eitaa logo
گلچین شعر
15.3هزار دنبال‌کننده
977 عکس
327 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
کی‌ام، شكوفه‌ی اشكی كه در هوای تو هر شب ز چشمِ ناله شكفتم، به روی شِكوه دويدم مرا نصيب غم آمد، به شادیِ همه عالم چرا كه از همه عالم، محبت تو گُزيدم چو شمع خنده نكردی، مگر به روز سياهم چو بخت جلوه نكردی، مگر ز موی سپيدم نبود از تو گريزی چنين كه بار غم دل ز دست شِكوه گرفتم، به دوش ناله كشيدم جوانی‌ام به سمندِ شتاب می‌شد و از پی چو گرد در قدم او، دويدم و نرسيدم @golchine_sher
انسان! در انتظار اتفاقی ناگهان هستی شاید که در اندیشۀ فتح جهان هستی با چشم‌هایت مردمان را ریز می‌بینی گویی شما از نسل از ما بهتران هستی در پشت این لبخند‌های موذی و مرموز فکر حکومت کردنِ بر این و آن هستی شاهِ درونت در تب کشورگشایی‌هاست در فکر تسخیر زمین و آسمان هستی در روح تو دیوی‌ست خون‌آشام و جنگ‌افروز شاید تو هم از تیرۀ چنگیزیان هستی حرف تفنگ و جنگ در کام تو شیرین است مستکبری، از مِهرورزی ناتوان هستی بیگانه‌ای با عشق و مجنون را نمی‌فهمی از خواندن این فصل زیبا ناتوان هستی در فطرتت انسان مظلومی به زنجیر است در فکر انسانِ ز پا افتاده، هان! هستی؟ انسان! به انسان فکر کن، از دیو و دد برگرد انسان شدن خوب است، آری می‌توان... هستی؟ @golchine_sher
تو می خوابی و من شب تا سحر بی خواب می گردم به یادت کوچه را با گریه با مهتاب می گردم شدم ابری که دارم پشت هم بیهوده می بارم خودت گفتی که من با چشم تر جذاب می گردم غباری خسته ام در جستجویت دائماً دارم، از آغوشی به آغوشی دگر پرتاب می گردم من آن رودم که دریایی نمی گیرد در آغوشش چه سرگردان و حیران گِردِ این گرداب می گردم اگر دلتنگ می خواهی مرا در تُنگ تنهایی به شوقت تا اسارت دور این قلّاب می گردم @golchine_sher
هدایت شده از اشعار نوروز رمضانی
در جاده ی اشتباه خواهی افتاد در حوضِ سیاهِ آه! خواهی افتاد خوبی نکند رفیق بد در حقت از چاله درون چاه خواهی افتاد @noroz_ramezani
برخیز که صبح، روشن از امید است شب رفته و خط نور، بی‌تردید است از پستچی پنجره تحویل بگیر در پاکتِ اَبر، نامه ی خورشید است @golchine_sher
چون خدا دلتنگی‌اش گُل کرد، آدم آفرید مثل من بسیار، اما مثل تو کم آفرید دست‌ کم، از من هزاران شاعر چشمان تو دست بالا، از تو یک تن در دو عالم آفرید ریخت در پیمانه‌ام روز ازل از هر‌چه داشت دید مقداری سرش خالی‌است، پس غم آفرید زشت و زیبا، تلخ و شیرین، تار و روشن، خوب و بد خواست ما سرگرمِ هم باشیم، درهم آفرید من بد و زشتم، تو اما خوب و زیبا، باز شکر لااقل ما را برای هم نه، با هم آفرید در هوای عشق من را خلق کرد، اما تو را دید من هم عاشقی را دوست دارم، آفرید @golchine_sher
شبانه رد شدم از مرزهای تن‌پوشت به من اقامت دائم بده در آغوشت سیاه بخت تر از موی سر‌به‌زیر تو باد هر‌آن کسی که سرش را نهاد بر دوشت شبی ببوس در آیینه طلعت خود را که بیم روز مبادا شود فراموشت زمان خلق تو آهو بریده نافت را دو مرغ عشق اذان گفته‌اند در گوشت دلی که می‌شکنی از کسان حلالت باد به شیشه خون‌جگرها که می‌کنی، نوشت! به خواب می‌روی و چشم عالمی نگران غمی‌ست منتظران را چراغ خاموشت شهید اول این بوسه‌ها منم، برخیز نشان بزن به لب آخرین کفن پوشت @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غرور کم کن و با من سر قرار بیا بس است هر چه نهان بودی آشکار بیا نه مثل چشمه که آهسته اشک می‌ریزد بلند گریه کن و مثل آبشار بیا تو را برای چه عمری نگاه داشته‌ام؟ شراب روز مبادای من به کار بیا شب یکی شدن روز‌های بی‌دریاست کنارت آمده‌ام، با خودت کنار بیا @golchine_sher
عمر خود را اگرچه باخته ام دشمن و دوست را شناخته ام سنگ زیرین آسیا شده ام با بد و خوب خلق ساخته ام مثل آتشفشان تنگ غروب ساکتم، از درون گداخته ام مانده ام در مصاف خوف و رجا مثل شمشیر نیمه آخته ام دوستانم ملامتم کردند دشمنان را چرا نواخته ام؟ دشمن و دوست را رها کردم با نهیبی به خویش تاخته ام @golchine_sher
در بندِ لحظه‌هایِ گرفتار تا کجا راضی شدن به بازی تکرار تا کجا آن‌سوی این حصار خبرهای تازه‌ای‌ست در خانه جای پنجره دیوار تا کجا فرصت همیشه نیست بیا دیر می‌شود عمرم گذشت وعده‌ی دیدار تا کجا خورشید پشتِ ابر که پنهان نمی‌شود ای نورِ بی‌ملاحظه انکار تا کجا عمری‌ست در پیِ تو به هر سو دویده‌ام ای دوست می‌کشانی‌ام این بار تا کجا @golchine_sher