📚 روایت رسانه KHAMENEI.IR از بازدید سه ساعتهی حضرت آیتالله خامنهای از سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران (بخش سوم)
🔹️خب همین یعنی این اُفت کلی فروش مربوط به بخش حضوری است و فروش در دو بخش دیگر هم جریان دارد. یکی نمایشگاه مجازی که همزمان با نمایشگاه حضوری در حال برگزاری است. ناشر آنجا هم دارد کتابهایش را عرضه میکند با این تفاوت که برای شرکت در بخش حضوری، هزینهی دکور و نیروی انسانی و نقل و انتقال کتاب و امثالهم را میپردازد ولی این هزینهها در بخش مجازی حذف میشوند. دیگر آنکه از سال گذشته فضا برای حضور کتابفروشها و فروشگاهها در بخش مجازی نمایشگاه هم باز شده و بخشی از فروش هم به کتابفروشها مربوط میشود.
🔹️در غرفهی نشر سخن، که کتابهای سنگینتر ادبی و فرهنگی منتشر میکند هم دوباره بحث فروش مطرح میشود و شمارگان. چیزی که در مصاحبهی ساعتی بعد با صداوسیما هم به آن اشاره کردند. هرچند قیمتها قدری فضا را عوض میکند.
🔹️مدیر نشر سخن، تعدادی از مجموعه قرآنیات را به آقا نشان میدهد که گویا مجموعهی پایاننامههای دکتری حول این موضوع است. آقا دوباره در مورد شمارگان چاپ کتابها میپرسند که ناشر توضیح میدهد ۱۰۰۰ تایی چاپ میکنند که برای این کتابها خوب است و معمولاً هم دو سال طول میکشد تا توی بازار فروش بروند. ذکر خیری هم از مرحوم ایرج افشار میشود و مجموعهی «راهنمای کتاب» که آن مرحوم در انتشارش مشارکت داشت.
🔹️آقا میگویند: «به آقای افشار هم گفتم که این راهنمای کتاب را از جوانی نگاه میکردم.» لابلای همین رفت و برگشتها هست که ناشر از چاپ خاطرات ایرج افشار میگوید که تازه منتشر کردهاند. آقا میگویند قبل از این هم چیزی از ایشان منتشر کرده بودید که یک جلدش بیرون آمد و دیگر هم خبری از ادامهاش نشد.
🔹️ناشر توضیح میدهد عنوان جدیدی که چاپ کردهاند شامل چیست. در ادامه هم بحث بر سر عناوین دیگری در میگیرد؛ از «پیر پرنیاناندیش» گرفته تا آثار دکتر شفیعی کدکنی و حداد عادل و دیگران. آقا لابلای توضیحات ناشر میآیند و بعضی عناوین را میگویند که ناشر قبلاً فرستاده بوده و آنها را دیدهاند. نشانهای از اینکه ناشر و مخاطب خارج از این قاب و بازدید و نمایشگاه هم با همدیگر حشر و نشر کتاب و کتابخوانی دارند.
📚 #بهار_کتاب
🔍 ادامه را بخوانید:
khl.ink/f/56353
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیهای که جوان فلسطینی در نمایشگاه کتاب به رهبر انقلاب داد و انگشتر ایشان را به هدیه گرفت
—— ⃟ ————————
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بین الطلوعینهای #آیت_الله_بهجت(رضوان الله تعالی علیه)
🎙 #علامه_مصباح (رضوان الله تعالی علیه)
—— ⃟ ————————
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر «دوستش» داری ...!
🎙آیتالله بهجت قدسسره:
🌹دنبال سخت و سنگین نباش
🌹عقیده داشته باش
🌹عاشقانه بگو
🌹آسان تر
💐 در سالروز رحلت #آیت_الله_بهجت رضوان الله تعالی علیه به روح ملکوتی و گرهگشای ایشان صلواتی هدیه بفرمائید.
┅───────────
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
📿 #صلوات
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 این یک وظیفه برای فعالان مجازی است که #کتابخوانی را ترویج کنند و کتابهای خوب رو معرفی کنن و...
