eitaa logo
گفتار پسندیده
1.6هزار دنبال‌کننده
478 عکس
153 ویدیو
12 فایل
✅ کانال رسمی حجت الاسلام دکتر عباس پسندیده. استاد دانشگاه قرآن و حدیث. 🖼 روزنه‌ای به کهکشان معارف دینی در بستر زندگی امروز. ادمین: @Admin_GFPS صفحات مجازی: https://zil.ink/goftarepasandide
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتار پسندیده
#یادداشت 📜 در کلاس درس امام سجاد(ع) خانواده اجتماعی: مردم را به منزله خانواده خود بدان؛ بزرگترها
سلام و احترام همراهی اساتید بزرگوار که دغدغه ترویج و تبیین دینی دارند، باعث مسرت است لطفاً درباره این جمله توضیح دهید «برخورد با توهین ها: بخاطر گناهان خودم هست» سپاس علیکم السلام متشکرم لطف دارید بله نیاز به توضیح دارد. منظور اینه که ۱. یا من به خاطر اشتباه خودم مورد توهین قرار گرفتم ۲. یا توهین و عذاب ناشی از آن کفاره گناهان خودم است جالب اینه که در تمجیدها اسناد را به خوبی طرف مقابل قرار می‌دهد و با این مکانیزم از احساس غرور و تکبر پیشگیری می‌کند و در توهین‌ها اسناد را به خودش می‌دهد تا از کینه و خشم نسبت به فرد توهین کننده پیشگیری کند. این می‌تواند تحلیل‌های روان‌شناختی خاص خود را داشته باشد(اساتیدمحترم می‌توانند نظر دهند) و می‌تواند موضوع پایان نامه ها قرار گیرد
گفتار پسندیده
#نظر_وارده دکتر جوادزاده: سلام علیکم و احترام بابت پیامها و نکات روانشناختی اسلامی بسیار سپاسگزاریم
متشکرم به نکات دقیق و ارزنده‌ای اشاره فرمودید. چند نکته به اختصار عرض می‌کنم: ۱. در فهم متون دینی، یک اصل مهم فهم موقعیت حدیث یا آیه است. این روایت مربوط به روابط بین فردی و حسن معاشرت و همزیستی مسالمت آمیز با همنوعان و نزدیکان است. ظلم‌ناپذیری شرایط و موقعیتی متفاوت دارد و در متون‌ دیگری به آن پرداخته شده است. ۲. این روش مربوط به توهین به خود فرد است، نه توهین به مقدسات و دیگرانِ مهم و ارزشمند. توهین نوع دوم تابع قوانین خودش است چون جنبه عمومی و اجتماعی پیدا می‌کند. البته در همین حالت هم معصومان معمولا از حق شخصی می‌گذشته‌اند. ۳. میزان اسناددهی به خود، بسته‌ به سعه وجودی افراد و میزان کرامت نفس آنان است. نمونه‌هایی از این دست در سیره معصومان زیاد به چشم می‌خورد. در خودِتوسعه‌یافته و کریمانه، حسّ فرد بد نخواهد بود. ۴. آخرین نکته این‌که حتی اگر سخت باشد اما درست، کار مداخلات روان‌شناختی همین است که سختها را آسان کنند. و البته معلوم میشه ما خودمون به این پروتکل نیاز داریم. من که واقعا نیاز دارم. ۵. درباره تکرار هم به نظرم مسئله متفاوتی است و چاره‌ای دیگر می‌طلبد. همه چیز در یک روایت نيامده است.
