eitaa logo
قصه های کودکانه
32.9هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
890 ویدیو
310 فایل
قصه های زیبا،تربیتی و آموزنده کودکانه 🌻مطالب کانال را با ذکر آدرس کانال ارسال نمایید 🌻ارتباط باما: @admin1000 🌸 کانال تربیتی کودکانه 👇 @ghesehaye_koodakaneh کتاب اختصاصی کودکانه👇 https://eitaa.com/ketabeh_man تبلیغات👇 https://eitaa.com/tabligh_1000
مشاهده در ایتا
دانلود
23.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود سلام فرمانده ۳ 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
قناری‌ های خوش‌ صدا_صدای اصلی_442613-mc.mp3
7.85M
🦜عنوان قصه: قناری های خوش صدا 🌼«هدی» و «عزیزجون یه سر به فروشگاه قناری فروشی زدن تا از نزدیک اونها رو ببینن،اونا از دیدن اون همه قناری خوشرنگ و خوش صدا به ذوق اومده بودن. هدی خیلی دلش میخواست بدونه که قناری ها هم با هم حرف میزنن یا نه. 🌸 این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان یاد میده که تفاوت رنگ و نژاد و زبان انسانها با همدیگه یه نشونه ی مهمه برای این که به وجود خداوند دانا و توانا پی ببرن؛ اما هیچ کدوم از اون ها بر دیگری برتری ندارن 🍃 در این قسمت از برنامه ی «یک ،آیه یک قصه، عزیزجون به آیه ی ۲۲ سوره ی مبارکه ی «روم» اشاره میکنن. 🌼خداوند در این آیه ها میفرماید: «وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذُلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِینَ. و یکی از آیات (قدرت) او خلقت آسمانها و زمین است و یکی دیگر اختلاف زبانها و رنگهای شما آدمیان، که در این امور نیز ادله ای از صنع و حکمت حق برای دانشمندان عالم آشکار است». 🦜🌸🌸🦜🌸🌸🦜 🌼اولین کانال تخصصی قصه های تربیتی کودکانه در پیام رسان ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4 🌼🌼🍃🌸🌸 👈 کانال تربیت کودکانه 👈کتاب اختصاصی کودکانه
🔸شعر 🔶سلام بر قائم آل محمد 🌸 سلام بر اون آقایی 💚 که خیلی مهربانه 🌼 امامِ آخرین و 🍃 امیدِ شیعیانه 🌸🍃 🌸 قائمِ آلِ احمد 💚 مُنجیِ این جهانه 🌼 فرزندِ عسکری و 🍃 امامِ انس و جانه 🌸🍃 🌸 سلامِ ما به مهدی 💚 که صاحبَ الزمانه 🌼 منجیِ کلِ عالَم 🍃 امیدِ عاشقانه 🌸🍃 🌸 دلیلِ اینکه مهدی 💚 غایب شد از میانه 🌼 اینه که فکرِ دشمن 🍃 آسیب و هم زیانه 🌸🍃 🌸 امروز میگن توو دنیا 💚 یه حرفِ عاشقانه 🌼 که دم دمای ظهورِ 🍃 آقایِ مهربانه 🌸🍃 🌸 ما کودکیم و عاشق 💚 او نورِ دیدگانه 🌼 در انتظارِ آقا 🍃 هستیم دراین زمانه 🌸🍃 🌺 صلِ علیٰ محمد 🌼 و علیٰ آل احمد 🌺 تعجیل در ظهورش 🌼 صلوات برمحمد 🌸🍃 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🌸🌼🍃🌼🌸 🍃شاعر سلمان آتشی درانتشار این شعر لطفاسهیم باشیم🔶 ‌‌🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸 🌼اولین کانال تخصصی قصه های تربیتی کودکانه http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4 🌼🌼🍃🌸🌸 👈 کانال تربیت کودکانه 👈کتاب اختصاصی کودکانه
