eitaa logo
قصه‌های خواب کودکانه
292 دنبال‌کننده
633 عکس
390 ویدیو
4 فایل
📖قصه‌های فارسی برای کودکان ۱ تا ۸ سال 👦🧒اینجا هم قصه‌های خوب برای کوچولوهای عزیزتون داریم هم نکته‌های طلایی برای خودتون 🌙☀️هر روز بعد از ظهر و هر شب، یه قصه قشنگ و کوتاه و آموزنده برای دلبندهای شما
مشاهده در ایتا
دانلود
من یک مادرم... و این زیباترین قصه‌ی زندگی من است من یک مادرم… خستگی را می‌شناسم، اما تسلیم را نه… گاهی پشت لبخندهایم اشک پنهان می‌کنم، اما باز هم با عشق ادامه می‌دهم. شب‌ها وقتی همه خوابند، کنار تخت کوچکت می‌نشینم، به نفس‌هایت گوش می‌دهم و با خودم فکر می‌کنم: چقدر زود بزرگ می‌شوی… دلم می‌خواهد زمان را متوقف کنم، بیشتر در آغوشت بگیرم، بیشتر ببویمت، بیشتر عاشقت باشم… گاهی از خودم می‌پرسم: آیا مادر خوبی هستم؟ اما بعد وقتی دست‌های کوچکت را دور گردنم حلقه می‌کنی و با لبخند می‌گویی "مامان دوستت دارم"، می‌فهمم که تمام تلاش‌هایم ارزشش را دارد… مادری آسان نیست، اما زیباترین هدیه‌ای است که زندگی به من داده است. 💕 🆔 @ghesseyekhab
1.08M
💫موشی بی اشتها کانال قصه های خواب کودکانه 🆔 @ghesseyekhab
هفته رو با انرژی و انگیزه شروع کن! ⚡️🌟 هر روز یه فرصت تازه‌ست برای پیشرفت، برای خندیدن، برای قوی‌تر شدن! با اعتمادبه‌نفس قدم بردار و به خودت یادآوری کن که توانایی رسیدن به هر چیزی رو داری. 💪🔥 این هفته، تو قراره بدرخشی! ✨🚀 🆔 @ghesseyekhab
چطور عادت خوراکی خوردن موقع تماشای تلویزیون را در کودکان کنترل کنیم؟ 🍿🚫 🔆خوردن خوراکی موقع تماشای تلویزیون یا گوشی یه عادت رایج بین بچه‌هاست، ولی می‌شه کنترلش کرد. ۱. تغییر نوع خوراکی‌ها به جای خوراکی‌های ناسالم، گزینه‌های سالم‌تر رو جایگزین کن، مثل: ✅ میوه‌های خرد شده 🍎🍌 ✅ ذرت بو داده (بدون کره و نمک زیاد) 🍿 ✅ آجیل بدون نمک یا ترکیب مغزها و کشمش 🥜 ✅ ماست با میوه و کمی عسل 🍯 ✅ سبزیجات خرد شده با سس ماست 🥕🥒 ۲. ایجاد برنامه غذایی منظم گاهی بچه‌ها از سر عادت می‌خورن نه گرسنگی. سعی کن وعده‌های غذایی و میان‌وعده‌های مشخصی داشته باشی تا موقع تماشای تلویزیون کمتر سراغ خوراکی بره. ۳. سرگرمی جایگزین کن وقتی تلویزیون می‌بینه، یه کار دیگه هم برای مشغول کردن دستش پیشنهاد بده، مثل: 🎨 نقاشی کشیدن 🧩 بازی‌های فکری 🧶 کار دستی یا بازی با لگو ۴. قوانین مشخص بذار مثلاً: 🚫 "موقع تماشای تلویزیون خوراکی نمی‌خوریم، اما بعدش یه میان‌وعده سالم داریم." ✅ یا "فقط خوراکی‌های سالم می‌شه خورد." ۵. الگوی خوبی باش اگه خودت موقع تماشای تلویزیون خوراکی می‌خوری، احتمال زیاد بچه هم ازت تقلید می‌کنه. پس سعی کن این عادت رو خودت هم کنترل کنی. اگه کم‌کم این روش‌ها رو اجرا کنی، به مرور این عادت کمتر می‌شه. 😊✌🏻 🆔 @ghesseyekhab
1.41M
💫ماهی کوچولو کانال قصه های خواب کودکانه 🆔 @ghesseyekhab
