eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
💢💢💢💢💢 مــیهمانی لاله های زهرایی* 💐💐💐 🌷🌷🌷 همراه قرائت زیارت پرفیــض عاشـــورا 💢💢💢💢 کربلایی محمود زاهدی ◀️ : *ســـاعت ۱۸ پنجشنــبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۰* ⭕⭕⭕⭕⭕ ﺩاﺭاﻟﺮﺣــﻤﻪ ﺷﻴــﺮاﺯ *قطعـــه شهــدای گمــنام* 🌷🌷 مراسم با رعایت پروتکل های بهداشتی و در برگزار می گردد 🌷🌷 *هیئـــت شهـــدای گمـــنام شیــراز* ⬆️⬆️⬆️⬆️ *مبلغ مجلس شهدا باشید*
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * فرمانده عزیز! ابتدا باید خودت را بسازی و تربیت کنی، بعد را خدا را به این بسیجی صفرکیلومتر نشان بدهی. ادامه دارد ...اگر این بسیجی ها در محیط مناسبی رشد کنند چرا بهشتی نشوند!؟چرا فردا امام نشوند.اگر از ۱۵ سالگی گناه نکرد سختی‌ها را تحمل کرد و متقی بود خوب باید امام بشود و اگر اینها امام نشوند چه کسی باید بشود؟! پای راستش را روی پای چپش انداخت. بند پوتین هایش بسته بود و نبود. کف پای راستش به زمین نمیرسید و در هوا بی هیچ رعشه یا تکانی خشک مانده بود.میکروفون را به آن دست داد و لحنش عوض شد سرش پایین بود هر از گاهی گوشه چشم چپش با زاویه های مشخص سه تا چین می خورد و باز صاف می شد. «این چهارچوب ها را کنار بگذاریم که حتماً باید فلان باشد، حتماً باید این طور باشد. بهتر از انسانها به اندازه ظرفیتشان و توانشان استفاده کنیم ‌.بسیجی مانند یک معدن است معدنی که همه جور ماده و نیرو در دل آن وجود دارد. استاد دانشگاه،مسئول مملکت،مدیر مدرسه،معلم،دانش آموز،کارگر و خلاصه همه قشری، بیایید آنها را دقیق بشناسیم و به کارشان بگیریم و تامین شان کنیم. جنگ بین بسیجی ها می‌چرخانند ‌.اینها به فطرت خود رسیده اند به ذات پاکی که منتهی می‌شود به خدا و در آن به جز خوبی و صفا و صمیمیت هیچ‌چیز راه ندارد. خوب زیاد حرف زدم. دیگر صحبت چندانی ندارم.تنها این که همگی بیاین به این نسل جوان بیاندیشیم و تربیت کنیم نسل جوانی که آینده این مملکت است و امید تمام دلسوزان کشور. *این صحبت ها عینا از نوار ویدیویی مصاحبه شهید اقتباس شده است* ادامه دارد.... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ در ایتا @shohadaye_shiraz 🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
سال 61 به عنوان شهردار کازرون انتخاب شد، شهرداری که در زمان خودش در سطح استان فارس نمونه بود 🔴نور شهادت را در چهره اش می دیدم، با اینکه او در گردان های رزمی نبود و شهادت ایشان دور از انتظار بود. روزی پرسیدم: «ممکنه شما هم شهید شوی؟» جدی گفت: « مگر شهید شدن در راه خدا شوخی است. باید آن قدر در راه خدا فعالیت داشته باشی که مورد رضای خدا قرار بگیری» 🔷روز اول عید بود که عازم جبهه شد. باز هم می خواست مرا با چهار بچه قد و نیم قد تنها بگذارد. برای اینکه منصرفش کنم گفتم: «این بار اگر بروی من از توان نگهداری فرزندان شما بر نمی آیم!» خندید و گفت: «شما همسر خوب و فداکاری هستید از عهده همه چیز بر می آیید!تا ده روز دیگر بر می گردم. دقیقاً روز دهم عید بود که مجروح شد و او را به شیراز آوردند. تمام بدنش با گاز های شمیایی تاول، تاول شده بود. شب سیزده عید بود که خبر شهادتش همه شهر را عزادار کرد. 🌷🌹🌷🌹 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ
*شهریور ۹۳،شب ولادت حضرت معصومه بود که برای اولین بار برای نماز  به مسجد جامع شهرمان رفتم. مادر و خواهر شهید من رو دیدند و بعدش از من اجازه خواستگاری خواستند .در نهایت بعد از چند جلسه خواستگاری به عقد هم در امدیم.* اولین جایی که بعد عقد رفتیم گلزار شهدای امامزاده عبدالله مزار عموی شهیدش بود.گفتم: من توی زندگی با شما دنبال عاقبت بخیری هستم وامیدوارم خوشبخت ترین ادما باشیم و عشق ما از یک عشق زمینی فراتر است و ان شاءالله به عشق آسمانی برسد. ✅.بعد ازدواج گفت: چند سال پیش،تو رو توی خواب دیدم که لباس سبز تنت بود وبهم گفتن همسر آیندت این خانم هست. 💞اون روزی که من رفته بودم مسجد جامع و برای اولین بار ایشان و مادرش من را دیدند، زیر چادر مانتو سبز تنم بود.* یداله ترمیمی 🌷🌹🌷🌹 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ
❁﷽❁ پنجشنبه ڪه مے آید باز دلتنگ مےشوم بی قرارِ یـاد مےشوم یاد میدان جنون آشنایان غبارو خاڪ و یادآنانےڪه بوده‌اند اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم💐 🕊🌷🕊🌷🕊🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
از مردم ایران و تمام مسلمانان جهان خواستارم تا به حول و قوه الهی، رهبر فرزانه، حضرت امام خامنه‌ای را یاری بفرمایند تا تیر حق و عدالت را بر قلب زورگویان جهان بنشاند و زمینه ظهور حضرت بقیة‌الله را فراهم آورند. خدایی را شاکرم که نمی‌توان شکرش را به جا آورد، مگر می‌شود او را شناخت که شکرش را به جا آورد؟ از اینکه به زیارتش می‌روم شاد و مسرورم اما از اینکه دستم از اطاعتش خالیست بسیار غمگینم. 🌷 شهادت : ۱۳۹۵/۱/۱۳ سوریه 🌷🌹🌷🌹 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ
حسین جان❤️✨ ز قیل و قال جهان خسته‌ام تو میدانی دلم هوای شبِ جمعه ی حرم دارد ... 😭 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💚 سر شد بہ شوق وصل تو فصل جوانیَم هرگز نمےشود ڪه از این در برانیَم یابن الحسن براے تو بیدار مےشوم اے همۂ زندگانیَم 🦋 صبحت بخیر آقا 🦋 🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 _شهدایی 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @shohadaye_shiraz
واقعی ما این است که از خودمان بیرون بیاییم،از خانه‌های تنگ و تاریک افکارخرافی خودمان به صحرای دانش و بینش خارج شویم. یادداشتهای استاد مطهری،ج6،ص131 🌷🌹🌹🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
✍یهو میومد می‌گفت: "چرا شماها بیکارید؟!" می‌گفتیم: "حاجی! نمی‌بینی اسلحه دستمونه؟! یا ماموریت هستیم و مشغولیم؟!" می‌گفت: "نه .. بیکار نباش! زبونت به ذکر خدا بچرخه پسر! .. همی‌نطور که نشستی، هر کاری که می‌کنی ذکر هم بگو".. وقتی هم کنار فرودگاه بغداد زدنش تو ماشینش کتاب دعا و قرآنش بود. 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🔹🔹🔹🔹 🔰از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریہ بروم‼️😳 گفـتم :با چه خـاطرجمعے چنین حرفی می‌زنے⁉️ گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم. 🔰می‌گفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم (ع) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود. با قمر بنی‌هاشم (ع) کردم. از او که اولین حضرت زینب (س) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم. مردد بودم اینجا بمانم یا به بروم. عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما به من شـد که شدم و آقا مرا پذیرفــت. 😇 🔰 *تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد* 🏴 * . هدیه به شهید در سالروز شهادت صلوات 🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * بلدوزر با آن دندانه های سخت فلزی می رفت زیر خاک می کند و تکان تکان می داد و می ریخت آن طرف تر. بعد دوباره ادامه می داد روی همان خط راست. راننده اش چهار چشمی منصور را می پایید و با حرکت دست او فرمان را می‌چرخاند.شاید گاه گداری که منصور به طرف مواضع عراقی‌ها چشم می سراند،و خیره خیره می شد و از یاد می برد به راننده خط بدهد صورت سوخته و لکه های خون لخته پاهای آن نوجوان پیش رویش بود.شاید هم به لحظه ای فکر می کرد که مادر او را در تلویزیون ببیند و بچه ها را صدا کند و ذوق کند. چیزی هم زیر لب می‌راند چند کلمه از شبیه شعر هایی بود که قبل از نماز ظهر برای سید محمد خوانده بود. _بپا زیر این خاک و خلا سنگ گنده هم هست. چیکار داری می کنی !بریز اونور..‌ جون به جون این طایفه «بنی هندل» بکنم آخرش حرف حرف خودشونه. راننده یک چیزهایی را از لابلای صدای موتور بلدوزر شنید و منصور از پشت شیشه دید همانطور که می خندد با دست راست فرمان نمی گرداند بعد از دست چپش را به سینه می گذارد و خم می شود به طرف فرمان. منصور هم خندید و دستی تکان داد و قدم برداشت. بازوی یکی از نیروهای اش رافشرد و صدایش را پایین آورد. _این خاکریز هایی که ایشون میزنه ساچمه تفنگ بادی هم ازش رد میشه .بیا بریم امروز تا بفهمی! خورشید آن دورها با زردی بی‌همتای از دشت دور میشد منصور مکثی کرد دکمه جیب پیراهنش را سوء از سوراخ رد کرد به پلاستیک روی جیب که زیرش عکسی بود و به دکمه پیراهن و وصل بود دستی کشید و گرد و غبار نامعلومش را زدود. دست کرد داخل جیب شانه سبز و کوچکش را در آورد و به راه افتاد و به ریشش کشید. شانه که می کرد داخل ریشش و به زحمت پایین می آمد و چند نخ را می‌کند و همراه ذره های خاکی که به چشم نمی آمد پایین می ریخت. شانه را داخل جیبش گذاشت _امروز حسابی گرم بود تنم بدجور به عرق نشسته. _ها حسابی! چند نفر دیگر همراهشان شدند به اول خاکریز که رسیدند منصور یا علی گفت و رفت بالا بقیه هم آمدند. _می بینی خاکش اعتباری نداره. این را گفت و دو قدم برداشت بیاید پایین یکباره انگار برق بگیرد ایستاد. خشک خشک. هرچه صدا در حنجره دار جمع کرد و بیرون ریخت. _برید کنار برید کنار. یک لحظه بود همه رفتند عقب دو نفر خواستند بیاید طرف منصور داد زد: برید کنار! ادامه دارد.... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ در ایتا @shohadaye_shiraz 🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🔻 وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ و صدایم را بشنو گاهی که صدایت می‌کنم... (مناجات شعبانیه) 🌟 نزد خداوند صداست برای آنکه صدایی ندارد. 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
❤جانش رهبر و ولایت بود. در صورتی که لبخند روی لب‌های آقا دیده می‌شد می‌خندید و می‌گفت: جانم به فدایت. هیچ‌گاه از نماز و قرآن به وقت خود نمی‌گذشت و آن را به تاخیر نمی‌انداخت و همیشه در مسجد محل اذان می‌گفت و قرآن می‌خواند. 💟صدایش بسیار دلنشین و دلگرم بود و هر چند وقت یکبار صدای خود را در اذان گفتن تغییر می‌داد و می‌گفت: عزیزم این سبک که اذان می‌گویم چگونه است. قبل از رفتن به سوریه نیز در آخرین نماز جماعتی که با همکارانش برپا شد، اذان می‌گوید و به همکاران خود سفارش می‌کند که فیلم مرا گرفته و صدایم را ضبط کنید که این آخرین اذان و قرآنی است که برایتان می‌خوانم. 🍀همرزم ایشان می‌گفت: وقتی برای زیارت به حرم رفتیم او بعد از زیارت با تمام وجودش از حضرت زینب(س) خواست که مرگ او را شهادت قرار دهد. تا اینکه صبح جمعه 13 فروردین 95 ابتدا غسل جمعه و سپس غسل شهادت را انجام می‌دهد و در عصر جمعه به آرزویش که شهادت بود، رسید. 🌷🌹🌷🌹 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی مطیعی برای شعار سال 1400 🔹میثم مطیعی سرودی با عنوان «سال مهدی(عج)» برگرفته از شعر میلاد عرفانپور با موضوعات میلاد امام زمان(عج)، شعار سال 1400 «تولید، پشتیبانی‌ها و مانع زدایی‌ها»، آغاز قرن جدید و ... خواند. http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🔻شهید آسید مرتضی آوینی ✍🏼 اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد هر کجا که باشی و در هر زمان تو را با بر میگزیند... 🍃🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
راوی می‌گفت : رزمنـده هایی را این رودخانه با خود بُرد پس اینجـا ارونـــد نیست ... دستانت را به آب بزن و فاتحه بخوان! اینجا تنها گلزار شهدای آبی دنیاست. 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضور حاج قاسم سلیمانی به همراه خانواده و اهالی روستای پدری (قنات ملک) در آغوش طبیعت... 🔺انتشار به مناسبت ۱۳ فروردین روز طبیعت 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
شهید محسن خیلی‌ تودار بود. وقتی برای شهید محسن مراسم گرفته بودیم یک مردی از سیستان آمده بود ومی گفت شهید ماندنی به مردم منطقه ما کمک زیادی کرده است. ما اوضاع مالی خوبی نداشتیم اما این شهیدخیلی به  مردم ما کمک می‌کرد. خیلی برایم سخت است که الان می‌فهمیم انقدر کم شهید محسن را شناختم.  ﺭاﻭﻱ :همرزم ﺷﻬﻴﺪ👆 ▫️◾️▫️◾️▫️ ﻗﺴﻤﺘﻲ اﺯ ﻭﺻﻴﺖ ﺷﻬﻴﺪ : ﭘﻴﺮﻭ ولایت فقیه باشید. اگر دنبال این مسیر باشید به آن چیزی که می‌خواهید می‌رسید همانطور که من رسیدم.... 🌷🌹🌹🌷 🌷 ﺷﻬﺎﺩﺕ 🌹🌷🌹🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * همان یک لحظه اندازه ساعت ها بر نیروها اطراف منصور می‌گذشت،صدای انفجار مین را که شنیدند فهمیده بودند چه خبر شده. منصور اشهد را خوانده و نخوانده نگاهش را به جفت پوتین چسباند و لابد فکر کرد تمام زندگیش مثل یک تصویر تند باید از ذهنش بگذرد. ناگهان پای تکیه گاهش سرید روی خاک.یک بار صدای بلند انفجاری خیلی کوتاه بلند شد. نیروها عقب دویدن یا به شکم خوابیدند و گوش هایشان را گرفتند.موج ها با قدرت منصور را یکباره پرت کردن به هوا درست مثل ابتدای حرکت موشک.دو سه دور در هوا ضد پاهایش در هوا از هم باز شدند تا آنجا که می شد. اگر آن وقت منصور می توانست چیزی به ذهن بیاورد لابد حس می کرد زود به زمین میخورد و زیاد که باشد استخوانهایش دو روز درد دارد و بعد زندگی اش را ادامه می‌دهد. در اوج بود و بعد ول شد به طرف پایین.پیراهنش از زیر فانوسخه درآمده بود و مچاله شده روی گردنش. پلاک از گردنش آویزان بود روی ریشها و سر.دوباره چرخی زد و صاف شد زیر زانویش در دیگر پیچید و بعد چند گام آن طرف در خاکریز. با خاک های سطح زمین فاصله داشت..... 🌿🌿🌿🌿🌿 دار علی سرش را خم کرد به طرف آب سرد کن. چند جرعه مکید هنگ کرد و باز مکید و چند قطره با انگشت به صورت باشید و راه افتاد. ناله ها که از اتاق هامی آمد ،وزوز مهتابی ها را محو می کرد. دو پرستار به دو می‌رفتند چیزی بیاورند عجول و پریشان.دارعلی لیوان آب را که با احتیاط گرفته بود جلوی یکی از بچه ها گرفت که او هم به هوا پرت شدن منصور را دیده بود. _آب میخوری ؟!تگریه! _قربون دستت! _نگفتن کی میارنش بیرون؟! _تو اتاق آوردنش! _همون وقتی که رفت رو خاکریز من به دلم بد افتاد .دیدم آقا منصور یه جوری شده! حالا پاشو بریم تو اتاق. داخل شدن از دیروز که منظور پایش روی مین رفته بود خواب به چشمانشان ندیده بودند.۱ ساعت و ۴۵ دقیقه پیش دکتر وقتی دلواپسیشان را دیده بود گفته بود:« خیالتون جمع باشه. اهوازیا با مریضا خوب تا می‌کنتد .بچه‌های بیمارستان بقایی هر کاری از دستشان بر بیاد برای زخمی‌ها می‌کند خیالتون جمع باشه» ادامه دارد.... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ در ایتا @shohadaye_shiraz 🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | از پیام شهید حاج قاسم سلیمانی تا شهید مهدی باکری 👈 نماهنگ اختصاصی سایت رهبر انقلاب درباره پیام شهیدان 🔺️ تمامی صداهای داخل کلیپ واقعی و مستند است. 👌بسیارزیبا..‌ 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود
🔺🔺🔺 ❂○° °○❂ 🍂به والله قسم اگر ببینم باب شهادت درهرگوشه از جهان باز شده است. با آغوش باز به آنجا رفته و تاشهادت رادرآغوش نکشم باز نخواهم گشت حافظ دین، قرآن و اسلام باشید، همیشه به فرزندان و دوستان توصیه می کنم که نمازشان را اول وقت بخوانند، به خواهران هم توصیه می کنم که حجابشان را رعایت کنند. 🍂 🌷* . ﺑﺎ 🌺🍁🍁🍁🍁🌺 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
📜 شهید حاج قاسم سلیمانی🌹 ♦️ « هرکدام از شما یک شهــید را دوست خود بگیرد و سیره عملی و سبڪــ زندگـــــی او را بڪار ببندید ببینید چطــور رنگ و بوی شهدا را به خود می‌گیرید و خدا به شما عنایت می‌کند.» 🕊🌷🕊🌷🕊 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
کاش اندکی، مثل شما قلب هامان تحت تسخیر بود! تا گام هایمان اینگونه زمین نشود! 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @shohadaye_shiraz