🌼‌کلمه ی جادویی مردی با دوستانش به دزدی رفت صاحب خانه از صدای پاهایشان بیدار شد و فهمید که دزدان روی پشت بام هستند. همسرش را آهسته بیدار کرد و گفت :چرا خوابیده ای زن؟ زود بیدار شو که دزد به خانه مان آمده.» ،توران وحشت زده بیدار شد و گفت: «دزد؟ چه میگویی داوود؟ حالا باید چه کار کنیم؟» داوود گفت : نترس! فکرش را کرده ام. من چیزی نمی گویم؛ ولی تو باید آنقدر بلند حرف بزنی که آنها صدایت را بشنوند از من بپرس و اصرار کن که این مال و اموال و پولها را از کجا به دست آورده ام؟» توران پرسید: «مطمئنی که کار درستی میکنیم؟» داوود گفت: «بله... بگو.» توران با صدای بلندی همان سؤالها را از مرد کرد. داوود گفت: امشب دیگر امانم را بریده ای از سر شب تا حالا همین طور پاپیچ ام شده ای، دست از سرم بردار زن!» توران گفت: اگر نگویی برای همیشه از اینجا می روم. داوود گفت : اگر راستش را بگویم، ممکن است کسی بشنود و مردم بفهمند من چه کار کرده ام.» توران باز هم اصرار کرد و از مرد خواست تا جوابش را بدهد داوود گفت: چه قدر اصرار میکنی زن؟ من همه ی این اموال را از راه دزدی به دست آورده ام. در کار خودم استاد بودم و رمز موفقیت ام یک کلمه ی جادویی بود. توران گفت: «خوب... خوب... بقیه اش را بگو.» داوود ادامه داد، شبهای مهتابی جلو دیوار خانه ی ثروتمندان می ایستادم و هفت بار میگفتم شولم". بعد راحت و بی دردسر خودم را به بام میرساندم در آنجا هم هفت بار دیگر میگفتم .شولم آن وقت از بام پایین میرفتم و داخل خانه میشدم وقتی این کلمه را میگفتم تمام اجناس قیمتی خانه را به راحتی میدیدم آنها را بر میداشتم آخر کار هم هفت بار دیگر میگفتم شولم و از خانه بیرون میرفتم. به خاطر همین کلمه ی جادویی نه کسی در خانه میتوانست مرا ببیند و نه در بیرون کسی به من شک میکرد. کم کم همین طور که میبینی ثروتمند شدم اما زن... هیچ وقت این موضوع را به کسی نگو. هیچ کس نباید از راز من باخبر شود؛ وگرنه بیچاره میشوم.» توران گفت: «پس این طور...» داوود گفت «بله... حالا فهمیدی و خیالت راحت شد؟! چند روز است که بیچاره ام کرده ای حالا بگیر بخواب.» سپس هر دو خود را به خواب زدند. دزدان که با دقت به حرفهای آنها گوش کرده بودند، از فهمیدن آن راز خیلی خوشحال شدند. مدتی صبر کردند تا مطمئن شوند که همه خوابیده اند، آن وقت رئیس دزدان هفت بار گفت «شولم و خواست از دریچه ی بام به داخل برود؛ ولی داوود نردبانی را که در آنجا بود، برداشته بود. رئیس دزدان از دریچهی بام پایین افتاد و داوود با چوبی به جانش افتاد، مردم جمع شدند و دزدان را دستگیر کردند. داوود رو به رئیس دزدان کرد و گفت: «همه ی عمر زحمت کشیده ام و مالی به دست آورده ام. آن وقت تو می خواستی همه را توی کیسه ات بگذاری و ببری؟ تو دیگر چه جور آدمی هستی؟» دزد گفت: من آن نادانی هستم که حرفهای تو را شنیدم و باور کردم. فکر کردم که میتوانم کار فوق العاده ای انجام دهم الآن هم دارم چوب همین نادانی ام را میخورم ‌‌🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸 🌼اولین کانال تخصصی قصه های تربیتی کودکانه http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4 🌼🌼🍃🌸🌸 👈 کانال تربیت کودکانه 👈کتاب اختصاصی کودکانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با این مدل بازی های پیدا و پنهان کردن،تمرکز بچه ها خیلی خیلی بالا خواهد رفت. ‌‌🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸 🌼اولین کانال تخصصی قصه های تربیتی کودکانه http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
هدی چی می شنوه؟.MP3
22.9M
