eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
624 ویدیو
841 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. وصيت ، دقیقا شرح و تفسیر "و لعن الله أمة اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت" است وصیت فرمود کسانیکه ظلم به اهل بيت ع کردند در مراسم تجهیز و نماز ... شرکت نکنند غسلنی فی اللیل ، کفنی فی اللیل ، دفنی فی اللیل مفهوم تقيه در جامعه شیعه حفظ اسلام است نه حفظ فرد فاطمه ملاحظات جامعه را کنار زد و فدای ولایت شد. . .
. گریز به هروقت امیرالمؤمنین وارد خونه میشد میدید بچه ها پشت در نیم سوخته نشستن و هی میگن ... بابا همینجا بود مادرمون رو زدن ... محسن شهید شد و ... اینجا بچه ها برای مادرشون گریه میکردند ... اما یه مادرم سراغ دارم که اون مادر برای بچه هاش گریه میکرد: بی بی ام البنین می اومد پشت بقیع می نشست،مدینه ای ها می اومدن،کربلایی ها می اومدن،دورِ اُمُّ البَنین حلقه می زدند،شروع می کرد روضه خواندن،یه جمله اُمُّ البَنین می گفت،زینب گریه می کرد،یه جمله زینب می گفت، اُمُّ البَنین گریه می کرد،اما اونی که اون وسط روضه رو به هم می ریخت ناله زدن های سکینه بود،ناله می زد،ناله می زد،می گفت: اُمُّ البَنین منو حلال کن، من مشک رو دادم دستِ عباست* .
. 🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا امینَ اللهِ فی اَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبادِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ(ع)》🔶🔸 ✅طبق نقل تاریخ، امام علی(ع) در دو جا با صورت مبارک بر زمین افتاده اند. اما بسی جای تعجب است، که این دو جا در میدان جنگ و نبرد نبوده است. چون امام علی(ع) در بخشی از نامه ای که به عثمان بن حُنیف، حاکم بصره نوشته بود، فرمود : 📋《وَاللهِ لَو تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی لَمَّا وَلَّیتُ عَنْهَا!》 ♦️به خدا سوگند! اگر تمام عرب به قصد قتال من، پشت در پشت هم درآیند و مقابل من قرار بگیرند، و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنها پشت نمی کنم و از مقابلشان نمی گریزم.(۱) امام علی(ع) با این یک جمله، معرفی شد! اما باید این دو جائی که حضرت(ع) در آن با صورت به زمین افتاده است، باید حادثه سنگینی باشد که حضرت(ع) را مجبور به افتادن به این حالت کرده است. 1⃣جایی که ابن ملجم لعین در صبح روز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(ع) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتی سنگین بر فرق مبارک حضرت(ع) زد، که تاریخ می نویسد : 📋《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》 ♦️پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارک امام علی(ع) فرود آورد.(۲) 📋《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ، فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ(ع) بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه‏》 ♦️پس ضربه ی شمشیر آن لعین، سر مبارک امام علی(ع) را تا سجده گاهِ آن حضرت(ع) شکافت. پس در این هنگام، امام(ع) اثر ضربه ای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد. اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود و ناگهان با صورت بر زمین افتاد.(۳) 2⃣اونجایی است که اسماء بعد از اینکه متوجه شد حضرت فاطمه(س) از دنیا رفته است، بلافاصله حسنین(ع) را به دنبال پدرشان به مسجد فرستاد و گفت : 📋《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》 ♦️ای فرزندان پیامبر اکرم(ص) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید. در این هنگام، حسنین(ع) سراسیمه وارد مسجد شدند و امام علی(ع) وقتی حالت پریشانی آنان را دید و از آنان پرسید : 📋《مَا الخَبَرُ؟》 ♦️چه اتفاقی افتاده است؟ آنان گفتند : 📋《قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س)!》 ♦️مادرمان فاطمه(ع) از دنیا رفته است وقتی امام علی(ع) این سخن آنان را شنید، در این هنگام ؛ 📋《فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ》 ♦️علی(ع) با صورت بر زمین افتاد.(۴) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : داغ تو بُرد تاب پدر را وگر نه صد لشگر حریف فاتح خیبر نمی شود! 👤احمدی 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۵۱۴ ۲)اعلام الوری طبرسی، ج۱، ص۳۰۹ ۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۹ ۴)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰ .
✅محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح خود نقل میکند که وقتی حضرت رسول اکرم(ص) در سرزمین ابطح بود و برای آن حضرت(ص) خیمه ای سرپا کرده بودند، در این حال بلال اذان نماز گفت و حضرت(ص) مشغول وضو شد، و اصحاب به سمت حضرت(ص) هجوم می آوردند. 📋《وَ کَادُوُا یَقتَتِلُونَ عَلَی وُضُوئِهِ》 ♦️نزدیک بود مسلمانان، بر سر به دست آوردن آب وضوی آن حضرت(ص) با یکدیگر بجنگند. آنان دست خود را دراز می کردند و به قطراتی که از دست مبارک ایشان سرازیر می شد، تبرّک می جستند.(۱) یعنی تا زمانی که پیامبر اکرم(ص) در قید حیات بود، خود ایشان و اهل بیت ایشان، محبوب بودند و حرمتی در بین مردم داشتند. بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) در طی این همه بی حرمتی ها به اهل بیتِ پیامبر اکرم(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س) در خطاب به مهاجر و انصار در طی خطبه ای فرمود : 📋《اَلمَرءُ یُحفَظُ فِی وُلدِهِ》 ♦️حفظ حرمت هر کسی در حفظ فرزندان اوست!(۲) حتی از ابن عباس روایت شده است که؛ در زمان حیات حضرت رسول اکرم(ص) وقتی که زمان رحلت ایشان نزدیک شد؛ 📋《بَكَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ فَقِیلَ لَهُ : یَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! مَا یُبْكِیكَ؟》 ♦️آن حضرت(ص) به قدرى گریست كه محاسن مباركش تر شد. عرض شد : یا رسول الله(ص)! چرا گریه مى كنى؟ حضرت(ص) فرمود : 📋《أَبْكِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی كَأَنِّی بِفَاطِمَةَ(س) بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی : یَا أَبَتَاهْ! فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی!》 ♦️براى ذرّیّه و فرزندانم و آن ستم هایى كه از جفاكاران امّتم بعد از من به ایشان مى رسد، مى گریم. گویا مى بینم دخترم فاطمه زهرا(ص) بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا مى زند : یا ابتاه! احدى از امّت من به فریاد او نمى رسد.(۳) گذشت تا اینکه، وقتی حضرت فاطمه(س) بین در و دیوار قرار گرفت، ناله زنان فرمود : 📋《يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ!》 ♦️ای پدرم! ای رسول خدا(ص)! این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت!(۴) 📋《وَ ضَرَبَ عُمَرُ لَهَا بِالسَّوطِ عَلَی عَضُدِهَا، حَتَّی صَارَ کَالدُّملَجِ الاَسوَدِ المُحتَرِقِ》 ♦️عمر با تازیانه ضربه ای به بازوی حضرت فاطمه زهرا(س) زد، که بازو و کتف ایشان مانند دستبدی سیاه، کبود شد.(۵) حضرت زهرا(س) قبل از شهادتشان می فرمودند : 📋《فَلَا یَکشِفَنَّ اَحَدَاً لِی کِتفَاً》 ♦️مبادا پس از مرگم، پوشش روی کتفم کنار برود.(۶) مولا علی(ع) خود در این باره مى‏ فرمايد : 📋《لَقَدْ أَخَذْتُ فِي أَمْرِهَا وَ غَسَّلْتُهَا فِي قَمِيصِهَا وَ لَمْ أَكْشِفْهُ عَنْهَا》 ♦️من متصدى امر غسل فاطمه(س) شدم و بدن وى را از زير پيراهن غسل دادم.(۷) در نقلی از ورقه بن عبدالله آمده است که؛ هنگام غسل حضرت فاطمه(س) توسط امام(ع)، من به همراه تنی چند از یاران، مقابل درب خانه مولا(ع) ایستاده بودیم و منتظر تشییع بودیم. 