◾️تحمیل ولایتعهدی به امام رضا(ع)
پس از آنکه امام پیشنهاد خلافت از سوی مأمون را رد کردند، مأمون به حضرت پیشنهاد ولایتعهدی را داد و در این پیشنهادش بسیار مُصر بود. اما تمام راههاى سياستمدارانهاى كه مأمون براى قانع كردن امام رضا(ع) در پذيرفتن ولايتعهدى دنبال كرد به بن بست رسيد. بنابراين امام را در صورت نپذیرفتن ولایتعهدی تهدید به مرگ کرد.
او امام را احضار كرد. وقتى امام حضور يافتند، گفتگوهايى بين آنها رد و بدل شد. سپس امام به او فرمودند: «به خدا من هرگز دروغ نگفتهام از زمانى كه خداى متعال مرا خلق كرده است و من از دنيا براى دنيا گوشهگيرى اختيار نكردهام و من قصد تو را مىدانم.»
مأمون فورى پرسيد: چه قصدى دارم؟
امام از او امان خواست تا حقيقت را به صراحت بگويد و مأمون گفت: به تو امان دادم.
امام انگيزه مأمون را از سپردن وليعهدى به او توضيح داد و فرمود: «از اين طريق تو مىخواهى مردم بگويند كه على بن موسى الرضا خود را از دنيا كنار نكشيد بلكه دنيا بود كه خود را از او كنار كشيد، آيا نمىبينيد چگونه وليعهدى را به طمع رسيدن به خلافت قبول كرد؟»
مأمون خشمگين شد و به امام بانگ زد: تو هميشه مرا به كارى وادار مىكنى كه از انجامش متنفرم و گويى از قدرت و شوكت من باک ندارى و خود را ايمن مىدانى. به خدا قسم بايد وليعهدى را قبول كنى يا اينكه تو را به قبول آن مجبور مىكنم. تو بايد اين كار را بكنى و گرنه گردنت را میزنم» (۱)
امام عليهالسلام به خدا تضرّع كردند و فرمودند: «خدايا، تو نهى كردى از اينكه من با دست خودم خويشتن را به هلاكت اندازم و من مجبور شدم. من اگر وليعهدى را قبول نكنم از طرف عبداللّه مأمون كشته مىشوم. من مجبور شدم همان طور كه يوسف و دانيال عليهمالسلام به وسيله طاغوت زمانشان مجبور شدند كه ولايت را بپذيرند.
خدايا! پيمانى نيست جز پيمان تو و ولايتى براى من نيست جز از طرف تو. پس مرا براى اقامه دينت و زندهكردن سنّت پيامبرت موفق كن كه همانا تويى مولا و يارى دهنده و تو بهترين مولا و خوب يارى كنندهاى هستى.» (۲)
📚منبع
(۱) الامالى، شیخ صدوق، ص ۴۳
عيون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۱۴۰
(۲) عيون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۱۹
#امام_رضا
#مصائب_امام_رضا_ع
#مداحی_عالمانه
.
.
#امام_رضا
◾️قصیده جاویدان دعبل
این قصیده که به تائیه دعبل یا «مدارس آیات» مشهور است یکی از شاهکارهای شعری او میباشد که در محضر امام رضا(ع) قرائت نمود. قاضی نورالله شوشتری در مجالس المؤمنین نیز احوال دعبل خزاعی را آورده و میگوید: «دعبل قصیده مدارس آیات را به نظم در آورد و قصد کرد که آن را به محضر علی بن موسی الرضا(ع) ببرد، پس به خراسان سفر نمود و قصیده را در محضر امام رضا(ع) قرائت نمود.»
