eitaa logo
گلزار شهدا
5.9هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ارادت خاصی به امام حسین داشت . هر سال محرم نذری میداد و به نیابت ازاین که روزی شهید شود دعای توسل وزیارت عاشورا میخواند. می گفت : ازخداوند هرچی خواسته ام داده فقط یک شهادت ارزویم هست و دوست دارم لیاقت این را داشته باشم که همانند امام حسین به شهادت برسم . 💠در اقوام چند خانواده یتیم بودند . علی خیلی به آنها سر میزد . برای برطرف شدن مشکلات نیت میکرد ودر قلکی که برای این خانواده ها گذاشته بود مقداری پول می ریخت و هرماه قلک را باز می کرد و هزینه را به آنها می داد. 💠هر سال عید بعد از تحویل سال اولین عید دیدنیمان با این خانواده ها بود . در این دیدارها علی کاری می کرد که آنها خوشحال شوند. یک روز از من خواست که اگر روزی شهید شد این کارش را ادامه دهم. عید سال 95 سفارشی که علی کرده بود را انجام دادم . به اتفاق فرزندانم به دیدار این عزیزان رفتیم... علی جوکار 🌱🌷🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz نشردهید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 . الحمدلله آن شب کسی در مقر لشکر ما شهید نشد . اوایل صبح بود مه چند دستگاه لودر برای حفر سنگر به مقر جدیدمان آمدند و سنگرها یکی پس از دیگری حفر شد. چند تکه چوب و ورق گالوانیزه را روی سنگر گذاشتیم ، پلاستیک بزرگی بطور کامل روی آن کشیدیم و سقف را با خاک پوشش دادیم . کم کم سایر امکانات از جمله آب ، حمام صحرایی و .... فراهم شد . همه به یکدیگر کمک کردند تا سنگرها استتار شود. یکی از مشکلات اساسی که در جبهه وجود داشت نداشتن سنگرهای ايمن و مطمئن بود . سنگرهای عراقیها که به تصرف رزمندگان درآمده بود همه زیر زمینی و قطر خاک روی آنها هم زیاد بود خمپاره و موشکهای کم قدرت در آنها نفوذ نمی کرد، درب ورودی سنگرهایشان دارای پیچ و خم بود تا مانع ورود ترکش خمپاره .شود برای تردد بین این سنگر و آن سنگر ، کانال به عمق یک و نیم متر حفر کرده بودند . ولی سنگرهای ما این ایمنی را نداشت بعضی در داخل چادر بودند وضعیت سنگرها در کوهپایهها و تپه ماهورها کمی بهتر بود بعضی از رزمندگان تیپها و گردانها در سنگرهای عراقیها که به تصرف درآمده بود مستقر شده بودند و امنیت بیشتری داشتند . اوایل جنگ متأسفانه امکانات خیلی خوبی در اختیار ایرانیها نبود، همان حداقل امکانات هم با خیانتهای رئیس جمهور وقت ابوالحسن بنی صدر که فرمانده کل قوا بود برای استفاده رزمندگان مضایقه میشد. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید ┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐کشف پیکر مطهر شهید در عمق زمین ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ جزیره مجنون خیبر 💢هدیه به شهدا صلوات 🌱🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