📖 سخنان آقا در نمایشگاه کتاب
#کتاب_بخوانیم
—— ⃟ ————————
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#داستانهای_شگفت
۷۳ - نجات از اسیری و به روزی حلال رسیدن
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
مرحوم آقا میرزا محمود شیرازی که چند داستان از ایشان نقل گردید فرمود شنیدم از مرحوم حاج میرزا حسن ضیاء التجار شیرازی که سالها در شیراز و اخیرا در تهران داروخانه( عمده فروشی) داشت، سالی به قصد زیارت کربلا از طریق کرمانشاه همراه قافله حرکت کردم و الاغی کرایه نمودم و اسباب و لوازم خود را بر آن گذاشته و سوار شدم تا نزدیک قزوین یک نفر پیاده همراه قافله بود.
چون مرا تنها دید نزدیکم آمد و در کارهایم با من همراهی کرد و با هم غذا صرف نمودیم و با من قرار🤝 گذاشت تا کاظمین با من همکاری کند و زودتر به منزل رسیده و جای مناسبی آماده کند تا من برسم و در خوراک شریک شوم.
به همین حال بود تا به کاظمین رسیدیم اسم و حالاتش را پرسیدم گفت نامم کربلائی محمد از اهالی قمشه اصفهان هستم، هفت سال قبل به قصد زیارت #حضرت_رضا علیه السّلام با قافله می رفتم تا حدود استراباد، ترکمن ها قافله را غارت کردند و مرا هم همراه خود بُردند و غلام خود قرار دادند روزها مرا به کار وامی داشتند و سخت ناراحت و در فشار بودم تا اینکه روزی تصمیم گرفتم هر طوری هست از دستشان فرار کنم و خود را نجات دهم.
نذر کردم که اگر خداوند مرا یاری فرمود و نجاتم داد که به وطن خود بروم از همان راه #کربلا مشرّف شوم؛ پس به بهانه ای قدری از آنها دور شدم و چون شب بود و خواب بودند مرا ندیدند پس سرعت کردم تا به محلی رسیدم که یقین کردم از شرّ آنها در امانم؛ شکر خدای را به جای آورده و از همانجا به قصد کربلا آمده ام.
مرحوم ضیاءالتجار گفت من عازم سامرا بودم، گفتم بیا با هم برویم و بعد با هم کربلا مشرّف می شویم، هرچه اصرار کردم نپذیرفت و گفت هرچه زودتر باید به نذرم وفا کنم. مقداری پول جلوش گرفتم و گفتم هرچه می خواهی بردار، هیچ برنداشت و چون زیاد اصرار کردم سه ریال ایرانی برداشت و رفت و دیگر او را ندیدم.
هنگامی که در نجف اشرف مشرّف شدم، روزی در صحن مقدس از سمت بالای سر عبور کردم، جمعی را دیدم که دور یک نفر جمعند. چون جمعیت را عقب زده نزدیک رفتم، دیدم همان کربلائی محمد قُمشه ای همسفر من است و با پارچه ای، گردن خود را به شباک رواق مطهر بسته و گریه می کند و یک نفر تهرانی به او می گفت هرچه می خواهی به تو می دهم و نقداً صد تومان حاضر شد به او بدهد قبول نکرد.
نزدیکش شدم گفتم رفیق از حضرت امیر علیه السّلام چه می خواهی، برخیز همراه من به منزل برویم و هرچه لازم داشته باشی به تو می دهم؛
قبول نکرد و گفت به این بزرگوار حاجتی دارم که جز او دیگری بر آن توانا نیست و تا نگیرم از اینجا بیرون نمی روم.
چون در اصرار خود فایده ندیدم او را رها کرده رفتم.
روز دیگر او را در صحن مقدس دیدم خندان و شادان، گفت دیدی حاجتم را گرفتم.
پس دست در بغل نمود و حواله ای بیرون آورد و گفت از حضرت گرفتم؛ پس نقش آن را دیدم طوری است که پشت و رو ، پایین و بالای آن مساوی است و از هر طرف خوانده می شود.
🤔 از او پرسیدم که حواله چیست و بر عهده کیست ؟
🗣 گفت پس از وصول آن به تو خبر می دهم، آدرس مرا در تهران گرفت و رفت.
پس از چند سال، روزی در تهران وارد مغازه ام شد؛ پس از شناسائی او گله کردم و گفتم مگر نه قول دادی مرا به آن حواله ای که حضرت امیر علیه السّلام به تو عنایت فرمودند خبر دهی؟
گفت من چند مرتبه به تهران آمدم و تو به شیراز رفته بودی و الحال آمده ام تو را خبر دهم که حاجت من از آن حضرت رزق حلالی بود که تا آخر عمرم راحت باشم و آن حضرت حواله ای به یکی از سادات محترم فرمود که قطعه زمین معینی با بذر زراعت آن را به من دهد.