امام رضا(ع) به او فرمود: «از این قصیده کسی را با خبر مکن و چون تو را امر کردم بخوان.» دعبل که خود از شاعران و مداحان اهل بیت(ع) بود در بین مردم و سران شهرت ویژهای داشت و هنگامی که خبر رسیدن دعبل به مأمون رسید او را به سوی خویش فراخواند و از قصیده «مدارس آیات» سراغ گرفت. اما دعبل از اطلاع داشتن به آن انکار نمود، اما مأمون به خادم خویش فرمان داد که حضرت رضا(ع) را فراخواند چون حضرت تشریف آوردند. مأمون به عنوان گلایه به حضرت گفت از دعبل تقاضای خواندن قصیده مدارس آیات کردم اما او انکار کرد.
در اینجا امام رضا(ع) به دعبل میفرمایند: «ای دعبل بخوان آن قصیده را.» پس دعبل شروع به خواندن قصیده نمود و پس از پایان قصیده مأمون بسیار تحسین نمود و جوایزی به او داد. آنچه که در تاریخ نقل است اینکه پس از پایان قصیده امام رضا(ع) ده هزار درهم به دعبل هدیه نمودند. اما دعبل که منتظر چیز دیگری بود به امام عرض کرد برای هدیه من یک پیراهن و برده از پیراهنی که به بدن شما برخورد داشته است به من عطا بنمایید تا هنگام مرگ و پس از آن بعنوان کفن خویش استفاده نمایم.
آنچه در تاریخ آمده اینست که ذکاوت دعبل این بود که عرض کرد پیراهنی به من هدیه نمایید که با بدن شما تماس مستقیم داشته باشد که چنین پیراهنی برکت ویژهای داراست.
امام به ایشان پیراهنی بخشیدند و تمام سکههایی که به نام حضرت رضا(ع) ضرب شده و به درهم رضویه مشهور بود را نیز به وی هدیه نمودند و فرمودند: «به زودی این به کارت میآید و مصون و محفوظ خواهی ماند.»
نقل است فضل بن سهل نیز که وزیر مأمون بود اسب راهواری به وی بخشید و دعبل از خراسان خارج گردید. در راه راهزنانی به ایشان حمله میکنند و تمام هدایا و اموال دعبل را غارت میکنند. یکی از راهزنان زیر لب برای خود زمزمه مینمود که «أری فیئهم فی غیرهم متقسما/و أیدیهم من فیئهم صفرات» دعبل از او میپرسد این شعر که میخوانی از آن کیست؟
او میگوید: شاعر این قصیده بر هیچکس پوشیده نیست، شاعر اهل بیت دعبل خزاعی.
در اینجا دعبل خود را معرفی مینماید و چون امر برایشان آشکار میگردد تمام اموال قافله را بر میگردانند و سخن امام رضا(ع) تحقق مییابد که به دعبل فرمود: «این پیراهن تو را محفوظ میدارد.» (۱)
پس از آن دعبل قصد قم نمود و به شهر قم که رسید خبر قصیده تائیه به آن شهر رسیده بود، چون به آنجا آمد او را بر منبر نشاندند و عرضه داشتند قصیده مدارس آیات را تلاوت کن. او نیز قصیده را برای آنان خواند و ایشان به او هدایایی بخشیدند و چون از جامهی نزد دعبل آگاهی داشتند تقاضای خرید آنرا نمودند اما دعبل از فروش آن سرباز زد و از قم خارج شد. گروهی از جوانان خودرأی گرد او جمع شدند و تقاضای خرید جامه امام رضا(ع) را به هزار درهم نمودند اما او نپذیرفت.
پس به ناچار پیراهن را به زور از وی گرفتند و ناله دعبل اثری ننهاد، در آخر مقداری از آن لباس را (آستین) به او دادند و هزار درهم بابت آن به وی بخشیدند. دعبل به سرزمین خود بازگشت در حالی که دزدان خانه وی را غارت نموده بودند و چیزی در بر نداشت تنها سکههایی بود که امام به او بخشیده بود و فرموده بود: «بزودی به آن نیاز پیدا میکنی.» (۲)
قاضی نور الله در مجالس المؤمنین ج۲ قضیه راجع به شفا یافتن کنیز یا دختر دعبل به وسیله تکهای از پیراهن امام رضا(ع) آورده است.