💊داروهای تلخ، راه‌حل‌های شیرین! ▪️تغییر طعم دارو     بعضی از داروها طعم تلخی دارن. می‌تونید از داروساز بپرسید که آیا می‌شه دارو رو با آبمیوه، شیر یا غذای خاصی مخلوط کرد یا خیر.     برخی داروخانه‌ها طعم‌دهنده‌هایی دارن که می‌تونن به شربت اضافه کنن تا خوش‌طعم‌تر بشه. ▪️استفاده از سرنگ یا قطره‌چکان: اگر دارو مایع باشه، استفاده از سرنگ مخصوص (بدون سوزن) خیلی بهتر از قاشق معمولیه، چون می‌شه مستقیم دارو رو داخل دهان کودک ریخت و کمتر حس تلخی می‌کنه. دارو رو کنار لب کودک بریز نه مستقیم روی زبان، چون این‌طوری مزه رو کمتر حس می‌کنه. ▪️روش بازی و تشویق     خوردن دارو رو به یک بازی تبدیل کنید. مثلاً بگید که این دارو "قدرت جادویی" داره و کمک می‌کنه سریع‌تر خوب بشه.     بعد از خوردن دارو، یه جایزه کوچیک مثل برچسب، قصه، یا حتی یه بغل محکم بدین. ▪️استفاده از نی یا لیوان جذاب     بعضی بچه‌ها با نی بهتر دارو می‌خورن، چون زبانشون کمتر با مزه دارو درگیر می‌شه.     می‌تونید از لیوان موردعلاقه‌شون استفاده کنید تا حس بهتری داشته باشن ▪️قرص را پودر کنید (اگر امکانش هست)     بعضی قرص‌ها رو می‌شه پودر و با غذا یا نوشیدنی مخلوط کرد، ولی بعضی‌ها نباید این کارو باهاشون کرد، پس حتماً از داروساز بپرسید. ▪️الگو باشید     اگر کودک ببیند که بقیه اعضای خانواده هم قرص یا داروهای خودشون رو به‌راحتی مصرف می‌کنن، ممکنه مقاومتش کمتر بشه. ▪️مجبورش نکنید، ولی محکم باشید     بعضی والدین از روش زور استفاده می‌کنند، ولی این باعث می‌شه بچه استرس بگیره. بهتره آروم و محکم بگید که این یه کار ضروریه و جای بحث نداره، ولی سعی کنید روش‌های جذاب‌تری استفاده کنید. 🆔 @ghesseyekhab
قصه‌ی "شربت جادویی" 🔹 بخش اول: پسرکی که از دارو بدش می‌آمد ماهان، یک پسر بچه‌ی بازیگوش و شاد بود که عاشق فوتبال و بستنی بود، اما از یک چیز به‌شدت بدش می‌آمد: دارو خوردن! هر وقت مریض می‌شد و مامانش شربت را می‌آورد، پشت مبل قایم می‌شد یا ادا درمی‌آورد که خوابیده است. یک روز، ماهان حسابی سرما خورد. گلویش می‌سوخت و سرفه‌هایش تمامی نداشت. مامانش شربت را آورد و گفت: "ماهان‌جان، اگه اینو نخوری، بهتر نمی‌شی!" میدونستی تو یه قهرمانی و خیلی هم قدرت داری ؟ هیچ کسی مثل تو نیست، من همیشه به قهرمان خودم افتخار می‌کنم و خوشحالم که تو رو دارم؛ ماهان کمی رفت تو فکر، اما او لب‌هایش را سفت به هم فشار داد و سرش را تکان داد: ❌ "نه! اصلاً! تلخه!" 🔹 بخش دوم: پیرمرد اسرارآمیز و معجون جادویی همان شب، ماهان در تب خوابش برد و ناگهان در خواب دید که در یک جنگل عجیب و غریب است. از لابه‌لای درختان، پیرمردی با شنل بنفش بیرون آمد. او یک بطری در دست داشت که درونش شربتی درخشان مثل ستاره‌ها می‌چرخید. پیرمرد با لبخند گفت: 🌟 "این یک معجون جادویی است! هرکس بنوشد، قوی‌تر از همیشه می‌شود!" ماهان با تعجب گفت: "واقعاً؟ یعنی من هم می‌توانم قوی بشوم؟" پیرمرد سری تکان داد و گفت: "بله! ولی فقط قهرمانان واقعی جرئت خوردنش را دارند!" ماهان کمی فکر کرد، بعد شیشه را برداشت و یک جرعه از آن نوشید. ✨ ناگهان احساس کرد که انرژی در بدنش جریان پیدا کرده! احساس بهتری داشت، گلو دردش کمتر شده بود و انگار می‌توانست دوباره بدود! 