آن سید هم اطاعت کرد، از آن سال تا کنون از زراعت 🌾 آن زمین در کمال خوشی معیشت من می گذرد و راحت هستم.
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/49585
—— ⃟ ————————
داستان قبلی ↓
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۵۶
『 #دعای پنجاه و شش – در یاد دادن درخواست بینیاز شدن از مردم 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ شخصی در حضور آن حضـرت گفت: اَللّٰهُمَّ اَغْنِنِی عَنْ خَلْقِكَ یعنی: خداوندا مرا از آفریدگانت بینیاز کن.
امام (علیهالسلام) به او فرمود: اینگونه نگو (زیرا) که مردم به مردم (وابسته) هستند ولی بگو:
اَللّٰهُمَّ اَغْنِنِی عَنْ شِـرٰارِ خَلْقِكَ.
خداوند مرا از بدان خلقت بینیاز کن.
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
Mahalle Gharar.mp3
30.28M
🔈 #محل_قرار
* مسجد مقدس جمکران، محل قرارِ زلالترین و پاکترین دوستی ها در دنیا [2:50]
* امام زمان(علیهالسلام) در حکم روح برای کالبد مادی عالم [4:50]
* نسبت مساجد و مشاهد و حرمها با امام زمان (علیهالسلام)، مانند نسبت سر به روح [10:45]
* در محل قرار با امام زمان (علیهالسلام)، ارتباطات قویتر و موانع کمتر است [14:45]
* تشرّف حسنبنمُثله جمکرانی و دستور احداث مسجد جمکران از جانب امام زمان(علیهالسلام) [18:00]
* تعیین محدوده مسجد جمکران با میخ و زنجیر، توسط امام زمان(علیهالسلام) [36:25]
* اثر شفابخشی میخ و زنجیری که امام زمان(علیهالسلام) بکار بردند! [40:40]
* آیتالله بهجت: «با قلب فارغ به سجده بروید و ذکر اللهمعجللولیکالفرج را زیاد بگویید.» [43:28]
* التماس دعای امام زمان(ارواحنافداه)، از زائرین مسجد جمکران! [43:50]
* تخریب چاه عریضه جمکران؛ [48:04]
* «مداومت بر دعای عهد، ضامن عاقبت بخیریست.» [50:24]
* توسل به نرجس خاتون(سلاماللهعلیها)، بهترین راه ارتباط با امام زمان (علیهالسلام) است. [50:44]
* امام زمان (علیهالسلام)، مانند آفتاب پشت ابرند؛ اگر کسی از حجاب بگذرد، نایل به زیارت حضرت می شود. [53:12]
* چهل شبِ چهارشنبه حضور در مسجد جمکران، براتِ تشرّف به محضر امام زمان(علیهالسلام).
⏰ مدت زمان: ۱:۰۰:۳۰
📆 ١۴۰٣/٠٢/١۶
#امام_زمان علیهالسلام
#مسجد_جمکران
@Aminikhaah_Media
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
هدایت شده از 📚📖 مطالعه
اللّٰهم صلِّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#اللهم_عجّل_لولیّک_الفرج
#امام_زمان علیه السلام
#صلوات 📿
—— ⃟ ————————
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
📚📖 مطالعه
#خطبه_اول | ۵ ثُمَّ اَنشَاَ ـ سُبْحانَهُ ـ فَتْقَ الاَجواءِ وَ شَقَّ الاَرْجاءِ وَ سَکائِکَ الْهَو
#خطبه_اول | ۶
🌊 فَاَجْرى فیها ماءً مُتلاطِماً تَیّارُهُ مُتَراکِماً زَخّارُهُ، حَمَلَهُ عَلى مَتْنِ الرّیحِ العاصِفَة وَ الزَّعْزَعِ القاصِفَة، فَاَمَرَها بِرَدِّهِ، وَ سَلَّطَهَا عَلَى شَدِّهِ، وَ قَرَنَها اِلَى حَدِّهِ، الهَواءُ مِنْ تَحْتِها فَتیق، وَ الْماءُ مِنْ فَوْقِها دَفیق.
