eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
94 دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
12.7هزار ویدیو
706 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
اونجا که میگه: اگر نام بلند از چرخ خواهی صبر کن صائب ز پستی می توان رفتن به بام آهسته آهسته
📜 درخت خدا چوب خدا جوهر – خادم سلطان – پرسید: «در این دنیا، سخنی را پنج بار در گوش آدمیزاد می‌خوانند، باز نمی‌فهمد و به خاطر نمی‌سپارد، پس برای چه پس از اینکه مُرد، هنگام به خاک سپردنش آن چیزها را در گوشش می‌خوانند؟ آن‌هم پس از مردن که آدمیزاد چیزهایی را که آموخته است نیز از یاد می‌برد.» مولانا گفت: «اگر آدمی همه‌ی چیزهای آموخته را از یاد ببرد، زلال و پاک می‌شود. آنگاه تازه برای فهمیدن نیاموخته ها آمادگی می‌یابد. تو اگرچه گوش داری، اما از اندرونت صدایی نمی‌شنوی. بر سر مزار بزرگان رفتنت به پرسیدن چیزی می‌ماند؛ پرسیدنی بدون صدا. این نشست‌ و برخاست‌های من و شما پاسخ آن پرسش‌های پنهانی شماست؛ چه در خاموشی چه با گفتگو. گرسنگی پرسش است از طبیعت، یعنی در خانه‌ی تن من شکافی پیدا شده است. پس خشت بده، گِل بده. خوردن نیز پاسخی است که: بگیر! نخوردن نیز پاسخ است، یعنی اینکه هنوز نیازی نیست. نبض گرفتن پزشک، پرسش است، جنبیدن رگ پاسخ آن. دانه در زمین انداختن، پرسش است، روییدن درخت، پاسخ؛ پاسخی بدون زبان، زیرا پرسش نیز بدون صدا بود. اگر حتی درختی نروید، بازهم پرسش و پاسخی در کار است. 🔻 برگرفته از فیه مافیه مولوی ✍ بازنویسی توسط محمد کاظم مزینانی
اندر طلبِ دوست همی بشتابم عمرم به کران رسید و من در خوابم گیرم که وصال دوست در خواهم یافت این عمر گذشته را کجا دریابم... 🍂🍂
وقتی تلاش می‌کنی همه چیز را کنترل کنی، هیچ لذتی نمی بری آرام باش، نفس بکش، رها کن ... تمرین کن در لحظه زندگی کنی؛ زندگی هیچگاه بی مشکل نخواهد بود، مشکل جزئی از دنیای مادی است در واقع همه چیز مساله است نه مشکل... فقط روح متعالی است که فارغ از رنج و مشکلات است... آرام باش، نفس بکش و رها کن رفیق ... 🪴
📜 حکایت مسجدِ مهمان کُش! در اطرافِ شهر ری مسجدی بود که ساکنان خود را می کشت . هر کس شب بدان مسجد درمی آمد همان شب از ترس در جا می مُرد و نقش بر زمین می شد . هیچکس از اهالی آن شهر جرأت نداشت مخصوصاََ در شب قدم بدان مسجدِ اسرارآمیز بگذارد . اندک اندک این مسجد آوازه ای در شهرهای مجاور به هم رسانید و مردم حومه و اطراف نیز از این مسجد بیمناک شده بودند . تا اینکه شبی از شب ها غریبی از راه می‌رسد و یکسر سراغِ آن مسجد را می‌گیرد . مردم از این کارِ عجیبِ او حیرت می کنند و می پرسند : با آن مسجد چه کار داری ؟ مردِ غریب با خونسردی و اطمینان تمام می گوید : می خواهم امشب در آن مسجد بخوابم . مردم حیرت زده می گویند : عقل هم خوب چیزی است ، مگر از جانت سیر شده ای ؟! مرد غریب می گوید : من این حرف ها سرم نمی شود . من به این حیاتِ دنیوی وابسته نیستم تا از کشته شدن واهمه ای داشته باشم . خلاصه به قول معروف « سرم درد می‌کند برای اینجور کارها !» بار دیگر ملامت جماعت شرع می شود امّا هر چه می گویند و اندرز می دهند گویی که بر آهنِ سرد می کوبند . مردِ غریب بی توجّه به نصایح مردم ، شبانه قدم در آن مسجد اسرار آمیز می‌گذارد و روی زمین دراز می کشد تا چُرتی بزند . در این حال صدای هولناکی بلند می‌شود . گویی کسی با صدای پُر طنین می گوید : آهای کسی که داخلِ مسجدی ، همین الّآن به سراغت می آیم . این صدا پنج بار شنیده شد . امّا آن مردِ غریب هیچ نترسید بلکه خوشحال هم بود . از اینرو با حالت آماده و مُصمّم از جا برخاست و فریاد زد : هر کسی هستی بیا تو ، من آماد‌ی مرگم . اگر جرأت داری بیا جلو... در همین لحظه بود که بر اثرِ این فریاد ، طلسم شکسته شد و از هر سو انبوهِ طلا سرازیر شد و آن مردِ غریب شروع کرد به جمع کردن آن‌ها ... این حکایت ، نقدِ حالِ عارف صادقی است که منازلِ پُر خوف و خطرِ ریاضت و سلوک را تا منزل مقصود طی می کند و از رنجِ راه و مصائبِ طریق و تهدید نفس و القائاتِ قاعدین و وسوسه گران سرد نمی شود و عاقبت به گنج معارف و معدن حقایق دست می یازد . 🔻 برگرفته از دفتر سوم مثنوی معنوی
خون دل ❣ مرغی به باغ رفت و یکی میوه کَند و خورد ناگه ز دست چرخ به پایش رسید سنگ خونین به لانه آمد و سر زیر پر کشید غلتید چون کبوترِ با باز کرده جنگ بگریست مرغ خُرد که برخیز و سرخ کن مانند بال خویش، مرا نیز بال و چنگ نالید و گفت خونِ دلست این نه رنگ و زیب صیاد روزگار، به من عرصه کرد تنگ آخر تو هم ز لانه، پی دانه بر پری از خون پر تو نیز بدینسان کنند رنگ در سبزه گر روی، کندت دست جور پر بر بام گر شوی، کندت سنگ فتنه لنگ آهسته میوه‌ای بکن از شاخی و برو در باغ و مرغزار، مکن هیچگه درنگ میدان سعی و کار، شما راست بعد ازین ما رفتگان به نوبت خود تاختیم خنگ
💫🌿 یک عمر در انتظاری تا بیابی آن را که درکت کند و تو را همان گونه که هستی بپذیرد، و عاقبت در می یابی که او از همان آغاز "خودت" بوده ای! 🔸 از کتاب "یادداشت های مرد فرزانه" نوشته ریچارد باخ
♦️ تک بیتی های پرمعنا از سعدیِ شیرین سخن: ⚜ تواضع گر چه محبوب است و فضل بیکران دارد ⚜ نباید کرد بیش از حد که هیبت را زیان دارد ⚜ دشمن خود را نباید زد تبر ⚜ گر توانی کشت او را با شِکر ⚜ هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد ⚜ بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد ⚜ دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی ⚜ زنهار بد مکن که نکردست عاقلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺑﺎﺭﺑﺎﺭﺍ ﺩﯼ ﺁﻧﺠﻠﺲ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﻧﺎﺏ ﺯﻧﺪﮔﯽ میگوید: ﺍﻭﻝ ﺩﻟﻢ ﻟﮏ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺩﺑﯿﺮﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﺮﻭﻡ! ﺑﻌﺪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯽﻣُﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺑﺮﻭﻡ! ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﺷﻮﻡ! ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﻢ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭ ﺷﻮﻡ! ﺑﻌﺪ ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﻪ ﺷﻮﻡ! ﻭ ﺣﺎﻻ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯽﻣﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺩﻓﻌﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ: ﺍﺻﻼ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ!
آموخته ام زندگی همیشه عالی و کامل نیست، اما همیشه همانی ست که تو میسازی... پس آن را به یادماندنی بساز و هرگز اجازه نده کسی خوشبختی تو را از تو بگیرد.....
کسی هرگز نمیداند چه سازی میزند فردا چه میدانی تو از امروز چه میدانم من از فردا همین یک لحظه را دریاب که فردا قصه اش فرداست..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارشنبه های امام رضایی دوست دارم نگات کنم، تو هم منو نگاه کنی -اَلسَّلاَمُ‌عَلَيْكَ‌يَاعَلِيِّ‌بْنِ‌مُوسَي‌الرِّضَـا ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این زندگى نیست که زیباست. این ما هستیم که زندگى را زیبا یا زشت مى‌بینیم. دنبال رسیدن به یک خوشبختى بى نقص نباشید. از چیزهاى کوچک زندگى لذت ببرید. اگر آن‌ها را کنار هم بگذارید، مى‌توانید کل مسیر را با خوشحالى طى کنید...🌱 🦋
💎 امیرالمومنین(علیه‌السلام) فرمودند : ⚜ روزها پرونده‌های عمـر شماست ، پس آنرا بـه بهـتـرین اعمـال تان جـاودان سـازید. 📚 غرر الحکم ، ص۱۱۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهی؛ دیگران مست شرابند و من مست ساقی. مستی ایشان فانی است و از من باقی.
🔸 آن‌که عمیقاً به خوشبختی خود علاقه مند است، همواره به خوشبختی دیگران نیز علاقه مند است، اما نه به خاطر دیگران؛ 🔸 در ژرفای وجود به خودش علاقه مند است، به همین دلیل یاری می‌رساند. 🔸 اگر در دنیا به همه بیاموزند که خود را دوست بدارند، تمام دنیا خوشبخت خواهد شد. 👌
دل داده ام بر باد بر هرچه بادا باد ! مجنون تر از ليلي شيرين تر از فرهاد اي عشق ! از آتش اصل و نصب داري از تيره ي دودي، از دودمان باد آب از تو طوفان شد ، خاک از تو خاکستر از بوی تو آتش در جان باد افتاد هر قصر بی شیرین ، چون بیستون ویران هر کوه بی فرهاد ، کاهی بدست باد هفتاد پشت ما از نسل غم بودند ارث پدر ما را اندوه مادرزاد از خاک ما در باد بوی تو می آید تنها تو می مانی ، ما می رویم از یاد  
هندسه‌ی میوه‌ها واقعا عجیب و زیباست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷خـدایا بہ تـو توڪل می‌کنـم 🍃و حـس داشتنت 🌷پناهگاهی می‌شـود همیشگی 🍃در اوج سختی‌هایم 🌷روزهایم را با رحمتت بخیـر بگردان 🌷بنـام خـدایی ڪه 🍃تسکین دهنـده دردها 🌷و آرامـش دهنده قلب‌هاست 🌷بِسـمِ الله الرَّحمـن الرَّحیـم 💕الهـی بـه امیــد تـو