📋《فَإذَا سَمِعتُه یَبکِی بُکَاءً عَالِیَاً لَم أَعهُد نَظِیرَهُ مِنهُ! فَتَعَجَّبتُ مِنهُ وَ قُلتُ : سُبحانَ اللهَ! أ هَکَذا یَصنَعُ عَلیِِ(ع) مَعَ شِدِّةِ صَبرِهِ وَ حِلمِهِ وَ سُکُونِهِ؟!》 ♦️پس در این هنگام بود که شنیدم، علی(ع) بلند می گرید، در حالی که نظیر آن را از ایشان نشنیده بودم. پس تعجب کردم و با خود گفتم : سبحان الله! آیا این گریه ی علی(ع) است، در حالی که ایشان، خیلی صبور و حلیم بودند! پس وقتی که امیرالمؤمنین(ع) از غسل حضرت زهرا(ع) فارغ شد و گریان بیرون آمدند، از ایشان پرسیدم : 📋《مَا یَبکِیکَ یَاأباالحَسَن(ع)؟ أَ مِن فَقدِ الزَهرَاء(س)؟!》 ♦️اى اباالحسن(ع)! چرا گریه مى کنى؟ آیا از فراق زهراست؟ ایشان فرمود : 📋《لَا یَا وَرَقَة! مَا یُبکِینِی إِلَّا أَثَرُ السِّیَاطِ بِجِسمِهَا؛ اَسوَدُّ کَأنَّهُ النَیلِ!》 ♦️نه ای ورقه! آنچه مرا به گریه درآورده، اثر تازیانه ها بر جسم زهرای اطهر(س) است که همچون نیل کبود شده است.(۸) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : بریز آب روان اسماء، ولی آهسته آهسته  به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته بریز آب روان تا من، بشویم مخفی از دشمن  تنش از زیر پیراهن، ولی آهسته آهسته ببین بشکسته پهلویش، سیه گردیده بازویش  تو خود ریز آب بر رویش، ولی آهسته آهسته همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار  بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته 👤سازگار 📚منابع : ۱)صحیح بخاری، ج۱، ص۵۸ ۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۲۰۶ ۳)امالی شیخ طوسی، ص۱۸۸ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ ۵)الهدایه الکبری خصیبی، ص۴۰۷ ۶)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۸، ص۲۳ ۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۹ ۸)الموسوعة الكبرى انصاری، ج۱۱، ص۹۶ می شویمت كه آب شوم در عزای تو یا خویش را به خاك سپارم به جای تو قسمت نبود نیت گهواره ساختن تابوت شد تمامی چوبش برای تو
. ✅در منابع نقل شده است که مسلمانان صبح روز شهادت حضرت زهرا(س) به بقیع رفتند. 📋《فِيهِ أَرْبَعُونَ قَبْراً جُدُداً وَ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ لَمَّا عَلِمُوا وَفَاتَهَا جَاءُوا إِلَى الْبَقِيعِ فَوَجَدُوا فِيهِ أَرْبَعِينَ‏ قَبْراً فَأَشْكَلَ عَلَيْهِمْ قَبْرُهَا مِنْ سَائِرِ الْقُبُورِ فَضَجَّ النَّاسُ وَ لَامَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ قَالُوا لَمْ يُخَلِّفْ نَبِيُّكُمْ فِيكُمْ إِلَّا بِنْتاً وَاحِدَةً تَمُوتُ وَ تُدْفَنُ وَ لَمْ تَحْضُرُوا وَفَاتَهَا وَ الصَّلَاةَ عَلَيْهَا وَ لَا تَعْرِفُوا قَبْرَهَا》 ♦️در بقیع چهل قبر مشاهده کردند. این موضوع بر آنان گران آمد و یکدیگر را ملامت کردند که تنها دختر پیامبر(ص) از دنیا رفت و به خاک سپرده شد، اما آنان حاضر نبودند و حتی قبرش را نمی‌شناسند. ابوبکر و عمر بعد از مطلع شدن از این جریان سراسیمه خود را به بقیع رساندند و با مشاهده جریان خشمگین شدند و حتی بعضی از یاران امام علی(ع) از جمله عمار و مقداد را به دلیل اینکه به آنان اطلاع نداده بودند، مورد ضرب و شتم قرار دادند و در پی آن دستور دادند کسانی از زنان مسلمان این قبرها را بشکافند تا قبر دختر پیامبر(ص) پیدا و بر جنازه او نماز خوانده شود. 