سپس خداوند در آن (فضاى عظيم) آبى جارى ساخت که امواج متلاطم و متراکم داشت و آن را بر پشت تندبادى شديد و طوفانى کوبنده و شکننده سوار کرد سپس باد را به بازگرداندن آن امواج فرمان داد و بر نگهداريش مسلّط ساخت و تا حدّى که لازم بود، آن دو را با هم مقرون ساخت، فضاى خالى در زير آن گشوده شده بود و آب در بالاى آن در حرکت سريع قرار داشت.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
┅───────────
مطالعه شرح این فراز ؛
https://eitaa.com/ghararemotalee/8779
—— ⃟ ————————
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
نخستین مخلوق، آب بود آنچه از کلمات مولا امیرمؤمنان على(علیه السلام) در این بخش از کلماتش و بخش آینده، در توضیح چگونگى پیدایش جهان استفاده مى شود، این است که خداوند در آغاز، آب ـ یا به تعبیر دیگر ـ مایعى همانند آب آفرید و آن را بر پشت تندبادى سوار کرد، این تندباد مأمور بود آن مایع را کاملا حفظ کند و از پراکندگى آن جلوگیرى نماید و در حدود و مرزهایش متوقّف سازد.
سپس تندباد دیگرى برانگیخت که کارش ایجاد امواج در آن مایع عظیم و گسترده بود و آن تندباد، امواج عظیم آب را عظیم تر ساخت و آن را مرتّباً در هم کوبید، سپس موجها آن چنان اوج گرفتند که پشت سرهم به فضا پرتاب شدند و از آن آسمانهاى هفتگانه به وجود آمد.
ناگفته پیداست الفاظى همچون آب و باد و طوفان و مانند آن ـ در آن روزى که نه آبى بود و نه باد و طوفانى و نه حتّى روزى ـ کنایه از موجوداتى شبیه به آب و باد و هوایى که امروز ما مى بینیم مى باشد، چرا که واضعین لغات این واژه ها را براى این امور قرار داده اند و براى آنچه در آغاز جهان رخ داد هرگز واژه اى وضع نکردند.
با کمى دقّت مى توان آنچه را در کلام مولا(علیه السلام) آمده است، با آخرین فرضیّاتى که دانشمندان امروز گفته اند تفسیر کرد، نمى گوییم به طور قطع منظور مولا این است، بلکه مى گوییم به طور احتمال چنین تفسیرى را مى توان براى آن ذکر کرد.
توضیح این که: آخرین فرضیّات امروز، درباره پیدایش جهان این است که در آغاز، تمام عالم به صورت توده بسیار عظیمى از گاز فشرده بود که هم به مایع شبیه بود و هم نام «دخان» (دود) بر آن مى توان گذاشت، یا به تعبیر دیگر در قسمتهاى بالاتر، دخان بود و هر چه به مرکز جهان نزدیکتر مى شد فشرده تر و صورت مایع به خود مى گرفت.
آنچه این توده فوق العاده عظیم را نگه مى داشت، همان نیروى جاذبه بود که در میان تمام ذرّات عالم برقرار است، این نیروى جاذبه بر این گاز مایع گون مسلّط بود و آن را محکم به هم پیوسته و اجازه نمى داد از مرزهایش بیرون رود.
سپس این توده عظیم حرکت دورانى دور خود را آغاز کرد (یا از آغاز به دور خود گردش داشت) در این جا نیروى گریز از مرکز به وجود آمد.(۱) این نیروى گریز از مرکز سبب شد توده هاى عظیمى از این گاز فشرده به فضاى خالى پرتاب شوند و به تعبیر «نهج البلاغة» امواج این دریا را، به هر سو بفرستد و یا در تعبیر دیگر کفهایى را که بر صفحه آن آشکار شده بود، بیرون فرستاد و آن را در هواى باز و جوّ وسیع بالا برد (همین تعبیرات در جمله هاى آینده این خطبه آمده است) و از آن منظومه ها و کهکشانها و کرات کوچک و بزرگ عالم بالا ـ یا به تعبیر «قرآن» و «نهج البلاغه» آسمانهاى هفتگانه ـ پدید آمد.
ما بى آن که اصرار داشته باشیم، تعبیرات فوق را بر این نظریّات تطبیق کنیم، این اندازه مى گوییم که در افق نظریه ها و فرضیّات علمى کنونى در مورد پیدایش آسمانها و منظومه ها و کهکشانها و کره زمین، جمله هایى که در کلام مولا آمده است، کاملا قابل درک است.
