eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
84 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ خون دل ای آرزوی خفته به خون ای برادرم این قبر،قبر توست که باشد برابرم؟ گل چیده ام ز اشک که ریزم به تربتت ای خفته زیر خاک که خاک تو برسرم  ازبس که نیزه خورده تنت پیش چشم من آید هنوز خون دل از دیدۀ ترم چل روز درفراق ،به سر بُرده ام، ولی هرگزگمان نبود که طاقت بیاورم  گلهای باغ سبز تو نیلوفری شدند منهم چو غنچه های کبود تو پرپرم ای محرم همیشۀ زینب، بدان هنوز ازضرب تازیانه کبود است پیکرم  درمانده ام چگونه بگویم جواب او پُرسداگررباب که کو قبر اصغرم؟ داغ رقیۀ تو مراپیرکرده است ازخواهرت مپُرس کجا رفته دخترم  من ازمدینه باتو رسیدم به کربلا بی توچگونه عازم کوی پیمبرم آتش گرفته است «وفایی» ازاین سخن! وقتی رسم مدینه چه گویم به مادرم شعر: حاج سیدهاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
هدایت شده از شمس (ساقی)
غم عالم، اگر با ما قرین است ز داغ سیّد و سالار دین است از آن روزی که شد رأس شهیدان فرازِ نیزه ‌ها ، یک اربعین است. سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
امروز دلم به کربلا ، پل زدہ است بر پور علی دست توسّل زدہ است چل شام سحر گشت که خون شهدا بر دشت بلا ز عشق غلغل زدہ است سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
اربعین شاه دین آمد خدایا همدمی تا که بر زخم دل زارم گذارد مرهمی قطره قطره خون دل از دیده جاری شد ولی دیده‌ام دریا شد و این دل نیاساید دمی سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ امام حسین همه، روضه اربعین گرچه تقدیرِ دل این شد به حرم تا نرود تو حسینِ همه‌ای هرکه رود یا نرود تو حسینِ همه‌ای صحبت خوب و بد نیست آنکه رود است محال است به دریا نرود تو حسینِ همه‌ای بارشِ باران و نسیم اَبر اَبر است ندیدیم به هرجا نرود تو حسینِ همه‌ای ، در دلِ هر دلشوره پشتِ هر بغض که می‌گفت مبادا نرود نه فقط آنِ همانی که حرم را دیده آنِ آنکه قدمی سوی تو  حتی نرود نه محال است محال است محال است حسین پیشِ جامانده از این جاده‌ی زیبا نرود پیش آن مرد که در گوشه‌ی بیمارستان کنج شش گوشه برایش شده رویا ، نرود پیش آن مادرِ پیری که ندارد پایی که قدم را بگذارد دل صحرا ، نرود پیش سجاده‌ی آن مادرِ نابینایی که نشسته به دلش داغِ تماشا ، نرود یا که در وقت گرفتاری آن مردی‌که ارمنی است ولی عاشقِ سقا ، نرود یا به دیدارِ جوانی که گرفتار شده هیچ‌کس نیست به دادش برسد تا نرود یا به دادِ دل آواره‌ی  معتادی که چاییِ روضه چشیده است به لبها ، نرود پیش آن لاتِ جوانی که زمین‌گیرش کرد پدری پیر و زمین‌گیر .... که حالا نرود پیش آن محتضری که به نفس اُفتاده تا حسینش نرسیده  است زِ دنیا نرود فاصله نیست میان حرمت با دلها تو حسین همه‌ای هر که رود یا نرود سخت آن نیست که پا رنجِ بیابان بکشد سخت آن است که مجنون سوی لیلا نرود هرکه اُفتاد به این راه پس از آن حس کرد مُردن آسان‌تر از آن است که آنجا نرود گرمی روزِ نفَس سوز و تب و تاول پا اینهمه عشق که  از خاطرِ زهرا نرود آنکه خرج سفر یک دو نفر را داده دست خالی دمِ مرگش تک و تنها نرود هرکه هرجاست به دنبال طبیب است طبیب هرکه اینجاست به دنبالِ مداوا نرود سفرم را سرِ تو با همه قسمت کردم به خصوص آنکه به من گفت که هرجا نرود ما نرفتیم به جایی و به مولا سوگند که حسین است و بهشتی است که بی ما نرود.... کربلا سخت شلوغ است بیا شام رویم تا عقیله به سوی علقمه تنها نرود بارِ خود بسته و محمل به زمین است ولی بی سه‌ساله چه کند آه روَد یا نرود به لبش بود دعا کاش پس از این با سر بغل دخترکی ، سر زده بابا نرود می‌رسد کرببلا قافله‌ای پاشیده که بجز آه  زِ لبها به ثریا نرود زینب از ناقه زمین خورد همه اُفتادند آنکه بالا به جز از زانوی سقا نرود زینب است و روی زانو بدنش را می‌بُرد نذر کرده است به گودال که با پا نرود نوزده طفل از این قافله جامانده چرا... گفت از شام ، کسی کاش به آنجا نرود دید با مشک سکینه است دعایش این شد برود هر طرف و علقمه اما نرود همه‌اش فکر رُباب است حواسش جمع است به سرِ تربت خالیِ علی تا نرود بستری نرم‌تر از سینه‌ی بابایش نیست هیچ جای دگر این کودکِ زیبا نرود یادش اُفتاد از این خیمه به آن خیمه دوید که حرامی به سوی دختر نوپا نرود پیکری دید ولی مزرعه‌ی نیزه شده حق بده اینهمه سرنیزه به یکجا نرود عاقبت پیش حسین  آمد و عریانش دید... دست خالی کسی از غارتِ آقا نرود می‌زدندش برود شام ولی فهمیدند تا که بوسه نزند بر روی رگها نرود... شعر: حسن لطفی ۴۰۲/۰۶/۱۴ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ :خوش اومدی تو از سفر بابا،،، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چهل روزه دلــــم پریشـــــونه ببین که خــواهر تو دلخـــــونه چهل روزه که روضه می خونه (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چهل روزه تو رو ندیـــدم من صــدای ناله ها شنـــــیدم من دوباره کــــربلا رسیـــدم من (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چهل روزه ، ما شـــدیم آواره قافــــله مون بــدون سالاره منتظر مـــــیر و  عـلمــــداره (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دوباره زنـده شــد غم گودال دوباره زیـنبــت میره از حال به یـاد پیکـــرت که شــد پامال (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نبـــودی و دل نگــــران بودم همسفر شـــمر و ســــنان بودم مرثیـه خــــــون کاروان بودم (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نبـــودی و بُردنمـــــون بازار شـــدم ز شام و مـردمش بیزار امان ز شـــام و طــــعنـه اغیار  (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پاشــو که یاورت رســید از راه خمیده خواهرت ،رسیــد از راه بدون دختــرت ، رســید از راه (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مصــیبت رقـــیه پیـــــرم کرد غصـــــه دختـرت اســــیرم کرد خــرابه از  زندگی ســــیرم کرد (حسین مظلوم) مظلوم حسین مظلوم حسین جانم(۳) مظلوم حسین جان[۲] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
(بسم رب الحسین) : دلم برات تنگ شده حسین.... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آقاخسته م یه چن روزی میشه کوله مو بستم تو فکـــرم تو راه اربعیـــن هستم به کربلات آقا خیــلی وابسـته م یه وابسته م تو خواب و خیالم/ با پای پیــاده با میلیونها زائر/ همراهم تو جاده رویای زیارتِ کربلا ، حرم دوباره افتــاده به ســرم حســـرت زیارتو حسین! بخون تو از چشمای ترم(۲) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریبونه یکی انگار داره روضه می خونه لالایی میــگه برا یــه دردونه دل تنگم رو می بره ویرونه غریبونه(۲) جاموندن چه سخته/ تو کنج خرابه قلب عمه زینب / از این غــم ، کبابه می سوزه دلم برا دخترحسین غریبـــیِ خواهــر حسین منم می میرم نَـرم حرم امیـدمه ، مــادر حسین(۲) ذکر زیبای نفسامه کربلا تو خواب شبامه کربلا بدون حرم مریضم و دیدنش دوامه کربلا(۲) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۵/۸ لیک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ خون دل ای آرزوی خفته به خون ای برادرم این قبر،قبر توست که باشد برابرم؟ گل چیده ام ز اشک که ریزم به تربتت ای خفته زیر خاک که خاک تو برسرم  ازبس که نیزه خورده تنت پیش چشم من آید هنوز خون دل از دیدۀ ترم چل روز درفراق ،به سر بُرده ام، ولی هرگزگمان نبود که طاقت بیاورم  گلهای باغ سبز تو نیلوفری شدند منهم چو غنچه های کبود تو پرپرم ای محرم همیشۀ زینب، بدان هنوز ازضرب تازیانه کبود است پیکرم  درمانده ام چگونه بگویم جواب او پُرسداگررباب که کو قبر اصغرم؟ داغ رقیۀ تو مراپیرکرده است ازخواهرت مپُرس کجا رفته دخترم  من ازمدینه باتو رسیدم به کربلا بی توچگونه عازم کوی پیمبرم آتش گرفته است «وفایی» ازاین سخن! وقتی رسم مدینه چه گویم به مادرم شعر: حاج سیدهاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ امام حسین همه، روضه اربعین گرچه تقدیرِ دل این شد به حرم تا نرود تو حسینِ همه‌ای هرکه رود یا نرود تو حسینِ همه‌ای صحبت خوب و بد نیست آنکه رود است محال است به دریا نرود تو حسینِ همه‌ای بارشِ باران و نسیم اَبر اَبر است ندیدیم به هرجا نرود تو حسینِ همه‌ای ، در دلِ هر دلشوره پشتِ هر بغض که می‌گفت مبادا نرود نه فقط آنِ همانی که حرم را دیده آنِ آنکه قدمی سوی تو  حتی نرود نه محال است محال است محال است حسین پیشِ جامانده از این جاده‌ی زیبا نرود پیش آن مرد که در گوشه‌ی بیمارستان کنج شش گوشه برایش شده رویا ، نرود پیش آن مادرِ پیری که ندارد پایی که قدم را بگذارد دل صحرا ، نرود پیش سجاده‌ی آن مادرِ نابینایی که نشسته به دلش داغِ تماشا ، نرود یا که در وقت گرفتاری آن مردی‌که ارمنی است ولی عاشقِ سقا ، نرود یا به دیدارِ جوانی که گرفتار شده هیچ‌کس نیست به دادش برسد تا نرود یا به دادِ دل آواره‌ی  معتادی که چاییِ روضه چشیده است به لبها ، نرود پیش آن لاتِ جوانی که زمین‌گیرش کرد پدری پیر و زمین‌گیر .... که حالا نرود پیش آن محتضری که به نفس اُفتاده تا حسینش نرسیده  است زِ دنیا نرود فاصله نیست میان حرمت با دلها تو حسین همه‌ای هر که رود یا نرود سخت آن نیست که پا رنجِ بیابان بکشد سخت آن است که مجنون سوی لیلا نرود هرکه اُفتاد به این راه پس از آن حس کرد مُردن آسان‌تر از آن است که آنجا نرود گرمی روزِ نفَس سوز و تب و تاول پا اینهمه عشق که  از خاطرِ زهرا نرود آنکه خرج سفر یک دو نفر را داده دست خالی دمِ مرگش تک و تنها نرود هرکه هرجاست به دنبال طبیب است طبیب هرکه اینجاست به دنبالِ مداوا نرود سفرم را سرِ تو با همه قسمت کردم به خصوص آنکه به من گفت که هرجا نرود ما نرفتیم به جایی و به مولا سوگند که حسین است و بهشتی است که بی ما نرود.... کربلا سخت شلوغ است بیا شام رویم تا عقیله به سوی علقمه تنها نرود بارِ خود بسته و محمل به زمین است ولی بی سه‌ساله چه کند آه روَد یا نرود به لبش بود دعا کاش پس از این با سر بغل دخترکی ، سر زده بابا نرود می‌رسد کرببلا قافله‌ای پاشیده که بجز آه  زِ لبها به ثریا نرود زینب از ناقه زمین خورد همه اُفتادند آنکه بالا به جز از زانوی سقا نرود زینب است و روی زانو بدنش را می‌بُرد نذر کرده است به گودال که با پا نرود نوزده طفل از این قافله جامانده چرا... گفت از شام ، کسی کاش به آنجا نرود دید با مشک سکینه است دعایش این شد برود هر طرف و علقمه اما نرود همه‌اش فکر رُباب است حواسش جمع است به سرِ تربت خالیِ علی تا نرود بستری نرم‌تر از سینه‌ی بابایش نیست هیچ جای دگر این کودکِ زیبا نرود یادش اُفتاد از این خیمه به آن خیمه دوید که حرامی به سوی دختر نوپا نرود پیکری دید ولی مزرعه‌ی نیزه شده حق بده اینهمه سرنیزه به یکجا نرود عاقبت پیش حسین  آمد و عریانش دید... دست خالی کسی از غارتِ آقا نرود می‌زدندش برود شام ولی فهمیدند تا که بوسه نزند بر روی رگها نرود... شعر: حسن لطفی ۴۰۲/۰۶/۱۴ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
رسیده کاروانی از شام، به کربلا زبعد چل روز زده شرر به عالم خواهر، به ناله ای جگر سوز بیامدم برادر برخیـــــز، ببین تو حال زار زینب کشیده ام بسی سختی ها، در این چهل شب و روز ((حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین حسین جان))((۲)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ز بعد تو حرم شد غارت، صدا زدم حسین سردارت دویده ام پی طفلانت، برفته ام اسارت امان امان زشام وشامی، شدم به مرگ خود من راضی چه طعنه ها شنیدم در شام، شده به ما جسارت ((حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین حسین جان))((۲)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نگاه من به گودال افتاد، دوباره تازه تر شد داغم بیادم آمد آندم را که، بیامدم سراغت بدیدم آن تن بی‌سر را، رگ بریده را بوسیدم تمام هستی ام سوزاندی، به آتش فراقت ((حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین حسین جان))((۲)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خجالتم مده ای جانم، مپرسی ام زحال دختر گل سه ساله ی تو گشته، در آن خرابه پرپر رقیه ات بمانده تنها، منم غریق بحر غمها نبوده ام امین خوبی، ببخشم ای برادر ((حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین حسین جان))((۲)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مرا نمانده دیگر طاقت، نفس کشیدنم بی دلبر دعا نما که نزدت آیم، تو ای شهید بیسر بیایم و کناربابا، بیایم و کنار مادر به یاد روز عاشورایت، زنم به سینه وسر ((حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین غریب وتنها، حسین حسین حسین جان))((۲)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر :اسماعیل تقوایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺣﺮﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﺭﻭﺍﻧﻨﺪ ﭘﯿﻐﺎﻡ ﺩﻝ ﺧﺴـــﺘﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺳــــﺎﻧﻨﺪ ﺁﻏﻮﺵ ﮔﺸـــﻮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺧﻄﺮ ﺭﺍ ﺻﺪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻣﺴﺘﻨﺪﮐﻪ ﻣﯿﺜﻢ ﺻﻔﺘﺎﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭﺳﺮﺷﺎﻥ ﺷﻮﺭﻋﺮﺍﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﺭ ﻫﺮﻭﻟﻪ ﯼ ﺳﻌﯽ ﺣﺮﻡ ﺟﺎﻣﻪ ﺩﺭﺍﻧﻨﺪ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺮﺳﻨﺪ ﺁﻩ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﺷﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻋﻘـــــﺐ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﮑﺸــﺎﻧﻨﺪ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﮔﺮ ﻓﺨﺮ ﻓﺮﻭﺷـــــﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﻟﺤﻖ ﮐﻪ ﮔﺪﺍﯾﺎﻥ ﺗﻮ ﺷــﺎﻫﺎﻥ ﺟﻬﺎﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﺗـــــﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﻓﺘـــــﯿﻢ ﻗـــﺪﺡ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺟﺮﻋﻪ ﺍﯼ ﺍز ﻧﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﭽﺸﺎﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺑﺴﻮﺯﯾﻢ ﻭ ﺑﺴﺎﺯﯾﻢ ﺗﺎ ﺁﺗــﺶ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻨﺸـــــﺎﻧﻨﺪ شعر:ﮐﻤﯿﻞ ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ قالَ الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الهِجرانُ عُقوبَةُ العِشق غزلی که متولد شب های دلتنگی ست،،، هرکجا رفتــم شنیدم صحبت جامانده هاست جای من هم در میان هیئت جامانده هاست دور هـــــم جمعیم تا ابراز همـــــــــدردی کنیم " از حرم جا مانده ای " هم صحبت جامانده هاست یک زیارتنامه خـــــــــواندن ظـــــهر روز اربعین گوشه ی صحن و سرایت ؛ حسرت جامانده هاست کربلا روزی هر کــــــس شد گـــــــــوارای وجود آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست در خیالم بارها شش گوشـــــه را بوسیده ام عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست شهر خالی میشد از عشــــاق تو یادش بخیر ازدحام شهرمان از کـــــثرت جامانده هاست گریه شاید درد دوری از تو را تســــکین دهد مثل شمعی سوختیم این عادت جامانده هاست من یقــــین دارم به او اجر زیارت می دهند هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست بعد زوار حـــــریمت حالی از ماهم بپـــــرس نوبتی هم باشد اقا نوبــت جامانده هاست دست مان از پنجره فــــــولاد هم کوتاه شد این هم آقای غریب از غربت جامانده هاست تکیه ها را شـعبه ای از کربلا خواهیم کرد تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست " صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری " خواندن از طفل سـه ساله سنت جامانده هاست طفل از روی شــــــــتر افتاده را سیلی زدند از حرم جــامانده ای را بی هوا سیلی زدند 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
4_5971873904480751383.mp3
9.91M