📋《فَبَلَغَ ذَلِكَ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ(ص) فَخَرَجَ مُغْضَباً قَدِ احْمَرَّتْ عَيْنَاهُ وَ دَرَّتْ أَوْدَاجُهُ وَ عَلَيْهِ قَبَاهُ الْأَصْفَرُ الَّذِي كَانَ يَلْبَسُهُ فِي كُلِّ كَرِيهَةٍ وَ هُوَ مُتَوَكِّئٌ عَلَى سَيْفِهِ ذِي الْفَقَارِ حَتَّى وَرَدَ الْبَقِيعَ فَسَارَ إِلَى النَّاسِ النَّذِيرُ وَ قَالُوا هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) قَدْ أَقْبَلَ كَمَا تَرَوْنَهُ يُقْسِمُ بِاللَّهِ لَئِنْ حُوِّلَ مِنْ هَذِهِ الْقُبُورِ حَجَرٌ لَيَضَعَنَّ السَّيْفَ عَلَى غَابِرِ الْآخِرِ》 ♦️وقتی این خبر به امیرالمؤمنین(ع) رسید، غضب‌آلود از خانه بیرون آمد. چشم‌هایش از شدت خشم سرخ شده و رگ‌های گردنش برآمده بود و لباس زردی را بر تن داشت که در حوادث سخت و جنگ‌ها می‌پوشید. کسانی که این وضع را دیدند، خود را به بقیع رساندند و به مردم هشدار دادند که علی(ع) قسم خورده است، اگر سنگی از این قبرها جابه‌جا شود، شمشیر بر گردن آمران خواهم نهاد. امام(ع) به بقیع رفت و ابوبکر و عمر و اصحابش نزد ایشان رفتند و قسم خوردند که قبر دختر پیامبر(ص) را نبش خواهند کرد و بر او نماز خواهند خواند. 📋《فَضَرَبَ عَلِيٌّ(ع) بِيَدِهِ إِلَى جَوَامِعِ ثَوْبِهِ فَهَزَّهُ ثُمَّ ضَرَبَ بِهِ الْأَرْضَ وَ قَالَ لَهُ : ♦️حضرت(ع) لباسهاى او را گرفت و از جاى بر كند و بر زمين کوبید و خطاب به وی فرمود : 📋《يَا ابْنَ السَّوْدَاءِ! أَمَّا حَقِّي فَقَدْ تَرَكْتُهُ مَخَافَةَ أَنْ يَرْتَدَّ النَّاسُ عَنْ دِينِهِمْ وَ أَمَّا قَبْرُ فَاطِمَةَ(س) فَوَ الَّذِي نَفْسُ عَلِيٍّ(ع) بِيَدِهِ لَئِنْ رُمْتَ وَ أَصْحَابُكَ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ لَأَسْقِيَنَّ الْأَرْضَ مِنْ دِمَائِكُمْ!》 ♦️یابن السوداء! من حقّ خود (يعنى مقام خلافت) را بدين جهت از دست دادم كه مبادا مردم از دين خويش برگردند. من حقّ‌(يعنى مقام خلافت) خود را بدين جهت از دست دادم كه مبادا مردم از دين خويش برگردند. اما در بارۀ قبر فاطمه(س)! به حقّ‌ آن خدايى كه جان على(ع) در دست قدرت اوست اگر تو و يارانت راجع به اين قبرها عملى انجام دهيد، زمين را از خون شما سيراب خواهم كرد. ابوبکر گفت : 📋《يَا أَبَا اَلْحَسَنِ(ع)! بِحَقِّ رَسُولِ اَللَّهِ وَ بِحَقِّ مَنْ فَوْقَ اَلْعَرْشِ إِلاَّ خَلَّيْتَ عَنْهُ فَإِنَّا غَيْرُ فَاعِلِينَ شَيْئاً تَكْرَهُهُ! فَخَلَّى عَنْهُ وَ تَفَرَّقَ اَلنَّاسُ وَ لَمْ يَعُودُوا إِلَى ذَلِكَ》 ♦️اى ابالحسن(ع)! تو را به حقّ‌ پيغمبر اسلام و آن كسى كه بالاى عرش است سوگند مى‌دهم كه از عمر دست بردارى، زيرا ما از انجام دادن عملى كه تو نمى‌پسندى خوددارى مى‌كنيم. پس امام على(ع) عمر را رها كرد و مردم پراكنده شدند و دیگر به دنبال مقصود خود بازنگشتند و پراکنده شدند.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۰ .
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠چرا علیهاالسلام به کربلا نرفتند؟ 🎙 حاج منصور ارضی
Kashani-14011004-RisheyeEnherafat-Hkashani_Com.mp3
34.6M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔊 کامل 📋 ریشه تمام انحرافات تاریخ اسلام - جلسه چهارم 📌 یکشنبه مورخ 4 دی ماه ۱۴۰۱ 📍 آستان مقدّس امامزاده صالح علیه السلام؛ هیئت ریحانة النبی سلام الله علیها
. ✍ (ع): خداوند براى مهدى، مردمانى را بر مى انگيزد كه از گوشه و كنار زمين جمع مى‌شوند، همچنان كه ابرهاى پراكنده پاييزى به هم مى‌آيند. به خدا سوگند، من نام‌هاى آنها را و نام اميرشان را و جايى را كه مركب هايشان را مى‌خسبانند، مى‌دانم. مهدى به كعبه وارد مى شود و مى گريد و به درگاه خدا زارى مى كند. خداوند عزّوجلّ فرموده است: «يا [ كيست ] آن كس كه درمانده را ـ چون وى را بخواند ـ اجابت مى‌كند و گرفتارى را برطرف مى‌گرداند و شما را جانشينان اين زمين قرار مى‌دهد؟ » بحارالأنوار جلد۳۳ صفحه ۱۵۸ .
. فاطمه س و امیر المومنین ع در قیامت در پوششی از نور هستند روزی بشدت از برهنگی قیامت شکایت به رسول اکرم ص برد . رسول اکرم ص فرمود تو و دوستانت در حجابی از نور محشور می شوید نور شدیدی که کسی قدرت دیدنت را نخواهد داشت. لباست انوار الهی خواهد بود. قَالَتْ فَاطِمَةُ فَقُلْتُ يَا أَبَتِ أَهْلُ الدُّنْيَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ عُرَاةٌ فَقَالَ نَعَمْ يَا بُنَيَّةِ فَقُلْتُ وَ أَنَا عُرْيَانَةٌ قَالَ نَعَمْ وَ أَنْتِ عُرْيَانَةٌ وَ إِنَّهُ لَا يَلْتَفِتُ فِيهِ أَحَدٌ إِلَى أَحَدٍ قَالَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلَامُ فَقُلْتُ لَهُ وَا سَوْأَتَاهْ يَوْمَئِذٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فاطمه اطهر مي گويد: گفتم اى پدر! آيا اهل دنيا در آخرت برهنه و عريان خواهند بود؟ گفت: آرى اى دختر عزيزم، گفتم: آيا من هم عريان خواهم بود؟ گفت: آرى، تو نيز عريان خواهى بود، ولى در آن روز احدى متوجه ديگرى‏ نخواهد شد. (1) گفتم: واى بر برهنگى من!! فَمَا خَرَجْتُ حَتَّى قَالَ لِي هَبَطَ عَلَيَّ جَبْرَئِيلُ الرُّوحُ الْأَمِينُ ع فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ أَقْرِئْ فَاطِمَةَ السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهَا أَنَّهَا اسْتَحْيَتْ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَاسْتَحْيَا اللَّهُ مِنْهَا فَقَدْ وَعَدَهَا أَنْ يَكْسُوَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ حُلَّتَيْنِ مِنْ نُورٍ هنوز خارج نشده بودم كه پدرم بمن فرمود: اين جبرئيل است كه بر من نازل شده و ميگويد: يا محمّد! بفاطمه زهرا سلام برسان و او را آگاه كن كه چون وى از خدا حيا ميكند خدا هم از او حيا مى‏نمايد (كه وى را برهنه محشور كند) لذا بفاطمه وعده ميدهد كه روز قيامت دو حله از نور بر بدن او بپوشاند. قَالَ عَلِيٌّ ع فَقُلْتُ لَهَا فَهَلَّا سَأَلْتِيهِ عَنِ ابْنِ عَمِّكِ فَقَالَتْ قَدْ فَعَلْتُ فَقَالَ إِنَّ عَلِيّاً أَكْرَمُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ يُعْرِيَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ امير المؤمنين عليه السّلام ميفرمايد: بحضرت زهراء گفتم: پس چرا در باره پسر عمويت نپرسيدى؟ فاطمه فرمود: پرسش كردم، پدرم گفت: على نزد خدا از اين گرامى‏تر است كه فرداى قيامت وى را برهنه و عريان محشور نمايد. نورانیت زینب س بر اثر عفاف و حجاب : شمايل عليا مخدره زينب عليهاالسلام: چنانچه از بعض اخبار و آثار مشهود مي‏شود، حضرت عصمت آيت زينب کبري سلام الله عليها بالا بلند و به چهره نورانيش هزار ماه و خورشيد مستمند بودند، مقامات سکينه و وقارش را به خديجه‏ي کبري، و عصمت و حيايش را به فاطمه‏ي زهرا، و فصاحت و بلاغتش را هنگام تکلم به علي مرتضي، و حلم و بردباريش را به حسن مجبتي، و شجاعت و قوت قلبش را به حضرت سيدالشهدا همانند نموده‏اند. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم او را به خديجه کبري همانند فرموده است، و ارباب مقاتل نوشته‏اند: در روز عاشورا «خرجت امرأة من الخيمة کأنها الشمس» زني از خيمه سر به در کرد، گفتي آفتاب تابان از خيمه طالع گرديده است. چون از نام آن زن پرسيدند، گفته‏اند: «اين، زينب، دختر علي بن ابي‏طالب است.» چه خوش مي‏گويد عمان ساماني: زن مگو مرد آفرين روزگار زن مگو بنت الجلال اخت الوقار زن مگو خاک درش نقش جبين زن مگو دست خدا در آستين این ظاهر داستان حجاب بود اما اسراء در حجابی از نور بودند که احدی نمی توانست آنها را ببیند. چنانکه کسی قادر به دیدن خورشید نیست . به سند هلال بن نافع بدن برهنه حسین ع چنان نورانی بود که کسی بدن را نمی دید همه حیران و مبهوت تجلی انوار امام حسین ع و زینب س به ملکوت بودند نه بدنی و نه سر برهنه ای مشاهده گشت. شبهات در اطراف حجاب اسراء درمیان نامحرمان با انوار قدسی که از ملکوت بر فاطمه س و حسین ع و اسراء متجلی می گشت پاسخ داده شد. داستان پشت در ، داستان دفاع از مظلومیت زن در طول تاریخ است. در روز عاشوراء چون تیر بر گلوی رضیع خورد زینب مانند کوهی در حمایت حسین ع ایستاد ، تا ادامه دهنده ی راه فاطمه س در شهادت محسن بن علی ع در خون نشسته باشد. فاطمه محکم از علی دفاع می نمود و زینب س درسخترین روز خون و اسقامت حامی حسین ع بود. 📚ابن طاوس، اللّهوف،/ 116- 117 .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ✍ #امام_علی(ع): خداوند براى مهدى، مردمانى را بر مى انگيزد كه از گوشه و كنار زمين جمع مى‌شوند، همچ
. امام زمان(عج) می فرمایند: ما در رعايت حال شما کوتاهي نمیکنيم وياد شمارا از خاطر نمي‌بريم وگرنه دشواريها شمارا فرا ميگرفت ودشمنان شما را از بُن و ريشه قلع وقمع میساختند. 📚بحار،ج۵۳/ص۷۲ .