین معنی که شامل خود علوم غربی هم میشود. زیرا آنها نیز مبتنی بر ترمهای ایدئولوژیک مختص به خود هستند و رها از ایدئولوژی نیستند.
دکتر فراستخواه خودش در ادامهی سخن پیشینش، چنین میگوید که: «جنبش علمی که از سده چهارده و پانزده شروع شد و رشد کرد… ریشهاش در اومانیسم و توسعه اقتصادی بود…»
به عبارت دیگر، ذات علم، ایدئولوژیک است؛ علم غربی بگونهای و علم دینی بگونهای دیگر؛
در نتیجه، نمیتوان با بهانهی ارتباط با ایدئولوژی، یک علم یا ایده را نادیده گرفت؛ بلکه باید به بررسیهای موشکافانه در مبانی و پشتوانههای علم پرداخت.
✍ سیداحمد غفاری
🆔 @ghafari_ir
.
سلام. زمستانتان بسیار سفید و همراه با سلامتی کامل انشاءالله. همیشه زیر سایه اهلبیت علیهمالسلام باشید.
ولی حواسمان که هست! یلدایِ مادر شهید عجمیان درست ۴۷ روز پیش بود ...
شبی که دیگه روح الله برنگشت...
🆔 @ghafari_ir
.
💔به یادت، ای اسوهی دوندگی و خستگیناپذیری، و ای مالک اشتر تنومند کشور ولایت، زمستان را شروع میکنیم.
ای مرد! صدای رفتنت میآید در سیزدهمین روز این ماه؛ برای سومین سال از دست دادنت...
حاجی! سه سالیست که با شروع زمستان، فقط بغض و لبخند تلخ بر لب داریم...
#شهید_قاسم_سلیمانی
🆔 @ghafari_ir
.
▪️ سخنرانی استاد غفاری در مراسم عزاداری فاطمیه دوم با موضوع «جنگ روایتها برای تصاحب تاریخ»
▪️ساری؛ حسینیه معظم هیئت جوانان عاشورایی
▪️ از شنبه سوم دیماه، شبها از ساعت ۱۹:۳۰
🆔 @ghafari_ir
.
⚜ بررسی اصول و مبانی پاسخگویی به شبهات
⚜ شنبه سوم دی، ساعت ۱۰ صبح
⚜ استان مازنداران، شهرستان ساری، حوزه علمیه حضرت نرجس س
🆔 @ghafari_ir
.
✨ مدیون لطف مــــادر این خانوادهایم
✨ تاپاے جان، پای ولایــت ایستادهایم
◾️دستہ بزرگـــــ استقبال از هشت شهید گمنام
▪️اســـتان مازندران
◾️وعده دیــــدار ما:
▪️دوشنبہ ۵ دیـــماه
▪️ساعت ۱۶
▪️از میدان شهید کشوری ساری بہ سمت مصلی
◾️سخنران: حجتالاسلام دکتر سیداحمد غفاری
▪️ستاد مردمے برگزارے مراسم▪️
┄┄┅═✧❁✧═┅┄┄
🆔 @ghafari_ir
✅ ملت ایران؛ گرفتار در سیاهههای رسانه
علی المومن نویسنده عراقی و رئیس مرکز تحقیقات راهبردی مشرق عربی، از یارانههای دولتی در ایران شگفتزده شده و نوشت:
م.م جوان عراقی ۴۰ سالهای است که ازدواج کرده و ۳ فرزند دارد. او در شهر مشهد زندگی می کند.
به خاطر آنکه مادرش ایرانی است، تابعیت ایران را بدست آورده است.
او به خانه من در نجف آمد و صحبتهای طولانی از اوضاع زندگی و خدمات در ایران شد و گاهی با اوضاع خدمات در سوئد و امارات مقایسه میکرد؛ چون در سابق، سه سال در استکهلم و دو سال در دبی زندگی کرده بود.
م.م میگوید که دولت ایران به هر شهروند ایرانی، چه فقیر و چه پولدار، ماهیانه مبلغی معادل ۳۰۰ هزار تومان کمک میکند و چون خانواده او پنج نفره است، ماهیانه یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دریافت میکند که معادل ۴۰ دلار آمریکاست.
فکر میکردم این مبلغ بسیار ناچیز است و اصلا چیزی نیست. اما م.م مرا شگفت زده کرد که این مبلغ برای پرداخت همهی خدمات دولت کافی است. رقمهایی که باورش سخت است، بدین قرار میباشد:
۱- قبض برق؛ بدون قطعی یک ثانیه و بدون محدودیت یا جیرهبندی، میانگین ماهیانه ۱۲۰ هزار تومان که مساوی است با ۳ دلار و ۲۰ سنت.
۲- قبض آب؛ بدون قطعی یا جیرهبندی با میانگین ماهیانه ۸۰ هزار تومان که این مبلغ مساوی ۲ دلار و ۱۰ سنت است.
۳- قبض گاز؛ یعنی لوله کشی گاز در منزل که مثل لوله کشی آب است (ایرانیها اصلا چیزی به نام کپسول گاز نمیشناسند) با میانگین ماهیانه ۱۱۰ هزار تومان مساوی ۳ دلار.
۴- قبض تلفن؛ شامل آبونمان استفاده داخلی با مصرف معمولی با میانگین ماهیانه ۳۰ هزار تومان که معادل ۸۰ سنت است
۵- هزینه اینترنت وایفای؛ ۹۰ هزار تومان در ماه معادل دو دلار و ۶۰ سنت.
۶- هزینه موبایل؛ برای ۳ خط متعلق به او و همسر و پسر بزرگش با میانگین ماهیانه ۹۰ هزار تومان معادل دو دلار و ۶۰ سنت.
۷- هزینه اینترنت؛ برای سه خط موبایل متعلق به او و همسر و پسرش ماهیانه ۶۰ هزار تومان معادل یک دلار و ۸۰ سنت.
۸- هزینه بنزین خودرو شخصی؛ برای چهار بار بنزین زدن با قیمت آزاد ۴۲۰ هزار تومان به میانگین ماهیانه که مساوی ۱۱ دلار است. قیمت آزاد هشت سنت برای هر لیتر.
(دولت ایران برای هر خودروی شخصی، ماهیانه ۶۰ لیتر بنزین سوبسیددار میدهد با مبلغ ۱۵۰۰ تومان برای هر لیتر معادل ۴ سنت که ارزانترین بنزین در جهان است یعنی دولت به هر خودرو ۶۰ لیتر ماهیانه بنزین میدهد معادل ۵ دلار. اما خرید بنزین با قیمت آزاد یعنی ۸ سنت در هر لیتر نامحدود و بدون جیرهبندی است.)
۹- هزینه بیمه بهداشتی؛ برای پنج نفر ماهیانه ۳۰۰ هزار تومان معادل ۸ دلار که انواع عمل جراحی و مداوا و دارو و رادیولوژی و سونوگرافی را پوشش میدهد.
و بدین ترتیب مجموع آنچه م.م ماهیانه برای پرداخت هزینه برق و گاز و ارتباطات و اینترنت و بیمه و معالجه و بنزین میپردازد، حدود یک میلیون و سیصد هزار تومان است معادل ۳۴ دلار آمریکا که ۲۰۰ هزار تومان کمتر از مبلغ کمک ماهیانه دولت است. یعنی مبلغ یارانه که دولت به همه شهروندان میدهد، همهی هزینههای خدمات دولتی را پوشش میدهد و قسمتی هم زیاد میآید. یعنی دولت ایران عملا همه این خدمات را مجانی به ملتش عرضه میکند و چنین حالتی در کل کشورهای دنیا بینظیر است از جمله کشورهای پیشرفته غربی و کشورهای ثروتمند عربی. به این خدمات باید کمک دولت به بخشهای آموزش، تامین اجتماعی و تفریح را افزود.
آنطور که م.م میگوید بعضی از ایرانیها قدر نعمتی که در آن هستند را نمیدانند و اگر فقط یک روز در کشور دیگری زندگی کنند، ارزش کشورشان را خواهند فهمید.
در مقابل، رسانههای عربی و غربی تصویر موهوم سیاهی از اوضاع ایران نشان میدهند گویی از کشوری در سیاهههای مریخ سخن میگویند.
🆔 @ghafari_ir
.
▪️ شعری حکیمانه از امام خمینی ره در وصف حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها
ای ازلیّت، به تربت تو مُخمّر
وی ابدیت، به طلعت تو مُقرّر
آیت رحمت ز جلوه تو هویدا
رایَتِ قدرت در آستینِ تو مُضْمَر
جودت، همبسترا به فیض مقدّس
لطفت همبالشا به صدرِ مُصَدّر
عِصمتِ تو تا کشید پرده به اجسام
عالَم اجسام گردد عالَم دیگر
جلوه تو، نور ایزدی را مَجْلی
عِصمت تو، سِرّ مُختفی را مَظهر
گویم واجب تو را، نه آنَت رُتبت
خوانم ممکن تو را، ز مُمکِن برتر
مُمکن اندر لباس واجب پیدا
واجبی اندر ردای امکان مُظْهر
ممکن، امّا چه ممکن، علّت امکان
واجب، اما شعاعِ خالقِ اکبر
ممکن، اما یگانه واسطه فیض
فیض به مِهتر رسد، وزان پس کهتر
ممکن، اما نمودِ هستی از وی
ممکن، امّا ز مُمکِناتْ فزونتر
وین نه عجب، زانکه نور اوست ز زهرا
نور وی از حیدر است و او ز پیمبر
نور خدا در رسول اکرم پیدا
کرد تجلّی ز وی به حیدر صفدر
🆔 @ghafari_ir