⭐️یادی از سردار جهادگر شهید حاج خلیل پرویزی⭐️ 🌹با خلیل برای بازدید بچه‌های تیپ المهدی(عج) به ارتفاع قمطره رفتیم. آنجا بلندترین ارتفاع منطقه بود، بچه ها نه آب بهداشتی داشتند نه حمام و دستشویی.وقتی برگشتیم، خلیل گفت هرجور هست باید برای این بچه ها حمام و دستشویی جور کنیم. گفتم: توی این جاده تویوتا بدون بار هم به سختی بالا میره، چطور می خواهی حمام دستشویی پیش ساخته بالا ببری! گفت: تو جور کن، بالا بردنش هم خدا بزرگ هست. روز بعد یک تانکر آب، با یک کانکس که سه حمام و سه دستشویی داشت به منطقه آمد. خلیل گفت با همین کامیون آن را بالا ببرید، به یکی از بولدوزر ها هم گفت پشت کامیون حرکت کند و آن را هل دهد. بعد از چند ساعت کامیون بالا رسید، خود خلیل هم با یک لودر بالا آمد. محل دستشویی و حمام را صاف کردیم، یک جایگاه بلند هم برای منبع آب ساختیم، که بچه با برف های یخ زده آن را پر کردندتا با تابش آفتاب، آب شود و مشکل آب تمیز را حل کند. رسم جهاد این بود که مشکلات رزمندگان را حل کند و خلیل یک جهادگر به تمام معنا بود که فکر و ذکرش حل مشکلات رزمندگان بود. 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢اعمال شب و روز عید مبعث... https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 میهمانی لاله های زهرایی و عید سعید مبعث🎊 💢گرامیداشت شهدای انقلاب اسلامی🌹 💢 کربلایی اصغر آسیابانی 💢 : کربلایی حسن پورحسن : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام : ◀️ پنجشنبه ۱۹ بهمن / از ساعت ۱۶ 🔺🔺 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃 بخیر مے شود این روزهاے دلتنگے ببین کہ روشنم از یاد خوب لبخندت 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠پسرم محمدمهدی تازه به دنیا آمده بود. به خانه پدر رفتم. یک شب پسرم بی تابی می کرد. گهواره را وسط سالن پذیرایی گذاشتم و شروع کردم به راه رفتن و لالایی خواندن. ولی فایده ای نداشت. عسکر به خانه آمد .مرا در آن وضع دید. محمدمهدی را گرفت و گفت: شما بروید و بخوابید. گفتم: داداش بچه بی تابی می‌کند... گفت: ایرادی ندارد شما بروید و استراحت کنید. آن موقع عسکر ۲۰ ساله بود. به اتاق رفتم. چند دقیقه ای گذشت و دیگر صدای گریه بچه نمی آمد. خوب که گوش کردم صدای زیارت عاشورای عسکر را شنیدم. آن شب عسکر در کنار گهواره محمدمهدی با صوتِ دلنشینش، زیارت عاشورا را برای محمدمهدی خواند و او تا صبح راحت خوابید.(راوی خواهرشهید) ✍قسمتی از وصیت شهید: هر شخصی عهده دار ولایت شد برای ما واجب التعظیم است و وظیفه ما هست که از آن مواظبت کنیم تا به دست صاحب اصلی اش برسد و همه ما را از این منجلاب در بیاورد ان شاءالله. عسکر زمانی مدافع حرم 🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 .نامه رزمنده ی بسیجی که اسیر شده بود واحدی که در لشکر فجر در آن انجام وظیفه میکردم عهده دار تهیه شد لیست شهدا و زخمیها نیز بود، پس از اینکه لیست تکمیل می آن را بر داشته و به ستاد فرماندهی نیروهای استان فارس که در اندیمشک مستقر بود تحویل میدادم، علاوه بر آن بسیجیان استان فارس که به منطقه عین خوش اعزام میشدند، ابتدا کارت و پلاک آنها توسط واحد ما صادر میشد و سپس به سایر قسمتها گردانهای لشکر معرفی می شدند یک روز حدود ساعت هشت صبح بود برادر مجید خدایی که در دوران آموزشی ، مربی نظامی مان بود به اتفاق یکی از برادران به سنگر واحد ما مراجعه کردند. به محض اینکه مرا دید خوشحال شد ، یکدیگر را در بغل گرفتیم و پس از احوال پرسی نامه ای از جیبش بیرون آورد و برایمان خواند. این نامه را یکی از برادران بسیجی که در عملیات فتح المبین اسیر شده بود و در زندانهای عراقی به سر میبرد نوشته بود و از طریق صلیب سرخ جهانی به خانواده اش در شیراز ارسال کرده و به دست