eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
874 عکس
304 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشق روی تو می‌نازد به خیل عاشقان پادشاهی می‌کند صیدی که صیادش تویی @golchine_sher
پله ها می نوازند چشمم را ،شاعر نیمه شب های شیرازم حافظیه ست باران صدایم کن ،تا غریبانه تر گریه آغازم ساعتی پیش ناگاه برقی زد،حافظ از پله هاردشد آهسته با خود آن سوی نارنج هایم برد،بین آن جذبه ها گم شد آوازم دیدم اینجا عبایش تکان می خورد،بعد از آن پله ها راه می رفتند گفت می خواهم امشب ازاین بالا،باز در شهر شوری بیندازم با خودش برد تا غار خواجویم ،دارم امشب از آن خلسه می گویم تا سحرگاه یارب کجایم برد،با غزل های لبریز اعجازم خانقاهش شکوه ازل دارد،بر سرش ابر ذوق غزل دارد چه رجزها به بحر رمل دارد،باد در گوشه ی شور و شهنازم گفتم ای پیر کو باده ای گلگون،چرخش جام و آن حال دیگرگون در کدامین سحرگاه خواهی برد،با خودت تا تماشا گه رازم ... تا به خود آمدم ناگهان دیدم ،روی دستم غزل های حافظ را دیدم از حسرت اما گره خوردست،کفش های تب آلود پروازم! @golchine_sher
ما عشق به میهن وبه پرچم داریم این عاشقی از زمان ِ آدم داریم ما هرچه که داریم دراین کشور عشق از نام حسین واز محرًم داریم @golchine_sher
«ما عشق به میهن و به پرچم داریم» چون کوه اراده ای مصمم داریم از حرمله ها دمی هراسان نشویم تا در دلمان هُرم محرم داریم @golchine_sher
از روی مهر با من دل خسته یار شو پاییز کوچه های دلم را بهار شو ای مانده در نهان درختان آفتاب چون غم میان سینه ی من ماندگار شو پایان التهاب، شروع نگاه توست من یک کویر تشنگی ام، جویبار شو در دوزخی که معصیت بودن آفرید آرامش بهشتی یک چشمه سار شو کی بی حضور آیینه ها می توان شکفت ای دل تو رو به روی من آیینه دار شو @golchine_sher
من بی خیال ِ ابر ، از توفان نمی ترسم در زیر چتر عشق از باران نمی ترسم بگذار قایق بشکند با سیلی امواج من عاشقی دریادلم از جان نمی ترسم مرز یقین و کفر یک مو بود می دانم با عشق از نابودی ایمان نمی ترسم اصلا فریب سیب در عقلم نمی گنجد وقتی خدا را دارم از شیطان نمی ترسم بیهوده از هر باد بنیان کن نمی لرزم در آزمون سخت از میدان نمی ترسم من یک زنم اما دلم دریاست باور کن کوهم که از پیدا و از پنهان نمی ترسم در هر رگم خون نجابت می شود جاری اهل یقینم هرگز از عصیان نمی ترسم @golchine_sher
در رگ رگمان عشق امام و وطن است این عطر بهار از گلِ یاسمن است فردا بنویسیم به هرکوی و گذر: «این جشن ظهور حجه بن الحسن است» @golchine_sher
بیقرار و خسته ام! صلح و صفا گم کرده ام یارِ دیرین و رفیقِ با وفا گم کرده ام بی تو نابینایم و دارم هراس ِ چاه را بر زمین می افتم انگاری عصا گم کرده ام حاجتِ روزانه ام در حسرت آدینه ماند برنگشتی! باز هم مشکل گشا گم کرده ام میگرفتی کاش گاهی یک سراغی از من و کاش میگفتی خداوندا گدا گم کرده ام دوست دارم که نمازم را بخوانم رو به تو کعبه یک سنگ است! من قبله نما گم کرده ام یک نفر ایکاش می فهمید از بی‌تابی ام دردمندم! خیمهٔ دارالشفا گم کرده ام حالِ خوبِ سابقم را در کدامین معصیت؟! عهد و پیمان با تو را آیا کجا گم کرده ام؟!... چشم ها را بستم و در محضرت زانو زدم در خیالاتم دوباره دست و پا گم کرده ام دستهایم را بگیر و باز پیدا کن مرا در شلوغی های این دنیا تو را گم کرده ام @golchine_sher
وقتی دلم به سمت تو مایل نمی‌شود باید بگویم اسم دلم، دل نمی‌شود دیوانه‌ام بخوان که به عقلم نیاورند دیوانه‌ی تو است که عاقل نمی‌شود تکلیف پای عابران چیست؟ آیه‌ای از آسمان فاصله نازل نمی‌شود خط می‌زنم غبار هوا را که بنگرم آیا کسی ز پنجره داخل نمی‌شود؟ می‌خواستم رها شوم از عاشقانه‌ها دیدم که در نگاه تو حاصل نمی‌شود تا نیستی تمام غزل‌ها معلق‌اند این شعر مدتی‌ست که کامل نمی‌شود @golchine_sher
مرا میانِ دلِ گوشه گیرِ خود جا کن من از حواشی و گوشه کنار می‌ترسم... @golchine_sher
‍ ‍ چگونه یادِ تو از دلم برون کنم وقتی خیالِ عشقِ تو در سینه تار و پودِ من است.. @golchine_sher
تنم بپوسد و خاکم به باد ریزه شود هنوز مهر تو باشد در استخوان؛ ای دوست! @golchine_sher