#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل_مثنوی
🔹مزامیر صحیفه🔹
بستهست همه پنجرهها رو به نگاهم
چندیست که گمگشتۀ در نیمۀ راهم
حس میکنم آیینۀ من تیره و تار است
بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است
از بس که مناجات سحر را نسرودم
سجادۀ بارانی خود را نگشودم
پای سخن عشق دلم را ننشاندم
یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم
ای کاش کمی کم کنم این فاصلهها را
با خمسهعشر طی کنم این مرحلهها را
بر آن شدهام تا که صدایت کنم امشب
تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب
ای زینت تسبیح و دعا زمزمههایت
در حیرتم آخر بنویسم چه برایت؟
اعجاز کلام تو مزامیر صحیفهست
جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت
در پردۀ عشاق تو یک گوشه نشستهست
صد حنجره داوود در آغوش صدایت
از بس که ملک دور و برت پر زده گشتهست
«پیراهن افلاک پر از عطر عبایت»
تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران
باشد حجرالاسود، الکن به ثنایت
من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم
عالم شده سجاده و افتاده به پایت
#سیدحمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
به چشمانت نمیآید که اهل این زمین باشی
گمانم شهروند آسمان چندمین باشی
برایت فرشهای پیش پا افتاده ناچیزند
تو با این منزلت باید که سجادهنشین باشی
تو و شب تا سحر گریه، تو و شب تا سحر سجده
بنا شد آنچنان باشی، بنا شد اینچنین باشی
خدا میخواست تا دین را به دستان تو بسپارد
به بیماری دچارت کرد تا فردای دین، باشی
به لطف آن همه داغی که در کربوبلا دیدی
تمام عمر باید چشم تر بر آستین باشی
برای من نخی از رشتۀ سجادهات کافیست
سر نخ دستم افتاده که تو حبل المتین باشی
تو و عشق تو و پیشانی ساییده از سجده
فقط شایستهات این است «زین العابدین» باشی
#سیده_تکتم_حسینی
#امام_سجاد
@golchine_sher
ناگهان پر میکشی دریا به دریا میروی
آه ای ابر کرامت تا کجاها میروی...
برنمیداری سرت را از بهشت سجدهگاه
کس نمیداند که هستی یا ز دنیا میروی
آنچنان لبریزی از شور مناجات و دعا
کز حضیض خاک تا اوج تماشا میروی...
یک صحیفه نور مینوشد دلم تا با توأم
من دلم میگیرد از این لحظهها تا میروی
صبر کن ای چشم بیدار تماشا لحظهای
آه... ما را هم ببر با خویش هرجا میروی...
#عباس_شاه_زیدی
#امام_سجاد
@golchine_sher
"ای خالق راز و نیاز عاشقانه
در پیشگاه عشق مخلوقی یگانه
ای آسمان پیشانیات، ای ابر ای کوه
سجادۀ تو دشتهای بیکرانه
دارند در دستانِ هنگامِ قنوتت
گنجشکهای بیشماری آشیانه
تسبیح میگویی تمام طول شب را
با اشکهایت دانه دانه دانه دانه
فرزند زمزم! کیستی، اهل کجایی؟
در چشمهایت داری از کوثر نشانه
فریاد عاشوراست موج پرچمی که
وادی به وادی میبری بر روی شانه
وقتی که در حال مرور کربلایی
عالم سراسر میشود پروانهخانه
این بیت آخر با خودش دارد درودی
بر مادرت، آن شهربانوی زمانه"
#اعظم_سعادتمند
#امام_سجاد
@golchine_sher
طنین آیهٔ تطهیر در صدای تو بود
مدینه تشنهٔ آوای ربّنــــــای تو بود
تو از قبیـلهٔ نوری که جبرئیـل امین
مرید مکتب چشم گره گشای تو بود
شنیده ایم که محـراب تا ظهـور سحر
شبیه آینه مجذوب سجده های تو بود
رسول خطبهٔ سرخی که بعد از عاشورا
تمـــام عشق، مسیـــحای اعتلای تو بود
حدیث آب و عطش در نگـــاه تو جـاری
که عهد نامهٔ عشــاق کربـــــــلای تو بود
اگر چه مِهر فـُـــــرات است مَهر مادر تو
چه شد که آینه گردان غصه های تو بود
چگونه لب بگشایی به یک تبسم سبز
تویی که حادثه ای سرخ پا به پای تو بود
#محمد_صادق_بخشی
#عضوکانال
#امام_سجاد
@golchine_sher
خیال کن که پر از زخم، پیکرت باشد
شکسته در غل و زنجیرها پرت باشد
خیال کن هدف سنگهای کوفه و شام
به روی نیزه سر دو برادرت باشد
فقط تو باشی و هشتاد و چار ناموست
و جملههای "حواست به معجرت باشد"
خیال کن حَرمت بیپناه مانده و بعد
به روی نی سر سردار لشگرت باشد
کنار عمهی سادات، یکطرف شمر و
سنان و حرمله هم، سمت دیگرت باشد
خیال کن که علی باشی و به مثل علی
دو دست بسته کماکان مقدرت باشد
یزید باشد و بزم شراب باشد و وای
به تشت زر سر بابا برابرت باشد
و بدتر از همه اینکه میان بزم شراب
نگاه باشد و باشیّ و خواهرت باشد
و باز از همه بدتر که مدت سیسال
تمام آن جلوی دیدهی ترت باشد
به اشک حضرت سجاد میخورم سوگند
که دیده هر چه که گفتیم، باورت باشد
#مهدی_مقیمی
#امام_سجاد
@golchine_sher
دست هایش در غل و زنجیر بود
در اسارت بود اما شیر بود
وارث خون شهید کربلا
آیه ی تطهیر را تفسیر بود
در دلش یاد خداوند عظیم
بر لبانش هر نفس تکبیر بود
تیر های حرمله را دیده بود
بر دلش صد داغ با صد تیر بود
در جوانی دید داغی بس بزرگ
در جوانی همچنان یک پیر بود
بر اسیرانِ سپاه کربلا
هم امام و افسر و هم میر بود
از مصیبت های روز واقعه
وز جنایت ها بسی دلگیر بود
با زبان و خطبه های آتشین
دشمن زور و زر و تزویر بود
نقشه های دشمنش نقش بر آب
خطبه هایش داغ و عالمگیر بود
در درون کاخ خضرای یزید
خطبه هایش تیز چون شمشیر بود
با صحیفه زنده شد اسلام ناب
او به قرآن شارح و تفسیر بود
وارث شیر خدا میر عرب
در اسارت شیر در زنجیر بود
#علیرضا_تیموری
#عضوکانال
#امام_سجاد
@golchine_sher
طنین آیهٔ تطهیر در صدای تو بود
مدینه تشنهٔ آوای ربّنــــــای تو بود
تو از قبیـلهٔ نوری که جبرئیـل امین
مریدمکتب چشم گره گشای تو بود
شنیده ایم که محـراب تا ظهـور سحر
شبیه آینه مجذوب سجده های تو بود
رسول خطبهٔ سرخی که بعد از عاشورا
تمـــام عشق، مسیـــحای اعتلای تو بود
حدیث آب و عطش در نگـــاه تو جـاری
که عهد نامهٔ عشــاق کربـــــــلای تو بود
اگر چه مِهر فـُـــــرات است مَهر مادر تو
چه شد که آینه گردان غصه های تو بود
چگونه لب بگشایی به یک تبسم سبز
تویی که حادثه ای سرخ پابه پای تو بود
#محمد_صادق_بخشی
#عضوکانال
#امام_سجاد
#اعیاد_شعبانیه_مبارک
@golchine_sher
گل بود ولی جای به گلزار نداشت
از حادثه ها رنگ به رخسار نداشت
می سوخت به روی ناقه در آتش تب
غیر از غل و زنجیر پرستار نداشت
#محسن_درویش
#عضوکانال
#امام_سجاد
@golchine_sher
#امام_سجاد علیه السلام
ای روی تو پایان فصل بی قراری
آیه به آیه شرح تو شب زنده داری
سجاده ها هم دل به لبخند تو بستند
آن دم که بر دستانشان پا می گذاری
پر می شود از رودها چشمان دریا
آنجا که در بین قنوت خود بهاری
با ربنا های صحیفه خو گرفتیم
در غصه ها در لحظه های اضطراری
مرغ سحر سر می گذارد در مناجات
بر پنجره فولاد زردی که نداری
ای چهارمین نور ولایت می شود باز
بر سینه های بی قرار ما بباری
یک روز می آید که ایوان شما را
با ذکر حیدر می کنیم آیینه کاری
#علی_الواریان
#عضوکانال
@golchine_sher