گفتار پسندیده
#یادداشت 📜 در کلاس درس امام سجاد(ع) خانواده اجتماعی: مردم را به منزله خانواده خود بدان؛ بزرگترها
دکتر محسن عزیزی: سلام علیکم برای بررسی شیوه اسناددهی مبتنی بر آموزه های اسلامی، هنوز باید تحقیقات زیادی صورت بپذیرد. یک پژوهش رو آقای عبدی و آقای دکتر احمدی انجام داده اند که جالب توجه هست: https://civilica.com/doc/561478/ یک پژوهش رو به همراه یکی از دانشجویانمون انجام دادیم و البته باید اعتبارسنجی اش انجام بپذیره شرایط و وضعیت ها، مخاطب، اینکه اسناد در یک رابطه اجتماعی است، یا در برابر خداوند است، یا اسناددهی شخصی است و ... حائز اهمیت اند. گاه ملاحظات اخلاقی خاصی وجود داره، و از منظر ویژه ای اسناد متوجه فرد هست. گاه فرد وظیفه داره از حیثیت خود دفاع کنه (اگر اشتباه نکنم در کتاب شریف خصال روایتی در این مورد دیده بودم) به نظر میرسه که برای پاسخ دهی نهایی به این قبیل موضوعات، باید ملاحظات مهمی را در نظر داشت. گرچه احتمالا قواعد کلی هم می توان استنباط کرد. در پژوهش ما، سه چهار قاعده اصلی استخراج شده که دوست دارم اساتید هم درباره شان نظر بدهند. یک نمونه قرآنی مواجهه با حرف های اشتباه جبهه مقابل مومنین، این آیات هستند: إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ ۖ وَإِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنَا أَمْرَنَا مِنْ قَبْلُ وَيَتَوَلَّوْا وَهُمْ فَرِحُونَ قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ ۖ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا ۖ فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ اگر اشتباه می کنم، اساتید اصلاح بفرمایند. سلام علیکم خیلی خوب. به سهم خودم اینطور می‌فهمم که سبک اسناددهی خودش یک موضوع مستقلی است که ظرفیت پژوهش دارد و روایتی که بنده مطرح کرده بودم، یکی از شاخه‌های آن، اسناددهی است. از سوی دیگر مسئله توهین‌ها و برخورد نامناسب دیگران با ما جنبه‌های مختلف دارد و روایات متعدد که آن‌چه بنده طرح کردم یکی از آن‌ها است، نه همه آنها. اصلی در روش فهم متون دینی داریم به نام خانواده حدیث و خانواده بزرگ حدیث که من آن را خاندان حدیث می‌نامم. این به معنی گردآوری همه متون مشابه و متفاوت و حتی متعارض است. در این بحث هم باید همین کار را کرد. دست کم تا الان چند موضوع مطرح شد که ظرفیت پژوهش روان‌شناختی دارند. از این جهت خیلی خیلی خرسندم و سپاسگزار خداوند متعال و قدردان همه اساتید محترم 🙏
گفتار پسندیده
#نظر_وارده 👇 نقد و سؤال یکی از خوانندگان خب این حرف میتونه به خودی خود مخدر باشه پیامبر اکرم ناظر
با سلام و احترام و تشکر از اظهار نظرتان که ابعاد پنهان را روشن خواهد ساخت. 1⃣ بین دو مسئله باید فرق گذاشت: یکی احساس رضایت یا نارضایتی؛ و دیگری پیشرفت یا توقف. آنچه بیان کردم مربوط به اولی است که در چالش با سختی‌ها بروز می‌کند. 2⃣ رضایت‌مندی معلول انطباق وضع موجود با انتظارات است. اگر واقعیت دنیا ادراک شود و انتظار از آن مطابق واقعیت آن، تنظیم شود، احساس رضایت حتی در بلاها وجود خواهد داشت. (اینجا) 3⃣ به دیگر بیان، در مواجهه با سختی‌های دنیا اگر بدانیم این واقعیت دنیاست و منطقی تعريف‌شده و مشخص دارد و چاره‌ای از آن نیست، موجب احساس راحتی و رضایت‌مندی می‌شود. 4⃣ آنچه درباره مزرعه آخرت گفته شد، درست است؛ با این توضیح که مزرعه آخرت بودن مربوط به مسئله پیشرفت است. در مسئله پیشرفت تا حدّ توان، می‌توان پیش رفت.
گفتار پسندیده
#یادداشت #برشی_از_کتاب 📜 آرزوهای طولانی (3) 🔸برای احساس بهره مندی، داشتن فلان نعمت، کافی نیست؛ با
سرکار خانم حبیبی سلام بر همه زیارت همه زائران اباعبدالله (ع) قبول در مدتی که در ایران و در بین فامیل و دوستان بودم، احساس کردم که موج ناامیدی و دلسردی از زندگی، خیلی بیشتر از قبل در بین مردم پخش شده است و این خیلی برایم ناراحت کننده بود. مدتی برشی هایی از کتاب استاد پسندیده را که در کانال شان می گذاشتند، در گروه دوستان و... گذاشتم و با استقبال مواجه شد و درمورد کتاب " رضایت از زندگی" از من سوال کردند. من ضمن معرفی کتاب و نویسنده بزرگوارش، نسخه ای از کتاب را که داشتم، در اختیار آن‌ها گذاشتم و گفتم در مدتی که من نیستم، کتاب را بخوانید و به یکدیگر بدهید... خواستم از شما که قدر این کتاب و کتابهای این چنینی را می‌دانید، بخواهم که در انتقال مفاهیم آن‌ها به مردم، دست و دلباز باشید تا همه بخوانند و لذت ببرند و استفاده کنند. ممنونم🌹 با سلام و احترام خدمت شما و همه اهل ایمان آنچه می بینید و می خوانید، روزنه ای به کهکشان معارف زندگی ساز اسلام است... واقعیت این است که زندگی های ما معمولاً خراب، و معارف دین برای ساخت یک زندگی خوب، بسیار بسیار غنی هستند. گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟ این گنجینه ارزشمند، نیازمند: کشف و استخراج، پردازش و عرضه مناسب است. وظیفه همه طلاب، روحانیون و دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های علوم قرآن و حدیث آن است که در این راه قدم بردارند. پس از انقلاب اسلامی، ما هیچ توجیهی برای کم کاری نداریم و باید پاسخگوی اهل بیت(ع)، امام عزیز و شهدای گرانقدر انقلاب و جنگ باشیم. اصلا وقت تنبلی، کوتاهی و اهمال کاری نیست. باید جنبید و اقدامی جهادی کرد. بسم الله الرحمن الرحیم....
استاد طبق صحبتهای امروزتون ما باید حتی شاکر باشیم از همون کسایی که با ازارشون باعث رشد ما شدن؟ البته در دل علیکم السلام شاکر "از آنها" نه اما آدم شاکر "در آزار آنها" رشد خودش را می جوید؛ مانند سیدالشهدا علیه‌السلام که در ظلم یزید رشد خودش را دنبال کرد. دقت کنید، در معنای اصیل شکر، مسئله قدردانی از طرف مقابل نیست؛ مسئله تبدیل آزار به پله رشد و ترقّی است.
گفتار پسندیده
#یادداشت برای کراجکی کتابی است به نام «التعجب» است. در این کتاب می‌گويد یک وقت بانویی که در عالم د
آقای دکتر علی رئیسی سلام استاد، عرض ادب ببخشید یعنی اهل بیت علیهم السلام ، شناخت دقیق و برنامه ریزی اجتماعی نداشتند ؟؟ و آیا واقعا عنوان کردن اعتماد اجتماعی و اعتباراجتماعی در این مورد خاص درسته؟ منظورم اینه بارها گفته شده مثلا خلیفه دوم موقع قضاوت وقتی درمانده میشد سراغ امیرالمومنین علیه السلام میفرستاد،،، پس اون اعتماد و اعتبار وجود داشته منتها یک کوردلی و تعصب ناحق باعث ایجاد چنان اتفاقاتی شده اند... خانم دکتر جوادزاده سلام و احترام استاد بزرگوار با تشکر از جنابعالی من هم فکر میکنم چگونگی کاربرد واژه ها و مفاهیم در این متن نیاز به بحث دارد. برای خواننده اینگونه تلقی میشود که معصوم علیه السلام نتوانسته اند، اعتماد و اعتبار اجتماعی را پیدا کنند؛ و این نوعی نقص برای معصوم تلقی میشود. درحالیکه چنانچه آقای رئیسی هم خیلی خلاصه اشاره کرده اند، برخی اتفاقها نشان میدهد دلیل اصلی عدم تشکیل حکومت ائمه علیهم السلام اعتماد و اعتبار اجتماعی به این مفهومی که گفته شده نبوده. برای مثال بر اساس نظریه یا رویکرد درمان معنوی خداسو ، میتوان گفت عقل طبیعی یا نظام تشخیص گر درونی انسانها بنا بر دلایل مختلفی که در متون دینی هم اشاره شده، فعال نبوده و نمی توانسته اند تشخیص دهند کدام حق است و اعتبار و اعتماد از آن کدام طرف هست؟ شاید هم لازم است این متن ابتدا تعریف واضحی از اعتبار و یا اعتماد اجتماعی ارایه دهد که خواننده دچار سوءتعبیر نشود. از بزرگوارانی که اظهار نظر کردند سپاسگزارم. برای توضیح و رفع اشتباه چند نکته کوتاه عرض می کنم: 1️⃣ من در هیچ جای نوشته نگفته ام که معصومان "نتوانستند" اعتماد مردم را جلب کنند، بلکه گفته ام گاه افکار عمومی حتی به معصوم نیز اعتماد نمی کند. 2️⃣ و اما اصل قصه این است که امور اجتماعی، پدیده های دو سویه اند، نه تک سویه و لذا با درست بودن و حقانیت یک سو، انتظار تحقق یک پدیده اجتماعی صحیح نیست. اعتماد اجتماعی دو طرف دارد: اعتمادساز و اعتمادکننده. این بدان معناست که اگر معصوم هم باشی و درست عمل کنی، ممکن است اعتماد مردم به شما جلب نشود؛ نه به دلیل ضعف اعتمادساز(یعنی معصوم)، بلکه به دلیل نقص اعتمادکننده(یعنی مردم) است. 3️⃣ بر اساس آنچه گفته شد معلوم می گردد که مشکل در عدم برنامه ریزی جریان عصمت نبوده است. مسئله این است که برنامه ریزی معصومان یک سوی ماجراست و سوی دوم آن برنامه پذیران هستند که مردم باشند. در نبوت نیز همین قصه وجود دارد؛ در درستی و حقانیت «پیام» و «پیامبر» شکی نیست، اما پیام‌پذیران نیز یک طرف داستان هستند و با اختیار و آزادی که دارند، ممکن است نپذیرند. بنا بر این، مسئله مهم در داستان معصومان، سوی دوم قصه یعنی مردم‌اند. 4️⃣ این موضوع جای بررسی های بیشتر در ادبیات دین و تحقیقات تجربی درد. آنچه بنده عرض کردم در حد یک یادداشت و برای باز کردن یک بحث مهم بود. بدیهی است بررسی دقیق و تفصیلی موضوع، می تواند زوایای پنهان آن را آشکار سازد تا از سوء برداشت احتمالی همانند آنچه اشاره کردند، پیشگیری شود. با تشکر
گفتار پسندیده
#یادداشت برای کراجکی کتابی است به نام «التعجب» است. در این کتاب می‌گويد یک وقت بانویی که در عالم د