🌸عنوان قصه 🍂 هدی چه میشنوه 🍂اشاره به آیه ۱ سوره مبارکه صف (سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ، ﺧﺪﺍ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﭘﺎﻙ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻋﻴﺐ ﻭ ﻧﻘﺼﻲ ] ﻣﻰ ﺳﺘﺎﻳﻨﺪ ، ﻭ ﺍﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ .(١) 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
‍ ‍ 🐾🐊تمساح دهان گشاد🐊🐾 حیوونای جنگل دور درخت بلوط جمع شده بودن و داشتن آگهی روی درخت رو می خوندن. چه سر و صدایی شده بود. توی آگهی نوشته بود به زودی یه عکاس به جنگل می یاد و قراره از همه حیوونا با لبخند، عکس بگیره. به بهترین لبخند هم قراره جایزه داده بشه. حیوونا با خوندن این خبر دستپاچه شدن . هر یکی تصمیم گرفت برای برنده شدن کاری بکنه. هنوز نزدیک ظهر نشده بود که آرایشگاه جنگل شلوغ شد. صف آرایشگاه تا نزدیک رودخونه می رسید. بعضی از حیوونا هم رفته بودن برای خودشو با گل و سبزه یه کلاه خشگل درست کنن. بعضی ها هم داشتن لباساشونو مرتب می کردن. خلاصه اون روز برای جنگل یه روز خاص و پر از هیاهو بود. حیوونا آماده شدن و زمان مسابقه رسید . جنگل پر از حیوونایی بود که لبخند به لب داشتند. عکاس  وارد جنگل شد و با دوربین مخصوصش، یه عالمه عکس گرفت .یه عالمه عکس ازحیوونای شاد و شنگول با لبخندهای مختلف. اما فقط یه نفر مونده بود که هنوز عکس نگرفته بود. اون یه نفر تمساح بود. ولی معلوم نبود چرا برای مسابقه آماده نشده بود. آخه اصلا خوشحال نبود. عکاس به تمساح گفت شما نمی خوای عکس بگیری ؟ تمساح گفت من نمی تونم لبخند بزنم .من فقط اخم می کنم. عکاس گفت ولی این مسابقه لبخنده . اصلا همه زیبایی عکس به لبخند بستگی داره. اگه اخم کنی عکست خیلی زشت می شه . تمساح گفت ولی من نمی تونم لبخند بزنم . عکاس گفت در هر حال حتما باید لبخند بزنی فقط اینطوری می تونی تو مسابقه شرکت کنی تمساح گفت باشه لبخند می زنم. تمساح یه نگاهی به همه کرد و بعد لبخند زد. وقتی تمساح لبخند زد یه عالمه دندونای درشت و تیز و وحشتناک پیدا شد. حیوونا انقدر ترسیدن که پا به فرار گذاشتن . عکاس هم دوربینو انداخت و در رفت. اما دوربین خودش عکس گرفت. تمساح ناراحت شد و گفت من که گفتم من لبخند نمی زنم. بعد اخم کرد و رفت. فردای اون روز عکسها آماده شد. عکسها خیلی جالب بودن . انتخاب یه برنده توی اینهمه عکس قشنگ کار سختی بود. داوری تا ظهر طول کشید و همه از انتظار، کلافه شده بودن . بلاخره عکس انتخاب شده در اندازه خیلی بزرگ چاپ شد و از بالای درخت آویزون شد. عکس لبخند تمساح ،همون عکس برنده بود. اصلا دهان گشاد تمساح توی عکس زشت نبود. بلکه دندونای تمیز و سفید تمساح لبخند تمساح رو خیلی قشنگ کرده بود.تمساح بعد از این مسابقه دیگه از دهن گشاد خودش بدش نمی یومد بلکه باور کرده بود که اگه دندوناشو همیشه سفید و تمیز نگه داره ، دهان گشادش خیلی هم قشنگه. بعد از این مسابقه همه حیوونا در کنار تمساح یه عکس یادگاری انداختند. و یه عالمه دوست خوب به تمساح جایزه داده شد. 🐊 🐾🐊 🐊🐾🐊 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼پرستوی مهربان 🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
گم شدن خانوم شیره_صدای اصلی_229190-mc.mp3
13.86M
