eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
558 ویدیو
784 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Fadaeian_Shahadat Peyambar_Imam Hasan1403_01.mp3
98.78M
🔸مراسم و شهادت امام حسن مجتبی ع هیأت فدائیان حسین (ع) 👈 یک شنبه 11 شهریور ماه ۱۴۰۳ 🔊 حجت الاسلام والمسلمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب اول ربیعه اتفاق مهمی شب اول ربیع رخ داد که ازش غافل هستیم، اول ربیع سالروز هجرت پیامبر اعظم (ص) از مکه به مدینه و بعبارتی امشب لَیلَةُ المبیت است. شبی که امیرالمؤمنین در بستر خواب پیامبر خوابید و جان خود را به خطر انداخت تا پیامبر بتواند ازچنگ مشرکان بگریزد. وآیه ۲۰۷ سوره بقره در شان امیرالمؤمنین نازل گشت 《وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ》 و از میان مردم كسی است كه جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌فروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است. طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶-۴۶۷. در عکس‌ها با جزئیات کامل این اتفاق رو مطالعه کنید
نماهنگ دیوار حرم.mp3
6M
لا الاهش عبد را یاد اله انداخته خوش به حال آن گدا که رو به شاه انداخته 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ لا الاهش عبد را یاد اله انداخته خوش به حال آن گدا که رو به شاه انداخته با رئوف اصلا نیازی نیست درد دل کنی کار ما را که نگفته زود راه انداخته رقبتی بر دیدن خورشید هم دیگر نداشت هر کسی یک بار بر گنبد نگاه انداخته مادرم با بغض هر ساعت نگاهش میکند قاب عکسی را که با این بارگاه انداخته نه خودش دیوار صحنش نیز از روی کرم سایه اش را بر سر هر بی پناه انداخته اگر گریان به دیورا حرم تکیه نمیدادم کدامین کوه طاقت داشت این حال پریشان را جز در این خانه را هر کس بکوبد خویش را قطعا از چاله در آورده به چاه انداخته من یقین دارم که ستارالعیوب است او اگر پرده روی زشتی این رو سیاه انداخته از در خانه ات جواب نکن سرپناه مرا خراب نکن من قسم میدهم به جان جواد خواستی بعد مستجاب نکن عدد روسیاهی من را جان زهرا بیا حساب نکن اگر دنیا جواب کرده دنیای جوابی تو که این دارالشفا از درد درمان بیشتر دارد همیشه ازدحام دست ها بر سفره ات پیداست هر آنکس دست و دلباز است مهمان بیشتر دارد .
نماهنگ صحن ایران.mp3
3.84M
یه دونه ایرانه یه امام رضا کل ایران توی صحنشه 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ یه دونه ایرانه یه امام رضا کل ایران توی صحنشه خونه و زمین و آسمون که هیچ زندگیامون تو رهنشه پنجره خونه مادربزرگ جزو پنجره فولادشه حیاط قدیمی پدربزرگ ذیل صحن گوهرشادشه به یادشه اونی که به یادشه آمدم ای شاه پناهم بده من فقط میام و رفتنی ندارم از اینجا خط امانی به گناهم بده چون فقط برات گناهمو میارم ای آقا ای حرمت ملجأ درماندگان از همه رونده و مونده و درمونده منم دور مران از در و راهم بده از قضا مهمون ناخونده منم منم منم منم منم منم منو به خاک سیاه نشوند تویی تویی که لطف تو منو شبیه قطره ای به سمت دریای حوض گوهرشاد کشوند منم منم منم منم منم منو به خاک سیاه نشوند پلک به هم زدیم گذشت دو ماه با گریه و با خستگی شام غریبان و سکوت پنج صفر و هدیه طاولای اربعینی راه اومدم بگم آمدم ای شاه سفره را پهن کرد امام حسین سفره را جمع کرد امام رضا برد نزد فاطمه پرونده سینه زنیا و اشک ریختنامونو مستجاب کرد دعامونو ما با اشکامون دونه دونه مرأت شدیم ما مورد لطف مرحمت مادر سادات شدیم منم منم منم منم منم منو به خاک سیاه نشوند تویی تویی که لطف تو منو شبیه قطره ای به سمت دریای حوض گوهرشاد کشوند منم منم منم منم منم منو به خاک سیاه نشوند ............. سفره رو پهن کرد امام حسین سفره رو جمع کرد امام رضا .
نماهنگ من امام رضاییم.mp3
2.02M
از بس آقایی و از بس داری کرم هر کسی داد تو رو به جوادت قسم دست خالی نیومد بیرون از حرم دیدم که میگم دیدم که میگم کور مادرزاد شفا گرفت درد بی درمون دوا گرفت هر کی رو زد اربعین ازت کربلا گرفت کربلا گرفت پنجره فولاد من امام رضاییم صحن گوهرشاد من امام رضاییم هر چه بادا باد من امام رضاییم 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣
نماهنگ مرا پذیرفتی.mp3
5.11M
مرا ز رحمت و لطف و عطا پذیرفتی 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ مرا ز رحمت و لطف و عطا پذیرفتی چه شد که با همه جرم و خطا پذیرفتی به جای آنکه رهایم کنی رهم دادی کرم نمودی و گفتی بیا پذیرفتی تو شهریار وجودی به رأفتت نازم که دسته دسته به کویت گدا پذیرفتی به رأفت تو بنازم که با تمام بدی مرا در این حرم با صفا پذیرفتی تو زاده علی مرتضائی و همه را به شیوه علی مرتضی پذیرفتی به جان فاطمه راضی مشو به اخراجم کنون که از کرمت یا رضا پذیرفتی
1_1207963938.mp3
7.41M
انگار دیگه تمومه، می بارم اشک نم نم صفر خدانگهدار، خداحافظ محرم تازه عادت کرده بودم ، شبا برات گریه کنم اشکِ ناقابلم رو ، به روضه هات هدیه کنم الوداع، پیرهن مشکی الوداع، شبای ماتم کاشکی می شُد، می مُردم من این شبا ، زیر پرچم خواب حرمت آقا ، شبا میاد سراغم ببین پُر از خواهشم، بیا نکن جوابم روضه ی تو بهشتِ دشتِ شقایق و اقاقیِ اشکام مثلِ فراتِ ، که چشم به راهِ ساقیِ اسمِ تو لبریزِ از ، غیرت و شور و احساس حک شده روی قلبم ، الدخیل قلبی یا عباس الوداع، پیرهن مشکی الوداع، شبای ماتم کاشکی می شُد، می مُردم من این شبا ، زیر پرچم علی ، علی، علی..... یا زهرا .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شفاءالصدورفي‌شرح‌زيارةالعاشور_علامه‌میرزاابوالفضل‌طهرانی.pdf
15.9M
pdf ◼️ کتابی فارسی، ویژه‌ی محققین وطلاب واهل‌منبر، در ، باعنوان: شرحی بسیارعالی و علمی بر زیارت عاشورای امام حسین علیه‌السلام، با اسلوب بسیارعلمی، مسائل این زیارت شریفه را سنجیده و عبارات آن را تشریح نموده است. 🔘 مرحوم
Fadaeian_Shahadat_Imam_Reza14030613_00.mp3
38.7M
(علیهم السلام) 📆 سه‌شنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۴۰۳ 🔊 حجت الاسلام والمسلمین محسنی
Aleyasin_1402_06_02_a.mp3
31.68M
جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ 2 شهریورماه 1403 حجت الاسلام حسین آبادی
. (صلّی الله علیه و آله) ✅حضرت رسول اکرم(ص) از مصیبت هایی که قرار بود؛ برای اهل بیتشان اتفاق بیافتد، آگاه بود و همواره با دیدن آنها، به یاد آن مصیبت های پیش روی آنها می افتادند و گریه می کردند. روایات زیادی این صحنه ها را به تصویر کشیده است. 1⃣گریه برای :👇 در روایتی آمده است که حضرت رسول اکرم(ص) به همراه امام علی(ع) از مکانی عبور می کردند که به مناسبتی حضرت رسول اکرم(ع) بلند بلند گریستند. امام علی(ع) علت را جویا شدند و پرسیدند : 📋《يَا رَسُولَ اَللَّهِ(ص)! مَا يُبْكِيكَ؟ ♦️یا رسول الله(ص)! علت گریه شما چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود : 📋《یَا اَخِی! ضَغَائِنُ فِي صُدُورِ أَقْوَامٍ لاَ يُبْدُونَهَا إِلاَّ بَعْدِي》 ♦️ای برادرم علی جان! كينه ها و حقدهایی را مى‌بينم كه در سينه‌هاى این مردم نسبت به تو پنهان داشته اند، و آن را اظهار نخواهند كرد مگر بعد از من!(۱) 2⃣گریه برای :👇 از ابن عباس روایت شده است که؛ در زمان حیات حضرت رسول اکرم(ص) وقتی که زمان رحلت ایشان نزدیک شد؛ 📋《بَكَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ فَقِیلَ لَهُ : یَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! مَا یُبْكِیكَ؟》 ♦️آن حضرت(ص) به قدرى گریست كه محاسن مباركش تر شد. عرض شد : یا رسول الله(ص)! چرا گریه مى كنى؟ حضرت(ص) فرمود : 📋《أَبْكِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی كَأَنِّی بِفَاطِمَةَ(س) بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی : یَا أَبَتَاهْ! فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی!》 ♦️براى ذرّیّه و فرزندانم و آن ستم هایى كه از جفاكاران امّتم بعد از من به ایشان مى رسد، مى گریم. گویا مى بینم دخترم فاطمه زهرا(ص) بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا مى زند : یا ابتاه! احدى از امّت من به فریاد او نمى رسد.(۲) 3⃣گریه برای :👇 از امام علی(ع) نقل شده است که فرمود : 📋《بَيْنَا أَنَا وَ فَاطِمَةُ(س) وَ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَيْنُ(ع) عِنْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) إِذِ الْتَفَتَ إِلَيْنَا فَبَكَى فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكَ يَا رَسُولَ اللهِ؟!! فَقَالَ : أَبْكِي مِمَّا يُصْنَعُ بِكُمْ بَعْدِي! فَقُلْتُ وَ مَا ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟》 ♦️من، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع)، پیش رسول خدا(ص) بودیم که ناگهان، نگاهی به ما کرد و گریست. گفتم : یا رسول الله(ص)! برای چه می گریید؟ فرمود : به آن چه پس از من بر شما فرود خواهد آمد. گفتم : یا رسول الله(ص)! آن چیست؟ بعد حضرت(ص) درباره امام حسن فرمود : 📋《قَالَ : أَبْكِي من طَعْنَةِ الْحَسَنِ(ع) فِي الْفَخِذِ وَ السَّمِّ الَّذِي يُسْقَى》 ♦️گریه ام از آن نیزه ای است که بر پای حسن(ع) می زنند و از زهری که او را مسموم می سازد!(۳) 4⃣گریه برای :👇 ابن قولویه روایتی را از امام باقر(ع) نقل می کند که ایشان می فرماید : 📋《كَانَ رَسُولُ الله(ص) إِذَا دَخَلَ الْحُسَيْنُ(ع) اِجْتَذَبَهُ إِلَيْهِ》 ♦️هرگاه سيّدالشهداء(ع) نزد حضرت رسول اکرم(ص) می آمد، حضرت(ص) تمام آغوش خود را می گشود و او را دنبال می کرد. سپس به امام علی(ع) می فرمود : 📋《أَمْسِكْهُ! ثُمَّ يَقَعُ عَلَيْهِ فَيُقَبِّلُهُ وَ يَبْكِي》 ♦️او را نگاه دار! سپس پیامبر(ص) روی حسین(ع) می افتاد و او را پیوسته می بوسید و گریه می کرد. امام حسین(ع) عرض کرد : 📋《يَا أَبَهْ! لِمَ تَبْكِي؟》 ♦️پدر جان! علت گریه ی شما چیست؟ پیامبر اکرم(ص) می فرمود : 📋《يَا بُنَيَّ! أُقَبِّلُ مَوْضِعَ السُّيُوفِ مِنْكَ وَ أَبْكِي》 ♦️پسرم! جای شمشیرها را می بوسم و گریه می کنم.(۴) 5⃣گریه برای :👇 هنگامی که حضرت زینب(س) به دنیا آمد، قنداقه ایشان را خدمت حضرت رسول اکرم(ص) بردند. در این هنگام؛ 📋《فَهَبَطَ جِبرَائِيلُ يَقرَأُ عَلَى النَّبِيِّ(ص) السَّلَامَ مِن اللهِ الجَلِيلِ وَ قَالَ لَهُ : سَمِّ هَذِهِ المَولَودِةِ زَینَبُ(س)!》 ♦️جبرائیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و از طرف خداوند متعال سلام رساند و گفت : نام این مولود را زینب(س) نامگذاری کن! 📋《ثُمَّ أَخبَرَهُ بِمَا يَجرِي عَلَيهَا مِن المَصَائِبِ فَبَكَى النَبِیُّ(ص)》 ♦️سپس جبرائیل به مصائبی که در آینده برای زینب کبری(س) رخ خواهد داد را به رسول اکرم(ص) خبر داد، سپس رسول اکرم(ص) گریستند و فرمودند : 📋《مَنْ بَكَی عَلَی مُصَابِ هَذِهِ الْبِنْتِ، كَانَ كَمَنْ بَكَی عَلَی اَخَوَیْهَا الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَیْنِ(ع)》 ♦️كسی كه بر مصیبتهای این دختر گریه كند، همانند كسی است كه برای برادرش، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) گریسته است.(۵) 📚منابع : ۱)المسترشد طبری شیعی، ص۳۴۱ ۲)امالی شیخ طوسی، ص۱۸۸ ۳)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۴ ۴)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ ۵)زینب الکبری(س) من المهد الی اللحد قزوینی، ص۳۵ .
✅در حالی که هنوز بدن مطهر حضرت رسول اکرم(ص) دفن نشده بود، که غاصبین خلافت در صدد فتنه برآمدند. بعد از رحلت رسول اکرم(ص) مردم سه دسته شدند: 🔹۱)گروهی در منزل امام علی(ع) که مشغول آماده سازی مقدمات تشییع رسول اکرم(ص) بود، تجمع کردند. 🔹۲)مهاجرین در مسجد به رهبری ابوبکر بن ابی قحافه تجمع کردند. 🔹۳)انصار در سقیفه بنی ساعده به رهبری سعد بن عباده رئیس قبیله خزرج تجمع کردند. [سقیفه بنی ساعده جایگاه و ایوانی سرپوشیده و دارای سقف در مدینه بود، که مربوط به قبیله بنی ساعده بوده و مردمان در مشاوراتشان در آن گرد می‌آمدند.] پس بدین ترتیب؛ مدعیان خلافت سه نفر بودند: 👤امیرالمومنین امام علی(ع)! 👤ابوبکر بن ابی قحافه! 👤سعد بن عباده! اهل مسجد بعد از مطلع شدن از تجمع مردم در سقیفه، سریعا خود را به سقیفه رساندند و با آنان به مذاکره نشستند، هر دو گروه مدعی برتری خود بودند و به نوعی خود را می ستودند و خویش را لایق خلافت می دیدند و همه واقعه غدیر را از یاد برده بودند. مهاجرین مدعی بودند که خلیفه باید از مهاجرین مکه باشد، چون رسول اکرم(ص) خود از مهاجرین بوده و چون قریش بوده، پس غیر قریش بر قریش نمی تواند حکومت کند! اما انصار مدعی بودند که آن زمان که مردم مکه رسول اکرم(ص) را راندند، این انصار بود که حضرت(ص) را حمایت کرد، پس انصار به این سِمَت خلافت لایق ترند تا مهاجرین! تا اینکه شخصی گفت: که دو امیر برای خلافت انتخاب گردد! یک امیر از مهاجر و امیری از انصار! مهاجرین گفتند که دو شمشیر در یک غلاف نگنجد. پس هیاهو بالا گرفت تا اینکه در این میان، عمر از ابوبکر خواست که دستش را جلو بیاورد، تا با او بیعت کنند و ابوبکر چنین کرد و عمر با او بیعت نمود. به‌دنبال او سایر مهاجرین و انصار نیز با ابوبکر بیعت نمودند. سقیفه کاملاً به نفع ابوبکر تمام شد و کسی در این میان به سعد بن عباده اعتنایی نکرد و همگی به سمت مسجد برای ادامه بیعت روانه شدند. ابوبکر بن ابی قحافه بر فراز منبر نشست و مردم با او بیعت می کردند.(۱) 👤سلیم بن قیس هلالی نقل می کند : بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص)، امام علی(ع) در حال آماده سازی مقدمات غسل و تکفین و تدفین رسول اکرم(ص) بود که سلمان فارسی خبر آورد که، ای علی(ع)! مردم در مسجدالنبی(ص) جمع شده و ابوبکر از آنان به عنوان خلیفه ی رسول خدا(ص) بیعت می گیرد! امام على(ع) فرمود : 📋《هَلْ تَدْرِي أَوَّلَ مَنْ بَايَعَهُ عَلَى مِنْبَرِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)؟》 ♦️اى سلمان! هیچ مى‏ دانى نخستین کسى که بر منبر رسول اکرم(ص) با او بیعت کرد، چه کسى بود؟ سلمان گفت : 📋《لاَ! وَ لَكِنِّي رَأَيْتُ شَيْخاً كَبِيراً مُتَوَكِّئاً عَلَى عَصَاهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ سَجَّادَةٌ شَدِيدُ اَلتَّشْمِيرِ صَعِدَ إِلَيْهِ أَوَّلَ مَنْ صَعِدَ وَ هُوَ يَبْكِي وَ يَقُولُ : اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي لَمْ يُمِتْنِي مِنَ اَلدُّنْيَا حَتَّى رَأَيْتُكَ فِي هَذَا اَلْمَكَانِ، اُبْسُطْ يَدَكَ فَبَسَطَ يَدَهُ فَبَايَعَهُ، ثُمَّ نَزَلَ فَخَرَجَ مِنَ اَلْمَسْجِدِ》 ♦️نه! ولى پیرى کهنسال را دیدم که بر عصاى خویش تکیه زده بود و میان دو دیده‏ اش اثر سجده زیادى بود و او نخستین کسى بود که از پله منبر بالا رفت؛ در حالی که مى‏ گریست و مى‏ گفت : ستایش خدایى را که مرا از دنیا نبرد تا تو را در این جایگاه ببینم، دستت را باز کن! ابوبکر دستش را باز کرد و پیرمرد با او بیعت نمود و سپس از منبر پایین آمد و از مسجد بیرون رفت. امام علی(ع) فرمود : 📋《هَلْ تَدْرِي مَنْ هُوَ؟》 ♦️آیا شناختی او چه کسی بود؟ سلمان گفت : 📋《لاَ! وَلَقَدْ سَاءَتْنِي مَقَالَتُهُ كَأَنَّهُ شَامِتٌ بِمَوْتِ اَلنَّبِيِّ(ص)!》 ♦️نه! ولى از کلامش بدم آمد؛ زیرا گویى از مرگ پیامبر(ص) خوشحالى مى‏ کرد. امام(ع) فرمود : 📋《ذَاكَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اَللَّهُ》 ♦️او ابلیس بود.(۲) 📚منابع: ۱)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، صص۵_۱۰ ۲)کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۱۴۴ .