آن چنین است که جاریه دعبل به مرضی در چشم مبتلا گشت که طبیبان از علاج آن ناتوان شدند و بینایی وی از دست رفت در این زمان دعبل آن مقدار پارچه را طلب نمود و به چشمان دختر مالید و به برکت وجود امام رضا(ع) آن دختر بینا و سالم گشت و این تأثیر همان است که اهالی قم فهمیده بودند و به هزار درهم پیراهن امام رضا(ع) را خریداری نمودند. (۳)
📚منبع
(۱) عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۲، ص ۲۶۳
(۲) مجالس المومنین، سید نورالله حسینی شوشتری، ج۲، ص ۵۱۷
(۳) همان، ج۲، ص ۵۱۹
#امام_رضا
#مصائب_امام_رضا
#مداحی_عالمانه
.
28.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 #زمینه #رحلت_رسول_اکرم
📜 بیست و سه سال
🖊به قلم #مهدی_کبیری و خانم #عالیه_رجبی
🎙به نفس #حاج_مهدی_تدینی
➖➖➖
بیست و سه سال
جز محبت ازش ندیدن
بیست و سه سال
جز صداقت ازش ندیدن
بیست و سه سال
غیر رحمت ازش ندیدن
جواب خوبی هیچ کجا
اینجوری جبران نمیشه
وصیت یه کافرم
اینجوری پنهان نمیشه
طبق، ما ینطق عن الهوی
هذیان گفتن کجا و مصطفی۲
وا غربتا، وا غربتا، وا غربتا... ۴
---*
آخرشم
رحمت للعالمینو کشتن
آخرشم
کوه ایمان و یقینو کشتن
آخرشم
پدر اهل زمینو کشتن
سیلی زدن به دخترش
مزد رسالتش شده
اینهمه پیمان شکنی
جواب زحمتش شده
آتیش آوردن دشمنا همه
جای عرض تسلیت به فاطمه۲
وا غربتا، وا غربتا، وا غربتا... ۴
----
بعد نبی
روزگار خوشی قلم خورد
بعد نبی
غصه های علی رقم خورد
بعد نبی
آشیون علی بهم خورد
چهل نفر تو کوچه ها
آروم جونشو زدن
جلو چشای غیرتیش
زن جوونشو زدن
داغ قامت خم و روی کبود
توی کوچه ها علی رو کشته بود
➖➖➖
.
Fadaeian_Shahadat Peyambar_Imam Hasan1403_01.mp3
98.78M
#بیست_و_هشت_صفر
🔸مراسم #رحلت_رسول_اکرم و شهادت امام حسن مجتبی ع هیأت فدائیان حسین (ع)
👈 یک شنبه 11 شهریور ماه ۱۴۰۳
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین #محسنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب اول ربیعه
اتفاق مهمی شب اول ربیع رخ داد که ازش غافل هستیم، اول ربیع سالروز هجرت پیامبر اعظم (ص) از مکه به مدینه و بعبارتی امشب لَیلَةُ المبیت است. شبی که امیرالمؤمنین در بستر خواب پیامبر خوابید و جان خود را به خطر انداخت تا پیامبر بتواند ازچنگ مشرکان بگریزد.
وآیه ۲۰۷ سوره بقره در شان امیرالمؤمنین نازل گشت
《وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ》
و از میان مردم كسی است كه جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است.
طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶-۴۶۷.
در عکسها با جزئیات کامل این اتفاق رو مطالعه کنید
#لیله_المبیت
نماهنگ دیوار حرم.mp3
6M
لا الاهش عبد را یاد اله انداخته
خوش به حال آن گدا که رو به شاه انداخته
🎙 #علی_زمانیان
#️⃣ #مناجات_با_امام_رضا
#️⃣ #احساسی #امام_رضا
#️⃣ #استودیویی
لا الاهش عبد را یاد اله انداخته
خوش به حال آن گدا که رو به شاه انداخته
با رئوف اصلا نیازی نیست درد دل کنی
کار ما را که نگفته زود راه انداخته
رقبتی بر دیدن خورشید هم دیگر نداشت
هر کسی یک بار بر گنبد نگاه انداخته
مادرم با بغض هر ساعت نگاهش میکند
قاب عکسی را که با این بارگاه انداخته
نه خودش دیوار صحنش نیز از روی کرم
سایه اش را بر سر هر بی پناه انداخته
اگر گریان به دیورا حرم تکیه نمیدادم
کدامین کوه طاقت داشت این حال پریشان را
جز در این خانه را هر کس بکوبد خویش را
قطعا از چاله در آورده به چاه انداخته
من یقین دارم که ستارالعیوب است او اگر
پرده روی زشتی این رو سیاه انداخته
از در خانه ات جواب نکن
سرپناه مرا خراب نکن
من قسم میدهم به جان جواد
خواستی بعد مستجاب نکن
عدد روسیاهی من را جان زهرا بیا حساب نکن
اگر دنیا جواب کرده دنیای جوابی تو
که این دارالشفا از درد درمان بیشتر دارد
همیشه ازدحام دست ها بر سفره ات پیداست
هر آنکس دست و دلباز است مهمان بیشتر دارد
.
نماهنگ صحن ایران.mp3
3.84M
یه دونه ایرانه یه امام رضا
کل ایران توی صحنشه
🎙 #عبدالرضا_هلالی
✳️ #امام_رضا
#️⃣ #مناجات_با_امام_رضا_ع
#️⃣ #شهادت_امام_رضا
#️⃣ #وداع_با_محرم_صفر
#️⃣ #استودیویی
#️⃣ #احساسی
یه دونه ایرانه یه امام رضا
کل ایران توی صحنشه
خونه و زمین و آسمون که هیچ
زندگیامون تو رهنشه
پنجره خونه مادربزرگ
جزو پنجره فولادشه
حیاط قدیمی پدربزرگ
ذیل صحن گوهرشادشه
به یادشه اونی که به یادشه
آمدم ای شاه پناهم بده
من فقط میام و رفتنی ندارم از اینجا
خط امانی به گناهم بده
چون فقط برات گناهمو میارم ای آقا
ای حرمت ملجأ درماندگان
از همه رونده و مونده و درمونده منم
دور مران از در و راهم بده از قضا
مهمون ناخونده منم
منم منم منم منم منم
منو به خاک سیاه نشوند
تویی تویی که لطف تو منو شبیه قطره ای
به سمت دریای حوض گوهرشاد کشوند
منم منم منم منم منم
منو به خاک سیاه نشوند
پلک به هم زدیم گذشت دو ماه
با گریه و با خستگی شام غریبان و
سکوت پنج صفر و هدیه طاولای اربعینی راه
اومدم بگم آمدم ای شاه
سفره را پهن کرد امام حسین
سفره را جمع کرد امام رضا
برد نزد فاطمه
پرونده سینه زنیا و اشک ریختنامونو
مستجاب کرد دعامونو
ما با اشکامون دونه دونه مرأت شدیم
ما مورد لطف مرحمت مادر سادات شدیم
منم منم منم منم منم
منو به خاک سیاه نشوند
تویی تویی که لطف تو منو شبیه قطره ای
به سمت دریای حوض گوهرشاد کشوند
منم منم منم منم منم
منو به خاک سیاه نشوند
.............
سفره رو پهن کرد امام حسین
سفره رو جمع کرد امام رضا
.
نماهنگ من امام رضاییم.mp3
2.02M
#امام_رضا
از بس آقایی و از بس داری کرم
هر کسی داد تو رو به جوادت قسم
دست خالی نیومد بیرون از حرم
دیدم که میگم دیدم که میگم
کور مادرزاد شفا گرفت
درد بی درمون دوا گرفت
هر کی رو زد اربعین ازت
کربلا گرفت کربلا گرفت
پنجره فولاد من امام رضاییم
صحن گوهرشاد من امام رضاییم
هر چه بادا باد من امام رضاییم
🎙 #امیر_طلاجوران
#️⃣ #مناجات_با_امام_رضا
#️⃣ #احساسی
#️⃣ #استودیویی
نماهنگ مرا پذیرفتی.mp3
5.11M
مرا ز رحمت و لطف و عطا پذیرفتی
🎙 #ابوذر_بیوکافی
#️⃣ #مناجات_با_امام_رضا_ع
#️⃣ #شهادت_امام_رضا
#️⃣ #احساسی
#️⃣ #استودیویی
مرا ز رحمت و لطف و عطا پذیرفتی
چه شد که با همه جرم و خطا پذیرفتی
به جای آنکه رهایم کنی رهم دادی
کرم نمودی و گفتی بیا پذیرفتی
تو شهریار وجودی به رأفتت نازم
که دسته دسته به کویت گدا پذیرفتی
به رأفت تو بنازم که با تمام بدی
مرا در این حرم با صفا پذیرفتی
تو زاده علی مرتضائی و همه را
به شیوه علی مرتضی پذیرفتی
به جان فاطمه راضی مشو به اخراجم
کنون که از کرمت یا رضا پذیرفتی
1_1207963938.mp3
7.41M
#وداع_با_محرم_و_صفر
#حسین_طاهری
انگار دیگه تمومه، می بارم اشک نم نم
صفر خدانگهدار، خداحافظ محرم
تازه عادت کرده بودم ، شبا برات گریه کنم
اشکِ ناقابلم رو ، به روضه هات هدیه کنم
الوداع، پیرهن مشکی
الوداع، شبای ماتم
کاشکی می شُد، می مُردم من
این شبا ، زیر پرچم
خواب حرمت آقا ، شبا میاد سراغم
ببین پُر از خواهشم، بیا نکن جوابم
روضه ی تو بهشتِ دشتِ شقایق و اقاقیِ
اشکام مثلِ فراتِ ، که چشم به راهِ ساقیِ
اسمِ تو لبریزِ از ، غیرت و شور و احساس
حک شده روی قلبم ، الدخیل قلبی یا عباس
الوداع، پیرهن مشکی
الوداع، شبای ماتم
کاشکی می شُد، می مُردم من
این شبا ، زیر پرچم
علی ، علی، علی.....
یا زهرا
#وداع_با_محرم_صفر
.
شفاءالصدورفيشرحزيارةالعاشور_علامهمیرزاابوالفضلطهرانی.pdf
15.9M
#زیارت_عاشورا pdf
◼️ کتابی فارسی، ویژهی محققین وطلاب واهلمنبر، در #شرح_زیارت_عاشورا، باعنوان:
#شفاء_الصدور_في_شرح_زيارة_العاشور
➖ شرحی بسیارعالی و علمی بر زیارت عاشورای امام حسین علیهالسلام،
با اسلوب بسیارعلمی،
مسائل این زیارت شریفه را سنجیده و عبارات آن را تشریح نموده است.
🔘 مرحوم #علامه_میرزا_ابوالفضل_تهرانی
کراماتالعباسیهعلیهالسلام_معجزاتحضرتعباسعبعدازشهادت_علیمیرخلفزاده.pdf
1.03M
#کرامات_حضرت_عباس
#پی_دی_اف
◾️ کتابی، فارسی، پیرامون #کرامات و معجزات حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام، باعنوان:
#کرامات_العباسیه_علیه_السلام
🔘 #علی_میر_خلف_زاده
Fadaeian_Shahadat_Imam_Reza14030613_00.mp3
38.7M
#شهادت_امام_رضا (علیهم السلام)
📆 سهشنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۴۰۳
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین محسنی
Aleyasin_1402_06_02_a.mp3
31.68M
#سخنرانی
جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن
مـورخ 2 شهریورماه 1403
حجت الاسلام حسین آبادی