🦁گم شدن خانم شیره 🍃خانم شیره و آقا شیره در یک جنگل بزرگ زندگی می کردند. یک روز که آقا شیره از خواب بیدار شد خانم شیره را ندید. آقا شیره خیلی نگران شده بود. خانوم شیره گم شده بود ، ظهر شد و خانوم شیره برنگشت. آقا شیره راه افتاد تا خانوم شیره را پیدا کند. اما هیچ خبری از او نبود... کانال قصه های تربیتی کودکانه به ترویج فرهنگ قصه گویی برای کودکان در بین والدین و تقویت شادابی و روحیه ی کودکان کمک میکند. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸️شعر ﴿ دنیا گلستان میشه ﴾ 🌸🌼🍃🌼🌸 🌸وقتیکه مـهـدی بـیاد 🌱دنیـا گـلسـتان میـشه 🌸به‌لطفِ پیشرفتِ علم 🌱هرکـاری آسـان میـشه 🌸🍃 🌸وقتیکه مـهـدی بیاد 🌱صـلـح و صـفا میـاره 🌸نعمت‌و رحمت داره 🌱از آســمـــان مــیـبـاره 🌸🍃 🌸وقتیکه مــهـدی بیاد 🌱دلها همه شاد میشن 🌸پــرنـــده‌هــــایِ اســـیـر 🌱از قفس آزاد میشن 🌸🍃 🌸وقتیکه مـ‌ــهـدی بیاد 🌱بـــهارِ ایـــمان میــــاد 🌸درهمـه‌ جـا عدل وداد 🌱به حکمِ قـــــرآن میـــاد 🌸🍃 🌸وقـــــتــی امـامِ‌ زمـان 🌱بر هــمــگان امیـــرن 🌸حـــقِ ستـمـدیـده رو 🌱از ظالمان می‌گـیــرن 🌸🌼🍃🌼🌸 ‌‌🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸 🌼اولین کانال تخصصی قصه های تربیتی کودکانه http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4 🌼🌼🍃🌸🌸 👈 کانال تربیت کودکانه 👈کتاب اختصاصی کودکانه
🌳🦝 راسوی شکارچی 🦝🌳 سلام دوستان کوچولو و مهربانم. من راسو هستم یک شکارچی قوی و قدرتمند. دم من دراز است و پاهای کوتاهی دارم. چشم هایم کوچک و گوش هایم پهن و کوتاه است. من 4 دست و پا دارم. هر کدام از دست ها و پاهای من 5 انگشت دارد. من به رنگ خاکستری و کمی به رنگ قهوه ای هستم. خانه ی من سوراخ هایی درون زمین است. من شب ها در آن جا استراحت می کنم و روزها برای شکار از آن جا بیرون می آیم. من وقتی خیلی گرسنه شوم، به دنبال شکار حیوان می روم. من مار و مارمولک و قورباغه و موش را خیلی دوست دارم. بعضی وقت ها یواشکی وقتی پرندگان در لانه نیستند به آن جا می روم و  تخم هایشان را برمی دارم و می خورم. ما راسوها وقتی احساس خطر کنیم، مایعی از دهانمان خارج می کنیم که بوی بسیار بدی دارد. اگر حیوانی بخواهد به ما حمله کند، بوی بد این مایع او را فراری می دهد و ما نجات پیدا می کنیم. ما راسوها خیلی خوب می بینیم و می شنویم، حتی خیلی خوب هم بو می کشیم و به کمک بو کردن شکارهایمان را پیدا می کنیم.   🦝🌳 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
خرس من کجاست.pdf
1.54M
👆 pdf 🌸عنوان قصه: 🐻خرس من کجاست 🌸🌸🌸🌸 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فیلیِ خجالتی .mp3
33.76M
🌸فیلی خجالتی 🐘 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸شعر سلام‌صبحگاهی‌به‌حضرت‌مهدی عجل الله تعالی فرجه 🌸🌼🍃🌼🌸 🌸ما بــــچــــه‌هـایِ زیـبا 🌱مثلِ گلِ بهاریم 🌸به‌ رویِ غُنچه‌یِ لب 🌱اسمِ خدا رو داریم 🌸🔸 🌸با همـدیـگه خــوبـیـم مـا 🌱خوشحال‌ و‌ خندونیم ما 🌸مــثــــلِ یه بـلبـلِ نــاز 🌱شـــاد و غــزلخـونـیــم مـــا 🌸🍃 🌸هنگامِ صـبح‌‌ که‌‌میشه 🌱چشـــمو که‌ واکنیم مـا 🌸داریم‌میدیم‌ ســلام بر 🌱مــهدی امــام و مــولا 🌸🔸 🌸مــــادر پـــــدر همیشه 🌱مثـــلِ گــــلِ بــهـارن 🌸بـذرِ محـبت و عــشق 🌱توو قلبــمون میـکارن 🌸🍃 🌸میــگـن‌ امــــامِ زمـــان 🌱عــاشقِ کـــودکـــــانــــــه 🌸حُـــجّـــتِ آخـــرین و 🌱امـــامِ مـــهربانه 🌸🔸 🌸در انــــــتــــظــارِ حضــرت 🌱روزهـــــا رو می‌شـمـــاریم 🌸محـــمد و عــلــی رو 🌱بامهدی‌دوست‌میداریم 🌸🌼🍃🌼🌸 شاعر :سلمان آتشی ‌‌🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸 🌼اولین کانال تخصصی قصه های تربیتی کودکانه http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4 🌼🌼🍃🌸🌸 👈 کانال تربیت کودکانه 👈کتاب اختصاصی کودکانه
عنوان: کلک خرگوش پای کوهی⛰ سرسبز، جنگلی بود. توی آن جنگل، برکه آب بزرگی بود. همه حیوان های جنگل از آن برکه آب می خوردند؛ اما وقتی گله فیل ها؛🐘🐘 با آن هیکل های گنده شان می آمدند، خرگوش ها🐇 حسابی می ترسیدند😨 و پا به فرار می گذاشتند. بعد از مدتی، خرگوش ها دیدند که این طوری نمی شود و نقشه ای کشیدند. شب اول ماه، یعنی شبی که ماه اصلاً در آسمان نبود، خرگوش زرنگی که مغز متفکر خرگوش ها بود، رفت بالای کوه⛰و با صدای بلند فیل ها را صدا زد و گفت: خوب گوش کنید! من دوست ماه هستم. از طرف ماه یک پیام برای شما دارم. شما باید با کاری نداشته باشید و به حرفم گوش کنید! فیل ها،🐘 مغرور و بی اعتنا به خرگوش نگاه می کردند. خرگوش گفت: ماه می گوید که باید از اینجا بروید. برکه آب مال من است. اگر از اینجا نرید، عصبانی😡 می شوم و همه تان را کور می کنم! گفته باشم، اگر کور شدید، تقصیر خودتان است. بعد خرگوش🐇 زرنگ به رئیس فیل ها گفت: به نظر من زودتر بروید و نشانه اش این است که شب چهاردهم، وقتی ماه🌝 کامل است، اگر فیلی بیاید توی برکه آب بخورد، ماه در آب عصبانی و پریشان و به هم ریخته می شود. بعد به رئیس فیل ها گفت: آن شب بیا توی برکه و ببین این اتفاق می افتد یا نه! چهارده روز بعد، وقتی قرص ماه کامل شد و عکسش هم در برکه افتاد، رئیس فیل ها کنار برکه آمد و آرام رفت توی آن. همین که پایش به آب خورد، آب لرزید. عکس ماه تکان خورد. فیل این صحنه را که دید، حرف خرگوش زرنگ را باور کرد. بعد رئیس فیل ها با ترس😨 پیش دوست هایش رفت و گفت: باید زودتر از اینجا برویم. خرگوش ها از آن موقع به بعد دیگر راحت می تونستند برن و از برکه آب بخورن.😊😊 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 ⭕️كپی و ارسال مطالب فقط به صورت فوروارد مجاز است _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ ✅ کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh لطفا مارا به دوستان خود معرفی نمایید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
4_5958312231711020096.mp3
9.58M
🌼من دیگر راهم را گم نمی کنم 🌸کودکان با شنیدن این برنامه می آموزند که خداوند پیامبران رو برای ما فرستاده تا بهمون بگن چه کاری درسته و چه کاری اشتباهه،بهمون بگن اگه این کارها رو بکنین، سعادتمند میشین و اگه بعضی از کارها رو انجام بدین، چون اشتباهن به ضررتون تموم میشه. 🌸در این باره به آیه ۴۸ سوره ی مبارکه ی «انعام» اشاره میشه. 🌼خداوند در این آیه میفرماید: «وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ ۖ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ. و ما پیغمبران را جز برای آنکه مژده دهند و بترسانند نفرستادیم پس هرکس ایمان آورد و کار شایسته کرد، هرگز بر آنان بیمی نیست و ابداً اندوهگین نخواهند بود.» ‌‌🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸 🌼اولین کانال تخصصی قصه های تربیتی کودکانه http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4 🌼🌼🍃🌸🌸 👈 کانال تربیت کودکانه 👈کتاب اختصاصی کودکانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من داداش قوی دارم_صدای اصلی_84430-mc.mp3
13.2M
🌸عنوان: من داداش قوی دارم آرش کوچولو خیلی دوست داشت که توی کوچه بازی کند اما آرش هر روز از یکی از بچه های کوچه به نام مسعود کتک می خورد. داداش بزرگتر آرش به نام آرمان سعی میکرد به برادرش کمک کند تا بتواند بر مشکلش غلبه کند 🌸این برنامه در شب میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام تهیه شده است. 👆بهتر است ادامه ی داستان را بشنوید. کانال قصه های تربیتی کودکانه به ترویج فرهنگ قصه گویی برای کودکان در بین والدین و تقویت شادابی و روحیه ی کودکان کمک میکند. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
✨سلام بر امام خوبی ها✨  وقتی که تو بیایی پروانه می شود شاد خوشحال می شود باز از دیدن تو شمشاد وقتی که تو بیایی پر می زنند با هم یک عالمه کبوتر بر دشت سبز و خرم وقتی که تو بیایی با خود می آوری گل همراه تو می آیند گنجشک و سار و بلبل وقتی که تو بیایی با خود شکوفه داری در هر کجا که باشی زیبایی و بهاری ‌‌🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸 🌼اولین کانال تخصصی قصه های تربیتی کودکانه http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4 🌼🌼🍃🌸🌸 👈 کانال تربیت کودکانه 👈کتاب اختصاصی کودکانه
تو پنجی! یک از توی جعبه‌ی اعداد بیرون پرید. نگاهی به اطراف کرد. رو به جعبه کرد:«بیاید دیگه چرا معطلید؟» دو، آرام سرش را از توی جعبه بیرون آورد و سرک کشید. با بقیه خداحافظی کرد و بیرون پرید. کنار یک ایستاد. سه، سرش را بالا گرفت و با لبخند بیرون رفت. پنج، جلو آمد خواست بپرد. چهار ابروهایش را توی هم کرد:«نوبت تو نیست!» پنج لب‌هایش را جمع کرد:«ولی من بزرگ‌ترم» چهار، چهارشانه ایستاد:«به بزرگی و کوچکی نیست باید به نوبت بیرون برویم وگرنه همه چیز قاطی می‌شود!» پنج سرش را پایین انداخت:«من همیشه آخرم» چهار کنارش ایستاد. آرام گفت:«همه جا به نوبت!» پنج شکم بزرگش را جابه‌جا کرد:«می‌شود این‌بار نوبتت را به من بدهی؟ فقط این بار» چهار کمی فکر کرد. سرش را از جعبه بیرون آورد. یک، دو و سه منتظرش بودند. به پنج نگاه کرد. پنج سرش پایین بود. رو به رویش ایستاد:«درست است تو بعد از من می‌آیی اما بزرگ‌تری پس مهم‌تری» پنج سرش را بالا گرفت:«مهم‌ترم؟»! چهار لبخندی زد:«معلوم است تو پنجی، اگر تو نباشی شش هم نیست» پنج، نگاهی به اعداد توی جعبه کرد. همه منتظر بودند. چشمانش برقی زد:«برو چهارجان، برو که من هم بعد تو می‌آیم» چهار خندید، از توی جعبه بیرون پرید. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
بی بیِ تمیز_صدای اصلی_224004-mc.mp3
10.89M
🌸عنوان:بی بی تمیز 🌸در یک خانه زیبای کوچک پیرزنی تنها زندگی می کرد، البته پیرزن تنهای تنها نبود؛ چند حیوان کوچک هم در خانه او زندگی می کردند. بی بی بسیار تمیز و مرتب بود به محض اینکه حیاط یا خانه او کمی کثیف و نامرتب میشد سریع جارو را برمی داشت و شروع به.... 🌼کودکان با شنیدن این داستان می آموزند که باید زباله هایشان را در سطل زباله بریزند. 👆بهتر است ادامه ی داستان را بشنوید. کانال قصه های تربیتی کودکانه به ترویج فرهنگ قصه گویی برای کودکان در بین والدین و تقویت شادابی و روحیه ی کودکان کمک میکند. 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
ما بچه های خندان امیدهای ایران خوشحال و شادمانیم چون غنچه در گلستان پرچم کشور ما این پرچم سه رنگ است سبز و سفید و قرمز هر سه رنگش قشنگ است در هر کجا که باشیم داریم امید و ایمان زیرا که ریشه داریم در خاک پاک ایران 🌸🍂🌼🍃🌸 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌳پیرمرد و درخت گردو   در روزگاران قدیم یک روز که انوشیروان سوار بر اسب به همراه سربازانش به شکار رفته بود در راه پیرمرد روستایی را دید که مشغول کاشتن دانه بود. روبه او کرد و گفت: پیر مرد چه کار می کنی؟ پیرمرد جواب داد: مشغول کاشتن دانه گردو هستم... .انوشیروان خندید و گفت: چند سال داری؟ او جواب داد: 90 سال. انوشیروان گفت: مگر نمی دانی درخت گردو 10 سال طول می کشد تا بار دهد پیرمرد خندید و گفت: بله می دانم، دیگران کاشتن و ماخوردیم، ما می کاریم تا دیگران و بچه ها و نوه هایم بخورند. انوشیروان از جواب حکیمانه پیرمرد خوشش آمد و دستور داد هزار دینار به او انعام بدهند پیرمرد هزار دینار را گرفت و گفت: ای بزرگوار هیچکس زودتر از من سود این درخت را نمی خورد، انوشیروان پرسید: چگونه؟ پیرمرد جواب داد:اگرمن تخم گردورانمی کاشتم و شما هم از اینجا گذر نمی کردید و بایکدیگر صحبت نمی کردیم من این هزار دینار را از کجا می یافتم؟در واقع سود این درخت پیشاپیش به من رسیده است. انوشیروان که از حرفهای پیرمرد دانا خوشش آمده بود دستور داد دو هزار دیناردیگر هم به او هدیه بدهند و از آنجا رفت. ‌‌🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸 🌼اولین کانال تخصصی قصه های تربیتی کودکانه http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4 🌼🌼🍃🌸🌸 👈 کانال تربیت کودکانه 👈کتاب اختصاصی کودکانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞| نماهنگ بسیار زیبا ⚜بی هَمگان به سر شود، بی تو به سر نمی‌شود... 🌀همخوانی موزیکال و شاد ویژه نیمه شعبان 🌼به مناسبت ولادت باسعادت منجی عالم بشریت، حضرت امام زمان(عج) 🔅جدیدترین اثر: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠 📺مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت: 🌐 aparat.com/v/MLXG9 🌸🍂🍃🌸 کانال تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
شاهزاده ملیکا_شاهزاده ملیکا_422021-mc.mp3
26.61M
🌃 🌃 🍃خورشید پشت ابر 🌼 شاهزاده ملیکا 🌸مجموعه‌ی نمایشی «خورشید پشت ابر» درباره‌ی امام زمان (عج) است که با زبانی کودکانه و در قالب نمایش رادیویی، تلاش دارد تا مفاهیم دینی مربوط به دوازدهمین امام را به کودکان بیاموزد. در نمایش «شاهزاده ملیکا» درباره‌ی ماجرای جالب مادر امام زمان(عج)، نرگس خاتون، می‌شنویم؛ اینکه چگونه از امپراطوری روم به عراق رفت و به همسری امام یازدهم درآمد. 🌸🌸🌸🌸 کانال تربیت کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4