اکنون به تعبیرات دقیق و ظریفى که در کلام حضرت آمده است گوش فرا مى دهیم: نخست مى فرماید: «خداوند در آن فضاى عظیمى که قبلا آفریده بود آبى جارى ساخت، آبى متلاطم که امواج آن شدیداً در حرکت بود» (فَاَجْرى فیها ماءً مُتَلاطِماً(۲)تَیّارُهُ(۳)).
«تلاطم» به معناى برخورد امواج به یکدیگر و «تیّار» به معناى هر گونه موج است مخصوصاً امواجى که آب را به بیرون پرتاب مى کند.
آیا این آب متلاطم و پرجوش و خروش همان گازهاى فشرده مایع گون نخستین نیست که ماده اوّلیه جهان را طبق نظریّات دانشمندان امروز تشکیل مى دهد؟ سپس در تأکید بیشترى در زمینه جوش و خروش و تلاطم این آب مى فرماید: «این در حالى بود که امواج از این دریاى خروشان برمى خاست و بر یکدیگر سوار مى شد» (مُتَراکِماً(۴) زَخَارُهُ(۵)).
سپس اضافه مى کند:«خداوند این آب را بر پشت تندبادى شدید و طوفانى کوبنده سوار کرد» (حَمَلَهُ عَلى مَتْنِ الرّیحِ العاصِفَة(۶) وَ الزَّعْزَعِ(۷) القاصِفَة(۸)).
«عاصف» به معناى کوبنده و شکننده و «زعزع» به معناى مضطرب و شدید و «قاصف» نیز به معناى شکننده است و همه اینها تأکیدهاى پى در پى براى بیان قدرت آن تندباد و شدّت و وسعت آن است.
«این طوفان عظیم و وحشتناک مأمور بود امواج آب را حفظ و اجزاى آن را به هم پیوند دهد و آنها را در محدوده خود نگهدارد» (فَأمَرَها بِرَدِّهِ، وَ سَلَّطَهَا عَلَى شَدِّهِ،(۹)وَ قَرَنَها اِلى حَدِّه).
آیا این طوفان عظیم و شدید اشاره به امواج جاذبه نیست که خداوند آن را بر تمام ذرّات عالم مادّه، مسلّط ساخته و سبب به هم پیوستگى اجزاى آن و مانع از پراکندگى ذرّات آن مى شود، همه را مهار مى کند و در محدوده خود نگه مى دارد؟ چه تعبیرى براى بیان امواج عظیم جاذبه در آن شرایط، بهتر از تندباد کوبنده و مهارکننده مى توان پیدا کرد.
«اینها همه در حالى بود که فضا در زیر آن باز و گشوده و آب (آن گاز فشرده مایع گون) در بالاى آن در حرکت بود» (الهَواءُ مِنْ تَحْتِها فَتیق،(۱۰) وَ الْماءُ مِنْ فَوْقِها دَفیق(۱۱)).
«فتیق» از مادّه «فتق» به معناى باز است و «دفیق» از مادّه «دَفْق» به معناى حرکت سریع است.
آرى این امواج خروشان به وسیله آن تندباد، محدود مى شد و از این که از حدود خود تجاوز کند، باز داشته شده بود.
در این جا این سؤال پیش مى آید که با وجود این تندباد مهار کننده و بازدارنده، آن امواج خروشان در صفحه آب چگونه به وجود مى آمد، معمولا موج بر اثر حرکت بادها و طوفانهاست،با آن که در این جا طوفان نقش بازدارنده داشت و امواج را مهار مى کرد پس چه عاملى سبب مى شد که امواج در حرکت باشد.
به نظر مى رسد که عامل پیدایش این امواج چیزى در درون آنها بود که آب را به طور دائم به هم مى زد و متلاطم مى ساخت این عامل چه بوده است، به طور دقیق براى ما روشن نیست ولى با نظریّات دانشمندان امروز، کاملا سازگار است.
زیرا آنها مى گویند در درون گازهاى مایع گون نخستین، انفجارهاى هسته اى پى درپى، روى مى داد.
همان انفجارهایى که هم اکنون نیز در دل خورشید ما روى مى دهد.
این انفجارهاى عظیم آرامش این گاز مایع گون را مرتّباً برهم مى زد و تلاطم گسترده اى در امواج خروشانش به وجود مى آمد.
