eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
348 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
548 ویدیو
110 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
"شاه‌داعی و قدیم‏‌ترین اشاره به شاهچراغ در شعر فارسی» نخستین اشارات به مرقد حضرت احمدبن موسی(ع) و جایگاه آن در شیراز را در متون سده‌ی هشتم می‌توان دید. رحله‌ی ابن بطوطه، شیرازنامه، نزهه‌القلوب، شدّالازار و هزارمزار، اولین کتاب‌هایی هستند که به مزار احمدبن‌موسی(ع) در شیراز اشاره کرده‌اند؛ اما در هیچ‌یک از متون منظوم قبل از قرن نهم، نشانه‌‌ای از این مکان شریف دیده نمی شود. بر اساس ابیات موجود در منظومه‌ها و دیوان‌ها، برای نخستین بار دو تن از شاعران مقیم در شیراز که گرایش‏‌های شیعی غالب دارند، در اشعارشان به مرقد و شخصیت احمدبن موسی‏(ع) اشاره کرد‏ه‏‌اند: یکی سید نظام‏‌الدین شاه‏‌داعی شیرازی(ف.870ه.ق) و دیگر منصور حافظ شیرازی که گویا از مریدان و معاصران شاه‏‌داعی بوده است. شاه‏‌داعی شیرازی که به عرفان شاه‏ نعمت‏‌الله ولی گرایش داشته، در کتاب قدسیات، در قطعه‏‌ای جداگانه که پنج بیت دارد، به ستایش «امام‏‌المعصومین احمدبن موسی‏ الرضا» پرداخته است: چو خواستی که به رویت شود در دل باز امـام احمـــد موسی‏‌الرضا وسیــلت ساز اگر نـه احمــــد مـوسی رضـا پنـاه شدی خـــراب بــودی احــــوال مـردم شیـراز... امید بنـد چـو داعـی به فیــض ایـن سیـد بـه شـرط آن کـه نهی سر برآستــان نیاز (دیوان: 85-86) شاید یکی از دلایل تمایل داعی به ستایش احمدبن موسی(ع)، نزدیکی محیط زندگی او به مرقد حضرت(ع) بوده؛ چنان‏که محل دفن او نیز موید آن است. شاه‏‌داعی در این ستایش علاوه بر این که از توسل یافتن به آن حضرت(ع) و طلب حاجات از آستان او حکایت می‏‌کند که به تایید شیرازنامه، شدالازار و مزارات شیراز، دست کم از سده‌ی هشتم در شیراز معمول بوده، از آن حضرت با لقب «سید» و همچنین «امام» یاد و به شیوه‌ی عیسی جنید، آن حضرت را با نام احمدبن موسی‏‌الرضا معرفی کرده است. https://eitaa.com/mmparvizan
تو آخر مُشت دل را باز کردی مرا با عاشقی دمساز کردی تو با شاه چراغ چشم مستت مرا آواره ی شیراز کردی کیوانی ششم دی القعده روز بزرگداشت حضرت شاهچراغ
چه روضه‌ای‌ست، که دل‌ها کبوتر است اینجا به هر که می‌نگرم، محو دلبر است اینجا غریبه نیستی ای دل، در این مقام کسی‌ست که با تو از همه‌کس آشناتر است اینجا ستارۀ سحری از حریم شاهچراغ به آفتاب بگو مهرپرور است اینجا از این حرم طلب نور کن، در اول صبح چه احتیاج به افشاندن زر است اینجا؟ فرشتگان همه گرمِ طواف این حرم‌اند شکوهِ سعی و صفا حیرت‌آور است اینجا به صدق کوش و دو رکعت نماز عشق بخوان «حریم سوم آل پیمبر» است اینجا بِبال شیراز، «اقلیم آفتاب»! به خود که از «شهید خراسان» برادر است اینجا به نام نامی «احمد» قیام باید کرد که آب و آینه با هم برابر است اینجا به آیه آیۀ «والشمس والضحی» سوگند که نقش روشنِ آیات «کوثر» است اینجا به عطر گلشن یاسین، به بوی یاس قسم که از شمیم ولایت معطّر است اینجا به شوق عرض ارادت بیا و چون «حافظ» بگو که «خال رخ هفت کشور» است اینجا بیار سینۀ سینا در این حرم با خود حریم «زادۀ موسی بن جعفر» است اینجا اگر به دیدۀ دل بنگری، به شهپر خویش امین وحی خدا، سایه‌گستر است اینجا بگو بلال بیاید اذان بگوید باز که جای گفتن «اللّه اکبر» است اینجا
این بار گذارم به حریم حرم افتاد این بار مسیرم به امیر کرم افتاد تنها و یتیم آمده بودم که بمیرم چشمم به ضریح پدری محترم افتاد گفتم چه بگویم که دلم کوره ی درد است گفتم چه کنم جان و جهان از سرم افتاد بی چشم و چراغم، تو ولی شاهچراغی این گفتم و یادم به غم دیگرم افتاد بی چشم و چراغ آمدم و خوشه ی خورشید هق هق شد و از گوشه ی چشم ترم افتاد باران!کرمی کن کرمی کن که کویریم شاها نظری کن، نظری کن که فقیریم سجاد حیدری قیری
،،چلچراغ،، در محکومیت حمله تروریستی به حرم شاهچراغ شیراز ........ پاییز فتنه زدبه دل کوچه باغ ها رنگین نمود دامن شاه چراغ ها شیراز را که شهر غزالان عاشق است لبریز کرده است همین درد وداغ ها حافظ بیا بیا غزلی تازه ساز کن تا بشکند سکوت سیاه کلاغ ها مانند برگ ،پیکر گلها به خاک ریخت شد سربلند شاه چراغِ چراغ ها درشامگاه چارم آبان این دیار پُر شد زخون لاله رخان بس ایاغ ها هرگز دچار سردی وحسرت نمی شویم تا روشن است آتش دل در اجاغ ها مردان سرفراز تو اِستاده سربلند تا شور عاشقی نرود از دِماغ ها خاموشی وسکوت که رسم چراغ نیست ،! شیراز روشن است از این چلچراغ ها سروده،،حسین کیوانی پنجم آبان ماه -۱۴۰۱ -
"غزل لاله گردانی " ......تقدیم به پیشگاه لاله های خونین حرم حضرت شاهچراغ (ع) آسمان حَرَم چه بارانی ست چشم ها غرق در غزل خوانی ست بوی پاییز فتنه می آید خنده ها در هجوم ویرانی ست دست گلدسته ها پر از تکبیر کوچه در کوچه غرق حیرانی ست سینه ها صحن ماتم واندوه دل دریای دیده طوفانی ست شب شاه چراغ گلگون شد زخم ها ،موسم چراغانی ست مرگ ، پایان عاشقی ها نیست ! این همان شاه بیت پایانی ست لاله های حَرَم به خون خفتند عاشقان ،وقت لاله گردانی ست ...حسین کیوانی شیراز..ابان ۱۴۰۱ -تسلیت
🌹چهارم آبان سالگرد حمله تروریستی در حرم شاهچراغ شیراز ♦️ساعت ۱۷:۴۵ چهارم آبان سال ۱۴۰۱ سه نفر از عناصر تکفیری مسلح وارد صحن حرم شاهچراغ شیراز شده و به سمت زائران تیراندازی کردند. که چند نفر از زائران به شهادت رسیده و در همان لحظه ۲ نفر از تروریست‌ها دستگیر شدند. ♦️در این حادثه ۱۳ نفر شهید و ۲۴ نفر زخمی شدند. یک زن و ۲ کودک هم در بین قربانیان بودند. روحشان شاد و یادشان گرامی” یاد شان کنیم با ذکر یک صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 🇮🇷
صدای خسته برای تو هدیه آوردیم دو بال بسته برای تو هدیه آوردیم به روی گونه ی ما مرغ های باران بود که دسته دسته برای تو هدیه آوردیم قبول کن دل ما را که تکه تکه ی توست اگر گسسته برای تو هدیه آوردیم نداشتیم ز لبخند، هیچ، شاهچراغ غمی خجسته برای تو هدیه آوردیم نداشتیم ز ایمان و نام و نان چیزی دل شکسته برای تو هدیه آوردیم سجاد حیدری قیری
از تربتِ او بوی رضا می آید سلطان و گدا در این سرا می آید در بارگَهی که رشکِ سینا شده است موسای کلیم با عصا می آید ✍ محمد خوش آمدی
این بار گذارم به حریم حرم افتاد این بار مسیرم به امیر کرم افتاد تنها و یتیم آمده بودم که بمیرم چشمم به ضریح پدری محترم افتاد گفتم چه بگویم که دلم کوره ی درد است گفتم چه کنم جان و جهان از سرم افتاد بی چشم و چراغم، تو ولی شاهچراغی این گفتم و یادم به غم دیگرم افتاد بی چشم و چراغ آمدم و خوشه ی خورشید هق هق شد و از گوشه ی چشم ترم افتاد باران!کرمی کن کرمی کن که کویریم شاها نظری کن، نظری کن که فقیریم سجاد حیدری قیری
FARZV_Volume 4_Issue 16_Pages 71-100.pdf
حجم: 2.13M
"انعکاس نام و مرقد حضرت شاهچراغ در اشعار فارسی سده‌های هشتم تا دهم" محمد مرادی مجله‌ی فرهنگ رضوی ۱۳۹۵ شماره‌ی ۴ @mmparvizan
صدای خسته برای تو هدیه آوردیم دو بال بسته برای تو هدیه آوردیم به روی گونه ی ما مرغ های باران بود که دسته دسته برای تو هدیه آوردیم قبول کن دل ما را که تکه تکه ی توست اگر گسسته برای تو هدیه آوردیم نداشتیم ز لبخند، هیچ، شاهچراغ غمی خجسته برای تو هدیه آوردیم نداشتیم ز ایمان و نام و نان چیزی دل شکسته برای تو هدیه آوردیم سجاد حیدری قیری