eitaa logo
گلچین شعر
13.4هزار دنبال‌کننده
578 عکس
224 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
از خوشه های نفرت و اندوه تبعید خواهم کرد جانم را سر می کشم با یاد تو اینبار ته مانده های استکانم  را کر میکند گوش سکوتم را موج صدای ضجه ی یک زن بر شانه دیوار می ریزم شب گریه های بی امانم را در آرزوی خواهش پاییز در حسرت فتح بهارم  من باران نوازش میکند گاهی نبض  پریشان جهانم را با چتری از عشق تو می رقصم در زیر بارانی ترین رویا هی می فشارد دستی از اندوه هر شب گلوی واژگانم را باید بگویم  دوستت دارم باید بگویی  عاشقم هستی با شعرهای تازه خواهم گفت پایان خوب داستانم را حالا بساط شادی ام جور است دلشوره را از عشق منها کن حالا به جای غم بگیر از من این بیتهای مهربانم را @golchine_sher
با دخترم اخبار می دیدم با حال خوب و سرخوش و خندان با گریه خوابش برد وقتی دید یک صحنه از آزار یک حیوان ناراحتی و بغض فرزندم چون آتشی بر حاصل من بود اشکش که جاری بود برگونه آوار غمها بر دل من بود خواب غم آلودش ، الهی که مانند مرهم بر دلش باشد ای کاش من هرگز نبینم که کوچکترین غم در دلش باشد آرام و فارغ از غم و اندوه خوابید و من اخبار می دیدم اخبار از داغ می گفت هی صحنه ی خونبار می دیدم یاد مدینه گریه میکردم وقتی که چادرها در آتش بود بر صورتم سیلی زدم وقتی بر دامن یک دختر آتش بود بالای دست یک پدر دیدم شش ماهه ای که بر تنش سر نیست اهل کنایه بودم از اول اینجا سکوت از حرف بهتر نیست؟؟ جایی که ظالم از دل مظلوم در حال خون خواری است ای دنیا اف بر منی که بی طرف هستم تاریخ تکراری است ای دنیا تاریخ عبرت می دهد ما را روضه عجب درسی به من آموخت از روضه بیرون آمدم دیدم در آتش تب دخترم میسوخت @golchine_sher
برای مادرم ببین که روزیِ ما بعد تو فراوان نیست که سهم خانه ما عطر نان و ریحان نیست تو رفتی و همه جا بذر مرگ پاشیدند بهار های پس از تو کم از زمستان نیست بدون مهر تو مرگ است زنده ماندن من شبیه شاخه گلی آن زمان که باران نیست چه آتشی زده بر جان من نبودنِ تو دریغ، آخر این شعله ها گلستان نیست شبیه نامه بی مقصدی شده است دلم به هر که می‌رسد انگار صاحب آن نیست تو پرکشیدی و معلوم شد که پیله تن برای قامت پروانه غیر زندان نیست ### تو را به خاک ندادم ،به آسمان دادم تو را به دست خداوند مهربان دادم زمین که جای قشنگی برای گلها نیست تو را به رسم امانت به آسمان دادم دلیل بارش چشمان ابری ام مادر...! همیشه لحظه باران تورا نشان دادم پس از تو زنده نماندم،پس از تو هی مردم سر مزار تو هر روز سال جان دادم چه پشت ابر چه پیدا،همیشه پر نور است کسی که جای ستاره به کهکشان دادم @golchine_sher
هدایت شده از کنگره شعر دهه غدیر
سومین کنگره‌ شعر دهه غدیر در دیار علویان 💠 موضوع: اشعار دهه غدیر سنت جشن ۱۰ روزه عید غدیر در دیار علویان، استان مازندران 💠 شیوه ارسال آثار: ◾ارسال متن شعر با مشخصات فردی به شماره همراه ۰۹۱۱۹۵۵۰۹۵۴ در پیام رسان های ایتا و تلگرام 💠 تقویم اجرایی: ◾اعلام فراخوان: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ◾آخرین مهلت ارسال آثار: ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ ◾اختتامیه و اعلام نفرات برگزیده: تیر ۱۴۰۲ (مصادف با ایام دهه غدیر) 💠 جوایز: ◾کمک هزینه‌ی سفر به مشهد مقدس به همراه تندیس دهه غدیر برای ۱۴ شاعر برگزیده‌ ◾حضور شاعران برگزیده برای دریافت جوائز در اختتامیه الزامی می‌باشد. لطفا به موضوع کنگره‌ دقت بفرمائید!! موضوع فراخوان: "اشعار دهه غدیر، سنت جشن ۱۰ روزه عید غدیر در دیار علویان" شعر مدح امیرالمؤمنین و عید غدیر توسط دبیرخانه ثبت نمی‌شود و مورد داوری قرار نمی‌گیرد! اشعار باید گویای این مطلب باشد که در عید غدیر جشن ۱۰ روزه برگزار می‌شود. کنگره شعر دهه غدیر https://eitaa.com/daheye_ghadir
هدایت شده از کنگره شعر دهه غدیر
918.1K
توضیحات تکمیلی و مهم پیرامون موضوع کنگره‌ شعر دهه غدیر فراخوان کنگره شعر "دهه غدیر در دیار علویان" تا ۲۵ خرداد تمدید شد برای مطالعه‌ی اشعار برگزیده‌ی سال‌های گذشته و اطلاع از اخبار کنگره و اطلاع از نفرات برگزیده، عضو کانال کنگره شعر دهه غدیر شوید کنگره شعر دهه غدیر https://eitaa.com/daheye_ghadir
رایحه ی گل گاو زبان هم دارد با عطر بهارنارنج هم مخلوط شده است صبح بخیر امروز را می گویم. صبح بخیرها می توانند مثل دم نوش باشند و حال آدمها را بهتر کنند @golchine_sher
تا می ‌کشم خطوطِ تو را پاک می ‌شوی داری کمی فراتر از ادراک می ‌شوی هر لحظه از نگاهِ دلم می‌ چِکی ولی با دستمالِ کاغذی ‌ام پاک می ‌شوی این عابران که می ‌گذرند از خیال من مشکوک نیستند تو شکاک می ‌شوی تو زنده ‌ای هنوز برایم گمان نکن در گورِ خاطرات خوشم خاک می ‌شوی باید به شهرِ عشق تو با احتیاط رفت وقتی که عاشقی چه خطرناک می‌شوی @golchine_sher
جهالت ابری ست که سایه می‌افکند بر طلوع خورشید بیزارم از بینایان کوردل که چشم خود را می‌بندند بر ظلم و ستیز در روزگاری که کور هم با عصایش راه راست را پیدا می‌کند @golchine_sher
امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات با حضورت ستاره‌ها گفتند نور در خانۀ امام رضاست کهکشان‌ها شبیه تسبیحی دستِ دُردانۀ امام رضاست مثل باران همیشه دستانت رزق و روزی برای مردم داشت برکت در مدینه بود از بس چهره‌ات رنگ و بوی گندم داشت زیر پایت همیشه جاری بود موج در موج دشتی از دریا به خدا با خداتر از موسی بی‌عصا می‌گذشتی از دریا با خداوند هم‌کلام شدی علت بُهت خاص و عام شدی «کودکی‌هایتان بزرگی بود» در همان کودکی امام شدی رزق و روزی شعر دست شماست تا نفس هست زیر دِیْن توایم تا جهان هست و تا نفس باقی‌ست ما فقط محو کاظمین توایم من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می‌آیم دست بر روی سینه هربار از سمت باب الجواد می‌آیم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک روز از نو بی هوا تکرار خواهم شد از خواب مرگ کهنه‌ای بیدار خواهم شد در آسمان عاشقی، جا مانده پرهایم یعنی برای پرزدن احضار خواهم شد روی تمام دلخوشی هایم خزان بارید روزی دوباره از خوشی سرشار خواهم شد بر خانه‌ی ناامن دل بستن به فرداها محکم شبیه سختی دیوار خواهم شد مثل بهاری، عشق من را سبز خواهد کرد خاک کویرم، عاقبت گلزار خواهم شد @golchine_sher
شاخه ای بی طاقتم در ازدحام لانه ها کوچه ای غمگین که عمری خفته بین خانه ها عنکبوتی پیر روی استخوان سینه ام تار می بافد که شاید باز هم پروانه ها نیمه شب دیوانه ام می خواستی، یادت نبود روزگارت بر حذر می دارد از دیوانه ها عاشقی در شهر ممکن نیست، باید کوچ کرد عشق را باید برافرازیم بر ویرانه ها دوست دارم بعد مرگم باد تشییع ام کند تا نباشم بیش از این باری به روی شانه ها @golchine_sher
بارها در گورهایِ دسته جمعی دفن شد... آرزوهایِ به غارت رفته‌یِ اجدادی‌ام... @golchine_sher
تویی که هرطرفی میروم همان سویی ‌دلم گرفته ، کمی از خودت نمی‌گویی ؟ ‌ ‌چگونه مثل شقایق درون سینه ی دشت ‌میان بازوی گلدان سینه می‌رویی ؟ چگونه در دل این شعرهای پرچانه ‌سکوت می‌شوی و در سرم هیاهویی ؟ هزار سال گذشت و من از تو نگذشتم ‌چه سر سری تو از این دست ،دست می‌شویی آهای شیر! سرشت تو سر به زیری نیست ‌اگر هنوز به دنبال چشم آهویی به شرح‌ موبه‌موی ماجرای آغوشم‌ به من بیا که تو یک مرد ماجراجویی @golchine_sher
امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر "یا ایُّهَاالجَواد! تَصَدَّق عَلَی الفَقیر" حس کرده است ثروت عالم به دست اوست وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر از حدّاکثر همه سر بوده هر زمان از تو رسیده است به حدّاقل، فقیر این گوشه‌چشم توست که اکسیر اعظم است با یک نگاه تو به غنی شد بدل فقیر از دیگران زیاد شنیده، ولی فقط دیده همیشه جود تو را در عمل فقیر با دست پُر به خانه‌ی خود رفته هر زمان با دست خالی آمده در این محل فقیر از آن زمان که لطف تو را دید تا ابد شد روزگار تلخ به کامش عسل فقیر "دارایی جواد به منزل نمی‌رسد" درباره‌ی تو ساخته ضرب‌المثل فقیر این بیت‌ها گدای جوادالائمه‌اند با این نیّت ردیف شده در غزل فقیر یابن‌الحسن! به نیّت تعجیل در ظهور "الغوث" دم گرفته غنی، "العجل" فقیر @golchine_sher
همسرش با مهربانی هایِ او سازش نداشت لحظه ای حتی میان خانه آرامش نداشت برده بود ارث از پدر یک رأفتِ دلخواه را حیفِ آن قلبی که ایمن بود و آلایش نداشت در جوانی پیر شد آقا جوادإبن رضا(ع) زجرها میدید و دیگر طاقتِ رنجش نداشت جودِ مطلق شد گرفتارِ خساست-زاده که بُخل و کینه داشت اما دستِ پُر بخشش نداشت شد برایش قاتلِ جانی شریکِ زندگی آن شریکِ زندگی که ذره ای ارزش نداشت ذاتِ امّ الفضل(لع) با خورشید در جنجال بود عینِ ظلمت بود و چشم ِ دیدنِ تابش نداشت زهر را آخر به خوردش داد و میزد قهقهه پشتِ در شد هلهله! فتنه گری کاهش نداشت سرفه ها میشد نفسگیر از گلویش تا جگر- سوخت آری هیچ زهری اینقدَر سوزش نداشت بر زمین افتاد و خاکِ حجره دستش را گرفت چشم هایش خیره ماند و قدرتِ چرخش نداشت تشنه جان داد و تنش را روی بام انداختند آسمان مانندِ عاشورا تبِ بارش نداشت هیچ روزی در بلایا مثل عاشورا که نیست هیچ روزی مثل عاشورا خدا سنجش نداشت * در قساوت! در جدال و قتل؛ آن هم قتلِ صبر هیچکس مانندِ شمرِ بی حیا(لع) کوشش نداشت پیکری شد غرقِ در خونِ قفا در قتلگاه پیکری که طاقتِ ده مرکبِ سرکش نداشت مانْد عریان؛ روی خاکِ غربت و با گریه رفت... خواهری که جز خدا از هیچکس خواهش نداشت! @golchine_sher
به مُناسبتِ سالروزِ شهادتِ امام جواد(ع) از حُجره ی بسته‌اش صدا می آید دود ، آتش و ناله ی جفا می آید فریادِ عطش زند جوادِ ابنِ رضا (ع) ای وای که بوی کربلا می آید ________________________________ در آتش و سوز و اِلتهاب اُفتاده پروانه صفت در تب و تاب اُفتاده در اوجِ عطش، جواد در حسرتِ آب لب تشنه ، به زیرِ آفتاب اُفتاده @golchine_sher
شهادت_حضرت_جواد_الائمه_(_ع_) مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه هات هیچ مدارا نمی شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود این قدر پیش پای کنیزان به خود مپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود باور کنم به در نگرفته است صورتت؟!... این جای تنگ و ... این قد و بالا... نمی شود با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله، جواب مهیا نمی شود با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود خوبی پشت بام همین است ای غریب پای کسی به سینه ی تو وا نمی شود...! @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴یاجوادالائمه‌ ناگفته هم حاجت گرفتن رسمِ رایج شد وقتی جواد ابن رضا بابَ الحوائِج شد (ع)‌‌ تسلیت @golchine_sher
مشمول عنایات تو هستیم زیاد با دست پر آمدیم از باب مراد هـر بار گره بوده بـه کاری گفتند یادت نرود ذکر توسل به جواد(ع) @golchine_sher
رازداری کن و از من گِله در جمع مکن باز بازیچه مشو، بارِ سفر جمع مکن با حضور تو قرار است مرا زجر دهند خویش را مایه‌ی دلگرمی هر جمع مکن به گناهی که نکردم، به کسی باج مده آبرویی هم اگر هست بخر، جمع مکن ترسم آسیب ببیند بدنت، دورِ خودت این همه هرزه‌ی آلوده نظر جمع مکن آخرین شاخه‌ی تو، سهم عقابی چو من است روی آن چلچله و شانه بسر جمع مکن تا برآمد نفسم، جمعِ هوادارت سوخت روبروی منِ دیوانه، نفر جمع مکن... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا