دلم ز دست تو
آباد گر نمیگردد
بیار آتش و در خانه ی خراب بریز...
#خاقانی
@golchine_sher
گاهی برای گریه کردن بس که تنهایی
جایی برایت بهتر از آغوش دشمن نیست..!
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
هزار صحبت ناگفته در نگاه من است
ولی دریغ که این شوق در نگاه تو نیست..
#علیرضا_بدیع
@golchine_sher
باران، غروب، ما، اتوبوسی که ممکن است
باید مرا دوباره ببوسی که ممکن است
این لحظه، لحظه، لحظه، اگر آخرین، اگر
بس کن نزن دوباره نفوسی که ممکن است
من قول میدهم که بیایم به خواب تو
زیبا، در آن لباس عروسی که ممکن است
دلنـازکـی و دلنـگـرانـم چـه میشـود
من نیستم تو، شهر عبوسی که ممکن است
ماشین گذشته از تو و هی دور میشود
با سرعتی حدود صد و سی که ممکن است
حالا تو در اتاق خودت گریه میکنی
من پشت شیشهٔ اتوبوسی که ممکن است
#نجمه_زارع
@golchine_sher
ﺣﺲ ﻣﯽ ﻛﻨﻢ ﻛﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺍﺗﺮﻡ
ﺩﺭﮔﯿﺮ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ تو ﺑﺎﺷﻢ، ﺭﻫﺎ ﺗﺮﻡ
ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺍﻡ، ﻛﻢ ﺍﺯ ﻏﻢ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﻦ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭﺗﺮ، ﺑﯽ ﺻﺪﺍﺗﺮﻡ
ﮔﺎﻫﯽ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺗﻮ ﻛﻪ ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﻢ، ﻧﺮﻧﺞ
ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺁﯾﻨﻪ، ﺑﯽ ﺍﺩﻋﺎ ﺗﺮﻡ
ﻗﻠﺒﯽ ﻛﻪ ﻛﻨﺞ ﺳﯿﻨﻪ ی ﻣﻦ ﻣﯿﺰﻧﺪ ﺗﻮﯾﯽ
ﻣﻦ ﺑﺎ ﻏﻢ ﺗﻮ، ﺍﺯ ﺧﻮﺩِ ﺗﻮ ﺁﺷﻨﺎ ﺗﺮﻡ
ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ
ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﻫﺎ ،ﺑﯽ ﻫﻮﺍ ﺗﺮﻡ
ﺣﺎﻟﻢ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻓﻜﺮ ﻛﻨﯽ، ﻣﺒﺘﻼ ﺗﺮﻡ
#اصغر_معاذی
@golchine_sher
قلـبِ عـاشق میتپد، تنهـا بـرای یک نفر
بـاید از عـالَـم بُـرید و مانـد، پای یک نفر
گاه از آیینـه هـم، باید فـراری بـود و دید
عکسِ خود را بینِ قابِ چشمهای یک نفر
مثلِ کوهِ برف، در بهمن نباید سُست بـود
دل فقط باید بـریـزد بـا صدای یک نفر
آرزوهـای محـالِ دیگـران بـایـد شـد و
مستـجابِ ربّنــاهـای دعــای یک نفـر
روی هر بـامی نباید رفت، از پـرواز گفت
بـال باید جـَلـد باشد؛ در هوای یک نفر
#علی_باقری
@golchine_sher
چند ماهی بود شعری بر لبم جاری نمیشد
یک دو بیتی گفتم اما سست، با اکراه گفتم
امشب از یمن نگاهت، ای نگاهت باغ رویش
یک رباعی، یک قصیده، یک غزل دلخواه گفتم
شاد در ایوان نشستم با تو در مهتاب، بیتاب
چند بیتی مثنوی هم زیر نور ماه گفتم
نیمهشب شد شببهخیری گفتم و اشکی فشاندم
وقت رفتن یک غزل هم با ردیف آه گفتم
بازمیگشتم به خانه مست، از افسون شعرت
مستزادی عاشقانه در میان راه گفتم
قطعهای را هم که میخوانی همان شب مست و بیخود
خواب بودم، خواب میدیدم تو را ناگاه گفتم
#مرتضی_امیری_اسفندقه
@golchine_sher
#حضرت_ام_البنين_سلام_الله_علیها
در لابلای بغض این کوی و گذرها
پیچیده ذکر "وا حسینا" در سحرها
انگار در یک گوشه از تنهایی خود
روضه گرفته حضرت "ام القمر"ها
یک فاطمه وقتی دوباره روضه خوان است
پر می شود از عطر یاس این دور و برها
دارد به دل داغ تمام نیزه ها را
داغ علی های قبیله، داغ سرها
داغی نشسته مادرانه بر دل او
داغی که می ماند همیشه بر جگرها
جمع مصیباتی که او دیده ست یعنی
"ام البنین" شهر منهای پسرها
"وَیلی عَلی شِبلی" عزیز قلب مادر
شیرم حلالت ساقی بی بال و پرها
عباس جان، زینب برایم روضه خوانده
از کربلا، از علقمه، از "إِنْکَسَر"ها
نخل رشید باغ من، بالا بلندم
در بین گلدان جا شدی؟! "آه" از تبرها
آه از غریبی رباب و گریه هایش
در لابلای بغض این کوی و گذرها...
#محمد_جواد_مهدوی
@golchine_sher
زهرا کنار درب حسینیه دم گرفت
هَل مِن مُعین... دوباره جهان رنگ غم گرفت
هیئت حریم توست که ما زائر توییم
خوشبخت شد کسی که شفا از حرم گرفت
صدها گره ز مشکل او باز می شود
هر کس برای روضه ی تو یک قدم گرفت
رحمت بر آن کسی که به تو اعتماد کرد
لعنت بر آن کسی که تورا دست کم گرفت
باید دخیل پرچم مشکی روضه شد
باید شفا ز مرثیه ی محتشم گرفت
دم کرده است مادر تو چای روضه را
با اشک های سینه زنان ، چای دم گرفت
ما را رها کنی همه از دست می رویم
آدم شده ست هرکه در این روضه دم گرفت
#احمد_ایرانی_نسب
@golchine_sher
زخم دل التیام می خواهد
میهنم انسجام می خواهد
گل بزن نذر آن دو چشم خمار
ملتم انتقام می خواهد.
#سیده_نرگس_هاشم_ورزی
#تا_پای_جان_برای_ایران
#سردار_دلها
#مرد_میدان
#ایران_آمریکا
@golchine_sher
می شوم بیدار و می بینم کنارم نیستی
حسرتت سر می گذارد،
بی تو بر بالین من...
#حسین_منزوی
@golchine_sher
جز آه نمی آید از این قلب پر از درد
اینقدر مزن چنگ
به سازی که شکسته است!
#فاضل_نظری
@golchine_sher