eitaa logo
گلچین شعر
14.6هزار دنبال‌کننده
925 عکس
313 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
آوار خرابی خانه نیست یا طغیان رودخانه ها آوار حرف های پشت سرم بود که کارد را به استخوانم رساند آوار دست های تو بود که بی خداحافظی رفتند @golchine_sher
ای بوسه ات شراب و، از هر شراب خوش تر ساقی اگر تو باشی ، حالم خراب خوش تر بی تو چه زندگانی ؟ گر خود همه جوانی ای با تو پیر گشتن ، از هر شباب خوش تر جز طرح چشم مستت، بر صفحه ی امیدم خطی اگر کشیدم ، نقش بر آب خوش تر خورشید گو نخندد ، صبحی تتق نبندد ای برق خنده هایت ، از آفتاب خوش تر هر فصل از آن جهانی است، هر برگ داستانی ای دفتر تن تو ، از هر کتاب خوش تر چون پرسم از پناهی ، پشتی و تکیه گاهی آغوش مهربانت ، از هر جواب خوش تر خامش نشسته شعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت ، از شعر ناب خوش تر @golchine_sher
تو خفته به استراحت و بی تو مرا تا صبح ندانی که چه شب می‌گذرد... @golchine_sher
هیچ کس دل شکسته ی ما را نمی خرد درشهر گشته ایم کسی دل ما را نمی برد @golchine_sher
غمت ناخوانده مهمانی‌ست هر شب در سرای من اگر یک شب تو خود مهمان من باشی چه خواهد شد...؟ @golchine_sher
رو ندارم که بگویم صنم و عشق منی مذهبی بودن ما دردسری شد که نگو... @golchine_sher
من از عهد آدم، تو را دوست دارم از آغاز عالم، تو را دوست دارم چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم نه خطی نه خالی نه خواب و خیالی من ای حس مبهم! تو را دوست دارم... @golchine_sher
کشیده است به رسوایی و جنون کارم میانِ جمع بگویم که دوستت دارم؟! مُراقبم که مبادا تُهی شوم از تو قسم به چشمِ تو! در خواب نیز بیدارم... @golchine_sher
چنان که یخ زده تقویم‌ها اگر هرروز هزار بار بیاید بهار کافی نیست @golchine_sher
از پل‌های زیادی پریده‌ام در رودخانه‌های بسیاری غرق شده‌ام بارها شاخ به شاخ شده‌ام با زندگی بارها گلوله خورده‌ام و بارها  مرده‌ام عشق از من یک بدل‌کار حرفه‌ای ساخته‌است!      @golchine_sher
دلم، دریا به دریا، از تماشای تو می‌ گیرد دلم دریاست اما از تماشای تو می‌ گیرد جهان زیباست اما مثل مردابی که با مهتاب جهان رنگِ تماشا از تماشای تو می‌ گیرد نسیم از گیسوانت رد شد و باران تو را بوسید طبیعت سهم خود را از تماشای تو می‌ گیرد مگو سیاره ‌ها بیهوده بر گرد تو می‌گردند که این تکرار معنا از تماشای تو می‌ گیرد تو تنها با تماشای خود از آیینه خشنودی دل آیینه تنها از تماشای تو می‌ گیرد @golchine_sher
اسفند شد، خود را در آغوش بهار انداخت گل کرد نامش، غنچه را از اعتبار انداخت روبنده‌ی چل تکه‌ی آیینه را وا کرد با دستمالش کاه در چشم غبار انداخت مثل نسیم از مرزهای بی هوا رد شد مکثی میان نطق سیم خاردار انداخت از نو به گلدان‌های خالی گل تعارف کرد با خنده‌هایش باغ را یاد انار انداخت پروانه‌های کاغذی را در هوا پر داد آتش به جان شمع‌های بی‌بخار انداخت سنگی فروتن بود و قلب مهربانی داشت یک عمر خود را زیر پای آبشار انداخت در هر درنگی غرق رنگی تازه‌تر می شد هر جا توقف کرد عکسی ماندگار انداخت او با مرور خاطراتش زندگی می کرد اما چرا عکس مرا این قدر تار انداخت؟! @golchine_sher