از سفر برگشته خواهری دلخسته یا حسین می گوید زیر لب پیوسته بغض آتشفشان گریه ی ابرم اینچنین پر شده کاسه ی صبرم اربعین دور این قبر و آن قبرم جان زینب باشد بر حسین وابسته یا حسین آمدم از چهل منزل کوه صبرم ولی بار غم بر دل بر سر نی سرت شمع این محفل می روی می آیی با شتاب آهسته کربلا گرچه داغ جوان دیدم کوفه دشنام و زخم زبان دیدم وای من آنچه از شامیان دیدم چون غم جانسوزی سینه ام را خسته بر سر نی به زلفت زدم شانه جان زینب نپرسی ز دردانه غنچه ات مانده در کنج ویرانه رشته ی جانش را شام غم بگسسته کعب نی دیدم و سیلی و خنجر دسته گل هایم اینجا شده پرپر کو اباالفضل و کو قاسم و اکبر جمله یاران رفتند عاشق و وارسته شاعر:محمد زمان گلدسته
PTT-20220909-WA0117.opus
101.4K
─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌─ آمــدم از شـــام غــم بـه دیــدگان تـر چـــرا بــه استقبالم نیایـی ای دلــبر ربـود از دل مـن غـمـت شکـیـبایـی بـرادر بـرادر چــــه تلخـه جــدایـی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((برادر برادرحسین حسین مظلوم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ببین که داغت کرده چنین زمین گیرم ز فــرط غمـها پیــر و ز زندگی سـیرم تـو روح وفــایی تو بحــــر احسـاسی اگـــر زینـــبت را ببینــی نشـنـاسـی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((برادر برادرحسین حسین مظلوم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ببیــن برادر جسمــم شده ز کین نیلی به هر بهانه خــوردم ز دشمنان سیلی ســـــپـر بـلای سکـیــنه ات بـودم ز جـا خیز و بنگــر ســـــیاه و کـبودم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((برادر برادرحسین حسین مظلوم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خرابه جا مانده است زتو بهین دختر منم خجل که شده رقیـــــه ات پرپر کـــنار ســـــر تـو دگــــر ز پا افــتاد برادر رقـیــه به عشـق تـو جــان داد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((برادر برادرحسین حسین مظلوم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:طاهرکاشانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ،،، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوبــاره کـــربلا و /  یـه کاروان خســــته دوبــاره نـالــه هایِ / زیـنـــب دلشـکســته شده  به رنگ  پاییز /  بــهـــارِ   آل  طاهــا نشســته رنگ نیلی / به روی یاســـمـن ها یه عـده  مــادرایی / شکستـه  و پریشــون یه عده دختـــرایی / پریـده رنگ و گریون اما  میـون  اینــهــا /  یه  بانـــوی  خمیده به  خاطر  حسینش / بــه کــــربلا رســیده نمیشــه باورش باز /که زنده مونده  زینب خودش روباچه حالی/اینجا رسونده زینب به هر طرف نگا کرد /یه روضه شد مجسم یه روضه سمت گودال/یه روضه نهر علقم یه روضه رویِ  تَلّ و/ یه روضـه بر لب آب غمِ سه شعبه ای که/علی رو کرده سـیراب نشست و درد دل کرد/ با اون دل شکـسته به  حالتی  پریشون / با قـلب زار و خسته غم اسارت مـن / داداش !یکی دوتا نیست به غیــرِ مرهـــم تو/ به درد من دوا نیست سرت به نیزه دیدم / شکــسـتم و خمــیدم بدون تو  عــزیزم / یه روز خوش ندیـدم  نگا بکــــن بـرادر ! / که خـواهرت رسیده چهل روزه که زینب / حســینشــــو ندیـده چــهل روزه بــرادر / اســـــیـره زینـــب تو دعــا  بکـــن کنارت / بمــیــره زینـــب تو چــهل روزه نـدارم / داداش ازت ســراغی نشد با خــود بیارم / یه شــمـعی و چراغی پاشو بذاره مرهــم / رو زخـمـــای تــــن تو کفن نشــد بیــــارم / به غیـرِ  پیـــرهن  تو فقط همین یه پیرهن/ شده نصیب خـواهر هـمـینو می بـرم تا / ســـر مـــــزار  مـــادر چهل روزه ندیـــدم / علــی اکــــبـــرت رو هنوز نبـــردم از یاد / گلــوی اصـغـرت رو چهل روزه کــه کارم / شــده فغــان و ناله نگـــیـر  اَزَم ، ســـراغِ / رقیـــه ی سه سـاله نپرس ازم که اون شب/چی شدتوی خـرابه کــه قلـب زینـبت از /  خــرابـه هـا  کـــبابه شـبانه مثــل مادر / بُریــد از عــالـمِ  خــاک خرابه زیر و رو شد/ زِ نــالـــه های افـلاک غــمِ رقـــــیه ی تـو/ منــو زمـین گـیرم کرد مصیــبت خــــرابه / شکــسـته و پـیرم کرد منو  ببخـش اگـر که/ امـانــتـت  نیــومــد عــمرِ کمـــش میون /ِ خــرابه ها ســر اومد حسین حسین حسین جان(۴) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ الســلام عـلیـک یا اباعـبــدالله « غـریبانـه آمـدم » ای آشــنـا بـیــا ، کــه غــریـبـانـه آمـدم بشکستـه دل ز گـوشــه ی ویـــرانه آمـدم با اشک چـشـم ! غســل زیارت نمــوده ام بـهـــر طــواف مـرقـــد جــانانـه آمـدم آتش به سینه دارم و می سوزم از فـــراق شـمـعم کــه بـر مزار تــو پـروانـه آمـــدم بودم اسـیـر خصـــم چهـل روز جـان گداز از شـــام غـــم ببـین چـــه غـریـبانـه آمدم یک اربعیـن مگـــو که چهل سـال زجر بود بـا ضـجـــه هـای ایـن دل حــنانــه آمـــدم زخــمــی بـه شـــانه مــانـده ز بار امـانتت با کــوهـی از مصــیبت بـر شـــانه آمـــدم داغ رقــــیه سـوخـت دل و جـــان زینبت حـــــالا بـدون کــوکـب دُردانـــه آمـــدم خوناب دل به دامن و یک سینه شرح حال از جــان گـذشـــتـه بی سر و سامانه آمدم بودی در این سـفر هــمه جـا سایه ی سرم خاکم به سر که بی تو به ایـن خـانه آمـدم بودم سفیر کــرب و بلایـت به کوی خصم پیـغـام تـو رســـانـدم و مــردانــه آمــدم بشکســته ام شکـوه شــیـاطین شـــام را بـا آنکـه دل شکـسته بـه کاشـــانـه آمــدم مـن آن همــــای ســدره نشـــین خـرابه ام بشکـســـته بـال در طلـب دانـــه آمــــدم دستم تهـی ز صـــبر و پـر از درد بی کسی بنـگـــر بـه کــوی تو چــه فقیــرانه آمدم ساقی کجاست تا که دهد ساغرم به دست لب تشــنـه ی وصـــال بـه میخـــانه آمدم بگذشته ام ز دشت " شقایق" به صد امید بار دگـــر بـه دیــــدن گلخـــانـه آمــــدم شعر:استاد حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴٠۱/۶/۱۹ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۱۷) : به سمت گودال از خیمه دویدم من،،، (سلامٌ علیٰ قلبِ زینبِ الصبور) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چهـل روزه داداش تـو رو صدا کردم ســرت به نِـی دیدم فقــط دعا کردم که تــا ببــینم باز کـرب و بـلای تو بپــا کــنـم بـــزمِ عـــزا بـــرای تو 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهـــر وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رسیـــدم و دیــدم مـــزار غمـبـارت مونده به دل،داداش،حسرت دیدارت چــه غــــربتی داره کـرب و بـلای تو خـواهــر گـریـونت بـشــه فــدای تو 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهـــر وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پاشـو ببیـن ، زینب خمـــیده از داغت جون به لب خواهر رســـیده از داغت سفید شده از غــم، موی سرم داداش آتیـــش زده داغت بـر جگـرم داداش 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهـــر وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روی دلـم داداش یه بـغـض سنگیـنـه دلخـوشـی مـن ایـن پیــرهن خـونینه بـه غـیــرِ پـیراهن ،چــیـزی نـدارم من ســــرِ مـــزار تو هـــدیـه بیــارم من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهـــر وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رسـیــده ام اما رقـیــــه جــا مــونده خـــرابـه و داغـــش دلـم رو سـوزونده شـبــونه از بس کــه تو رو صدا میکرد بـــرای دیــدارت خـدا خـدا مـی کــرد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امــان از این غــربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میگفت که خواب دیدم بابارسید از راه خــرابــه روشــــن شــد ز نـور ثـارالله شــدی همون شب در خــرابه مهمونش ســرِ تو رو دید و به لب رسـید جونـش 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهـــر وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چهـــل روزه امـا دوباره عـاشور است تـوی دلـــم بازم کـــرب و بـلا برپــاست دوبــاره گـــودال و روضــــه و واویـلا بُنَـــیَّ می خـــونه مــادرمـــون زهـــرا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غــریب مــادر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعر:رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۶/۲۰ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ،،، ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوبــاره کـــربلا و /  یـه کاروان خســــته دوبــاره نـالــه هایِ / زیـنـــب دلشـکســـته شده  به رنگ  پاییز /  بــهـــارِ   آل  طاهــا نشســته رنگ نیلی / به روی یاســـمـن ها یه عـده  مــادرایی / شکستـه  و پریشــون یه عده دختـــرایی / پریـده رنگ و گریون اما  میـون  اینــهــا /  یه  بانـــوی  خمیده به  خاطر  حسینش / بــه کــــربلا رســیده نمیشــه باورش باز /که زنده مونده  زینب خودش روباچه حالی/اینجا رسونده زینب به هر طرف نگا کرد /یه روضه شد مجسم یه روضه سمت گودال/یه روضه نهر علقم یه روضه رویِ  تَلّ و/ یه روضـه بر لب آب غمِ سه شعبه ای که/علی رو کرده سـیراب نشست و درد دل کرد/ با اون دل شکـسته به  حالتی  پریشون / با قـلب زار و خسته غم اسارت مـن / داداش !یکی دوتا نیست به غیــرِ مرهـــم تو/ به درد من دوا نیست سرت به نیزه دیدم / شکــسـتم و خمــیدم بدون تو  عــزیزم / یه روز خوش ندیـدم  نگا بکــــن بـرادر ! / که خـواهرت رسیده چهل روزه که زینب / حســینشــــو ندیـده چــهل روزه بــرادر / اســـــیـره زینـــب تو دعــا  بکـــن کنارت / بمــیــره زینـــب تو چــهل روزه نـدارم / داداش ازت ســراغی نشد با خــود بیارم / یه شــمـعی و چراغی پاشو بذاره مرهــم / رو زخـمـــای تــــن تو کفن نشــد بیــــارم / به غیـرِ  پیـــرهن  تو فقط همین یه پیرهن/ شده نصیب خـواهر هـمـینو می بـرم تا / ســـر مـــــزار  مـــادر چهل روزه ندیـــدم / علــی اکــــبـــرت رو هنوز نبـــردم از یاد / گلــوی اصـغـرت رو چهل روزه کــه کارم / شــده فغــان و ناله نگـــیـر  اَزَم ، ســـراغِ / رقیـــه ی سه سـاله نپرس ازم که اون شب/چی شدتوی خـرابه کــه قلـب زینـبت از /  خــرابـه هـا  کـــبابه شـبانه مثــل مادر / بُریــد از عــالـمِ  خــاک خرابه زیر و رو شد/ زِ نــالـــه های افـلاک غــمِ رقـــــیه ی تـو/ منــو زمـین گـیرم کرد مصیــبت خــــرابه / شکــسـته و پـیرم کرد منو  ببخـش اگـر که/ امـانــتـت  نیــومــد عــمرِ کمـــش میون /ِ خــرابه ها ســر اومد حسین حسین حسین جان(۴) شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
:قدم قدم با یه علم..... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ قدم قدم تو جاده ها راه افتادن مسـافرای کربلا "حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا" شـــده شـــعار زائـرای کربلا تو جــاده خیلِ مشکی پوشه عشــقه که تو دلا می جوشه قلباشون بی تابه هر لحــظه واســهٔ دیدن شــش گوشــه اربعیـن شـــور و حالی داره اشک شوق از چشا می باره حک شده روی سربنداشون "یــا ثــاراللــهُ و ابــنَ ثــارِه" قدم قدم تو جاده ها راه افتادن مسـافرای کربلا "حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا" شـــده شـــعار زائـرای کربلا بیداره روز و شب ، موکبــدار می ریزه چای و شربت هر بار می پیـــچه توی گـــوش زائـر هر لحــظه "هَله بیـکُـــم" زُوّار هــر کــس با کوله ای تو راهــه بر چشــم و دلش اشک و آهــه ثــابت کرده بــدون تــردید شیـــدای ابـــی عبـــداللهــه قدم قدم تو جاده ها راه افتادن مسـافرای کربلا "حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا" شـــده شـــعار زائـرای کربلا پای این علم و این نهضـت باید ماند تا ابــد با عــــزت باید هر لحظه اینجا آموخت درسِ هَیـــــهاتُ مِنّـــا الذلّة باید با دل و جـــانــی آگــاه باشیم ثابت قدم تو این راه این یعنی که نمونده چیزی تـــا ظهــــورِ بقیــة اللــــه قدم قدم تو جاده ها راه افتادن مسـافرای کربلا "حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا" شـــده شـــعار زائـرای کربلا ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ۱۴۰۳/۵/۳۰ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
490.5K
:قدم قدم با یه علم..... 🎙🎧 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ قدم قدم تو جاده ها راه افتادن مسـافرای کربلا "حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا" شـــده شـــعار زائـرای کربلا ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌┅─ ─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌┅─ قرخ گؤن اولدی کی باشون نیزه یه مهماندی حسین قرخ گؤن اولدی ئورگیم ماتمیوه قاندی حسین قرخ گؤن اولدی بدنون غملی بیاباندا قالیب قرخ گؤن اولدی باجیوین گؤزلری گریاندی حسین قرخ گؤن اولدی باشیمین اؤسته اسیر باد خزان قرخ گؤن اولدی باجیوین خانه سی ویراندی حسین گؤزلروندان ایراق اَل تاپدیلا غارت یولونا تا کی یومدون گؤزووی خیمه لریم یاندی حسین کیم گؤروبدور یارالی باش بئله قرآن اوخیا تانیا بیلمدیلر نیزه ده قرآن دی حسین گدیب او شوکتیمیز غارت اولوب محملیمیز بو سفر ، قسمتیمیز ناقهٔ عریاندی حسین ناقه دن بس کی دؤشوبلر یره یورقون بالالار اَل اَیاقدا یِر آلان خار مغیلاندی حسین خیزران یاره سی هم دَیدی سنون لبلریوه هم منیم قلبیم اونون ضربتینه یاندی حسین بیلمیرم من باجون اؤلسون نجه دؤزدیم بو غمه زینبون قانه باتان لبلره قورباندی حسین گؤرمرم خوش گؤنی سنلن صُورا تا وار نفسیم زینبین هر گجه سی شام غریباندی حسین هامی داغدان چتین اولدی منه ویرانه داغی جگریم آه شررباریمه دوغراندی حسین صبریمی آلدی الیمنن دیزیمین طاقتینی باجیوین حالینه باخ گؤر نه پریشاندی حسین منی عفو اِیلَه سوروشما نه گلیبدی بالاما زینبین قلبی اونون داغینه سوزاندی حسین بابا وای ناله سی تا عرشه اوجالدی بالاوین ددی لر یاره لی باش دردینه درماندی حسین نصفه شب قبر ائوینه قویدوم اونون گول بدنین آنامی یاده سالیب ، قلبیم اَولولاندی حسین تربتون ایندی رقیه عوضین نن ئؤپَرَرم بالاوین روحی سنون قبریوه مهماندی حسین ─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌┅─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۵/۱۵ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
391.5K
نوحه زمزمه اربعین چهل روزه حسینجان زینبت آواره گشته چهل روزه که از دوری تو. بیچاره گشته چهل روزه اسیرم، چهل روزه غریبم چهل روزه برادر، شده هجران نصیبم امیری حسین، و نعم الامیر شده ورد زبانم دعاکن حسین، که من بعد تو دگر زنده نمانم چهل روزه انیس اشک و درد وآه سردم چهل روزه که صحراها رو باعشقت میگردم به آه آتشینم،، به این قلب حزینم ببند شو ای برادر، سفیر اربعینم امیری حسین.... چهل روزه خبر داری تو غربت چی. کشیدم سلامت اومدم اما داداش دیگه بریدم به درد و غم اسیرم، غم تو. کرده پیرم دعاکن پیش قبرت، همین الان بمیرم امیری حسین... خودم دیدم که اینجا زندگیمو سر بریدن خودم دیدم که اینجا عرش و رو خاکا کشیدن الا ای بی قرینه همه دردم همینه خودم دیدم که قاتل نشسته روی سینه امیری حسین... شاعر : محمدی ناعم (ع) https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
هدایت شده از شمس (ساقی)
غم عالم، اگر با ما قرین است ز داغ سیّد و سالار دین است از آن روزی که شد رأس شهیدان فرازِ نیزه ‌ها ، یک اربعین است. سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
امروز دلم به کربلا ، پل زدہ است بر پور علی دست توسّل زدہ است چل شام سحر گشت که خون شهدا بر دشت بلا ز عشق غلغل زدہ است سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
اربعین شاه دین آمد خدایا همدمی تا که بر زخم دل زارم گذارد مرهمی قطره قطره خون دل از دیده جاری شد ولی دیده‌ام دریا شد و این دل نیاساید دمی سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi