eitaa logo
گلچین شعر
16.4هزار دنبال‌کننده
932 عکس
314 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
حال من.. ترکیبی از سکوت شب و بی قراری ام معجونی از صبوری و چشم انتظاری ام معنای دل سپردگی است ' حال من مفهوم درد عاشقی و غمگساری ام ابری تر از همیشه شده حال و روز من رنگ خزان گرفته ' رخ نو بهاری ام مانند موج ' دست به دامان چشم تو مانند رود ' سمت نگاه تو جاری ام دلخوش به اینکه میرسم آخر به دامنت اینکه تو هم شبیه منی دوست داری ام ترسم همیشه بود که نامهربان شوی یا که میان حادثه ها ' واگذاری ام ای نازنین بهار ' کجا می روی ؟ بمان من را چگونه دست خزان می سپاری ام @golchine_sher
برای وصف تو باید قلم صاحب قدم باشد همیشه نام تو بر سر در خانه علم باشد جهان ما را به نامت می شناسد وای بر ما که تو‌ را «شیخ الائمه» شیعه نشناسد، ستم باشد «حنیفه» می کند شاگردیت را چون «مفضَّل» ها هنر آموز درگاهت ،«هشام بن حکم» باشد علی با ذوالفقارش حافظ اسلام احمد شد و مکتب خانه ات مثل همان تیغ دو دم باشد شدی صادق که از کذاب ها باشی جدا مولا برای حفظ دین اما دلت لبریز غم باشد چه می ترسند بعضی ها ز قال الباقر و صادق و می خواهند نسل پر فروغ شیعه کم باشد تویی فرزند ابراهیم و در آتش نمی سوزی اگر نمرود های این زمان صدها رقم باشد به کوری دو چشم دشمنان اثنی عشر هستیم اگرچه مرقد «شیخ الائمه» بی حرم باشد... @golchine_sher
عشق را بی معرفت معنا مکن زر نداری مشت خود را وا مکن گر نداری دانش ترکیب رنگ بین گل‌ها زشت یا زیبا مکن خوب‌دیدن شرط انسان‌بودن است عیب را در این و آن پیدا مکن دل شود روشن ز شمع اعتراف با کس ار بد کرده‌ای حاشا مکن ای که از لرزیدن دل آگهی هیچ‌کس را هیچ‌جا رسوا مکن زر به دست طفل دادن ابلهی است اشک را نذر غم دنیا مکن پیرو خورشید یا آیینه باش هر چه عریان دیده‌ای افشا مکن ای بس آبادی که بوم یوم شد بر سر یک مشت گل دعوا مکن چون خدا بر تو خدایی می‌کند اضطراب از روزیِ فردا مکن متحد گردید و طوفان شد نسیم دوستی با بی‌سر و بی‌پا مکن پشت بر محراب دل کردن خطاست قامتت را جای دیگر تا مکن چون به شمعی می‌رسی پروانه باش وز نگاه این و آن پروا مکن پیش بی‌رنگان که مست حیرت‌اند گر دو رنگی می‌کنی با ما مکن گر ز آب برکه می‌ترسی پریش! دعوی غواصیِ دریا مکن @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خورشید آسمان نبوت محمد است آیینه دار صبح سعادت محمد است تنها بهانه ای که خداوند برشمرد در راستای قصه ی خلقت محمد است منشور عدل و وحدت و ایمان ،سرشت او صاحب لوای دین و شریعت محمد است نوری که از نگاه فرا مهر رحمتش تابیده بر تباهی و‌ ظلمت محمد است از سوی حق به عرش برین این ندا رسید: حسن ختام گنج رسالت ،محمد است جبریل بر فراز حرا باشکوه خواند افلاکیان،چکامه ی بعثت ،محمد است ما را که از حساب قیامت ملال نیست تا پیشوای رافت و رحمت ،محمد است @golchine_sher
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند با رنگ های تازه مرا آشنا کند پاییز می رسد که همانند سال پیش خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند او می رسد که از پس نه ماه انتظار راز درخت باغچه را بر ملا کند او قول داده است که امسال از سفر اندوه های تازه بیارد ـ خدا کند ـ او می رسد که باز هم عاشق کند مرا او قول داده است به قولش وفا کند پاییز عاشق است و راهی نمانده است جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ شاید اثر کند و خداوند فصل ها یک فصل را به خاطر او جا به جا کند تقویم خواست از تو بگیرد بهار را تقدیر خواست راه شما را جدا کند خش خش... صدای پای خزان است، یک نفر در را به روی حضرت پاییز وا کند @golchine_sher
همچو پروانه پریدی و پرت سوخته شد دست و پا تا کمر و فرق سرت سوخته شد مادرت نَه ، که تمام وطن ازداغ تو سوخت   جگر پیر وجوان ، با جگرت سوخته شد   تا ابد زنده ای و نام قشنگت جاوید   گرچه اعماق وجود پدرت سوخته شد   سوختی تا که نسوزد بشر از بی مهری   و نگویند زنی در نظرت سوخته شد همچو فهمیده تو را سن کمت نیست عجیب نوجوان بودی و مردانه ترت سوخته شد راستی درس شجاعت تو کجامی خواندی مهر شد مدرسه با این خبرت سوخته شد یا علی گفتی و مردانه به آتش چو خلیل سرد شد آتش جانت ، اگرَت سوخته شد شعله ها پیش تو شرمنده گلستان نشدند تو سرافراز شدی گرچه سرت سوخته شد علی لندی نوجوان فداکار ایذه‌ای که برای نجات جان ۲ نفر از همسایه‌ها خودش رابه خطر انداخت و دچار سوختگی شدید شده بودودراولین روز مهر۱۴۰۰ جان به جان آفرین تسلیم کرد. @golchine_sher
نیمی  از جان مرا بردی ، محبت داشتی نیم باقیمانده هم هر وقت فرصت داشتی   بر زمین افتادم و دیدم به سویم می دوی دست یاری چیست؟ سودای غنیمت داشتی   خانه ای از جنس دلتنگی بنا کردم ولی چون پرستوها به ترک خانه عادت داشتی   ای که ابرویت به خونریزی کمر بسته است کاش اندکی در مهربانی نیز همّت داشتی   من که خاکستر شدم اما تو هنگام وداع کاش قدری بر لبانت آه حسرت داشتی   @golchine_sher
با خاطراتت می‌کشم مانند یک پَرگار یک خط قرمز دورِ این اندیشه و افکار عشق تو را در سینه دارم همچو زندانی! هر روز در من می‌شود تکثیر و پر تکرار در خلوت چشمان تو تا بستری از درد هر شب تماشا می‌کنم خود را بروی دار سهم من از این عشق باید سوختن باشد! چون آتشی در دل بسوزم زیر این آوار حتی غزل درمان این زخم عمیقم نیست! بعد از تو می‌ماند جهانم پشت یک دیوار... @golchine_sher
ای خوشا با یاد تو انبوهی از غم داشتن دفتری خیس از غزل هر شب فراهم داشتن ای که بیش از حد مرا دلبسته‌ی خود کرده‌ای درد جانسوزی‌ست این شب‌ها تو را کم داشتن دل اگر زخم از دَم تیغ تو بردارد چه باک؟ احتیاجی نیست با زخم تو مرهم داشتن قسمتم - ای‌کاش - می‌شد جای این آشفتگی تکیه‌گاه شانه‌ات را قرص و محکم داشتن «خلوت تنهایی من» با «تو» زیبا می‌شود کاش می‌شد این دو را همراه با هم داشتن! @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080