در انتهای کوچه شب، زیر پنجره
قومی نشسته خیره به تصویر پنجره
این سوی شیشه، شیون باران و خشم باد
در پشت شیشه بغض گلوگیر پنجره
اصرار پشت پنجره ی گفتگو بس است
دستی برآوریم به تغییر پنجره
تا آنکه طرح پنجره ای نو در افکنیم
دیوار ماند و حسرت تصویر پنجره
ما خواب دیده ایم که دیوار شیشه ای است
اینک رسیده ایم به تعبیر پنجره
تا آفتاب را به غنیمت بیاوریم
یک ذره راه مانده به تسخیر پنجره
جز با کلید ناخن ما وا نمی شود
قفل بزرگ بسته به زنجیر پنجره
#قیصر_امین_پور
#شعر_ضد_صهیونیستی
@ghalamhaye_bidar
بیا که در دل طوفان شن روان باشیم
برای خستگی خویش، سایبان باشیم
بیا بلند بگوییم: «ما نمیخواهیم
نماز را بگذاریم و فکر نان باشیم»
همین خلاصۀ آیین آسمانی ماست
که حجم فرصت پرواز- آسمان- باشیم
چه خوب میشد اگر نام ما کبوتر بود
که روز و شب یله در اوج آسمان باشیم
نکردهایم گناهی جز این که میخواهیم
عمیق و آبی باشیم، بیکران باشیم
چگونه رایت را اهتراز ممنوع است؟
چگونه در گذر باد بیتکان باشیم؟
تو حرفهای صمیمانه را نمیفهمی
بیا که با لب شمشیر همزبان باشیم
#قیصر_امین_پور
#شعر_ضد_آمریکایی
@ghalamhaye_bidar
سراپا اگر زرد پژمردهایم
ولی دل به پاییز نسپردهایم
گواهی بخواهید، اینک گواه؛
همین زخمهایی که نشمردهایم
#قیصر_امین_پور
#22_بهمن_تماشایی
@ghalamhaye_bidar
✅ای مسافر غریب در دیار خویشتن
با تو آشنا شدم، با تو در همین مسیر
#قیصر_امین_پور
✅✅ کودک خادم عراقی با تصویر #شهید_حججی
@ghalamhaye_bidar