🌱 یاد باد از سرایندهی بیباک و پیشرو
فروغ پرفروغ
که فرزند زمان خویش نبود
که خود را یافت و زنانگیاش را
🌱 «فروغ فرخزاد» دو بار زاده شد
یک بار از مادر و یک بار از خویشتن
۸ دی ۱۳۱۳ / ۲۴ بهمن ۱۳۴۵
🌱 بریدههایی از پارسی سرودههای فروغ:
🌱 دستهایم را در باغچه میکارم
سبز خواهم شد
میدانم میدانم میدانم
و پرستوها
در گودی انگشتان جوهریام
تخم خواهند گذاشت
🌱 نیست یاری تا بگویم راز خویش
ناله پنهان کردهام در ساز خویش
چنگ اندوهم خدا را زخمهای
زخمهای تا برکشم آواز خویش
🌱 دانی از زندگی چه میخواهم
من تو باشم تو پای تا سر تو
زندگی گر هزارباره بود
بار دیگر تو بار دیگر تو
🌱 بس که لبریزم از تو میخواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبُکسایهی تو آویزم
🌱 آنچه در من نهفته دریاییست
کی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین توفانی
کاش یارای گفتنم باشد
🌱 یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری كه مرا یاد كند
دیدهام خیره به ره ماند و نداد
نامهای تا دل من شاد كند
🌱 میسوزم از این دورویی و نیرنگ
یکرنگی کودکانه میخواهم
ای مرگ از آن لبان خاموشت
یک بوسهی جاودانه میخواهم
🌱 پا بر سر دل نهاده میگویم
بگذشتن از آن ستیزهجو خوشتر
یک بوسه ز جام زهر بگرفتن
از بوسهی آتشین او خوشتر
🌱 رنگ چشمش را چه میپرسی ز من
رنگ چشمش کی مرا پابند کرد
آتشی کز دیدگانش سر کشید
این دل دیوانه را در بند کرد
🌱 آری آغاز دوستداشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوستداشتن زیباست
🌱 گاهی باید دروغ را راست پنداشت
و گاهی راست را دروغ
بی فریبخوردن
زندگی سخت است
🌱 اگر ای آسمان خواهم که یک روز
از این زندان خامُش پر بگیرم
به چشم کودک گریان چه گویم
ز من بگذر که من مرغی اسیرم
🌱 به راه پر ستاره میکشانیام
فراتر از ستاره مینشانیام
نگاه کن
من از ستاره سوختم
لبالب از ستارگان تب شدم
چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل
ستارهچین برکههای شب شدم
#فروغ_فرخزاد
#چکامه_پارسی
🌱
🌱 خوشستی زندگانی و کی استی
اگر نه مرگ ناخوش در پی استی
#عطار
۲۵ فروردین، روز بزرگداشت عطار، فرزانهمرد بلنداندیش ایران بود. عطار از سرایندگان زبردست در بهکار گیری واژههای پارسی است. شمار اندکی از پارسیسرودگان او را بخوانیم.
🌱
جهان بر رهگذر هنگامه کردهست
تو بگذر زآنکه این هنگامه سرد است
🌱
گر مردِ رهی میانِ خون باید رفت
وز پای فتاده، سرنگون باید رفت
تو پای به راه دَر نِه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
🌱
هر شب دل پر خونم، بر خاک درت افتد
تا بو که چو روز آید، بر وی گذرت افتد
گر تو همه سیمرغی، از آه دلم میترس
کاتش ز دلم ناگه، در بال و پرت افتد
🌱
وا نیامد در جهان زین راه کس
نیست از فرسنگ آن آگاه کس
🌱
چون تو جانان منی جان بیتو خرّم کی شود
چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود
🌱
چرا درماندهی بگشاده این در
اگر مرد رهی زین در تو بگذر
🌱
ز عشقت سوختم ای جان کجایی
بماندم بی سر و سامان کجایی
ز پیدایی خود پنهان بماندی
چنین پیدا چنین پنهان کجایی
🌱
چنان دان این سخن گر مرد راهی
که تو اویی و او در تو چه خواهی
🌱
مترس از جان و سر این جایگه تو
که بنماید تو را دیدار شه تو
🌱
ما ز عشقت آتشیندل ماندهایم
دست بر سر پای در گل ماندهایم
خاک راه از اشک ما گِل گشت و ما
پای در گل دست بر دل ماندهایم
🌱
گر آه کنم زبان بسوزد
بگذر ز زبان، جهان بسوزد
زین سوز که در دلم فتادهست
میترسم از آن که جان بسوزد
این سوز که از زمینِ دل خاست
بیم است که آسمان بسوزد
این آتش تیز را که در جان است
گر نام برم زبان بسوزد
صد آه کنم که هر یکی زو
دو کون به یک زمان بسوزد
عطار مگر که خام افتاد
شاید که ز ننگ آن بسوزد…
#چکامه_پارسی
🌱
🌱 گل همیشه بهار سخنوری سعدی است.
اردیبهشت با نام چامهسرایان بزرگ آغاز میشود.
روز بزرگداشت خداوندگار ادب و شهسوار سخن «سعدی» جاودانه، روز پرواز «ملکالشعرای بهار» سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید، روز پرواز «سهراب سپهری» فرزند آب و خرد و روشنی و درگذشت «اقبال لاهوری» را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی سعدی، بهار، سهراب و اقبال:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دیماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🦚 #سعدی
امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است
🌳 #بهار
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد
🪴 #سهراب_سپهری
گمان مبر که به پایان رسید کار مُغان
هزار بادهی ناخورده در رَگ تاک است
🍃 #اقبال_لاهوری
فرتور(عکس) از نمای درونی آرامگاه سعدی
فرتورگر: «هربرت کریممسیحی»
#چکامه_پارسی
🌿🌺 ادب سار