امام علی - علیه السلام - فرمودند:
سرکشی، در ستمکاری بر بندگان خداست.
غرر الحکم، ج ۲، ص ۵۱۳.
#امام_علی(ع)
#ستمکاری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
🔴 درد در عالم ار فراوان است
هر یکی را هزار درمان است
(سنایی)
🔴 در طریقت، هر چه پیش سالک آید، خیر اوست
(حافظ)
🔴 در قفس از چیست بلبل؟ از زبان خویشتن
(ابن یمین)
🔴 درِ مسجد است؛ نه کندنی است، نه سوزاندنی!
🔴 دروغ، گُل میدهد؛ ولی میوه نمیدهد.
🔴🔴🔴🔴🔴
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۵۰۳، ۵۰۹ - ۵۱۱، ۵۱۴.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
مناظرهی کاغذ با قلم😂😂😂
از محمد صالحی آرام
"قلم گفتا که: من شاه جهانم
قلمزن را به دولت میرسانم"
به او کاغذ همیگفت: ای قلم جان
برو دنبال کار خود بَبَم جان
گذشت آن دورههای آنچنانی
قلمزن را تو بر دولت رسانی!
خودت را وِفق دِه با روزگاران
مکن دیگر تو فکر دوستداران
قلمزن هم گرفتار است و مضطر
به کار خویش، حیران و سلندر!
رجز دیگر مخوان؛ کمتر بزن حرف
مکن زین بیشتر وقت خودت صرف
اصولاً بهرِ خود، فکری دگر کن
برو یک کار دور از دردسر کن
چو من، یکچند قایم شو در انبار
که تا افزون شود نرخت به بازار!
ببین من تا سفید استم، عزیزم
به دور از انگها، پاک و تمیزم
به من کاری ندارد هیچ قاضی
رئیسان، جملگی از بنده راضی!
غرض، بس کن شعار خشک و خالی
که روزی میدهندت گوشمالی
حقایق را ببین، کمتر بزن لاف
قلمزن را مکن بیهوده علّاف!
همچو شرر خندیدن، دفتری در شعر طنز، صالحی آرام، ص ۶۱ و ۶۲.
#شعرطنز
#مناظرهیکاغذباقلم
#محمدصالحیآرام
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بزرگان ادبیات جهان 📚📚📚
ژول وِرن (۱۸۲۸ - ۱۹۰۵)
در شهر نانت متولد شد و تحصیلات خود را نیز در همان جا به اتمام رساند. سال ۱۸۴۸ به پاریس رفت و در مدرسهی حقوق تحصیل کرد؛ اما کار تئاتر نظر او را جلب کرد و به نمایش گرایش یافت و با الکساندر دوما (پدر) که صاحب تئاتر بود، آشنا شد. به تشویق او نمایشنامهی پیمانهای گسسته را نوشت.
او ضمن رفت و آمد به کتابخانهها، با کشفها و اختراعهای علمی آشنا شد و به دنیای پر اسرار علوم وارد گردید. از طریق جهانگردان به مسائل جغرافیایی و سرزمینها هم آشنایی پیدا کرد و به نوشتن داستانها و نمایشنامههایی پرداخت.
سال ۱۸۵۷ ازدواج کرد و برای گذران زندگی، در یک صرافی مشغول کار شد. همه روزه از پنج تا ده بامداد، سرگرم نوشتن بود و بعد از آن به بنگاه صرافی میرفت.
ناشری به نام هِتزِل، دستنویس رمان پنج هفته در بالن را دید و بسیار شگفتزده شد و قراردادی با ژول ورن امضا کرد که به مدت بیست سال و هر سال دو جلد رمان به او تحویل دهد و در ازای هر جلد، دههزار فرانک دریافت کند.
از آن پس، ژول ورن به نگارش رمانهای علمی - تخیلی پرداخت. مسافرت به مرکز زمین، فرزند ناخداگران، گِرد کرهی ماه، بیستهزار فرسنگ زیر دریاها، سفر هشتادروزه به دور دنیا، میشل استروگوف و جزیرهی اسرارآمیز از آن جمله است.
با تلخیص از تاریخ ادبیات جهان، غلامحسین دِهبزرگی، ص ۱۹۸ و ۱۹۹.
#بزرگانادبیاتجهان
#ژولورن
#کانالگلزارادبیات
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
طرح تناقض
از دکتر شفیعی کدکنی
عشق، آن کبوتریست که پرواز میکند
بالای خطّ مرز افقها و آبها
نه میل او به سوی بهشت است و جوی شیر
نه بیمش از جَحیم و هراس از عذابها
در لحظهای یگانه
بهشت و جهنم است
طرح تناقض است و
همه پیچ و تابها.
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، بارانی از درون، ص ۲۴۰.
#عشق
#تناقض
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
هدایت شده از اشعار و دلنوشته های (فاطیما)
نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید
احسان هنری نیست به امید تلافی
✍#صائب_تبریزی
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
🌹👌🌹👌🌹
داستان کوتاه
دل ❤️❤️❤️
روزی ثروتمندی، سبدی پر از غذاهای فاسد به فقیری داد. او لبخندی زد و سبد را گرفت و از قصر بیرون رفت. فقیر همهی آنها را دور ریخت و به جایش، گلهایی زیبا و قشنگ در سبد گذاشت و بازگردانید.
ثروتمند، شگفتزده شد و گفت: چرا سبدی که پر از چیزهای کثیف بود، پر از گلهای زیبا کردهای و نزدم آوردهای؟ فقیر گفت: هر کس آن چیز را که در دل دارد، میبخشد.
داستان کوتاه، مهرانگیز کیان ارثی، ص ۴۱.
#داستانکوتاه
#دل
#مهرانگیزکیانارثی
🌹از معرفی کانال#گلزارادبیات به دیگران سپاسگزارم.🙏
بانو خالقی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دلسوزی شمع
از جامی
ای شمع، بزمِ حُسنِ تو را گرم میکند
دلسوزیای که بر سرِ پروانه میکنی
کتاب مشاعره، دکتر آذر، ص ۷۷.
#شمع
#جامی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303