مرا ببر به ملاقات خود، به مهمانی
تو را نگاه کنم با دو چشم بارانی
درون برزخ بود و نبود محبوسم
مرا رها کن از این تنگنای حیرانی
کجا نفس بکشم بی هوای آیاتت؟
چقدر دورم از اندیشههای قرآنی!
خودت به تیغ محبت بریز خون مرا
نشد برای تو نفس چموش قربانی
تو شور و شوق بهاری تو نور امّیدی
مرا رها نکنی در غم زمستانی
بگو که راه به آغوش آسمان باز است
بگو کبوتر آواره را نمیرانی
برای آنکه به دیدار خویشتن برسم
مرا ببر به ملاقات خود، به مهمانی
#زینب_نجفی
@golchine_sher
عطر حسن(ع) است و با خود آورده نسیم
ری گشته بهشت با کریم بن کریم
مانند زیارت حسین بن علی (ع)است
پاداش طواف حرم عبدالعظیم
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#شاه_عبدالعظیم
@golchine_sher
ای حَرَمت منزل هر یا کریم
عطر صمیمانه ی باب النعیم
آمده ام کرب و بلایی شوم
جان من ای حضرت عبدالعظیم
#ألسلام_علیک_یا_عبدالعظیم_حسنی
#أللهم_ارزقنا_کربلا
#مریم_محبی_نژاد_کرمان_نرماشیر
#عضوکانال
@golchine_sher
ساده انگاشتمت ، ساده نهانگاشتیام
از سحر تا به سحر روی هم انباشتیام
هرچه خوش بود به من گفتی و باور کردم
باز با این همه ، خوشحال مپنداشتیام
کاش در چشم تو یک بوتهای از گل بودم
تا تو چون گُل وسط باغچه میکاشتیام
حیف ، ما آدمیان بردهی امیال شدیم
نکند باب همین میل نگه داشتیام
منّتی نیست اگر ما به هم عادت کردیم
مثل تاجی به سر خویش که نگذاشتیام
تشت رسواییام از بام چو افتاد زمین...
پرچمم کردی و بر بام خود افراشتیام
یک قراری بگذاریم اگر قهر شدیم
هرکه قهر است خود اقرار کند؛ آشتیام
#پرویز_شالی
@golchine_sher
این روزها به هرچه گذشتم کبود بود
هر سایه ای که دست تکان داد، دود بود
این روزها ادامه ی نان و پنیر و چای
اخبار منفجر شده ی صبح زود بود
جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیست
محبوب من چقدر جهان بی وجود بود!
ما همچنان به سایه ای از عشق دلخوشیم
عشقی که زخم و زندگی اش تار و پود بود
پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسید
ساعت برای با تو نشستن حسود بود
دنیا نخواست؟ یا من و تو کم گذاشتیم؟
با من بگو قرار من این ها نبود! بود؟!
#عبدالجبار_کاکایی
@golchine_sher
هرگز مایوس نباش
من امیدم را در یاس یافتم،
مهتابم را در شب،
عشقم را در سال سخت یافتم،
و هنگامی که داشتم
خاکستر می شدم
گُر گرفتم...
#احمد_شاملو
@golchine_sher
عبدالعظیم_حسنی علیه السلام
در حریمت می خورد بر گونه باران بیشتر
بر گدایان می رسد یک لقمه ی نان بیشتر
بعد مشهد قبله ی عشاق شهر ری شده
با تو دارد کربلا یک باب احسان بیشتر
ای که پابوس شما پابوسی خون خداست
شهر از چشمان تو دارد مسلمان بیشتر
هر شب جمعه دلم را کنج ایوان می برم
حال من خوب است اما کنج ایوان بیشتر
خاک پای زائران را روی چشمم می کشم
یا حسین می گویم و یک یا حسن جان بیشتر
از کرم باب الحسن از روضه ها باب الحسین
در زیارت می دهی بر روضه فرمان بیشتر
از مدینه می کشم خود را به شهر کربلا
داغ این کوچه جگر سوزاند و آن بیشتر
نان خشکم را به دست اشک ها تر می کنم
نان اشک آلود کرده درد درمان بیشتر
#علی_الواریان
#عضوکانال
@golchine_sher
برای چیست که از رفتن تو دلنگرانم؟
مگر چقدر قرار است بیتو زنده بمانم
شکایتی اگر از عشق دارم، از سر خامیست
بهلطف خویش خطای مرا ببخش، جوانم
خزانِ سوختهام پرشد از شکوهِ شکوفه
هزارشکر که پای تو باز شد به جهانم
بهقول اهل سخن شاعری زبانزدم اما
همیشه پیش تو لکنت گرفتهاست زبانم
اگرچه پیش تو ماندن تمام حاجت من بود
ولی اراده کنی، بسته میشود چمدانم
#حسین_دهلوی
@golchine_sher
گـــــــــدای خانه زادی از قدیمم
نمک پروردهٔ خـــــــــوان کریمم
چنان اجــــــــدادم از روز ولادت
غلام حضرت عبدالعظیمم (ع)
#مجتبی_تاجیک_«ساده»
#عضوکانال
@golchine_sher
باید شبی به قبله حاجات رو کنم
تا از خدای خویش تو را آرزو کنم
کارم رسیده است به جایی که روز و شب
در عالم مجاز تو را جستجو کنم
کندوی تازه منی و تا بنوشمت
باید به نیش این همه زنبور خو کنم
آنان که پیش ازین به مصاف تو رفتهاند
گفتند در طواف تو با خون وضو کنم
چون کوزهگر سبو کند از کاسه سرم
بگذار پیش از آن سر خود در سبو کنم
چندان عجیب نیست که از رشک بشکند
آن دم که با تو آینه را روبرو کنم
دنیا به دل شکستگیام حکم داده است
باید برای او ورقی تازه رو کنم
#علیرضا_بدیع
@golchine_sher