نقد آقای دکتر لسانی ... درباره این مطلب در حد یک مباحثه به نظر می‌رسد در آنچه بعد از پیامبر اکرم رخ داد، مساله، اعتماد و اعتبار اجتماعی نبود. بلکه اولا کودتا بود دوما در مناطق دیگر از این کودتا در مدینه، تبعیت نشد فلذا مجبور به لشکر کشی شدند که در تاریخ اسلام که توسط فاتحان نوشته شده با عبارت جنگهای رده نام برده شده و ادعا شده اینها مرتد شدند! همینطور جنگهایی با ادعای اینکه اینها زکات نمی دادند، مثل قضیه مالک بن نویره. زکات نمی دادند چون او را خلیفه نمی دانستند. بنابراین مطلب اینطور نبود که اعتبار و اعتماد صدیقه طاهره آسیب دیده بود بلکه با پتک، سرکوب کردند. این را در نظر بگیرید که حکمرانی مسلمانان هم تازه شکل گرفته بود و تجربه کمی داشتند فلذا مؤمنین در قبایل پرهیز داشتند از خونریزی و امیرالمؤمنین هم در خطبه شقشقیه شمه ای از این شرایط را فرموده اند که با صبر راهبردی و استخوان در گلو برای حفظ اسلام خویشتنداری کردند. اما در دوره عثمان، اینقدر، فساد گسترده شده بود که از مصر برای اعتراض به مدینه آمدند و. چون خلیفه آنها را فریب داد منجر به شورش و قتل خلیفه شد و در شرایط نیاز به منجی، مردم رو به امیرالمؤمنین آوردند و در عین حال خونخواهی از خلیفه، ابزار و دستمایه رفتار عایشه شد. یعنی حضرت زهرا شرایط حرکتشان با شرایط بعد از قتل عثمان از یک جنس نیست که بشود اینها را مقایسه کرد و نتیجه گرفت که یکی اعتبار و اعتماد دارد یا ندارد. طرح بحث از زاویه اعتماد به نظر غلط است. با عرض سلام و ارادت خدمت دوست گرامی آقای لسانی و با تشکر از بیان دیدگاه ارزشمندشان چند نکته در توضیح یادداشت: 1- اصل کلمه «کودتا» به زبان فرانسه است. این واژه از اواخر قرن هفدهم در ادبیات سیاسی جهان رواج یافته و به معنی شورش گروه‌هایی ازهیئت حاکمه علیه گروه دیگر که غالبا با تکیه بر ارتش و نیروی نظامی صورت می‌گیرد. برخی اصطلاح کودتای سیاسی را نیز وارد ادبیات سیاسی کرده اند و مراد از آن اقدام ناگهانی و خلاف رویه گروهی از سیاستمداران علیه جریان مشروع و قانونی است. بدیهی است اگر بخواهیم نام کودتا بر جریان سقیفه بگذاریم، کودتای سیاسی است نه کودتای نظامی. پس از بیعت خواص و عوام، البته جریان تازه به قدرت رسیده از قوه قهریه برای تثبیت خود استفاده کرده است. 2- نکته مهمتر این که پیروزی یک کودتا حتی از نوع نظامی آن، متوقف بر وجود زمینه های اجتماعی مساعد است. اگر افکار عمومی از آن حمایت نکند و یا دست کم سکوت نکند، امکان موفقیت نخواهد داشت. بنا بر این، کودتا بودن جریان سقیفه نفی کننده موضوع اعتماد اجتماعی نیست. 3- اعتماد و اعتبار اجتماعی، به معنای قبول داشتن و احترام قائل بودن نیست. مراد از آن حمایت، پشتیبانی، دفاع و قدرت بخشیدن به آن است. شاید مردم، اهل بیت(ع) را محترم می دانستند، اما در مقیاس اجتماعی چنین چیزی وجود نداشته است؛ مانند احترام حجاز برای رسول خدا(ص) قبل از رسالت که به عنوان محمدامین شناخته می شد، و نبرد با او پس از رسالت، آنگاه که محمدنبیّ شد. پیشتر بحثی در این باره داشته‌ام (اینجا بشنوید) اجتماعی شدن دین و معصومان، بسیار فراتر از احترام گذاشتن مردم به آنان است. اعتبار در مقیاس اجتماعی الزامات و اقدامات و تغییرات گسترده ای را طلب می کند. 4- آنچه امروز سرمایه اجتماعی و یا اعتماد اجتماعی نامیده می شود، در ادبیات دینی با عنوان اقتدار اجتماعی یاد می شود. اهل بیت(ع) از فرار رسول خدا(ص) از مدینه تا خانه نشینی امیرالمؤمنین(ع)، و صلح امام حسن(ع) و ... را به دلیل فقدان اقتدار اجتماعی می دانند. این به صراحت در کلمات نورانی معصومان وجود دارد و بنده با عنوان مسئله استضعاف و اقتدار اجتماعی پیشتر در باره آن قلم زده‌ام. 5- همه سخن بنده رفع این خطاست که گمان کنیم اگر در جامعه ای اعتماد اجتماعی نسبت به جریان حق وجود ندارد، طرف حق مقصر است! مبنای این ادعای اشتباه این است که اگر کسی و یا جریانی بر حق باشد، حتماً مورد اعتماد قرار می گیرد. به نظر بنده این سخن نادرست است. اعتماد اجتماعی از دو بخش اعتمادساز و اعتمادکننده تشکیل می شود؛ اگر بخش حق(اهلبیت) درست عمل کند(که می کند)، به این معنا نیست که حتماً و الزاماً جامعه اعتماد خواهد کرد. گذشته از اعتمادساز، اعتمادکننده نیز باید درست عمل کند تا این مجموعه کامل شود. گاه، یک جامعه شایستگی اعتمادکردن را ندارد. در مباحث فردی نیز چنین است که گاه برخی افراد توان اعتمادکردن را ندارند و این به عنوان یک اشکال مطرح است. با این حال از طرح دیدگاه شما سپاسگزارم. آنچه بیان شد دیدگاه بنده است که می تواند مصون از اشتباه نباشد؛ والله العالم. 📣 رسانه دینی باشیم 🌐 صفحات مجازی
❗️ در یکی از کانال‌های تلگرامی سخنی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده و تفسیری به این مضمون شده بود: 💠 روزی ما با ذهنیت ما ارتباط دارد 🔸وقتی ذهنیت ما این باشد اگر چیزی گران بخریم چون ورودی رزق ما ثابت و کم هست، پس فرکانسی ساطع کردید که همین مقدار رزق کم را میخواهید، چون اعتماد ندارید به روزی دهنده و جرات و ظرفیت روزی زیاد را نشان ندادید. بحث‌هایی در گرفت. برخی درخواست متن حدیث و اعتبار آن را کرده بودند که بنده در پاسخ چنین نوشتم: متن عربی این حدیث چنین است: عَن أَبِي عَبدِ الله عَلَيهِ‌السَّلاَمُ‌، قَالَ‌: «اشتَرُوا وَ إِن كَانَ غَالِياً؛ فَإِنَّ الرِّزقَ يَنزِلُ‌ مَعَ الشِّرَاءِ‌ بخريد، اگر چه [كالايى] گران باشد؛ زيرا روزى با خريدن نازل مى‌شود». در سه کتاب معتبر شیعه (که همه جزء کتب اربعه هستند) آمده است: الکافی (دار الحدیث): ج ۱۰ ص ۱۴ و ح ۱۳. تهذيب الأحكام: ج ۷ ص ۴. كتاب من لا يحضره الفقيه: ج ۳ ص ۲۶۸. از نظر اعتبار سندی، سند الکافی و التهذیب، «موثق» است. از نظر اعتبار منبع: الکافی: (الف / ۱). تهذیب الأحكام: (الف / ۲). الفقیه: (الف / ۳). از این رو از نظر اعتبار، این حدیث مشکلی ندارد (ر.ک: منطق فهم حدیث). بحث دیگر درباره این حدیث، محتوایی و مربوط به مفاد آن بود. این بحث را در پست بعدی بیان خواهم کرد. 👇🏻 📣 رسانه دینی باشیم 🌐 صفحات مجازی
همان گونه که در پست قبلی بیان شد(کلیک کنید) در یکی از کانال‌ها، حدیثی درباره روزی مطرح و نسبت به آن واکنش‌ها، ابهام‌ها و مسائلی مطرح شد و درباره اعتبار و متن این حدیث توضیحاتی ارائه گردید. اما سؤالات محتوایی نیز وجود داشت که در این یادداشت کوتاه به آن پرداخته می‌شود: بحث دیگر درباره این حدیث، محتوایی و مربوط به مفاد آن بود. برخی نوشتند: ⚠️ حالا که سند حدیث شریف رو تایید فرمودید لطفا توضیح هم بفرمایید که رزق با روزی متفاوت است و نیز نزول رزق، الزاما به معنای ازدیاد رزق نیست. ذکر این توضیح از این جهت لازم است که معمولا خانم‌های گرانقدر طرفدار این گونه احادیث هستند. این نشود که کارت همسر گرامی رو در همین اوائل ماه ببرند و بر اساس این حدیث شریف خالی کنند به امید ازدیاد رزق بعد در پایان ماه با مشکل مواجه شوند و احیانا از جنابعالی مطالبه کنند. مستحضرید... شکر گذاری، انفاق، نماز شب، نماز اول وقت، و شاید از همه مهم‌تر رضایت قلبی و دعای پدر و مادر از اسباب قطعی ازدیاد رزق است. و برخی دیگر گفتند: تشکر فراوان بابت ارائه‌ی متن عربی حدیث، اگر ممکن است توضیح بیشتری بدهید. ممنونم. و یا: اساتید محترم میشه لطفا در خصوص این حدیث توضیحی بدین، ممنون میشم. تبیینی که کردند درست هست؟ ✍🏻 درباره معنای این حدیث شریف باید به نکات روشی و محتوایی توجه داشت: 🔹 الف) از نظر روشی، در مطالعات اسلامی بین دو چیز باید تفاوت قائل شد: ۱. فهم تک‌آیه یا تک‌حدیث(متن‌شناسی) ۲. فهم دیدگاه دین در باره یک موضوع مشخص(دیدگاه‌شناسی) در اولی، یک متن مشخص مورد انواع بررسی‌ها قرار می‌گیرد که الان جای بحث آن نیست(ن.ک: روش فهم عمومی متون دینی با رویکرد روانشناختی). خروجی این مطالعه، دست یافتن به مقصود گوینده از این سخن است و بیش از این چیزی به دست نمی‌دهد. سؤالی که اول درباره آن حدیث شده بود، از این سنخ است؛ یعنی متن اصلی حدیث چیست و چه اعتباری دارد و چه معنایی می‌دهد. اما در دومی، هدف، شناخت دیدگاه دین درباره یک موضوع مشخص است، نه یک متن! مثل شیوه مصرف درآمد. سؤالات یا ابهام‌های بعدی درباره این حدیث، از سنخ دوم است. با یک آیه یا حدیث نمی‌توان به کشف دیدگاه پرداخت و در نتیجه نمی‌توان بر اساس آن، سبک رفتاری تعریف کرد. این کار پیچیدگی خاص خود را دارد و لذا این نوع مطالعه، روش و مراحل خاص خود را دارد؛ یکی از آن‌ها گردآوری همه متونی است که مربوط به قلمرو موضوع است. هر موضوعی، ابعاد، مسئله‌ها و جنبه‌های مختلفی دارد که هر آیه یا حدیث ممکن است به یکی از آنها بپردازد. لذا باید مثل جورچین همه تکه‌ها را گردآوری کرد تا بتوان تصویر دقیقی به دست آورد. 🔸 ب) اما از نظر محتوایی، ما روایات دیگری داریم که باید آن‌ها را هم ملاحظه کرد تا دیدگاه دین به دست آید؛ مثل این که: - انسان باید معیشت خود را تقدیر و تدبیر کند و به اندازه درآمد، مصرف کند. - این که امام صادق می‌فرماید وقتی خدا توسعه دهد، بیشتر خرج می‌کنیم و وقتی تنگنا دهد، کمتر. - نکته مهم این که روزی میزان درآمد نیست، میزان مصرف است. یعنی خدا مشخص کرده که هر کس چقدر مصرفی دارد! نه درآمد. (لذا ثروتمندان فقط به اندازه‌ای که مصرف می‌کنند، روزی‌شان بوده، نه میزانی که درآورده‌اند؛ درآمد بیش از مصرف را فقط خازن و نگهبان هستند). - اضافه کنید روایاتی را که می‌فرماید اگر همه دنیا جمع شوند تا رزق کسی را کم کنند، نمی‌توانند و اگر همه دنیا جمع شوند تا به روزی کسی بیفزایند، باز هم نمی‌توانند! ▫️- و نیز روایت شده است که نزد امام سجاد علیه‌اسلام از گرانی صحبت به میان آمد. حضرت فرمود گرانی کالا به من چه ربطی دارد؛ گران شود به عهده خداست، ارزان هم شود باز به عهده خداست(التهذيب: ۶ - ۳۲۱ - ۸۸۱). و... 💠 با توجه به این‌ها می توان گفت شاید حدیث مورد بحث مربوط به کسانی است که در گرانی و تورم، از ترس، خرج نمی‌کردند. اینجاست که حضرت می‌فرماید خدا می‌رساند، نگران نباشید. یعنی به اندازه مصرف شما که روزی شماست، هزینه آن خواهد رسید. این هرگز به معنی خرج کردن بی‌محاسبه نیست. خرج‌کردن بی‌محاسبه، با سخن و سیره معصومان منافات دارد. هذا ما عندی! ممکن است اساتید دیگر تحلیلی دقیق‌تر داشته باشند. 📣 رسانه دینی باشیم 🌐 صفحات مجازی
گفتار پسندیده
#یادداشت همان گونه که در پست قبلی بیان شد(کلیک کنید) در یکی از کانال‌ها، حدیثی درباره روزی مطرح و ن
باسلام واحترام استاد بزرگوار، ضمن تشکر فراوان از تحلیل چند بعدی و ارائه راهکار و فرمول کلی که برای مواجهه با تک‌حدیث بیان نمودید و راه را روشن نمودید، درباره حدیث مذکور چند سوال به ذهن متبادر می‌شود: - با توجه به ساختار روایت و فضای اجتماعی و سیاسی صدور حدیث، موضوع خاصی مطرح بوده و به اصطلاح شأن نزولی داشته؟ پاسخ به سوال بوده؟ آیا سوال کننده دچار خصلت خست، وسواس فکری و... بوده؟ یا برای واقعه‌ای بوده، چنانچه ممکن است در برخی زمان‌ها به علت گران شدن کالا و خوف معاونت با ظالم؛ منع خرید هم صادر شده باشد. - در صورت تشکیل خانواده روایی با احادیث مربوط به اقتصاد و تدبیر و خرج معتدل و... روایت، مربوط به خرید ضروریات و موارد حیاتی می‌شود؟ - آیا می‌توان در پاسخ به «خشیة املاق نحن نرزقهم» به کار برد که از ترس گرانی و فقر و خرج کردن به کشتن اولاد و امروزه به سِقط پناه می‌برند که روایت گوشزد می‌کند به روزی‌رسان و میزان مصرف و رزق و.... مانند تمثیل استاد حائری شیرازی درباره رزق(به تعداد پرنده‌هایی که از آب‌خوری آب می‌نوشند همان مقدار آب وارد ظرف می‌شود). ترس از خرج‌کردن را برطرف می‌کند ولو کالا گران باشد. - آیا به «من حیث لا یحتسب» هم مربوط می‌شود؟ متشکرم علیکم السلام از لطف شما سپاسگزارم. این که آیات و احادیث در خلأ صادر و نازل نمی‌شوند، یک اصل اساسی است؛ اما این که این حدیث دقیقا ناظر به چه مورد مشخصی بوده، نیازمند شواهد و قراین دقیق و جزئی است که متاسفانه در دست نداریم. البته از جمله امام می‌توانیم یک فضای کلی را به دست بیاوریم که از آن به عنوان مسئله صدور یاد می‌کنیم. استفاده از بقیه متونی هم که اشاره فرمودید، ممکن بلکه لازم است. بنده قصد بیان همه خانواده حدیث را نداشتم، فقط مواردی را جهت روشن شدن اصل موضوع بیان کردم. موفق باشید. 📣 رسانه دینی باشیم 🌐 صفحات مجازی