براى تکمیل این فراز، باید دنباله اش را در فراز بعد، پى گیرى کنیم و ترسیم دقیق پیدایش جهان را از دیدگاه مولا به دست آوریم.
پاورقی :
۱. هر چيزى که دور خود گردش کند، تحت نيروى مرموزى مايل به فرار از آن مرکز مى شود، درست همانند آتش گردانى که با دست خود مى چرخانيم که اگر ناگهان رهايش کنيم به نقطه دوردستى پرتاب مى شود، اين همان نيروى گريز از مرکز است و هر قدر شديدتر باشد پرتاب به خارج شديدتر مى شود.
۲. «متلاطم» در اصل از مادّه «لطم» (بر وزن ختم) به معناى با کف دست به صورت زدن است، سپس به معناى برخورد امواج به يکديگر به کار رفته است.
۳. «تيّار» در اصل به معناى امواجى از درياست که آب را به بيرون پرتاب مى کند. بعضى آن را به هر گونه موج اطلاق کرده اند (مقاييس اللغة و لسان العرب).
۴. «متراکم» از مادّه «رَکْم» (بر وزن رزم) به معناى انباشته شدن چيزى است و افکندن بعضى از آن بر بعضى ديگر و در مورد ابرها، شنها، آبها و حتّى انسانهاى انبوه و فشرده اى که يکجا جمع مى شوند، اطلاق مى شود. (مفردات، لسان العرب و مقاييس اللغة).
۵. «زخّار» از مادّه «زَخْر» و «زخور» در اصل به معناى بلند شدن است و به پر شدن دريا و برآمدن آنها نيز اطلاق مى شود. (لسان العرب و مقاييس اللغة).
۶. «عاصفة» از مادّه «عَصْف» (بر وزن عصر) در اصل به معناى سبکى و سرعت است از اين رو به پوسته هاى حبوبات و قطعات شکسته کاه که به سرعت پراکنده مى شود، عصف گفته مى شود و «عاصف» و «مُعْصِف» به چيزى مى گويند که اشيا را درهم مى شکند و مى کوبد و نرم مى کند (مفردات، لسان العرب و مقاييس اللغة).
۷. «زَعْزَع» (بر وزن زمزم) در اصل به معناى حرکت و اضطراب و اهتزاز است و به معناى «شديد» نيز به کار مى رود (مقاييس اللغة و لسان العرب).
۸. «قاصفة» از مادّه «قَصْف» (بر وزن حذف) در اصل به معناى شکستن چيزى است، از اين رو به طوفانهاى سخت که کشتيها را در دريا مى شکند و همچنين رعد و برق هاى شديد و شکننده، «قاصف» گفته مى شود (مفردات، لسان العرب و مقاييس اللغة).
۹. «شَدّ» (بر وزن مدّ) در اصل به معناى قوّت و قدرت چيزى است و از اين رو به افراد قوى (مخصوصاً قوى در جنگ) شديد گفته مى شود. اين واژه در مورد بستن گره محکم و صلابت ـ خواه در بدن باشد يا در نيروهاى باطنى و روحى و يا در مصيبت و عذاب ـ نيز به کار مى رود (لسان العرب، مفردات و مقاييس اللغة).
۱۰. «فتيق» از مادّه «فَتْق» است که در فراز قبل معنا شد.
۱۱. «دفيق» از مادّه «دَفْق» (بر وزن دفن) در اصل به معناى راندن چيزى به سوى جلو مى باشد و به معناى سرعت نيز به کار مى رود. شتر سريع را «ادفق» مى گويند.
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗 #نماهنگ | برای طلوع خورشید
🎥 قرائت کامل زیارت آلیاسین به همراه بیانات و ذکر حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدظله العالی از فرازهای آن
✏️ رهبر انقلاب: یاد #امام_زمان علیه السلام نشاندهندهی این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد.
🎧 نسخه صوتی زیارت آل یاسین
📥 سایت | آپارات
💻 Farsi.Khamenei.ir
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗 #نماهنگ | دعای #امام_زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام)
🎥 قرائت دعای فرج توسط حضرت آیت الله العظمی خامنهای مدظله العالی
✏️ رهبر انقلاب: وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را میخوانید، در واقع دارید ارتباط میگیرید با امام زمانتان، که فرمودهاند: ما را دعا کنید، ما هم شما را #دعا میکنیم.
📽 مطلب مرتبط: اینگونه دعای فرج بخوانید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -