eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
94 دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
12.7هزار ویدیو
706 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
ঊঈ🌺🍃 سلام بخونید عشق کنید چند آيه زيبا : گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟ گفت: «انَّ مع العسر یسرا» "قطعا به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/6) * گفتم: واقعا؟! گفت: «فإنَّ مع العسر یسرا» حتما به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/7) * گفتم: خب خسته شدم دیگه... گفت: «لاتـقـنطوا من رحمة الله» از رحمت من ناامید نشو.(زمر/53) * گفتم: انگار منو فراموش کردی! گفت:«اذکرونی اذکرکم» منو یاد کن تا یادت باشم. * گفتم: تا کی باید صبر کرد؟! گفت: « وَ ما یدریک لَعلَّ السّاعة تکون قریبا» تو چه می دانی، شاید موعدش نزدیک باشد.(احزاب/63) «انّی اعلم ما لاتعلمون» من چیزایی میدونم که شما نمی دونید.(بقره/ 30) * گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک، خیلی دوره! تا اون موقع چی کار کنم؟ گفت: « و اتّبع ما یوحی الیک و اصبر حتی یحکم الله» حرف هایی که بهت زدمو گوش کن، و صبر کن ببین چی حکم می کنم. (یونس/ 109) * ناخواسته گفتم: الهی و ربّی من لی غیرک (خدایا آخه من غیر تو کیو دارم؟!) گفت: «الیس الله بکاف عبده» من هم برای تو کافی ام.(زمر/36) ‍‌‍‍💜💕
💎 امامـ عـلـے عليه السلامـ بهترين تجربه آن است كه تو را پند دهد. 🦋 📚 تحف العقول، ص٨٠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهی ! 🤍🌱 ای کریمی که بخشنده عطایی و ای حکیمی که پوشنده خطایی و ای احدی که در ذات و صفات بی همتایی و ای خالقی که راهنمایی و ای قادری که خدایی را سزایی، به ذات لایزال خود و به صفات با کمال خود و به عزت جلال خود و به عظمت جمال خود که جان ما را صافی خود ده، دل ما را هوای خود ده، چشم ما را ضیاء خود ده و ما را آن ده که آن به 💚آمین🌱
🌸 تو از کدام گم شدن حوالی من آمدی 🕊 همین که لب‌به‌لب شدی به خالی من آمدی 🌸 غبار عشق برلبت رسیده ای به انزوا 🕊 دمی سکوت کن غزل کمی‌بخواب بی صدا 🌸 تو خسته ای نگاه کن چقدر زخم خورده ای 🕊 و اتفاق بود اگر هنوز هم نمرده ای 🌸 نشسته‌ام کنار تو نترس خوب می‌شوی 🕊 دوباره ماه قصه ها پس از غروب می‌شوی 🌸 به خود که آمدی بگو بگو تمام درد را 🕊 بخوان که می‌شناسم این صدای دوره گرد را 🌸 من از مسیر دیگری به حس تو رسیده‌ام 🕊 هزار و یک شب تو را هزار بار دیده‌ام 🌸 کسی تو را ندیده در سوال چشم های تو 🕊 نگو که اشک می‌شود وبال اشک های تو 🌸 نترس عمر سادگی به انتها نمی‌رسد 🕊 همیشه راه گم شدن به ناکجا نمی‌رسد
. 📚 گر نگهدار من آن است که من می‌دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد 🖇 معنی و کاربرد: 🔸 این ضرب المثل نشانه توکل به خدا و اعتماد به او در شرایط سخت است. 🔹 در زمانی که اتفاقی عجیب و ناگواری می افتد اما آسیبی به شخصی نمی رسد معمولا از این ضرب المثل استفاده می‌کنند. 🖇 داستان: این ضرب المثل حکایت جالبی دارد که از دل یک نبرد تاریخی بیرون آمده است. آغامحمدخان قاجار در سال 1173 شمسی فرمان داد تا لشکر ایران به طرف قره باغ حرکت و قلعه «شوشی» را تسخیر کنند. قلعه شوشی به «شیشه» هم معروف بود و مرکز حکومت قره باغ در آن قرار داشت. «ابراهیم خلیل خان» رئیس ایل «جوانشیر» و حاکم قلعه شوشی، حاضر به اطاعت از دولت قاجار نبود و در نتیجه آغامحمدخان فرمان داد تا قلعه شوشی را محاصره کنند. اما پیش از حمله به قلعه، برای آن که از خونریزی و کشتار جلوگیری شود، این بیت شعر را برای ابراهیم خلیل خان حاکم قلعه فرستاد: ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارد تو ابلهانه گریزی به آبگینه حصار آبگینه در این بیت به معنای شیشه و آیینه به کار رفته و منظور از «آبگینه حصار» همان قلعه شیشه است. ابراهیم خلیل خان که به هیچ وجه نمی خواست تسلیم دولت آغامحمدخان شود، بیتی را که منسوب به «ملا پناه واقف» است، در پاسخ به آغامحمدخان فرستاد: گر نگهدار من آن است که من می دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد منظور ابراهیم خلیل خان از شیشه همان قلعه شیشه یا شوشی است و «سنگ» هم اشاره به بیت آغامحمدخان و پرتاب سنگ با استفاده از منجنیق دارد. از آن موقع بود که این بیت به ضرب المثل تبدیل شد و به زبان مردم راه یافت.
هرچه کنم نمی شود تا بروی تو از دلم از تو فرار می کنم باز تویی مقابلم
هر کجا وقت خوشی رو دهد آنجاست بهشت... 🦋
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم می‌گذرد... 🪴
.. سکوت‌نکن.… زمزمه کن گاهی! قدم بزن در کوچه های زندگی... وگاهی آرام پرواز کن…... این آبی بیکران مال تو نباشد… مال کیست؟ 🌿 🌺‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎
🌿🌷🌷🌿 گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم همچنان چشمِ گشاد از کَرَمَش می‌دارم به طَرَب حمل مَکُن سرخیِ رویم که چو جام خونِ دل عکس برون می‌دهد از رخسارم پرده‌ی مطربم از دست برون خواهد برد آه اگر زان که در این پرده نباشد بارم پاسبانِ حرمِ دل شده‌ام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم منم آن شاعرِ ساحر که به افسون سخن از نِیِ کِلک، همه قند و شِکَر می‌بارم دیده‌ی بخت به افسانه‌ی او شد در خواب کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم؟ چون تو را در گذر ای یار نمی‌یارم دید با که گویم که بگوید سخنی با یارم؟ دوش می‌گفت که حافظ همه روی است و ریا بجز از خاکِ درش با که بود بازارم؟ 🔻 غزل ۳۲۴ از دیوان حافظ
دیوان صوتی حافظ 324 با صدای خانم مدرس زاده.mp3
2.05M
. ⚜ دیوان حافظ را درست بخوانیم 🖇 خوانش غزل ۳۲۴ دیوان حافظ 🎙 با صدای خانم فریبا مدرس زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا رب دل ما را تو به رحمت جان ده درد همه را به صابری درمان ده این بنده چه داند که چه می‌باید جست داننده تویی هرچه تو دانی آن ده ...🍃
. پادشاهی به درویشی گفت: "آن لحظه که تو را به درگاه حق تجلی و قُرب باشد، مرا یاد کن." گفت: "چون من در آن حضرت رسم و تابِ آفتاب آن جمال بر من زند، مرا از خود یاد نیاید؛ از تو چون یاد کنم؟" اما چون حق تعالی بنده ای را گزید و مستغرق خود گردانید، هرکه دامن او بگیرد و از او حاجت طلبد، بی آن که از آن بزرگ نزد حق یاد کند و عرضه دهد، حق آن را برآرد. 👌🌿 🔸 از کتاب "فیه مافیه" مولانای جان
به جای شکایت از چیزایی که نداری برای چیزهایی که داری قدردان باش چون اولا خودت احساس بهتری پیدا میکنی ثانیا ناخودآگاه باعث جذب چیزهای خوب به سمتت میشه
آموخته‌ام آن چیزی که اکثر انسان‌ها شکست و بدشانسی می‌نامند مشیت خداوند برای نشان دادن مسیری بهتر است... 🕴اپرا وینفری
لحظه‌ها را درياب ... زندگی در فردا نه همين امروز است راه ها منتظرند تا تو هرجا كه بخواهی برسی لحظه‌ها را درياب پای در راه گذار ... رازِ هستی اين است ... 👤سهراب سپهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه خواستی تکیه بدی نه به چهره ها اعتماد کن نه به زبون ها به دو تا چیز اما میشه تکیه کرد؛ یکی مرام و مردونگی دومی انسانیت اولی نمک میشناسه دومی هیچ وقت ظلم نمیکنه!
در مسیر زندگی غم و شـادی عشـق و نفرت امید و نا امیدی هست انتخاب با توست ... که نظر به کدام سو کنی....🌸🍃
 📚 🔸ندیم سلطان، حکیمی را به صحرا دید که علف می چید و می خورد. گفتش که: 🔸اگر به خدمت شاهان درمی آمدی، نیازمندخوردن علف نمی شدی، 🔸پاسخ داد: تو نیز اگرعلف می خوردی، نیازمند خدمت شاهان نبودی. 📚کشکول شیخ بهایی
هیچگاه درگیر گذشته نشوید اگر بخواهید دوباره و دوباره فصل قبلی  کتاب زندگی‌تان را بخوانید هیچوقت نخواهید توانست  فصل جدید زندگیتان را شروع کنید
سگی نزد شیر آمد گفت: بامن کشتی بگیر! شیر سر باز زد و نپذیرفت. سگ گفت: نزد تمام سگان خواهم گفت که شیر از مقابله با من می هراسد!! شیر گفت: سرزنش سگان راخوشتر دارم از اینکه شیران مرا شماتت کنند که با سگی کشتی گرفته ام ...! یادمان باشد هر کاری و هر سخنی ارزش جواب دادن ندارد..
. 〽️راههای افزایش خوش بینی و امید در زندگی ✅ به اتفاقات خوب روزانه‌ خود فکر کنید و یا با فردی دیگر در مورد آنها صحبت کنید. ✅ روز خود را با قلبی قدردان و شکرگزار آغاز نمایید . ✅ فهرستی از توانایی‌های خود را آماده کرده و چگونگی استفاده از آن‌ها را بررسی کنید . ✅ هدف دست‌یافتنی خود را مشخص کرده و فرآیند رسیدن به آن را یادداشت نمایید . ✅ عوامل استرس‌زا را شناسایی کرده و به‌ دنبال راه‌های کنترل آن‌ها باشید . ✅ لبخند بزنید و با اطرافیان خود مهربان باشید . ✅ در لحظه زندگی کنید و به‌جای افسوس بر گذشته و نگرانی از آینده ، بر حال تمرکز کنید .
اگر ڪسے را یافتی ڪه در "لبخندت،" " غمت را "دید در"سڪوتت، " "حرفهایٺ را"شنید و در "خشمت" " محبت را "فهمید بدان او بهترین "دارایے زندگے" توست.