آنها رسیده بود. در این نامه نوشته شده بود : من به اتفاق دوستم ..... در تپه های جنوبی شوش عمليات فتح المبين در نبرد با نیروهای عراقی حضور داشتیم هر دو نفرمان مجروح و به دست نیروهای عراقی اسیر شدیم. دوستم که جراحت شدیدی داشت قادر نبود حرکت کند توسط یک افسر عراقی با اسلحه کلت به شهادت رسید. وقتی ما را حرکت دادند جنازه دوستم در پشت شوش در گودالی کنار یک تانک سوخته و اتاقک مخروبه ماند . کسی که همراه برادر مجید خدایی بود دایی آن بسیجی شهید بود . به اتفاق این دو برادر نامه را برداشتیم ، سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم. طبق آدرس نوشته شده در نامه، در جنوب شوش منطقه مورد نظر را پیدا کردیم با ماشین در حرکت بودیم تا به تانک سوخته برسیم ، ناگهان چیزی توجه ام را جلب کرد یک نوار سفید رنگی بود حاشیه آن نوشته شده بود «اینجا میدان مین است» چند متر آن طرف تر هم چند رأس از چهار پایان روی مین رفته و مرده بودند. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید ┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐ رهبر انقلاب: مصیبت غزه مصیبت بشریت است و نشان می‌دهد نظم کنونی جهانی نظم باطلی است و این قابل دوام نیست.۱۴۰۲/۱۱/۱۹ 🌱🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
•دلت که گرفت💔 •با رفیقی درد و دل کن ⇜که باشد •این زمینیـ🌎ها •در کارِ مانده اند 🌷 😔 🌹🍃🌹🍃 عصر پنجشنبه، هدیه به شهدا 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🔹با ورود امام خمینی (ره) به ایران ابراهیم به بچه‌ها می گفت: صاحب این انقلاب آمد، ما دیگر مطیع ایشونیم. هر چی امام بگه همون اجرا می شه. 🔸 از آن روز به بعد ابراهیم دیگر خواب و خوراک نداشت. در ايام دهه فجر چند روزی بود كه هيچ كس از ابراهيم خبری نداشت تا اين كه روز بيستم بهمن دوباره او را ديدم. بلافاصله پرسيدم : كجائی ابرام جون؟ مادرت خيلی نگرانه! مكثی كرد و گفت: توی اين چند روز من و چند نفر ديگه تلاش می كرديم تا مشخصات شهدائی رو كه گمنام بودن پيداكنيم. چون كسی نبود به وضعيت شهدا، توی پزشكی قانونی رسيدگی كنه... 🌱🌷🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz نشردهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش باشد عیدیِ مبعث همین، کربلا پای پیاده اربعین🙂💔 🌷 🌙 کربلا می خواهم... 🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃 ❤️ چه سپیده دمان دلربایی است وقتی آفتاب یادت بر آستان دلم میتابد و گوشه گوشه ی دلم پر از شکوفه های معطر محبتت می شود ... انگار پر از امید می شود، پر از لبخند، پر از آرامش و زندگی... من با تو بهاری ام حتی در یخبندان زمستان... من با تو زنده ام... 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
اﻧﻘﻼﺑــﻲ ﺷﻬــﺪا🌹 🌷 ما در محلــه شیشــه گری شیراز بودیم. زمســتان ۵۷، سر شب که می شد, عباس می زد به خیابون و همراه دوستــاش شروع می کــرد به فریاد الله اکبر. تا مامورها می رسیدن, می پریدن توی ساختمون هـلال احمــر و مامورها دست از پا درازتر بر می گشــتن! چند روز بعـد چند تانـک و سرباز توی خیابون ما مســتقر کردند که جلو فریاد الله اکبر را بگــیرن. شـب که می شد می دیدم عباس یه فلاڪس چاےو چند تا اســتکان بر مـے داره می ره تو خیابون... گفتم چایے براے کی؟ گفت واســه سربازهای تو خیابون! گفتم برای این بی دین و ایمون ها که رو مـردم اسلحـه می کشن!😳 گفت :مـفت ڪه نمی دم؟ گفــتم؛ نکنه پول مے گیری؟ گفت:پول نه, اما قیمــت هر استکان چای, یک بر شــاهه!😳😄 خندید و گفت همه سرباز ها هم پول چای رو میــدن!😄 غلام_عباس کریمپور 🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
