ز شرمِ او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلی
که چشمش وقت گل چیدن به چشم باغبان افتد
#صائب_تبریزی
@golchine_sher
رازی نَهفته دَر پَس حَرفی نَگفته اَست
مَگذار دَردِ دِل کنم و دَردِ سَر شَود!
#فاضل_نظری
@golchine_sher
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
مثل ستاره در شب یلدا که بیدریغ
تا صبح میدرخشد و زیباست مادرم
یک سینه درد دارد و آهی نمیکشد
از بس که مثل کوه شکیباست مادرم
هر روز مهربانتر و هر روز تازهتر
مثل نگاهِ ساکت باباست مادرم
چشمش به غنچههای جوانش که میخورد
لبریزِ خندههای شکوفاست مادرم
شبهای بیکسی چه کسی مینوازدم؟
هرجاست اشکهای من، آنجاست مادرم
هر شب پس از نماز، دعا میکند مرا
در فکر روزهای مباداست مادرم
پهلوش مینشینم و لبخند میزند
تنهاییاش در آینه پیداست مادرم
سیراب میشوم به صدایش که میرسم
مانند آبهای گواراست مادرم
بازی کودکانه زمینم اگر زند
باکیم نیست، گرم تماشاست مادرم
از ماجرای هاجر و سارا سؤال کن
در قصههای مریم و حواست مادرم...
رازی است نانوشته الف لام میم عشق
حرفی که تا همیشه معمّاست مادرم
«آهسته باز از بغل پلّهها گذشت»
اما کسی ندید چه تنهاست مادرم
#مهدی_جهاندار
@golchine_sher
برای کشتن من دشنه و تفنگ نیاور
مرا به نام صدا کن که در جواب بمیرم
#سجاد_حیدری_قیری
#عضوکانال
@golchine_sher
نمیمیرد دلی کز عشق میگوید
و دستانی که در قلبی، نهال مهر میکارد
نمیخوابد دو چشم عاشق نور و طلوع روشن فردا
و خاموشی ندارد، آن لبان آشنا، با ذکر خوبیها
نخواهد مُرد آن قلبی که در آن عشق جاوید است
تو میمانی
در آواز پرستوهای آزاد و رها
آن سوی هر دیوار
تو میخوانی
بهاران با ترنمهای هر باران
تو میبینی
گل زیبای باورهای نابت، غنچه خواهد کرد
نهال پاک ایمانت، دوباره سبز خواهد شد
نسیم صبح،
عطر آن سلام مهربانت هدیه خواهد داد
و با امواج دریا
بوسه بر دستان ساحل میزنی با عشق
تو را با مرگ کاری نیست
تو، خاموشی نخواهی یافت
الهی روح زیبا در بدن داری
تو نامیرای جاویدی
تو در هر شعله میمانی
تو در هر کوچه باغ عاشقی
با مهر میخوانی
و آواز تو را
حتی سکوتت را
لبان مردمان شهر، میبوسد
دوباره عشق میجوشد
تو چون نوری
سیاهی میرود،
اما تو میمانی..
#کیوان_شاهبداغی
@golchine_sher
می خواهمت همیشه و امّا نمیشود
بسیار میزنم در و در وانمیشود
ای کاش تیغ تیز غمت خیر میگذشت
حالا نهال خم شده سرپا نمیشود
صدها گره زدی به گلویم که نوش من
خود کرده زخمیام که مداوا نمیشود
بی هیچ گفتگو دل پر خون سکوت کن
از قطره قطره های تو دریا نمیشود
از گفتنم که چشم براه توام چه سود
این قیل و قال کوچه تماشا نمیشود
رفتی بگویمت به مدارا نرو بمان..!
با بغض خون گرفته مدارا نمیشود..
دلخوش نشستهام که تو شاید گذر کنی
لعنت به شایدی که مهیّا نمیشود
هر چند میروی، به سلامت نمان برو
این عشق دل گرفته به دنیا نمیشود..
#علی_نیاکوئی_لنگرودی
@golchine_sher
عاشق نشوم، دل ندهم، پس به چه کوشم؟
جز عشق، دگر بهر چه کار است دل ما؟
#شفایی_اصفهانی
@golchine_sher
نشستهام به امیدی که آفتاب شود
یخِ تنم مگر از تابشِ تو آب شود
کنارِ من بنشینی و عاشقی بکنی
زمان، دوباره پُر از لحظههایِ ناب شود
دوباره تلخیِ چای و دوباره حسرتِ تو
بیا که در دلِ من باز، قند آب شود
چقدر برف نشستهست رویِ موهایم
بعید نیست «زمستان» به آن خطاب شود
دلت گرفته ولی آرزویِ من این است:
بهایِ تنگدلی پایِ من حساب شود
اشاره کن به نگاهی دوباره مست شوم
که ظرفها همه پیمانهی شراب شود
به دوستداشتنت دلخوشم؛ ملالی نیست
اگر تمامِ خوشیهایِ من سراب شود
امید هست که در زیرِ بارشِ باران
دعایِ خستهدلان زود مُستجاب شود
خدا کند که نیاید برایِ من روزی
که در نبودِ تو این شعرها کتاب شود.
#فاطمه_سلیمان_پور
@golchine_sher
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
به نام نامی زهرا به نام مادرها
سلام ما به امام تمام مادرها
که فاطمه است همیشه امام مادرها
به لطف فاطمه هستم غلام مادرها
غلام خانه ی زهرا حسابمان کردند
برای نوکری اش انتخابمان کردند
هزار شکر، نوشتند نوکرش باشیم
هزار شکر که گفتند قنبرش باشیم
گدای خانه ی او تا به آخرش باشیم
اجازه داد به ما، حلقه ی درش باشیم
به روی شانه ی خود دست رحمتی داریم
غلام فاطمه ایم و چه عزتی داریم
بهشت زیر قدم های مادرانه ی اوست
بهشت گوشه ی دنجی ز آشیانه ی اوست
بهشت زمزمه های شب و شبانه ی اوست
بهشت گرمی نان و تنور خانه ی اوست
قسم به گردش دستاس و گرمی نانش
نشسته ایم سر سفره های احسانش
تنور عالمیان گرم شد به برکت او
شدند خلق، خلائق همه به علت او
قسم به شوکت زهرا، قسم به عزت او
به عرش و فرش می ارزد فقط دو رکعت او
سلام ما به قیام و قعود و یا رب او
سلام ما به قنوت و به سجده ی شب او
ز نور خنده ی زهرا زمین منور شد
ز عطر نان تنورش جهان معطر شد
به لطف بردن نامش شراب، کوثر شد
به یمن مقدم او حالمان که بهتر شد،
خدا به برکت زهرا پناهمان بخشید
به حب فاطمه، مولا گناهمان بخشید
به حب فاطمه اینجا که راهمان دادند
ثواب کوه به یک ذره کاهمان دادند
به زیر چادر زهرا، پناهمان دادند
برات اشک به غم های شاهمان دادند
شدیم گریه کن، روضه ی حسین و حسن
یکی بدون حرم شد، یکی بدون کفن ...
#وحید_محمدی
@golchine_sher
کاری به سرد و گرم بهار و خزان نداشت
این پنجره فقط به هوای تو باز بود ...
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
تو از مساحت پیراهنم بزرگ تری
ببین،نیامده سر رفته ای از آغوشم...
#سعید_بیابانکی
@golchine_sher