eitaa logo
گلچین شعر
16.8هزار دنبال‌کننده
930 عکس
314 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
"الهی به شور قیام حسین" به پیغام سرخ و مقام حسین به دلشوره های عمیق رباب به شش ماهه ی تشنه کام حسین به مَشک علمدار و دست قلم به امّید قلبِ خیٖام حسین به چشمان زینب دم قتلگاه به دلواپسیِ مدام حسین به آزاده بودن به جنگ و جهاد که بو‌ده همیشه پیام حسین الهی مُعَجَّل بفرما ظهور به خونخواهی و انتقام حسین @golchine_sher
ســائل کــوی حســینم، عبــد دربــار حســن دل پریشـان حسـینم، دیـده خونبـار حسـن تــا قیامــت در مصــاف مشــق میــدان بـلـا هــم علمــدار حســینم، هــم علمــدار حســن در محـرم مـی شـود عالـم سـیه پـوش حسـین مــی شــود مــاه صفــر دلهــا عــزادار حســن مــی وزد عطــر محــرم از نــوای یاحســین مــی شــود مــاه خــدا لبریــز ایثــار حســن تاکه هیئت دم بگیــرد بــر زبــان نــام بقیــع مــر غ دلهــا مــی شــود صیــد گرفتــار حســن نــام مــا را ثبــت کــن ای عشــق در روز جــزا هم به منشور حسین و هم به طومار حسن هـر زمـان گل مـی کنـد در شـعر مـن نـام بقیـع بــر زبــان مــی آورم پیوســته اشــعار حســن مـا همـه از کودکـی مأنـوس هیئـت بـوده ایـم جــان فدایــان حســینیم و هــوا دار حســن کربـلا مبهـوط شمشـیر حسـین ابـن علیسـت عالمـی هـم در عجـب از صبـر بسـیار حسـن تــا قیامــت مــی چکــد خــون از گلــوی کربــلا مـی زنـد آتـش بـه دلهـا قلـب خونبـار حسـن @golchine_sher
چشم عاشقان تر است از عزایت یا حسین آسمان میگرید امشب ،از برایت یاحسین تشنه لب گویم حسین و آه ازدل میکشم باز خون میجوشد اندر کربلایت یا حسین @golchine_sher
نگـــــاهــــش پرنیـــانی از گـــلِ یــاس دو دستش شاخه‌ی طوبای احساس چـو دریــــا بر زمیــن زد خــواهــشِ رود عطش شرمنده شد از عشقِ عباس () @golchine_sher
آتشی در خیمه‌ها دارد فروزان می‌شود پیکری آماده‌ی سُمِّ ستوران می‌شود قلب اهل آسمان می‌سوزد از داغ حسین عرش حق آماده‌ی شام غریبان می‌شود بود آرامش درون خیمه تا عبّاس بود عصر عاشورا، درون خیمه طوفان می‌شود از عطش کام یتیمان حرم گردیده خشک آب هم شرمنده‌ی سقای عطشان می‌شود می‌چکد از دیده‌ی محزون زینب سیل خون زلفِ ایتام حسینِ او پریشان می‌شود نغمه‌ی "هَیهات مِنّا الذِّلَّه" می‌آید به گوش زین نوا کاخ ستم یکباره ویران می‌شود اندک اندک فصل جانسوز اسارت می‌رسد سهم پای کودکان خار مغیلان می‌شود خیمه‌ها چون شعله‌ور شد خاطراتی تازه شد گفت زهرا کربلا هم بیت الاحزان می‌شود... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا حسین... به چشمانِ برادر دوخت اَندوهِ نگاهش را و پشت ابری از تیر سه سر گُم کرد ماهش را علم روی زمین یعنی سپاهی بی علمدار است علم روی زمین یعنی که او پشت و پناهش را ... گرفت او آخرین سر_دار خود را روی دستانش به تیر دشمنان داد آخرین مرد سپاهش را و می دانست آهش آسمان را تیره خواهد کرد که غم می دید از هر سو ، فرو می خورد آهش را «صراط المستقیمِ» چشمهایش را نفهمیدند فقط تیر سه شعبه رو به او کج کرد راهش را ! به چشمان خودش سنگ تمام دشمنان را دید که پر کردند با شمشیر و نیزه قتلگاهش را زنی بعد از هزاران زخم شمشیر و زبان در شام به چشمان برادر دوخت اندوه نگاهش را @golchine_sher
عطش، آتش، طَفِ داغِ محرّم دریغ از آن همه پیمانه یک نَم گلوی طفلکی شش ماهه خشکید وضوی گریه می گیرم دمادَم @golchine_sher
باز هم نم نم باران و من و خیسی دفتر باز خودکار و دل آشوبی و هنگامه ی دیگر ریخته کوچه به کوچه همه جا مجلس روضه چقدر اشک که پنهان شده در چادر مادر چقدرحال عجیبی ست در این ظهر تلاطم که خطر ریخته در حوصله اش باز مکرر هیئت سینه زن وزمزمه و پای برهنه هرقدم تکیه و شربت همه جا چای معطر ظهر دم کرده و روز دهم و عطر نمازش آخرین سجده ی مولا ،صف ابلیس برابر این همه قرص قمر ریخته در دشت خدایا دیده تاریخ به خود باز از این منظره بهتر؟ دشت یکپارچه عشق است پراز پاره ی قرآن هرقدم جلوه ی هفتادو دو خورشید به منبر این همه زخم کجا دیده کسی بر تن بی سر؟ هیچکس نشنود این گونه دگر روضه ی خواهر چهارده قرن گذشته است ازاین روضه هنوزم یک جهان می شود ازاین غم جانسوز مکدر دود اسپند و من و شام غریبان عزایش باز هم نم نم باران و من و خیسی دفتر @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خون خدا از ارتفاع خون تو رفتیم تا خدا آری خداست با تو و هستی تو با خدا افتاد شور حادثه در بند بند تو برخاست هر رگ تو چو فواره تا خدا ! خون خدا ندیده کسی ، جای حیرت است می خواست راز خویش شود بر ملا خدا ! گودال شد دهان زمین ، باز مانده است تاصبح روز حشر بگوید : خدا ! خدا ! تن را نشانده است به گودال و سر به نی اینگونه برده است تو را از دو جا خدا ! تا لب شود تمام تنت وقت دیدنش مامور کرد سمت تو هر تیغ را خدا ! آغوش را گشودی وگفتی من آمدم دیگر نفس نمانده برایم بیا ! خدا ! *** روی زمین نبود مکانی بلندتر ما را کشاند سمت خود از کربلا خدا ما را چه جای ترس که از ابتدا شدی تو کشتی نجات و خدا نیز ناخدا ! @golchine_sher