ﻣﻨﺠﻲ_ﻣﻮﻋﻮﺩ (ﻋﺞ ) اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و آزادی مردم فلسطین و رهایی قدس 🌷🎊🌹 حضـرت رسـول (ص) : قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این‌ قرض را خـداوند سبحــان ادا مى ‌کند)  💠ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ منجے موعــود، در روزاول ماه شعبان المعظم (روز‌ یکشنبه ۲۲ بهمن ماه) ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋ شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد 👇◾️👇 ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ:
6037997950252222
بــنام مرکز نیکوکاری شهدای گمنام 🔺▫️🔺▫️ هییت شهداے گمنام شـــیراز مرکز نیکوکاری شهدای گمنام شیراز 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🚨اعضای محترم کانال امروز جمعه هست خیرات اموات و درگذشتگان فراموش نشود انشاالله همه حتی به مقدار کم در این سنت حسنه صدقه و ذبح اول ماه شرکت کنند
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 . برادر خدایی گفت: ما نه میتوانیم پیاده شویم و نه میتوانیم به مسیر ادامه دهیم ممکن است لحظه روی مین برویم. تصمیم گرفتیم که برگردیم . با قرائت آیت الکرسی و فرستادن صلوات عقب عقب درست لاستیک ماشین را روی جای چرخها که آمده بودیم کنترل کردیم و برگشتیم. حدود دویست متری که برگشتیم متوجه شدیم که از میدان مين خارج شده ایم . از مسیر دیگری به راه افتادیم تا به کنار گودال ، تانک سوخته و دیوار خرابه رسیدیم. چون مدت زیادی از عملیات فتح المبین گذشته بود.استخوانهای زیادی ریخته، مشخص نبود مربوط به شهداء است یـا کشته های عراقی. برادر خدایی گفت: ما باید حتماً پلاک ویژه رزمندگان که در جبهه برای شناسایی گردن آن هاست پیدا کنیم ، سپس شماره پلاک را با مشخصات ثبت شده مطابقت نماییم تا معلوم شود متعلق به کدام شهید است . با یک الک که به همراه آورده بودیم شروع کردیم خاک گودال و اطراف آن را به طور کامل الک کردیم تا شاید پلاکی پیدا کنیم تا بعد از ظهر این کار را ادامه دادیم ولی متأسفانه پلاکی پیدا نشد. چون جنازه های خشک شده ای از عراقیها در آنجا بود که استخوان بدن آنها کاملاً در لباس قرار داشت و روی زمین افتاده بود و معلوم بود که عراقی هستند، نمیتوانستیم به استخوانهای درون گودال مطمئن باشیم که مربوط به همان شهیدی است که ما دنبالش هستیم. مأيوس و ناراحت دست از ادامه تفحص کشیدیم و به طرف عین خوش حرکت کردیم. شب بود که به مقر لشکر رسیدیم . بسیار خسته که بودیم پس از نماز و شام هر سه نفر خوابمان برد تا نماز صبح حاجی مهریار صدایمان زد ، برادران بلند شوید وقت نماز صبح است بلند شدیم و نماز خواندیم. پس از صرف صبحانه برادر خدایی و همراهش را به اندیمشک رساندم و آنها هم نا امید به طرف شیراز برگشتند. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید ┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا