#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۱۰۴
『 #دعای صد و چهار – در هنگام وفات 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
امام زین العابدین (علیهالسلام) هنگام وفات میفرمود:
اَللّٰهُمَّ ارْحَمْنِی فَإِنَّكَ کَرِیمٌ، اَللّٰهُمَّ ارْحَمْنِی فَإِنَّكَ رَحِیمٌ.
خداوندا مرا رحمت کن، که تو مهربان هستی.
خداوند مرا رحمت کن که تو کریم هستی.
و پیوسته این کلمات را تکرار میکرد تا اینکه حضـرت، درگذشت.
┅───────────
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#داستانهای_شگفت
۱۱۹ - شفای کور به برکت حضرت عسکریین علیهما السلام
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
و نیز سیدناالمعظم حضرت آقای موسوی دامت برکاته نقل فرمودند داستانی را که خود از صاحب آن شنیده بودند و در جلد 2 تاریخ سامرا صفحه 193 نقل شده است و خلاصهاش آنکه حاج میرزا سید باقرخان تهرانی مشهور به حاج ساعدالسلطان در سال 1323 قمری به قصد زیارت ائمه عراق حرکت می کند، چون به کاظمین علیهما السّلام می رسد فرزند یگانه چهارساله اش به نام (سید محمد) به چشم دردِ سختی مبتلا می شود، چند روزی مشغول معالجه می شود فایده نمی بخشد.
پس به سمت سامرا حرکت می کند به قصد اینکه ده روز آنجا بماند و در راه به واسطه شدت گرما و غبار راه و حرکت عربانه درد چشم بچه سخت تر و چند برابر می شود؛ پس از ورود به سامرا بچه را نزد قدس الحکما که معروف به حافظالصحه و افلاطون زمانش بود می برد، مشغول معالجه می شود ثمری نمی بخشد و می گوید حتماً باید بچه را بزودی برسانی به بغداد نزد فلان که متخصص بیماری چشم است و مسامحه مکن که خطرناک است.
پدرِ بچه از شنیدن این مطلب سخت پریشان و نالان و حیران می گردد چون فرزندِ منحصرِ او بوده، لکن چون تصمیم داشته ده روز بمانند حرکت نمی کند و مشغول دعا و زیارت می شود تا هفت روز؛ پس درد چشم بچه سخت تر شده به طوری که یک لحظه از گریه و ناله آرام نداشت. اهل خانه و #همسایه ها تا صبح خواب نرفتند چون صبح شد حافظالصحة را می آورند چون چشم بچه را باز می کند و در آن به دقت نظر می کند حالش تغییر می کند و دست بر دست می زند و ناله می کند و به پدر بچه اعتراض می نماید و می گوید چشم بچه را کور کردی، من به شما سفارش کردم. تأکید نمودم زود او را به بغداد برسانید و چند مرتبه تأکید و #سفارش کردم و شما به حرف من اعتنا نکردید تا چشم بچه کور شد و دیگر رفتن بغداد ثمربخش نیست.
و این درد و ناراحتی که فعلاً دارد به واسطه قَرحه و زخمی است که در چشم اوست و بینائی چشمش را از بین برده است. پدر بچه از شنیدن این مطلب سخت پریشان و بمانند بدن بی جان می شود، سپس حافظالصحة برای معالجه قرحه که بمانند دو دانه بادام از چشم بیرون بود، مشغول می شود تا از درد آرام گیرد و کوری با درد نباشد؛ پس به سختی دو چشم او را که بیرون شده بود بر گردانید بداخل چشم و بچه از شدت درد غش کرد و این مطلب به محضر آیت اللّه میرزا محمد تقی شیرازی و سایر علما رسید همه ناراحت و غصه دار شدند.
و چون مدت اقامت که ده روز بود تمام شد، عربانه کرایه می کند و عازم بر حرکت می شود و برای زیارت وداع به حرم مطهر مشرّف و پس از زیارت نزد ضریح امامین علیهما السّلام می نشیند مشغول خواندن #زیارت_عاشورا می شود؛ پس در آن حال خادم ایشان حاج فرهاد بچه را بغل کرده به حرم مشرّف می شود و سپس چشم بچه را که با پارچه ای بسته بود به ضریح می مالد و پس از زیارت از حرم بیرون می رود.
پدر بچه که منظره بچه اش را می بیند و متذکر می شود که بچه با چشم سالم به عراق آمد و حال با چشم کور برگردد، پس بی اختیار گریان و نالان می شود، فریاد می زند، می لرزد، خواندن تتمه زیارت عاشورا را فراموش می کند و خود را به ضریح می چسباند و در سخن با امام رعایت #ادب نمی کند و می گوید آیا سزاوار است بچه ام را با این حالت کوری برگردانم؛ پس بی حال شده گوشه ای می نشیند، ناگاه بچه در حالی که دائی او به دنبالش بوده وارد حرم می شود و بر دامن پدرش می نشیند و می گوید پدر جان ! خوب شدم، چشمم روشن شده دردی هم ندارد، پدر حیران شده دست در چشمان بچه کشیده می بیند هیچ اثری از قرحه نیست و حتی قرمزی هم ندارد، از دائی بچه می پرسد این بچه ربع ساعت پیش در حرم بود، چشمان کور و بسته شده چه پیش آمد شده؟
دائی بچه می گوید : بلی هنگامی که از حرم بیرون شدیم بچه بر شانه من بود و در صحن راه می رفتم و منتظر آمدن شما بودم ناگاه بچه سر از شانه من برداشت و با دستش پارچه ای که بر چشمش بود برمی داشت و می گفت ببین آقا دائی ! چشمم خوب شده است و برای بشارت به شما زود او را به حرم فرستادم که شما شاد شوید ، پدر سجده شکر می کند و از امامین همامین علیهما السّلام عذرخواهی و شکرگزاری می نماید و با شادی و فرح از حرم بیرون می شود و می آید نزد حافظالصحة و بچه را در بیرون خانه نزد دائی او می سپارد و به حافظالصحة می گوید می خواهم حرکت کنیم برای بغداد دوائی بدهید برای چشم بچه که در راه به آن مداوا کنیم.
طبیب می گوید که چرا مرا مسخره می کنی! برای چشم کور شده دوائی نیست. شما در اثر مسامحه او را کور کردید؛ پس پدر صدای بچه می زند، دائی او را می آورد چون طبیب چشم او را گشوده و روشن می بیند بُهت زده و حیران می گردد. چشمان بچه را می بوسد، اطرافش می گردد و سخت گریان می شود و می گوید کجا شد دو غده چشم تو؟ چطور شد کوری تو؟ پس جریان شفا را برایش می گوید و #صلوات بر اهل بیت علیهم السلام می فرستند.
سپس به منزل #میرزای_شیرازی می روند. میرزا هم که با سابقه بود گریه شوق می کند، چشمان بچه را می بوسد و می فرماید سزاوار است بمانید تا شهر را چراغـ🎊🎈ـانی کنیم. پدر عذر می آورد و در همان روز برای کاظمین علیهما السّلام حرکت می کند.
فهرست کتاب
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/53981
— ⃟ ———
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - -
انسان شناسی 130.mp3
11.56M
#انسان_شناسی ۱۳۰
#استاد_فاطمی_نیا
#استاد_پناهیان
استاد رحیم پور ازغدی
🎐 موفقترین انسانها در رشد معنوی و پروازهای انسانی،
موفقترین انسانها در کنترل خیـ💭ـالات هستند!
✖️ چگونه میشود خیالامان را از بندهای پایینی آزاد کنیم، و در محدوده خیـ💭ـالات انسانی نگهداریم؟
@Ostad_Shojae
—— ⃟ ————————
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
نقش مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در کادرسازی اصحاب آخرالزمان
مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) مقام فرماندهی پادگان #آخرالزمان است.
#حضرت_فاطمه_معصومه (سلاماللهعلیها) فرزند امام موسی کاظم (علیهالسلام) و یکی از بانوان بزرگ خاندان بنیهاشم بودند.
از تاریخ دقیق ولادت و وفات ایشان اطلاعات زیادی در منابع تاریخی درج نشده است؛ اما آوردهاند که زمان هجرت برادرشان امام رضا (علیهالسلام) به ایران ایشان حدود 27 سال سن داشتند و مجرد بودند.
یک سال بعد از هجرت امام رضا (علیهالسلام) به ایران امام نامهای به #حضرت_معصومه (سلاماللهعلیها) نوشتند و از ایشان خواستند به ایران بیایند.
ایشان به همراه چند نفر از پسران امام کاظم (علیهالسلام) به ایران هجرت کردند.
در مسیر حرکت به سمت خراسان در شهر ساوه مأموران با کاروان ایشان درگیر شدند و همراهانشان را به شهادت رسانند.
حال جسمی حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) نامساعد شد.
از آنجا که شیعیان اهل بیت ساکن قم بودند، ایشان هم به قم رفته و بعد از حدود هفده روز از دنیا میروند و در قم دفن میشوند.
حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) را از بسیاریِ پاکی و عصمت معصومه نامیدهاند؛ البته مقام کریمة اهلبیت فقط به دلیل عصمت ایشان نیست، ایشان در علم و حکمت هم خبره بودند و از معدود امامزادههایی هستند که احادیث خاص و کمنظیری از چند امام معصوم در موردشان نقل شده است.
این تأکید و تبلیغ چند امام معصوم بر مقام این بانو حامل پیغامی مهم است و به تفاوت ایشان با دیگران اشاره دارد.
یکی از سه امامزادهای که امام معصوم برای آنها زیارتنامه صادر کرده است، حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) هستند.
این زیارتنامه فرمولی قوی و خارقالعاده برای بیان عظمت ایشان و آموزش نوع ارتباط با ایشان است، که ضمن مقاله به صورت مبسوط به زوایای اعجابانگیز آن میپردازیم. وجود ایشان رَحِمی قدرتمند و قوی برای رشد و تکامل نفس انسان است.
قرار گرفتن در سایه تربیت ایشان میتواند، ما را به مقام معیت امام برساند.
مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) چنان عظیم است که ایشان برای مأموریت مهم تغییر مسیر تاریخ به ایران اعزام شدند. وجود پربرکت ایشان از شهر ساکت و خاموش قم پادگانی قویّ برای استقرار، پرورش و تربیت اصحاب آخرالزمان ساخت.
در حقیقت این بانو در ظاهر برای دیدن برادر، اما حقیقتاً برای مأموریت کادرسازی اصحاب آخرالزمانی منجی موعود به قم آمدند و سپس همان نقش تربیتی و پرورشدهنده مادرشان فاطمه (سلاماللهعلیها) را ادامه دادند. ایشان به ایران آمدند و فضا را برای ترویج، تبلیغ و انقلاب شیعه فراهم کردند و تربیت میلیونها شیعه مجاهد و منتظر را به عهده گرفتند.
اگر ما هم مایلیم به مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) نزدیک شویم و خود را به دامان انسانساز ایشان برسانیم، باید کلیدهای شخصیتی و رموز امامداری ایشان را بیاموزیم؛
رموزی مثل ولایتمداری عاشقانه و چرخش و طواف حول محور امام زمان، تا در این صورت بتوانیم در بهشت به ملاقاتی شیرین با ایشان برسیم.
شناختی نو از حضرت معصومه (سلاماللهعلیها)
انتخاب اسم در میان اهلبیت (علیهمالسلام) مسئلهای دقیق و حسابشده است.
اسمها در این خانواده باید با شخصیت و صفات فرزند هماهنگ باشند.
حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) آنقدر پاک و معصوم بودند که نام ایشان را معصومه گذاشتند.
اغلب ما اینطور فکر میکنیم، که تنها افراد معصوم عالم چهارده معصوم (علیهمالسلام) هستند، اما باید بدانیم که عصمت دارای مراتب است و درجات مختلفی دارد، که عالیترین درجات و بالاترین مراتبش متعلق به امامان معصوم است.
افراد زیادی در عالم وجود دارند که از عصمت برخوردارند، افرادی مثل حضرت علیاکبر، حضرت عباس و حضرت معصومه و در درجات پایینتر هم افرادی مثل اولیاء خدا از درجات مختلف عصمت برخوردارند.
حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) هم از عصمت خارقالعادهای برخوردار بودند که امام کاظم (علیهالسلام) نام معصومه را برای ایشان انتخاب کردند.
مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) فقط مربوط به عصمت ایشان نیست، بلکه ایشان در علم هم مرتبة فوقالعادهای دارند. این مرتبه به حدی رفیع بود که در غیاب پدرشان امام کاظم (علیهالسلام) و برادرشان امام رضا (علیهالسلام) نایب و جانشین امام محسوب میشدند.
در حقیقت این بانوی بزرگوار یک متخصص معصوم بودند که در غیاب امام عصرشان پاسخگویی به سؤالها و استفتائات و اغلب کارها به عهده ایشان بود.