eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
94 دنبال‌کننده
27.1هزار عکس
12.7هزار ویدیو
706 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
. آن چنان مهرِ تواَم در دل و جان جای گرفت که اگر سر برود، از دل و از جان نرود ❤️
🥀🍂🍂🥀 درین سرای بی کسی، کسی به در نمی‌زند به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمی‌زند یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی‌کند کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی‌زند نشسته‌ام در انتظارِ این غبارِ بی سوار دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی‌زند گذرگهی است پُر ستم که اندر او به غیرِ غم یک صلای آشنا به رهگذر نمی‌زند دل خراب من دگر خراب‌تر نمی‌شود که خنجرِ غمت از این خراب‌تر نمی‌زند چه چشم پاسخ است از این دریچه‌های بسته‌ات؟ برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی‌زند نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست اگر نه بر درختِ تَر کسی تبر نمی‌زند
🌼 الهی یک دل پُر درد دارم و یک جان پُر زجر، 🍁 خداوندا این بیچاره را چه تدبیر، 🌼 بار خدایا در ماندم از تو 🍁 لیکن در ماندم در تو، 🌼 اگر غایب باشم گویی کُجایی، 🍁 و چون به درگاه آیم در را نگشایی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشاپیش ولادت باسعادت حضرت فاطمه معصومه(س) و روز ملی دختر برهمگان مبارک باد . روز بزرگ داشت دختران، مقارن با فرارسیدن سالگرد ولادت میراث‌دار نام و سیره حضرت فاطمه زهرا علیها السلام، حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بر بانوان مؤمن و پرهیزکار فرخنده باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امام رضاع ❤️ یا امام رضا ع💕 ✅چهارشنبه های امام رضایی
🌿🌹🌿 مرا هزار امید است و هر هزار تویی شروع شادی و پایان انتظار تویی بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت چه بود غیر خزان‌ها اگر بهار تویی دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند در این سرا تو بمان! ای که ماندگار تویی شهاب زود گذر لحظه های بوالهوسی است ستاره ای که بخندد به شام تار تویی جهانیان همه گر تشنگانِ خون منند چه باک زان همه دشمن، چو دوستدار تویی دلم صُراحی لبریز آرزومندی است مرا هزار امید است و هر هزار تویی
💜 من بنده‌ی عاصیم رضای تو کجاست 💚 تاریک‌دلم نور و صفای تو کجاست 💜 ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی 💚 این بِیع بود لطف و عطای تو کجاست 🔻 رباعیات نقل شده از ابوسعید اباالخیر از دیگر شاعران
نگران فاصله رویاهایت و حقیقت اکنونت نباش. اگر می توانی چیزی را تصور کنی، آن را به دست خواهی آورد. بلوا_دیویس ❤️
☘ چهار تا ذکر آرامش بخش: ☘ حسبنا الله و نعم الوکیل برای وقتایی که ترس و اضطراب داری ☘ لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین وقتی خیلی ناراحتی و دلت گرفته ☘ افوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد برای وقتایی که میخوای خدا مکر و حیله دیگران رو در حق تو خنثی کنه ☘ ماشاءالله لا حول ولا قوه الا بالله برای وقتایی که طالب آرامش در دنیا هستی ♦️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صدا ۰۲۳.m4a
2.46M
🗣اسماعیل ⚜اذان ⚜چه ضرب آهنگِ ⚜قشنگی است ⚜می گوید ⚜خدا همین نزدیکیست ⚜گوش کن ⚜«الله اکبر» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🚩 اذان مغرب به افق یزد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌅تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها سفارش شده : ☆❣34 بار الله اکبر،🌼🍃 33 بار الحمدلله،🌼🍃33 بار سبحان الله🌼🍃
🍒✨ ✨🍒 ♡   (\(\      („• ֊ •„)  ♡
یوسف‌ترین صحرانشین دشت تنهایی یک‌ روز با اسب سفید از جاده می آیی در وصف نامت در حدیثی خوانده ام آقا طاووس اهل جنّتی، در حُسن یکتایی ای یاد تو تسکین، برای قلب بیتابم ای نام تو تنها دلیل هر چه شیدایی شبهای من مأنوس بوده با نگاه تو مادر به گوشم خوانده نامت را چو لالایی درس تمام روزهای هفته ام این بود هرجا به یادت ندبه خوان باشم تو آنجایی مثل کویرم ساکتم سردم زمین‌گیرم اما تو مصداق بهاری، سبز و زیبایی دنیا بدون تو شبی تار و نفس‌گیر است ای کاش می گفتند که این جمعه می آیی
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا بریده غصّه‌ی دل‌کندنت امان مرا قبول کن که مخاطب‌پسند خواهد شد به هر زبان بنویسند داستان مرا گذشتی از من و شب‌های خالی از غزلم گرفته حسرت دستان تو جهان مرا سریع پیر شدم آن‌چنان‌که آینه نیز شکسته در دل خود صورت جوان مرا به فکر معجزه‌ای تازه بودم و ناگاه خدا گرفت به دست تو امتحان مرا نه تو خلیل خدایی، نه من چو اسماعیل بگیر خنجر و در دم بگیر جان مرا تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد بیا و تلخ‌تر از این مکن دهان مرا چه روزگار غریبی است بعد رفتن تو بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا تو نیم دیگر من نیستی؛ تمام منی تمام کن غم و اندوه سالیان مرا 💠💠💠💠💠💠
دل بستن و دل کندن از کلیم کاشانی بدنامی حیات، دو روزی نبود بیش آن هم "کلیم" با تو بگوید چه سان گذشت یک روز، صرفِ بستنِ دل شد به این و آن روز دگر، به کندن دل، زین و آن گذشت شاهکارهای صائب تبریزی و کلیم کاشانی، مهدی سهیلی، ص ۲۸۵.
حکایتی از بوستان سعدی طبیب و کُرد شبی، کُردی از دردِ پهلو نخُفت طبیبی، در آن ناحیت بود و گفت: ازین دست کاو برگِ رَز می‌خورَد عجب دارم ار شب، به پایان بَرَد که در سینه، پیکانِ تیرِ تتار بِه از ثِقلِ مأکولِ ناسازگار گر افتد به یک لقمه، در روده، پیچ همه عمرِ نادان، برآید به هیچ قضا را، طبیب اندر آن شب بمُرد چهل سال ازین رفت و زنده‌ست کُرد لغات: نخفت: نخوابید. رز: انگور. به پایان بردن شب: کنایه از مُردن. پیکان: نوک تیزِ سر تیر. تتار: قوم تاتار. ثقل: سنگینی. مأکول: خوردنی. کلیات سعدی، بوستان، باب پنجم در رضا، ص ۳۲۶.