🔹 بخش سوم: بیداری و تغییر بزرگ با صدای مامانش بیدار شد. هنوز مریض بود، اما در ذهنش حرف‌های پیرمرد تکرار می‌شد: "فقط قهرمانان واقعی می‌توانند این معجون را بخورند!" وقتی مامانش شربت را آورد، این بار ماهان لبخند زد، بطری را گرفت و یک جرعه نوشید. مامانش با تعجب گفت: "وای! خودت خوردی؟" ماهان گفت: "بله! چون من یه قهرمانم!" 😎✨ 🔹 نکته‌ی اخلاقی: ✅ گاهی می‌توان با خلاقیت، ترس‌ها و مقاومت‌های کودک را به چالشی جذاب و مثبت تبدیل کرد. اگر به بچه‌ها حس قدرت و انتخاب بدهیم، راحت‌تر با مسائل کنار می‌آیند! 🆔 @ghesseyekhab
1.68M
💫گاوی که سرما خورده بود کانال قصه های خواب کودکانه 🆔 @ghesseyekhab
قصه‌ی "دانه‌ای که حرف گوش نمی‌داد" 🔹 بخش اول: دانه‌ی کوچکی که عجله داشت در یک باغ بزرگ و سرسبز، پیرمرد باغبانی زندگی می‌کرد که عاشق گل‌ها و درخت‌ها بود. یک روز، او یک دانه‌ی کوچک را در خاک کاشت و آرام به آن گفت: "صبور باش، کم‌کم بزرگ می‌شوی و به یک درخت زیبا تبدیل خواهی شد." اما دانه‌ی کوچک صبر نداشت! 🌱 او دلش می‌خواست همین فردا درختی بلند شود، میوه بدهد و پرنده‌ها روی شاخه‌هایش لانه بسازند. هر روز به باغبان غر می‌زد: 😠 "چرا من هنوز بزرگ نشدم؟ چرا این‌قدر آب می‌ریزی؟ چرا آفتاب به من می‌تابد؟ من می‌خواهم همین حالا درخت شوم!" پیرمرد با لبخند گفت: "هر چیزی در زمان خودش! رشد، صبر می‌خواهد." ولی دانه گوش نمی‌داد. 🔹 بخش دوم: دانه‌ای که تصمیم اشتباه گرفت یک شب، دانه‌ی کوچک با خودش گفت: "من دیگر منتظر نمی‌مانم! خودم را از خاک بیرون می‌آورم و بدون نیاز به این قوانین رشد می‌کنم!" صبح، وقتی باغبان آمد، دید که دانه از دل خاک بیرون پریده و روی زمین افتاده است. او حالا بدون محافظت خاک، در معرض باد و آفتاب داغ قرار گرفته بود. کم‌کم خشک شد و دیگر توان رشد نداشت. پیرمرد دانه‌ی کوچک را به دست گرفت و گفت: "ببین عزیزکم! اگر می‌ماندی، خاک از تو مراقبت می‌کرد، باران تو را تغذیه می‌کرد و کم‌کم قوی می‌شدی. اما تو عجله کردی و حالا دیگر نمی‌توانی رشد کنی." 🔹 بخش سوم: درس بزرگ برای والدین همان لحظه، یک پدر که در باغ قدم می‌زد، این حرف‌ها را شنید و به فکر فرو رفت. او همیشه به پسر کوچکش سخت می‌گرفت و می‌خواست که خیلی زود همه چیز را یاد بگیرد، بی‌نقص باشد و مثل بزرگ‌ترها رفتار کند. او با خودش گفت: "کودکان هم مثل دانه‌ها هستند! اگر بیش از حد سخت بگیرم یا ازشان توقع داشته باشم که زود بزرگ شوند، ممکن است از درون پژمرده شوند. اما اگر صبور باشم، با محبت و راهنمایی درست، آن‌ها کم‌کم به درختانی تنومند تبدیل خواهند شد." آن روز، وقتی به خانه برگشت، پسر کوچکش را در آغوش گرفت و گفت: "از امروز، بیشتر به تو زمان می‌دهم تا مثل یک درخت قوی رشد کنی!" ❤️🌱 📌 نکته‌ی اخلاقی: ✅ کودکان مثل دانه‌ها هستند. آن‌ها برای رشد به صبر، محبت و مراقبت نیاز دارند، نه عجله و سخت‌گیری! ✅ هر چیزی در زمان خودش اتفاق می‌افتد. والدین نباید از کودکان توقع داشته باشند که زودتر از حد طبیعی بزرگ شوند!د! 🆔 @ghesseyekhab
1.24M
💫دو درخت همسایه کانال قصه های خواب کودکانه 🆔 @ghesseyekhab
با سلام و درود خدمت شما بزرگواران قبل از هر چیزی از اینکه افتخار بودن در این کانال رو به بنده دادید ازتون کمال تشکر رو دارم. با توجه به درخواست بعضی از دوستان مبنی بر به اشتراک گذاشتن برخی تجارب (حالا تلخ یا شیرین) جهت گرفتن درس یا کسب تجربه بیشتر، از شما عزیزان خواهش می کنم اگر براتون مقدوره و دوست دارید از مشکلاتی که در زندگی داشتید حالا یا حل شدند یا هنوز کماکان باقی موندند برامون بنویسید البته نه فقط از مشکلات از هر موضوعی که بتونه به دیگران کمک کنه چرا که ممکنه خیلی از افراد با این مشکلات و موضوعات مواجه باشند، اما ندونن چطوری باید مدیریتش کنند شاید راهکارهای شما برای اونها هم کارساز باشه. بهره مندی از تجارب دیگران گاهی میتونه گره های زیادی رو باز کنه؛ لطفا در انجام این امر خطیر همکاری بفرمایید. در ضمن نام هیچ فردی ذکر نمیشه نیازی به ارسال اطلاعات شخصی نیست. @ZZangene👇 آیدی بنده جهت ارسال پیام موفق و پیروز باشید👌 🆔 @ghesseyekhab
اگر قصد جدایی داری یا جدا شدی لطفا کمی تامل کن👇 "طلاق، پایان شماست… اما آغاز زخم‌های فرزندتان!" "پدر و مادر جدا می‌شوند، اما دل کودک هرگز دو تکه نمی‌شود؛ او همیشه شما را یک خانواده می‌بیند. پس یا خانه‌ای آرام برایش بسازید، یا ویرانه‌ای که تمام عمرش را در آن گم کند." ▪️طلاق فقط یک امضا روی کاغذ نیست، بلکه زلزله‌ای است که تمام ستون‌های امنیت روانی یک کودک را می‌لرزاند. کودک شما هرگز نمی‌تواند مثل شما فکر کند. او نمی‌فهمد چرا دو آدمی که روزی عاشق هم بودند، حالا دشمن شده‌اند. برای او، شما همیشه یک خانواده‌اید—چه با هم باشید، چه از هم جدا. اما تفاوت اینجاست: آیا این خانواده، یک خاطره‌ی امن خواهد بود، یا زخمی همیشگی؟ بسیاری از والدین فکر می‌کنند بعد از طلاق، می‌توانند زندگی جدیدی بسازند. درست است، اما آیا کودکتان هم می‌تواند؟ آیا او می‌تواند هر شب را با دلتنگی یکی از شما به خواب برود، هر جشن و تولدی را با غیبت یکی از شما بگذراند، یا هر تصمیم مهم زندگی‌اش را با ترس از واکنش دو طرف بگیرد؟ 🔹قبل از گرفتن تصمیم نهایی، از خودتان بپرسید: آیا واقعاً همه‌ی راه‌های نجات این زندگی را رفته‌ایم؟ آیا جدا شدن ما، مشکل را حل می‌کند یا فقط یک بحران جدید برای فرزندمان می‌سازد؟ 💡 پس اگر هنوز روزنه‌ای از امید هست، اگر هنوز راهی برای احترام و درک متقابل باقی مانده، آن را انتخاب کنید. چون کودکتان نه لیاقت جنگ را دارد، نه آوار شدن خانه‌ای که تنها پناهش بوده است. ✅فقط یه لحظه خودتون رو جای فرزندتون بذارید می‌تونستید حتی یه لحظه هم تصور کنید که بین مامان و باباتون یکی رو انتخاب کنید، خواهش می‌کنم ذره‌ای فقط ذره‌ای به این فرشته‌هایی که خودتون وارد بازی دنیا کردید فکر کنید؛    یادتون باشه بچه‌ها نمی‌خواستن بیان شما اونها رو آوردید پس تا آخرش باید باشید؛ بچه‌ها پدر و مادر میخوان 🆔 @ghesseyekhab